سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۰

سلام مریم جونم و استاد گل گلابم و مایکل خوشتیپ خاله

این فایل هم خیلی خیلی زیاد جذاب بود چندین بار دیدمش کلا از اول تا آخر لبخندی ملیح رو لبم نشوند و باز full of positive energy شدم٫

خیلی لذت بردم از رابطه عاشقانه و دوستانه استاد با پسرشون و با خانم شایسته٫

چقدر مایکی با خودش در صلحه آفرین پسر با اینکه شرطو باختی اما عکس العملت خیلی طبیعی بود و اون صحنه ای که مایکی خودشو واسه باباش لوس میکنه و استاد اونو میبوسه خیلی زیبا بود٫

خیلی حال کردم از دیدن اون خونواده خارجی که همه شون در آرامش و شاد بودن مخصوصا اون خانم که با چه حوصله و محبتی جواب سوال استاد رود داد٫ چقدر بامزه خیار رو تلفظ کرد خیلی خندیدم٫ خیلی دوسش داشتم چه مامان خوب و جذابی بود٫ چه پسرای گلی داشتن٫

چقدر اون آبشار cucomber زیبا بود یاد آبشار ویسادار خودمون در شمال ایران افتادم٫

درسای مهمی هم که از این فایل یاد گرفتم این بود که

اول اگر در سفر چیزی رو نمیدونم خیلی راحت برم و بپرسم و با غریبه ها ارتباط برقرار کنم که البته این چند روز چند بار این کارو کردم و چقدر لذت بردم از ارتباط برقرار کردن با آدمای جدید٫

دوم در مورد چیزی که مطمئن نیستم قطعی صحبت نکنم٫

سوم هرگز شرط بندی نکنم٫ البته این رو توی قرآن هم بهش اشاره شده و گفته هرگز سمت شراب و قمار نروید و منم از وقتی فهمیدم بهش عمل کردم٫

بینهایت از شما سپاسگزارم که من رو با تنها منبع انرژی جهان آشنا کردین و قوانین خوشبختی رو بهم یاددادین٫

I love u for ever