«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منش - صفحه 69 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    279MB
    23 دقیقه
  • فایل صوتی «الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منش
    21MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

3989 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 3423 روز

    سلام به همه دوستان بزرگوار

    چقدر حس خوبی دارم و قتی تجربیات شما را میخوانم

    خیلی خوشحالم که خداوند چنین دوستان خوبی را در مسیرم قرار داده ، خدایا هزاران بار تو راشکر میگویم

    خانم شبخیز ، اقای جوان ، اقای مشایخی ، خانم الما میر به همه شما تبریک میگم

    با همه وجود برای شما بهترینها رو ارزومندم

    شما خیلی ارزشمند هستید که حاضرید موفقیتهای خودتون رو اینجا به اشتراک بگذارید

    و خیلی از دوستان دیگه که من مدام نظراتشون رو دنبال میکنم

    همه شما همراهان بهترین الگوهای موفقیت و پیشرفت هستید

    سربلند و سرفراز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    ارمان مشایخی گفته:
    مدت عضویت: 3652 روز

    یکی از اهدافم که هیچ وقت فراموشش نمیکنم هر لحظه بهش توجه میکنم ماشین پورشه است این ماشین هر وقت میبینم دیونه میشم کلا شب و روزم شده توجه کردن به این ماشین هرجا میرم یا درموردش صحبت میکنن یا نگاه به عکس و فیلمش میکنن ..عاشق پورشه ام خدا سر شاهده این یکی از اهدافی که با تمام وجودم دوست دارم داشته باشم این هدف کاری کرده که با شور اشتیاق تمرینات استاد انجام میدم…. انشالا که به هرچی ارزو دارید برسید

    ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺟﺎﺭﯾﺴﺖ ﻭ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﺎﺯﻩ

    ﺯﯾﺮﺍ ﻫﯿﭻ ﮔﺎﻩ ﻧﻤﯽ ﺍﯾﺴﺘﺪ

    ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻮ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ

    ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﺵ

    ﯾﮏ ﺟﺎ ﻧﻤﺎﻥ

    ﺟﺎﺭﯼ ﺑﺎﺵ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯽ

    ﺑﻪ ﺗﺮﺱ ﻫﺎﯼ ﺫﻫﻨﯽ ﺍﺕ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﺪﻩ

    ﮐﻪ ﺗﻮ ﭼﯿﺰﯼ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﺩﺍﯾﺮﻩ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﯽ

    ﺍﺯ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪ،ﻣﺮﺍﺣﻞ ﺑﻌﺪﯼ ﻭ ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻫﺎ ﻓﺮﺍﺭ ﻧﮑﻦ

    ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺪﻥ،ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺘﻦ ،ﻓﮑﺮ ﻣﺸﻐﻮﻟﯽ ﻭ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ

    ﻧﻤﯽ ﺍﻓﺘﺪ

    ﺍﺗﻔﺎﻗﺎ ﻭ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺳﺨﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﺮﺱ ﻫﺎ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻫﺎ

    ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﺳﺖ

    ﺗﻮ ﺑﻪ ﺧﻼﻕ ﺑﻮﺩﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﯼ

    ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺷﻮﯼ

    ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﯼ

    ﺑﺒﯿﻨﯽ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ

    ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﯾﺰﯼ ﮐﻨﯽ

    ﻭ ﺑﻪ ﺷﯿﻮﻩ ﺍﯼ ﻧﻮ ،ﻧﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﯼ ﻗﺒﻠﯽ ،ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺎﻣﻼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ

    ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﺑﺰﻧﯽ

    ﺗﻤﺎﻡ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﻣﻮﻓﻖ ﯾﺎ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﮔﺬﺍﺭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ

    ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺮﺱ ﻭ ﻣﺸﮑﻞ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ

    ﺑﻠﮑﻪ ﻋﻠﯿﺮﻏﻢ ﻫﻤﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻫﺎ

    ﺑﻪ ﺷﯿﻮﻩ ﺍﯼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ

    ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻋﺸﻖ ﻣﯽ ﻭﺭﺯﯾﺪﻧﺪ ،

    ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      هادی زارع گفته:
      مدت عضویت: 3833 روز

      سلام دوست خوبم

      امیدوارم ماشین پورشتونو سوار بشید

      منم به LaFerrari و Ford Mustang خیلی علاقه دارم. همین چند روز پیش با دیدن عکس لافراری که در صفحه خواسته هایم بود اشک تو چشام جمع زدم زیر گریه یاد گذشته ام افتادم که چه باور های محدودی داشتم و الان از زمین تا آسمان متفاوت تر شده ام.که چقدر الان خدا رو باور دارم و هرچی رو که بخوام خدایم انو بهم میده. به خودم نگاه کردم دیذم که چه اشتیاقی دارم که حتما به ماشینم میرسم. خدارو شکر کردم.

      اگه خداوند رو تنها فرمانرا بدونیم و به او اعتماد کنیم همه چیز حله.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سجاد ن گفته:
    مدت عضویت: 3810 روز

    سلام خدمت دوستان گلم اقای علی جوان اقای مشایخی و عاشق خدا و کلیه دوستان عزیز، سپاسگزارم از شما ان شاالله هر جا هستید سطلتان پر از ثروت و نعمت و فراوانی باشه موفق باشید در سایه الله‌.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    فاطمه علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1403 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام و درود به سایت بهشتیم…

    سلام و درودی دوباره.به استاد عزیز ، اهل عملم!

    من خانم فاطمه علی پور. متولد 1367..الان 36 سالمه…

    من حدودا هزارو صد خورده ایی،روز هست،که جزو خانواده دنیا و اخرتم ،هستم!…

    خانواده ایی که استاد عزیزم سالها آرزوشو ،شو.”؛داشتم….خانواده ایی که سالها ازش دور بودم..ولی الهاماتش قدم به قدم ،” مرا فرامیخواند..

    من سال 97…به یه تضادی بزرگی ،برخوردم.تضادی که میتونست شرایط زندگی مو 180″ درجه تعقییر بده…ولی برام نشد!..

    ووو.این شروع خوشبختی من بود..ولی من نمیدونستم!

    این تضاد…از بچگی تو خواب بهم الهام شده بود.همیشه یجورایی این صحنه جلوی چشمم بود!؟

    همیشه با خودم با خدای خودم میگفتم..خدایا این شخص کیه از بچگی ، جلوی چشممه…

    ولی ….سال 97 به اون الهام بچگیم..برخوردم..

    بصورت تضاد وارد زندگیم شد..و من بخاطر عزت نفس و اعتماد بنفس پایین.و همون ترس از اینکه نتونم از پسش بربیام.یه همون ضعف شخصیتی…ازش عبور کردم..و مدام خودخوری میکردم.بخودم حرفهای ناجور میزدم.و از یه زاویه ایی میگفتم..حتما خیری هست.ولی استادم یه حس امیدواری داشتم..با وجود اینکه ،هیچ وعده ایی ..بهم نداده بودن..

    ولی ،حس امید اینقدر زیاد بود.و خداوندم این مابیین لطفشو شامل حالم میکرد..

    و…

    ولی خداوند میخاست ، منو از این طریق هدایت کنه..تازه شروع بازی من بود.ولی من هیچی نمیدونستم..فقط یه شور شعفی ، درونمو گرفته بود که اصلا نمیتونستم ساکت باشم..

    باید ادامه میدادم..تا اینکه قدم به قدم تکاملی…وارد این بهشت شدم…

    قبلش چند تا دوره از یفرد موفقی در ایران خریدم..نشانها مدام میومد و منم با احساس خوب..پیش میرفتم..و این احساس خوب اینقدر زیاد …شد..تا براحتی و به لطف خودش هدایت شدم به سایت بهشتیم…

    یادمه اوایل اینقدر تشنه بودم..تشنه موفقعیت توی همه موارد چه رابطه.که واقعا درب و داغون بودم…

    این مسئله از همه چیز بیشتر برام مهم بود…چون تا شخصیتت درست نشه..بنظر من..هیچی برات ارزش نداره…

    رابطه با خانواده ام…افراد نزدیکم..که روزها منجر به جنگ و دعواهای شدیدی میشد..جوری که همیشه قربانی بودم..اینقدر وحشتناک بود..که روزمو با این نگرش شروع میکردم..و روزانه روز از نو روزی از نو ..و جنجال شروع میشد…

    و این مدت عضویتم…تمام مشکلات شخصیم ..چه با افراد نزدیکم چه افراد دیگه..چه دوستان ..همگی حل شد..مسایل شخصیتی که از تمام زوایا…جزو اسفل السافلین بودم!!!!!…که میتونم ساعتها راجع بهش بنویسم …به لطف خدا…

    مخصوصا با اون شخصی که شدید بود…الان یه روز نبینمش دلم براش تنگ میشه…

    برام کلی هدایای چند میلیون تومانی خریده..

    یه هدیه ایش ،همین یه ماه ، پیش..بهم داد….که واقعا همجوره خوشحال شدم..

    خیلی درها تو بحث روابط ، برویم باز شد…

    اون الهام رابطه ام..هدایتهای الله اومد..و خداوند بهم گفت..اون تضاد گذشته…تو اونروز، تو اون ساعت، توسط فلان شخص….برات آوردم.چون میدونستم ، تو به این خاسته میرسی…پس باید صبر کنی تا زمان درستش ،بوقت درستش:انجام بشه…

    و تضادی که سال 97 برام پیش اومده بود..برای اینکه..من رشد کنم و به این خاسته برسم…

    خداوند برام مقرر کرده بود.هنوزم این خاسته بصورت فیزیکی وارد زندگیم نشده..ولی از طرف خداوند بصورت واضح بهم الهام شده. .انجام شده تمامه…فقط اون زمانبندیش براحتی از طرف خودش انجام میشه…

    که من اینروزا باید سر سپرده.اش باشم..

    تو این مابیین حل کردن مداوم روی شخصیتم و رابطه ام…الهام رسید..برو فلان اموزش:رو شروع کن..من این مابیین..داشتم روی دو نقطعه بصورت تکاملی کار میکردم.ولی:بیشتر تمرکزم روی روابط بود..چون واقعا تشنجش ،” اینقدر زیاد بود. که

    باعث شده بود… بیزنسم از پا در بیاد..

    به لطف خدا…بیزنسم توی حیطه کاریم..سالها بخاطر بازم باورهای ، گذشتگانم و افرادی که باهاشون زندگی کرده بودم..اینم دچار تزلزل شده بود.که نیاز بود اساسی روش کار کنم…

    روی این قسمتم داشتم کار میکردم..و تونستم توی حیطه کاریم در یادگیری فنی که سالها ازش فراری بودم..بهترین خودمو ” عمل کنم.کلی چیزهای جدید یاد گرفتم.

    اینقدر تمرکزم روی اینکار زیاد بود.که جاهایی که استاد داشتن تدریس ، میکردن..با خلاقیت خودم بهترین عملکرد رو ؛ از خودم بوجود ، میاوردم..

    و این گذشت بهم الهام شد..حالا که تو این قسمت خوب شدی..بیا فقط تو این حیطه که بهت میگم کار کن…

    و من عاشق الهام خداوندم..و دست و پا شکسته ..شروع کردم چند نمونه بصورت عملی ارائه دادم..

    دیدم یسری نقاط ضعف داره تا امسال.(سال جدید).همین چند ماه پیش…بازم الهام بصورت واضح اومد..ایده سال گذشتتو باید فقط روی این مورد کار کنی.ولی الان باید خیلی بهتر بتونی عمل کنی…ناگفته نمونه ترسها بود…ولی اینقدر الهامات خداوند زیاد بود.که اگه درجا میزدم کم میوردم،بهمون بزرگی خودش…جهنم را در زندگیم میدیدم..

    دیگه باید طبق الهامات عمل میکردم..و یکی یکی ترسها رو میکشتم..و همینم شد…

    تمام این مدت…تونستم بهترین ورژن طی تجربیات ادمها و صحبتهاشون…و مسایلی که بر میخورن.کار کنم…و بهترینهای خودمو ارایه بدم…

    میخام بگم.تکاملی پیش میرفتم .یه ایده بهم الهام میشد.و تونستم یکار ساده و اسان..ولی بهترینهای خودمو…خلق کنم.واقعا خودمم کیف میکنم..وقتی نگاش میکنم…

    خوب بازم هدایت..برای عزت نفس بالای بیشتر و گرفتن نشتیهای دیگر…

    اقداماتی که در این راستا انجام دادم..

    1..دوستی که خیلی بهم نزدیک بودیم.و بخاطر یسری ترسها.ایشون از موقعیت فردی من .توی بورس کار میکرد و هر سری میخاستم کلی وقتمو بگیره.و هیچ سودیم نداشت..و یه نوع شرک نسبت به ایشون داشتم….این به لطف خدا از هم پاشیده شد…تمام شد رفت…

    2…غلبه بر ترسی که سالیان سال، همیشه ، نسبت.بهش. مشکل داشتم.و یادمه از ترس باید حتما تو بغل مامانم میخوابیدم..تا با دلگرمی ایشون..بتونم اون صحنه،رو از یاد ببرم..و الهام خداوند تونستم بهش غلبه کنم.نه یکبار بعدا..تو چند مرحله و طبق تکاملم..و ایده خداوند که باید حتما انجامش بدی..اگه ندی خبر از موفقعیت نیست…به لطف خودش تو بهترین حالت انجام شد

    3…بازم غلبه بر ترس سفر هدایتم به جاهای ناشناخته و رفتن و پروجکت کردن خودم به دیگران.راجع به بیزنسم…و اینم بزرگترین پروسه، برام بود.ولی بازم قانون تکامل

    و

    هدایت الله وارد شدن به نقاط مختلف .و بازم هر بار غلبه بر ترسها متفاوتر ولی باید انجام میشد…این مورد با قبلی بازم یه پله بالاتر بود..

    4..خرید دوره عزت نفس..عمل به الهامی..که سالیان سال راجع بهش احساس قربانی و شرک شرک شرک شرک شرک داشتم..حذف سود وام چند میلیون تومانی.از طرف شخص نزدیکم ..به بخشش تبدیل شد.خداوند برگه امضا تاهد این سود رو برام نقاشی کرد..و بهم گفت خودت از تمام این سودها…با ارزشی..تو بجاهای خیلی بزرگ میرسی..ببخشش!… منم قدم بعدی رو بهت میگم..

    دقیقا همینجورم شد…

    به محض اینکه بخشیدمش..قدمها بزرگتر و ایمانم و توکلم بیشتر..و هدایتها قوی تر…

    6…پیدا شدن پاشنها و باورهام بصورت واضحتر ولی با درجه قوی تر..و انجام دادن و رفتن و حلشون کردن.بازم به لطف خدا..

    و در نهایت میخام بگم…تمام نشتیهام..با هر قدم..قوی تر و مسایلشون حل شد…

    تا اینکه هفته گذشته…یه ایده جدید اومد..تا در راستاش،باید قدم بردارم…

    اولش خیلی برام ترس داشت.چون اولین بارم بود..که میخام همچنین مسئله ایی ؛ رو حل کنم…

    ولی به لطف خدا قدم به قدم مباحث ،بیشتر برام بولد شد…و کم کم ادامه دادم..و رسیدم به بهترین ورژن…

    هر مسئله ایی که دارم حل میکنم..در کنارش رشد.و اسانی و راحتی..بیشتری برام بولد میشه..

    و بخودم یاداوری میکنم..این ایده از کجا نشعت گرفت و قدم به قدم به اینجا رسیده..و الانم باید مثل گذشته ..عمل کنم..و ادامه بدم..و با ایمان و توکل بخداوند داره کارها…براحتی برام انجام میشه…

    چون این حل مسئله من، بصورت قدم به قدم هست.که من باید انجام بدم ؛ و برم قدم بعدی..یسری دانسته ها رو باید یاد بگیرم..و بتونم با توکل و ایمان بخداوند.حل کنم ..و رشد کنم و بتونم از پسش بر بیام..

    تو این حین ،”داره یسری ضعفهای شخصیتیم ..بولد میشه..و در کنارشم مسایل بیزنسیم ،حل میشه…روزهای خیلی خوبیه…در کنارشم عجله هم هست.که من باید خیلی مواظب باشم و بتونم ..از خداوند بیشتر تقاضای کمک کنم..

    چون وقتی بهش دل میبندی..کارایی برات انجام میده که عقل آدمی..و عقل جن.هم ،” بهش نمیرسه..

    واقعا همینجوره…ایده هایی طی این مدت بهم رسیده.توی تمام موارد مسایل زندگیم..بخداوندی ،و بزرگی ،خودش افراد میلیونها تومن ،هزینه میکنن تا بتونن بهمچنین پکیجی برسن…ولی خداوند با همون ایده سرراست ؛ منو براحتی به اون پکیچ هدایت میکنه..

    کلا مسیر خداوند اسانیهاست.ولی ماها میخایم همه چیز پیچیده باشه..و درونش..شرک داشته باشه..من اینو بخودم میگم..این چند روز عضویتم..همه لحاظ ..لطف خداوند شامل حالم شده…تمام مسایلم در یه آن.در یه چشم بهم زدن..راحت انجام شد..بدون اینکه من زجر بکشم..

    هر جا تقلا میکردم.مثل گذشته ام.به بن بست میخورم..که دیگه هیچ راهی ندارم تا تسلیمش باشم..

    بگم خدایا من هیچی نمیدونم! تو بهم کمک میکنی.تو قدم بعدی رو بهم میگی…

    و لطف خدا شامل حالم شده تا بتونم این مسیر رو براحتی.و تسلیم در برابرش .انجام بدم..

    کل داستان زندگی ما و حل انها….فقط با ایمان و توکل و تسلیم بودن حل میشه…

    که بازم اینم نیاز به تکامل و ادامه دادنه…تو این پروسه ایی که چشم اندازی بهش ،نگاه ..میکنم… میبینم..همه فقط با ایمان و توکل و تسلیم بودن ..از طرف من بوده..

    ولی یوقتایی عجله ..همون بدو بدو کردن…بجای حل مسئله…اون قسمت رو همجوره نابود میکرد.و من جز حال و احساس بد نداشتم..

    مسئله ایی که هفته گذشته برام غیر قابل باور بود..ولی امروز برام ؛ راحتی و اسانی هست…

    و به مسئله ایی توی ورود یه قسمت برخوردم..و امروز میخام بیشتر تسلیم خداوند باشم.تا بتونم قدم بعدی رو بردارم….

    این فایل فایل نشانها برام بود..تا بخودم یاداوری کنم.که من با تکامل و ایمان و توکل، بخداوند قدم برداشتم ..هر جا ایده میومد و بهم میگفت باید انجام بدی..یه ترس شدیدی وجودمو میگرفت..ولی فورا بخودم نهیب میزدم..که باید بتونی ذهنتو کنترل کنی و ادامه بدی..و دقیقا همینم شد..من براحتی تونستم ..مسایلمو حل کنم.و ورود بدلشون،” ترسهام.و.روزنه های امید رشد و گسترش …را ..برویم باز نمود..

    و همچنان دارم ادامه میدم…

    و میدونم،میتونم از پس تمام کارهام بر بیام..دوره عزت نفس.خیلی بهم کمک کرد.تا بتونم کارهای به تعویق افتادمو با قدرت بیشتری انجام بدم…

    و دقیقا همینم شد..و من درهای زیادی برویم باز شد…

    انشالله که بتونم این مسیر رو با قدرت ،هر چه بیشتر ادامه بدم..و نخام همرنگ جامعه امروزی باشم..جامعه ایی که چشم انتظار یه وعده ایی از ریئس جمهورن..و امید دارن اینفرد براشون کار کنه…و دقیقا اینفرد استعفا داد…

    و خبرهاش:پیچیده…و منتظر یه شخص دیگه هستند..و هر چه این افراد میان..هیچ تعقییری نمیکنه..و هر روزم بدتر از روز گذشته میشه…

    من با این نگرش…که من جانشین خدا روی زمین هستم.من تسلیم خودشم..زندگی من در این مدت.و پیشرفت درونی من پیشرفت شخصیتی من با تمام 30 خورده ایی ؛از اون سالها کاملا متفاوت هست….هر جا که میرم…در بهشتم..اینقدر زندگیم پربار از لطف خداونده…که هیچکسی جز خودم …نمیتونه درکش کنه…

    و بسیار خوشحالم که در این .سرزمین بهشتی زندگی میکنم…

    سرزمینی که فقط روی خوش آدمها رو میبینه…

    سرزمینی که همه در برابرش:تعظیم میکنن…

    سرزمینی که فقط به من خیر و خوبی میرسونن…

    سرزمینی که بهشت بتمام معنا را دارم ، میچشم …رشد میکنم و قدم به قدم مسایلمو حل میکنم.

    پونت تمام صحبتم.و عمل به الهامات خداوند ..بصورت تکاملی…بر این اساس بود و هست…که خداوند به من نزدیکه..و بهم کمک میکنه..و مسایلمو حل میکنه..من جانشین خدا روی زمین هستم.و میتونم براحتی بتمام خاستهام برسم..نیاز بهیچکسی ندارم..من نیازمندم ، فقط بخداوند…و اون خداوند منو آسان میکند بسوی آسانیها…

    استادم در نهایت میخام بگم.فایلهای جدیدتون اتشی در درونم بوجود اورده.که واقعا..هر چقدر بیشتر بهشون تمایل پیدا میکنم..با تمام وجودم به این درک رسیدم…

    من ناتوان و ضعیفم در برابر مسایلم…

    همه چیز خداونده..خداوندیکه مرا افریده خودشم کارهامو ..به درستی و براحتی و اسانی انجام میده و من به قدرت خداوندم ..ایمان دارم..

    کل پونت این سایت بهشتی…تو رو با خودشناسی بیشتر ..به خداشناسی ،”میرسونه…جوری که تو رو همه جوره قوی میکنه..

    جوری که امیدتو از هر چی عوامل بیرون هست..دور میکنه…

    ما آدمها!…و بخودم یاداوری میکنم.

    که .فکر میکنیم ..فقط یه فلان شخص..که عوامل بیرونیه میتونه بهمون کمک کنه..ولی.ای دل قافل ما از …وجود خودمون دور میشیم..جوری که توی عذاب و بدبختی .و تقلاهای،سخت،”هدایت میشویم..

    و درنهایت میخام بگم..همه چیز به توحید عملی برمیگرده…همه چیز ایمان توکل.وووووووو تکامللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللل

    ولی ما عجولیم.عجول…

    نمیزاریم زمان درستش ..وارد زندگیمون بشه..

    تمام حل کردن مسایلم..زمانیکه من آمادگی لازم شخصیتی درست و بجا بود…ایده ها برام الهام میشدن..و من قدم برمیداشتم..و حلشون میکردم..رشد میکردم.و میرفتم قدم بعدی..

    و قدم به قدم..پیش میریم..حتی هدایتهای الله برای رشد ما زمانی میاد..که برامون مناسبه…دقیقا در زمان مناسب و مکان مناسب میاد..

    جوری که برای ما خوب و عالیه و باید انجام بشه!..

    ما فقط باید بتونیم..احساس خودمونو خوب بگیریم..و بدون هیچ عجله ارام ارام..با توکل و ایمان بتونیم.با همون امکانات با همون چیزهای دم دستیمون..بقول خودمون با خلاقیتمون..مسایلمونو حل کنیم..

    پس تضادها کلا….داره ما رو به سمتی هدایت میکنه.تا بتونیم ..درون الهیمونو با ورژن خیلی عالی!…که .باعث رشد و پیشرفت خودمون و پیشرفت جامعه مون هست..رو ..همه جوره گسترش بدییم…

    مسایل هست..همیشه وجود داره ولی باید با قدرت بزرگی همراه باشه..تا چیدمانش.باعث رشد خودمان و افراد زیادی بشه..

    کل خاصیت دنیای مادی همینه….برخورد با مسایل..و حل انها و رشد خودمان و رشد جهان…

    کل مبحث این دنیا همینه..

    انشالله که بتونیم.این مسیر رو با قدرت بیشتری ادامه بدییم و بتونیم زندگی خوبی رو برای خودمان رقم بزنیم.

    استاد عزیزم با تمام وجودم از شما و از خداوند بزرگم ،”سپاسگزاری میکنم.که ما تونستیم ارزشمندی خودمان را بوجود بیاوریم.و بتونیم نقش خوبی رو در دنیای اطرافمون ،”بجا بزارییم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    عباس بهادری گفته:
    مدت عضویت: 3842 روز

    سلام

    ووقت همگی دوستان وخانواده پر ذوق عباسمنش بخیر

    دوستان عزیزم بالخصوص آقا هادی ومیلاد جان واقعا ازمتن بسیاربسیار زیبا وشیوای شما استفاده کردم جناب آقای صمیمی اینقدر مطلبت گیرا وتاثیر گزار بود که منو وادارکرد سه باراونو بخونم معلومه مطلب دلی دلی بود امیدوارم روز بروز شاهد موفقیتهای همگروه های عزیزم باشم

    وخدا را بسیار سپاسگزارم بابت داشتن همچنین دوستان واستاد گرانقدری

    سربلند وپیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      علی جوان گفته:
      مدت عضویت: 3971 روز

      آقای بهادری سلام و سپاس

      به حقیقت این سه یار مهربان شیرازی و آقای مشایخی عزیز و دیگر دوستان انرژی این محفل و این خانواده صمیمی هستند.

      برای همه دوستان شادی توام با آرامش خواستارم …

      هر چی آرزوی خوبه مال تو …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        میلاد صمیمی گفته:
        مدت عضویت: 3798 روز

        آقای جوان برادر عزیزم سلام. اتفاق جالبی برایم رخ داد که مردد بودم آن را بنویسم یا نه. آقای جوان مادر من عمر خودشون رو 7 سال پیش به شما دادند و از میان ما پر کشیدند. چند شب پیش خواب مادر عزیزم را میدیدم درحالی که شما به ملاقات ما آمده بودید و مادرم مشتاق زیارت شما بودند. بسیار خوشحالم و مطمئنم که حضور شما و مادرم و این دوستی و ارتباط خدایی حکمتی دارد. مطمئنم مادرم از این عشق و دوستی شما و تاثیری که بر من گذاشتید خوشحال است و دعاگوی شماست. خیلی خوشحالم.

        ضمنا من شما را در خواب اهل ساری درک کردم و شما چهره ای تقریبا سبزه با موهای کوتاه ولی پرپشت، اندامی نه لاغر و نه چاق و قدی متوسط با چشمانی درشت که زمانی که لبخند میزدید میدرخشیدند در خواب دیدم…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          علی جوان گفته:
          مدت عضویت: 3971 روز

          ?نمی دانم کلمه خداوند با مفهوم مادر چه ارتباطی دارد ولی همین قدر می دانم که هر آن چه که در تعبیر کلمه «رب» گفته شده است در کلمه «مادر» هم به شدت درک می شود و همانقدر بس که پیامبر اعظم اسلام فرمودند: «بعد از خداوند متعال بیشترین حق را بر مرد، مادرش دارد.»

          ?چقدر خداوند به مادرانی که چنین فرزندان عاشق خدا و قوانینش را تقدیم جامعه الهی کرده است، می بالد و مطمئن باشید مادر شما را چون ستاره ای در بارگاه خود به فرشته ها نشان می دهد …

          خوشا به سعادت شما که نگاه مهربان مادر و دعای خیرش بر شما سایه افکنده است …

          ?دل به دل راه داره میلاد جان …

          باورتان نمی شود چند روز پیش به خودم گفتم چقدر خوب می شد می توانستم به شیراز بروم و دوستان شیرازی عزیزم را از نزدیک ببینم …

          ?چه رویای صادقه ای داشتید تقریبا 80 درصد صحیح بود …

          ?به حقیقت شما و سایر اعضای این سایت لایق بهترین عطایای پروردگار هستید ، باعث افتخار بنده هست که عضو خانواده ای هستم که همه مثل شما فهیم و آگاهند …

          هر چی آرزوی خوبه مال تو …

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      میلاد صمیمی گفته:
      مدت عضویت: 3798 روز

      آقای بهادری دوست عزیز سلام. بسیار از محبت و لطف شما سپاسگزارم. من در زمان نوشتن مطنم احساس بسیار خوبی داشتم و به همین علت این احساس خوب به شما منتقل شده. خداوند رو سپاسگزارم. شاد و موفق باشید…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    طاهره زهره گفته:
    مدت عضویت: 3922 روز

    سلام به دوستان عزیزم که از شنیدن موفقیت هایتون بی نهایت خوشحال میشم این سایت مثل یه پناهگاه تو روزهای سرد و طوفانی برام شده و با خوندن نظرات و موفقیت هاتون دلگرم میشم اقای جوان ممنونم به خاطر تذکر به جاتون تقریبا میشه گفت تمام اون 7باور اشتباه رو در خودم دارم و امیدوارم به زودی زود اصلاحشون کنم واقای فاضل عزیز چقدر به موقع امروز پیامتون خوندم ، کمتر از ده دقیقه پیش داشتم به همکارم گلایه میکردم که علی رقم کار خوبم جایگاه مناسب ندارم و ناراحتم از اینکه چرا کسی نمیره پیش رییس کل و از کارم تعریف نمیکنه با خوندن پیام هاتون فهمیدم چقدر به شرک به خدا نزدیکم و دستم جلو بنده های خدا دراز کردم و از خودش کمک نمیخوام و فقط و فقط دارم از زمین و زمان شکایت میکنم که چرا علی رقم شرایط خوبی که دارم اونی که میخوام سر راهم قرار نمیگیره و هزاران ناسپاسی دیگه

    ممنونم از تک تک شما عزیزانم که بهم یاداوری میکنید که فقط و فقط از خدا بخوام از اون کمک بگیرم

    خدای مهربانم من و سایر دوستانم هزاران خواسته بزرگ و کوچیک داریم که فقط تو میتونی راه رسیدن برامون باز کنی بهمون کمک کن و لیاقت شکر گذاری بهمون بده

    الهی امین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    بهنام خدا گفته:
    مدت عضویت: 1823 روز

    دمت گرم بهنامی که این مطلب خجمل مجمل را نوشتی البته خیلی چیزا بهنامی بدست اورده از ارامش .خوش اخلاقی.توکل.

    یاتوحیدیعنی چه

    عدالت یعنی چه و…..

    و چقدحالم خوبه خدایاشکرت

    وچندمدتی هست دارم زندگی میکنم زندگیاااا انگار اون اصل اساسی که روی زمین باید بدست میاوردم را بدست اوردم واگه ازاین به بعد بمیرم وبه مداروفرکانس بالاتر هم بروم خیلی خوشحالم که این آگاهی هارا دریافت کردم و خودم وخدای خودم را شناختم و ازترک کردن زمین خوشحال وراظی هستم چون اون اصل را فهمیدم ودرک کردم

    الحمدالله رب العالمین و رب البهنامی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    جواد غلام نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2227 روز

    خداوندا قسم به جاه وجلالت وقسم به شکوه و وحدانیتت که من بارها وبارها کلام وحی در زمان خود را از زبان مردی شنیدم که مرا تبدیل به انسانی کرد که ناخودآگاه ودر هر زمانی با نگاهی به داشته ها وثروت بیکرانم که تا بحال انگار چشمی برای دیدنشان نداشتم شروع به گریستن میکنم ومیخندم درمیان گریه هایم وسپاسگزاری میکنم از داشته هایم واو کسی نیست به جز انسانی از جنس خودمان از گوشت وپوست به نام سید بزرگوار عباسمنش وچقدر به خود میبالم که خداوند مرا با انجام یک کار نیک هدایتم کرد وهدیه ام بخشید سایت ایشان ونام ایشان را.

    پروردگارا سپاسگزاری مرا ودوست داشتن مرا اول بر خود وبعد براو پذیرا باش که با مکتوب کردن پس از گذشت نزدیک به یکسال درآمدم به ۳ برابر افزایش یافته است.

    هنوز شبی را که بعد از انجام یه کار خداپسندانه هدایت وهدیه ام بخشید آشنایی با این سایت وایشان را بخاطر دارم که در مجالی دیگر خواهم گفت که یادم نشود کار خوب بی پاداش نمیماند.هرنیکی پاداشی برابر باخود ویا بیشتر باخود به همراه دارد.

    واین شد یقین و باور من.

    جناب عباسمنش قسم به شکوه پروردگارم والله یکتایم که دوستتان دارم وزندگی ام را با داشتن شما زیباتر یافتم.

    خداوند یارو یاورت باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    Reyhane AR گفته:
    مدت عضویت: 3770 روز

    دوست عزیزم لیلا جان و ساناز عزیزم ممنون ومتشکرم به خاطر لطف و مهربونیتون. از خوندن داستان موفقیتزندگی هر دوی شما دوستای عزیز و دوست داشتنیم لذت بردم. و آرزوی سعادت و خوشبختی و آرامش بسیار برای شما و دیگر دوستانم دارم.عشق خداوند بر دلتان باد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    میلاد صمیمی گفته:
    مدت عضویت: 3798 روز

    سلام دوستان عزیز. من هم در طی این چند روز موفقیتهایی رو بدست آوردم که دوست داشتم با شما دوستانم به اشتراک بزارم.اولین تغییری که توزندگیم تو این روزا دیدم عوض شدن رابطم با یکی از دوستام هست ایشون دوست صمیمی من هست و البته هنوز هم هست. بخاطر تغییر فرکانسم و تغییر نگاهم به زندگی و مطلقا تغییر نگاهم به خداوند و قدرتش رابطم با دوستم کم و کمتر شده منی که هر هفته پنج شنبه یا جمعه ها باهاش بودم و با هم بیرون میرفتیم الان به طرز عجیبی، نه اینکه من آگاهانه بخوام دیگه باهاش نباشم نه، اتفاقات جوری افتاده که اونی که همیشه شیراز بود و بی کار (البته فوق لیسانس رشته عمرانه و دانشجوی انصرافی دکترا) الان رفته یه شهر دیگه واسه پیدا کردن کار و من هم یه احساسی ته قلبم بهم میگفت رابطه من و دوستم تغییر میکنه و همین اتفاق هم افتاد الان دورادور باهاش در تماسم ولی جالبه مایی که همیشه با هم بودیم الان از هم دور شدیم و این اتفاق برام اصلا تعجب بر انگیز یا ناراحت کننده نیست چون حس میکنم این روند صحیح هست.

    دومین اتفاق که فوق العاده بزرگه برام و واقعا نمیدونم چطوری خدا رو بخاطرش سپاسگزار باشم؟!!!!! واقعا نمیدونم اینه که وضعیت کسب و کارم بسیار زیبا تغییر کرده شروع تغییر در وضعیت کسب و کارم مصادف شد با خوندن کتاب معجزه خانم راندا برن و همزمان شد با شناخت کاملا متفاوت من از خداوند فاضل. قبلنا خیلی نگران بودم که پول بدست بیارم و معمولا پولی که بدست میآوردم با دردسرهاییی همراه بود که چون همکارام هم این دردسرها رو داشتن خب به خودم میگفتم این دردسرها هم توی کار طبیعیه دیگه تازه من همون موقش هم کمتر دردسر داشت.(من مغازه خدمات چاپ دارم) مثلا هر از چند وقتی با مشتری هام درگیری لفظی پیدا میکردم مثلا توی چاپ کارت ویزیتهام غلط املایی پیدا میشد یا توی پرینتهایی که برای مشتریهام میگرفتم بحث پیش میاومد که مثلا رنگ کار خوب در نیومده یا کارهایی که باید تحویل میدادم دیر آماده میشد و بحث پیش میومد و میدیدم که بقیه همکارام هم این مشکلات رو دارن و میگفتم خب دیگه اینا هم طبیعیه… خدا رو شاهد میگیرم الان نه تنها هیچ کدوم از این مشکلات توی کارم پیش نمیاد خدا شاهده به طرز عجیبی مشتریهای بهتری دارم همشون با پول نقد قبل از سفارش کارها رو تسفیه میکنن خیلی ازم تشکر میکنن که کارشون رو انجام میدم حس میکنم اینا مشتریهای دائمم میشن چون ازم راضین، درآمدم بیشتر شده و خدا رو شاهد میگیرم که این درآمد رو با لذت کسب میکنم نه مثل قبل با استرس. اصلا علاقم به کارم بیشتر شده و الان به لطف خدای فاضل به طور پیوسته هر روز درآمدم خوبه قبلنا یه روز خوب بود یه روز بد بود یه روز متوسط بود ولی الان 90 در صد روزا درآمدم خوبه و میدونم نباید به خدا بگم چه طور فقط باید بگم خودمو دست خودت میسپارم و مطمئنم که تو به من روزی میدی. نمیگم هر روز باید درآمدم اونی باشه که من میخوام چون میدونم این جوری کم کم ایمانم به خدا کم میشه. فقط مطمئنم که همه چیز خوب خواهد بود همیشه در روند زندگیم البته به نسبت قوی تر شدن ایمانم همه چیز بهتر میشه.

    نکته سوم هم اینه که من همیشه از ازدواج میترسیدم چون آدم کمال گرایی بودم و البته هنوز هم هستم ولی با باور جدیدی که نسبت به خداوند پیدا کردم فهمیدم که که خداست که همیشه زندگی منو تامین میکنه و نگرانیم خیلی کم شده. الان میخوام که ازدواج کنم. همین که این تصمیم رو گرفتم خیلی خوشحالم. همیشه میترسیدم که پیش خانومم تو آینده کم بیارم میترسیدم نتونم خواسته های مالی خودشو و خونوادشو تامین کنم میترسیدم از اینکه نتونم توقع خودم رو از ازدواج برطرف کنم. نمیخواستم مثل اطرافیانم تو فامیل ازدواج کنم و بعد از چند ماه به این نتیجه برسم که همین!!! ازدواج ازدواج که میگفتن همین بود! همش دردسر مشکلات دعوا و درگیری و توهین و تحقیر . میدونید اینقدر از این چیزا دورورم تو فامیل و دوستا دیده بودم که از ازدواج زده شده بودم ولی الان به لطف خدا دیدم به زندگی عوض شده الان توی 10 آرزوی زندگیم که تو کتاب معجزه یادداشت کردم یکیش داشتن یه همسر زیبای خوش تیپ خداپرست هست (البته خداپرست به این مفهوم که اعتقاداتش تو حال و هوا و فرکانس خودم باشه). دوتان عزیزم من این تصمیم رو گرفتم ولی هنوز مقاومتهایی رو توی وجود خودم حس میکنم خیلی خیلی دوست دارم که لطف کنید و من رو در این زمینه راهنمایی کنید و مطمئنم که راهنمایی های شما دوستان خداپرستم خیلی زیاد بهم کمک میکنه.

    خداوند بزرگ رو سپاسگزارم که من رو در مسیر جدیدم قرار داد. راستی یه چیزی هم میخواستم بگم یادم رفت الان چند روزه صبحها خود به خود قبل از طلوع آفتاب از خواب بیدار میشم این قبلا اصلا اتفاق نمیافتاد و اولین چیزی که اون موقع به ذهم میرسه اینه که خدا رو سپاس بگم خدا رو شکر میکنم و خوابم میبره دوباره. خودم حس میکنم که خدا ازم میخواد که بیدار شم و سپاسشو بگم. نمیدونم!!!!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      علی جوان گفته:
      مدت عضویت: 3971 روز

      دوست خوبم میلاد صمیمی سلام و سپاس

      شما معنا و مفهوم توکل به خداوند را خیلی خوب متوجه شده اید و به معنای واقعی انسان متوکلی هستید. تبریک.

      شما راهتون را خیلی خوب پیدا کردید و روند رو به رشدتان خیلی زیباست با قوت ادامه دهید.

      از خداوند می خواهم که همسری به شایستگی خودتان و هم فرکانس خودتان نصیبتان کند. ان شاءالله.

      از اینکه نظراتتان را با ما در میان می گذارید و موجب انگیزه برای دوستان می شوید سپاسگزارم.

      هر چی آرزوی خوبه مال تو …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      لیلا شب خیز گفته:
      مدت عضویت: 3529 روز

      سلام آقای صمیمی دوست بزرگوار

      یک پیشنهاد خواهرانه دارم ، اگر می توانید قبل از انتخاب همسر آینده تان حتما بسته ی عشق و مودت را تهیه کنید زیرا آگاهی ، ترس و تردید و دو دلی را از بین می برد

      در ضمن من هم امروز از این همه موفقیت شما و سایر دوستانم از خداوند تشکر کردم و به حقیقت شما از هدایت یافتگان بودید که خداوند شما را به راه مستقیم دعوت کرد و صد البته که لایق بهترین عطایای پروردگار هستید و به قول قرآن خداوند بهشت را به اهل تقوا نزدیک می کند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        میلاد صمیمی گفته:
        مدت عضویت: 3798 روز

        خانم شب خیز گرامی سلام.

        از پیشنهاد خواهرانه شما بسیار سپاسگزارم. خودم هم قبلا به خرید این بسته فکر کرده بودم گرچه باور دارم که این بسته در جزئیات به من کمک زیادی میتونه بکنه ولی واقعا الان توانایی خریدشو ندارم. گرچه واقعا دوست دارم که تهیش کنم. ای کاش مبلغش زیر یک ملیون بود که با تخفیف سایت بازم امکان خریدش برام بود ولی از اون جایی که هیچ کار خداوند بی حکمت نیست و بدون اذن خداوند برگی از درخت نمی افته و چون من قسمتهای روابط مربوط به دوره قانون آفرینش رو دیدم باور دارم که اگه به چیزایی که اونجا یاد گرفتم مطمئن باشم و عمل کنم حتما بخش مهمی از موضوع رو حل کردم. به امید لطف و نگاه خداوند میرم جلو…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: