روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 189

به نام خدایی که در این نزدیکی است

سلام به استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی

با خوندن و گوش دادن مطالب روز سوم یه چیز برام تداعی شد هر وقت در هر شرایطی بهش توکل

کردم بلافصله جوابم و داده از جایی که واقعا فکرش رو هم نمی کردم .آخرین موردش همین چند

هفته پیش بود تو حسابم مبلغ خیلی کمی بود باید برای یه جلسه کاری هم جایی میرفتم آماده شدم

از خونه زدم بیرون سر خیابون که رسیدم گفتم با بی ار تی برم یا تاکسی ، یه لحظه این فکر که پول

زیادی تو حسابت نیست آمد تو ذهنم ولی سریع به خودم گفتم این تفکر فقره ، این جلسه مهمه و

باید به موقع برسم توکل بخدا پس با تاکسی میرم ، رفتم باید یه مسیری رو پیاده می رفتم کف کفشم

داشت اذیت میکرد به هر صورتی بود خودم رو رسوندم خدا رو شکر جلسه ام خوب پیش رفت برگشتن

با مترو آمدم تا یه جایی که باز باید انتخاب میکردم که یه مسیر رو پیاده برم و سوار بی ار تی بشم یا

همونجا تاکسی سوار بشم ( بخاطر اینکه کفش پام رو اذیت میکرد ) خیلی نمی تونستم راه برم با خودم

گفتم پولی که دارم بدم به تاکسی حتی دیگه نمی تونی نون بخری ،ولی باز یه ندایی بهم گفت تو توکل

کن سلامتیت الان مهمتره ( اگه دریای قبل بود ، قبل از شروع آموزش با دوره های استاد) میگفت لنگ

لنگان تا بی ار تی میرم خیلی راه نیست و اون مبلغ رو نگه میداشتم ولی رفتم تاکسی رو سوار شدم بقیه اش

رو واگذار کردم به خودش ، رسیدم خونه لب تاپم رو روشن کردم یه درخواست فایل داشتم و چندین برابر

اون پولی که خرج کرده بودم تو یکساعت به حسابم برگشت .اون روز واقعا حال خودم رو نمی فهمیدم

وقتی بی چون و چرا به خدای عشق بی منتها توکل میکنی از جایی که فکرش رو نمی کنی جوابت رو میده.

الهی توکل به نام اعظمت .

به نام خدایی که در این نزدیکی ست

خدا رو شکر میکنم که منو به این مسیر زیبا هدایت کرده ،با گوش کردن به این فایل متوجه شدم که من از یک طرف از خدا

نعمت و برکت و ثروت میخواستم و از طرف دیگه باور کمبود داشتم ، وقتی برمیگردم به عقب و می بینم هنوز حواسم به ماشینی هست که با داداشم شریکی خریدیم ولی هیچ وقت من ازش استفاده نکردم و همیشه مامان و بابا میگن فکر کن برا داداشت یه ماشین خریدی تو پولدارتری، وقتی پول های پس اندازم و قرض دادم و هنوز بهم برنگشتن وقتی تو رابطه ام اتفاقی افتاده و هنوز بهش فکر میکنم ، این یعنی تمرکز روی ناخواسته اوکی من که تونستم پول بسازم ماشین بخرم ، پس دوباره می تونم اون پول رو بسازم و یه ماشین خیلی بهتر برای خودم بخرم ، من که قبلا تونستم یه رابطه خوب داشته باشم

پس دوباره می تونم یه رابطه بهتر بسازم .همیشه تو خانواده به من میگفتن و میگن تو پولدار تری ، در صورتی که منو خواهر برادرهام تو یه شرکت کار میکردیم و به نسبت حقوق هام مون نزدیک بهم بود ولی من از لحاظ مالی وضع بهتری داشتم چون

به موقع و به وقت خرج می کردم خرج های اضافی نداشتم همین چیزی که استاد میگه همیشه وقتی تو فرکانس ثروت باشی

هزینه اضافی نداری ، و من خودم این حرف خانواده رو باور نداشتم ولی الان واقعا به این باور رسیدم با صحبت های استاد که

من یک دختر قدرتمند و ثروتمند هستم ، قبلا تونستم پول بسازم ، رابطه خوب بسازم الان هم می تونم .چون قبلا انجامش دادم .باور من این بود باید به خانواده ام کمک کنم از لحاظ مالی ، احساسی حتی کلاس هایی که میرفتم ویس ها رو بدون هدفون گوش میدادم که اونها هم بشنون ولی بیشتر از این مسیر دور می شدن چون تو فرکانسش نبودن و الان متوجه شدم که من نمی تونم هیچ کمکی به خانواده ام یا کس دیگه ای بکنم مگر اینکه خودش بخواد من فقط فقط می تونم به خودم کمک کنم و تمرکزم رو باید فقط روی خودم بذارم .

پس من فقط مسئول زندگی خودم هستم ، هر اتفاقی در زندگی من افتاده خودم خواستم و با علم اونموقع من درست بوده و مسئولیت شون رو قبول میکنم ، اگر مسیرم اشتباه بوده تجربه اش رو میگیرم و در مسیر جدیدم با توکل قدم برمیدارم.

خدایا شکرت که با هدایت تو دارم در کوتاه ترین ، زیباترین ، راحترین مسیر به قله خواسته ها و اهدافم حرکت میکنم از مسیر لدت میبرم با آرامش ، حس و حال خوب و در صحت و سلامتی کامل.