آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1


آگاهی های این فایل زنگ های هشدار دهنده و بیدار کننده ای را در وجود ما به صدا در می آورد تا “اصل را از فرع”  و “راه را از گمراهی” تشخیص دهیم و با این تشخیص، مسیر خود به سمت آسان شدن برای تجربه خوشبختی را دوباره تصحیح کنیم.

این آگاهی ها به قول قرآن رفتارهای جاهل گونه را به ما می شناساند تا به جای اتلاف انرژی خود در مسیر ناهماهنگ با قوانین خداوند، این انرژی خلاق را در مسیر هماهنگ با قوانین برای خلق زندگی دلخواه بکار ببریم.

این آگاهی ها را با دقت گوش دهید، در آگاهی های آن تعمق کنید، از کلیدهای این فایل نکته برداری کنید و در پایان، برای ماندگاری این آگاهی ها در ذهن خود، مواردی را در زندگی خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:

الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛

ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم.


آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

612 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «آرزو جمشیدی» در این صفحه: 1
  1. -
    آرزو جمشیدی گفته:
    مدت عضویت: 605 روز

    سلام ب استاد عزیزم چقدر خوشحالم هدایت شدم

    استاد من تا الان هزار باز این کار راهنمایی و گوش شنوا داشتن را بارها و بارها امتحان کردم وآدم های متفاوتی جذب میکردند که مدام درباره مشکلاتشون میخواستند حرف بزنند منم گوش میدادم و هم دردی میکردم

    من چون خودم وارد جریان زندگیشون میشدم و اتفاقات مشابه را جذب میکردم چنان فرکانسم پایین می امد و همش اعصاب خوردی بود تا این که از خدا هدایت خواستم و درباره ی آدم و مسئله اش خدا هدایتم کرد و دیگه تصمیم گرفتم که ب درد و دل آدم ها ب هیچ عنوان نشینم و حتی ی کلمه هم گوش نکنم دیگه حوصله هم نداشتم چون میدونستم با توجه کردن ب اون موضوع اتفاقات اون طوری با آدم های این طوری جذب میکردم

    وقتی تصمیم گرفتم زندگی هر کسی ب خودش ربط داره و دخالت نکنم چون خودشون زندگی خودشون را رقم میزنند دیگه کم کم آدم هایی با این سطح فرکانس ازم دور شدند حالا با گفتن این که من دوست ندارم مشکلاتت را بشنوم و این که شما میگید هر کسی با هم فرکانس خودش چفت میشه اینه من این باور کردم چون تجربه کردم درست بهم میگند خیلی بی احساسی یا این که خودتت نگیر همیشه این طور نیست ولی این خوب یاد گرفت مدت زیادی پای درد و دل این اون بودم و جز دردسر و اتفاقات ناجالب چیز دیگه ی برام نداشت ب جای این که کمک کننده باشم تازه بعد ی مدت متوجه این که خدایا من را از این شرایط نامناسب نجات بده

    استاد اون قدر خوشحالم که خسیس باشم با کی حرف میزنم و چی میشنوم و چی ببینم من فقط میخواهم خسیس بودن زمان و زندگی و حال خوب را مهم تر از اطرافیان بدونم دیگه مهم نیست که خواهرم و مادرم یا هر کسی که ازم ناراحته که کنار درد و دلش نمیشنیم خودم درگیر مسئله هاشون کنم من کبوتر با کبوتر و باز با باز را دقیق دیدم من دوست خودمو و مسئولیت زندگی خودم را در اختیار بگیرم سال ها اون طوری تصمیم گرفتم و نتیجه هاشو دیدم این بار این طوری تصمیم گرفتم و لذت هاشو دیدم

    استاد کلامت حق من ایمان دارم چون تجربه کردم و میدونم مسیر درست این جاست و اینجا خدا من را هدایت کرده چون راهش خدایی

    من ممنون بابت سایت قشنگتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای: