گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آورد

سلام به استاد عزیزم و آزاده ی عزیز و خیلی خوشحالم که خانم موفقی رو میبینم و میتونه باورهام و قوی تر کنه با موفقیتهاش و از

همه مهم تر مهاجرت ایشون اقرار می کنم این سد ذهنی منه و من به گفته ی خودم دوست دارم مهاجرت کنم ولی ته دلم ترسهام از دور شدن از خانواده و وابستگی های بی مورد خودم مثل سد جلوش رو گرفتم و بارها به خودم میگم این وابستگی ها به یک چشم بر هم زدنی ممکنه با یک مرگ به پایان برسه و در واقع می خوام ذهنم رو کنترل کنم بلکه اقدامی انجام بده قبل از این که دیر بشه و به خودم میگم اول مهاجرت رو به شهری نزدیکتر انجام بدم تا وابستگی هایم کمتر بشه و بعد به خارج از کشور ولی امیدوارم با دیدن افرادی و مخصوصا خانم هایی مثل ازاده ی عزیز این باور مهاجرت در من قوی تر شود و ممنونم ازشون که مسیر زندگیشون رو با ما به اشتراک می گذارند البته که من اقدام هایی در زمینه ی اموزش زبان انگلیسی رو شروع کردم و از خدای بزرگم می خوام هدایتم کند که از پس نجواها و ترسهایم بربیام و اقدام عملی انجام دهم و از استاد عزیزم هم سپاسگزارم که برای تقویت باور هامون با نشان دادن الگوهایی همچون آزاده جون برای ما خالصانه تولید محتوا می کنن دوستتون دارم استاد