شواهدی بر افزایش فرصت های ثروت ساز - صفحه 29 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

558 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Ati گفته:
    مدت عضویت: 1585 روز

    به نام الله یکتا

    ردپای شماره 68

    خداوندا ازت سپاسگزارم برای این احساس سبکبالی در این لحظه

    خداوندا ازت سپاسگزارم برای درک عمیق تر و آگاهی بیشتر در مورد قوانین جهان هستی

    خدایا ازت سپاسگزارم برای صدای پرندگان که به زیبایی در ابتدای صبح میخوانند

    خدایا ازت سپاسگزارم به خاطر تجربه این روزهای پایان سال و عطر بوی بهار و عطر رسیدن ماه رمضان در این روزها..

    خداوندا ازت میخوام دستمو بگیری ،هدایتم کنی تا با احساس خوب بندگی تو رو انجام بدم و از عشقت سیراب بشم

    خداوندا تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم

    ما را به راه راست هدایت فرما

    راه کسانی که به آنان نعمت داده ای،نه کسانی که به آنان غضب کرده ای و نه گمراهان…

    نام فایل: شواهدی بر افزایش فرصت های ثروت ساز

    نکات مهم این فایل:

    اگر نگاهی به روند زندگی مردم بیندازید، متوجه می‌شوید که نه تنها ثروتمندان، بلکه تمام مردم جهان نسبت به گذشته، ثروتمندتر شده‌اند.

    آره دقیقا در زندگی همه مردم حتی کسانی که سطح مالی پایین تری دارند اگر نگاهی بیندازیم میبینیم نسبت به سالیان قبل از رفاه و امکانات بیشتری برخوردارند و سال به سال این رفاه و امکانات جدید بیشتر میشه مثلا الان در روستاها هم از تلویزیون های بزرگ و یخچال های ساید و دو قلوی بیشتری استفاده میکنند نسبت به سالیان قبل،حالا شاید با گله زاری و ناله این روند کند باشه یا با سختی بیشتری بدست بیاد ولی باز هم جهان داره هر روزه افراد بیشتری رو به سمت رفاه و امکانات عالی سوق میده حالا اگه همراستا با قوانین جهان و خداوند بشیم دیگه چقدر نعمت ها بیشتر و با آسانی بیشتری وارد زندگیمون میشه..

    دوست داشتم این روزهای پایان سال بشینم و توی دفترم نعمت هاوامکاناتی که در این سالی که گذشت وارد زندگیم شد رو بنویسم ولی الان تصمیم گرفتم همینجا بزارم تا بعد ها هم به خودم حال و هوای این روزهام یادآوری بشه…

    خوب من در این سالی که گذشت با آسایش بیشتری زندگی کردم با احساس ثروتمندی بیشتری پول خرج کردم و نیازهامو رفع کردم …

    اجناس با کیفیت تری همیشه انتخاب کردم و راضی بودم از کیفیت چیزایی که خریدم نه اینکه صرفا برای ارزونی و رفع نیاز هرچیزی رو خریداری کنم..

    هزینه های بیشتری برای امکانات و آموزش فرزندم پرداخت کردیم و تونسته علاقه شو که رباتیک هست باوجود هزینه های بالا به راحتی دنبال کنه..

    گوشی قابل قبولی برای فرزندم خریداری کردیم با اینکه مدت ها بود اصلا از عهده مایحتاج اصلی برنمیامدیم تا اینکه بخوایم برای پسر بچمون گوشی خوب بخریم

    زمین باغی خریدیم وروش اقداماتی هم انجام دادیم

    سفر رفتیم با آسایش و رفاه و خرجهای عالی و لذت بخش

    چندین و چند مورد لوازم منزل خریدیم اجناس با کیفیت و فوق العاده زیبا

    منزلمون رو بازسازی کردیم و فوق العاده زیباتر شد

    به راحتی همه جور خرید و امکانات رو تجربه کردیم

    به راحتی برای دندون هام هزینه کردم

    مهمونی های عالی گرفتیم

    با احساس بهتری همیشه پول خرج کردیم

    خدایا شکرت الان که دقیقا نوشتم میبینم چقدر نعمت و برکت جاری بوده توی زندگیم در سال گذشته

