اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
با عرض سلام خدمت استادعزیز، خانوم شایسته مهربان و دوستان گرامی.
استاد،وقتی داستان ادم و حوا در قران رو مطالعه میکنیم و اون روشی که شیطان استفاده کرد متوجه میشیم که برای سرنگون کردن تمام انسان ها از یک الگو خاص استفاده میکنه.
شیطان گفت: خدا برای این گفته از این درخت نخورید که به عمر جاودان نرسید یا فرشته نشید.
این حرف باعث میشه انسان به خدا بی اعتماد بشه و خدارو یک فرد ظالم و زورگو ببینه که میخواد لذت بزرگی رو از انسان بگیره و بدبختش کنه.
صحبت های شما باعث شد اگاهی هایی بهم القا بشه، بنده وقتی میرفتم قبرستون اعماق وجودم غمگین میشد، که متوجه شدم شیطان داره از همین الگو استفاده میکنه، میگه ببین افرادی که مردن خدا لذت بزرگی رو ازشون دریغ کرده و اینجا اسیر شدن و….
و وقتی کامنت دوستمون رو خوندین مجدد همین الگو تکرار شده، که چه فایده وقتی نتونی از دست آوردت استفاده کنی و بمیری، که همین جمله باوریو شکل میده که انسان به خدا بی اعتماد و ناسپاس بشه و سرکش
یا اینکه خدا برای این گفته فلان عمل رو انجام نده که لذت بزرگی رو ازت بگیره و اذیتت کنه. مثلا(روابط نامشروع،ربا و…)
این مسئله بنده رو به فکر فرو برد، که انسان با این همه ادعا و منم منم مثل یه بچه 5 ساله به راحتی فریب شیطانو میخوره واز یک سوراخ چندین بارگزیده میشه و سرمایه وجود خودشو به باد فنا میده.
ریشه تمام بدبختی های انسان در شرکه وقتی درخت شرک رشد کرد شاخو برگاش میشن گناهان متعدد، بنده از وقتی در این مسیر قرار گرفتم متوجه شدم مجموع چندین ترمز و مقاومت ذهنی به یک باور شرک الود ختم میشه.
ممنونم از شما استاد عزیز بابت تمام زحماتتون و دوستان گرامی که حوصله به خرج دادن و کامنت بنده رو مطالعه کردن.
انشاالله همه ی ما در این مسیر نورانی ثابت قدم و استوار باشیم و همین جمع رو در بهشت تشکیل بدیم.
وقتی دنیا رو به صورت یک مهمونی ببینیم ازش بهتر استفاده می کنیم
دنیا گذراست
دنیا را وقتی گذرا ببینیم بهتر زندگی می کنیم
راحت تر می بخشیم
با دیگران بهتر برخورد می کنیم و همچنین با خودمون
پس بیاییم
شکرگزاری کنیم از لحظه ی حال مون
از همین لحظه ای که با قوانین آشنا شدیم شکر گزاری کنیم که بسیار و بی نهایت افرادی هستند که در حسرت داشته های ما هستند ولی در مدار دریافتی ما نیستند و ما هم کاری نمی تونیم براشون بکنیم
بسیار ممنون از صحبت های شما ، من خودم همیشه از مرگ میترسم چون به یاد گناهانم میفتم گرچه که میدانم خدای بزرگ توبه پذیر است و بسیار بخشنده ولی متاسفانه من دید کدچک و حقیری نسبت به عظمت او دارم که البته سعی میکنم ان را تغییر دهم و باورم را قویتر کنم تا بزرگی و عظمتش به من بیشتر ارامش دهد . از این که نظرات را میخوانید خیلی خوشحالم . البته در فایل اعتماد به نفس شما خیلی زیبا در باره وجدان و احساس گناه صحبت کرده اید و باعث شدید احساس گناهم نسبت به دیگران کمتر شود بخصوص که فهمیدم من هیچ تاثیری در سرنوشت و زندگی دیگران ندارم و به این طریق فهمیدم هر کس خود زندگیش را ساخته و ما در سرنوشت بد ان ها دخیل نبوده و نیستیم.
بسیار سپاسگزارم که باورهای زیباتون را با ما به اشتراک میزارید، خیلی خوشحالم که کامنت ها ما را می خونید،
خیلی دوست داشتم این سخنان امیرالمومنین را در جمع شما به اشتراک بگذارم،
آگاه باشید اى بندگان خدا! پرهیزکاران از دنیای زودگذر به سلامت گذشتند و آخرت جاودانه را گرفتند. با مردم دنیا در دنیاشان شریک گشتند، اما مردم دنیا در آخرت آنها شرکت نکردند، پرهیزکاران در بهترین خانه های دنیا سکونت دارند بهترین خوراک های دنیا را خوردند و همان لذت های را چشیدند که دنیاداران چشیده بودند و از دنیا بهره گرفتند آن گونه که سرکشان و متکبران دنیا بهره مند بودند سپس از این جهان با زاد و توشه ی فراوان و تجارتی پر سود به سوی آخرت شتافتند . امام علی(ع)- نامه 27 نهج البلاغه
افرادی که قوانین خداوند را بشناسند، باور کنند و به آنها عمل کنند، در این دنیا و دنیای پس از مرگ خوشبخت و سعادتمند خواهند بود. با گوش دادن به صحبت های شما، نگاه و فهم متفاوت و به نظر خودم مناسب تری نسبت به قرآن و احادیث پیدا کردم،
استاد عزیز لذتی را که با کسب آگاهی در زندگیم تجربه میکنم، مدیون راهنمایی شما میدونم، شما که دستی از دستان خداوند هستید.
استاد در مورد موضع گریه کردن برای امامان اگر اجازه دهید باور خودم را اعلان کنم:
همانطور که شما در صحبتهایتان فرمودید که وقتی با قرآن آشنا شده بودید و شبها تا دیر وقت قرآن قرائت می کردید و معانی آن را با دقت متوجه شده و اشک شوق می ریختید و پس از آن احساس آرامش و راحتی در وجودتان شکوفا می شد. من نیز نسبت به مجالس سوگواری ائمه اطهار علیهم السلام نیز همین باور را دارم چون با حضور در مجالس امام حسین علیه السلام و سایر امامان معصوم علیهم السلام احساس آرامش و شور و شعف و شادمانی درونی بهم دست می دهد و باور من این است که ائمه اطهار همانند رسولان خداوند تمام اعمال و کردارشان مورد رضای خداوند است و هیچ عملی را طبق هوای نفس خود (خارج از رضای پروردگار) عمل نمی کنند و خداوند نیز در واقعه عاشورا امام حسین علیه السلام را مخیل کرد دو راه هست (زندگانی دنیا یا شهادت) و انتخاب با توست و لذا امام حسین علیه السلام راه شهادت را انتخاب کرد و مسیری را انتخاب کرد که در بارگاه خداوند با شهادت خویش توانست بالاترین رتبه و سرعت رسیدن را برای هدایت انسانها و آشنایی مردم جهان به سمت خداشناسی و وحدانیت پروردگار به همراه داشته باشد.
لذا توانست بی نهایت انسانهایی را به راه راست هدایت کند و خداوند متعال نیز حساب خاصی را برای خون به ناحق ریخته شده فرزند رسول خدا اختصاص داده و همانگونه که در تاریخ بشریت ثبت شده و هست و ادامه نیز دارد کسانی که از طریق راه امام حسین علیه السلام راه عبودیت رب را رفته اند خیلی سریع تر و با اخلاص و سریع تر از دیگران به پرستش خداوند متعال نائل شده اند.
و این نیز همان قانون جذب است که انسان وقتی در آرامش قرار می گیرد به سمت خداوند و دین حقیقی پروردگار هم مسیر می شود. و از این آرامش من در مجالس امام حسین علیه السلام خیلی خیلی زیاد بهره ها برده ام و نتایج فوق العاده ای را بدست آورده ام و این نیست همان هم مسیر شدن انسان در راه خداوند متعال.
لذا اگر انسان با شرکت در این مجالس احساس آرامش پیدا می کند. چرا استفاده نکند!؟
همانطوری که انسان با خواندن قرآن و درک معانی آن اشک در چشمانش جمع شده و از سر شوق گریه می کند پس از آن چقدر احساس آرامش بهش دست می دهد!! آیا این را باید مذمت کرد؟
بله من یقین دارم که امام حسین علیه السلام با شهادت خود بالاترین رتبه را در عالم ملکوت به خود اختصاص داده و با خدای خویش نهایت عشق بازی را به حد کمال رسانده است و نهایت ایمان خلوص اوست که من پس از شرکت در مجالس و همرنگ کردن خودم با او به احساس خوب می رسم و رشد می کنم همانطور یکه قانون اینگونه عمل می کند.
امیدوارم که همه دوستان عزیزم در آرامش و عزت وافر و سربلندی بی حد در رفاه و آسایش هم در این دنیا و هم در سرای آخرت در شادی باشند
ممنونم ، خیییلی عالی بود ، خیلی باعث فکر و تعمل بود این فایل و نشونه های جالبی برای من بود نسبت به افکار چند ماه تا الان من در مورد یه سری از افکار و یا اخلاق ها و رفتارها
پیشرفت خودم را هر روز دارم احساس میکنم در همه امور ، و خیلی لذت بخشه !!!
ما مانند کسی هستیم که ناخواسته به یک مهمانی فوق العاده دعوت شده است.
دعوت شدن ما به این مهمانی شاید دست خودمان نبوده است ولی از لحظه ای که وارد آن شده ایم دیگه همه چیز دست خودمان است.
ما تصمیم میگیرم که از مهمانی خوب خداوند لذت ببریم یا این که گوشه ای بشینیم و با حسرت به دیگرانی نگاه کنیم که دارند از مهمانی نهایت لذت را میبرند. شاد هستند، میرقصند و …..
خداوندی که این مهمانی را ترتیب داده است یک سری قواعد ساده در نظر گرفته است که در صورت رعایت این قوانین و قواعد توسط مهمان ها باعث خواهد شد که بهترین مهمانی ممکن را تجربه نمایند.
دنیایی که در آن به دنیا آمده ایم و در آن زندگی میکنیم، دقیقا همین مهمانی هست.
ما نه تاریخ ورودمان به این مهمانی را میدانیم و نه تاریخ خروجمان.
تنها وظیفه ما لذت بردن از این محبت هست تا زمانی که مهمانی برای ما به اتمام برسد.
پس باید شاد بود، رقصید، مهربونی کرد، از روابط با دیگر مهمانان لذت برد، از غذا ها و خوراکی ها نهایت استفاده را کرد تا وقتی که به ما گفتند که مهمانی به پایان رسیده است، در حسرت فرصت ها و موقعیت های از دست رفته نباشیم. و خیالمان از بابت این که نهایت لذت و استفاده از این موقعیت را نموده ایم راحت باشد.
از خداوند سپاسگذارم که من را با قوانین جهان آشنا کرد. هر لحظه از زندگیم را که با این قوانین سپری میکنم، بیشتر به عدالت تمام و کمال خداوند پی میبرم.
از زمانی که با قوانین الهی آشنا شده و سعی کردم از آن ها در لحظه لحظه زندگیم استفاده کنم، آرامش وصف ناپذیری تمام ابعاد زندگیم را فرا گرفته.آرامشی که باعث شده نگاه مثبت و بدون ترسی به زمان خروجم از این مهمانی داشته باشم.
از خداوند مهربان نهایت شادی، سلامتی و ثروت را برای مهمانان حاضر در این مهمانی خواستارم.
امروز اولین کامنت ام (بعد از یک سال عضویت)رو می نوستم یعنی بهترین روز زندگی من هستش.بخاطر گوش دادن به این فایل.
یاد فیلم طعم گیلاس افتادم .کار آقای کیارستمی عزیز،
در افسانه های شرق و ژاپن داستانی هست که فردی در طبیعت مشغول راه رفتن بود،ناگهان، از سمتی یک حیوان درنده به سمتش هجوم میاره.اون آدم می خواد فرار کنه ولی یک حیوان درنده دیگر نیز از سمت مقابل به طرفش هجوم می آره.در اون لحظه مرگ او حتمی بوده،پس به اطراف نگاه می کنه و درخت گیلاس با میوه های زیباش رو می بینه و شروع می کنه به خوردن گیلاس(فیلم بر اساس این افسانه ساخته شده).این داستان رو الان به خوبی با شنیدن این فایل لمس می کنم.
فکر می کنم اندک زمان زندگی مادی و فیزیکی ما انسان ها ازرشمند است،اما این ارزشمندی در قالب روح معنوی مان معنا دارد.با این دید گاه خواسته های فیزیکی تعریفی ساده تر از آن دارند که نتوانیم به آن برسیم.باید لذت برد از تک تک زمان های کوتاه زندگی و باید بیشتر و بیشتر درخواست کرد از دنیایی که پر از فراوانی است.
مرگ فیزیکی پایان روح بی پایان ما موجودات زیبا نیست.
به نام خدا
با عرض سلام خدمت استادعزیز، خانوم شایسته مهربان و دوستان گرامی.
استاد،وقتی داستان ادم و حوا در قران رو مطالعه میکنیم و اون روشی که شیطان استفاده کرد متوجه میشیم که برای سرنگون کردن تمام انسان ها از یک الگو خاص استفاده میکنه.
شیطان گفت: خدا برای این گفته از این درخت نخورید که به عمر جاودان نرسید یا فرشته نشید.
این حرف باعث میشه انسان به خدا بی اعتماد بشه و خدارو یک فرد ظالم و زورگو ببینه که میخواد لذت بزرگی رو از انسان بگیره و بدبختش کنه.
صحبت های شما باعث شد اگاهی هایی بهم القا بشه، بنده وقتی میرفتم قبرستون اعماق وجودم غمگین میشد، که متوجه شدم شیطان داره از همین الگو استفاده میکنه، میگه ببین افرادی که مردن خدا لذت بزرگی رو ازشون دریغ کرده و اینجا اسیر شدن و….
و وقتی کامنت دوستمون رو خوندین مجدد همین الگو تکرار شده، که چه فایده وقتی نتونی از دست آوردت استفاده کنی و بمیری، که همین جمله باوریو شکل میده که انسان به خدا بی اعتماد و ناسپاس بشه و سرکش
یا اینکه خدا برای این گفته فلان عمل رو انجام نده که لذت بزرگی رو ازت بگیره و اذیتت کنه. مثلا(روابط نامشروع،ربا و…)
این مسئله بنده رو به فکر فرو برد، که انسان با این همه ادعا و منم منم مثل یه بچه 5 ساله به راحتی فریب شیطانو میخوره واز یک سوراخ چندین بارگزیده میشه و سرمایه وجود خودشو به باد فنا میده.
ریشه تمام بدبختی های انسان در شرکه وقتی درخت شرک رشد کرد شاخو برگاش میشن گناهان متعدد، بنده از وقتی در این مسیر قرار گرفتم متوجه شدم مجموع چندین ترمز و مقاومت ذهنی به یک باور شرک الود ختم میشه.
ممنونم از شما استاد عزیز بابت تمام زحماتتون و دوستان گرامی که حوصله به خرج دادن و کامنت بنده رو مطالعه کردن.
انشاالله همه ی ما در این مسیر نورانی ثابت قدم و استوار باشیم و همین جمع رو در بهشت تشکیل بدیم.
وقتی دنیا رو به صورت یک مهمونی ببینیم ازش بهتر استفاده می کنیم
دنیا گذراست
دنیا را وقتی گذرا ببینیم بهتر زندگی می کنیم
راحت تر می بخشیم
با دیگران بهتر برخورد می کنیم و همچنین با خودمون
پس بیاییم
شکرگزاری کنیم از لحظه ی حال مون
از همین لحظه ای که با قوانین آشنا شدیم شکر گزاری کنیم که بسیار و بی نهایت افرادی هستند که در حسرت داشته های ما هستند ولی در مدار دریافتی ما نیستند و ما هم کاری نمی تونیم براشون بکنیم
برقرار باشید و پایدار
با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوب و صمیمی
بسیار ممنون از صحبت های شما ، من خودم همیشه از مرگ میترسم چون به یاد گناهانم میفتم گرچه که میدانم خدای بزرگ توبه پذیر است و بسیار بخشنده ولی متاسفانه من دید کدچک و حقیری نسبت به عظمت او دارم که البته سعی میکنم ان را تغییر دهم و باورم را قویتر کنم تا بزرگی و عظمتش به من بیشتر ارامش دهد . از این که نظرات را میخوانید خیلی خوشحالم . البته در فایل اعتماد به نفس شما خیلی زیبا در باره وجدان و احساس گناه صحبت کرده اید و باعث شدید احساس گناهم نسبت به دیگران کمتر شود بخصوص که فهمیدم من هیچ تاثیری در سرنوشت و زندگی دیگران ندارم و به این طریق فهمیدم هر کس خود زندگیش را ساخته و ما در سرنوشت بد ان ها دخیل نبوده و نیستیم.
سلام استاد عزیز،
بسیار سپاسگزارم که باورهای زیباتون را با ما به اشتراک میزارید، خیلی خوشحالم که کامنت ها ما را می خونید،
خیلی دوست داشتم این سخنان امیرالمومنین را در جمع شما به اشتراک بگذارم،
آگاه باشید اى بندگان خدا! پرهیزکاران از دنیای زودگذر به سلامت گذشتند و آخرت جاودانه را گرفتند. با مردم دنیا در دنیاشان شریک گشتند، اما مردم دنیا در آخرت آنها شرکت نکردند، پرهیزکاران در بهترین خانه های دنیا سکونت دارند بهترین خوراک های دنیا را خوردند و همان لذت های را چشیدند که دنیاداران چشیده بودند و از دنیا بهره گرفتند آن گونه که سرکشان و متکبران دنیا بهره مند بودند سپس از این جهان با زاد و توشه ی فراوان و تجارتی پر سود به سوی آخرت شتافتند . امام علی(ع)- نامه 27 نهج البلاغه
افرادی که قوانین خداوند را بشناسند، باور کنند و به آنها عمل کنند، در این دنیا و دنیای پس از مرگ خوشبخت و سعادتمند خواهند بود. با گوش دادن به صحبت های شما، نگاه و فهم متفاوت و به نظر خودم مناسب تری نسبت به قرآن و احادیث پیدا کردم،
استاد عزیز لذتی را که با کسب آگاهی در زندگیم تجربه میکنم، مدیون راهنمایی شما میدونم، شما که دستی از دستان خداوند هستید.
آفرین به اینهمه باورهای قدرتمند و زیبا
سلام بر استاد عزیزم
خیلی خیلی دوستت دارم
استاد در مورد موضع گریه کردن برای امامان اگر اجازه دهید باور خودم را اعلان کنم:
همانطور که شما در صحبتهایتان فرمودید که وقتی با قرآن آشنا شده بودید و شبها تا دیر وقت قرآن قرائت می کردید و معانی آن را با دقت متوجه شده و اشک شوق می ریختید و پس از آن احساس آرامش و راحتی در وجودتان شکوفا می شد. من نیز نسبت به مجالس سوگواری ائمه اطهار علیهم السلام نیز همین باور را دارم چون با حضور در مجالس امام حسین علیه السلام و سایر امامان معصوم علیهم السلام احساس آرامش و شور و شعف و شادمانی درونی بهم دست می دهد و باور من این است که ائمه اطهار همانند رسولان خداوند تمام اعمال و کردارشان مورد رضای خداوند است و هیچ عملی را طبق هوای نفس خود (خارج از رضای پروردگار) عمل نمی کنند و خداوند نیز در واقعه عاشورا امام حسین علیه السلام را مخیل کرد دو راه هست (زندگانی دنیا یا شهادت) و انتخاب با توست و لذا امام حسین علیه السلام راه شهادت را انتخاب کرد و مسیری را انتخاب کرد که در بارگاه خداوند با شهادت خویش توانست بالاترین رتبه و سرعت رسیدن را برای هدایت انسانها و آشنایی مردم جهان به سمت خداشناسی و وحدانیت پروردگار به همراه داشته باشد.
لذا توانست بی نهایت انسانهایی را به راه راست هدایت کند و خداوند متعال نیز حساب خاصی را برای خون به ناحق ریخته شده فرزند رسول خدا اختصاص داده و همانگونه که در تاریخ بشریت ثبت شده و هست و ادامه نیز دارد کسانی که از طریق راه امام حسین علیه السلام راه عبودیت رب را رفته اند خیلی سریع تر و با اخلاص و سریع تر از دیگران به پرستش خداوند متعال نائل شده اند.
و این نیز همان قانون جذب است که انسان وقتی در آرامش قرار می گیرد به سمت خداوند و دین حقیقی پروردگار هم مسیر می شود. و از این آرامش من در مجالس امام حسین علیه السلام خیلی خیلی زیاد بهره ها برده ام و نتایج فوق العاده ای را بدست آورده ام و این نیست همان هم مسیر شدن انسان در راه خداوند متعال.
لذا اگر انسان با شرکت در این مجالس احساس آرامش پیدا می کند. چرا استفاده نکند!؟
همانطوری که انسان با خواندن قرآن و درک معانی آن اشک در چشمانش جمع شده و از سر شوق گریه می کند پس از آن چقدر احساس آرامش بهش دست می دهد!! آیا این را باید مذمت کرد؟
بله من یقین دارم که امام حسین علیه السلام با شهادت خود بالاترین رتبه را در عالم ملکوت به خود اختصاص داده و با خدای خویش نهایت عشق بازی را به حد کمال رسانده است و نهایت ایمان خلوص اوست که من پس از شرکت در مجالس و همرنگ کردن خودم با او به احساس خوب می رسم و رشد می کنم همانطور یکه قانون اینگونه عمل می کند.
امیدوارم که همه دوستان عزیزم در آرامش و عزت وافر و سربلندی بی حد در رفاه و آسایش هم در این دنیا و هم در سرای آخرت در شادی باشند
بازم میگم استاد خیلی دوستت دارم
همیشه نامت گرامی باد
ارادتمند تک تک عزیزان گروه عباس منش
سلاااااام استاد
ممنونم ، خیییلی عالی بود ، خیلی باعث فکر و تعمل بود این فایل و نشونه های جالبی برای من بود نسبت به افکار چند ماه تا الان من در مورد یه سری از افکار و یا اخلاق ها و رفتارها
پیشرفت خودم را هر روز دارم احساس میکنم در همه امور ، و خیلی لذت بخشه !!!
بازم تشکر ، در پناه حق
رسول زمان شما هستید.
خوشا به حال و جایگاهی که رسیدی استادم.
هرچی بیشتر پیش می ره، بیشتر شکرگزار می شم که مدرام به مدار شما نزدیک شد
سلام استاد عزیزم.
گفته های شما با درون من کاملا هماهنگه.
اما سوالی که برام پیش اومده این میزان تشویق بزرگان دینی مخصوصا ایت الله بهجت و ایت الله قاضی به خوندن زیارت و اشک ریختن برای حضرت سید الشهدا اه.
آیا این گونه است که این عزیزان این باورها رو داشتن و به این مسیر هدایت شدن و نتیجه این باورهاشون رو دارن می گیرن؟!
یعنی این ناراحتی باعث وقوع اتفاقات نامناسب به صورت ناخواسته در زندگی شون می شده درسته؟
خیلی ممنون از استاد و دوستان بی نظیرم…
به نام خالق جهان هستی…
ما مانند کسی هستیم که ناخواسته به یک مهمانی فوق العاده دعوت شده است.
دعوت شدن ما به این مهمانی شاید دست خودمان نبوده است ولی از لحظه ای که وارد آن شده ایم دیگه همه چیز دست خودمان است.
ما تصمیم میگیرم که از مهمانی خوب خداوند لذت ببریم یا این که گوشه ای بشینیم و با حسرت به دیگرانی نگاه کنیم که دارند از مهمانی نهایت لذت را میبرند. شاد هستند، میرقصند و …..
خداوندی که این مهمانی را ترتیب داده است یک سری قواعد ساده در نظر گرفته است که در صورت رعایت این قوانین و قواعد توسط مهمان ها باعث خواهد شد که بهترین مهمانی ممکن را تجربه نمایند.
دنیایی که در آن به دنیا آمده ایم و در آن زندگی میکنیم، دقیقا همین مهمانی هست.
ما نه تاریخ ورودمان به این مهمانی را میدانیم و نه تاریخ خروجمان.
تنها وظیفه ما لذت بردن از این محبت هست تا زمانی که مهمانی برای ما به اتمام برسد.
پس باید شاد بود، رقصید، مهربونی کرد، از روابط با دیگر مهمانان لذت برد، از غذا ها و خوراکی ها نهایت استفاده را کرد تا وقتی که به ما گفتند که مهمانی به پایان رسیده است، در حسرت فرصت ها و موقعیت های از دست رفته نباشیم. و خیالمان از بابت این که نهایت لذت و استفاده از این موقعیت را نموده ایم راحت باشد.
از خداوند سپاسگذارم که من را با قوانین جهان آشنا کرد. هر لحظه از زندگیم را که با این قوانین سپری میکنم، بیشتر به عدالت تمام و کمال خداوند پی میبرم.
از زمانی که با قوانین الهی آشنا شده و سعی کردم از آن ها در لحظه لحظه زندگیم استفاده کنم، آرامش وصف ناپذیری تمام ابعاد زندگیم را فرا گرفته.آرامشی که باعث شده نگاه مثبت و بدون ترسی به زمان خروجم از این مهمانی داشته باشم.
از خداوند مهربان نهایت شادی، سلامتی و ثروت را برای مهمانان حاضر در این مهمانی خواستارم.
به نام خداوند مهربان.
سلام بر دوستان عزیز و استاد عزیز عباسمنش.
امروز اولین کامنت ام (بعد از یک سال عضویت)رو می نوستم یعنی بهترین روز زندگی من هستش.بخاطر گوش دادن به این فایل.
یاد فیلم طعم گیلاس افتادم .کار آقای کیارستمی عزیز،
در افسانه های شرق و ژاپن داستانی هست که فردی در طبیعت مشغول راه رفتن بود،ناگهان، از سمتی یک حیوان درنده به سمتش هجوم میاره.اون آدم می خواد فرار کنه ولی یک حیوان درنده دیگر نیز از سمت مقابل به طرفش هجوم می آره.در اون لحظه مرگ او حتمی بوده،پس به اطراف نگاه می کنه و درخت گیلاس با میوه های زیباش رو می بینه و شروع می کنه به خوردن گیلاس(فیلم بر اساس این افسانه ساخته شده).این داستان رو الان به خوبی با شنیدن این فایل لمس می کنم.
فکر می کنم اندک زمان زندگی مادی و فیزیکی ما انسان ها ازرشمند است،اما این ارزشمندی در قالب روح معنوی مان معنا دارد.با این دید گاه خواسته های فیزیکی تعریفی ساده تر از آن دارند که نتوانیم به آن برسیم.باید لذت برد از تک تک زمان های کوتاه زندگی و باید بیشتر و بیشتر درخواست کرد از دنیایی که پر از فراوانی است.
مرگ فیزیکی پایان روح بی پایان ما موجودات زیبا نیست.