سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 122
دیدگاه زیبا و تأثیرگزار الهه عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
من عاشقتم استاد بینظیرم که برامون از این بهشت زهرای زیبای این شهر بینظیر فیلم گرفتی و این نکات مثبت و زیبا رو برامون توضیح دادین.
یدن این مقبره ها که همراه با این اهنگ بسیار ارامش بخش همزمان شده بود، بهمون یه دنیا حس الهی و ارامش بخش رو هدیه داد. چقدر این ارامگاه ارامش خاصی رو بهمون میداد، چقدر انرژی الهی و بینظیری داشت و تمام وجودم رو پر از ارامش کرده بود. چقدر با نظم و تمیز و مرتب و بسیار زیبا این مقبره ها رو ساخته بودن. چقدر این چمن ها زیبا و یکدست بودند. چقدر با طرح زیبا و بینظیری این مقبره ها رو کنار هم ساخته بودن و این سادگی که مقبره ها داشتن و رنگ سفید و زیباشون به ادم ارامش میداد. نگاه زیبای این کشور بینظیر امریکا رو به ارامگاه رو دوست دارم. همه چیز رو در کمال سادگی چقدر زیباست. پرچم زیبای این کشور بینظیر همیشه بهم حس خوبی رو هدیه میده.
استاد عزیزم صحبت های زیباتون بهم اگاهی های بینظیری رو هدیه داد: اینکه تا میتونم از تک تک لحظات زندگیم لذت ببرم؛ تا میتونم حس خوب رو به خودم هدیه بدم؛ تا میتونم مهربون و بخشنده باشم؛ تا میتونم در لحظه زندگی کنم و از زندگیم لذت ببرم؛
تا میتونم حس شادی رو به خودم هدیه بدم و با موندن توی احساس خوب، با تمرکز روی نکات مثبت و با ایجاد شخصیت صدق بالحسنی، برای خودم یه زندگی بهشتی رو خلق کنم .
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این سریال، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 122435MB28 دقیقه
سریال سفر به دور آمریکا قسمت 122
با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان
بنام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم
خدا رو شکر که باز هم فرضتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار
ی شروع بسیار متفاوت اما باز هم با تمرکز برزیبایی
واژه ی مرگ چقدر قبل از آشنایی با استاد برای من ترس آور بود اونم به خاطر احساس گناهی که منشا درستی نداشت به خاطر درک نادرستی که از خداوند داشتم
اما از وقتی پی به سیستمی بودن خداوند بردم چقدر ترسم از مرگ فروریخت و باهاش راحت شدم
قبلا وقتی میرفتم قبرستان غم سنگینی رو روی قلبم احساس میکردم اما الان این حس رو ندارم چون میدونم همه ی روز از این دنیای مادی میریم حالا بقول استاد یکی زود میاد زود میره یکی زود میاد دیر میره یکی دیر میاد زود میره یکی دیر میاد دیر میره .ی مهمونیه که هیچ کسی توش ماندگار نیست
مهم طول این ماندنه نیست مهم کیفیت این موندنه اس .اگر خدای درست رو بشناسی و وقوانینش رو درک کنی و با این قوانین هماهنگ بشی اونقدر عمق این کیفیته زیاد میشه که نهایت لذت رو از بودن توی این مهمونی رو میبری و هر وقت وقتش برسه با آغوش باز می پذیری رفتن رو و بقول استاد به حضرت عزرائیل میگی :
I’m ready lets go
اما اگر درست استفاده نکرده باشی از این فرصت محدود دست به دامانش میشی که :
Just a minute please
که البته سودی هم نداره
پس چه خوبه که آماده باشیم که اگر ی وقت ناگهانی اتفاق افتاد حسرتی نداشته باشیم
چقدر با دیدن این بهشت آدم آرام میشه چقدر دوست داره ساعت ها اونجا بشینه با خودش خلوت کنه وسط اینهمه سرسبزی و نظم و تمیزی و این طراحی فوق العاده
چه فکر خلاقی داشته اون فردی که اینجا رو طراحی کرده که تونستن اینهمه قبر رو توی این فضا جا بدن حساب کنید اگر به این شکل طراحی نمیشد به چقدر فضای بیشتر نیاز بود شاید اونجوری تمام شهر رو در بر میگرفت
چقدر این رنگ سفید سنگها داره روی اون سبزی چمن خودنمایی میکنه با اون بی نهایت سادگی که دارن اما در عین حال بی نهایت شیک هستن با فقط ی اسم و نهایتش ی فامیل یعنی توجه به اصل و نپرداختن به فرع و بعد یادم اومد نوشته های قبرهای خودمون رو که جد اندر جد طرف رو مینویسن افقی عمودی
باور کنید ی بار رفتم قبرستان محلمون روی یکی از قبرها جد اندر جد طرف رو نوشته بودن بعدش با خودم فکر کردم هدف از این کار چیه واقعا!!!!!!!!!!!!!چقدر ما درگیر حواشی کردیم خودمون رو.اونوقت اینجا اونچه که داره خودشون رو نشون میده اصله که بابا این انسان دیگه توی این جهان مادی جسمش حضور نداره و السلام
ی نکته جالب دیگه انتخاب رنگ سفیده سنگ رنگ سفید در مقابل تغییرات آب و هوایی ماندگاری بیشتری داره و دیرتر خراب میشه و همین باعث ماندگاری طولانی مدت و کم شدن هزینه نگهداری میشه
چقدر این نعمت درون باعث شده که ما زیباییها رو از ابعاد گسترده تری ببینیم و لذت بیشتری ببریم. این طراحی فوق العاده رو فقط میشه با درون دیدش و تجربش کرد .خدایا شکرت به خاطر این نعمت
چه هتل زیبا و تمیزی مثل همیشه چقدر طراحی کفش جالب بود و پرده ها هم مثل همیشه ساده اما شیک و زیبا و مشرف به زیبایی ها .تا الان هرچی هتل شما رفتین من ندیدم که پرده رو بکشین و چشمتون بخوره به ساختمونی چیزی که جلووی دید رو بگیره همشون به طبیعت و چشم اندازهای زیبای اون باز میشن از بس که این مناطق فلت هستن و وسیع و سرسبز و این هم خودش ی نعمت بزرگیه قبل آدم بازه حتی وقتی که توی هتله .یعنی دقیقا هرچی تجربه ی زببا اون بیرون هست میشه توی قیاس کوچکتر حتی داخل هتل هم تجربش کرد.
چقدر مناظر اطراف زیبا هستن همون زیبایی اند لس
سیستم صبحونتون هم با مزه بود .من عاشق این گوجه های گیلاسی شدم که ی لقمه میشن و رنگشون دیوانه میکنه آدم رو .
چه ماشین جالبی بهش میاد که مال بتون ریزی باشه چقدر هم تمیز و نو هستش مثل همه چیزایی که تا حالا دیدیم
آره اینجا هم هوایی پاییزی شده و امروز که رفتیم بیرون
با دیدن این مغازه کلی از صحبت هاتون استاد توی دوره دوازده قدم و دوره کسب و کار شخصی برام مرور شد که:
1. توی هر کسب و کاری پتانسیل ثروت ساختن هست
2. اینکه ثروت فقط ی موضوع ذهنیه و به باورهای ما بستگی داره
3. اینکه ثروت و نعمت فراوانه اگر ما باورهای درست داشته باشیم
4. اینکه ثروت ساختن ربطی به مکان کسب و کار نداره
5. اینکه اگر باورها درست باشن خداوند مشتری ها رو هدایت میکنه به محل کسب و کار
6. اینکه کار آدم باید عشقش باشه
7. اینکه ثروت و شهرت ادامه عشق به کاره
8. اینکه هر کسی به اندازه لیاقتش نعمت و ثروت رو دریافت میکنه و این یعنی عدالت
9. اینکه اگر مقاومت های ذهنی برداشته بشه ثروت و نعمت به طور طبیعی وارد زندگی ما میشه
10. اینکه کیفیت کار اگر بالا باشه خودش ی تبلیغه
فقط ی چیزی مثل عشق میتونه این آثار هنری رو خلق کنه .چقدر هم متنوع و زیاد هستن که نشان از باور به فراوانی این افراد داره
چقدر قانون دقیق عمل میکنه که دو تا آدم هم مدار و هم فرکانس رو کنار هم چیده که اینجوری دارن خلق میکنن این محصولات رو در کنار هم یکی میسازه و یکی رنگ آمیزی و تزیین میکنه.البته که این ها هم تکاملشون رو پشت سر گذاشتن که الان اینقدر حرفه ای شدن و از روز اول اینجوری نبودن 44 سال تجربه پشت این آثار هست
این خدمات پس از فروش اینا آدم رو مبهوت میکنه
این باور به فراونی تو وجود اینهاست که میتونه منشا تعویض محصول باشه
و جریان هدایتی که باور به اون باعث میشه آدم همیشه در زمان مناسب در مکان مناسب قرار بگیره
و کنجکاوی شما استاد برای پی بردن به به اصل و منشا هر چیزی هم ستودنیه
و جمله آخر شما استاد که :
همیشه جهان اینجوری کار میکنه
اینجوری یعنی از جایی که شما خبر نداری اما طبق سیستم دقیق اونه همون چگونگی که ما باید دست خداوند و جهان رو باز بزاریم در موردش
سپاسگزارم استاد و مریم جان
این قسمت هم فوق العاده بود
سلام بر مارکو جان دوست داشتنی .پسر تو فوق العاده ای بی نظیری تو تعریف کردن وقایع.میتونم تصور کنم وقتی اینقدر توی نوشته هات پر انرژی هستی تو کلامت پروژکتور عظیمی از انرژی هستی
تو نویسنده ی بزرگی میشی نویسنده همیشه در سفری که عاشق خودشه و خدای خودش و پاره های تنشه
باز هم بنویس و به اشتراک بزار تا یادم باشه که هدف لذت بردن از مسیره نه رسیدن به مقصد
شادتر و عاشق تر بشی هر لحظه و هر دم
سلام به معصومه جان گل. ممنونم عزیزم که یکی از خصوصیات خوب من که مهربان بودنه رو به یادم آوردی و باعث شدی که فکر کنم در موردش .من واقعا مهربانم و این مهربانیم زبانزده .خدا رو شکر به خاطر این ویژگی خوبم و جالب بود برام وقتی شما کلمه مهربانم رو برای من استفاده کردین
ممنونم از توجهت عزیزم به کامنت های من معلومه که خواننده با دقتی هستی
کامنت های شما هم زببا و دلنشین هستن و سرشار از زیبایی
هر کدوم از بچه های سایت ی زیبایی خاصی توی نوشته هاشون هست که مخصوص خودشونه مثل شما و من
سپاسگزارم عزیزم که انگیزه دهنده هستی