گفتگو با دوستان 27 | خود ارزشمندی درونی
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- عزت نفس، عاملی موثر برای ساختن باور به «امکان پذیری»؛
- هماهنگ ترین رفتار این است که: “خودت باشی”؛
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD305MB19 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 27 | خود ارزشمندی درونی18MB19 دقیقه
بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین
سلام به استاد گرانقدر و ارزشمندم
سلام به مریم شایسته عزیز و بزرگوارم
و سلام به تک تک دوستانی که ردپای منو میخونن…
این فایل امروز سه شنبه 9خرداد 1403 به عنوان نشانه ی من برام باز شد و سعی کردم نکته و حرفی که باید برای این روزا و لحظات خودم لازم دارم رو برداشت کنم.همون ابتدا که عنوان اضافه شده به گفتگو با دوستان قسمت 27 رو دیدم چندتا چراغ در ذهنم روشن شد و گفته درسته اینه. من باید بیشتر روی این موضوع کار کنم. خود ارزشمندی درونی
واقعا چقدر کار دارم تا این “خود ارزشمندی درونی” خودمو بازسازی کنم و قبل از دوباره ساختنش باید درکش کنم.
===================================================
یا این جمله: هماهنگ ترین رفتار این است که: “خودت باشی”
===================================================
بقول دوست عزیز مون مژگان جان واقعا من نیازمند افزایش عزت نفس خودم هستم.
چقدر قشنگ شما دوست عزیز از صحبت های جیکاب خوب الگوبرداری کردین. چقدر خوب باورسازی کردین. مثلا بخشی از صحبت های جیکاب که میگفت: اینکه اگر من در ریاضی قوی نیستم اما در هنر قوی هستم. هیچ ایرادی نداره چون همه ی افراد در همه ی موضوعات قوی نیستند.
واقعا دمت گرم که گفتی اینقدر این مکالم جیکاپ رو گوش دادی حفظ شدی.
یا چقدر قشنگ الگو پیدا کردی از پاسخ جوزف به مریم جان وقتی مریم عزیز بهش میگفتن تو در این موضوع قوی هستی و جوزف در پاسخ خیلی قشنگ و با اعتماد بنفس میگفت:yes i am یعنی بله من قوی هستم.
اینا یعنی چی یعنی چقدر در همین مکالمه ساده میشه الگوهای خوب برای تقویت کردن اعتماد بنفس دید.چقدر میشه درس گرفت. چقدر کلید داره که یک بچه موفق و شاد و مودب دیدگاهش در مورد خودش و توانایی هاش و نقاط ضعف و قوتش چیه.
من در حالی دارم برای این قسمت مینویسم و میبینم که دیروز نتایج اولیه کنکور ارشد اومد.اینجا مینویسم تا ردپام بمونه.
بله من بعد 12 سال که از زمان کارشناسی گرفتن در رشته زمین شناسی میگذره اسفند 1402 کنکور ارشد دادم. اونم در شرایط کم زمانی، در شرایطی که هیچ کتابی نداشتم هیچ کتابی و کمتر از سه ماه تا زمان ازمون وقت داشتم و هیچی یادم نبود و در اولین برخوردم وقتی دوسال تخصصی دیدم اصلا اصطلاحات رو یادم نبود اینقدر فضای ذهنم از ای موضوع دور بوده اما من انجامش دادم. استاد جان نتیجه دیروز اومد و من رتبه هام جوری هست که مجاز به انتخاب رشته شدم. این برای من یعنی موفقیت.
حالا منِ قدیم رو ببین. بابا این که چیزی نیست. خیلی درصدهات خوب نبوده. خدا کمک کرده که بقیه هم خوب نزدن احتمالا و سوال ها اینجوری بوده ولی منِ جدید به خوم این موفقیت و مجاز شدن رتبه ام بین هزاران نفر شرکت کننده رو به خودم تبریک میگم و این نتیجه شاید برای علم بالای من نبوده بلکه برای ادامه دادن و کنترل ذهن من بوده.
جالبش هم اینجاست که من در مسیر حرکت به سمت علاقمندی هام و در یک اردوی علمی دانشجویی قرار گرفتم که در دانشگاه زنجان بود و در بین این همه دانشجو و آدم با دختر اصفهانی آشنا شدم که دیشب متوجه شدم نخبه کنکور 1403 هست. رتبه هاش 1 و برای بعضی گرایش ها 2 هست. و من با همچین آدمی دوست هستم و خودش از من کمک میخواد و دارم بهش چیزایی که فکر میکنم بهش کمک میکنه رو هرزگاهی میگم.این یعنی چی. یعنی خدا اینجوری قشنگ منو در مدار همچین آدم های مناسبی قرار داده چون من فقط از اون خواستم وگرنه من از کجا بدونم همچین برنامه ایی و همچین دختری و همچین ادمی کجا هست. اینا کار کیه…اینا ثابت میکنه که وقتی من خودمو در مسیر درست قرارمیدم و هماهنگ میکنم با قوانین الهی همچین آدم هایی هم با من هم مدار میشن. اینا یعنی یک نیرویی هست که اون کارش درسته و میدونه چی کجا باشه و چه کسی رو با چه کسی مچ کنه.
فقط من وقتی خودم رو ارزشمند دونستم که لایق بهترین هام این بهترین رو سر راهم قرار داده.
پس اگر بازم بازسازی کنم ببین چه شود…
درسته در مسیر بازسازی عزت نفس و باور لیاقت و خودارزشمندی ام دچار یک تضادی هم شدم که منو خیلی بهم ریخت، خیلی بی احترامی بهم شد، خیلی روانم اذیت شدم اما من خودمو انتخاب کردم چون خودم مهمم. چون یادگرفتم الویت اول خودم هستم.چون هر اتفاقی بیفته برای من خیره. چون این تضادها اومدن منو قوی تر کنن. این مسائل پیش اومده رو ریشه ایی باید حل کنم. اگر کسی از زندگی من حذف میشه یا میخواد که نباشه یا جابزنه یا فرار کنه قطعا جای درستش همونجاست. اما من یادگرفتم جاهلانه عمل نکنم و اگر کار و حرفم درسته پاش وایستم و کار درست خودمو انجام بدم و تمام تلاشم رو بکنم تا سمت خودمو درست انجام بدم نه اینکه اعراض کنم در صورتی که مسئله های پیش اومده رو باید حل کرد.
استاد چقدر در دوره ی “شیوه حل مسائل زندگی” برام بیشتر جا افتاده کجا اعراض کنم کجا برم توی دلش و حلش کنم. چقدر فرق هست وقتی مسئله برات پیش میاد حتی ناخواسته وایستی و حلش کنی و فرار نکنی.
چقدر به خودم تبریک میگم شجاعت دارم در صادق بودن و این اصل رو بهش چسبیدم که در هر شرایطی راستی و درستی و صداقت خودمو زیرسوال نبرم از ترسم یا به اسم اعراض یا به اسم هر نقاب قشنگی که ذهن اینجور موقع ها گولم میزنه.آره دارم بازی ذهنم رو میفهمم که چقدر باهوشه حالا که یکسری قوانین و اصطلاحات رو فهمیده و شنیده میاد ترس ها، نگرانی ها و یکسری آشغال هایی که نمیخواد دیده بشه رو در غالب اینجور اصطلاحات رفتارم رو توجیه میکنه.
واقعا احساس “خودارزشمندی درونی” چیزی که از درون باید بهش برسی نه با اسم و القاب و ادا و احترامی که از بقیه کسب میکنی باشه یا انتظار داری باشه.
چقدر دیدم که احساس این دوست عزیز که رتبه 1 شده کمی گره خورده به قضاوت ها و عناوینی که کسب میکنه. درسته تلاش کرده، درسته درس خونده استعداد درخشان بهش میگن اما اگر رتبه اش و درصدهاش به هردلیلی بد میشد حالش هم خراب و بد بود.
چقدر ازشما مژگان 29 ساله یادگرفتم که چطور عزت نفس خودت رو با دیدن این سریال ها از صفر به 100 رسوندی وچقدر قشنگ صحبت کردی.
_ هر کسی در مدار آگاهی های این دوره باشه،در مرحله ی اول این آگاهی ها رو میشنوه و در مرحله بعدی که آگاهی بیشتر پیدا میکنه و روی خودش کار میکنه و مدارش تغییر میکنه. این آگاهی رو درک میکنه و به فهم اون ها میرسه ودر مرحله سوم که مرحله ی عمل کردن هست.
مرحله اول: دریافت آگاهی ها
مرحله دوم: درک و فهم آگاهی ها
مرحله سوم: عمل کردن به آگاهی ها
_چقدر قشنگ بعد از اون اتفاق از 16 سالگی و هجوم خانواده و پایین بودن عزت نفست کم کم رو خودت کار کردی و در سن 29 سالگی این عزت نفس درونی رو برای خودت ساختی.
_چقدر جالب درمورد تغییر دیدگاهت درموردمهاجرت و شهروند درجه یک و دو تغییر دادی.
_چقدر قشنگ این باور رو برای خودت با شنیدن این صحبت ها ایجاد کردی که تو فقط سهم و نقش خودت رو انجام بده.
_دوست عزیز چقدر قشنگ اشاره کردی که به پاسخ استاد به پسرشون. در جواب به این سوال که بهترین قسمت کجا هست که روی خودمون کار بکنیم؟! و استاد گفتن که عزت نفس. که بزرگترین پاشنه آشیل ما انسان ها عزت نفس هست.
_این شور و شوق در من ایجاد شدکه دوباره ادامه بدم و پرقدرت تر ادامه بدم.
_اشاره به داشتن چهره زیبا. بون آرایش و فارغ از نگاه و حرف های مردم و جامعه. من همینی که هستم زیبا و ارزشمندم بدون هیچ چیز اضافه ایی.
زیبایی یک چیز نسبی هست.هر کسی به اندازه ی خودش این زیبایی رو داره.
این باور رو باید بسازیم که: تو همینطوری که هستی زیبا هستی و فقط کافیه از زندگیت لذت ببری. و افرادی هم فرکانس که تو رو زیبا ببین به مرور در مسیر تو قرار میگیرن.
من همینطوری که هستم ارزشمندم حتی بدون توانایی.
وای چقدر اون آخری که تند تند شد و گفتی قول میدی روی خودت کار کنی تا عزت نفست رو از 70 به 100 برسونی و مقاله های بین المللی عالی بدی و برای مهاجرتت اقدام کنی عالی بود عزیزم.
واقعا تحسینت میکنم دوست ارزشمندم.