درس هایی از طوفان مایکل - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

327 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهه سجاد گفته:
    مدت عضویت: 3643 روز

    سلام استاد نازنین و دوستان عزیز

    استاد می خوام صحبت از طوفانی بکنم که هر وقت هر وقت به خودم تعهد می دهم که روی باورهای ثروت تمرکز کنم؛ زندگی مو کن فیکون و زیرو رو می کنه. به قول قدیمیا که می گفتن : زندگی مثل کاسه وارونه می شه.

    دقیقاً اوائل تابستان 95 بود که کارهای متفرقه رو کنار گذاشتم و کاملاً متمرکز، شروع به تغییر باورهای ثروتم کردم و صد البته نشانه هاش هم آرام آرام داشت وارد زندگیم می شد فراوانی زیاد – پیدا کردن یک دستبند طلای خیلی ضخیم و سنگین که از لونه ی کلاغ از یه درخت چنار بلند روی زمین و در مسیر من افتاده بود ( من برش داشتم و یه جای امنی گذاشته ام و هنوز منتظرم و از خدا خواستم که صاحبش رو بهم نشون بده ) _ پولهای بزرگ که آسون وارد زندگیم شد و چیزهای خوب دیگه …

    مدتی نگذشت که طوفان شروع شد یک طوفان بزرگ و غیرمنتظره. تا یک سال روح و فکر و احساس منو درگیر خودش کرد و دیگه کلاً منو از فضای تغییر باورهای غلط ثروت دور کرد.

    گذشت تا حدود 2 سال بعد یعنی 15 مهر امسال ( 97) . حدود یک ماه پیش من دوباره همه ی کارهامو تعطیل کردم و با خودم عهد کردم که 40 روز تمام و کامل فقط و فقط روی باورهای ثروتم کار کنم و ترمزهاشو پیدا کنم و پامو از روی ترمزها بردارم ( چند موردش رو هم توی قسمت جهان بینی توحیدی نوشتم و داشتم مصرانه و با تعهد ادامه می دادم ) که …. چه اتفاقی افتاد؟؟

    متأسفانه مجدداً طوفان شروع شد و به قول استاد که در مورد طوفان مایکل گفتن در بعضی جاها همه چیز رو نابود کرده و دیگه اثری از جنگل یا خانه ها پیدا نیست، من هم دوباره به همان جای قبلی ام برگشتم و انگار نه انگار که این همه سال روی خودم کار کرده ام و به نظر می رسه این طوفان دوباره می خواد منو از ادامه ی این تعهد منصرف و دور کنه….

    دفعه ی قبل فکر کردم که اون اتفاق نامناسب در زندگیم، اتفاقی بوده؛ ولی من این بار دیگه مطمئن شدم که نه بابا اینطوریا نیست. همه ی اینها واکنش های ناخودآگاه من به این تغییراته . واقعاً انگار اون بیشتر از من متعهده که نگذاره من تغییر کنم. عجب مقاومتی در مورد تغییراتی که من می خوام آگاهانه درش بوجود بیارم داره. نمی دونید چقدر افکار و احساساتم رو دگرگون کرده، ولی این بار دیگه کوتاه نیومدم. دارم ادامه میدم گاهی با رنج و غصه و گاهی با اشک می نشینم و می نویسم و با صدای پر از بغض عبارتهای تاکیدی رو می گم . بهش گفتم : دفعه قبل منو شکست دادی ولی این دفعه نمیگذارم قامتم رو بشکنی؛ تحت هر شرایطی هر چقدر هم تلخ و سخت ادامه میدهم محکم و قاطع قسم می خورم تو رو به زانو دربیارم.

    استاد نازنین و خانم شایسته ی عزیز و دوستان هم فرکانسی : یک دنیا ممنون می شم اگه در این خصوص توضیحاتی بدین و این قضیه رو باز کنین. البته می دونم که چی میشه که ناخودآگاهم وقتی پای پول و ثروتمند شدن میاد وسط، این واکنش ها رو نشون میده و دلیلش اینه که من باورهای ثروتم و باورهای احساس لیاقت و ارزشمندی ام ، خیلی زیاد ایراد داره به خاطر شرایط دوران کودکی ام.

    اما واقعاً چطور باید از این طوفان گذر کرد؟؟

    چه راهکاری هست که وقتی برای تغییر باورهای غلط ثروت و ترمزها تعهد می دهم، دفعات بعد یا در ادامه ی تلاشم، با این طوفان سهمگین روبه رو نشوم؟؟

    سپاس گزارم از خدای مهربان و از شما به خاطر همه چیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      behrooz_zareian گفته:
      مدت عضویت: 2646 روز

      با سلام خدمت دوست عزیز

      این روایت آشنا داستان زندگی خیلی از ما ایرانیاس. داستان جوگیر شدن و افسرده شدن. داستان صفر و صد. جالب اینجاست که اینقدر با ذوق این داستانو تعریف کردین که منم به اندازه شما کیف کردم. اره خب حال میده. وقتی شکمت سیره دنبال پول رفتن برات میشه ماجراجویی، تنوع، تفریح و یه مدت باهاش سرگرمی و حتی شاید جوابم بگیری و در اون لحظه حس خوبی بهت دست بده. ثروت رو ما برای لذت به دنبالشونیم. لذت موقتیه و در چیز موقتی به دنبال آرامش دایمی نگرد. حال خوب چیزیه که خیلیا ازش چیزی نمیدونن. دریا در سطحش همیشه طوفانی و نا آرامه ولی در اعماقش هرگز خبری از کوچکترین از طوفان نیست . انسان های سطحی هستند که دایما با حرکت موج ها بالا و پایین میروند . صفر و صد میشوند و تحت تاثیر عوامل خارجی اند. اما انسان های عمیق همیشه حالشان خوب است و نه تنها تحت تاثیر عوامل خارجی قرار نمی گیرند بلکه آن را نیز بهبود می بخشند.

      پیشنهاد به شما دوست عزیز این است فقط وفقط به دنبال خوشبختی در درون خودت باش و نه هیچ جای دیگر.

      در پناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        الهه سجاد گفته:
        مدت عضویت: 3643 روز

        سلام دوست گرامی

        ممنون از اینکه کامنت بنده رو خوندین و تشکر از پاسخ تون.

        هر آدمی وقتی روی پروژه ای یا کسب و کاری ، زحمت می کشه و کار می کنه و اونو به نتیجه می رسونه ، در نهایت می خواد که از اون کارش پول به دست بیاره.

        به قول استاد که صراحتا” در بعضی آموزش ها اشاره می کنن که منظورشون از نتیجه، ?موجودی حساب بانکی هست.

        مورد دوم اینه که استاد هم می گفتن: که موقعی که در تهران سمینار برگزار می کردم، در یه جائی و یک نقطه ای استاپ کردم کمی تامل کردم و با خودم گفتم: ( من که این همه دارم کار می کنم و سمینار برگزار می کنم و …. پس پول چرا نمیاد و چرا ثروت وارد زندگیم نمیشه و اونجا بود که تصمیم گرفتم بطور جدی و کاملا” متمرکز روی باورهای ثروتم کار کنم. و بعد از دو ماه که باورهای ثروتم رو اصلاح کردم شروع شد به ورود پول به زندگیم)

        بنابراین وقتی تو داری تلاشت رو می کنی ولی از پول خبری نیست ، این دقیقا” به معنای ایراد باورهای ثروتت هست؛ و چاره ای نداری جز اینکه تمرکز کنی روی اصلاح اونها .

        بنابراین کلمه ی هوس و شکمِ سیر و …. اینجا جایگاهی نداره.( جسارتا” شاید شما هم باید این باورهاتون در مورد ثروت رو اصلاح کنین)

        ما چاره ای نداریم جز اینکه اطلاعات غلطی که در دوران کودکی و نوجوانی و …تا همین چند سال پیش به خورد ضمیر ناخودآگاه مون داده شده رو عوض کنیم.

        تمام توضیحات بنده مبنی بر این حقیقت بود که وقتی سفت و سخت هم تصمیم می گیری باورهای ثروت رو درست شون کنی؛ تازه به قدری ناخودآگاه مقاومت داره که با انواع و اقسام اتفاقات عجیب و غریب، سعی می کنه احساست رو بد کنه، آرامشت رو بگیره و سدی محکم جلوی تو ایجاد کنه؛

        که البته قبل از اینکه تمرینات دوره ی جدید رو برای تغییر باورهای ثروتم به جد و جهد شروع کنم، به لطف خدا و آموزش های استاد، من به آرامش خیلی عمیق و خوبی در زندگیم رسیده بودم.

        لازم به توضیح هست که قبل از این پروژه ی جدیدم ،من درآمد فعال خوبی داشتم.

        الان تمام این داستانها مالِ اینه که پای درآمد غیرفعال اومده وسط.

        صحبت های شما در مورد آرامش اعماق دریا و خوشبختی درون رو کاملا” قبول دارمِ

        استفاده کردم امیدوارم موفق باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3142 روز

    من زندگی در خانه های با مصالح بنایی را خیلی دوست دارم . که البته تا 2 طبقه مجاز هستند .یعنی طبق ایین نامه تا 8 متر بیشتر نباید ساخته شوند.

    ساختمانهای قدیمی آجری آرامش خاصی به ادم می دهد یاد خانه پدربزرگم در شهرستان می افتم . اطرافمان هم خانه کلنگی زیاد است عجیب است ساختمان بتنی و فولادی چنین آرامشی ندارند . الان فکر می کنم شاید به خاطر مرور خاطرات گذشته با شد. اما نه بناهای قدیمی یا حتی تاریخی را که به درونشان بروید آرامش خاصی دارند .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    سیاوش جعفری گفته:
    مدت عضویت: 3599 روز

    سلام

    چه بسیار عالی این موارد رو توضیح میدید که من ندیدم در جایی یا سایتی دیگه به این مسائل پرداخته بشه. مردم.ما یاد نگرفتن چطور زندگی کنن و باید از این مسائل که در کشورهای پیشرفته اتفاق میفته درس زندگی بگیریم.

    با سپاس از شما استاد عباس منش گرامی..موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    دریا گفته:
    مدت عضویت: 2514 روز

    سلام

    منم اولین بار هست که در این سایت مینویسم

    وخدا را شکر میکنم که مدتی است دراین مسیر هستم وپیامهای خدا را ناخوداگاه از مطالبتون دریافت میکنم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: