اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
نشانه دیروزم بود این فایل و خب داشتم با خودم میگفتم من که الان دارم رو ثروت کار میکنم چرا نشانم این موضوع شد
اما دیدم باید اینا رو بخودم یاداوری کنم چون داشتم از نتایجم نا امید میشدم اما خدا خواست بهم یاداوری کنه وقتی بهت رابطه دلخواهتو دادم وقتی متعهدانه تصمیم گرفتی که در این زمینه کار کنی رو خودت وقتی روابطتت در همه جنبه ها عالی شده برای من کاری نداره ثروت وارد زندگیت کنم بشرطی که همون ایمان همون توکل همون تعهد و جایگزین باورهای مناسب در رابطه با ثروت و تو خودت ایجاد کنی
اوایل فایل استاد عزیزم گفتین که فردی که باهاش در رابطه هستم و نیازی نیست تغییر بدم خودش همونجوریه که من میخوام که تو عشق و مودت هم به زیبایی باز کردین این موضوع و راجع بهش توضیح دادین فکرم رفت سمت اینکه اولین رابطم که اصلا با این مباحث اشنا نبودم تقریبا 19.20 سالم بود یادمه میخواستم طرفمو تغییر بدم و بهش گفتم من درستت میکنم حالا چجوری گفتم و یادم نیس دقیق اما جوابش کاملا یادمه یه پوزخند زد و گفت چرا هرکی میاد تو زندگی من میخواد منو تغییر بده اون زمان من به فکر فرو رفتم اما نه در جهت درس گرفتن بیشتر منفی بود ( اینکه یعنی اینقد بد اخلاقه که قبلی ها هم میخواستن تغییرش بدن، اصلا چرا روابطش و جار زدو..) یه مشت چرندیات نجوایی اما الان دیدم واقعا اصلا ما توانایی تغییر دیگران و نداریم ما تو همه جنبه ها خودمون خالق شرایط خودمونیم و تو این چند سال خوب برام این موضوع جا افتاد که حتی دوستانی که باهم مشکلی نداشتیم و نداریم و حتی به خوبی ازشون یاد میکنم و در دسترس هستن اما خودمم خواستم جهان اجازه نداده که ما در کنار هم قرار بگیرم و منم مقاومت نکردم چون بارها نتایجشو دیدم که چقدر به نفعم بوده
رابطه شما دو نفر رویایی ترین بینظیرترین ترین رابطه دنیاست و بهترین الگوی من هستین و سبک رفتار شما تو زندگیم همیشه برکات و نعمتهای فوق العاده وارد زندگیم کرده
توکل توکل …. واقعا معنای توکل یه چیزه خدا حواسش به همه چیز هست همینهههه
اینه که باید میفهمیدم وقتی در زمینه روابط و سلامتی توکلت بخدا بوده توکل همونه خدا هم همونه روش قانون هم همونه همونو تو ثروت اجرااا کن اکی تخریبت و باورهای محدود کنندت بیشتره صبر داشته باش صبری که مطمینی نتیجه در پی دارد ایموجی چشم اشکی ذوق
ازینجا به بعد صحبتاتون و واقعا نشنیدم فکرم اصلا رفت سر همین موضوع توکل خدای من
…..
واقعا همینه استاد وقتی مو ب مو به تمرینات و صحبتاتون در عشق و مودت عمل کردم راحت صحبتاتون به دام میشینه و با سر و قلب و گوش و همه جام تاییدش میکنم تو این رابطه ای که هستم واقعا یادم نمیاد حتی یکبارم گوشی های همو دست گرفت باشیم چه برسه چک کنیم ایشون و نمیدونم اما من قبلا همچین ادمی نبودم ولی تو این یک سال و نیم جز برای تنظیمات خاصی ریختن برنامه ای یا موارد این چنینی فقط گوشی های همو گرفتیم در صورتی که رمز همو داریم وقتی از یه موضوعی اشباع هستی و خلا نداری اون برات بسه حتی اگه در شرایطم قرار بگیری کاری بر خلاف اون انجام نمیدی مثلا شما توضیح دادین تو قانون سلامتی اینقدر سبک غذاییتون و پاداش مغز و نحوه عملکرد بدن و شناختین و خوراکی های درست و جایگزین کردین (مثل باورهای درست در زمینه های دیگه) که حتی شمایی که بقول خودتون عاشق نوشابه و قند و پیتزا و این موارد بودین حتی اگه جلوتونم بزارن بدنتون اونو نمیخواد نه که اذیت بشین دقیقا تو زمینه روابط منم اینجوری شدم اینقدر رابطم برام کافیه اینقدر خلایی توش ندارم اینقدر تمرکزم رو چیزهای مهمتریه که اصلا جاهایی که میرم تنها وقتی کسی خبر نداره من سینگلم یا تو رابطه اصلا نگاهم کس دیگه ای رو نمیبینه زیبایی رو میبینه معاشرتم با جنس مخالف سر جاشه حتی جذابیتشونم تحسین میکنم اما اینکه دلم بخواد شیطنت این مدلی که شاید زیاد شده باشه انجام بدم نه چرا میگم شاید زیاد باشه چون حتی دیگه خودمم نمیبینم دور برم فقط الگوهای روابط عالی میبینم اگه هم تضادی هست منطقیش میکنم که بهرحال ماها صد مطلق نیستیم اینا شعار نیستا
حتی وابسته به این ادم نیستم یعنی اینو قبولندوم تو ذهنم که این ادم که امروز هست ممکنه فردا نباشه و این روابطمو زیباتر کرده همشم مدیون اموزه های استاد عزیزمم
و واقعا هم همینی که میگین چفت هم میشین نیازی به تغییر نیست دور و بریامون همش میگن شما خیلی شبیه همین از نظر اخلاقی حتی خواهرم میگه من موندم از فرکانس تمام کاپل های دورمون همشون شبیه همن شما فلانی فلانی و دقیقا دیدم راس میگه هرکی و تو اشناهامون میبنیم همه ی اونایی که زوجن و روابطشون یکم طولانی تره دقیقااا شبیه به هم هستن
ایمان توووکل نتیجه همونه راه و روش قانون یکیه اینا رو من تو این فایل بینظیر از نشانم دریافت کردم
مرسی خداجونم که هدایتم کردی و امید و انکیزم بیشتر کردی
هزاااران بار ازت ممنونم استاد عباسمنش رابطه تون با مریم جان روز به روز شادتر و پر از عشق و مودت همچنین رابطتون با پروردگار
شکر خدایی که هر لحظه در حال هدایت و حمایت ماست( گام 105)
واقعا جمله ی زیبای استاد را باید با طلا نوشت ،،لازم نیست ما خودمونو با کسی هماهنگ کنیم ماباید روی خودمون کار کنیم جهان، افراد مناسب و هماهنگ با ما رو در مسیرمون وارد میکنه،،وچقدر خودم تلاش های بیهوده ای در این راستا کردم و زور زدم برا نگه داشتن برخی آدمها و زور زدم برا حذف برخی دیگر و چیزی جز افسردگی و غم و ناامیدی و شرک نصیبم نشد چقدر اشک ریختم از رفتن ها و موندن ها امروز بعد از گذشت سالها حتی یک نفر دوست هم ندارم تنهای تنها و با این فایل استاد متوجه شدم من اونقدر از خودم فاصله داشتم و خودمو دوست نداشتم و لایق نمیدونستم که جهان داشت با آمدن و رفتن ها با من حرف میزد و منم ناآگاه و امروز متوجه شدم تمام اون اتفاقات در جهت رشد من و بزرگ شدن من بوده و چقدر به نفعم شده که همه رفتن وگرنه الان نابود و افسرده منتظر مرگ بودم و خدا رو شاکرم بخاطر هدایتهایش بخاطر سایت استاد عزیز و مریم خانم خدا قوت
استاد گلم واقعا نمیدونم چجوری ازت تشکر کنم که خودم رو راضی کنه . جز اینکه میگم من برای این همه اموزه های خوبی که دارم به لطف پروردگارم دریافت میکنم . به لطف و محبت خدای خوبم دارم دریافت میکنم باید تعهد جدی داشته باشم به انجام اونها تا از این طریق از خدای خودم تشکر کنم . واقعا این فایلها عالیه .
چقدر لذت بردم و الان خیلی جدی تر شدم واسه اینکه من باید از درون تغییر کنم و خدا هدایتم کنه به جایی که بتونم در ان برنج بکارم ….
همه چیز از درون هست این جمله این عبارت خیلی به دلم نشست و خیلی بهم لذت داد و من رو برد به فکر اینکه باید این رو خیلی جدی مدام به خودم بگم …
وا ای چقدر خوب شد که فایل گذاشتید و در موردش صحبت کردین ….خیلی خیلی خوشحال شدم ..اینقدر از صحبتاتون لذت میبرم و درکش میکنم که واقعا سعی میکنم همینجوری باشم ینی به طرف مقابلم آزادی بدم که جوری که دوس داره لباس بپوشه و زندگی کنه و هر ساعت هر کجا دوست داره بره ..واقعا من اینجوری شدم …و از وقتی به همسرم توی ذهنم و در واقعیت آزاد گذاشتم …من دارم آزادی بیشتری رو کسب میکنم توی لباس پوشیدن و زمان و مکانی که جهان من رو هدایت میکنه که چه جایی باشم .چون بازتاب افکار و باورهای جدیدم در زندگی واقعی نمایان شده و جهان باورهای جدیدم رو به من داره ثابت میکنه ..ولی قبلا خیلی محدود بودم ..چون تو ذهنم اونو محدود میکردم و زیاد بش گیر میدادم …و اونم به من گیر میداد (برانگیخته میکردم که منو محدود کنه و آزادیم گرفته میشد )..
و من خیلی خیلی خیلی خوشحالم که این قوانین رو درک کردم و دارم ازش لذت میبرم …
واقعا من خیلی تغییر دارم میبینم در زندگیم ..خداایا شکرت برای قوانینت…برای این استاد نازنینی که منو هدایت کردی بهش ..خدا حفظتون کنه…😍😍
تو رو خدا از این فایلها بزارید برامون …همیشه ..زود به زود ..😍😍😍😍😍🙏🙏🙏🙏❤❤❤❤❤
استاد راستش من درحال حاضر شاید بشه گفت درحال گذروندن یکی از سختترین تضادای زندگیمم
همیشه مشکل در مسایل عاطفی برای من خیلی بزرگ و زجر اور بود دلیلشم مشخصه مثل روز روشنه عزت نفس پایینم و وابستگی ای ک به افراد پیدا میکردم و دوست نداشتن خودم و لذت نبردن از تنهاییام دلیل اصلی ای که باعث مشکلاتم میشد و من تقصیر اون ادما مینداختم درحالی ک مقصر اصلی خود من بودم
این کامنتو به عنوان ردپایی ازخودم میزازم تا هفته های بعد و ماهای اینده ک دیدمش ببینم همون اتفاقی ک میخاستم برام افتاده و امید بگیرم برای ادامه دادن مسیر و بدونم ک درسته و چ قدر تغییر کردم
من تازگی و چندروزه دارم به صورت جدی تری روی خودم کارمیکنم و دقیقن بعد اون تضاد عاطفی به جای اینکه بشینم بزنم تو سرخودم و خودمو قربانی بگیرم و اون ادمو فوش بدم یا هرکاری ک قبلن میکردم البته نمیگم اینا نیس و نبوده میاد سراغم این احساسات اما زود دیلیتشون میکنم و بیشتر سعیمو میکنم
خیلی به فکر فرو رفتم و به حرفای شما رسیدم ک تو روابطم فقط داره اسم ادما عوض میشه و قیافشون وگرنه از اساس یکسری مشکلات تو هر روابطم هست مثل نادیده گرفته شدن مورد عشق قرار نگرفتن و اررش نداشتن برای طرف و من اینارو پذیرفتم ک تو وجودم دارم و جهان ب وسیله اون ادما فقط درون منو و باورم نسبت به خودمو هربار ثابت کرد با فعل گذشته حرف میزنم چون دگ واقعن خسته شدم ار این مسایل تکراری و مطمعنم و مطمعن شدم ک دگ هرگز این اتفاقات نمیفته چون من تصمیم جدی ای برای تغییر دارم
در حال حاضر اون ادم نسبتن زیاد از صبح تا شب تو فکرم میاد اما نکته مثبتش اینه ک همزمان حسمو خوب میکنم و سعی میکنم با دید مثبتتری قضیه رو ببینم اما هنوزم هس تو فکرم
حتی تصور بودنش با بقیه حالمو بد میکنه و بعضی وقتام چکش میکنم و یکسری فکرای چرت و پرتی ک درموردش تو فکرم میاد
و تهه ذهنم این هست که چرا منو دوست نداشت چرا برای موندنم تلاشی نکرد چرا خوبیامو ندید و منو نخاس و توقعی ک دارم ک باید برای موندنم تلاش میکرد باید منو دوست میداش منک اینقد ویژگیای خوبی دارم و …
و البته اینا همش طبیعیه چون فقط دوسه روز گذشته اما بااینحال تو همین دوسه روز من تغییرات مثبتی داشتم و حتی نشونه هاییم دیدم و نسبت ب قبلم ک یک رابطرو تموم میکردم و اوضاعی ک داشتم و روند فراموشی الان داره بهتر پیش میره براهمینم خودمو سرزنش نمیکنم و به خودم میگم
منک دارم قانونو یاد میگیرم بااستفاده از قانون جواب سوالاتمو درمورد رابطه ای ک داشتم میدم مثلا درمورد اینکه چرا برای موندنم تلاشی نکرد یا چرا اونقد منو دوست نداش و ازاین سوالا میگم ک
ساجده تو فقط و فقط نتیجه باورا و فرکانساتو دیدی تو یکسری باورایی درمورد رابطه داشتی و متعاقبش یکسری فرکانسایی به جهان ارسال کردی و جهانم از طریق این ادما و یاحتی ادمای قبلی نتیجه فرکانساتو بهت برگردوند همین و بس پس دلیلش این نیس ک تو بی ارزشی یا دوست داشتنی نیستی تو فقط باورای غلطی داری چون تو هیچی از بقیه ای ک روابط خوبی دارن کم نداری و حتی بیشتر از هرکسی لیاقت یک رابطه فوق العاده و عاشقانه و وفادارانه رو داری
بعدشم تو خودتو اونجور ک باید هنوز دوست نداری و باارزش نمیدونی و احساس لیاقتت کمه (البته الان دارم روی خودم کارمیکنم و هرروز بهتر میشم) ولی در گذشته ک تو اون روابط قرار گرفتم همچین ویژگیایی داشتم پس چ توقعی بوده ازاون ادما ک منو دوس داشته باشن و بااررش بدونن وقتی خود من اینطور نیستم پس توقعی از ادما نیست
و الانم ک این احساساتو افکارو دارم
شیطان بهم میگ ببین تو تااخر عمرت قراره تو فکر این طرف باشی ببین رفت با یکی دگ دوستت نداش بااون خوشحاله باتو نبود تورو دوس نداش اونو دوس داره وای خیلی فکرای چرتی میاد تو سرم و من یکسر دارم باهاشون میجنگم و بضی وقتا فک میکنم میگم نکنه واقعن نکنه هیچوقت فراموشش نکنم نکنه اون خیلی ادم خوبی بود نکنه بهترین مردی بود ک میتونستم تو زندگیم داشته باشم نکنه از دستش دادم
و بعد باتموم این فکرا یک صدایی تو قلبم میگ
همع اینا میگذره و این ادم یجوری فراموشت میشه ک انگار ن انگار ی زمانی تو زندگیت بوده و فقط درسایی ک از رابطه باهاش گرفتی یادت میمونه و به رشدت کمک میکنه و نتیجه اینوک همین حالاهم دارم میبینم ک این تضاد چقد باعث شده من جدی حرکت کنم برای رسیدن به خواسته هامو و اصن انگار ی جرقه ایو تو وجودم زده خدایا شکرت و من چن مدت بعد ک خیلی دیدم نیس برمیگردم و این کامنتو دوباره میخون م و میبینم ک قلبم درست میگفت و این روزا چقد راحت و زود گذشت و من چقد فرق کردم و این ادم چه قد راحت فراموش شد برای همیشه و اونوقت از تهه دلم میگم خدایا شکرت
دیشب تصمیم گرفتم که شب زود بخوابم و زود بیدار بشم چون اینجوری بعد بیداری حس بهتری دارم
و از طرفی مدت زیادی بود توی ذهنم به استاد میگفتم که کاش مثل سال های قبل فایل از جنس توضیحات که خودتون بیاید صحبت کنید، در مورد قوانین بزارید حتی یک فایل در دو ماه که خدارو شکر درخواستم قبول شده و تحقیق پیدا کرده.
🥰🥰😘😘 عاشقانه
عاشقتونم
عشقولیا
خیلی خوبه این دنیا.
لذت ببرید، حرص نزنید، آروم باشید، ایمان داشته باشید هدایت میشیم، در زمان مناسب در مکان مناسب، کلمات مناسب…
واقعا این فایلتون خیلی عالی بود من همیشه ازاینکه کسی توزندگی آزادی منو بگیره خیلی عذاب میکشم چون اعتقاد دارم انسان موجودی تک سلولی هست وتک به دنیا اومده ومیتونی اونجوری که دوستدارم زندگی کنه وحق انتخاب داره ولی متاسفانه درایران عشق رویکجوری دیگه معنی میکنن برده گی واسارت این یعنی دوست‌داشتن این یعنی غیرت مزخرف مردانگی ویا زنانگی به نظر معنی عشق اینه عشقت بزاری اون جوری که دوستنداره زندگی کنه بخاطر همین طلاق زیاد شده دردنیا چون عشقو برعکس معناکردن عشق درایران یعنی آدم آهنی شخصی باشی که باهش زندگی میکنی وبعدازیک مدت آدم آهنی خسته میشه به راهای بدی کشیده میشه بعدمیگن زن زندگی نبود یامرد هوس با زبودمن همیشه ازبچگی دوستداشتم زن وشوهررفیق باشن باهم به نظرها وخواستهای هم احترام بزارین ولی متاسفانه اینجوری نشود ولی با دیدن این فایل باورکردم که چنین رابطه هست ومیشود داشت به کمک الله مهربان من میخوام این نوع رابطه داشته باشم باهرکسی که خداوند برام من میخوام وظایف من تغییردادن وهماهنگ شدن با خود واقعی خودم هستم استاد به زودی میام میبینمتون چون شما الگوی من هستین موفق شدم به لطف خدا کتاب‌های که توسایت هست بخرم وبخونم واحساساتم راعالی نگه دارم تا خداوند منوهدایت کنه من میتونم چون می‌شود دوستدارم استادعزیزم عاشقتم مردخدا🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰سمیه نظامی ازمشهد
صد و پنجمین روز شمار تحول زندگیم رو دارم رد پا میذارم
و چقدر زیبا که به این فایل هدایت شدم
چیزی که الان خیلی احتیاج داشتم
من قبلا همش دنبال تغییر شوهرم بودم و متاسفانه هرروز تضادها بیشتر میشد از وقتی با قوانین آشنا شدم تعصبم رو روی نام شخص عاطفیم کنار گذاشتم،رابطم رو برای خودم تجسم کردم،من خیلی خوب میتونم تجسم کنم وقتی رابطه ی عاطفی دلخواهم رو تجسم میکنم یجوری لذت میبرم انگار واقعا الان توی اون جو هستم،شجاعت مریم جان خیلی قابل تحسینه ،من مدتها خواستم بر ترسم از تاریکی غلبه کنم اما هنوزم موفق نشده ام،مورد دیگه ای که فرمودید نگرانی است،چیزی که من قبلا خیلی برام پررنگ بود همش دوست داشتم کسی نگرانم باشه یا من نگران عشقم باشم و این رو گزینه ای از خصوصیات عاشقان میدونستم،اما الان دیگه نگران نیستم،چون بشدت بخدا اعتماد دارم و آرامش دارم،میدونم خداوند نگهدار من و عزیزانم است،خوش بحال مریم جان که اینقدر مدارشون بالاست که شخص عاطفی شماست،منکه در مداری بسیار پایین تر از ایشون هستم آرامش لذت بخشی رو تجربه میکنم که خیلی حالم و خوب میکنه،شما گفتید توکل یعنی خداوند حواسش به همه چی هست،من دقیقا تو این زمان به توکل رسیدم،من تو روابطم بخدا توکل کردم و دیگه نگران نیستم البته که وسوسه های شیطان ذهن هم هست،من خیلی زیاد به آزادی طرف مقابلم احترام میذارم و به همون اندازه هم خواهان آزادی خودم هستم،اما بزرگترین خواسته ی من پاکی و وفاداری شخص مقابلمه،چون من خودم خیلی زیاد وفا و تعهد و پاکی در روابط برام مهمه،تا قبل از کار کردن روی خودم آزادیهای طرف مقابلم رو محدود میکردم فلط بخاطر اینکه طرفم رو مجبور به وفا و پاکی کنم،اما بدتر میشد هرچی کنترل میکردم بدتر میشد و کار بجایی رسید که در عین محدودیت باز هم خیانت دیدم،چون اول اینکه به ناخواسته توجه میکردم و دوم اینکه میخواستم چیزی خارج از خودم رو کنترل کنم،اما از یه موقعی به بعد فقط گفتم من بخدا اعتماد دارم و شوهرم رو رها کردم،(رها از نظر ذهنی)و به خداوند گفتم که خدایا تو گفتی که الطیبون للطیبات،پس من رها میکنم و این مرد رو تا زمانی در زندگی من نگهدار که پاک باشه،من به این قانون جهان اعتماد کردم و شخص عاطفی خودم رو آزادو رها گذاشتم چون من نمیخوام تو زمینی که کویره عمرم و هدر بدم،نمیخوام یه کویر رو نگه دارم و بزور توش برنج بکارم،من تمام سعیم رو میکنم که آدم مناسبی باشم تا آدم مناسب هم تو زندگیم بیاد،دیگه تعصب روی بزور نگهداشتن روابطم با شخص خاصی ندارم،قبلا خیلی زیاد گوشی کک میکردم و رفت و آمدهاشو چک میکردم،اما بعد از کار کردن روی عزت نفسم دیگه این کار رو نکردم
مردان پاک برای زنان پاک و مردان ناپاک برای زنان ناپاک
چقدر این فایل به موقع بود و چقدر مخصوص من گفته شده بود.. خدایا شکرت که منو به هر طریقی هدایت میکنی.. واسه این همه آگاهی ممنونم
چقدر مطالب عالی و مفیدی از این فایل یادگرفتم که چه اشتباهی دارم و باید اصلاح کنم
وای خدایا شکررررت که ذهنمو باز کردی که چشممو باز کردی
.
.
تو قرار نیست کسی رو اصلاح کنی و اصلا نمیتونی اینکارو بکنی… اینکه تو بخوای شخص رو تغییر بدی بزرگترین اشتباه تو هست… تو توانایی تغییر دیگران رو نداری حتی اگه همسرت باشه..
اینکه تو بخوای یک نفر واحد رو مشخص کنی دست کائنات رو میبندی و اجازه نمیدی که فرد درست وارد زندگیت بشه.. فقط نیاز به این هست که خصوصیاتی رو که میخوای همسرت داشته باشه رو مشخص کنی و بزاری کائنات کارشو بکنه شاید کائنات فرد خیلی بهتری بهت معرفی کنه اینکه تو شخص رو مشخص میکنی با ایمان توکل و هدایتت منافات داره
نگران بقیه بودن تورو ضعیف میکنه
نه کسی قراره نگران تو باشه نه تو نگران بقیه باشی.. نگرانی از وابستگی و خلأ عاطفی نشأت میگیره
تو اگه بدونی چه ویژگی هایی رو میخوای و باورت رو درست کنی و دست کائنات رو باز بزاری بهترین انتخاب واست میشه که اصلا نیازی به تغییرش نداری و تمام و کمال همونی هست که تو میخواستی… ویژگی هات رو انتخاب کن و بخواه
توکل یعنی خدا حواسش به همه چیز هست و نیاز به نگرانی نیست نگرانی با توکل یه جا نمیتونه باشه
رابطه باید طوری باشه که دوطرف تا وقتی که باهم هستن از بودن هم لذت ببرند دو طرف که موحد باشن دیگه وابستگی وجود نداره و هرطرف در کمال استقلال و آزادی زندگی میکنند چه باهم باشند چه نباشند از زندگیشون لذت میبرند
همینجوری که واااقعا هستی در رابطه هم همینجوری باش پنهان کردن یعنی اعتماد به نفس نداری.. پنهان کردن یعنی ترس از دست دادن داری و وابستگی… پنهان کردن باعث میشه نگران باشی همیشه و این فرکانس خیلی بدی خواهد بود که مطمئنا نتایج خوبی نخواهد داشت..
تو هر زمینه ای بهترین رو بخواه چه روابط چه هر زمینه ی دیگه ای در زندگی.. بهترین خواستن تورو بزرگتر میکنه.. پس از استاندارد هات کوتاه نیا
زندگی یه فرصت کوتاه هست که بهمون داده شده پس به بهترین شکل ازش استفاده کنیم و از لحظه به لحظه اش لذت ببر و خودتو محدود نکن
نه تو برده ای و نه کسی برده ی تو خواهد بود و اسم محدودیت هارو عشق نزاریم و اسم نگرانی هم عشق نخواهد بود و این از کمبود توکل و ایمان میاد
اجازه بده جهان کارشو انجام بده و نچسب به یک شخص خاص و مولفه رو ثابت نکن… اگه به خدا بسپاری و آدم مناسبی باشی خداوند آدم مناسب رو واست میاره
اینکه بخوای تو بیابون برنج بکاری فقط خودتو اذیت کردی و هیچ نتیجه ای عایدت نمیشه.. فقط کافیه تو برداشت برنج رو از خدا بخوای خدا خودش زمین مناسب رو برات اماده میکنه
خدایا من به هدایت تو ایمان دارم.. من رو به عمل کردن به هدایتت ثابت قدم کن.. الهی آمین
سلام استاد ممنون واسه فایلهای خوبی که به رایگان در اختیار همه میزارید.
اول اینکه عجب منظره زیبایی خیلی رویایی بود.دوم اینکه من از وقتی قرنطینه شروع شد تو ایران با شما آشنا شدم و سعی کردم هر روز یکی از فایلهای رایگان رو از اول گوش کنم و البته الان دوره عزت نفس رو تهیه کردم و دارم گوش میدم.بعد از گوش کردن به تعلیمات شما خیلی عوض شدم مخصوصا در مورد نگرانی و توکل به خدا .خب داستان اینه که ما یه خانواده ۴ نفره هستیم که برادرم خارج از ایران بود و مادرم ۱۲ سال فوت کردن و من همیشه به خاطر اینکه پدر تنها نباشه و نگرانی بابت اینکه خدای ناکرده اتفاقی واسه ایشون بیوفته هیچ وقت به مهاجرت فکر نکردم و هیچ تلاشی واسه رفتن نکردم.اما سال پیش برادرم تو خارج از کشور فوت کرد و بعد از فوتش دخترش به دنیا اومد خیلی روزهای سختی بود و من همه ش نگران بچه بودم که چی میخواد بشه چجوری بزرگ میشه اخه چرا باید پدر بالا سرش نباشه همیشه به این چیزا فکر میکردم و هیچ راه حلی هم نبود جز صبر و گذر زمان و اینکه همسر برادرم و خانواده ش هم از نظر مالی یه کمی ضعیف هستن.و خب خدا خواست خاله من که خیلی هم ثروتمند هست قبول کرد که اونارو پیش خودش نگه داره ولی بعد از چند ماه مادر بچه تصمیم گرفت با بچه برگرده پیش خانواده ش و باز نگرانی من شروع شد ولی اونموقع دیگه یاد گرفته بودم که توکل کنم به خدا ،خدا خودش حواسش به اون بچه و مادرش هست و خب این اوضاع قرنطینه پیش اومد و اونا موندگار شدن خونه خاله فعلا از اون به بعدش هم میدونم که خدا بهترین هارو واسه اون بچه رقم میزنه و اینکه جدیدا یه تصمیم مهم گرفتم اونم مهاجرت گفته بودم که همیشه از تنهایی پدر می ترسیدم و نگرانش بودم ولی الان تصمیم قطعی گرفتم به مهاجرت و توکل میکنم به خدا و میدونم که مثل همیشه حواسش به همه چیز هست و به قول خودتون تو دوره عزت نفس منتظر نیستم که آخر راه رو ببینم شروع کردم به حرکت تو پروسه مهاجرت و امید دارم که خدایی مهربون تو مسیر همه چیزو بهم نشون میده و منو به بهترین جا هدایت میکنه.
در مورد رابطه هم آره دقیقا منم این تجربه رو داشتم از چک کردن گوشی و … حتی گوشی منو حک کرده بود و به همه اکانت هام در صفحات مجازی دسترسی داشت حتی به پیامک و تماس های تلفنی و خب هیچ چیزی توشون پیدا نکرده بود و منو به خاطر روابط قدیمم که هنوز خودش اصلا تو زندگی من نبود منو بازخواست میکرد و خیلی جالب بود که اینو حق خودش می دونست که گوشی منو چک میکرد و به جای اینکه من شاکی بشم از این کارش که بدون اجازه هک کرده بود اون شاکی از من اونم به خاطر روابطم تو گذشته که تموم شده بود.و الان همیشه از خدا رابطه ای پر احترام و اعتماد میخوام.🌹🌹🌹
سلام بر همه عزیزان
نشانه دیروزم بود این فایل و خب داشتم با خودم میگفتم من که الان دارم رو ثروت کار میکنم چرا نشانم این موضوع شد
اما دیدم باید اینا رو بخودم یاداوری کنم چون داشتم از نتایجم نا امید میشدم اما خدا خواست بهم یاداوری کنه وقتی بهت رابطه دلخواهتو دادم وقتی متعهدانه تصمیم گرفتی که در این زمینه کار کنی رو خودت وقتی روابطتت در همه جنبه ها عالی شده برای من کاری نداره ثروت وارد زندگیت کنم بشرطی که همون ایمان همون توکل همون تعهد و جایگزین باورهای مناسب در رابطه با ثروت و تو خودت ایجاد کنی
اوایل فایل استاد عزیزم گفتین که فردی که باهاش در رابطه هستم و نیازی نیست تغییر بدم خودش همونجوریه که من میخوام که تو عشق و مودت هم به زیبایی باز کردین این موضوع و راجع بهش توضیح دادین فکرم رفت سمت اینکه اولین رابطم که اصلا با این مباحث اشنا نبودم تقریبا 19.20 سالم بود یادمه میخواستم طرفمو تغییر بدم و بهش گفتم من درستت میکنم حالا چجوری گفتم و یادم نیس دقیق اما جوابش کاملا یادمه یه پوزخند زد و گفت چرا هرکی میاد تو زندگی من میخواد منو تغییر بده اون زمان من به فکر فرو رفتم اما نه در جهت درس گرفتن بیشتر منفی بود ( اینکه یعنی اینقد بد اخلاقه که قبلی ها هم میخواستن تغییرش بدن، اصلا چرا روابطش و جار زدو..) یه مشت چرندیات نجوایی اما الان دیدم واقعا اصلا ما توانایی تغییر دیگران و نداریم ما تو همه جنبه ها خودمون خالق شرایط خودمونیم و تو این چند سال خوب برام این موضوع جا افتاد که حتی دوستانی که باهم مشکلی نداشتیم و نداریم و حتی به خوبی ازشون یاد میکنم و در دسترس هستن اما خودمم خواستم جهان اجازه نداده که ما در کنار هم قرار بگیرم و منم مقاومت نکردم چون بارها نتایجشو دیدم که چقدر به نفعم بوده
رابطه شما دو نفر رویایی ترین بینظیرترین ترین رابطه دنیاست و بهترین الگوی من هستین و سبک رفتار شما تو زندگیم همیشه برکات و نعمتهای فوق العاده وارد زندگیم کرده
توکل توکل …. واقعا معنای توکل یه چیزه خدا حواسش به همه چیز هست همینهههه
اینه که باید میفهمیدم وقتی در زمینه روابط و سلامتی توکلت بخدا بوده توکل همونه خدا هم همونه روش قانون هم همونه همونو تو ثروت اجرااا کن اکی تخریبت و باورهای محدود کنندت بیشتره صبر داشته باش صبری که مطمینی نتیجه در پی دارد ایموجی چشم اشکی ذوق
ازینجا به بعد صحبتاتون و واقعا نشنیدم فکرم اصلا رفت سر همین موضوع توکل خدای من
…..
واقعا همینه استاد وقتی مو ب مو به تمرینات و صحبتاتون در عشق و مودت عمل کردم راحت صحبتاتون به دام میشینه و با سر و قلب و گوش و همه جام تاییدش میکنم تو این رابطه ای که هستم واقعا یادم نمیاد حتی یکبارم گوشی های همو دست گرفت باشیم چه برسه چک کنیم ایشون و نمیدونم اما من قبلا همچین ادمی نبودم ولی تو این یک سال و نیم جز برای تنظیمات خاصی ریختن برنامه ای یا موارد این چنینی فقط گوشی های همو گرفتیم در صورتی که رمز همو داریم وقتی از یه موضوعی اشباع هستی و خلا نداری اون برات بسه حتی اگه در شرایطم قرار بگیری کاری بر خلاف اون انجام نمیدی مثلا شما توضیح دادین تو قانون سلامتی اینقدر سبک غذاییتون و پاداش مغز و نحوه عملکرد بدن و شناختین و خوراکی های درست و جایگزین کردین (مثل باورهای درست در زمینه های دیگه) که حتی شمایی که بقول خودتون عاشق نوشابه و قند و پیتزا و این موارد بودین حتی اگه جلوتونم بزارن بدنتون اونو نمیخواد نه که اذیت بشین دقیقا تو زمینه روابط منم اینجوری شدم اینقدر رابطم برام کافیه اینقدر خلایی توش ندارم اینقدر تمرکزم رو چیزهای مهمتریه که اصلا جاهایی که میرم تنها وقتی کسی خبر نداره من سینگلم یا تو رابطه اصلا نگاهم کس دیگه ای رو نمیبینه زیبایی رو میبینه معاشرتم با جنس مخالف سر جاشه حتی جذابیتشونم تحسین میکنم اما اینکه دلم بخواد شیطنت این مدلی که شاید زیاد شده باشه انجام بدم نه چرا میگم شاید زیاد باشه چون حتی دیگه خودمم نمیبینم دور برم فقط الگوهای روابط عالی میبینم اگه هم تضادی هست منطقیش میکنم که بهرحال ماها صد مطلق نیستیم اینا شعار نیستا
حتی وابسته به این ادم نیستم یعنی اینو قبولندوم تو ذهنم که این ادم که امروز هست ممکنه فردا نباشه و این روابطمو زیباتر کرده همشم مدیون اموزه های استاد عزیزمم
و واقعا هم همینی که میگین چفت هم میشین نیازی به تغییر نیست دور و بریامون همش میگن شما خیلی شبیه همین از نظر اخلاقی حتی خواهرم میگه من موندم از فرکانس تمام کاپل های دورمون همشون شبیه همن شما فلانی فلانی و دقیقا دیدم راس میگه هرکی و تو اشناهامون میبنیم همه ی اونایی که زوجن و روابطشون یکم طولانی تره دقیقااا شبیه به هم هستن
ایمان توووکل نتیجه همونه راه و روش قانون یکیه اینا رو من تو این فایل بینظیر از نشانم دریافت کردم
مرسی خداجونم که هدایتم کردی و امید و انکیزم بیشتر کردی
هزاااران بار ازت ممنونم استاد عباسمنش رابطه تون با مریم جان روز به روز شادتر و پر از عشق و مودت همچنین رابطتون با پروردگار
دوستتون دارم ایموجی قلب
شکر خدایی که هر لحظه در حال هدایت و حمایت ماست( گام 105)
واقعا جمله ی زیبای استاد را باید با طلا نوشت ،،لازم نیست ما خودمونو با کسی هماهنگ کنیم ماباید روی خودمون کار کنیم جهان، افراد مناسب و هماهنگ با ما رو در مسیرمون وارد میکنه،،وچقدر خودم تلاش های بیهوده ای در این راستا کردم و زور زدم برا نگه داشتن برخی آدمها و زور زدم برا حذف برخی دیگر و چیزی جز افسردگی و غم و ناامیدی و شرک نصیبم نشد چقدر اشک ریختم از رفتن ها و موندن ها امروز بعد از گذشت سالها حتی یک نفر دوست هم ندارم تنهای تنها و با این فایل استاد متوجه شدم من اونقدر از خودم فاصله داشتم و خودمو دوست نداشتم و لایق نمیدونستم که جهان داشت با آمدن و رفتن ها با من حرف میزد و منم ناآگاه و امروز متوجه شدم تمام اون اتفاقات در جهت رشد من و بزرگ شدن من بوده و چقدر به نفعم شده که همه رفتن وگرنه الان نابود و افسرده منتظر مرگ بودم و خدا رو شاکرم بخاطر هدایتهایش بخاطر سایت استاد عزیز و مریم خانم خدا قوت
بنام خدا
سلام
روز 105 سفر …
استاد گلم واقعا نمیدونم چجوری ازت تشکر کنم که خودم رو راضی کنه . جز اینکه میگم من برای این همه اموزه های خوبی که دارم به لطف پروردگارم دریافت میکنم . به لطف و محبت خدای خوبم دارم دریافت میکنم باید تعهد جدی داشته باشم به انجام اونها تا از این طریق از خدای خودم تشکر کنم . واقعا این فایلها عالیه .
چقدر لذت بردم و الان خیلی جدی تر شدم واسه اینکه من باید از درون تغییر کنم و خدا هدایتم کنه به جایی که بتونم در ان برنج بکارم ….
همه چیز از درون هست این جمله این عبارت خیلی به دلم نشست و خیلی بهم لذت داد و من رو برد به فکر اینکه باید این رو خیلی جدی مدام به خودم بگم …
استاد از این فایل خوب ازت سپاسگزارم .
واقعا این دوره ی روز شمار عالیه و خدا خیرتون بده
سلام استاد عزیزم
آخ جون فایل ….
وا ای چقدر خوب شد که فایل گذاشتید و در موردش صحبت کردین ….خیلی خیلی خوشحال شدم ..اینقدر از صحبتاتون لذت میبرم و درکش میکنم که واقعا سعی میکنم همینجوری باشم ینی به طرف مقابلم آزادی بدم که جوری که دوس داره لباس بپوشه و زندگی کنه و هر ساعت هر کجا دوست داره بره ..واقعا من اینجوری شدم …و از وقتی به همسرم توی ذهنم و در واقعیت آزاد گذاشتم …من دارم آزادی بیشتری رو کسب میکنم توی لباس پوشیدن و زمان و مکانی که جهان من رو هدایت میکنه که چه جایی باشم .چون بازتاب افکار و باورهای جدیدم در زندگی واقعی نمایان شده و جهان باورهای جدیدم رو به من داره ثابت میکنه ..ولی قبلا خیلی محدود بودم ..چون تو ذهنم اونو محدود میکردم و زیاد بش گیر میدادم …و اونم به من گیر میداد (برانگیخته میکردم که منو محدود کنه و آزادیم گرفته میشد )..
و من خیلی خیلی خیلی خوشحالم که این قوانین رو درک کردم و دارم ازش لذت میبرم …
واقعا من خیلی تغییر دارم میبینم در زندگیم ..خداایا شکرت برای قوانینت…برای این استاد نازنینی که منو هدایت کردی بهش ..خدا حفظتون کنه…😍😍
تو رو خدا از این فایلها بزارید برامون …همیشه ..زود به زود ..😍😍😍😍😍🙏🙏🙏🙏❤❤❤❤❤
سلام استاد عزیز مریم خانوم دوستان دیگه
استاد راستش من درحال حاضر شاید بشه گفت درحال گذروندن یکی از سختترین تضادای زندگیمم
همیشه مشکل در مسایل عاطفی برای من خیلی بزرگ و زجر اور بود دلیلشم مشخصه مثل روز روشنه عزت نفس پایینم و وابستگی ای ک به افراد پیدا میکردم و دوست نداشتن خودم و لذت نبردن از تنهاییام دلیل اصلی ای که باعث مشکلاتم میشد و من تقصیر اون ادما مینداختم درحالی ک مقصر اصلی خود من بودم
این کامنتو به عنوان ردپایی ازخودم میزازم تا هفته های بعد و ماهای اینده ک دیدمش ببینم همون اتفاقی ک میخاستم برام افتاده و امید بگیرم برای ادامه دادن مسیر و بدونم ک درسته و چ قدر تغییر کردم
من تازگی و چندروزه دارم به صورت جدی تری روی خودم کارمیکنم و دقیقن بعد اون تضاد عاطفی به جای اینکه بشینم بزنم تو سرخودم و خودمو قربانی بگیرم و اون ادمو فوش بدم یا هرکاری ک قبلن میکردم البته نمیگم اینا نیس و نبوده میاد سراغم این احساسات اما زود دیلیتشون میکنم و بیشتر سعیمو میکنم
خیلی به فکر فرو رفتم و به حرفای شما رسیدم ک تو روابطم فقط داره اسم ادما عوض میشه و قیافشون وگرنه از اساس یکسری مشکلات تو هر روابطم هست مثل نادیده گرفته شدن مورد عشق قرار نگرفتن و اررش نداشتن برای طرف و من اینارو پذیرفتم ک تو وجودم دارم و جهان ب وسیله اون ادما فقط درون منو و باورم نسبت به خودمو هربار ثابت کرد با فعل گذشته حرف میزنم چون دگ واقعن خسته شدم ار این مسایل تکراری و مطمعنم و مطمعن شدم ک دگ هرگز این اتفاقات نمیفته چون من تصمیم جدی ای برای تغییر دارم
در حال حاضر اون ادم نسبتن زیاد از صبح تا شب تو فکرم میاد اما نکته مثبتش اینه ک همزمان حسمو خوب میکنم و سعی میکنم با دید مثبتتری قضیه رو ببینم اما هنوزم هس تو فکرم
حتی تصور بودنش با بقیه حالمو بد میکنه و بعضی وقتام چکش میکنم و یکسری فکرای چرت و پرتی ک درموردش تو فکرم میاد
و تهه ذهنم این هست که چرا منو دوست نداشت چرا برای موندنم تلاشی نکرد چرا خوبیامو ندید و منو نخاس و توقعی ک دارم ک باید برای موندنم تلاش میکرد باید منو دوست میداش منک اینقد ویژگیای خوبی دارم و …
و البته اینا همش طبیعیه چون فقط دوسه روز گذشته اما بااینحال تو همین دوسه روز من تغییرات مثبتی داشتم و حتی نشونه هاییم دیدم و نسبت ب قبلم ک یک رابطرو تموم میکردم و اوضاعی ک داشتم و روند فراموشی الان داره بهتر پیش میره براهمینم خودمو سرزنش نمیکنم و به خودم میگم
منک دارم قانونو یاد میگیرم بااستفاده از قانون جواب سوالاتمو درمورد رابطه ای ک داشتم میدم مثلا درمورد اینکه چرا برای موندنم تلاشی نکرد یا چرا اونقد منو دوست نداش و ازاین سوالا میگم ک
ساجده تو فقط و فقط نتیجه باورا و فرکانساتو دیدی تو یکسری باورایی درمورد رابطه داشتی و متعاقبش یکسری فرکانسایی به جهان ارسال کردی و جهانم از طریق این ادما و یاحتی ادمای قبلی نتیجه فرکانساتو بهت برگردوند همین و بس پس دلیلش این نیس ک تو بی ارزشی یا دوست داشتنی نیستی تو فقط باورای غلطی داری چون تو هیچی از بقیه ای ک روابط خوبی دارن کم نداری و حتی بیشتر از هرکسی لیاقت یک رابطه فوق العاده و عاشقانه و وفادارانه رو داری
بعدشم تو خودتو اونجور ک باید هنوز دوست نداری و باارزش نمیدونی و احساس لیاقتت کمه (البته الان دارم روی خودم کارمیکنم و هرروز بهتر میشم) ولی در گذشته ک تو اون روابط قرار گرفتم همچین ویژگیایی داشتم پس چ توقعی بوده ازاون ادما ک منو دوس داشته باشن و بااررش بدونن وقتی خود من اینطور نیستم پس توقعی از ادما نیست
و الانم ک این احساساتو افکارو دارم
شیطان بهم میگ ببین تو تااخر عمرت قراره تو فکر این طرف باشی ببین رفت با یکی دگ دوستت نداش بااون خوشحاله باتو نبود تورو دوس نداش اونو دوس داره وای خیلی فکرای چرتی میاد تو سرم و من یکسر دارم باهاشون میجنگم و بضی وقتا فک میکنم میگم نکنه واقعن نکنه هیچوقت فراموشش نکنم نکنه اون خیلی ادم خوبی بود نکنه بهترین مردی بود ک میتونستم تو زندگیم داشته باشم نکنه از دستش دادم
و بعد باتموم این فکرا یک صدایی تو قلبم میگ
همع اینا میگذره و این ادم یجوری فراموشت میشه ک انگار ن انگار ی زمانی تو زندگیت بوده و فقط درسایی ک از رابطه باهاش گرفتی یادت میمونه و به رشدت کمک میکنه و نتیجه اینوک همین حالاهم دارم میبینم ک این تضاد چقد باعث شده من جدی حرکت کنم برای رسیدن به خواسته هامو و اصن انگار ی جرقه ایو تو وجودم زده خدایا شکرت و من چن مدت بعد ک خیلی دیدم نیس برمیگردم و این کامنتو دوباره میخون م و میبینم ک قلبم درست میگفت و این روزا چقد راحت و زود گذشت و من چقد فرق کردم و این ادم چه قد راحت فراموش شد برای همیشه و اونوقت از تهه دلم میگم خدایا شکرت
سلام عشقای من
دیشب تصمیم گرفتم که شب زود بخوابم و زود بیدار بشم چون اینجوری بعد بیداری حس بهتری دارم
و از طرفی مدت زیادی بود توی ذهنم به استاد میگفتم که کاش مثل سال های قبل فایل از جنس توضیحات که خودتون بیاید صحبت کنید، در مورد قوانین بزارید حتی یک فایل در دو ماه که خدارو شکر درخواستم قبول شده و تحقیق پیدا کرده.
🥰🥰😘😘 عاشقانه
عاشقتونم
عشقولیا
خیلی خوبه این دنیا.
لذت ببرید، حرص نزنید، آروم باشید، ایمان داشته باشید هدایت میشیم، در زمان مناسب در مکان مناسب، کلمات مناسب…
سلام استادعزیزم ومریم جون باعشق
واقعا این فایلتون خیلی عالی بود من همیشه ازاینکه کسی توزندگی آزادی منو بگیره خیلی عذاب میکشم چون اعتقاد دارم انسان موجودی تک سلولی هست وتک به دنیا اومده ومیتونی اونجوری که دوستدارم زندگی کنه وحق انتخاب داره ولی متاسفانه درایران عشق رویکجوری دیگه معنی میکنن برده گی واسارت این یعنی دوست‌داشتن این یعنی غیرت مزخرف مردانگی ویا زنانگی به نظر معنی عشق اینه عشقت بزاری اون جوری که دوستنداره زندگی کنه بخاطر همین طلاق زیاد شده دردنیا چون عشقو برعکس معناکردن عشق درایران یعنی آدم آهنی شخصی باشی که باهش زندگی میکنی وبعدازیک مدت آدم آهنی خسته میشه به راهای بدی کشیده میشه بعدمیگن زن زندگی نبود یامرد هوس با زبودمن همیشه ازبچگی دوستداشتم زن وشوهررفیق باشن باهم به نظرها وخواستهای هم احترام بزارین ولی متاسفانه اینجوری نشود ولی با دیدن این فایل باورکردم که چنین رابطه هست ومیشود داشت به کمک الله مهربان من میخوام این نوع رابطه داشته باشم باهرکسی که خداوند برام من میخوام وظایف من تغییردادن وهماهنگ شدن با خود واقعی خودم هستم استاد به زودی میام میبینمتون چون شما الگوی من هستین موفق شدم به لطف خدا کتاب‌های که توسایت هست بخرم وبخونم واحساساتم راعالی نگه دارم تا خداوند منوهدایت کنه من میتونم چون می‌شود دوستدارم استادعزیزم عاشقتم مردخدا🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰سمیه نظامی ازمشهد
بنام الله یکتا
صد و پنجمین روز شمار تحول زندگیم رو دارم رد پا میذارم
و چقدر زیبا که به این فایل هدایت شدم
چیزی که الان خیلی احتیاج داشتم
من قبلا همش دنبال تغییر شوهرم بودم و متاسفانه هرروز تضادها بیشتر میشد از وقتی با قوانین آشنا شدم تعصبم رو روی نام شخص عاطفیم کنار گذاشتم،رابطم رو برای خودم تجسم کردم،من خیلی خوب میتونم تجسم کنم وقتی رابطه ی عاطفی دلخواهم رو تجسم میکنم یجوری لذت میبرم انگار واقعا الان توی اون جو هستم،شجاعت مریم جان خیلی قابل تحسینه ،من مدتها خواستم بر ترسم از تاریکی غلبه کنم اما هنوزم موفق نشده ام،مورد دیگه ای که فرمودید نگرانی است،چیزی که من قبلا خیلی برام پررنگ بود همش دوست داشتم کسی نگرانم باشه یا من نگران عشقم باشم و این رو گزینه ای از خصوصیات عاشقان میدونستم،اما الان دیگه نگران نیستم،چون بشدت بخدا اعتماد دارم و آرامش دارم،میدونم خداوند نگهدار من و عزیزانم است،خوش بحال مریم جان که اینقدر مدارشون بالاست که شخص عاطفی شماست،منکه در مداری بسیار پایین تر از ایشون هستم آرامش لذت بخشی رو تجربه میکنم که خیلی حالم و خوب میکنه،شما گفتید توکل یعنی خداوند حواسش به همه چی هست،من دقیقا تو این زمان به توکل رسیدم،من تو روابطم بخدا توکل کردم و دیگه نگران نیستم البته که وسوسه های شیطان ذهن هم هست،من خیلی زیاد به آزادی طرف مقابلم احترام میذارم و به همون اندازه هم خواهان آزادی خودم هستم،اما بزرگترین خواسته ی من پاکی و وفاداری شخص مقابلمه،چون من خودم خیلی زیاد وفا و تعهد و پاکی در روابط برام مهمه،تا قبل از کار کردن روی خودم آزادیهای طرف مقابلم رو محدود میکردم فلط بخاطر اینکه طرفم رو مجبور به وفا و پاکی کنم،اما بدتر میشد هرچی کنترل میکردم بدتر میشد و کار بجایی رسید که در عین محدودیت باز هم خیانت دیدم،چون اول اینکه به ناخواسته توجه میکردم و دوم اینکه میخواستم چیزی خارج از خودم رو کنترل کنم،اما از یه موقعی به بعد فقط گفتم من بخدا اعتماد دارم و شوهرم رو رها کردم،(رها از نظر ذهنی)و به خداوند گفتم که خدایا تو گفتی که الطیبون للطیبات،پس من رها میکنم و این مرد رو تا زمانی در زندگی من نگهدار که پاک باشه،من به این قانون جهان اعتماد کردم و شخص عاطفی خودم رو آزادو رها گذاشتم چون من نمیخوام تو زمینی که کویره عمرم و هدر بدم،نمیخوام یه کویر رو نگه دارم و بزور توش برنج بکارم،من تمام سعیم رو میکنم که آدم مناسبی باشم تا آدم مناسب هم تو زندگیم بیاد،دیگه تعصب روی بزور نگهداشتن روابطم با شخص خاصی ندارم،قبلا خیلی زیاد گوشی کک میکردم و رفت و آمدهاشو چک میکردم،اما بعد از کار کردن روی عزت نفسم دیگه این کار رو نکردم
مردان پاک برای زنان پاک و مردان ناپاک برای زنان ناپاک
خدایا عاشقتم که اینقدر زیبا جهان رو خلق کردی
استاد جانم و مریم جانم و دوستان گلم دوستون دارم
چقدر این فایل به موقع بود و چقدر مخصوص من گفته شده بود.. خدایا شکرت که منو به هر طریقی هدایت میکنی.. واسه این همه آگاهی ممنونم
چقدر مطالب عالی و مفیدی از این فایل یادگرفتم که چه اشتباهی دارم و باید اصلاح کنم
وای خدایا شکررررت که ذهنمو باز کردی که چشممو باز کردی
.
.
تو قرار نیست کسی رو اصلاح کنی و اصلا نمیتونی اینکارو بکنی… اینکه تو بخوای شخص رو تغییر بدی بزرگترین اشتباه تو هست… تو توانایی تغییر دیگران رو نداری حتی اگه همسرت باشه..
اینکه تو بخوای یک نفر واحد رو مشخص کنی دست کائنات رو میبندی و اجازه نمیدی که فرد درست وارد زندگیت بشه.. فقط نیاز به این هست که خصوصیاتی رو که میخوای همسرت داشته باشه رو مشخص کنی و بزاری کائنات کارشو بکنه شاید کائنات فرد خیلی بهتری بهت معرفی کنه اینکه تو شخص رو مشخص میکنی با ایمان توکل و هدایتت منافات داره
نگران بقیه بودن تورو ضعیف میکنه
نه کسی قراره نگران تو باشه نه تو نگران بقیه باشی.. نگرانی از وابستگی و خلأ عاطفی نشأت میگیره
تو اگه بدونی چه ویژگی هایی رو میخوای و باورت رو درست کنی و دست کائنات رو باز بزاری بهترین انتخاب واست میشه که اصلا نیازی به تغییرش نداری و تمام و کمال همونی هست که تو میخواستی… ویژگی هات رو انتخاب کن و بخواه
توکل یعنی خدا حواسش به همه چیز هست و نیاز به نگرانی نیست نگرانی با توکل یه جا نمیتونه باشه
رابطه باید طوری باشه که دوطرف تا وقتی که باهم هستن از بودن هم لذت ببرند دو طرف که موحد باشن دیگه وابستگی وجود نداره و هرطرف در کمال استقلال و آزادی زندگی میکنند چه باهم باشند چه نباشند از زندگیشون لذت میبرند
همینجوری که واااقعا هستی در رابطه هم همینجوری باش پنهان کردن یعنی اعتماد به نفس نداری.. پنهان کردن یعنی ترس از دست دادن داری و وابستگی… پنهان کردن باعث میشه نگران باشی همیشه و این فرکانس خیلی بدی خواهد بود که مطمئنا نتایج خوبی نخواهد داشت..
تو هر زمینه ای بهترین رو بخواه چه روابط چه هر زمینه ی دیگه ای در زندگی.. بهترین خواستن تورو بزرگتر میکنه.. پس از استاندارد هات کوتاه نیا
زندگی یه فرصت کوتاه هست که بهمون داده شده پس به بهترین شکل ازش استفاده کنیم و از لحظه به لحظه اش لذت ببر و خودتو محدود نکن
نه تو برده ای و نه کسی برده ی تو خواهد بود و اسم محدودیت هارو عشق نزاریم و اسم نگرانی هم عشق نخواهد بود و این از کمبود توکل و ایمان میاد
اجازه بده جهان کارشو انجام بده و نچسب به یک شخص خاص و مولفه رو ثابت نکن… اگه به خدا بسپاری و آدم مناسبی باشی خداوند آدم مناسب رو واست میاره
اینکه بخوای تو بیابون برنج بکاری فقط خودتو اذیت کردی و هیچ نتیجه ای عایدت نمیشه.. فقط کافیه تو برداشت برنج رو از خدا بخوای خدا خودش زمین مناسب رو برات اماده میکنه
خدایا من به هدایت تو ایمان دارم.. من رو به عمل کردن به هدایتت ثابت قدم کن.. الهی آمین
سلام استاد ممنون واسه فایلهای خوبی که به رایگان در اختیار همه میزارید.
اول اینکه عجب منظره زیبایی خیلی رویایی بود.دوم اینکه من از وقتی قرنطینه شروع شد تو ایران با شما آشنا شدم و سعی کردم هر روز یکی از فایلهای رایگان رو از اول گوش کنم و البته الان دوره عزت نفس رو تهیه کردم و دارم گوش میدم.بعد از گوش کردن به تعلیمات شما خیلی عوض شدم مخصوصا در مورد نگرانی و توکل به خدا .خب داستان اینه که ما یه خانواده ۴ نفره هستیم که برادرم خارج از ایران بود و مادرم ۱۲ سال فوت کردن و من همیشه به خاطر اینکه پدر تنها نباشه و نگرانی بابت اینکه خدای ناکرده اتفاقی واسه ایشون بیوفته هیچ وقت به مهاجرت فکر نکردم و هیچ تلاشی واسه رفتن نکردم.اما سال پیش برادرم تو خارج از کشور فوت کرد و بعد از فوتش دخترش به دنیا اومد خیلی روزهای سختی بود و من همه ش نگران بچه بودم که چی میخواد بشه چجوری بزرگ میشه اخه چرا باید پدر بالا سرش نباشه همیشه به این چیزا فکر میکردم و هیچ راه حلی هم نبود جز صبر و گذر زمان و اینکه همسر برادرم و خانواده ش هم از نظر مالی یه کمی ضعیف هستن.و خب خدا خواست خاله من که خیلی هم ثروتمند هست قبول کرد که اونارو پیش خودش نگه داره ولی بعد از چند ماه مادر بچه تصمیم گرفت با بچه برگرده پیش خانواده ش و باز نگرانی من شروع شد ولی اونموقع دیگه یاد گرفته بودم که توکل کنم به خدا ،خدا خودش حواسش به اون بچه و مادرش هست و خب این اوضاع قرنطینه پیش اومد و اونا موندگار شدن خونه خاله فعلا از اون به بعدش هم میدونم که خدا بهترین هارو واسه اون بچه رقم میزنه و اینکه جدیدا یه تصمیم مهم گرفتم اونم مهاجرت گفته بودم که همیشه از تنهایی پدر می ترسیدم و نگرانش بودم ولی الان تصمیم قطعی گرفتم به مهاجرت و توکل میکنم به خدا و میدونم که مثل همیشه حواسش به همه چیز هست و به قول خودتون تو دوره عزت نفس منتظر نیستم که آخر راه رو ببینم شروع کردم به حرکت تو پروسه مهاجرت و امید دارم که خدایی مهربون تو مسیر همه چیزو بهم نشون میده و منو به بهترین جا هدایت میکنه.
در مورد رابطه هم آره دقیقا منم این تجربه رو داشتم از چک کردن گوشی و … حتی گوشی منو حک کرده بود و به همه اکانت هام در صفحات مجازی دسترسی داشت حتی به پیامک و تماس های تلفنی و خب هیچ چیزی توشون پیدا نکرده بود و منو به خاطر روابط قدیمم که هنوز خودش اصلا تو زندگی من نبود منو بازخواست میکرد و خیلی جالب بود که اینو حق خودش می دونست که گوشی منو چک میکرد و به جای اینکه من شاکی بشم از این کارش که بدون اجازه هک کرده بود اون شاکی از من اونم به خاطر روابطم تو گذشته که تموم شده بود.و الان همیشه از خدا رابطه ای پر احترام و اعتماد میخوام.🌹🌹🌹