دلیل نتایج پایدار - صفحه 37 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

718 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حمید خالقی گفته:
    مدت عضویت: 3964 روز

    این فایل هم یکی از بهترین فایلها و آموزش‌ها و یاداوریها بود

    استاد دستش درد نکنه عالی گفت و عالی توضیح داد دلیل نتایج پایدار را

    دمش گرم و دستش درد نکنه

    اما من و در مورد خودم:

    از چند هفته پیش تا الان خیلی رفتارهای همکارام با من تغییر کرده

    تغییر که چی بگم اصلا کلا معجزه اتفاق افتاده

    تا همین یکی دو ماه قبل شوخی های الکی با من میکردن ولی الان کو اون شوخی‌هایی که اصلا خوشم نمی اومد بشنوم؟ کوشون؟

    من اصلا به دوستان و همکاران نگفتم من از شوخیهاشون( البته که شوخی‌های به ظاهر مثبت و تعریف تمجید بود) خوشم نمیاد ولی چرا الان طبق میلم با من رفتار میشه؟

    چون من تونستم خودمو تغییر بدم

    به قول استاد همیشه میگفتن نیازی به تغییر اطرافیانتان نیست و نمیتونید هم این کار رو بکنید چطور که حضرت محمد(ص) نتونست و نکرد

    کافیه فقط رو خودتون کار کنین و خودتون رو تغییر بدین

    اون موقع همه چی تغییر میکنه

    واقعا من اینو به چشم و با تجربه خودم دیدم و حسش کردم

    واقعا واقعا کافیه فقط رو خودم کار کنم همین شرط؛ شرط لازم و کافیه و به هیچ شرط دیگری نیاز ندارم و نیاز نیست

    من فقط به خدا نیاز دارم

    من فقط به کار کردن رو خودم نیاز دارم

    و چقدر این روش اصله

    چقدر ساده و راحته از نظر فیزیکی

    و چقدر میتونه هولناک باشه از لحاظ متافیزیکی

    ولی واقعا و واقعا ارزششو داره

    من الان میفهمم چقدر استاد تو فایلها تاکید میکردن و تاکید میکنن این مسیر ارزششو داره یعنی چی؟؛

    تازه یه کمی از راهو تونستم برم خدارو شکر اینقدر راضیم از این مسیر و روش

    چقدر من قبلا ها چون تمرین انجام نمیدادم یا اگه انجام می‌دادم چون با بد بینی انجام می‌دادم کم نتیجه میگرفتم و به این مسیر بد بین بودم

    چقدر از وقتی که فایل خوش‌بینی استاد رو دیدم و گوش کردم به این مسیر خوشبین شدم دمم گرم

    الان فهمیده ام که چرا قبلا کمتر متعهد به این مسیر بودم و گاها حتی به طور عمدی رها میکردم یا عامدا کم رنگش میکردم

    چون بد بین بودم به این مسیر

    چون این مسیر را دشمن دین و مذهب تلقی میکردم و به هر نحوی شده فقط میخواستم یه نتیجه ای بگیرم و سریع از این مسیر خارج بشم

    با اینکه میدونستم فقط اگر تو این مسیر باشم میتونم نتیجه بگیرم

    چقدر برادرم بارها و بارها به من گفته بود تو آدم بدبینی هستی و من یه جورایی ته دلم اونو مسخره میکردم و بعش میخندیدم؛ که :

    من؟ من و بد بینی؟ چی داری میگی؟ من از تو خوشبین ترم؟

    اون موقعها گمان کنم هنوز با استاد و فایلها و سایتشون اشنا نشده بودم

    الان میفهمم بابا اون بنده خدا برادرم چقدر درست میگفت این مورد رو در مورد من؟

    شاید یه دلیلش کمبود عزت و اعتماد به نفسم باشه

    چون می‌ترسیدم با شرایط پیش رویم مواجه بشم

    برای همین به شرایط پیش رویم( حالا هرچی که بود) بد بین میشدم تا روح خودمو آزاد کنم

    نمیدونستم که این فقط یه مُسَکنه

    در واقع از چاله دارم درمی‌ اومدم می افتادم تو چاه!!!

    واقعا خدارو شاکرم از اینکه تو این مسیر زیبا هستم

    خدایا دوستت دارم

    استاد عباس منش عزیز تو راهم دوستت دادم با آموزشهاتون با دوست داشتنهاتون

    انشا الله برای همیشه و تا پایان عمرم تو این مسیر بمونم و با جون دل ادامه بدم و از توفیقات و موفقیتهام بیام بیشتر و بیشتر صحبت کنم

    انشاالله انشاالله انشاالله

    در پناه الله یکتا شاد موفق و پیروز و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    جواد خاکی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 933 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم

    سلام به خانوم شایسته گل

    سپاسگزارم برای آماده سازی و تهیه این فایل

    این فایل باید هر روز پلی بشه ، چون ذهن رو فرش می‌کنه که اصل چیه فرع چیه

    باعث میشه بهمون یادآوری بشه که توی مسیر درست فقط بهتر و بهتر بشیم

    من کلا دو ساله که با شما و سایت‌تون آشنا شدم

    اما توی این مسیر بالا و پایین شدم

    از سری دلایلی که بعد دیدن این فایل به ذهنم رسید براتون لیست میکنم

    اولین مورد :عدم باور کامل و صددرصدی به این اصل که تمام اتفاقات زندگی من توسط من و افکارم رقم میخوره.چون اگه باور صددرصدی باشه ، دیگه من هر دری وری نمیشنوم ، با هر کسی همکلام نمیشم ، وقتم رو توی سوشال مدیا تلف نمیکنم

    مورد دوم : عدم تمرکز روی یه مسیر که دارم ازش نتیجه میگیرم و مسیر راحت و آسونیه.

    مثلا من میام دو تا فایل از شما میبینم ، دوتا فایل از فلانی تو یوتیوب یا اینستا نگاه میکنم ، دو سه کتاب میخونم ، از چند نفریم مشورت میگیرم

    نتیجه این میشه که ذهن من فقط پر شده از اطلاعاتی که با هم در تناقضن و ذهن من نمیتونه تشخیص بده کدوم مسیر براش خوبه.

    مورد سوم: عجله داشتن برای نتایج بزرگ

    (بزرگ از نظر ذهن من).ذهن من دوس داره که نتایج کوچیکی که از این آموزه‌ها بگیره رو ربط بده به شانس.اصلا یجورایی ما آدمها دوس داریم که همه چیز شانسی باشه برامون.چون ذهن براش سخته که بپذیره همه اتفاقات زندگیش رو داره خودش رقم میزنه.ذهن براش رنج آوره که زیر بار همچین مسئولیتی بره

    مورد چهارم: تاثیر پذیری از شرایط بیرونی

    بطور مثال یه اتفاق ناجالبی برای من رخ میده بعد ذهن چون اون اتفاق براش سنگینه برمیگرده برای فرار از اون موقعیت میره سراغ عادت های قبلیش.من افراد زیادی رو دیدم که سیگار رو ترک کرده بودن بعد به یه تضاد خوردن ، نتونستن ذهن‌شونو آروم کنن دوباره برگشتن به همون عادت سیگار کشیدن.یا برای مثال من به این درک رسیدم که یه سری عادت ها و شوخی های نامناسب دارم توی روابطم با اطرافیان و همین شوخی باعث شده که بقیه به من بی‌احترامی کنن.خیلیا اومدن گفتن که بابا تو چقدر عوض شدی.باز فاز ورداشتی ما همون جواد قبلی رو میخوایم که شوخی میکرد.چقدر خودتو میگیری و همین موضوعات داشت روم اثر میکرد که با این فایل متوجه شدم بذار بقیه هر چی دوست دارن بگن.من رو مسیر درست خودم میمونم

    مورد پنجم : احساس گناه از انجام یه اشتباه.ینی مثلا من یه کار اشتباهی رو انجام میدم و حتی واقفم که اینکار اشتباهه.مثه روز برام روشنه.تو یه شرایط سخت قرار گرفتم و اون اشتباه رو انجام میدم.بعد از انجام اون اشتباه ذهن من میاد تله احساس گناه و شرم رو برام میندازه.با اینکه خودش منو کشیده تو اون مسیر ولی بعدش خودش میاد شروع می‌کنه به من احساس گناه میده که آره همه چیز خراب شد.دیگه تو از مسیر درست خارج شدی و کارت تمومه.یه شرایطی رو برام میسازه که هیچ راه برگشتی به مسیر درست برام باقی نذاره.به نظرم ما باید با خودمون درصلح باشیم و خودمونو ببخشیم و بدونیم که نیاز داره به تکامل و تمرین و استمرار.اشکالی نداره که از مسیر درست خارج شدی.دوباره برگرد. تو اینجور موقعا به خودم میگم اون خدایی که منو خلق کرده خودش گفته صد بار اگه توبه شکستی باز آ .منو میبخشه و با آغوش باز میپذیره.به من سخت نمیگیره.طبیعت منو میشناسه من کی باشم که خودمو نبخشم.اینطوری حداقل اگه اشتباه کردیم یه راهی باز گذاشتیم برای بازگشت ولی اگه بیفتیم تو احساس گناه دیگه راهی نیست برای برگشتن و همون اشتباه رو هزاران بار تکرار میکنیم.

    استاد چقدر هیکل فوق‌العاده ای ساختید چقدر پوستتون عالی شده.چقدر اوضاع مالی تون تحسین برانگیزه.حتی من دقت کردم از موقعی که شما دارید به شیوه‌ قانون سلامتی عمل میکنید،شیوه گفتار و کلامتون عوض شده.خیلی آرام‌تر ، دلنشین تر شیوا تر و فوق‌العاده تر صحبت میکنید.همه اینا نشون دهنده اینه که زندگی شما رو به پیشرفت و رشده

    شما استاد قدرت اراده رو عالی در شخصیت‌تون ایجاد کردید.به قول خانوم شایسته عزیزم واقعا شما استاد تشخیص اصل از فرع هستید.من از همه لحاظ تحسین‌تون میکنم

    جمله طلایی شما تو این فایل که انگار یه چک آبدار و خوشمزه (برای آگاه شدن و بیداری) برای من بود اینه:

    چقدر بعضیا سقف آرزوهاشون کوچیکه

    این باعث میشه من سعی کنم استاندارد هامو ببرم بالاتر و تعهدی تر توی این مسیر حرکت کنم

    فایل بسیار عالی بود من چندین بار بهش گوش کردم امیدوارم بتونم توی زندگیم هم بهشون عمل کنم

    شاد ، سالم و سلامت ، ثروتمند و سعادت‌مند در دنیا و آخرت باشید

    خداوند نگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مصطفی فرخی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1087 روز

    سلام و درود فراوان به خواهرم مریم جان شایسته و برادرم استاد عزیزم سید حسین عباس منش

    سریع برم سر اصل مطلب که باید بخوابم برای فردا که برم سر کار

    خب، سوال اول اینکه من روی فایل های رایگان استاد عباس منش کار کردم و مخصوصا روی فایل چگونه درآمد خود را در یک سال سه برابر کنید و من به علت شرایط مالی بدی که داشتم روی این فایل ها کار کردم خلاصه که همون زمان هم روی فایل ها به صورت یکی در میون کار میکردم ولی وقتی که شریط بغرنج میشد به صورت رگباری روی فایل ها و ورودی هام کار میکردم و خب طبیعتأ نتایج عالیی گرفتم و از یک میلیاردو خورده ای بدهی به هشتاده میلون تومان تویه شش ماه رسیدم و یک کار عالی و با پرستیژ بالا به نام مشاور املاک گیرم اومد خلاصه که به حاشیه امن رسیدم و دیگه کسی به من گیر نمیداد و من چون که دوست داشتم تویه کانون توجبه باشم دیگه تو ورودی هام فیلتر نذاشتم چرا که تویه خانواده ما همه دوست دارند که با بدبختیشون توجبه بهشون بشه حتی خدا شاهده شاهد بودم که طرف که ازش بدبخت تر بوده حسادتشو میکرده شاید بعضی خندشون بگیره ولی من اینطوری دیدم که بابا من باید بدبختی هام رو نشون بدم تا مردم به من نگاه کنند خلاصه من روی مدارم کار نکردم و شرایط دوباره برگشته چراکه تعهد من فقط برای عبوز از بدهی بوده نه رسیدن به استقلال مالی و خدا بیکار نمیشنه و من رو هل میده میده استادی که برای اینکه آینده تورو بهتر کنه بعضی مواقع به کتک تورو آموزش میده تا یاد بگیری و از ترس کتک نیز تو آموزش ببینی و استاد بشی خلاصه که من جز اون دسته هستم که باید زندگی تویه شرایط نامطلوب قرارش بده که حرکت کنه مثل الان و دارم سعی میکنم که روی مدارم کار کنم و این مدل فکر کردن رو به یک سبک زندگی تبدیل کنم و مثل استاد و خواهرم زندگی زیبایی برای خودم و همه اطرافیانم که دوست دارندو به خدا به صورتی که استاد باور دارند باور دارند بسازم که نشان بدهم که بشود و از استاد خواهش میکنم که این کامنت رو جز کامنت های برتر نگذارید و اون رو جز کامنت های برگزیده هم نگذارید چراکه ذهنم دست نگه نمیداره میگه ببین عباس منش هم تورو تایید کرد دیگه نیازی نیست روی ورودی هات کار کنی و به قول استاد زمانی که روی ورودی ها کار نکینم دو باره همون اتفاق میفته و به عبارتی از مکافات عمل غافل نشو گندم ز گندم روید و جو ز جو

    خب بریم برای سوال آخر و من به دلایلی که خودم بهشون رسیدم و یک حسی به من میگه که خیلی ها مثل من هستند بپردازیم

    به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمی گردند؟

    اول اینکه اون میخواد از او رنج لحظه ای فرار کنه ولی نمیخواد به صورت بنیادین تغییر کنه مثل خودم که از لحاظ مالی فقط میخواستم مقروض نباشم دوم اینکه میخواهند که بقیه دلشون به حالشون بسوزه و از اونا به عنوان قهرمان یاد کنند مثل خودم که میدونستم آموزه شما جواب میده و خودم رو تویه یک موقعیت بدهکاری گذاشتم به طوری که پولم رو بخورند و من از الباقی مردم پول قرض که گرفتم در کمال مظلومی و شرافت شروع کنم برای پرداخت بدهی هایم و وقتی دیدم که دیگر کسی اون توجه رو به من نمیکنه با پرداخت نکردن بدهی هایم دوباره توجه اطرافیانم رو به خودم جلب کنم به صورتی که طلب کارها به در خانه مان بیایند و اینکه بعضی مثل فردی هستند که از رنج خوشحال میشم مانند زمانی که بخاری کنارته و وقتی پاتو میزاری تا نزدیکی سوختن میره ها ولی پاتو بر میداری و دوباره و دوباره مثل یویو یک کار رو انجام میدن و من دقیقا تویه همون مرحله هستم ولی دیگه به یاری الله دیگه گول این ذهن سرکش و این شیطان درون رو نمیخورم روی مدارم کار میکنم و مثل استاد عباس منشم میشم

    با سپاس از استاد عباس منش عزیز و مریم جان شایسته عزیز خواهرم بابت این تعهد و عشقی که به قانون دارند و مارا در این راه زیبای زندگی همراهی میکنند و همیشه تجربیاتشون رو در اختیار ما میگذارند تجربیاتی که بزرگترین سرمایه زندگی یعنی عمر رو برده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    محمد دالوند گفته:
    مدت عضویت: 3610 روز

    سلام استاد عزیز

    ممنونم ازت بخاطر این فایل بجا و زیبا و این سخنانی که واقعا بهشون احتیاج داشتم

    اون اوایل که تازه وارد مسیر شدم و آگاهانه سعی در اجرای قوانین در تمام ابعاد زندگیم داشتم بسیار نتایج پررنگتر بود ولی با گذشت زمان اون تعهد و استمرار لازم کمتر شد تحت تاثیر عوامل بیرونی و حرفهای روزانه و رایج جامعه قرار گرفتم ی روز فایل گوش میکردم ی روز گوش نمی‌کردم و کم کم نتایجم کمرنگ شد و از فضای سایت دور شدم و هر کاری میکردم نمی‌تونستم مثل اون اوایل بیام تو مدار

    امیدوارم این فایل تلنگری باشه برای بازگشتم به این فضای معنوی و مثبت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    آیدا داودپور گفته:
    مدت عضویت: 3183 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیز

    همچنین همگی دوستان

    من واقعا همین سوال خودم هست همیشه از خودم

    چون فکر میکردم هیچ کس قد من زود شل نمیکنه بعد از رسیدن به آسایشی.

    نمونه هام رو مثال میزنم براتون

    من قبلا وقتی که به نسبت امروزم درکم از قوانین جهان کمتر بود. اگه یه روز فروش خیلی خوبی میکردم تو مغازم

    فرداش قشنگ شل میکردم و فکر میکردم فردا هم مثل امروزه و دقیقا فرداش جوری پیش میرفت که یا صفر روزم رو تموم میکردم یا مبلغ بسیار پایینی رو فروش میکردم.

    یا من دقیقا عید پارسال به مدت 2ماه قانون سلامتی رو کامل رعایت کردم و بعدش شل و شل

    امروزم که دارم اینو مینویسم همچنان برنگشتم به استپ درست اجراش

    میدونم نتیجه اش رو ،چون دیدم تو خودم

    ولی دلیل ادامه ندادنم رو نمیتونستم بفهمم.

    با خودم میگفتم خوب آیدا تو به ظاهر دیابت نداری

    قرص خاصی نمیخوری

    هیکلت ضایع نیست.

