این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-22.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-10-21 08:17:022022-08-10 06:17:47مروری بر آموزشهای استاد عباسمنش در سال 87 | قسمت 1
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
با سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و تمامی دوستان هم فرکانسی
خدا شکر می کنم که با یه فایل دیگه از مروری بر آموزش های استاد عباس منش چقدر عالی و جذاب بود که رسالت استاد ما را برانگیخته می کند در مسیر زندگی ساز و آموختن خدایا شکرت
کسانی که عاشق رسیدن به اهدافشون باشند به هدف شون میرسند باید رسیدن به هدف برای همه مهم باشد و کار انجام بدهیم زندگی مارا تصمیم ها رو میسازه انسان های موفق از آموخته های خود در زندگی استفاده می کند اگر میخواهیم متفاوت نتیجه بگیریم باید متفاوت فکر کنیم تا جواب بگیریم و نتیجه بگیریم تمرین ها را باید انجام بدهیم
باید از خودمان انتظار زیادی داشته باشیم و ترسها ما را از موفقیت باز می دارد تنها راه مقابله با ترس روبرو شدن با اون هست که باید تو دل اون ترسها بروی تا موفق بشی
از شما خیلی ممنونم چقدر همایش خوب و دلچسبی بود و سرشار از انرژی
همه دوستان را به خدای بزرگ مهربان میسپارم
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشالله
سلام و عرض ادب و احترام و تشکر فراوان از استاد برادر و عزیز این فایل خیلی عالی بود و من دقیقا به دنبال حل مسأله ای بودم که 7 بار تکرار میشد و نتیجه ای یکسان داشت و متوجه شدم تا زمانی فکر و عمل جدید نداشته باشم این مساله تا بی نهایت تکرار خواهد شد خیلی خوشحالم به این ویدیو هدایت شدم تشکر فراوان
درودبراستادان عزیزم برعشقم برعمرم بززندگی ام برخدای دیگرم برآرامشم برتغیرم بر نفسم برراحیه خوش زندگی ام برلذتم برهرانچه دارم وهرانچه ازش لذت میبرم وهرانچه درکش کردم وخواهم کرد
اللهی توراشکرعظمتت را شکرخدایی ات را شکر
کاعناتت را شکر
وبیشترازهمه قوانین راحت وشیرینت راشکر
که اگردرسرراه ماقرارگیرند وما درک کنیم وبفهمیم وبدانیم که کل لذات ودارایی ها ونعمات وداشته ها وحتی نداشته هایمان مرتبط بااین قوانین است وقوانینی ساده وراحت که گازوترمز ان دست خودمونه
همچون ماشین یامونوری که سوارمیشیم
وتویک مسیروجاده حرکت میکنیم
اونی که انتخاب میکنه جاده کوهی رابره یاجنگلو یا راه دریارا یا کوهستان وهرچیزی را خود اونه وبس
وچبسا که ازقبل یک اگاهی درمورد رانندگی داشته باشه واشنایی بامپ وگوگل که باهدف واشنایی تومسیرحرکت کنه
وبرامنم اشنایی باقوانین زندگی واینکه اگه گواهی اشنایی باقوانین جهان هستی را بگیری واگاه بشی اون وقت میشی یک انسانی که داره باهدف وانگیزه زندگی میکنه وهرانچه میخاد براش اتفاق میافته واون کسی که این اتفاقات را رقم میزنه خودشه وخودشه وخودشه وبس
ای خدای مهربان چقدروچقدردیدن این فایل استاد عزیزم استاد امیخته شده بارگ وجانم استادی که اندازه دنیا اندازه همسرم استادی که اندازه فرزندانم دوستش دارم ومدتهاست اون رامیشناسم ومریمی که عشقه وجودمه مریمی که صداش صدای فرشته هاست مریمی که پاکه مریمی که برای من مقدسه واین همه لیاقت وخوبی دروجود دونفره که اینطور به هم نزدیکشون میکنه ودنیا میشناسنشون ومیشن خدای بقیه
ومیشن استاد اموزش
ومیشن عشق
ومیشن سرتاسرمهربانی
ومیشن خانواده بزرگ عباسمش
واونم خانواده واقعا صمیمی ومهربون عباسمنش
وای مریم جان وای استاد جان وای حسین جان عباسمش داداش قشنگم داداش گلم داداشی که به الله ورب واحد قسم توومریم جزعی واقعی اززندگیمین وجزعی واقهی ازوجودم
شمایی که هروقت تواین زندگی دلم گرفت هروقت افسرده شدم هروقت بی انرژی شدم هروقت ناراحت شدم فقط کافی بود بیام گوشی رابردارم وصفحه گوشی که بازمیشد اون اپلیکیشن که دیگه جاش توگوشیم باچشم بسته دیده میشد یک جعبه جادویی متفاوت که توش همه چی هست ازمحبت ازدانایی ازپیشرفت ازموفقیت ازثروت ازحال خوب از انسانیت ازادمیت ازسفر ازخدا ازقران ازهرانچه که فکرش راکنی
وبارها باخودم میگویم اگران زمان که برااولین بار من یک گوشی اندروید هواووی داشتم ودقیق یادم نیست برام ایمیل می امد که چطوری میشه جزخانواده بزرگ عباسمنش شدوتغیرکرد وازاین ایمل ها اگه اشتباه نکنم سالهای 87 قبل یابعد اون بود ولی من لیاقت نداشتم وهیچ وقت پیگیرنشدم تااینکه به طوری جدی دوسال پیش تو اینستا بیشتر وبیشتر بااستاد اشنا شدم وباقوانین زندگی درسته اساتید زیادی بودن واوناهم رایگان فایل ولایو داشتند ولی اونی باعمق دل وجان ووجودم بازی کرد ومرا شیفته کرد عشق بودومهربانی ولذت وهمه چیز حسین بود ومریم عشق این کلمات ازعمق وجودم مینویسم سفزتان میبینم وهمین دیروز قسمت 198 ازسفردورامریکارادیدم وباکیارش وکورش 4و5 ساله ام چقدلذت بردیم چون کلا بااینا فایل هاتون میبینم وبچه هام این دوتااخری شدن انگیزشی شدن عباسمنشی
وامروزازخواب بیدارشدم شب قبل دوره دوازده قدم استادو گوش دادم وخوابیدم وسعی کردم ازامروزبازکمی متغیررفتارکنم
وفکرم ناخواسته روزمو رقم نزنه
وانصافا همه چیزخوب پیش رفت چون اگاهانه فکرمو تلاش کردم به چیزهای مثبت فکرکنه وبقول استادگلم واستادعشقم واستاد عمرم زندگی راجدی نگیریم واین مهمه که فقط ازش لذت ببریم چون اگه کل دارایی چهان راداشته باشیم ویک آن بمیریم که فایده داره براما
واقعا هم همینطوره
منم درسته انچه راکه دوست دارم هنوزبهشون نرسیدم چون برحسب تلاشم میرسم وازراه قانون ولی هرانچه دارم ازحال خوب ودانایی ام اونا مدیون استادم ومریمم مریم عشقم مریم نازدانه ادم مریم صادقم مریم تمیزم مریم وسواسی ام مریم عمرم مریم نفسم
که بزرگترین ارزوم ویکی اراهدافم اینه روزی بتونم کناراستاد ومریم یک ملک بخرم واونجا زندگی کنم ونوکری استاد ومریمو کنم بخدا نوکری باعشق نه ازنیاز نه از چیزی دیگه
چون واقعا مدیونشونم چون غیرمدیون بودن من عاشقشونم من دوستشون دارم
وامروزکه این فایل که مال سالهای پیش استاده چقدبهم انگیزه داد چقدامیدداد
ای خدا کی میدونست استاد یروز اینجوری نتیجه زحماتشو اونم زحماتی که باعمق وجود وومهمترازهمه باعشق کشیدرامیگیره وباید بگم کی میدونست نه باید بگم باید مطمعنم بودیم نتیجه میگیره ولی ذهن مابقول استاد چموشه وفکریاری نمیکنه اینده موفق راببینیم
وای خدا وقتی دیدم استاد بااون تیپ وقیافیه مظلوم بااون تیپ قشنگش بااون قد بلندش اومد بالا نفسم راحت راحت امدبالا یک نفس ازعمق وجودبه نشانه تحسین وتشکرازقدرت خدا کشیدم ومشغول گوش دادن فایل شدم وبعد فایل برااولین باراومدم چیزی برااستاد بنویسم من که مدتهاست دوست دارم نامه ای برای استاد ومریم بنویسم ولی قسمت نکیشد وشایدحرفام مرتبط بااین فایل نباشه که بنویسم ولی روزی نامه ای ازعمق جان ودلم برای دوعزیزم درشهری درفلوریداری امریکا خواهم نوشت وبراشون ارزوی عشق محبت سلامتی ثروت توحیدمسافرت بندگی مراقبه وشادی وارامش ازهرچیزخوب بیشتروبیشتروبیشتروبیشتر خواهم کرد
شمارا دردعاهایم درمراقبه هایم درشادی هایم دعا خواهم کرد
استادی که وقتی اومدی بالای سن چقدخونسرد وچقدباعشق وحتی بدون دفترودستک حتی بدون یزره استرس
همه چیزو گفته دارن بااون زندگی می کنن ولذت میبرن وخدایا ازعمق وجودم میخام منم روزی لیاقت اینو داشته باشم که درنزدیکترین جادرکناروهمسایگی مریم وحسین عشق زندگی کنم وهرروزبتونم ازنزدیک واززبون استاد حرف بشنوم وبه حرفاش عمل کنم وتغیرکنم
وپزبدیم ماهم یک داداش یک ابجی خیلی خیلی خیلی انسان ومومن وپولدار توفولوریداری امریکاداریم
من مینو جهان اریا (مستعار)
هستم ازاستان کرمان
ومی بالم به مریمم هم استانی عزیزم
وازهمین جا ازخیابان بلوارپزشک کرمان روی ماهتان را بوسه میزنم
بوسه ازعمق وجودم بوسه ازته دلم
برصورتتان ودستانتان
وبراتون همه چیز ازبهترین هاش ارزو دارم وگسترش هرچه بیشترخانواده باعشق وصمیمی مون واینکه روزی هممون تویک منطقه ازفلوریدا یک ملک داشته باشیم وبه هم نزدیک باشیم وووو. و که اگه بخام بگم اشکم درمیاد وساعت هاطول میکشه
ولی من همیشه به این فک میکنم یروز یک اتفاق خاص ازطرف استاد میافته ویک سری افرادی که لیاقتشودارن درسرزمین امریکا توملک های استادودرنزدیکی استاد زندگی میکنن وعین یک قبیله پیغمبزگونه تلاش میکنن که زندگی انسان هایی راکه میخان تغیرکنن کمک کنن که تغیربدن
وچه خوب میشد منم که روزی مربی دوره پیش دبستانی ومهدکودک بودم بتونم مثل استاد مربی انگیزشی بشم وبرابچه ها اینکارو کنم واین یکی ازخواسته های منه چون 15 سال مربی پیش دبستان بودم وچه خوب میشه بچه هامون راازکودگی باقوانین اشناکنیم وزندگیشون راتغیربدیم وباوراشون راتغیربدیم واون وقت جهان گلستان میشود
سلام بر استاد ارزشمند و همسرزیبایشان و همراهان همیشگی سایت بزرگ استاد عباس منش
اگه میخوای نتایجت متفاوت باشه متفاوت عمل کن و متفاوت فکر کن،
ترس بزرگترین مانع در راه موفقیت است،وقتی بترسیم نه به سمت جلو بلکه به عقب حرکت می کنیم، تنها راه نترسیدن فرار از ترس نیست باید با ترس مقابله کنیم رودر رو شویم و در دل ترس قرار بگیریم،
خیلی افراد نمیدونندچقدر قدرت دارن برای رسیدن به اهدافشان و باید مثل بچه ها عمل کنیم هر چقدر افتادی دوباره بلند شی،باید عاشق رسیدن به خواسته ت و هدفت باشی،اگه تصمیمی که گرفتی سازنده باشه مثل عضلات بدن هست هرچقدر تصمیماتت مصمم تر باشه ترکیب عضلاتت بهتر و استقامت بدنت بیشتره،
بقول انیشتین دیوانه کسی هست که یه کارو اینقدر تکرار کنه تا دنبال نتایج جدید و متفاوت باشه،باید برای رسیدن به اهداف نتایجی که بقیه نگرفتن رو شما بگیری و متفاوت عمل کنی با تغییرات فرکانسی و باور،تغییرات رفتار، بروز میشه و قابلیت پیشرفتت زیاد میشه و الهامات خداوند متعال همیشه برای هدایت ما به ما وحی منزل میشه،و برخی اوقات تضادها هم میآیند تا به ما گوشزد کنند باید رشد کنیم تا غرق نشیم.
سلام به همه دوستان بخصوص استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین
استاد من از اونا بودم که انتظارم از خودم خییلی کمتر از چیزی بود که بقیه میگفتن، میگم بود چون بقیه هم دیگه چیزی نمیگن! وقتی ازدواج کردم هممه میگفتن عه پس نگین نمیخواد دکتری بخونه؟! و من تو دلم میخندیدم که اییی ولم کنید بابا کی حوصله داره دوباره درس بخونه، یا نگین ما فکر میکردیم تو میای تهران و میری سر کار ولی ازدواج کردی، یا نگین تو چرا نرفتی خارج از کشور تو تحصیلی میتونستی بری (اینو چندین بار شنیدم و چشمام گرررد شد تو دلم میگفتم بابا اینام نفسشون از جای گرم درمیاد خارج چجوری میرفتم دیگه! خودم حتی برای یکبار هم تو ذهنم نداشتم که میتونم همچین کاری هم بکنم)، یا موقع کنکور همه انتظار داشتن من رشته و دانشگاه سطح بالاتری قبول میشدم اما من خودم راضی بودم میگفتم اینم خیلی خوبه که!! نمیدونم چرا قبلا تو دوران مجردیم بقیه انتظارشون از من بیشتر از خودم بود!
شما گفتید تو هفت هشت ماه به اون جایگاه رسیده بودید یعنی من هم میتونم تو مدت کم به چیزی که میخوام برسم فقط باید تغییر کنم باید مدام به اون چیزی که بهم گفته میشه عمل کنم، استاد اینکه تو ذهنم بود خیلی زمان میبره اذیتم میکرد میگفتم آخه تا کی؟ تا وقتی که تو تغییر کنی نگین عزیزم.
چند روز پیش یه کلاس ضمن خدمت با معلمهای رسمی رفتم چند نفر رو دیدم که از من جوونتر بودن خییلی راحت تو اون جمع حرف میزدن، راستش خیلی حسم بد شد که اینا با سن کمتر از من حقوق زیادی دارن و چقدر هم اعتماد به نفس دارن (یادم رفته بود من هم تو کلاسای 50 نفری دانشگاه درس میدادم) وقتی میخواستم یه سوال بپرسم نشد بقیه حرف زدن، جوابم رو گرفتم اماا گفتم بااید هرطوری شده حرفم رو بزنم و بالاخره گفتم! قبلش مدام تو ذهنم بود که باید دوباره دوره عزت نفس رو کار کنم با دیدن این آدمها و دوباره برگشتن به دوره عزت نفس خیلی انرژیم خالی شد آخه تازه این دوره رو تموم کردم حس میکردم الان دیگه نوبت دوره ی ثروت یک باشه، اما همش تو ذهنم میگه عزت نفس عزت نفس، تا اینکه امروز رفتم پیاده روی و این فایل رو گوش دادم، استاد حرفاتون قانعم کرد که عزت نفسم رو باید بیشتر کنم و دوباره این دوره رو کار کنم، تا خودم هم بتونم به اندازه ی دیگران و حتی بیشتر از خودم انتظار داشته باشم.
منم میخام راجع به تصمیم گیریم در اون زمانها..داستان پشت کنکوریمو بگم..
من اولین سال کنکوریم دانشگاه دولتی با رتبه عالی ،”قبول شدم..
چونکه هدف داشتم.با وجودیکه .معلمام..اون موقع بهم میگفتن اگه هر کسی تو کلاس من دانشگاه قبول بشه..برای متعجب نیست.ولی فکر نکنم خانم علی پور قبول بشه..
چون من همیشه فضول کلاس بودم..
گفتم باشه…
دقیقا همون سال دولتی قبول شدم.اینم با نمره تخصصی بالا…
یادمه همون موقع رفتم گفتم،”من میتونم قران بخونم..بهم گفتن اره اتفاقا ما کسی رو نداریم..
رفتم با صوت..سوره فاتحه رو خوندم..
و دقیقا خانمی که تو دفتر بود..بهم گفت حتما قبولی…
یه حس خوبی داشتم حتما قبول میشم..دقیقا همینجوریم شد..تو کلاس 30 .خورده ایی نفر..3 نفر قبول شدیم….
چه روزهای خوبی بود…منم دقیقا ورودی اون سالهام..با ورد شما استاد عزیز هماهنگ بود…
و سالها میگذره تو رشته تحشیلیم..هر بار دارم موفق موفق میشم…
چون همیشه معیارم بالا بالاها بود…
تا اینکه اوایل 1401.من وارد سایت شما شدم..چون همیشه انتظار بالا از خودم داشتم…
و ناگفته نمونه..اون دونفر که با هم دانشگاه قبول شدیم..من تنهایی لیسانسمو از دانشگاه .معتبری که دوستداشتم!.و شبی بهم الهام شد..خداوند مدرک اون دانشگاه هم بهم داد…
واقعا من تو اونروزا دور از دسترس خانواده…بزرگ شدم در همه جنبه ها…چه روزهایی خوبی بود..روزهایی که جز خوشبختی و حال خوب…چیز دیگه ایی نبود…
و الان به مدت.15 سال هست.تو حیطه خودم کار کردم.شرکت ثبت کردم.هر کاری برای موفقعیت بود انجام دادم…با ارگانهای مختلف کار کردم..
تا اینکه از خداوند .بخاطر تضاد شدیدی در زندگیم..که مایه مباهاتم بود…
هدایت شدم به سایت شما..استاد عزیزم…..
و الان بخداوندی خدا.نیاز به قسمم نیست..این سه سال..در تمامی جنبه ها من رشد کردم..
ادمی که دیگه همجوره خودشو میشناسه..نقزعه ضعفهاشو میشناسه…و همه جوره قدم به قدم استپ با استپ..من جلو رفتم…
بهم الهام میرسید من قدم برمیداشتم خوشحال میشدم میرفتم قدم بعدی..
بعد از 15 سال هنوزم بیشتر توی رشته خودم کار کردن..و جا بجا نشدن…تونستم با قدرت خودشناشی و خداشناسی…
به کاری الهام بشم…که دقیقا با خاسته من هماهنگه…
چه جاهایی کم میوردم..مخصوصا دوره عزت نفس.خیلی بهم کمک کرد..گفتم اگه موفقعیت میخای باید ادامه بدی..
هر جا..نیاز به غلبه بر ترس بود..میپردیم داخلش!..
هر جا میگفت نه..میگفتم باید انجامش بدم..
ترس از قبرستان در تنهایی یه نقطعه خاص..
یا شب در راه تاریک قبرستان.پشت دیواری که همیشه کابوسم بود..و خیلی سفرهای تنهایی در شهر و جاهایی که هیچکسی نبود..ولی بخودم قول داده بودم..تا اونجایی که باشه انجامش بدم..
و من دقیقا سال اول عید همین 403..دیگه همچیز قطعی شد.و هدایت ها اومد باید تو رشته خودت تو همین حیطه ادامه بدی.. کم کم تکاملی غلبه بر ترسهای شخصیتم شروع شد..
هر بار بزرگ و بزرگتر شد…
فقط..ایمان بخداوند و ایمان به بزرگ بودنش که مراقب منه بهم کمک میکنه.هیچکسی نمیتونه به من اسیبی بزنه چون خداوند مراقب منه..
میگفتم خدایا خودت بهم کمک کن..فقط میخام این ترس لعنتی رو تو درونم بکُشم…
و قدم به قدم منو جلو بُرد…
یه شب..پیاده رویم 3.ساعت خورده ایی طول کشی……
هر جا میگفت میرفتم..و این سفرهای هدایتی هنوزم همچنان ادامه داره…
ولی خیلی درسها بهم نشون میده…همه رو لطف خداوند میبینم…
بعد از ماه ها کار کردن روی نقطعه بیزنسیم..که واقعا ساعتها طول میکشه…تا روز گذشته .تاییده بعدایم برای قدم بعدی اومد…
لطف خداوند دقیقا اتفاق خوب..با الهامم یکی میشه…
یا یچیزی پیش میاد تا من..اینروزا رو بیشتر بیاد بسپارم..
دقیقا همینجوری هست…یا اونروز یکی بهم هدیه میده..یا یفردی میاد ناخاسته مهمونمون میشه و یه هدیه بازم برام میاره…
ناگفته نمونه یه میز گذاشتم کنارم تختم..روی میز پر از نشانهای خداونده..و حتی توی گوشیم یه البوم ساختم..برای هدایتهای الله..
چی بگم از دقت خداوند..یادمه خیلی دلم یه کفش سفید فلان مدل میخاست..روزی که خریدمش..چند روز بعداش.بهم الهام رسید.با کفشت باید بری قبرستونی…
دقیقا بهم گفت یه شخص به رحمت خدا رفته.که دقیقا اون بنده خدا.یکی از اشناها هست..
و هماهنگ شد..به اونروز غلبه بر ترس.من..
دقیقا الهام بعدایم هماهنگ شد..با اومدن یه مهمون غریبه با هدیه بینظیر برای من!…
قربون بزرگیش برم…که هر چی ستایشش میکمم احساس میکنم بیشتر عطشش دارم…
و این گذشت..امروز صبح دیگه اومدم کارهای هدایتیمو شروع کردم..
یه لحظه ذهنمو برد..که امروز روز پدر بوده.خواهرت برای پدر.گل نرگس اورد…
بعد بیادم اورد..چند ساعت پیش که شروع بکار قدم بعدایت کردی..مادرت ناخاسته سرشو از پنجره اورد داخل یه گل زرد خوشکل همینجوری برات هدیه اورد…
الله اکبر..همون لحظه چسبودنمش به وسیله ایی که باهاش کار میکردم..
هر چقدر بگم کمه..استادم تمام هدایتهام.کنارش هدیه ها یا اتفاقی افتاده ..تا من بیشتر توی ذهنم ثبت بشه تا ذهن نجواگرم خاموشتر بشه….
استادم در نهایت میخام بگم این فایل اشک منو در اورد..خیلی تحسینتون میکمم.
در اخر فایل گفتین..فکر نکنین رسیدن به خاستها و موفقعیتتون طول میکشه…
نه اینجور نیست جهان دست به دست میکنه.تا تو رو به تمام خاسته هات برسونه..
اره برای منم همینجوره..الان ده ماه هست از مسیر بیزینسیم میگذره..چه نتایجهایی در تمام جنبه ها گرفتم..
اینقدر برام هدیه میارن..یادم از حضرت مریم افتاد..وقتی زکریا به دیدنش اومد..گفت مریم این میوه های خوشکلو کی برات اورده..گفت جبرئیل..
برای من که تو اون رده نیست..ولی اینقدر دستانش برام میارن..که فقط محو بزرگی خداوند میشم..
از کله صبح که تمرینات قطبیمو انجام دادم..میدونی چند تا کار امروز ، چه شخصی چه کاری.انجام شده..
رفتم خوراکی وسیله کاربردیمو خریدم.کلی کارا انجام دادم..
هنوزم انرژی دارم.اصلا خواب ندارم..دلم میخاد فقط کار کنم..
چه همزمانی ..چه وقتایی رو خداوند برام خالی میکنه..
انرژیش هر چی بگم کمه..منم عاشق کارم شدم.
من کارم خیاطیه..یه جیزی تولید کردم که تو ایران شبیهش نیست..اگه هم هست قابلیت موشش خوبی نداره و خیلی افراد..داشتم بخاطر اون نقطعه ضعفها..کامنت میزاشتن..
به لطف و مرحمت خداوند تمام اون نقطعه ضعفها طی این 10 ماه اساسی روش کار شده..
و باز لطف خدا باعث شد…من به بهترین ورژنهاش برسم ..و ایمیلی که طی چند مرحله انجام میشد بالاخره به لطف خدا کن فیکون شد..
الان موقعیت ارایه کاره..
ولی من بازم به لطف خودش..قدم به قدم شخصیتمو قوی کرد که بتونم خودمو پروجکت کنم.
مخصوصا دوره عزت نفس قدم اول انقلابی در درونم بوجود اورد…
فعلا نمیدونم برنامه خداوند چیه!و سعی کردم ..اون ضعف شخصیتیم که عجله بود…که هفته ها طول کشید.تا بتونم ارامش داشته باشم…
رو ادامه بدم…
تا سه روز پیش دیدم بازم اون روند به مشکل برخورده..زود خودمو جمع جور کردم.بخودم گفتم حتما خیریته من کم نمیارم من باید ادامه بدم هدایت شدم به مکانی جدید..اونجا کارم انجام شد..
خداوند را سپاسگزارم که هر مرحله استپ به استپ شخصیتمو داره حسابی کن فیکون میکنه..
قبلا بخاطر عجول بودنم همون دفعه اول اگه کارم نمیشد..هزاران بدبیراه بخودم میگفتم.ولی یه روحیه ایی داشتم سمج بودم…احساس بد چون کنارش بود.خیلی اذیت میشدم..
و این روحیه عجول بودنم احساس میکنم خیلی به ارامش رسیده..مخصوصا قرآن خیلی بهم کمک کرده..
زود از طریق قران خودمو تو مسیر درست میارم.ناگفته نمونه لطف خداوندم کنارش:هست..
این فایل…نشانه من بود..تا بدونم ..خاسته ها خیلی زود ،”وارد زندگیم میشوند..فقط:باید بتونم در مسیرش کم نیارم ادامه بدم ادامه بدم….
یه روحیه خیلی خوبی که دارم.وقتی یه الهامی بهم میرسه یا به هر دلیلی کارم نمیشه..الانا که بهتر شدم..یدفعه خندم میگیره..
میگم خدایا چی برام گذاشتی…میخام بگم بازم با تکامل به این مسیر رسیدم.
و خیلی سپاسگزار خداوندم که همجوره مرا هدایت کرد..
من همیشه بفکر پیشرفت بودم!…..
یه زمانی فهمیدم..جمع بعضی از دوستانم یه زره هم بهم…کمک نمیکنه هیچ..باعث وقت تلف کردن میرسه..
من تو زندگیم تا به الان که 36 سالمه.ولی اینقدر بی بی فیسم.اصلا کسی باور نمیکنه..
چون همیشه روحیم متفاوتر از قیافمه..
مخصوصا اینروزا که لباس راحتی حالت تینیجری میپوشم..
کلا تو حال هوای دیگه هستم..وقتی به بعضی از دوستانم قرار میگیرم..
چقدر حس سپاسگزاری دارم..که من متفاوتر از اونا زندگی میکنم..
من زندگیم پر از حس و حال خوبه..
مخصوصا بیزنسم…از حالت مشتریا حضوری کاملا حذف شدن..و میرم به سمت توزیع پخش ..یه قلم جنسی که ،توی ایران نیست و من فقط تو این حیطه کار میکنم اینم با اصول الگویی درست و دقیق!..
و در اتاقمو میبندم با خدای خودم راز و نیاز میکنم.انگار توی یه عالم دیگه سیر میکنم..حالم همجوره متفاوته..
من همیشه عاشق کار..کارافرینی بودم..همیشه دوستداشتم یچیزی رو تولید کنم..
حالا حساب کنید توی یه مجموعه بزرگ تو هدایت بشی توی یه مجموعه کوچک دورافتاده..
چیزی که عقلم بهش نمیرسید.ولی چون هدابت بود و در مسیر درست شخصیتی بودم..هدایت الله رو پذیرفتم.حتی اون پذیرفته ایی هم.قدرت خداوند میبینم..
همه رو لطف خدایی که رگ گردن بهم نزدیک خودم خودددددد خدا هستم….فقط بخاطر تکاملم و این حس بزرگ الهیم..خیلی کمکم کرد که ذهنم خاموش بشه…
تمام بدبختیای ما ذهنه..ذهن نمیزاره….
یه شب برای چندمین بار راهی اون محل تاریک قبرستان شدم.حقیقتا یه شخص هیکلی ..اوند تو اون قسمت.چون اون محل کنار کوه و یه باغ بزرگ تاریک هست..یه حس وحشت گرفتم پا گذاشتم فرار..خنده و ترس همراه هم..
و یه شخصی تو بلندگوی اون محل مبگفت نرو نرو نرو..بلند تکرار میکرد..و من یکم وایسادم نفسی کشیدم و دوباره اون مسیر رو رفتم.و حتی توی قسمتی که ترس داشتم به لطف خودش رفتم..
واقعا ترس ادمو نابود میکنه…و یادمه خداوند از طرف شخصی با حالت خنده چند دقیقه نگاهم کرد..
اونجا منو تایید کرد که افرین کارت درسته.خیلی بخودم تبریک میگم..کارایی انجام دادم.که واقعا با خیلی از خانم های شهرم متفاوته..
خانواده ام مدام بهم میگن نری جای دورا…مدام تاکید میکنن.ولی من میرم.حرف هیچکسی برام یه زره هم ارزش نداره..
چون من میخام فردی موفق باشم…
میخام به استقلال بی نیازی و بزرگ شدن برسم..
بجای ابنکه فقط مصرف کننده باشم..
میخام به هر چیزی که دلم خاست برسم..و میخام بیشتر سپاسگزار پروردگارم باشم…
چون هر چی به خایتهام میریم و الهاماتم قوی میشه..بیشتر بخداوند نزدیکتر میشم.بیشتر خدا رو تو درونم بولد میکنم…
در نهایت این فایل بهم گفت..و بهم یاداور نمود…راه موفقعیت خیلی نزدیکه جهان در حال کمک کردن ،” به تو هست…
و نکته بعد.همیشه استاندارد کارهات از اونیکه دیگران بهت توقع دارن.بالاتر باشه..
و سعی میکنم چیزی رو ارایه بدم..که بهترین باشه..
ناگفته نمونه..من توی این مورد خیلی نقطعه ضعف داشتم و میدونم اگه روش کار نکنم ثابت میمونم و خیلی ضررها برام بوجود میاره..
استادم عزیزم واقعا تحسینتون مبکنم چقدر اشک ریختم که یه انسان مبتونه به چه منزلگاهایی برسه…
بهتون تبریک میگم انشالله ما هم بتونیم این مسیر رو با توکل و ایمان بخداوند ،” بصورت الهی بگذرونیم..و استقامت و پایدار باشیم…
و نکته بعد..چقدر حستون تو همون موقع هم قوی و عالی بود..
هیچ وقت این احساس خوب رو ترک نکردین..
منم باید سعی کنم همیشه حالم خوب و پر انرژی باشه..و دقیقا اینروزا با همین نگرش دارم زندگی میکنم..
به امید بهترینها برای شما استاد عزیزم.و حاما جزو بهترینها هستین جای هیچ شک و تردیدی نیست..
و انشالله برای خودم و دوستان عزیزم…حرکت به مسیر بالاتر….
قبل از هدایتم یه شب خواب دیدم توی یه جاده پر نور دارم حرکت میکنم.اون خواب من امروز جزو زندگیم هست…به امید بهترینها!و روزهای عالی الهی…….
چقدر از کا منتت انرژی گرفتم چقدر تحسینت کردم آفرین به شجاعتت آفرین به توانایی هات آفرین به خودباوریت و آفرین های دیگر
این فایل نشانه من هم بود از خداوند برای مسیر رسالتم هدایت می خواستم کردن راستش نفهمیدم خداوند چه پیغامی برای من داره ولی با خواندن کامنت شما امید برای ادامه راه بیشتر شد من 19 سال در یک زمینه کار می کنم احساس می کنم این آن مسیر من نیست کامنت شما انرژی خاصی به من داد که ادامه بدهم
تشکرازخداوندکه شمادوست عزیزراراه من گذاشت من اصلاچبزی درباره جذب ،صحبتهای انگیزشی نمی دانستم حدودسال ۹۸باآقای آزمندیان آشناشدم اصلاباورنمی شودفقط میگفتم ازروابطش استفاده کرده رفته امریکاو..
سال ۹۷خانمم دوره آقایی راخریدومن هم شروع کردم چون اجازه داده بودخانواده استفاده کنندخوب بودوهست ولی یه جوری به دلم نمی نشست یکی ازدوستان چندین وقت میگفت اقای عباسمنش من هم اصلااصلاگوش نمی دادم یه روزگفتم ببینم چی میگه کانال داگوش دادم بعداینستاویوتیوپ واقعامیگم یک کلام حال کردم ذهنم خیلی درگیرهست ولی سعی میکنم بااستادعزیزجمع وجورش کنم.
ازسال ۹۷هست فکرمیکنم ازاراک مهاجرت کنم شیرازچون کارمن فروشگاه محصولات ارگانیک هست ودررابطه باگردشگری فعالیت میکنم دودل بودن تاامروزجمعه صبح هدایت شدم وازطریق امکانات جدیدسایت جوابم راگرفتم ولی واقعا میگوییم یک نگاهی مثل فال حضرت حافظ نگاه کردم وکلیک کردم خدایاشکرت که ادمهای خوب ودوست داشتنی راسرراه انسانهاگذاشتیدبله تصمیم گرفتم وبه امیدخدامی روم شیرازخدایادریابم.
به نام الله هدایتگر
سلام دوستان عزیزم
بادکمه هدایتم کن به ابن فایل هدایت شدم وهدایت الانمودیدم
واقعااشک شوق ریختم بادیدن این فایل که چقدراستادتعییرکردندولی اصل صحبت هاشون یکی هست وهمون اصل روادامه دادندوهرروزتکاملشونوطی کردندواون اصل توکل واعتمادبه خداونده وتسلیم پروردگاربودنه
این ریشه هاهرروزبزرگتروبزرگترشدندواین نتیحه هاتواین سایت پدیدارشده
رفتم تودل ترس هاچون ترس هاالکین ازهرچی میترسیم بایدبریم تودلش
اینکه تمرینات استادرودرست انجام بدم
برم دنبال کاری که عاشق اون هستم ومهارت کسب کنم
تصمیمات درست وسریع بگیرم حتی اشتباه هم شدتصمیم بگیرم ولی اون تصمیم روتکرارنکنم
وعضله تصمیم گیری خودم روتقویت کنم
چقدرایمان وتوکل پشت این صحبت هاهست توسال87که بااون همه مشکلات وبدهی هاراهشون روادامه دادندبعدمابهانه میاریم برای زندگی وشغل وکسب وکارمون
توکل وایمان همه چیزه
شادوموفق باشید
احمدفردوسی
به نام پروردگار نور و زیبایی
با سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و تمامی دوستان هم فرکانسی
خدا شکر می کنم که با یه فایل دیگه از مروری بر آموزش های استاد عباس منش چقدر عالی و جذاب بود که رسالت استاد ما را برانگیخته می کند در مسیر زندگی ساز و آموختن خدایا شکرت
کسانی که عاشق رسیدن به اهدافشون باشند به هدف شون میرسند باید رسیدن به هدف برای همه مهم باشد و کار انجام بدهیم زندگی مارا تصمیم ها رو میسازه انسان های موفق از آموخته های خود در زندگی استفاده می کند اگر میخواهیم متفاوت نتیجه بگیریم باید متفاوت فکر کنیم تا جواب بگیریم و نتیجه بگیریم تمرین ها را باید انجام بدهیم
باید از خودمان انتظار زیادی داشته باشیم و ترسها ما را از موفقیت باز می دارد تنها راه مقابله با ترس روبرو شدن با اون هست که باید تو دل اون ترسها بروی تا موفق بشی
از شما خیلی ممنونم چقدر همایش خوب و دلچسبی بود و سرشار از انرژی
همه دوستان را به خدای بزرگ مهربان میسپارم
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشالله
سلام و عرض ادب و احترام و تشکر فراوان از استاد برادر و عزیز این فایل خیلی عالی بود و من دقیقا به دنبال حل مسأله ای بودم که 7 بار تکرار میشد و نتیجه ای یکسان داشت و متوجه شدم تا زمانی فکر و عمل جدید نداشته باشم این مساله تا بی نهایت تکرار خواهد شد خیلی خوشحالم به این ویدیو هدایت شدم تشکر فراوان
درودبراستادان عزیزم برعشقم برعمرم بززندگی ام برخدای دیگرم برآرامشم برتغیرم بر نفسم برراحیه خوش زندگی ام برلذتم برهرانچه دارم وهرانچه ازش لذت میبرم وهرانچه درکش کردم وخواهم کرد
اللهی توراشکرعظمتت را شکرخدایی ات را شکر
کاعناتت را شکر
وبیشترازهمه قوانین راحت وشیرینت راشکر
که اگردرسرراه ماقرارگیرند وما درک کنیم وبفهمیم وبدانیم که کل لذات ودارایی ها ونعمات وداشته ها وحتی نداشته هایمان مرتبط بااین قوانین است وقوانینی ساده وراحت که گازوترمز ان دست خودمونه
همچون ماشین یامونوری که سوارمیشیم
وتویک مسیروجاده حرکت میکنیم
اونی که انتخاب میکنه جاده کوهی رابره یاجنگلو یا راه دریارا یا کوهستان وهرچیزی را خود اونه وبس
وچبسا که ازقبل یک اگاهی درمورد رانندگی داشته باشه واشنایی بامپ وگوگل که باهدف واشنایی تومسیرحرکت کنه
شک نداره که اخرجاده وحتی تومسیر جاده چیزی جزخواسته هاش وزیبایی ها نمیبینه وکلا لذت لذت ولذت
وبرامنم اشنایی باقوانین زندگی واینکه اگه گواهی اشنایی باقوانین جهان هستی را بگیری واگاه بشی اون وقت میشی یک انسانی که داره باهدف وانگیزه زندگی میکنه وهرانچه میخاد براش اتفاق میافته واون کسی که این اتفاقات را رقم میزنه خودشه وخودشه وخودشه وبس
ای خدای مهربان چقدروچقدردیدن این فایل استاد عزیزم استاد امیخته شده بارگ وجانم استادی که اندازه دنیا اندازه همسرم استادی که اندازه فرزندانم دوستش دارم ومدتهاست اون رامیشناسم ومریمی که عشقه وجودمه مریمی که صداش صدای فرشته هاست مریمی که پاکه مریمی که برای من مقدسه واین همه لیاقت وخوبی دروجود دونفره که اینطور به هم نزدیکشون میکنه ودنیا میشناسنشون ومیشن خدای بقیه
ومیشن استاد اموزش
ومیشن عشق
ومیشن سرتاسرمهربانی
ومیشن خانواده بزرگ عباسمش
واونم خانواده واقعا صمیمی ومهربون عباسمنش
وای مریم جان وای استاد جان وای حسین جان عباسمش داداش قشنگم داداش گلم داداشی که به الله ورب واحد قسم توومریم جزعی واقعی اززندگیمین وجزعی واقهی ازوجودم
شمایی که هروقت تواین زندگی دلم گرفت هروقت افسرده شدم هروقت بی انرژی شدم هروقت ناراحت شدم فقط کافی بود بیام گوشی رابردارم وصفحه گوشی که بازمیشد اون اپلیکیشن که دیگه جاش توگوشیم باچشم بسته دیده میشد یک جعبه جادویی متفاوت که توش همه چی هست ازمحبت ازدانایی ازپیشرفت ازموفقیت ازثروت ازحال خوب از انسانیت ازادمیت ازسفر ازخدا ازقران ازهرانچه که فکرش راکنی
وکافیه منم بزنم روش ویا دکمه نشانه امروزرا بزنم یاهرفایل منتخبی
خدایا نمیتونم بگم این معجزه نیست چون خودت ازتغیرم تواون لحظه مطمعنی وبه دات خدا قسم این سایت برام عین قران معجزه گره وارام بخش
همیشه شنیده بودم وحتی تجربه کرده بودم وقتی ارامش نداری کافیه معنی قزان رابخونی هموندطورکه جملات ومعانی قران بهت ارامش واقعی میده واحساستو صدردرصد تغیرمیدا اونم ازحس بدبه خوب وعالی ویاازخوب به خوبتروعالی تر
این سایتم برامن حکم قرانو داره که تاهرحال بدی دارم کافیه بازش کنم وفایلی ببینم وازدرس های استاد گوش بدم
خدایا سپاسگذازم که منم لیاقت اینو داشتم بااستاد وسایت ایشون اشناشم
خدایا خیلی خیلی خیلی سپاسگذارم
وبارها باخودم میگویم اگران زمان که برااولین بار من یک گوشی اندروید هواووی داشتم ودقیق یادم نیست برام ایمیل می امد که چطوری میشه جزخانواده بزرگ عباسمنش شدوتغیرکرد وازاین ایمل ها اگه اشتباه نکنم سالهای 87 قبل یابعد اون بود ولی من لیاقت نداشتم وهیچ وقت پیگیرنشدم تااینکه به طوری جدی دوسال پیش تو اینستا بیشتر وبیشتر بااستاد اشنا شدم وباقوانین زندگی درسته اساتید زیادی بودن واوناهم رایگان فایل ولایو داشتند ولی اونی باعمق دل وجان ووجودم بازی کرد ومرا شیفته کرد عشق بودومهربانی ولذت وهمه چیز حسین بود ومریم عشق این کلمات ازعمق وجودم مینویسم سفزتان میبینم وهمین دیروز قسمت 198 ازسفردورامریکارادیدم وباکیارش وکورش 4و5 ساله ام چقدلذت بردیم چون کلا بااینا فایل هاتون میبینم وبچه هام این دوتااخری شدن انگیزشی شدن عباسمنشی
وامروزازخواب بیدارشدم شب قبل دوره دوازده قدم استادو گوش دادم وخوابیدم وسعی کردم ازامروزبازکمی متغیررفتارکنم
وفکرم ناخواسته روزمو رقم نزنه
وانصافا همه چیزخوب پیش رفت چون اگاهانه فکرمو تلاش کردم به چیزهای مثبت فکرکنه وبقول استادگلم واستادعشقم واستاد عمرم زندگی راجدی نگیریم واین مهمه که فقط ازش لذت ببریم چون اگه کل دارایی چهان راداشته باشیم ویک آن بمیریم که فایده داره براما
واقعا هم همینطوره
منم درسته انچه راکه دوست دارم هنوزبهشون نرسیدم چون برحسب تلاشم میرسم وازراه قانون ولی هرانچه دارم ازحال خوب ودانایی ام اونا مدیون استادم ومریمم مریم عشقم مریم نازدانه ادم مریم صادقم مریم تمیزم مریم وسواسی ام مریم عمرم مریم نفسم
که بزرگترین ارزوم ویکی اراهدافم اینه روزی بتونم کناراستاد ومریم یک ملک بخرم واونجا زندگی کنم ونوکری استاد ومریمو کنم بخدا نوکری باعشق نه ازنیاز نه از چیزی دیگه
چون واقعا مدیونشونم چون غیرمدیون بودن من عاشقشونم من دوستشون دارم
وامروزکه این فایل که مال سالهای پیش استاده چقدبهم انگیزه داد چقدامیدداد
ای خدا کی میدونست استاد یروز اینجوری نتیجه زحماتشو اونم زحماتی که باعمق وجود وومهمترازهمه باعشق کشیدرامیگیره وباید بگم کی میدونست نه باید بگم باید مطمعنم بودیم نتیجه میگیره ولی ذهن مابقول استاد چموشه وفکریاری نمیکنه اینده موفق راببینیم
وای خدا وقتی دیدم استاد بااون تیپ وقیافیه مظلوم بااون تیپ قشنگش بااون قد بلندش اومد بالا نفسم راحت راحت امدبالا یک نفس ازعمق وجودبه نشانه تحسین وتشکرازقدرت خدا کشیدم ومشغول گوش دادن فایل شدم وبعد فایل برااولین باراومدم چیزی برااستاد بنویسم من که مدتهاست دوست دارم نامه ای برای استاد ومریم بنویسم ولی قسمت نکیشد وشایدحرفام مرتبط بااین فایل نباشه که بنویسم ولی روزی نامه ای ازعمق جان ودلم برای دوعزیزم درشهری درفلوریداری امریکا خواهم نوشت وبراشون ارزوی عشق محبت سلامتی ثروت توحیدمسافرت بندگی مراقبه وشادی وارامش ازهرچیزخوب بیشتروبیشتروبیشتروبیشتر خواهم کرد
شمارا دردعاهایم درمراقبه هایم درشادی هایم دعا خواهم کرد
استادی که وقتی اومدی بالای سن چقدخونسرد وچقدباعشق وحتی بدون دفترودستک حتی بدون یزره استرس
ای خدا چقدر باعمق وجودت همه چیزراگفتی
چقدربا عمق وجودت تدریس کردی
وچقدرمشخص بود خودت داری لذت میبری وتواگاهی هستی وچقدرحس خوبی داشتی
خدایا اون لحظه رانصیب همه جوانان کشورمون کن که همه برن تومسیرموفقیت وپیشرفت وانسانیت ووحدانیت خدا
وهمه موفق بشن
وهمه مثل استاد یروز یجا یه ساعت بیداری وجودشون بیداد کنه بخاد که روبه جلو ودرمسیرموففیت وشناخت خدا وجهانش حرکت کنن وبعد دیگه بخان ازثروت ودارایی های خداهرانچه میخان رارقم بزنن ولذت ببرن
درصورتی روزاول به نیت عشق به نیت شناخت خدابه نیت آرامش به نیت تغیر اون جایی که هستن حرکت میکنن وتعجب اورنیست که دیگه خدا بعداون ازهرانچه توش لذت وخدبی است بهشون بده واین واقعا مزدخداست
واستاد مزدشو گرفت
مزد تلاش هاش
مزد موففیت هاش
مزدتلاش هاش باعشق
مزد اون رایگان برگذارکردناش
مزداون دورهمی هاش
مزداون تورهاش
مزد اون حتی کلاهبرداری هایی که خواستن درحقش کنن ولی خداسپرش بودوشد وهست
وخدا این دستی ازدستان خودشا که زایده کشورایران است واسلام وکشوری که قران توش زاده شد وتوسط افرادمومنی چون عباس منش ها وحسین ها ومریم ها گسترش یافت
والان توفولولیداری امریکاهم طبق همون کلام خدا طبق همودستورات خدا که توقران نوینش
همه چیزو گفته دارن بااون زندگی می کنن ولذت میبرن وخدایا ازعمق وجودم میخام منم روزی لیاقت اینو داشته باشم که درنزدیکترین جادرکناروهمسایگی مریم وحسین عشق زندگی کنم وهرروزبتونم ازنزدیک واززبون استاد حرف بشنوم وبه حرفاش عمل کنم وتغیرکنم
وازنعمات ولذات خدایی تاهرانجه هست بهره ببرم وبدون حسرت ازدنیا برم
خدایا عاشقتم
خدایا دوستت دارم
خدایا سپاسگذارتم
که گوشی افریده شد یاخلق شد
وما میتونیم ازلحظه استادومریم عشقو. ببینیم
وباونا سفزکنیم وزندگی کنیم
وپزبدیم ماهم یک داداش یک ابجی خیلی خیلی خیلی انسان ومومن وپولدار توفولوریداری امریکاداریم
من مینو جهان اریا (مستعار)
هستم ازاستان کرمان
ومی بالم به مریمم هم استانی عزیزم
وازهمین جا ازخیابان بلوارپزشک کرمان روی ماهتان را بوسه میزنم
بوسه ازعمق وجودم بوسه ازته دلم
برصورتتان ودستانتان
وبراتون همه چیز ازبهترین هاش ارزو دارم وگسترش هرچه بیشترخانواده باعشق وصمیمی مون واینکه روزی هممون تویک منطقه ازفلوریدا یک ملک داشته باشیم وبه هم نزدیک باشیم وووو. و که اگه بخام بگم اشکم درمیاد وساعت هاطول میکشه
ولی من همیشه به این فک میکنم یروز یک اتفاق خاص ازطرف استاد میافته ویک سری افرادی که لیاقتشودارن درسرزمین امریکا توملک های استادودرنزدیکی استاد زندگی میکنن وعین یک قبیله پیغمبزگونه تلاش میکنن که زندگی انسان هایی راکه میخان تغیرکنن کمک کنن که تغیربدن
وچه خوب میشد منم که روزی مربی دوره پیش دبستانی ومهدکودک بودم بتونم مثل استاد مربی انگیزشی بشم وبرابچه ها اینکارو کنم واین یکی ازخواسته های منه چون 15 سال مربی پیش دبستان بودم وچه خوب میشه بچه هامون راازکودگی باقوانین اشناکنیم وزندگیشون راتغیربدیم وباوراشون راتغیربدیم واون وقت جهان گلستان میشود
خدایارتان ویاورتان باد
التماس دعا
برای خودم وهمه کسانی که توفکرتغیرمثبت هستن
یارتان باد الله
بدرود
103مین نشانه روز من
موضوع فایل:آموزش استاد در سال1387قسمت1
سلام بر استاد ارزشمند و همسرزیبایشان و همراهان همیشگی سایت بزرگ استاد عباس منش
اگه میخوای نتایجت متفاوت باشه متفاوت عمل کن و متفاوت فکر کن،
ترس بزرگترین مانع در راه موفقیت است،وقتی بترسیم نه به سمت جلو بلکه به عقب حرکت می کنیم، تنها راه نترسیدن فرار از ترس نیست باید با ترس مقابله کنیم رودر رو شویم و در دل ترس قرار بگیریم،
خیلی افراد نمیدونندچقدر قدرت دارن برای رسیدن به اهدافشان و باید مثل بچه ها عمل کنیم هر چقدر افتادی دوباره بلند شی،باید عاشق رسیدن به خواسته ت و هدفت باشی،اگه تصمیمی که گرفتی سازنده باشه مثل عضلات بدن هست هرچقدر تصمیماتت مصمم تر باشه ترکیب عضلاتت بهتر و استقامت بدنت بیشتره،
بقول انیشتین دیوانه کسی هست که یه کارو اینقدر تکرار کنه تا دنبال نتایج جدید و متفاوت باشه،باید برای رسیدن به اهداف نتایجی که بقیه نگرفتن رو شما بگیری و متفاوت عمل کنی با تغییرات فرکانسی و باور،تغییرات رفتار، بروز میشه و قابلیت پیشرفتت زیاد میشه و الهامات خداوند متعال همیشه برای هدایت ما به ما وحی منزل میشه،و برخی اوقات تضادها هم میآیند تا به ما گوشزد کنند باید رشد کنیم تا غرق نشیم.
به نام خدای مهربان که هرچه داریم از آن اوست .
سلام به استاد عزیزم ومریم جان که اینقدر زحمت میکشن تا ما بتونیم فایل های که قبلاً ندیدم الان ببینیم
چقدر این فایل زیبا بود ودرس داشت برای من
چقدر استاد ایمان داشت که از بندر عباس اومد تهران و کار شو شروع کرد وچقدر به الهامات توجه داشت.
استمرار در کارش
شوق و علاقه استاد
تمرکز در کارش
باعث شد به اینجا برسه
واقعا شما لایق بهترین ها هستید .
وچقدر خوب که عمل میکنید و چقدر خوب که بر ترس خود غلبه کردید .
کاش من اون روزها در سمینار شما بودم
ولی شاید اون زمان وقتش نشده بوده
والان وقتش شده ببینم
واقعا از خدا سپاس گذارم بابت این فایل که یک فایل هدایتی بود برای من
تشکر
این فایل یک هدایت بزرگه
هر روزتون میشه معجزه هر لحظه تون میشه معجزه
بله شما درست گفتید
و این برای من به نزدیک یک ساله که هر لحظه هر ساعت داره رخ میده
معجزه
این فایل برای من پر از درسه
پر از درس
من تحسینتون میکمم که تو این سن و انقد سریع به این جایگاه رسیدید
من تحسینتون میکنم که از 16 سالگی رو پای خودتون وایسادید و کارو شروع کردید
بخاطر همینم خیلی زود هدایت شدید چون یک عالمه تصمیم درست گرفتید و خیلی زود هدایت شدید
یک نوید و یک بشارت دادید تو این فایل که چند ماه بین سخنرانیتون تو دانشگاه و الان روی سن تفاوت بوده
و یک نویدم تو فایل های دیگه دادید که ما نیاز نیست مثل شما خیلی از راهارو امتحان کنیم که بفهمیم غلطه
ما حرف شمارو وحی منزل میدونیم
پس وقتی میگین عاقا این راه و من رفتم تو دیگه نرو
ایمان داریم که این راه ج نمیده
و نباید بریم
پس ینی ما اگه اگاهانه عمل کنیم زودمیتونیم به نتیجه برسیممم
اگگگر تو راه درست قدم برداریم
، هر چی تحسینتون کنم برای تک تک قدماتون برای جسارت و ایمانتون کمه ، الگوی بسیار عالی و مناسبی هستید
اسوه حسنه ….
تبریک به شما
و خوشا بحال من که هدایت شدم به این فایل زیبا ….
و چه خوب هدایتی بود
و چقدر حرف داشت برام
و چقدر جسور تر شدم تو قدم هام
و چقدر ایده گرفتم ازین کار
و البته از همه ی کار هایی که میکنید الهام بخشن
خدایا شکرت
ممنون ازتون استاد ناب و گرانقدرم
سلام به همه دوستان بخصوص استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین
استاد من از اونا بودم که انتظارم از خودم خییلی کمتر از چیزی بود که بقیه میگفتن، میگم بود چون بقیه هم دیگه چیزی نمیگن! وقتی ازدواج کردم هممه میگفتن عه پس نگین نمیخواد دکتری بخونه؟! و من تو دلم میخندیدم که اییی ولم کنید بابا کی حوصله داره دوباره درس بخونه، یا نگین ما فکر میکردیم تو میای تهران و میری سر کار ولی ازدواج کردی، یا نگین تو چرا نرفتی خارج از کشور تو تحصیلی میتونستی بری (اینو چندین بار شنیدم و چشمام گرررد شد تو دلم میگفتم بابا اینام نفسشون از جای گرم درمیاد خارج چجوری میرفتم دیگه! خودم حتی برای یکبار هم تو ذهنم نداشتم که میتونم همچین کاری هم بکنم)، یا موقع کنکور همه انتظار داشتن من رشته و دانشگاه سطح بالاتری قبول میشدم اما من خودم راضی بودم میگفتم اینم خیلی خوبه که!! نمیدونم چرا قبلا تو دوران مجردیم بقیه انتظارشون از من بیشتر از خودم بود!
شما گفتید تو هفت هشت ماه به اون جایگاه رسیده بودید یعنی من هم میتونم تو مدت کم به چیزی که میخوام برسم فقط باید تغییر کنم باید مدام به اون چیزی که بهم گفته میشه عمل کنم، استاد اینکه تو ذهنم بود خیلی زمان میبره اذیتم میکرد میگفتم آخه تا کی؟ تا وقتی که تو تغییر کنی نگین عزیزم.
چند روز پیش یه کلاس ضمن خدمت با معلمهای رسمی رفتم چند نفر رو دیدم که از من جوونتر بودن خییلی راحت تو اون جمع حرف میزدن، راستش خیلی حسم بد شد که اینا با سن کمتر از من حقوق زیادی دارن و چقدر هم اعتماد به نفس دارن (یادم رفته بود من هم تو کلاسای 50 نفری دانشگاه درس میدادم) وقتی میخواستم یه سوال بپرسم نشد بقیه حرف زدن، جوابم رو گرفتم اماا گفتم بااید هرطوری شده حرفم رو بزنم و بالاخره گفتم! قبلش مدام تو ذهنم بود که باید دوباره دوره عزت نفس رو کار کنم با دیدن این آدمها و دوباره برگشتن به دوره عزت نفس خیلی انرژیم خالی شد آخه تازه این دوره رو تموم کردم حس میکردم الان دیگه نوبت دوره ی ثروت یک باشه، اما همش تو ذهنم میگه عزت نفس عزت نفس، تا اینکه امروز رفتم پیاده روی و این فایل رو گوش دادم، استاد حرفاتون قانعم کرد که عزت نفسم رو باید بیشتر کنم و دوباره این دوره رو کار کنم، تا خودم هم بتونم به اندازه ی دیگران و حتی بیشتر از خودم انتظار داشته باشم.
بنام خداوند بخشنده مهربان..
سلام و درود به بهشت همیشه جاویدانم!
بهشتیکه ،”معنای زندگی کردن را به من اموخت…
سلام و درود به استاد عزیزم..5/2/87…
منم اون موقعها دانشجو بودم…
منم میخام راجع به تصمیم گیریم در اون زمانها..داستان پشت کنکوریمو بگم..
من اولین سال کنکوریم دانشگاه دولتی با رتبه عالی ،”قبول شدم..
چونکه هدف داشتم.با وجودیکه .معلمام..اون موقع بهم میگفتن اگه هر کسی تو کلاس من دانشگاه قبول بشه..برای متعجب نیست.ولی فکر نکنم خانم علی پور قبول بشه..
چون من همیشه فضول کلاس بودم..
گفتم باشه…
دقیقا همون سال دولتی قبول شدم.اینم با نمره تخصصی بالا…
یادمه همون موقع رفتم گفتم،”من میتونم قران بخونم..بهم گفتن اره اتفاقا ما کسی رو نداریم..
رفتم با صوت..سوره فاتحه رو خوندم..
و دقیقا خانمی که تو دفتر بود..بهم گفت حتما قبولی…
یه حس خوبی داشتم حتما قبول میشم..دقیقا همینجوریم شد..تو کلاس 30 .خورده ایی نفر..3 نفر قبول شدیم….
چه روزهای خوبی بود…منم دقیقا ورودی اون سالهام..با ورد شما استاد عزیز هماهنگ بود…
و سالها میگذره تو رشته تحشیلیم..هر بار دارم موفق موفق میشم…
چون همیشه معیارم بالا بالاها بود…
تا اینکه اوایل 1401.من وارد سایت شما شدم..چون همیشه انتظار بالا از خودم داشتم…
و ناگفته نمونه..اون دونفر که با هم دانشگاه قبول شدیم..من تنهایی لیسانسمو از دانشگاه .معتبری که دوستداشتم!.و شبی بهم الهام شد..خداوند مدرک اون دانشگاه هم بهم داد…
واقعا من تو اونروزا دور از دسترس خانواده…بزرگ شدم در همه جنبه ها…چه روزهایی خوبی بود..روزهایی که جز خوشبختی و حال خوب…چیز دیگه ایی نبود…
و الان به مدت.15 سال هست.تو حیطه خودم کار کردم.شرکت ثبت کردم.هر کاری برای موفقعیت بود انجام دادم…با ارگانهای مختلف کار کردم..
تا اینکه از خداوند .بخاطر تضاد شدیدی در زندگیم..که مایه مباهاتم بود…
هدایت شدم به سایت شما..استاد عزیزم…..
و الان بخداوندی خدا.نیاز به قسمم نیست..این سه سال..در تمامی جنبه ها من رشد کردم..
ادمی که دیگه همجوره خودشو میشناسه..نقزعه ضعفهاشو میشناسه…و همه جوره قدم به قدم استپ با استپ..من جلو رفتم…
بهم الهام میرسید من قدم برمیداشتم خوشحال میشدم میرفتم قدم بعدی..
بعد از 15 سال هنوزم بیشتر توی رشته خودم کار کردن..و جا بجا نشدن…تونستم با قدرت خودشناشی و خداشناسی…
به کاری الهام بشم…که دقیقا با خاسته من هماهنگه…
چه جاهایی کم میوردم..مخصوصا دوره عزت نفس.خیلی بهم کمک کرد..گفتم اگه موفقعیت میخای باید ادامه بدی..
هر جا..نیاز به غلبه بر ترس بود..میپردیم داخلش!..
هر جا میگفت نه..میگفتم باید انجامش بدم..
ترس از قبرستان در تنهایی یه نقطعه خاص..
یا شب در راه تاریک قبرستان.پشت دیواری که همیشه کابوسم بود..و خیلی سفرهای تنهایی در شهر و جاهایی که هیچکسی نبود..ولی بخودم قول داده بودم..تا اونجایی که باشه انجامش بدم..
و من دقیقا سال اول عید همین 403..دیگه همچیز قطعی شد.و هدایت ها اومد باید تو رشته خودت تو همین حیطه ادامه بدی.. کم کم تکاملی غلبه بر ترسهای شخصیتم شروع شد..
هر بار بزرگ و بزرگتر شد…
فقط..ایمان بخداوند و ایمان به بزرگ بودنش که مراقب منه بهم کمک میکنه.هیچکسی نمیتونه به من اسیبی بزنه چون خداوند مراقب منه..
میگفتم خدایا خودت بهم کمک کن..فقط میخام این ترس لعنتی رو تو درونم بکُشم…
و قدم به قدم منو جلو بُرد…
یه شب..پیاده رویم 3.ساعت خورده ایی طول کشی……
هر جا میگفت میرفتم..و این سفرهای هدایتی هنوزم همچنان ادامه داره…
ولی خیلی درسها بهم نشون میده…همه رو لطف خداوند میبینم…
بعد از ماه ها کار کردن روی نقطعه بیزنسیم..که واقعا ساعتها طول میکشه…تا روز گذشته .تاییده بعدایم برای قدم بعدی اومد…
لطف خداوند دقیقا اتفاق خوب..با الهامم یکی میشه…
یا یچیزی پیش میاد تا من..اینروزا رو بیشتر بیاد بسپارم..
دقیقا همینجوری هست…یا اونروز یکی بهم هدیه میده..یا یفردی میاد ناخاسته مهمونمون میشه و یه هدیه بازم برام میاره…
ناگفته نمونه یه میز گذاشتم کنارم تختم..روی میز پر از نشانهای خداونده..و حتی توی گوشیم یه البوم ساختم..برای هدایتهای الله..
چی بگم از دقت خداوند..یادمه خیلی دلم یه کفش سفید فلان مدل میخاست..روزی که خریدمش..چند روز بعداش.بهم الهام رسید.با کفشت باید بری قبرستونی…
دقیقا بهم گفت یه شخص به رحمت خدا رفته.که دقیقا اون بنده خدا.یکی از اشناها هست..
و هماهنگ شد..به اونروز غلبه بر ترس.من..
دقیقا الهام بعدایم هماهنگ شد..با اومدن یه مهمون غریبه با هدیه بینظیر برای من!…
قربون بزرگیش برم…که هر چی ستایشش میکمم احساس میکنم بیشتر عطشش دارم…
و این گذشت..امروز صبح دیگه اومدم کارهای هدایتیمو شروع کردم..
یه لحظه ذهنمو برد..که امروز روز پدر بوده.خواهرت برای پدر.گل نرگس اورد…
بعد بیادم اورد..چند ساعت پیش که شروع بکار قدم بعدایت کردی..مادرت ناخاسته سرشو از پنجره اورد داخل یه گل زرد خوشکل همینجوری برات هدیه اورد…
الله اکبر..همون لحظه چسبودنمش به وسیله ایی که باهاش کار میکردم..
هر چقدر بگم کمه..استادم تمام هدایتهام.کنارش هدیه ها یا اتفاقی افتاده ..تا من بیشتر توی ذهنم ثبت بشه تا ذهن نجواگرم خاموشتر بشه….
استادم در نهایت میخام بگم این فایل اشک منو در اورد..خیلی تحسینتون میکمم.
در اخر فایل گفتین..فکر نکنین رسیدن به خاستها و موفقعیتتون طول میکشه…
نه اینجور نیست جهان دست به دست میکنه.تا تو رو به تمام خاسته هات برسونه..
اره برای منم همینجوره..الان ده ماه هست از مسیر بیزینسیم میگذره..چه نتایجهایی در تمام جنبه ها گرفتم..
اینقدر برام هدیه میارن..یادم از حضرت مریم افتاد..وقتی زکریا به دیدنش اومد..گفت مریم این میوه های خوشکلو کی برات اورده..گفت جبرئیل..
برای من که تو اون رده نیست..ولی اینقدر دستانش برام میارن..که فقط محو بزرگی خداوند میشم..
از کله صبح که تمرینات قطبیمو انجام دادم..میدونی چند تا کار امروز ، چه شخصی چه کاری.انجام شده..
رفتم خوراکی وسیله کاربردیمو خریدم.کلی کارا انجام دادم..
هنوزم انرژی دارم.اصلا خواب ندارم..دلم میخاد فقط کار کنم..
لطف خدا چقدر عالی کارام ..مرحله اولش انجام شد.انشالله فردا بقیه موارد..
چه همزمانی ..چه وقتایی رو خداوند برام خالی میکنه..
انرژیش هر چی بگم کمه..منم عاشق کارم شدم.
من کارم خیاطیه..یه جیزی تولید کردم که تو ایران شبیهش نیست..اگه هم هست قابلیت موشش خوبی نداره و خیلی افراد..داشتم بخاطر اون نقطعه ضعفها..کامنت میزاشتن..
به لطف و مرحمت خداوند تمام اون نقطعه ضعفها طی این 10 ماه اساسی روش کار شده..
و باز لطف خدا باعث شد…من به بهترین ورژنهاش برسم ..و ایمیلی که طی چند مرحله انجام میشد بالاخره به لطف خدا کن فیکون شد..
الان موقعیت ارایه کاره..
ولی من بازم به لطف خودش..قدم به قدم شخصیتمو قوی کرد که بتونم خودمو پروجکت کنم.
مخصوصا دوره عزت نفس قدم اول انقلابی در درونم بوجود اورد…
فعلا نمیدونم برنامه خداوند چیه!و سعی کردم ..اون ضعف شخصیتیم که عجله بود…که هفته ها طول کشید.تا بتونم ارامش داشته باشم…
رو ادامه بدم…
تا سه روز پیش دیدم بازم اون روند به مشکل برخورده..زود خودمو جمع جور کردم.بخودم گفتم حتما خیریته من کم نمیارم من باید ادامه بدم هدایت شدم به مکانی جدید..اونجا کارم انجام شد..
خداوند را سپاسگزارم که هر مرحله استپ به استپ شخصیتمو داره حسابی کن فیکون میکنه..
قبلا بخاطر عجول بودنم همون دفعه اول اگه کارم نمیشد..هزاران بدبیراه بخودم میگفتم.ولی یه روحیه ایی داشتم سمج بودم…احساس بد چون کنارش بود.خیلی اذیت میشدم..
و این روحیه عجول بودنم احساس میکنم خیلی به ارامش رسیده..مخصوصا قرآن خیلی بهم کمک کرده..
زود از طریق قران خودمو تو مسیر درست میارم.ناگفته نمونه لطف خداوندم کنارش:هست..
این فایل…نشانه من بود..تا بدونم ..خاسته ها خیلی زود ،”وارد زندگیم میشوند..فقط:باید بتونم در مسیرش کم نیارم ادامه بدم ادامه بدم….
یه روحیه خیلی خوبی که دارم.وقتی یه الهامی بهم میرسه یا به هر دلیلی کارم نمیشه..الانا که بهتر شدم..یدفعه خندم میگیره..
میگم خدایا چی برام گذاشتی…میخام بگم بازم با تکامل به این مسیر رسیدم.
و خیلی سپاسگزار خداوندم که همجوره مرا هدایت کرد..
من همیشه بفکر پیشرفت بودم!…..
یه زمانی فهمیدم..جمع بعضی از دوستانم یه زره هم بهم…کمک نمیکنه هیچ..باعث وقت تلف کردن میرسه..
من تو زندگیم تا به الان که 36 سالمه.ولی اینقدر بی بی فیسم.اصلا کسی باور نمیکنه..
چون همیشه روحیم متفاوتر از قیافمه..
مخصوصا اینروزا که لباس راحتی حالت تینیجری میپوشم..
کلا تو حال هوای دیگه هستم..وقتی به بعضی از دوستانم قرار میگیرم..
چقدر حس سپاسگزاری دارم..که من متفاوتر از اونا زندگی میکنم..
من زندگیم پر از حس و حال خوبه..
مخصوصا بیزنسم…از حالت مشتریا حضوری کاملا حذف شدن..و میرم به سمت توزیع پخش ..یه قلم جنسی که ،توی ایران نیست و من فقط تو این حیطه کار میکنم اینم با اصول الگویی درست و دقیق!..
و در اتاقمو میبندم با خدای خودم راز و نیاز میکنم.انگار توی یه عالم دیگه سیر میکنم..حالم همجوره متفاوته..
من همیشه عاشق کار..کارافرینی بودم..همیشه دوستداشتم یچیزی رو تولید کنم..
حالا حساب کنید توی یه مجموعه بزرگ تو هدایت بشی توی یه مجموعه کوچک دورافتاده..
چیزی که عقلم بهش نمیرسید.ولی چون هدابت بود و در مسیر درست شخصیتی بودم..هدایت الله رو پذیرفتم.حتی اون پذیرفته ایی هم.قدرت خداوند میبینم..
همه رو لطف خدایی که رگ گردن بهم نزدیک خودم خودددددد خدا هستم….فقط بخاطر تکاملم و این حس بزرگ الهیم..خیلی کمکم کرد که ذهنم خاموش بشه…
تمام بدبختیای ما ذهنه..ذهن نمیزاره….
یه شب برای چندمین بار راهی اون محل تاریک قبرستان شدم.حقیقتا یه شخص هیکلی ..اوند تو اون قسمت.چون اون محل کنار کوه و یه باغ بزرگ تاریک هست..یه حس وحشت گرفتم پا گذاشتم فرار..خنده و ترس همراه هم..
و یه شخصی تو بلندگوی اون محل مبگفت نرو نرو نرو..بلند تکرار میکرد..و من یکم وایسادم نفسی کشیدم و دوباره اون مسیر رو رفتم.و حتی توی قسمتی که ترس داشتم به لطف خودش رفتم..
واقعا ترس ادمو نابود میکنه…و یادمه خداوند از طرف شخصی با حالت خنده چند دقیقه نگاهم کرد..
اونجا منو تایید کرد که افرین کارت درسته.خیلی بخودم تبریک میگم..کارایی انجام دادم.که واقعا با خیلی از خانم های شهرم متفاوته..
خانواده ام مدام بهم میگن نری جای دورا…مدام تاکید میکنن.ولی من میرم.حرف هیچکسی برام یه زره هم ارزش نداره..
چون من میخام فردی موفق باشم…
میخام به استقلال بی نیازی و بزرگ شدن برسم..
بجای ابنکه فقط مصرف کننده باشم..
میخام به هر چیزی که دلم خاست برسم..و میخام بیشتر سپاسگزار پروردگارم باشم…
چون هر چی به خایتهام میریم و الهاماتم قوی میشه..بیشتر بخداوند نزدیکتر میشم.بیشتر خدا رو تو درونم بولد میکنم…
در نهایت این فایل بهم گفت..و بهم یاداور نمود…راه موفقعیت خیلی نزدیکه جهان در حال کمک کردن ،” به تو هست…
و نکته بعد.همیشه استاندارد کارهات از اونیکه دیگران بهت توقع دارن.بالاتر باشه..
و سعی میکنم چیزی رو ارایه بدم..که بهترین باشه..
ناگفته نمونه..من توی این مورد خیلی نقطعه ضعف داشتم و میدونم اگه روش کار نکنم ثابت میمونم و خیلی ضررها برام بوجود میاره..
استادم عزیزم واقعا تحسینتون مبکنم چقدر اشک ریختم که یه انسان مبتونه به چه منزلگاهایی برسه…
بهتون تبریک میگم انشالله ما هم بتونیم این مسیر رو با توکل و ایمان بخداوند ،” بصورت الهی بگذرونیم..و استقامت و پایدار باشیم…
و نکته بعد..چقدر حستون تو همون موقع هم قوی و عالی بود..
هیچ وقت این احساس خوب رو ترک نکردین..
منم باید سعی کنم همیشه حالم خوب و پر انرژی باشه..و دقیقا اینروزا با همین نگرش دارم زندگی میکنم..
به امید بهترینها برای شما استاد عزیزم.و حاما جزو بهترینها هستین جای هیچ شک و تردیدی نیست..
و انشالله برای خودم و دوستان عزیزم…حرکت به مسیر بالاتر….
قبل از هدایتم یه شب خواب دیدم توی یه جاده پر نور دارم حرکت میکنم.اون خواب من امروز جزو زندگیم هست…به امید بهترینها!و روزهای عالی الهی…….
سلام فاطمه عزیز
چقدر از کا منتت انرژی گرفتم چقدر تحسینت کردم آفرین به شجاعتت آفرین به توانایی هات آفرین به خودباوریت و آفرین های دیگر
این فایل نشانه من هم بود از خداوند برای مسیر رسالتم هدایت می خواستم کردن راستش نفهمیدم خداوند چه پیغامی برای من داره ولی با خواندن کامنت شما امید برای ادامه راه بیشتر شد من 19 سال در یک زمینه کار می کنم احساس می کنم این آن مسیر من نیست کامنت شما انرژی خاصی به من داد که ادامه بدهم
آرزوی بهترینها برای شما دوست عزیز دارم موفق باشید
باسلام
تشکرازخداوندکه شمادوست عزیزراراه من گذاشت من اصلاچبزی درباره جذب ،صحبتهای انگیزشی نمی دانستم حدودسال ۹۸باآقای آزمندیان آشناشدم اصلاباورنمی شودفقط میگفتم ازروابطش استفاده کرده رفته امریکاو..
سال ۹۷خانمم دوره آقایی راخریدومن هم شروع کردم چون اجازه داده بودخانواده استفاده کنندخوب بودوهست ولی یه جوری به دلم نمی نشست یکی ازدوستان چندین وقت میگفت اقای عباسمنش من هم اصلااصلاگوش نمی دادم یه روزگفتم ببینم چی میگه کانال داگوش دادم بعداینستاویوتیوپ واقعامیگم یک کلام حال کردم ذهنم خیلی درگیرهست ولی سعی میکنم بااستادعزیزجمع وجورش کنم.
ازسال ۹۷هست فکرمیکنم ازاراک مهاجرت کنم شیرازچون کارمن فروشگاه محصولات ارگانیک هست ودررابطه باگردشگری فعالیت میکنم دودل بودن تاامروزجمعه صبح هدایت شدم وازطریق امکانات جدیدسایت جوابم راگرفتم ولی واقعا میگوییم یک نگاهی مثل فال حضرت حافظ نگاه کردم وکلیک کردم خدایاشکرت که ادمهای خوب ودوست داشتنی راسرراه انسانهاگذاشتیدبله تصمیم گرفتم وبه امیدخدامی روم شیرازخدایادریابم.