    از لحاظ معنوی و روابط و سلامتی هم که نگم براتون هر روز عالی و عالی تر شده

    خدایا شکرت

    منبع درآمد همون منبع درآمد سالهای گذشته بوده ولی باوجود همه گرانی وتورم همه چیزهایی که در بین عموم یاد میشه ما هم خوب خوردیم هم خوب پوشیدیم و هم خوب برای امکانات هزینه کردیم و هم حتی سرمایه گذاری کردیم …

    جز برکت و رزق به غیر حساب چی میتونه باشه..

    تازه ما به اندازه ای تجربه کردیم که احساسمون و باورهامون تغییر کرده اگر با احساس خوب و ایمان بیشتر به رزاقیت خداوند ادامه بدیم چقدر نعمت های بیشتر و با راحتی بیشتری تجربه میکنیم

    خدایا شکرت واقعا

    ما جهانی ثروتمند داریم. ما خدایی داریم که هر روز از منابع نامحدودش ثروت بیشتری می‌سازد.

    ثروت می‌تواند از جایی که انتظارش را نداری، وارد زندگی‌ات شود اگر فراوانی جهان و وهابیت خدا را باور کنی.

    اگر باران نعمت خداوند و رفاهی که تو را احاطه کرده است را ببینی. اگر جرأت قرار دادن سطلی قطورتر و حجیم‌تر، زیر باران ثروت الهی را داشته باشی و در یک کلام با ساختن باورهای قدرتمند کننده و ثروت آفرین، ظرفت را بزرگ‌تر کنی!

    “ثروتمند شدن، معنوی‌ترین کار دنیاست”.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    محمد امین گفته:
    مدت عضویت: 2027 روز

    تایید فراوانی

    سلام وقتتون بخیر امیدوارم حالتون عالی باشه

    این فایل واقعا فوق‌العاده است و درود بر استاد عزیز که به الهاماتشون عمل می کنند و الگوی مناسبی برای من هستند

    میخواستم چندین تا نمونه برای خودم و دوستان بگم که به باور فراوانی در جهان بیشتر ایمان بیاوریم

    دقت کردین ما نسبت به قدیم انواع و اقسام شیرینی جات داریم

    حالا این شیرینی جات در موضوع ها و مراسم های مختلف شکل و انواع مختلفی هم دارند

    این بیانگر این است که جهان هروز ثروتمند تر می شود

    دقت کردین انواع غذاهای فست فودی و سالم در سراسر جهان پخش شدند و هروز تعداد بیشتری از مردم تجربه استفاده ناب از این غذا ها رو دارند

    این بیانگر این است که جهان هروز ثروتمند تر می شود

    دقت کردین اتوبوس هایی که به کار برده می شود در ایران و جهان هروز پیشرفته تر می شود و هم امن تر

    (چون خودم با اتوبوس این ور و اون ور میرم گفتم )

    این بیانگر این است که جهان هروز ثروتمند تر می شود

    دقت کردین انواع و اقسام گوشی های موبایل با ظرفیت های فوق‌العاده وارد بازار می شوند

    این بیانگر این است که جهان هروز ثروتمند تر می شود

    اصلاً دقت کردین بعضی از آدم ها گوشی های تاپ دنیا رو پیش خرید می کنند و میرند تو صف خرید بالاترین مدل موبایل

    و هروز تعداد این افراد بیشتر و بیشتر میشه

    این بیانگر این است که جهان هروز ثروتمند تر می شود

    دقت کردین ما چقدر انواع مختلفی از نون داریم

    نون هایی که هر کدومشون مناسب برای یک وعده غذایی می‌باشد

    این بیانگر این است که جهان هروز ثروتمند تر می شود

    دقت کردین ما تو سس گوجه فرنگی هم چقدر پیشرفت کردیم

    چند وقت پیشا تو هایپر مارکت دیدم برای کودکان هم سس گوجه فرنگی تهیه کردند

    این یعنی فراوانی یعنی خدمت بیشتر به مردم و پیشرفت جهان

    این بیانگر این است که جهان هروز ثروتمند تر می شود

    دقت کردین سرویس گرفتن چقدر راحت شده و چقدر راحت شده پرداخت هزینه سرویس

    دیگه هیچ دنبال پول نقد و خورد نیستی..

    این بیانگر این است که جهان هروز ثروتمند تر می شود

    دیدین روش انتقال وجه و پول به دیگران چقدر راحت شده

    این هم به این معناست که ثروتمند شدن هم هروز راحت تر می شود و هم بیانگر این است که جهان هروز ثروتمند تر می شود

    دقت کردین چقدر افراد بیشتری برای خودشون کسب و کار دارند و خودشون آقای خودشون یا خانوم خودشون هستند

    افراد بیشتری هروز که میگذرد بیزینس های آنلاین و شخصی برای خودشون راه می اندازند

    این بیانگر این است که جهان هروز ثروتمند تر می شود

    دقت کردین افراد بیشتری درآمد غیر فعال بیشتری رو دارند

    و هروز درامد ها و مقدار درآمدشان بیشتر و بیشتر می شود

    این بیانگر این است که جهان هروز ثروتمند تر می شود

    این داستان ادامه دارد…

    دوستان عزیزم

    بهتون پیشنهاد میکنم این بازی رو ادامه بدید و نمونه های نابی از فراوانی خداوند در جهان را بنویسید

    با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    فائزه مقدم گفته:
    مدت عضویت: 4096 روز

    سلام استاد عزیزم

    استاد جان خواهشی دارم ازتون

    ازتون میخوام در یک فایل یک روز عادی و کامل خودتون رو از لحظه بیدار شدن تا خواب به صورت جز به جز برامون شرح بدید. در واقع میخوام بدونم در هر چیزی از چه نقطه نظری نگاه میکنید که دیدگاهتون تا این حد توحیدیه. چطور به اتفاقات ریز و درست در طول روز از دیدگاه خداوند نگاه کنم

    مسلما افکار شما در طول روز برای ما الگوی بسیار عالی است.

    اگر به این سوال پاسخ دهید لطف بزرگی کردید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    حسین مسعودی گفته:
    مدت عضویت: 4060 روز

    سلام خدمت استاد پرانرژی و تمام همفرکانسیهای خودم

    واقعا بینظیری امیدوارم تمام ما به کمک خدابتونیم سال جدید را همانطور که شما گفتید بسازیم انشا….

    استاد فقط میخواستم احساسم را بیان کنم

    عاقبت بخیر باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    محمد هادی گفته:
    مدت عضویت: 4087 روز

    سلام به استاد عزیزم و تیم خوب عباسمنش و همه دوستای عزیز همراه

    سال جدید رو به شما و خانواده محترم تبریک میگم استاد عزیز، امیدوارم همیشه در نهایت سلامت و موفقیت باشید.

    امیدوارم در سال جدید خداوند همه انسانها رو هدایت کنه و به راهی هدایت کنه که سراسر خوشبختی، ثروت و موفقیت و شادی باشه. افکار پوسیده و کهنه که جلوی موفقیت و ثروتشونو گرفته بتونن عوض کنن و در مسیری گام بذارند که ما و همه دوستان عزیز در تیم خوب عباسمنش در پیش گرفتیم و خداوند یگانه را بهتر بشناسیم.

    از همون موقعی که فایل پیشنهاد ویژه برای تعطیلات عید را رو سایت گذاشتید، تمام حواشی رو از خودم دور کردم و هر روز از صبح تا شب هدفون تو گوشمه و دارم روی باورهای جدیدم کار میکنم، متاسفانه الان میفهمم که با افکار و عقاید پوسیدم چطور جلوی آرامش و خوشبختی خودم رو گرفته بودم، ذهن من بسیار مقاومت میکنه و شرایط سختی رو میگذرونم اما دارم لذت میبرم و ایمان دارم با عوض شدن باورهام زندگی سراسر شادی و موفقیت و ایده های ثروت آفرین رو تجربه خواهم کرد.

    از شما خواهش میکنم با گذاشتن فایل های مرتب انگیزمونو قویتر کنید . با حرفای شما و دیدگاههای خدایی شما انرژی و آرامشی برای ادامه راه میگیریم.

    امیدوارم سال 96 بهترین سال برای همه مردم و مخصوصا دوستان عزیز و همراهان عباسمنشی باشد.

    پیروز و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    مرآت +++ گفته:
    مدت عضویت: 3106 روز

    سلام

    پسری 24 ساله هستم.دانشجو هستم و کار و درامدی ندارم.از لحاظ مالی وابستگی شدیدی به پدرم دارم.خانواده 4 نفره ما چندین سال هست دچار بحران شدیدی شده است و پدرم خیلی از لحاظ روحی و روانی ما را اذیت میکند.پدرم کارمند دولت است.ما اصالتا شمالی هستیم.ولی فقط به خاطر شغل پدرم و به دلیل اصرار او چندین سال در یکی از استان های محروم غرب کشور زندگی کردیم.بعد از ان هم به تصمیم انها و به این علت که اعتقادات مذهبی قوی ای دارند، الان ساکن مشهد هستیم.پدر و مادرم تا جایی که من یادم می اید همیشه با هم مشکل داشتند و مدام پدرم به بهانه های واهی قهر میکرد و می رفت و چند روز نمی امد یا تنها بخش کوچکی از درامدش را به خانه می اورد و همیشه حتی همین الان هم درگیر وام است.ولی مشکل اصلی از جایی شروع شد که این دو تصمیم گرفتند بعد از چندین سال زندگی در استان محروم در مشهد خانه ای بگیرند.”پدرم چند سال قبل در اوایل زندگی مشترکشان در شمال خانه ای داشت.به یکباره بدون مشورت به قیمت بسیار پایین تصمیم گرفت ان را بفروشد.بعد از مدتی از وقتی دید خریدار در دادن پول خانه کوتاهی میکند خواست از فروش ان دست بکشد.ولی دیگر دیر شده بود.کار به دادگاه کشید و دادگاه حق را به خریدار داد.ضمنا پول گرفتن وکیل و خرج دادگاه انها هم از بهای خانه کم شد.و پدرم حتی همان مقدار باقیمانده از پول خانه را هم به علت غرورش نگرفت و به این ترتیب خانه ای که خودش با هزار مصیبت و با قرض و بی پولی ساخته بود،به راحتی از دست داد.در زمان دادگاه ان خانه پدرم وسایل خریدار را که ساکن خانه شده بودند بدون حکم دادگاه بیرون ریخت.مادرم را تنها در ان خانه گذاشت و به بهانه پیگیری و مشورت با وکیل به شهر دیگری رفت.یک روز مامورین به همراه خود خریدار و زنش به خانه امدند.مادرم از ترس در را باز نکرد.از در بالا رفتند به داخل حیاط پریدند. از پشت در سنگی به داخل خانه انداختند،شیشه ای را شکستند و دست مادرم مجروح شد.مادر بیگناهم را به این دلیل که پدرم حضور نداشت به زندان انداختند و یک شب مادرم با ادم هایی که اصلا شبیه خودش نبودند گذراند.”برگردم به اصل قضیه.پدرم اینبار بعد از 7 سال از ان ماجرا و در سال 89 تصمیم گرفت برای خرید خانه در مشهد به امید وام بانک مسکن اقدام کند.قرار شد به مشهد برود ،چند تا خانه را گزینش کند.بعد دوباره مادرم را ببرد و اگر مادرم تایید کرد،خانه ای را معامله کند.ولی این کار اخر را نکرد و خودش خانه ای را خرید.که اصلا مادر من و خواهرم ان را ندیده بودیم.بعد وقتی که به مشهد رفتیم، با خانه ساختمانی کوچکی با اتاق های 30 متری و بالکن 25 متری بدون استفاده که فقط برای بالا رفتن متراژ ساخته شده بود و بدون کمد و محصور در ساختمان های دیگر و با چشم انداز بسته مواجه شدیم که انگار فقط برای ساخت و ساز ساخته شده بود.ما اول همگی راضی نبودیم در این خانه زندگی کنیم.بعد وقتی پدرم گفت ان را تعمیر می کند و با وعده دروغ این خانه اصلا برای مادرم است،قبول کردیم به مشهد بیاییم.خانه ای را اجاره کردیم.ولی مدام دعواها و زیرقول زدن ها و قهر کردن ها و نیامدن های پدرم ادامه داشت.خواهرم که چند سال از من بزرگتر است عصبی شد و درسش را برای مدتی ادامه نداد.من هم در درس خواندن کم رمق شدم و اصلا در کلاس های دانشگاه شرکت نمی کردم.تا اینکه دو سال قبل یکی از فامیل هایمان در نوروز از شمال بعد از چند سال به دیدن ما امدند.پدرم نبود و مثل همیشه بعد از به هم زدن تنهایی به شمال رفته بود.انها وقتی وضع روحیه ما را دیدند بدون اینکه ما به انها چیزی گفته باشیم و یا چیزی بخواهیم به اختلافات ما پی بردند.بعد از رفتنشان به چند نفر دیگر از فامیل ها گفتند که با پدرم صحبت کنند و اختلافات را حل کنند و مشکل ما را به همه گفتند.ولی بعد از گذشت دو سال رفتار پدرم بهتر که نشده،بسیار بدتر از قبل هم شده.به طوری که من هر رفتاری از او ببینم تعجب نمی کنم.دو سال پیش به پیشنهاد همان فامیلمون برای پی گرفتن تحصیلم به شمال رفتم تا به دور از هیایو به ادامه تحصیل بپردازم.خواهرم هم یک سال کنکور خواند و در دانشگاه الزهرا قبول شد و به خوابگاه دانشگاه در تهران رفت.پدرم کمی رفتارش ان موقع بهتر شد و قبول کرد که یکی از ما به شمال و دیگری به تهران برویم.به ظاهر پیش همه نقش بازی کرد که رفتارش را هم با مادرم بهتر میکند و قول داد که به جای ان خانه،جای مناسب دیگری را تهیه کند که مادر و خواهرم نیز راضی باشند و در ان زندگی کنند.ولی باز هم زیر همه چیز زد.چند ماه بعد از رفتن من و خواهرم،در یک حرکت ناجوانمردانه مادرم را تنها در خانه رها کرد و مخفیانه بدون اینکه به کسی چیزی بگوید غیبش زد که بعد متوجه شدیم مستاجر را بلند کرده به ان خانه که خودش گرفته بوده رفت.فامیل پدریم اول ساکت ماندند و بعد از مدتی گفتند که چون مرد است اصلا کار درستی کرده،باید مادرم حرفش را گوش دهد.فامیل مادریم هم بعد از گفتن به همه و پخش کردن این ماجرا ساکت شدند و هیچ کاری نکردن و بعد هم گفتند مصلحت این است که مادرم حرفش را گوش کند و به ان خانه برود.و این ماجرا تا امروز هم ادامه دارد و چهار نفر ما جدا از هم زندگی می کنیم و این خانواده کاملا از هم پاشیده است.خیلی ممنون می شوم که راهنمایم کنید که ما کجای کارمان اشکال داشته و چه باوری را باید اصلاح کنیم تا اوضاع بهتر شود؟

    پدرم هر روز و هر روز رفتارش بدتر می شود.حدود یکسال هست که ندیدمش.امروز خواهرم به او پیام داد.عید را بهش تبریک گفت و گفت به ماشین برای انجام پروژه عکاسی اش نیاز دارد و پرسید ماشین کجاست؟او فقط یک کلمه گفت:گورستان.من هم هر وقت با او سعی کردم ارتباط برقرار کنم،به من و مادرم توهین کرده است و بدترین کلمات را به کار برده است،بی دلیل.میگوید شما ها گمراه هستید.من طبق رساله مرجع تقلیدم عمل میکنم و هیچ کار خلاف شرعی نکرده ام.شما هم اگر می خواهید نابود نشوید باید به حرف من گوش دهید.کل فامیل هم بعد از هیجان اولیه خاموش و بی تفاوت شده اند و شاهد نابودی ما هستند.

    من رویایم این است که از وابستگی پدرم رها شوم،درامدی داشته باشم تا او نتواند به ما زور بگوید و فکر کند هر کاری که دلش بخواهد می تواند با ما بکند،برای مادرم یک خانه همانگونه که لیاقتش را دارد بخرم،ماشینی داشته باشم و مادر و خواهرم را مثل خیلی دیگر از خانواده اخر هفته به تفریح و خرید ببرم.به خواهرم کمک کنم که به اهداف زندگی اش برسد و وسایل مورد نیازش را بدون اینکه به او بگوید و حرف زشت بشنود،با عزت و احترام از خودم بگیرد.دوست ندارم انها عذاب بکشند و مدام فکرشان مشغول باشد و با نگرانی هرلحظه منتظر اتفاقات بد باشند.اما راهش را نمی دانم که چطور و از چه راهی باید به شغل و استقلال رسید و از این وضع خارج شد.ما همیشه امیدمان به خدای بزرگ بوده و هیچ وقت رشته امیدمان در این سالها پاره نشده.ولی اوضاع تغییر نکرده است.دوست دارم به غیر از خودش محتاج کسی نباشم.دعای مادرم همیشه این است که خدایا دست ما را برای روزی به سمت نامرد دراز نکن.تا حالا خودت کاری کرده ای که روزیمان داده شود باز هم خودت جورش کن.ولی این ترس همیشه با من هست که اگر او همین فردا بگوید که من دیگر به شما سه نفر پولی نمی دهم من چکار باید بکنم؟از طرفی مهلت اجاره خانه هم به زودی به پایان میرسد و معلوم نیست که بعدش چه باید بکنیم؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      امید جهان گفته:
      مدت عضویت: 3974 روز

      سلام آقای مرآت عزیز

      برای شروع میتوانید فایل معجزه سپاسگزاری را تهیه کنید و بر طبق آن عمل کنید

      یا میتوانید از فایلهای رایگان چطوری درآمد خود را در عرض یکسال حداقل سه برابر کنیم شروع کنید

      ولی معجزه سپاسگزاری اگر واقعا درست بکارش ببرید واقعا معجزه میکند

      با آرزوی سالی پر از شادی، سلامتی و ثروت برای شما دوست عزیز، خانواده بزرگ گروه تحقیقاتی عباسمنش و همه مردم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فاطمه صیادی گفته:
      مدت عضویت: 3956 روز

      سلام دوست عزیز

      مطمئنا شما تازه به مسیر صحیحی که از خدا خواستید هدایت شدید و الان لحظه شروع شماست.بهتون تبریک میگم که این همه مشکلات باعث شد که به این سایت بیاید و کامنت بگذارید.اول از همه چیز از فایلهای رایگان استاد عباس منش شروع کنید و بارها بارها گوش کنید و خودتون تو مسیر قرار میگیرید.بدون شک شما به استقلال مالی میرسید . خدا رو گواه میگیرم که من هم یکسال و نیم پیش هیچ درامدی نداشتم و شرایط خوبی از نظر مالی نداشتم و واقعا ارزو داشتم نه تنها خودم خرج خودمو در بیارم بلکه به خانوادم هم کمک کنم الان این اتفاق برای من افتاده من بعد از دوتا تجربه کاری الان دارم کار شخصیمو راه انداز ی میکنم که خیلی درامد زیادی داره.

      منم به شدت تحت تاثیر خانوادم بودم که بسیار بسیار منفی بودن.پدر من انسان متعهدی بود به خانواده اما سراسر افکارش منفی بود و من هروز صبح با غر غرای اون روزمو شرو عمیکردم اما الان هزار مرتبه شکر تو محیط کاری قرار گرفتم که خیلی کم باهاش تنها میشم و بهش پول میدم و تازه اینو بگم من به شدت مقاومت داشتم و سخت باور کردم حرفهای استادو و کلا به علت عزت نفس پایین کارامو عقب مینداختم و کندکار کردم رو ی خودم . دوست عزیر فقط خودتو با تمام وجود به مطالب این سایت ببند و دنبال کار هم باش هر کار شرافتمنداته و حتی سطح پایین تا از نظر مالی کمی ازادتر بشی و بهتر فکر کنی و بتونی یواش یواش دوره های استادو بخری ارام م ارام پیشرفت میکنی به دارمدهای بالاتر و شرایط بهتر . خدا شاهده میشی قهرمان زندگی خانوادت ایمان بیار به خداوند و حرفای استاد من میدونم تو موفق میشی از همین حالا هستی

      منتظر اتفاقای خوب باش

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سماء طاهر گفته:
      مدت عضویت: 3419 روز

      سلام

      دوست عزیز مرات +++

      مشکلات شما را خواندم و متاسف شدم

      اماخدای شماازمشکلاتتان بسیاربسیار..بزرگتراست

      من توان راهنمایی کامل ندارم اما پیشنهاد میکنم اگرمی خواهید مسائلتان بلطف خداوند وهاب حل شوند بهیچ وجه خانواده ی عباس منش را ترک نکنید

      امیدتان را ازدست ندهید و هرچندسخت است و تحت فشارروحی زیادی هستید ولی عجله نکنید و سعی کنید باتوکل و اعتماد واقعی به خداوند آرامش خود را بدست آورده و هرروز تا توان دارید درسایت وقت بگذارید

      فایل های رایگان بسیارارزشمنداستاد را گوش بدهید

      بارها و بارها

      واقعا هربار اثرجدیدی می بینید

      درحدتوان و بدون وسواس و اعصاب خردی و عجله عمل کنید

      اثراتش زود و اعجاب برانگیز است

      دوستان فوق العاده ی در این سایت به شما انرژی خواهند داد

      اگرناامیدشدید و رفتید دوباره دراولین فرصت برگردید

      من هم مشکلات فوق العاده ای داشتم

      بیش از 20 سال دنبال راه نجات به هردری که فکرکنید زدم (راه های درست)

      قریب بیست سال روزی را بدون گریه و زجرنگذرانده بودم ولی فقط دراینجا آرامش و پاسخ چراهایم را یافتم

      حالا قدرتمندم و دیگرهیچ دلیلی برای غصه داربودن و حتی دلتنگ بودن ندارم

      الان بیش از 30میلیون بدهی دارم ولی قلبم آرام آرام است چون باآموزه های استاد که باورشان کرده ام یقین دارم یقین دارم بموقع پرداخت میشوند وفقط دارم روی باورهایم کارمیکنم و ازاعجازها و امدادهاو اتفاقات شگفت انگیز اطرافم لذت میبرم

      صادقانه آرزوی آرامش ,رفع مشکلات و موفقیت های بزرگ برای شما و دیگراعضای خانواده ی عزیزعباس منش دارم

      استاد را باورکنید و به آنچه یادمی گیرید متعهدباشید و درحدتوان عمل کنید

      مشکلاتتان بطرز خارق العاده ای حل می شوند ,مطمئن باشید

      فقط فایل های رایگان را جزء کارهای اصلی و ضروری روزانه خود قراردهید و درمورد تجربه هایتان ازدوستان سایت مشورت و کمک و انرژی مثبت بگیرید

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مرآت +++ گفته:
    مدت عضویت: 3106 روز

    سلام

    دوستان ممنون میشم اگر تجربه ای درباره کامنت قبلی من دارید من را هم راهنمایی بفرمایید.

    سال ها قبل که 16 17 سال بیشتر نداشتم،در یک برنامه تلوزیونی پسری 17 ساله ای به نام پیمان سرحدی دیدم.پسری با انرژی و با اراده که در سن بسیار پایین توانسته بود یکی از بهترین مخترعین جهان شود.همان موقع به خودم گفتم چطور می شود یک بچه با این سن جلوی دوربین تلوزیونی با این اعتماد به نفس ظاهر شود و در این سن از موفقیت ها و اختراعاتش بگوید.به جای اینکه به صحبت های او گوش کنم،به او غبطه می خوردم.خودم را با او مقایسه کردم و ناامید شدم.چون من هیچ موفقیت و نقطه عطف بزرگی در زندگی ام نداشتم.و هیچ کار بزرگی انجام نداده بودم.به خودم می گفتم مگر امکان دارد کسی با این سن به موفقیت برسد؟پس چرا من نمیتوانم.انجا بود که به عدالت خدا شک کردم.شرایطی مثل پدر و مادر و استعداد و روابط اجتماعی و اعتبار و خودشناسی و داشتن پول در شروع هدف و در حین مسیر ان هنگام مواجهه با مشکلات را موثر می دانستم.

    الان دوباره فیلمی از او دیدم که در سن 25 سالگی بسیار قدرتمند از قبل شده بود و واقعا از ته دل برایش خوشحال شدم.

    ولی من هنوز موفق نشده ام

    ایا من هم می توانم واقعا به جایی برسم؟از کجا باید شروع کنم؟چه کنم که ناامید نشوم؟چطور رفتار بد دیگران مانعی برای ادامه مسیر من نباشند؟اصلا باید چه هدفی را دنبال کنم؟وقتی به پولی و عدم اعتبار بر خوردم چه کنم؟و…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3126 روز

    امروز نشانه خوبی دریافت کردم از یکی از خواسته هایم .

    مدتهاست از خداوند می خواهم با نشانه هایش هدایتم کند و خوب امروز 7 نشانه خوب دریافت کردم .

    موضوعی برام جالبه می خوام در موردش بنویسم

    ابتدای امسال یکی از دوستان گذشته و همکلاسان گذشتم بهم پیام از سایت یا گروه تلگرامی گذاشت مربوط به موفقیت و غیره خیلی هم تعریف کرد و گفت خودش نتیجه گرفته . من با بی میلی نگاهی بهش انداختم و اصلا علاقمند نشدم . چند وقت پیش هم خواهرم در تلگرام برام از این مطالب آرام بخش از سایت یوگا و فایلهای صوتی فرستاد اصلا فایلش را باز نکردم .

    من بحث هم مداری و هم فرکانسی را بیشتر درک می کنم . اگر با چیزی هم مدار و هم فرکانسش باشیم بهش رغبت و علاقه پیدا می کنیم و آن را دنبال می کنیم . ثروت و فراوانی هم همین طوره باید به مدارش برویم و اون خودش ما را جذب می کنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      کیمیا قاسم پور گفته:
      مدت عضویت: 3053 روز

      سلام دوست عزیزم

      چه زیبا نوشتی

      ثروت و فراوانی هم همینطوره در مدارش برویم و خودش جذب ما میشود

      ما فراوانی را میبینیم و او ما را نگاه میکند و هر جا برویم دنبالمان میدود

      برای مدتی چشم در چشم میشویم بعد لبخند میزنیم

      آرام آرام به سمت یکدیگر پا تند میکنیم و در نهایت سفت درآغوش فراوانی جا خوش میکنیم

      در پناه خدا مهربوون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: