اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خداااروهزار بار شکر میکنم که فرکانسم به سمتی تغییر کرد که بتونم شمارو به طوری خاص تو زندگیم تجربه کنم😍😍
استاد عزیز این فایلی که گذاشتید واقعاااا احساس فوق العاده ای درونم ایجاد کرد ، چون به خودم که فکر میکنم ، در اکثر موقع ها در مورد اینجور موضوعات کار درستی و انجام دادم(یعنی توجه نکردن به این دست از مسایل)و به عینن میبینم که اینجور موقعا از لحاظ آرامش درونی خیلی از اطرافیانم جلو تر هستم…
جالبه که بگم من در سال ۹۶ با استااد عزیز و فایل هاشون آشنا شدم، اما چون ثباتی در تغییر باور هام نداشتم نمی تونستم عضو این خانواده بزرگ و قدرتمند بشم..
اما تقریبا ۴۲ روز پیش بود که تصمیم گرفتم و تعهد دادم به خودم که واقعاا زندگیمو عوض کنم
بخاطر همین به راحت ترین شکل ممکن عضو سایت شدم و شروع کردم به گوش دادن فایل های رایگان..
وااااانقد حالم تغییر کرده و داره رو به بهبودی میره که …..🤩🤩🤩🤩
از اونجایی که خیییلی مقاومت داشتم نسبت به نوشتن ، تا اینحایی ام که نوشتم فک میکنم شاهکار کردم… خداوند کمکم کنه بتونم این مسیرو ادامه بدم
اولا که مرسی ،ممنون از اینکه راجع به اتفاق وحادثه ی داغ ،کشورمون دیدگاهتون را گفتید.
سپاسگزارم ازتون ،یادآوری خوب وبه جایی بود.
خانواده ی ما،خداروشکرتوجه خاص وتعصب خاصی به این موضوعات ندارن .مثل همیشه ،وروزای عادی سرمون گرم کارای روزمره بوده وخیلی کم پیش اومده درمورداین قضیه صحبتی کنیم.همیشه من میگم ماتوجایگاه کسی نیستیم که بخاییم اظهار نظری بدیم .اتفاقا،بعضیالجشون می گیره ،ومیگن یااینوری باشیدیااونوری.
میگن شماحزب باد،هستید،بادبه هرجهت که بره شمااونوری میرید.درحالیکه خودمون اینطورفکرنمی کنیم ،اگه چیزی اذیتمون کنه ،وچیزی رونیازببینیم ،تغییرش میدیم .به احساسات و دیدگاههای دیگران هم کاری نداریم .
استادفرمودن ،اگه موضوع ومطلبی درموردتوجه به نازیبایی هاداریدیاجنگ وستیزی برای بدست آوردن ،چیزی داشتیدبانتایج ،بنویسید.
خب عرض کنم که ،تاقبل آشنایی من با برنامه ی استاد،فاجعه بودم .
توزندگی شخصی خودم ،به لحاظ عاطفی ،خداوندهمه چی بهم داده بود ولی چون توجه وتمرکزم رویه موضوع ،شخصی بین خودمو وهمسرم بود.اززندگی به هیچ وجه لذت نمی بردم .ودقیقا،هرجامیرفتم ،باهرکی که بودم ازنقطه ضعفهای زندگیم حرف میزدم .
حتی با همسرم طوری برخوردمیکردم که انگارهمیشه طلب دارم ازش ،واقعامثل طلبکارا،باتوقع زیادباهاش برخوردمیکردم .بنده خداراخیلی رنجوندم .واتفاقاهمیشه ،تصورم این بود که اگه من ازاین جدابشم ،یه زندگی عالی برای خودم می سازم .
هیچ وقت به رفتارهاو، واکنشهای خودم و اینکه به چه چیزهایی توجه میکنم ،توجه نمیکردم .
توخلوت وتنهایی های ،خودم هم ،بازبه نقاط ضعفهای زندگیم نگاه میکردم .
هرروزمشاجره ودعوا،داشتیم ،حالم بدمیشدبچه هام این صحنه هارامی دیدن ،ولی انقد،غودویه دنده بودم که هیچ چیزی ،جلودارم نمیشد.
نفرت وزندگی اجباری، بقدری تمام وجودم را گرفته بودکه هیچ چیز مثبتی توزندگیم رانمی دیدم .
احساس بد،همیشه همرام بود.تازه به همسرم وبچه هام هم انتقال میدادم .
از جهان وخداهم ،بی نهایت گله مند بودم .
همیشه فکرمیکردم لیاقت من بیشترازاین چیزاس،ولی راه بدست آوردنش رابلدنبودم ومسیر،راکاملااشتباهی طی میکردم .
تااینکه بااستادعزیزمون ،آشناشدم وقتی فایلهاشونو،گوش کردم وتعهدکردم که سه ماه به روش ،ایشون باشم تاببینم چ اتفاقاتی ،میفته .تغییررویه،دادم.
بله ،چون ازاستادخوشم اومد،بامیل قلبی ودلی خودم ،پذیرفتم که گوش به فرمان صحبتهاوتجربه های ایشون باشم .البته که ازاین سبک زندگی ،خسته شده بودم .
بله شروع کردم ،وباراه وروش جدید،حرفای تازه ،باورهای جدیداشناشدم .که مهمترین وشاخص ترینش ،همین توجه وتمرکزبه نکات زیباومثبت وخوبیهای همسروزندگیم بود.
اوایلش خیلی سخت بودازکسی که زیادخوشت نمیاد،به مثبتهاش فکرکنی ولی اطاعت امر کردم ازاستادوتونستم اینکاروانجام بدم .
بعدازمدتی عادی شدوخیلی راحت دیگه انجام میدادم .
دعواومشاجره هاخابید،سکوت من بیشترشد،خشم وعصبانیتهای من ،کمرنگ وکمرنگ ترشدن .
توجه وتمرکزم رفت ،سمت خودم .اینکه تمام رفتارهام ،کنترل شده ،باشه .هروقت اتفاق ناجالبی میفتادیااون حس بدنسبت به همسرم ،سراغم میومد،آگاهانه تمرکزم رابه مثبتهاش وخوبی هاش میزاشتم .
توهمین راستا،عاشق طبیعت شدم .دیدن ماشینهای لوکس ،ساختمونای بزرگ وشیک ،آدمهای متشخص و دوست داشتنی وهرچیزدیگه ای که زیباجلوه میکرد،حتی طلوع و غروب خورشید،ماه وستاره ،ابرهای زیبابانقش ونگارهای متفاوت ،درختهاوگلهای شهرم ،بخام بگم خیلی چیزهایی که زیباهستن ومن تابه حالا،دقتی روی اونها نداشتم .حتی وسایلهاوظرف وظروفهای خودم یا هرکسی.واقعن توهرلحظه تومیتونی زیبایی هایی راببینی که حالتوخوب کنه .فقط کافیه که توبخاهی ،واونوقته که دیده میشن.
همین راهکار،روپیش گرفتم به خصوص زمانهایی که حالم به هر دلیلی ،میخاس ،بدبشه .جدن کنترلش میکردم .قانون بسیاربسیارخوب ولذت بخشی بود که یادگرفته بودم .
کم کم دیدم چ آرامشی توزندگیم حکم فرماشده ،چقدرهمسرم تغییرکرده .بچه هام به چ آرامشی رسیدن .
احساس رضایت رادرهمسرم هم می دیدم وهم می شنیدم .این تغییر،من باعث شدخانوادم هم به استادوقوانینش پایبندبشن .
خودم راه وروش استادرا،تجربه کردم و به نتایج خوبی رسیدم والان حس خوبی به همسرم وزندگیم دارم .چیزهایی توزندگیم دارم که هیچ کس حداقل ،تواطراف خودم نمی بینم ،داشته باشه.
توخونه ی ماسرهر موضوعی ، بحثی داشته باشیم ،قوانین استاد،حل وفصلش میکنه و دیگه به بحث ادامه نمیدیم .
چون حال خوب وانرژی وانگیزه عالی ازاستادعزیزمون میگیریم .اتفاقات خوب هم، بینهایت ،رخ داده .کلا،سبک زندگیمون فرق کرده.
خودمون ازاین بابت خیلی هم خوشحال وهم راضی هستیم .
چقدوجودخدا،وهدایت خدا،واردزندگیمون شده ،هرکدوم باتوجه به خواسته هاواهدافمون ،بامسیروهدایت خداوندپیش میریم .
باز،ازاستادعزیزوگرامی خودم ،تشکروسپاسگزارم .
ممنون ومچکربابت یادآوری قوانین جهان .
بازم مثل همیشه استادوهرکسی که طبق قانون جهان هستی،پیش میره،برنده میشه.
پس بیایید،توهمین اتفاق داغ و تازه وجریان کشورمون ،طوری عمل کنیم که بعدا،به خودمون افتخارکنیم .
سلام بر استاد عباس منش مهربان و یار همیشگی اش مریم بانو.خدمت تمام دوستان عزیزم در سایت هم عرض ادب و احترام دارم.
استاد عزیز خدارو هزاران بار شاکرم که چون شمایی رو در زندگیم دارم.استاد این روزها وارد قدم ۱۲ از دوره بسیار زیبا و جامع دوازده قدم شده ام.
استاد مهربان آموزه های این دوره زندگی منو از هر جهتی داره تغییر میده و من در آرامش کامل روی دوش خداوند دارم از زندگیم لذت میبرم.
استاد عزیز اخبار این روزهای ایران که رو که می شنوم(البته کاملا ناخواسته) به خودم میگم مهری روزهای امتحان تو هست در پایان دوره دوازده قدم لازمه که یه امتحان عملی بدی تا خودت رو محک بزنی.یادمه هفته قبل وقتی پسرم که۱۷ سالشه نظر من رو در مورد این وقایع پرسید:در جوابش فقط گفتم من اصلا کاری به بیرون ندارم و وظیفه اصلی من تمرکز روی خودم و خودشناسیه.پسرم خیلی جا خورد و جبهه گرفت که مامان چطور میتونی این همه ظلم رو ببینی و حرفی نزنی؟
با آرامش کامل گفتم : کدوم ظلم؟ پسرم بیشتر تعجب کرد.در ادامه بهش گفتم :هیچ کس نمیتونه ظلمی در حق من بکنه تا خودم نخوام.زمانیکه من واکنشی به یک ناخواسته نداشته باشم اثر اون ناخواسته از بین میره.در واقع من با نوع نگرشم به ناخواسته میتونم جهتش بدم به سمت مثبت یا منفی.امیدوارم که پسرم قانع شده باشه.اما خودم از جوابی که دادم لذت بردم و خدارو بابت این آگاهیها شکر کردم که نتیجه اش رسیدن به آرامشه.
اگر بخوام مهر تایید رو آگاهی های عسل گونه این فایلتون بزنم ،میخوام راجب تجربه شخصی خودم تو این روزهای ایران بگم
من از بچه های دوازده قدم هستم و الان تو قدم دوم هستم ، تو قدم اول اکثر روزها صد در صد زندگیم رو خلق میکردم و تازه وارد قدم دوم شده بودم که یک روز صبح از خاب پاشدم بعد تمرین ستاره قطبیم وارد انستاگرام شدم دیدم همه راجب یک دختری که فوت کرده استوری پر از خشم و نفرت گذاشتن ولی بیخیال شدمو فهمیدم یک اتفاق نازیباست که باید اعراض کنم بنابراین ۳ روز اول توجه نکردم اما بعد ۳ -۴ روز رفتم خبرهای مرگ بیشتر دیدم و همزمان مادرم که یک اخبار بین حرفه ای هستش , هی راجب اخبار بد حرف میزد! من هم ناخودآگاه وارد این جریان شدمو استوری گذاشتمو اینا … و این پرت شدن ِ حواسم همانا و از دست دادن تمرکزم روی فایل ها و کار کردن روی خودم همانا ! و تو این چند روز درونم میگفت سمیرا انستارو ول کن بچسب به فایل ها و خودشناسیت اما متاسفانه ذهنم پیروز میشد و واقعا تو این شرایط واقعا کنترل ذهن سخته ، اما وسطا دوروز به الهامم گوش کردم و گفتم سمیرا به خودت بیا و شاید باورتون نشه اون دو روزی که نرفتم انستا و تمرکزم رو برداشتم جذبای خیلی قشنگی داشتم تا اینکه امروز فایل شما رو الان دیدم بیشتر عاشقتون شدم و با خودم عهد بستم که کنترل ورودی و ادامه خودسازی و خلق روزهام با کمک خدارو با تعهد قوی ادامه بدم و بزرگ ترین درس این جریان برام این بود که سمیرا دیدی وقتی به الهام درونت و قلبت گوش نمیدی تو چه دردسری میفتی ! و چقدر از توحید دور میشی پس به خودت بیا و قوی تر از قبل ادامه بده و صدای ذهنتو خفه کن پیرو آموزه هایی که توی ۱۲ قدم گفتید و
استاد یک موضوع و اعتراف جالب بخوام بگم بهتون که سال ۸۸ شما مشغول سمینارهاتون با اعراض بودید ولی من وسط معرکه بودمو کلی انرژی هدر دادم راجب این موضوع که امروز بعد دیدن فایل بینظیرتون یادم افتاد و به خودم گفتم دیدی سمیرا استاد راست میگه و حرفاش وحی منزله ، چرا ؟ چون شما دو تاتون تو ۸۸ بودید و با واکنش ها و عملکردهای متفاوت دو تا نتیجه متفاوت خلق کردید و با خودم گفتم ببین این دستاورد استاد هستش با اعراض ! اینم دستاورد تو هستش بدون اعراض !
البته داخل پرانتز بگم بعد اون اتفاقات ۸۸ ، کلی اتفاقات خوب برام افتاده و زندگیم رو در حد توانم و بدون کار کردن روی خودم ساختم اما نتایج شما کجا نتایج من کجا ! پس باید متعهد تر باشی سمیرا ، باید توحیدی تر باشی سمیرا ، باید قوی باشی تو عملگراییت سمیرا و کلی باید دیگه …. عاشقتونم و مرسی که هستید.
که بهترین راه و روش رو تو هر شرایطی به ما آموزش میدید
دقیقا همین کاری که شما گفتید رو من دارم انجام میدم تو تمام این مدت سوشال مدیا نرفتم و نمیرم و در عوض تمرکز رو گذاشتم روی خودسازی ، ورزش ، توجه به حتی کوچیکترین اتفاقات شیرین در طول روزم هر روز یادداشتشون میکنم و سپاسگذار خداوندم
و از زندگیم حتی در همین شرایط لذت نیبرم و استفاده میکنم از فرصت هام
چقدربی نظیره این فایل هردفعه که بهبهش گوش میدم مطالب عالی تری دریافت می کنم .
خدایاشکرت بابت همه چیزووجوداستادبافهم ودانش مان ومن چقدرخوشبختم که شمارودارم.
یک عمرتوجه به ناخواسته هاچه بلاهایی سرمان آورد،مدام درگیرهمه چی چیزبودن وبیهوده زندگی کردن ازپیگیری اخبارهاتاسریال هاورفت وآمدهای پوچ وبدرنخوربابستگان ودوستان ناآگاه که تورابیشتردرچاه عمیق نادانی فرومی بردندوااای که اصلا رفتن به وادی گذشته چقدردردآوراست.
دنبال عوامل بیرونی وحواشی و بعددرخانه ادامه دادن ولبریزازخشم ونفرت آخراین چه زندگیی بودخدایی ،منجلاب ……
وبعدواردوادی دیگر،سرزمینی باسرنوشتی جدیدکه خداوندبرایت رقم می زندوتوخودت راآرام آرام ازچاه عمیق ناآگاهی بیرون می کشی ودست دردست خداوندواستادت فقط می شنوی وذهنت هم کم کم باتوراه می آیدومی گویی آخیش راحت شدم چه بوی متعفنی به خودم ازباورهای مخرب گرفته بودم خودت راتمیزوپاکیزه مهیای سفردرونی می کنی وبافراغ بال برای درآغوش کشیدن زندگی وطعم خوش آن تلاش می کنی تلاشی بالذت،خیلی هاراحذف می کنی ،خیلی هاخداوندازسرراهت برمی دارد،ذهنت راشخم می زنی وعلف های هرزازباورها ورفتارهای نامناسب رابیرون می ریزی تاذهنت جابازکندبرای کاشت باورهای جدیدوشخصیتت شکل می گیردوتوافتاده ومتواضعانه هرروزروی خودت ورفتار،گفتاروکردارت متمرکزمی شوی تازه می فهمی زندگی یعنی چه آخ دردت می گیردولی باشناخت اهرم رنج ولذت رنجهایت رابه لذت ابدی تبدیل می کنی وبهشت راتادنیای دیگرهم که میروی باخودت داری.
آسوده شدم وقتی خودم رابه قول استادازبطن جامعه وخانواده ای که چیزی نیاموختم جزعقب افتادن ازخوشی ولذتهای ناب زندگی ،نفس کشیدم باتمام وجودم وتمام زندگیم شداستادوسایت طلایی ایشان باهمه زیباییهای زندگی درپارادایس وسفرهاو………وهدف دارومتعهدانه واصولی زندگی کردنم، چه دنیای بی نظیری برایم آفریدی خدایابی نهایت شاکروسپاسگزارم.
سلام و درود فراوان خدمت استاد گرامی و سرکار خانوم شایسته عزیز*
چقدر زیبا و پرمعنا و چقدر ساده با مثال های عینی و ملموس تمرکز بر روی زیبایی ها رو توضیح دادین واقعا ممنونم استاد…
من خودم یا بهتره بگم خود ناآگاهم از جمله افرادی بودم که درست مثل همون مثال که زدید طرف میره اردو و فقط بد بودن غذا رو میبینه…منم متاسفانه عادت کرده بودم فقط به نکات منفی توجه میکردم و فقط همونا رو میدیدم ولی باز جای شکرش باقیه زیاد با کسی حرف نمیزدم که بخوام حال بقیه رو هم بگیرم فقط خودم بودم و خودم ولی خوب همین نجواهای درونی ارتعاش بیرونی رو تشکیل میده و من دائما نکات منفی رو بیشتر میدیدم و دائم بهم ثابت میشد تو درست فکر میکنی .تا اینکه با سایت معجزه آسای شما آشنا شدم و خدارو تا جایی که توان دارم شاکرم بابت این موضوع.
اولین بخش از سایت شما که من رو مجذوب خودش کرد سریال زیبا و دوست داشتنی زندگی در بهشت بوده و هنوزم که هنوزه عاشق این سریالم و هر بار هم که ببینم بازم برام تازگی داره اصلا چشمام قلبی میشه چون میدونم قراره زیباترین حالات زندگی و زیباترین اتفاقات رو ببینم با فوق العاده ترین آدم ها.
دقیقا از زمانی که شروع به دیدن این سریال کردم و آگاهانه تمرکزم رو گذاشتم روی زیبایی ها آرامش خالص به زندگیم تزریق شد و اتفاقات خوب بود که پشت سر هم میفتاد .شروع کسب و کارم .رونق کسب و کار همسرم .به سفرهایی میرفتیم که عینا همون تصاویر سریال رو میدیدیم وتجربه میکردیم .
از جمله تجربه هایشخصیم که میتونم بگم بهش رسیدم اینه که گاهی اوقات درسته تمام تمرکزمون رو میزاریم رو نکات مثبت ولی ممکنه باز هم یه کوچولو ناخواسته ببینیم و تجربه کنیم که اون هم باز به فایل های با ارزش استاد راهنمایی شدم و فهمیدم درجه دار نتیجه میگیریم یعنی اگه قبلا خیلی این حال و تجربه میکردیم الان یا تعداد دفعات حس اون حال کم میشه.یا بازه ای که اتفاق میفته طولانی تر میشه . از خدا میخوام هممون به جایی برسیم که انقدر تعداد خواسته هامون بی شمار باشه که ناخواسته ها اصلا به چشم نیان و فقط باعث آگاهی بیشتر برامون باشن.
تجربه ی ملموس من در این موضوع اینه که من یه شب خواب بد دیدم صبح حالم زیاد خوب نبود هر کاری کردم تا حالم خوب شه یجورایی بمباران انرژی مثبت تا از اون حال در بیام … زمانیکه حالم خوب نبودمیشه گفت این پروسه برای من 2 ساعت طول کشید دقیقا داشتم چیزایی رو میدیدم که اصلا دلم نمیخواست تا اینکه با خودم گفتم باید حالم و خوب کنم .اینطوری نمیشه .پیاده روی کردم… به چه مناظر زیبایی هدایت شدم رفتم خرید و در عین معجزه دیدم چیزی که خیلی وقت بود دنبالش بودم رو پیدا کردم و خیلی خوشحالم کرد خریدش و میببینی جهان در آن واحد جواب این تلاش برای حال خودتو خوب کردن و انرژی مثبت رو بهت میده عین معجزه ..
ممنونم از خدا که منو راهنمایی کرد به اینجا این صفحه و این کامنت ….
ممنونم از شما دوستان هم فرکانسی عزیز
و بسیار ممنونم از خانوم شایسته و استاد عزیز بابت فراهم کردن این سایت*
همین الان که برای چندمین بار این فایل رو گوش دادم تمرکزم روی ناخواسته ای هست که چند وقتیه درگیرم کرده و البته سه روزیه به خاطرش با همسرم سرسنگینم و احساس خوبی رو تجربه نمیکنم
من به شدت روی توجه همسرم به چیزهای بیرونی حالا یا کارش یا آدمها حساس شدم
دقیقا با توجه من به این ناخواسته داره بیشتر میشه توجه زیادش به کارش توجه زیادش به تیم کاریش توجه زیادش به مادر خودش و پدر و مادر من و رسیدگی به کاراشون
الان با گوش دادن به این فایل مچ خودمو گرفتم
هم باید تمرکزمو بردارم و روی خواستم بزارم هم فهمیدم ریشه توی عزت نفسم داره باید تمرین کنم که تقویتش کنم
سپاسگزارم استاد که باز هم مثل همیشه بهم تلنگر زدی تا یکی دیگه از مسائلمو بتونم آگاهانه حل کنم
خدایا ازت سپاسگزارم که منو به سمت این آگاهی هدایت کردی
تمام حرف های که گفتید به چشم وگوشت و پوستو استخونم لمس کردم
یادمه در یک فایلی گفتید وقتی با عزیز دلتون یه بحثی پیش میاد مریم بانو میگن که من ارتعاش یا کاری کردم که این رفتار از شما سر زده این عین یه زنگ هشدار برای من در روابط با همسرم که وقتی بحثی پیش میاد سریع به خودم میگم من چکار کردم که این رفتار باید ازش ببینم. دقت که میکنم میبینم ناخدا گاه شاید چندین روز قبلش تمرکز کرده بود روی صفات نامناسبی که داشته تمرکزم رفته بوده روی نازیبایی هاش . که میفهمم علت این بحث این رفتار از کجا بوده . نمونه دیگس پسرم هست که 8 سال داره که کمی لکنت داره وقتی. ما و اطرافیانمون بیش از اندازه تمرکز میکنیم روی لکنتش که ببینیم بهتر شده یا بدتر دقیقا بدتر میشه و احساسمون بد میشه . نمونه دیگه میتونم بگم بحث بارداری خودم هستش که برای اقدام فرزند دومم من اصلا توجه به اینکه حالا کی قراره باردار بشم ندارم حتی یه فاصله زمانی یکساله تو ذهنم بود که میگفتم احتمالا تو این فاصله شاید باردار بشم و رها کردم اصلا ذهنم درگیرش نبود وجالب اینجا بود همون ماه اول بارداد شدم …..ولی امسال که مجدد قصد بارداری داشتم توجهم رفته رو اینکه نکنه نشه نکنه طول بکشه که دقیقا همینطور شده هر ماه با جواب منفی روب رو میشم احساسم بد میشه دقیق تر بگم توجهم رفته روی چیزی که نمیخوام یعنی باردار نشدن ….. موضوع دیگه بحث مالی هستش که دائم دچار قسط و بدهی میشیم که باید بشینم در موردش فکر کنم که چه افکاری در موردش دارم که این سیکل دائم داره تکرار میشه.
از امروز تصمیم گرفتم هم به خودم هم به بچهام یه تایم کمی حتی 5 دقیقه رو اختصاص بدیم که هر کسی یک ویژگی مثبت شخص دیگه رو بگه
استاد عزیزم سپاس فراوان بابت این فایل زیبا که کلی درس برامون داشت. فقط امیداورم که فراموش نکنیم که این یک قانونه و قانون خدا هیچ وقت عوض نمیشه
به هر دلیلی من دستم رو تو آتیش بزارم ،دستم خواهد سوخت.
به هر چه توجه کنم از جنس همون به من باز میگرده
جملات طلایی که همه یاد گرفتیم
کنترل ذهن اصلا کار راحتی نیست،به همین دلیل موقع تضاد ،خیلی به هم میریزیم و مدام توجه به ناخواسته ها میکنیم.
خودم رو میگم الان که با تضاد مالی دست و پنجه نرم میکنم و از طرفی نمیخام وام و قرض بگیرم ،کنترل ذهنم رو بعضی اوقات از دست میدم.
الهی شکررررت که همسری دارم که کمک حال منه و ایشون اوضاع رو برای من بدتر یا فشار مضاعف تری نمیارن وگرنه کلا پرت شده بودم.
خودم رو به تقوای الهی سفارش میکنم
امروز سوره نحل رو میخوندم ،خیلی سوره قشنگ و توحیدیه، کلی نشانه و نعمت برامون میشماره،میگه کسانی که فقط به خدا توکل میکنن و مشرک نیستن ،شیطان به اونها دسترسی نداره یا نمیتونه اونها رو اذیت کنه.
ایمان من فعلا به اندازه ایه که سراب میبینم ولی ایمانم باید تبدیل به نور علی نور بشه. چطور وقتی طبقات نور رو تو قلبم زیاد کنم،هر چی از ذهن رد بشه و وارد مرحله بعد بشه باز هم مواجه با نور میشه و دیگه دسترسی شیطان بهم کم و کمتر میشه.
امروز با شکرگزاری و نوشتن داشته ها و خوندن قرآن به لطف الله مهربان تونستم سوره نحل رو بخونم و خدا رو شکر ذهنم تحت کنترل خودم در اومد.
استاد عزیزم تک تک کلماتتون نورانی است و از مکان بهشتی میاد.
استاد عزیزم شما شایسته زیباترین جملات و نعمتها هستید و خدا رو شکر که ما با شما هستیم.
کنترل ذهن به قول سارای عزیز زمانی اتفاق می افته که از صبح تا شب و از شب تا صبح ببینیم،شکرکنیم،سپاس بگیم،صلات کنیم،ذکر بگیم و…
لحظه ای نباید غافل بشیم
چرا که غفلت ما رو وارد دام شیطان میکنه و بعد اگه باز کنترل نکنیم وارد خطوات شیطان میشیم و نهایتا جهنمی که برامون درست میکنه.
استاد عزیزم سپاسگزارم بابت همه فایلهات
خدایا ما رو وارد مدار مؤمنان و صالحان کن
خدایا دلهای ما رو هر لحظه به خودت نزدیک و نزدیکتر کن
خدایا از نعمت ایاک نعبد و ایاک نستعین به ما عنایت کن
خدایا ما را از عبادت کنندگان،سجده کنندگان،رکوع کنندگان،قیام کنندگان،سحر خیزان قرار بده
خدایا دستمان را به ریسمان عروه الوثقی برسان و چنگ ما را محکم کن
خدایا ما رو از راه یافتگان قرار بده
خدایا ما رو وارد راه راست کن،راه راست کسانی که به اونها نعمت داده ای ،نه راه گمراهان و مغضوبین
سلام به استاد عزیزم اقای عباس منش
خداااروهزار بار شکر میکنم که فرکانسم به سمتی تغییر کرد که بتونم شمارو به طوری خاص تو زندگیم تجربه کنم😍😍
استاد عزیز این فایلی که گذاشتید واقعاااا احساس فوق العاده ای درونم ایجاد کرد ، چون به خودم که فکر میکنم ، در اکثر موقع ها در مورد اینجور موضوعات کار درستی و انجام دادم(یعنی توجه نکردن به این دست از مسایل)و به عینن میبینم که اینجور موقعا از لحاظ آرامش درونی خیلی از اطرافیانم جلو تر هستم…
جالبه که بگم من در سال ۹۶ با استااد عزیز و فایل هاشون آشنا شدم، اما چون ثباتی در تغییر باور هام نداشتم نمی تونستم عضو این خانواده بزرگ و قدرتمند بشم..
اما تقریبا ۴۲ روز پیش بود که تصمیم گرفتم و تعهد دادم به خودم که واقعاا زندگیمو عوض کنم
بخاطر همین به راحت ترین شکل ممکن عضو سایت شدم و شروع کردم به گوش دادن فایل های رایگان..
وااااانقد حالم تغییر کرده و داره رو به بهبودی میره که …..🤩🤩🤩🤩
از اونجایی که خیییلی مقاومت داشتم نسبت به نوشتن ، تا اینحایی ام که نوشتم فک میکنم شاهکار کردم… خداوند کمکم کنه بتونم این مسیرو ادامه بدم
بیشتر بتونم تو نظرات حرف بزنم و استفاده کنم
خدااااااروشکر
به نام خداوندی که همیشه پشتوانه ی ماس.
سلام به استادعزیزودوست داشتنی خودم ومریم عزیز.
اولا که مرسی ،ممنون از اینکه راجع به اتفاق وحادثه ی داغ ،کشورمون دیدگاهتون را گفتید.
سپاسگزارم ازتون ،یادآوری خوب وبه جایی بود.
خانواده ی ما،خداروشکرتوجه خاص وتعصب خاصی به این موضوعات ندارن .مثل همیشه ،وروزای عادی سرمون گرم کارای روزمره بوده وخیلی کم پیش اومده درمورداین قضیه صحبتی کنیم.همیشه من میگم ماتوجایگاه کسی نیستیم که بخاییم اظهار نظری بدیم .اتفاقا،بعضیالجشون می گیره ،ومیگن یااینوری باشیدیااونوری.
میگن شماحزب باد،هستید،بادبه هرجهت که بره شمااونوری میرید.درحالیکه خودمون اینطورفکرنمی کنیم ،اگه چیزی اذیتمون کنه ،وچیزی رونیازببینیم ،تغییرش میدیم .به احساسات و دیدگاههای دیگران هم کاری نداریم .
استادفرمودن ،اگه موضوع ومطلبی درموردتوجه به نازیبایی هاداریدیاجنگ وستیزی برای بدست آوردن ،چیزی داشتیدبانتایج ،بنویسید.
خب عرض کنم که ،تاقبل آشنایی من با برنامه ی استاد،فاجعه بودم .
توزندگی شخصی خودم ،به لحاظ عاطفی ،خداوندهمه چی بهم داده بود ولی چون توجه وتمرکزم رویه موضوع ،شخصی بین خودمو وهمسرم بود.اززندگی به هیچ وجه لذت نمی بردم .ودقیقا،هرجامیرفتم ،باهرکی که بودم ازنقطه ضعفهای زندگیم حرف میزدم .
حتی با همسرم طوری برخوردمیکردم که انگارهمیشه طلب دارم ازش ،واقعامثل طلبکارا،باتوقع زیادباهاش برخوردمیکردم .بنده خداراخیلی رنجوندم .واتفاقاهمیشه ،تصورم این بود که اگه من ازاین جدابشم ،یه زندگی عالی برای خودم می سازم .
هیچ وقت به رفتارهاو، واکنشهای خودم و اینکه به چه چیزهایی توجه میکنم ،توجه نمیکردم .
توخلوت وتنهایی های ،خودم هم ،بازبه نقاط ضعفهای زندگیم نگاه میکردم .
هرروزمشاجره ودعوا،داشتیم ،حالم بدمیشدبچه هام این صحنه هارامی دیدن ،ولی انقد،غودویه دنده بودم که هیچ چیزی ،جلودارم نمیشد.
نفرت وزندگی اجباری، بقدری تمام وجودم را گرفته بودکه هیچ چیز مثبتی توزندگیم رانمی دیدم .
احساس بد،همیشه همرام بود.تازه به همسرم وبچه هام هم انتقال میدادم .
از جهان وخداهم ،بی نهایت گله مند بودم .
همیشه فکرمیکردم لیاقت من بیشترازاین چیزاس،ولی راه بدست آوردنش رابلدنبودم ومسیر،راکاملااشتباهی طی میکردم .
تااینکه بااستادعزیزمون ،آشناشدم وقتی فایلهاشونو،گوش کردم وتعهدکردم که سه ماه به روش ،ایشون باشم تاببینم چ اتفاقاتی ،میفته .تغییررویه،دادم.
بله ،چون ازاستادخوشم اومد،بامیل قلبی ودلی خودم ،پذیرفتم که گوش به فرمان صحبتهاوتجربه های ایشون باشم .البته که ازاین سبک زندگی ،خسته شده بودم .
بله شروع کردم ،وباراه وروش جدید،حرفای تازه ،باورهای جدیداشناشدم .که مهمترین وشاخص ترینش ،همین توجه وتمرکزبه نکات زیباومثبت وخوبیهای همسروزندگیم بود.
اوایلش خیلی سخت بودازکسی که زیادخوشت نمیاد،به مثبتهاش فکرکنی ولی اطاعت امر کردم ازاستادوتونستم اینکاروانجام بدم .
بعدازمدتی عادی شدوخیلی راحت دیگه انجام میدادم .
دعواومشاجره هاخابید،سکوت من بیشترشد،خشم وعصبانیتهای من ،کمرنگ وکمرنگ ترشدن .
توجه وتمرکزم رفت ،سمت خودم .اینکه تمام رفتارهام ،کنترل شده ،باشه .هروقت اتفاق ناجالبی میفتادیااون حس بدنسبت به همسرم ،سراغم میومد،آگاهانه تمرکزم رابه مثبتهاش وخوبی هاش میزاشتم .
توهمین راستا،عاشق طبیعت شدم .دیدن ماشینهای لوکس ،ساختمونای بزرگ وشیک ،آدمهای متشخص و دوست داشتنی وهرچیزدیگه ای که زیباجلوه میکرد،حتی طلوع و غروب خورشید،ماه وستاره ،ابرهای زیبابانقش ونگارهای متفاوت ،درختهاوگلهای شهرم ،بخام بگم خیلی چیزهایی که زیباهستن ومن تابه حالا،دقتی روی اونها نداشتم .حتی وسایلهاوظرف وظروفهای خودم یا هرکسی.واقعن توهرلحظه تومیتونی زیبایی هایی راببینی که حالتوخوب کنه .فقط کافیه که توبخاهی ،واونوقته که دیده میشن.
همین راهکار،روپیش گرفتم به خصوص زمانهایی که حالم به هر دلیلی ،میخاس ،بدبشه .جدن کنترلش میکردم .قانون بسیاربسیارخوب ولذت بخشی بود که یادگرفته بودم .
کم کم دیدم چ آرامشی توزندگیم حکم فرماشده ،چقدرهمسرم تغییرکرده .بچه هام به چ آرامشی رسیدن .
احساس رضایت رادرهمسرم هم می دیدم وهم می شنیدم .این تغییر،من باعث شدخانوادم هم به استادوقوانینش پایبندبشن .
خودم راه وروش استادرا،تجربه کردم و به نتایج خوبی رسیدم والان حس خوبی به همسرم وزندگیم دارم .چیزهایی توزندگیم دارم که هیچ کس حداقل ،تواطراف خودم نمی بینم ،داشته باشه.
توخونه ی ماسرهر موضوعی ، بحثی داشته باشیم ،قوانین استاد،حل وفصلش میکنه و دیگه به بحث ادامه نمیدیم .
چون حال خوب وانرژی وانگیزه عالی ازاستادعزیزمون میگیریم .اتفاقات خوب هم، بینهایت ،رخ داده .کلا،سبک زندگیمون فرق کرده.
خودمون ازاین بابت خیلی هم خوشحال وهم راضی هستیم .
چقدوجودخدا،وهدایت خدا،واردزندگیمون شده ،هرکدوم باتوجه به خواسته هاواهدافمون ،بامسیروهدایت خداوندپیش میریم .
باز،ازاستادعزیزوگرامی خودم ،تشکروسپاسگزارم .
ممنون ومچکربابت یادآوری قوانین جهان .
بازم مثل همیشه استادوهرکسی که طبق قانون جهان هستی،پیش میره،برنده میشه.
پس بیایید،توهمین اتفاق داغ و تازه وجریان کشورمون ،طوری عمل کنیم که بعدا،به خودمون افتخارکنیم .
بااحساس خوب وتمرکزبه مثبتهاوزیبایی های کشورمون ،پیش بریم .ازخبرهاوجوسازیهای دیگران پرهیز کنیم .
بحث وصحبتی هم دراینباره ،انجام نشود.
عالی ودرجه یک ،عملکردداشته باشیم .
استاد جونم عاشقتم
یه دونه ای
ندیدم مطابقت
سلام بر استاد عباس منش مهربان و یار همیشگی اش مریم بانو.خدمت تمام دوستان عزیزم در سایت هم عرض ادب و احترام دارم.
استاد عزیز خدارو هزاران بار شاکرم که چون شمایی رو در زندگیم دارم.استاد این روزها وارد قدم ۱۲ از دوره بسیار زیبا و جامع دوازده قدم شده ام.
استاد مهربان آموزه های این دوره زندگی منو از هر جهتی داره تغییر میده و من در آرامش کامل روی دوش خداوند دارم از زندگیم لذت میبرم.
استاد عزیز اخبار این روزهای ایران که رو که می شنوم(البته کاملا ناخواسته) به خودم میگم مهری روزهای امتحان تو هست در پایان دوره دوازده قدم لازمه که یه امتحان عملی بدی تا خودت رو محک بزنی.یادمه هفته قبل وقتی پسرم که۱۷ سالشه نظر من رو در مورد این وقایع پرسید:در جوابش فقط گفتم من اصلا کاری به بیرون ندارم و وظیفه اصلی من تمرکز روی خودم و خودشناسیه.پسرم خیلی جا خورد و جبهه گرفت که مامان چطور میتونی این همه ظلم رو ببینی و حرفی نزنی؟
با آرامش کامل گفتم : کدوم ظلم؟ پسرم بیشتر تعجب کرد.در ادامه بهش گفتم :هیچ کس نمیتونه ظلمی در حق من بکنه تا خودم نخوام.زمانیکه من واکنشی به یک ناخواسته نداشته باشم اثر اون ناخواسته از بین میره.در واقع من با نوع نگرشم به ناخواسته میتونم جهتش بدم به سمت مثبت یا منفی.امیدوارم که پسرم قانع شده باشه.اما خودم از جوابی که دادم لذت بردم و خدارو بابت این آگاهیها شکر کردم که نتیجه اش رسیدن به آرامشه.
درود بر همه خوش ارتعاش ها و عشق ها
استاد یعنی من عاشقتونم
اگر بخوام مهر تایید رو آگاهی های عسل گونه این فایلتون بزنم ،میخوام راجب تجربه شخصی خودم تو این روزهای ایران بگم
من از بچه های دوازده قدم هستم و الان تو قدم دوم هستم ، تو قدم اول اکثر روزها صد در صد زندگیم رو خلق میکردم و تازه وارد قدم دوم شده بودم که یک روز صبح از خاب پاشدم بعد تمرین ستاره قطبیم وارد انستاگرام شدم دیدم همه راجب یک دختری که فوت کرده استوری پر از خشم و نفرت گذاشتن ولی بیخیال شدمو فهمیدم یک اتفاق نازیباست که باید اعراض کنم بنابراین ۳ روز اول توجه نکردم اما بعد ۳ -۴ روز رفتم خبرهای مرگ بیشتر دیدم و همزمان مادرم که یک اخبار بین حرفه ای هستش , هی راجب اخبار بد حرف میزد! من هم ناخودآگاه وارد این جریان شدمو استوری گذاشتمو اینا … و این پرت شدن ِ حواسم همانا و از دست دادن تمرکزم روی فایل ها و کار کردن روی خودم همانا ! و تو این چند روز درونم میگفت سمیرا انستارو ول کن بچسب به فایل ها و خودشناسیت اما متاسفانه ذهنم پیروز میشد و واقعا تو این شرایط واقعا کنترل ذهن سخته ، اما وسطا دوروز به الهامم گوش کردم و گفتم سمیرا به خودت بیا و شاید باورتون نشه اون دو روزی که نرفتم انستا و تمرکزم رو برداشتم جذبای خیلی قشنگی داشتم تا اینکه امروز فایل شما رو الان دیدم بیشتر عاشقتون شدم و با خودم عهد بستم که کنترل ورودی و ادامه خودسازی و خلق روزهام با کمک خدارو با تعهد قوی ادامه بدم و بزرگ ترین درس این جریان برام این بود که سمیرا دیدی وقتی به الهام درونت و قلبت گوش نمیدی تو چه دردسری میفتی ! و چقدر از توحید دور میشی پس به خودت بیا و قوی تر از قبل ادامه بده و صدای ذهنتو خفه کن پیرو آموزه هایی که توی ۱۲ قدم گفتید و
استاد یک موضوع و اعتراف جالب بخوام بگم بهتون که سال ۸۸ شما مشغول سمینارهاتون با اعراض بودید ولی من وسط معرکه بودمو کلی انرژی هدر دادم راجب این موضوع که امروز بعد دیدن فایل بینظیرتون یادم افتاد و به خودم گفتم دیدی سمیرا استاد راست میگه و حرفاش وحی منزله ، چرا ؟ چون شما دو تاتون تو ۸۸ بودید و با واکنش ها و عملکردهای متفاوت دو تا نتیجه متفاوت خلق کردید و با خودم گفتم ببین این دستاورد استاد هستش با اعراض ! اینم دستاورد تو هستش بدون اعراض !
البته داخل پرانتز بگم بعد اون اتفاقات ۸۸ ، کلی اتفاقات خوب برام افتاده و زندگیم رو در حد توانم و بدون کار کردن روی خودم ساختم اما نتایج شما کجا نتایج من کجا ! پس باید متعهد تر باشی سمیرا ، باید توحیدی تر باشی سمیرا ، باید قوی باشی تو عملگراییت سمیرا و کلی باید دیگه …. عاشقتونم و مرسی که هستید.
درود بر شرافت شما استاد بزرگوار و نازنین
که بهترین راه و روش رو تو هر شرایطی به ما آموزش میدید
دقیقا همین کاری که شما گفتید رو من دارم انجام میدم تو تمام این مدت سوشال مدیا نرفتم و نمیرم و در عوض تمرکز رو گذاشتم روی خودسازی ، ورزش ، توجه به حتی کوچیکترین اتفاقات شیرین در طول روزم هر روز یادداشتشون میکنم و سپاسگذار خداوندم
و از زندگیم حتی در همین شرایط لذت نیبرم و استفاده میکنم از فرصت هام
و ممنونم از شما که ما رو هدایت میکنین
درودبه استادعزیزم ومریم نازنین
وهمه دوستان عالیم
چقدربی نظیره این فایل هردفعه که بهبهش گوش میدم مطالب عالی تری دریافت می کنم .
خدایاشکرت بابت همه چیزووجوداستادبافهم ودانش مان ومن چقدرخوشبختم که شمارودارم.
یک عمرتوجه به ناخواسته هاچه بلاهایی سرمان آورد،مدام درگیرهمه چی چیزبودن وبیهوده زندگی کردن ازپیگیری اخبارهاتاسریال هاورفت وآمدهای پوچ وبدرنخوربابستگان ودوستان ناآگاه که تورابیشتردرچاه عمیق نادانی فرومی بردندوااای که اصلا رفتن به وادی گذشته چقدردردآوراست.
دنبال عوامل بیرونی وحواشی و بعددرخانه ادامه دادن ولبریزازخشم ونفرت آخراین چه زندگیی بودخدایی ،منجلاب ……
وبعدواردوادی دیگر،سرزمینی باسرنوشتی جدیدکه خداوندبرایت رقم می زندوتوخودت راآرام آرام ازچاه عمیق ناآگاهی بیرون می کشی ودست دردست خداوندواستادت فقط می شنوی وذهنت هم کم کم باتوراه می آیدومی گویی آخیش راحت شدم چه بوی متعفنی به خودم ازباورهای مخرب گرفته بودم خودت راتمیزوپاکیزه مهیای سفردرونی می کنی وبافراغ بال برای درآغوش کشیدن زندگی وطعم خوش آن تلاش می کنی تلاشی بالذت،خیلی هاراحذف می کنی ،خیلی هاخداوندازسرراهت برمی دارد،ذهنت راشخم می زنی وعلف های هرزازباورها ورفتارهای نامناسب رابیرون می ریزی تاذهنت جابازکندبرای کاشت باورهای جدیدوشخصیتت شکل می گیردوتوافتاده ومتواضعانه هرروزروی خودت ورفتار،گفتاروکردارت متمرکزمی شوی تازه می فهمی زندگی یعنی چه آخ دردت می گیردولی باشناخت اهرم رنج ولذت رنجهایت رابه لذت ابدی تبدیل می کنی وبهشت راتادنیای دیگرهم که میروی باخودت داری.
آسوده شدم وقتی خودم رابه قول استادازبطن جامعه وخانواده ای که چیزی نیاموختم جزعقب افتادن ازخوشی ولذتهای ناب زندگی ،نفس کشیدم باتمام وجودم وتمام زندگیم شداستادوسایت طلایی ایشان باهمه زیباییهای زندگی درپارادایس وسفرهاو………وهدف دارومتعهدانه واصولی زندگی کردنم، چه دنیای بی نظیری برایم آفریدی خدایابی نهایت شاکروسپاسگزارم.
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
سلام و درود فراوان خدمت استاد گرامی و سرکار خانوم شایسته عزیز*
چقدر زیبا و پرمعنا و چقدر ساده با مثال های عینی و ملموس تمرکز بر روی زیبایی ها رو توضیح دادین واقعا ممنونم استاد…
من خودم یا بهتره بگم خود ناآگاهم از جمله افرادی بودم که درست مثل همون مثال که زدید طرف میره اردو و فقط بد بودن غذا رو میبینه…منم متاسفانه عادت کرده بودم فقط به نکات منفی توجه میکردم و فقط همونا رو میدیدم ولی باز جای شکرش باقیه زیاد با کسی حرف نمیزدم که بخوام حال بقیه رو هم بگیرم فقط خودم بودم و خودم ولی خوب همین نجواهای درونی ارتعاش بیرونی رو تشکیل میده و من دائما نکات منفی رو بیشتر میدیدم و دائم بهم ثابت میشد تو درست فکر میکنی .تا اینکه با سایت معجزه آسای شما آشنا شدم و خدارو تا جایی که توان دارم شاکرم بابت این موضوع.
اولین بخش از سایت شما که من رو مجذوب خودش کرد سریال زیبا و دوست داشتنی زندگی در بهشت بوده و هنوزم که هنوزه عاشق این سریالم و هر بار هم که ببینم بازم برام تازگی داره اصلا چشمام قلبی میشه چون میدونم قراره زیباترین حالات زندگی و زیباترین اتفاقات رو ببینم با فوق العاده ترین آدم ها.
دقیقا از زمانی که شروع به دیدن این سریال کردم و آگاهانه تمرکزم رو گذاشتم روی زیبایی ها آرامش خالص به زندگیم تزریق شد و اتفاقات خوب بود که پشت سر هم میفتاد .شروع کسب و کارم .رونق کسب و کار همسرم .به سفرهایی میرفتیم که عینا همون تصاویر سریال رو میدیدیم وتجربه میکردیم .
از جمله تجربه هایشخصیم که میتونم بگم بهش رسیدم اینه که گاهی اوقات درسته تمام تمرکزمون رو میزاریم رو نکات مثبت ولی ممکنه باز هم یه کوچولو ناخواسته ببینیم و تجربه کنیم که اون هم باز به فایل های با ارزش استاد راهنمایی شدم و فهمیدم درجه دار نتیجه میگیریم یعنی اگه قبلا خیلی این حال و تجربه میکردیم الان یا تعداد دفعات حس اون حال کم میشه.یا بازه ای که اتفاق میفته طولانی تر میشه . از خدا میخوام هممون به جایی برسیم که انقدر تعداد خواسته هامون بی شمار باشه که ناخواسته ها اصلا به چشم نیان و فقط باعث آگاهی بیشتر برامون باشن.
تجربه ی ملموس من در این موضوع اینه که من یه شب خواب بد دیدم صبح حالم زیاد خوب نبود هر کاری کردم تا حالم خوب شه یجورایی بمباران انرژی مثبت تا از اون حال در بیام … زمانیکه حالم خوب نبودمیشه گفت این پروسه برای من 2 ساعت طول کشید دقیقا داشتم چیزایی رو میدیدم که اصلا دلم نمیخواست تا اینکه با خودم گفتم باید حالم و خوب کنم .اینطوری نمیشه .پیاده روی کردم… به چه مناظر زیبایی هدایت شدم رفتم خرید و در عین معجزه دیدم چیزی که خیلی وقت بود دنبالش بودم رو پیدا کردم و خیلی خوشحالم کرد خریدش و میببینی جهان در آن واحد جواب این تلاش برای حال خودتو خوب کردن و انرژی مثبت رو بهت میده عین معجزه ..
ممنونم از خدا که منو راهنمایی کرد به اینجا این صفحه و این کامنت ….
ممنونم از شما دوستان هم فرکانسی عزیز
و بسیار ممنونم از خانوم شایسته و استاد عزیز بابت فراهم کردن این سایت*
خداروشکر
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم و همه دوستانم
همین الان که برای چندمین بار این فایل رو گوش دادم تمرکزم روی ناخواسته ای هست که چند وقتیه درگیرم کرده و البته سه روزیه به خاطرش با همسرم سرسنگینم و احساس خوبی رو تجربه نمیکنم
من به شدت روی توجه همسرم به چیزهای بیرونی حالا یا کارش یا آدمها حساس شدم
دقیقا با توجه من به این ناخواسته داره بیشتر میشه توجه زیادش به کارش توجه زیادش به تیم کاریش توجه زیادش به مادر خودش و پدر و مادر من و رسیدگی به کاراشون
الان با گوش دادن به این فایل مچ خودمو گرفتم
هم باید تمرکزمو بردارم و روی خواستم بزارم هم فهمیدم ریشه توی عزت نفسم داره باید تمرین کنم که تقویتش کنم
سپاسگزارم استاد که باز هم مثل همیشه بهم تلنگر زدی تا یکی دیگه از مسائلمو بتونم آگاهانه حل کنم
خدایا ازت سپاسگزارم که منو به سمت این آگاهی هدایت کردی
سلام به استاد نازنینم و مریم بانو عزیز
تمام حرف های که گفتید به چشم وگوشت و پوستو استخونم لمس کردم
یادمه در یک فایلی گفتید وقتی با عزیز دلتون یه بحثی پیش میاد مریم بانو میگن که من ارتعاش یا کاری کردم که این رفتار از شما سر زده این عین یه زنگ هشدار برای من در روابط با همسرم که وقتی بحثی پیش میاد سریع به خودم میگم من چکار کردم که این رفتار باید ازش ببینم. دقت که میکنم میبینم ناخدا گاه شاید چندین روز قبلش تمرکز کرده بود روی صفات نامناسبی که داشته تمرکزم رفته بوده روی نازیبایی هاش . که میفهمم علت این بحث این رفتار از کجا بوده . نمونه دیگس پسرم هست که 8 سال داره که کمی لکنت داره وقتی. ما و اطرافیانمون بیش از اندازه تمرکز میکنیم روی لکنتش که ببینیم بهتر شده یا بدتر دقیقا بدتر میشه و احساسمون بد میشه . نمونه دیگه میتونم بگم بحث بارداری خودم هستش که برای اقدام فرزند دومم من اصلا توجه به اینکه حالا کی قراره باردار بشم ندارم حتی یه فاصله زمانی یکساله تو ذهنم بود که میگفتم احتمالا تو این فاصله شاید باردار بشم و رها کردم اصلا ذهنم درگیرش نبود وجالب اینجا بود همون ماه اول بارداد شدم …..ولی امسال که مجدد قصد بارداری داشتم توجهم رفته رو اینکه نکنه نشه نکنه طول بکشه که دقیقا همینطور شده هر ماه با جواب منفی روب رو میشم احساسم بد میشه دقیق تر بگم توجهم رفته روی چیزی که نمیخوام یعنی باردار نشدن ….. موضوع دیگه بحث مالی هستش که دائم دچار قسط و بدهی میشیم که باید بشینم در موردش فکر کنم که چه افکاری در موردش دارم که این سیکل دائم داره تکرار میشه.
از امروز تصمیم گرفتم هم به خودم هم به بچهام یه تایم کمی حتی 5 دقیقه رو اختصاص بدیم که هر کسی یک ویژگی مثبت شخص دیگه رو بگه
استاد عزیزم سپاس فراوان بابت این فایل زیبا که کلی درس برامون داشت. فقط امیداورم که فراموش نکنیم که این یک قانونه و قانون خدا هیچ وقت عوض نمیشه
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت استاد عزیزم
احساس خوب مساوی اتفاقات خوب
قانون تغییر ناپذیره
به هر دلیلی من دستم رو تو آتیش بزارم ،دستم خواهد سوخت.
به هر چه توجه کنم از جنس همون به من باز میگرده
جملات طلایی که همه یاد گرفتیم
کنترل ذهن اصلا کار راحتی نیست،به همین دلیل موقع تضاد ،خیلی به هم میریزیم و مدام توجه به ناخواسته ها میکنیم.
خودم رو میگم الان که با تضاد مالی دست و پنجه نرم میکنم و از طرفی نمیخام وام و قرض بگیرم ،کنترل ذهنم رو بعضی اوقات از دست میدم.
الهی شکررررت که همسری دارم که کمک حال منه و ایشون اوضاع رو برای من بدتر یا فشار مضاعف تری نمیارن وگرنه کلا پرت شده بودم.
خودم رو به تقوای الهی سفارش میکنم
امروز سوره نحل رو میخوندم ،خیلی سوره قشنگ و توحیدیه، کلی نشانه و نعمت برامون میشماره،میگه کسانی که فقط به خدا توکل میکنن و مشرک نیستن ،شیطان به اونها دسترسی نداره یا نمیتونه اونها رو اذیت کنه.
ایمان من فعلا به اندازه ایه که سراب میبینم ولی ایمانم باید تبدیل به نور علی نور بشه. چطور وقتی طبقات نور رو تو قلبم زیاد کنم،هر چی از ذهن رد بشه و وارد مرحله بعد بشه باز هم مواجه با نور میشه و دیگه دسترسی شیطان بهم کم و کمتر میشه.
امروز با شکرگزاری و نوشتن داشته ها و خوندن قرآن به لطف الله مهربان تونستم سوره نحل رو بخونم و خدا رو شکر ذهنم تحت کنترل خودم در اومد.
استاد عزیزم تک تک کلماتتون نورانی است و از مکان بهشتی میاد.
استاد عزیزم شما شایسته زیباترین جملات و نعمتها هستید و خدا رو شکر که ما با شما هستیم.
کنترل ذهن به قول سارای عزیز زمانی اتفاق می افته که از صبح تا شب و از شب تا صبح ببینیم،شکرکنیم،سپاس بگیم،صلات کنیم،ذکر بگیم و…
لحظه ای نباید غافل بشیم
چرا که غفلت ما رو وارد دام شیطان میکنه و بعد اگه باز کنترل نکنیم وارد خطوات شیطان میشیم و نهایتا جهنمی که برامون درست میکنه.
استاد عزیزم سپاسگزارم بابت همه فایلهات
خدایا ما رو وارد مدار مؤمنان و صالحان کن
خدایا دلهای ما رو هر لحظه به خودت نزدیک و نزدیکتر کن
خدایا از نعمت ایاک نعبد و ایاک نستعین به ما عنایت کن
خدایا ما را از عبادت کنندگان،سجده کنندگان،رکوع کنندگان،قیام کنندگان،سحر خیزان قرار بده
خدایا دستمان را به ریسمان عروه الوثقی برسان و چنگ ما را محکم کن
خدایا ما رو از راه یافتگان قرار بده
خدایا ما رو وارد راه راست کن،راه راست کسانی که به اونها نعمت داده ای ،نه راه گمراهان و مغضوبین
الهی شکرررررررت
سپاسگزارم