    پارتنرنت بهت گیر هیکل نمیده

    خوشی سطحی که دارم توجیحات من هست تو ادامه ندادن.

    انگار فقط همینکه میدونم روش درست رو بستم بود.

    انگار من چیزی رو میدونم که اطرافیانم نمیدونن و تو ذوق این دونستن غرقم فقط.

    گویا فقط دوست دارم نسبت به اطرافیانم حس کنم بهتر میفهمم

    ولی عملم رو نگاه نمیکنم.

    یعنی نه اینکه نگاه نکنم با توجیهات صد من یه غاز نکرده هام رو تو چشم خودم میام کمرنگ میکنم.

    فکر کنم ریشه این طرز تفکرم توی غرورم هست.

    اهان یه چیزی هم امروز فهمیدم.

    من بحث غریزه در حیوانات رو بعد انجام چند مدته یا چند روزه کار درست با شیوه عملکرد انسان تو ذهنم مقایسه میکردم.

    یعنی تصورم این بوده که انجام 2روزه کاری اونو حک میکنه تو ذهنم و مثل غریزه میره تو ذاتم

    اینم به کمک جلسه اول کشف قوانین الان فهمیدم که من خالقم

    و بحث خالق بودن با غریزه حیوانات متفاوته.

    غریزه حیوانات از بدو تولد درونشون تعیبه شده و تغییری توش نیست و یک سیستم عملکردی واحد هست تو حیوانات حالا برحسب گونه هاشون

    ولی تو ما انسانها قدرت خلق کنندگی هست و این قدرت نیازمند بررسی و تکامل آهسته و پیوسته است و تداوم در مسیر برای خلق های بزرگتر

    یعنی در من انسان سیستم تعریف شده بصورت یک سیستم تنظیم شخصیه قابل ارتقا هست برخلاف حیوانات

    چیزی نیست که بصورت واحد در وجودم کار گذاشته شده باشه و باعث کنش های خودبخودی بشه تو وجودم.

    3وعده غذایی هم برحسب تکرار سالهای سال عادی و یکجورایی به ظاهر غریزی شده تو ذهنمون

    فعلا تا نصف فایل رو گوش دادم و اومدم اینها رو نوشتم.

    امیدوارم بتونم انجام کارهای درست رو ملکه ذهنم کنم به عنوان یک جریان نه یک کلیدی که با باز کردنش بهشت رو بدست آوردم.بلکه جریانی که باید مستمر و مداوم انجامش بدم.

    الهی به امید تو

    همگی موفق باشید تو مسیرهای زندگیتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    فرشته کوهستانی گفته:
    مدت عضویت: 1392 روز

    بنام الله یکتا

    استاد عزیزم و دوستان گلم و مریم جانم سلام

    احسنت به اراده ی آهنین شما

    چقدر زیبا گفتید که سقف آرزوهامون کوچیکه….

    بسیار درست گفتید ،منم سقف آرزوهام کوچیکه،اینکه تنش تو زندگیم نباشه ،همینکه آرامش داشته باشم،همینکه یه ثروتی دستم بیاد که قسط هام عقب نیافته خیلی شنگولم و باز شل میشم تو رفتن راه موفقیت و جهاد اکبری که بپا کردم

    استاد عزیزم براستی شما و دوستانی که بسیار تو مسیر موفقیت پیش رفتید قابل تحسین هستید و حتی بالاتر از قابل تحسین

    من زبونم قاصره از گفتنش

    همش از خدا میخوام که کمکم کنه تو مسیر درست باقی بمونم ،میدونم که خدا هر که را بخواهد هدایت میکند

    یا الله هدایتم کن

    اهدنا الصراط المستقیم

    صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لاالضالین

    خدایا منو براه کسانی که به آنها نعمت دادی(مثل استاد عزیزم)_هدایت کن ،نه کسانی که به آنها غضب کردی و نه گمراهان

    در این جهان همه چیز برای من مهیاست فقط کافیه آماده ی دریافتش باشم

    یعنی بدبخت بودن آسون تر از دریافت خوشبختیه

    یعنی شب و روز دویدن دنبال پول،آسون تر از دریافت ثروته

    یعنی نه‌گفتن به آدمها سخت تر از رفتن تو دل نا خواسته ها و شکست هاست

    مدتیه دارم به شدت کنترل ذهن میکنم تا با آدمهای نادرست رفت و آمد نکنم

    همش سرزنش و گله ی دیگران رو تحمل میکنم که وای چه عجب از خونتون دراومدی و …. ولی من با خودم میگم اشکال نداره من باید بهای خوشبختی رو بدم،و میگم وای من چقدر دوست داشتنی و درجه ی یک شدم که همه عاشق با من بودن هستند و خودم رو تشویق میکنم که آره داری مسیر درست و میری

    یک پاشنه ی آشیلی هم دارم که به موفقیت دوستانم حسادت میکنم اما بخاطر همین هم از خداوند استغفار میخوام و از خداوند میخوام کمکم کنه که کسانی که موفق شدند رو تحسین کنم و بدونم که این دوستان تلاش کردند و هرروز روی خودشون کار کردند که رسیدند به مقام بالا و عالی

    من تو روابطم خیلی روی خودم کار کردم و به نتیجه ی عالی رسیدم اما یکم بخاطر حجم زیاد درسم کمتر روی کنترل ذهنم‌کار کردم و متاسفانه به بدتر از شرایط قبل برگشتم

    من تمام تلاشم رو میکنم که باز هم بیشتر روی خودم کار کنم و تو مسیر موفقیت بصورت مداوم پیش برم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    رضا ملتفت گفته:
    مدت عضویت: 2062 روز

    سلام استاد جان، سلام به خانم شایسته مهربون و دوست داشتنی و سلام به همه دوستای عزیزم امیدوارم حال همگی عالی باشه.

    موضوع این فایل درباره دلیل نتایج پایدار بود و واقعا فایل فوق العاده‌ای بود و من تحسینتون می‌کنم استاد جان و چقدر سوال خوبی پرسیدید اینکه چی میشه افراد با وجود اینکه نتایج عالی می‌گیرند اما بعد از یه مدت برمی‌گردن به روال سابقشون، به نظر من جواب می‌تونه این باشه که نجوای ذهنی به ما میگه این نتایج تصادفی بوده یا میگه تو اینقدر میگی عمل به قانون پس کجاست نتایجت، یا میگه پس کی اون ماشین خارجی یا ویلای رویاییت رو میگیری؟ چطوری میگیری؟ این رو بهم بگو؟ و اگر فرد نتونه منطق ذهنش رو قانع کنه، دوباره به همون شیوه قبلی برمی‌گرده، به همون شیوه قبلی. یعنی این خیلی مهمه که یادم میاد می‌گفتم من نمی‌خوام مثل گذشتم رفتار کنم به خودم می‌گفتم من مسیر ذهنم رو رفتم و از نتایجش اصلا راضی نیستم و این منطق رو هم از شما یاد گرفتم، می‌گفتم من یه روزی به نقطه عطف رسیدم گفتم دیگه بسه، من بیست و هفت سالم شده نه شغل دارم، نه خونه و ماشین دارم و این نتیجه زندگی منه، نه رضایتی دارم از این شیوه، پس بیا یه مدت به شیوه استاد عمل کن.

    استاد جان من اون زمانیکه با شما آشنا شدم خیلی مذهبی بودم، از چند سال قبلم بهتر شده بودم، اما هنوز اون نتایج دلخواهم نبود، یعنی اصلا نتیجه خاصی در زمینه مالی یا عزت نفس نداشتم، من اون زمان نیاز داشتم که از زبان شما درباره عدل خداوند بشنوم، که گفتید خداوند عادله، خداوند به بندگانش ظلم نمیکنه، اونها هستن که به خودشون ظلم میکنن، خداوند عالیه، خداوند سمت خودش رو عالی انجام میده، ما باید سمت خودمون رو درست کنیم، من گفتم راست میگه، یه نکته مثبت بهش میدم، این چیزی هست که من قبولش دارم و جزو اصول دین منه، عدل خداوند و بعد گفتم بذار به این شیوه که استاد میگه عمل کنم، اولین فایلی هم که از شما شنیدم خدا را بهتر بشناسیم بود.

    بعد به اندازه‌ای که به صحبتهای شما عمل کردم، نتایج وارد زندگیم شد و من همیشه به خودم میگم تصادفی در کار نیست، هرچیزی، اتفاقی، وارد زندگیت میشه، این بخاطر خودته و مورد بعد رد پا از خودم بجا میذارم که یادم باشه از کجا شروع کردم که اگه یه روزی ذهنم گفت کجاست نتایجت؟ بقول شما نتایج و گذشته خودم رو بکوبونم تو صورتش، بگم یادت رفت از رانندگی کردن وحشت داشتی، الان توی نمایندگی ایران خودرو مشغول بکاری، یادت رفته میگفتی تو نمیتونی درآمد داشته باشی، نمیتونی دوره‌ای از دوره‌های استاد رو تهیه کنی، الان من شش تا دوره از دوره‌های استاد رو دارم، الان من ماهیانه چهار میلیون تومن درآمد دارم، بجز اون پروژه‌هایی که انجام دادم و بابتشون پول دریافت کردم، ان شاء الله قراره بیمه تامین اجتماعی برام رد بشه، منی که یک ریال پس انداز نداشتم، به راحتی الان 6 میلیون تومن پس انداز دارم، بهش میگم یادت رفته که توی حیاط خوابگاه به خدا گفتی من زندگی کردن بلد نیستم و حالت افتضاح بود، الان توی اتاقم هر وقت بخوام آهنگ میذارم، شادی میکنم و میرقصم و حال و خلق و خوی الانم رو ببین. بهش میگم یادت رفته که توی دانشگاه حتی نمیتونستی توی چشمهای یه خانم چادری که اون خانم یه سوالی داشته از تو (یعنی تو نیازی نمی دیدی بری توی دل ترس از صحبت کردن با یک خانم غریبه)، نتونستی توی چشم‌هاش نگاه کنی و درست جوابش رو بدی و سرت پایین بود، الان بارها توی جمع خانمها و آقایون آگهی تبلیغاتی انجام دادم، از لحاظ مذهبی بخوای نگاه کنی، اون آدمی که آهنگ رو غنا میدونست، الان با دخترهای فامیل دست میده و توی مراسمات عروسی چند ساعت رقصیده، اگر اینها نتیجه نیست پس چیه؟ اگر حال خوبی که دارم، اگر سبک شخصیی که برای خودم دارم، اگر درآمدی که الان دارم نتیجه نیست و بخاطر عمل کردن به شیوه استاد نیست، پس چیه؟ و باز هم بهش میگم یادت رفت توی دوران سربازی کمی شکم داشتی و الان خیلی بهتر شدی. این نتایج رو ثبت کردم و بهش یادآوری میکنم.

    استاد جان یکی از کارهای تقریبا ثابت ستاره قطبی من اینه که به خودم قانون رو یادآوری کنم، تاییدش کنم و بگم ببین این نتایج کوچیک اتفاق افتاده، ببین توی شکارچی نکات مثبت این اتفاقات مثبت رخ داده، پس ادامه بده. ببین برای جهان هیچ فرقی نداره، برای ذهن من تفاوت داره، اگر استادم تونسته، من هم میتونم. من باور دارم که این تمرینات برطبق اصله و تمریناتی هست که استاد عباس منش بهم داده و من باور دارم استادم رو.

    استاد جان عاشقتم. وقتی گفتی چقدر سقف خواسته‌هات چقدر کوچیکه، چقدر راحت تو و این همه خوشبختی محاله شد، چقدر راحت برگشتی به شیوه قبلی، چقدر راحت خوشی زد زیر دلت. استاد جان، واقعا تحسینتون میکنم. شما فوق‌العاده هستید.

    استاد جان یه مثالی به ذهنم رسیده که مرتبطه با پایداری نتایج و اون مثال اینه که چرا یه صخره نورد همیشه می‌تونه از صخره بره بالا و توی این کار عالی عمل کنه؟ چون اون زمان زیادی رو صرف می‌کنه که با میخ و چکش جایگاه فعلیش رو تثبیت کنه، هر بار که یه حدی مبره بالا، میشه رو توی صخره محکم می‌کنه. بخاطر همین اگر می‌ره بالا و پاش لیز بخوره و بیوفته، زیاد نماد پایین، به اولین میخ گیر می‌کنه و دوباره می‌ره بالا.

    یه سری افراد هم هستن، که نمی‌گم من جزوشون نیستم، خیلی اشتیاق دارن و خیلی عجله دارن که نتیجه بگیرن، نمیان آروم و مثل اون صخره نورد اون آگاهی‌هایی که یاد میگیرن رو تبدیل به عادت کنن، نمیان میخ رو توی صخره تثبیتش کنن، یه سری چیزها رو کار میکنن، میرن بالا، بعد فراموش میکنن و میان پایین و دوباره از صفر شروع میکنن.

    من از وقتی فهمیدم که باید اخبار رو بذارم کنار، دیگه نرفتم بشینم یا اجازه بدم این ورودی‌ها وارد مغز من بشه، به محض اینکه اخبار شروع میشه، من میرم توی اتاقم، حتی زمانهایی هوای داخل اتاقم گرم بود، اما برای من مهم نبود، در اتاق رو هم میذارم روی هم که صداش رو هم نشنوم، حتی در موردی که باز هم صدای کمی میومد، یه آهنگ بیکلامی پخش میکردم و به کار خودم مشغول میشدم. اگر هم باید توی آشپزخونه باشم و صدای اخبار بیاد، شیوه‌ام اینه که در اکثر موارد هنذفری میذارم توی گوشم و آرامش در پرتوی آگاهی گوش میدم.

    خدا رو صد هزار مرتبه شکرت به خاطر وجود استاد و خانم شایسته نازنین بخاطر توضیحات فوق‌العاده شون درباره قدرت نه گفتن و فشار نگاه دیگران برای برگشتن به همون شیوه قبلی.

    استاد جان، یه آیه قرآن هست که ربنا داره و من حفظش کردم و به معنیش توجه میکنم و ازش یاد میگیرم که دوست داشتم اینجا بنویسمش:

    وَمَا کَانَ قَوۡلَهُمۡ إِلَّآ أَن قَالُواْ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسۡرَافَنَا فِیٓ أَمۡرِنَا وَثَبِّتۡ أَقۡدَامَنَا وَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡکَٰفِرِینَ

    (147) آل عمران

    و سخنشان تنها این بود که: «ربنا، گناهانمان را بیامرز و از زیاده‌رویِ ما در کارمان و گام‌هایمان را استوار بدار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان».

    اول اینکه میگه ربنا یعنی ای صاحب اختیار ما، ای قدرت مطلق ما، ای مالک آنچه در آسمانها و زمین است، ای عزتمند، بعد میگه گناهان ما را بیامرز، یعنی احساس عذاب وجدان، ناراحتی و احساس افسردگی رو از من بگیر، بعد میگه اسراف در کارم را ببخش، یعنی کمکم کن بی معرفتی نکنم، تو رو یادم نره، سپاسگزاری کنم و سوم قدم‌هام رو استوار کن، یعنی کمکم کن توی مسیر درست استمرار داشته باشم و ادامه بدم. که سومی میشه دلیل نتایج پایدار، یعنی خدا میخواد ما توی مسیر درست پایدار باشیم تا نتایجمون هم پایدار باشه.

    خدایا شکرت به خاطر اینکه امروز در مدار دریافت این آگاهی بودم و این رد پا رو از خودم بجا گذاشتم. خدایا شکرت به خاطر اینکه هستی و از من حمایت میکنی، خدایا شکرت که من رو با این مسیر و با استاد و خانم شایسته آشنا کردی که من رو با خودت و شیوه درست زندگی کردن آشنا کنن.

    استاد جان، خانم شایسته عزیز ازتون بینهایت ممنون و سپاسگزارم، ممنونم که هم خودتون خوب زندگی میکنید و هم کمک میکنید جهان جای بهتری برای زندگی دیگران بشه.

    خدایا شکرت به خاطر نتایج فوق‌العاده استادم، خدایا شکرت که استمرار استادم در مسیر درست نشون میده که استادم چقدر لایق زندگی در بهشت هست، خدایا شکرت بخاطر اون نمای درخت‌های سرسبز فوق‌العاده و بینظیر، خدایا شکرت.

    امیدوارم همه دوستان گلم در پناه خدای بزرگ همیشه شاد، سلامت، ثروتمند، زیبابین، ثابت قدم و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2916 روز

    به نام رب فضل و رحمت

    سلام به بهترین جمع زندگی

    یادمه چندسال پیش بود که این جمله ناخودآگاه اومد به ذهنم

    ما با یه اتفاق منفی کوچک نابود نمیشیم و همینطور با یه اتفاق کوچک مثبت هم پیشرفت نمیکنیم

    اما ریشه اون چیزی داره باعث میشه که ما اون نکات کوچک رو انجام بدیم مهمه چونکه از یه ریشه سرچشمه میگیره که اون کارها و رفتارهارو در وجود ما رقم میزنه

    من خودم بارها شده که ناخودآگاه بعد از مدتی به نتیجه رسیدن یه خواسته یا هدف ظرف ذهنم زود پر شده و منو متوقف میکرده اما واقعا سکون در زندگی رو دوست ندارم بلکه دوست دارم همیشه بعداز هر موفقیت یا رسیدن به خواسته ای خودمو تشنه نگه دارم تا همیشه باانگیزه و پر انرژی و هدفمند در حال حرکت باشم

    خود من در یکی از ابعاد زندگیم که نسبت به یسری چیزهای دیگه خیلی پیشرفته تر و قدرتمندترم در زمینه سلامتی هست چونکه خیلی میرم به عمقش و خیلی اوقات اهرم های رنج و لذت در وجودم هست مثلا وقتی میخوام یه تغذیه ناسالم استفاده کنم یکی از تصویرهای وحشتناکی که میاد جلو چشمهام میگم ببین سجاد خیلی از اونایی که هم سن تو هستند یا حتی کوچکتر اما بخاطر تغذیه نامناسب به خودشون دادن باعث شده چقدر چهره های شکسته و کیفیت پایین دارند یا یه عالمه عوارض های جسمانی سرشون اومده که الان زندگی براشون طبق دلخواه نیست

    یا وقتی که یاد عمل های جراحی معمولی،سنگین،خطرناک و…میفتم میگم خدای من واقعا بیش از اون چیزی که من بتونم فکر کنم ورودی سالم بی نهایت ارزش داره

    ذهنی هم مثل همین ورودی های جسمی ست

    من چونکه از همون سالها قبل همیشه سعی بر استفاده تغذیه سالم داشتم و دارم اکثریت منو مسخره میکردن و باهام مخالفت میکردن یا خیلی حرفهای چرت و پرت میزدن اما من کاری که دوست داشتم انجام میدادم و انجام میدم و همیشه میگم من اصلا برام مهم نیست شما چگونه زندگی میکنید و چطور در مورد من فکر میکنید

    نکته ای که چند وقت پیش از بان یکی از اقوام شنیدم این بنده خدا بدلیل یه عالمه از باورهای مخربی که داره سالها کارهای مختلف انجام داد تا بیماری هاش خوب بشند و سلامت بشه اما یه عالمه باورهای درب و داغون داره دیگه در نهایت به مسیری که الان مثل همین دوره سلامتی رو نتونسته پیدا کنه البته هممون خوب میدونیم بخاطر باورهای نامناسبش هست که خودش اجازه هدایت شدنش به همچین مسیرهایی رو نمیده همین چندوفت پیشه به من میگفت ببین من دیگه به این نتیجه رسیدم که آدم هرچقدر بفکر سلامتی و تغذیه سالم باشه برعکس روزگار اوضاع بدتر میشه اصلا هر چی دلت خواست بخور فقط فکر بد نکن

    من همون موقع فقط سکوت کردم و به خودم گفتم خدایا الان من خیلی بیشتر از قبل موضوع هدایت شدن به مسیر دلخواه رو درک میکنم

    یعنی حتی اگه اون تغذیه های ناسالم جسم ما رو تخریب نکنند اما همینکه ما داریم به خورد بدن خودمون میدیم به این معناست که ما. داریم به جهان هستی این پیام اعلام میکنیم که من لیاقت چیزهای ارزشمند رو ندارم و میگیم هر ورودی بی ارزشی اومد خوش اومد

    بعد همین الگوی ذهنی و رفتاری در بقیه مسائل دیگر زندگیمون اجرا میشه

    اینکه ما بعد از کسب هر موفقیتی زود متوقف میشیم و ظرفمون پر میشه به این معناست که ما هنوز ظرف مون کوچکه مهمتر از خیلی چیزهای دیگه ست و یکی از کارهای اولویت زندگی مون باید کار کردن برا بزرگتر کردن ظرف باورهامون باشه چونکه این موضوع پشتوانه اش احساس لیاقته

    عدم ترس داشته

    ایمان داشتنه

    فکر بزرگ داشتنه

    باور به عظمت خداونده

    تفاوت بین قانع شدن و جاه طلب بودنه

    بقول معروف با جنبه بودنه

    و هممون باید رو این مورد درونی مون کار کنیم چونکه خیلی مهمه

    اون قسمت از اهرم رنج و لذت که میگه ما برا خودمون بنویسیم اگر من با همین کارها و رفتارهام ادامه بدم 10سال آینده چقدر زندگی وحشتناک خواهد بود

    اگر من از همین الان با تعهد در مسیر درست حرکت کنم 10سال آینده میتونه چقدر رویایی و موفقیت آمیز باشه همین تمرین بظاهر ساده و کم اهمیت معجزه ها و تحولاتی عظیم در زندگیمون ایجاد میکنه

    من یه نکته دیگه در مورد کار تخصصی خودم بگم تا چند وقت پیش از یه جایی متوجه شدم که من وقتی یه تکنیک یا نکات جدید و خوب یاد میگیرم ناخودآگاه چندروز متوقف میشم

    و هر کار میکنم انگار تو اون تله گیر کردم و نمیتونم بیام بیرون

    تا اینکه چندماه قبل نشستم بهش فکر کردم به خودم گفتم مگه تو نمیخوای به اون نتایج دلخواه تخصصی و مهارتی برسی و حتی بزرگتر پس همیشه هواست باشه ظرف ذهنیت رو بزرگتر کنی

    ما آدمها باید مدام مدارها و فرکانس هامون رو تغییر بدیم چگونه ؟

    یه جور دیگه نگاه کنیم و اون دیدگاه دلخواه قشنگ و رویایی که بهمون احساس لذت میده رو بهش فکر کنیم و به خودمون بگیم من باید به این حد حتی بزرگتر برسم

    پس من نباید تو اون برکه ها گیر کنم

    اما بزرگ کردن ظرف ذهنی تعهد،باور متفاوت،عشق،ایمان،توکل نیاز داره

    اما هم ارزش داره هم لذتبخش

    عاشق روی زیبای همتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    مسعود محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3856 روز

    و خدایی که در این نزدیکی است…

    سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عباس منش بزرگ، بانو شایسته گرامی و همه عزیزان حاضر در این مکان مقدس…

    بعد ها وقتی که برگردم و به مسیر رسیدن به اهدافم نگاه کنم، قطعا از فایل «دلیل نتایج پایدار» به عنوان یکی از چیزهایی که نقطه عطف بزرگی در روند افکار من ایجاد کرد نام می برم.

    این فایل در زمانی که روی سایت قرار گرفت، همزمانی خیلی عجیبی داشت با شرایطی که من می خواستم تغییراتی رو در خودم صورت بدم. دقیقا مثل یک تیکه پازل که میاد و پازل رو تکمیل می کنه، این فایل هم روی سایت قرار گرفت و پازل شروع تغییرات من رو تکمیل کرد. و آتشی رو در وجود من روشن کرد که هنوز بعد از 4 ماه شعله هاش داره در وجودم خیلی قوی تر از اون روز ها زبانه می کشه. و در این 4 ماه نتایجی رو در من ایجاد کرده که پیش از این اصلا برای من قابل باور نبود… .

    از نظر من این فایل خودش یه دوره است. یه دوره ای که واقعا می ارزه آدم میلیون ها تومان هزینه کنه. و کاش هزینه ای بود! اون موقع شاید خود من بیشتر قدر آموزه هایی که استاد توی این فایل بیان می کنن رو میدونستم. الله اکبر…

    چقدر مهمه که یادم بمونه که آی مسعود! نشی مثل اون افرادی که خدا توی قرآن مثال میزنه تا زمانی که توی کشتی درگیر طوفان ان، خدارو می خونن و همین که ما بهشون کمک می کنیم و اونا رو به ساحل امن هدایت می کنیم، یادشون میره زمانی در دل طوفان خدارو می خوندن و شروع به سرکشی و ناسپاسی می کنن!

    آخ که بغض گلومو گرفت وقتی این مثال خدارو توی قرآن به یاد آوردم… هر لحظه و هر روز باید یادم باشه که مسیر درست از راه کنترل ذهن میگذره. امروز داشتم با خودم توی سلف تاک صحبت می کردم و می گفتم که ذهن انسان مثل یک پرنده چموشه که هر لحظه دلش می خواد به سمتی پرواز کنه. و کنترل این پرنده چموش در خیلی از مواقع کار بسیار سختی میشه. اما من اگه میخوام به موفقیت برسم باید بتونم این ذهن رو کنترل کنم. باید یه خود هوشیاری آگاهانه در هر لحظه ای داشته باشم که تا خواست بپره و بره به یه سمتی یقشو بگیرم و برش گردونم روی چیزایی که می خوام.

    این چندمین کامنتیه که روی این فایل می ذارم و این نشونه دلبستگی من به فایل «دلیل نتایج پایدار»ه.

    اگه کل آموزه های استاد عباس منش فقط و فقط همین یک فایل بود، می ارزید که به خاطرش تا آخر عمر دنبالشون کنم و ذهنمو روی صحبت هر کس و هر چیزی ببندم.

    مرسی استاد عباس منش برای این فایل و برای این آتشی که در درون من روشن کردید و تا آخر عمرم وجودم رو با زبانه هاش پر می کنه. و مرسی برای وجود این فرشته زیبا، بانو شایسته گرامی که بدون کمک ایشون، آماده کردن این گنج گرانبها میسر نبود…

    برای شما عزیزانم از درگاه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی،‌ آرزوی موفقیت و سربلندی و سعادت دارم.

    خدانگهدار

    1402/8/27

    20:03

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2240 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    الهی به امید تو

    من با خوندن کامنت ها و گوش جان سپردن به فایل رویایی به این ترمزها رسیدم خدا را صد هزار مرتبه شکر

    من فهمیدم دو تا باگ دارم که یکی :

    من میام روی خودم کار می کنم تمرکزی و بعد به تضاد و تضادهایی برخورد می کنم اون موقع من یادم نیست که این تضاد اومده تا منو رشد بده . توسعه بده . آگاهی هایی صد چندان به من بده و دوباره دچار روزمرگی میشوم و سقوط می کنم و میگم من که داشتم روی خودم کار می کردم پس چی شد ؟؟ پس کو اون همه تعهد ؟؟؟ پس کو اون همه ایمانی که به خدا و جهان نشون دادم ؟؟

    و خداوند بهم گفت که من دچار کمالگرایی هستم و باید درستش کنم

    یعنی درست کردن باورها احتیاج به زمان دارد و خوبیش به این است که درست شدنیه و حل شدنی است

    پس وقتی روی خودم کار می کنم تضاد میاد تا منو رشد بدهد . با کمک الله مهربانم من می دونم که این تضاد است من می دونم که این تضاد برای این بوجود آمده تا من را به خواسته و خواسته هام برسونه

    پس با کمک الله عظیم تضاد را حل می کنم .

    موقع برخورد با تضاد باید یاد الخیر فی ما وقع باشم که صد البته این تضاد و تضادها خیر هستند

    خدایا صد هزار مرتبه شکر

    خدایا صد هزار مرتبه شکر

    خدایا صد هزار مرتبه شکر

    .

    و باگ بعدی اینکه من میام خیلی فایل گوش می دهم از استاد عباس منش عزیزم

    و کاری که جهان برای من می‌کنه

    بعد جهان چند تا تضاد به من می دهد و صد البته که جهان می خواهد من را به مدار بالاتر ببرد ولی من باید آماده باشم و باز هم باید حواسم باشه. یادم باشه که در 80 درصد مواقع یادم نیست

    و اگر می خواهم یادم بمونه و پیشرفت کنم

    باید بیش از حد فایل گوش کنم . کامنت بزارم . کامنت بخونم . مثال بزنم . مثال بخونم تا یادم بمونه . نکته برداری کنم . از فضا دور نشوم . تا تضاد را خداوند برام حل و فصل کنه و سربلند بیرون بیام

    که البته این هم برمی گرده به این که من خیلی دوست دارم پیشرفت کنم و موفق باشم و موفقیت های پی در پی و همیشگی داشته باشم

    یادمه اوایل من صبح تا شب فایل استاد را گوش می کردم و می دیدم اوضاع داره خوب میشه چون من از قانون صفر بودم

    و استاد هم میگفتن تو می تونی . برای من شده برای تو هم میشه و امید و اطمینان را در قلب و روح من روانه می کرد

    خدا را صد هزار مرتبه شکر

    خدایا کمک کن

    خدایا ممنونم که دست استاد را در دست من و همه ی شاگردهای ایشون قرار دادی

    الله مهربانم سپاس بی کران

    استاد. عزیزم ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: