اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
با سلام خدمت تمامی دوستانم بویژه استاد عزیز و همکاران گرامی ایشان
دوستان من جواب سوال قسمت دوم رو نمیدانستم و به همین خاطر منتظر ماندم تا از تجربیات و دیدگاههای شما عزیزان که لطف کرده و بر روی سایت نوشته اید استفاده کنم تا من نیز چون شما بتوانم گامهای مثبتی در جهت موفقیت و رسیدن به ثروت و فراوانی در زندگیم بردارم و جا داره در اینجا از آقای حسین الیاسی و خانم حنانه اهنکار صمیمانه تشکر کنم که باعث ایجاد دیدگاههای جدیدی در زندگی من و خانواده ام شده اند.
من با توجه به تمامی مطالبی که دوستان عزیزم زحمت نوشتن آنها را کشیده اند به این نتیجه شخصی رسیدم که یکی از اصلیترین راههای دور کردن احساس گناه که از موانع بزرگ رسیدن به اهداف و موفقیت میباشد، خود شناسی حقیقی هست. خودشناسی حقیقی هم نیازمند خدا شناسی حقیقی هست. من و شما باید الله واقعی را بشناسیم، اللهی که استاد در تمامی جملاتش از آن استفاده می نمایند. اللهی که تمامی ثروتمندان جهان با تکیه به آن به موفقیت رسیده اند. اللهی که تعصبات بی جا مانع شناخت من و شما از او میگردد. دوستان خدایی که در درون و نفس ما وجود دارد و همیشه و هر لحظه با الهامات درونی ما رو هدایت میکنه، تفاوتهای زیادی داره با خدایی که ما مردم جهان ازش میترسیم از عذاب و بلاهایی که سرمون میاره میترسیم. خدایی که ما همیشه در بیرون از خود دنبالش میگردیم.
و تا زمانی که این ترس از شناخت حقیقی خداوند را از خودمان دور نکنیم، تاکید میکنم هیچ ترس و گناه دیگه ای رو نمیتوانیم از خودمان دور کنیم. در تمامی مطالب نوشته شده همه انتظار کمک از خدایی دارند که از خود شخص دوره و بیرون از خود شخص میباشد، در حالی که اصلا اینطور نیست و خدایی جز نفس درونی و ذات درونی ما وجود ندارد و کسی که بعنوان الله باعث هدایت ما در راه حق میگردد فقط و فقط نفس درونی ماست و کسی هم که مانع موفقیت و شناخت حقیقی الله است همان ذهن خطا کار ماست که شیطان در آن رخنه میکند.
کسی که توانایی دور کردن و بخشش گناهان مار ا دارد فقط و فقط خدای درون ماست یعنی خود خود شخص گناه کننده.
و کسانی هم که این توانایی را ندارند و نمیتوانند خوشان را ببخشند و گناهانشان را از خود دور نمایند، به ذهن شیطانی خود توجه میکنند نه نفس حقیقی خود.
دوستان از شما خواهش میکنم به این فرموده حضرت علی ع کمی عمیقتر و بدور از تعصب فکر کنید:
هر کس نفس خود را بشناسد خدای خود را شناخته است
نفس خود = خدای خود
من مطمئنم استاد نیز درباره این موضوع تو بخش vip بیشتر توضیح خواهند داد.
با آرزوی روزی که هر کس توانایی بخشش خود و دیگران را کسب نماید.
به نظر من فرد باید به این آگاهی برسه که موندن در احساس گناه مثل خود گناه ،داره فرکانس همون گناه را ارتعاش میده وباعث تکرار گناه یا مشابه اون و یا غم ونا امیدی فراوان که باز اونهم بازتابش بوجود اوردن موارد منفی در زندگیه میشه.
بنابراین راه درست، موندن در احساس گناه نیست بلکه جبران اونه .
بعد از این آگاهی ،
1-آیات قرآن را که مبین مهربانی و توبه پذیری خداونده و همچنین جملات تأکیدی دیگه ای مثل خداوند مرا میبخشد پس من هم خودم را میبخشم ،من بخشیده شدم و… را دائم بخونه و تکرار کنه
2-اگه راه جبران داره،مثل حق الناس و … در حدی که میتونه ،جبران کنه واز این بابت خوشحال باشه.
3-تحقیق کنه و بخونه زندگی نامه افرادی را که گناهان بسیار بزرگی را مرتکب شدند و توبه کردند و بعد از اون به درجات معنوی خیلی بالایی رسیدند.
4-سعی کنه در زمان حال زندگی کنه و از رفتن به گذشته و باز آوری خاطرات ،پرهیز کنه
5- اگه بتونه استاد معنوی و بزرگی هم پیدا کنه واز اون کمک بگیره،خیلی میتونه مفید باشه
و بدنبال همه این موارد باید فکر و احساسش را به بقیه موارد زندگی ببره و کلا از فضای این گناه بیاد بیرون
با سلام و سپاس از گروه تحقیقاتی عباس منش.باید بگم احساس گناه بسیار حس ویران کننده ایست و مثل خوره تمام وجود ادمی را میخورد.شاید برای خیلی از ما این حرف کلیشه ای باشد اما باید گفت اگر من خدا بودم هرگز نباید اشتباه میکردم.اما من که خدا نیستم،پس ممکنه اشتباه کنم،و اغوش خداوند همیشه برای بخشیدن من باز است،صد بار اگر توبه شکستی باز ای،این درگه ما درگه نومیدی نیست.و خداوند بزرگترین گناه رو ناامیدی از لطف خودش میدونه ،و این موضع رو مد نظر داشته باشیم که ما بازوهای خداوند در روی زمین هستیم،و تک تک ما بسیار ارزشمند هستیم و شاید تا بعضی اشتباهات رو انجام ندیم،یاد نمیگیریم که چطور بزرگ بشیم.با تشکر فراوان
با توجه به گفته های ارزشمند دوستان باید بگم ، خودم تجربه این حس گناه را داشتم. در ابتدا باید بگم که احساس گناه بایستی وجود داشته باشد به جهت رشد و کامل کردن انسان و در واقع هر چه احساس گناه قویتر باشد میتواند نقطه عطفی در زندگی باشد . من خودم به این باور رسیدم که عملی که انجام دادم و باعث ایجاد احساس گناه در من شد با انجام کارهای خیریه که باعث خوشحال و شاد کردن افراد دیگه میشد ، من هم به آرامش درونی رسیدم و خودم را به خاطر آن احساس بخشیدم . احساس گناه یک عامل درونی است و طبق قانون ، ذات انسان دنبال اتفاقات خوب و شاده ، پس این احساس قابل تغییره .
با سلام و تشکر از شما و تبریک به دوستانی که برنده قسمت اول شدند .
راستش جواب دادن به این سوال در قالب کلمات برای من کار سختی بوده چون واقعا هر طوری نوشتم به دلم ننشست .
این که چه طور میشه احساس گناه را در خودمان از بین ببریم . خیلی بستگی به نوع تربیت خانواده معلمان و محیط و فرهنگی که در آن رشد کرده ایم دارد . که چه چیزها و خطاهایی را در ذهنمان بزرگ و چه گناهانی را کوچک شمرده اند .
من خودم در محیطی پر تناقض بزرگ شدم افکار من از ابتدا با آدم های دور و برم جور در نمی آمد و به همین دلیل عضو ناسازگار خانواده بودم البته از نظر مادرم .
به هر روی با احساس گناه های کوچک و بقزرگ بسیاری بزرگ شدم . اینکه اگه یه تار موهام پیدا باشه موهام آون دنیا شکل مار میشه اینکه خدا کسی که حجاب نکنه رو میفرسته جهنم اینکه اگه تا جوون هستی باید پاک باشی موقع پیری دیگه توبه ارزشی نداره . اینکه مردا مثل گرگن و ذاتشون بد هست . اینکه وقتی امام زمان میاد همه آدم هایی که گناه کار هستن از روی زمین با شمشیر عدل اون کشته میشن . اینکه اگه نماز نخونی خدا دوست نداره و هر روز مشت و لگد و فحش و نفرین بود که به زور برای نماز صبح بیدارت میکرد کلی اشتباه تو ذهن من و امثال من وجود داره که تازه این بخش کوچکی است . احساس گناه نسبت به پول،همه از بی پولی مینالیدن اما همه میگن پولدارا همه دزدن یا از راه نامشروع به دست آوردن خیلی نادر پیدا بشه یکی از راه درست سرمایه دار بشه و از خدا بی خبر نشه و تازه ته نگاه مثبت به این قضیه این بود فلانی پولداره چون باباش داشت ارث پدریه.
کم کم بزرگ شدم بیشتر روی خودم مطالعه کردم کلی کلاس و سی دی آموزشی و کتاب مطلب خواندم یاد گرفتم تا زمانی که خودم را دوست نداشته باشم چیزی عوض نمی شود یاد گرفتم همه چیز از درون خودم و از ضمیرناخودآگاهم نشات میگیرد بچه کوچکی که بی آنکه بفهمد هر چه خواستند و بی آنکه تامل کنند در ذهنش کاشتند . یاد گرفتم خودم را دوست بدارم نفسم را عزیز بدانم هر روز به کارهایی که انجام می دهم فکر کنم زمانی خلوتی برای محاسبه خودم بگذارم اما نه با احساس گناه و توبیخ بلکه به قصد رشد و پیشرفت مثبت و انسانی . منی که در طول دوران دانشگاه با هیچ پسری سلام نمی کردم چون این گونه درک کردم که دختر نجیب همیشه سر بزیر است و با پسرها بی اعتنایی میکند و اما از طرفی جو خانواده و اعتقادات خانواده ام را قبول نداشتم و هرگز ازدواج سنتی مرسوم را قبول نداشتم چون به لحاظ اعتقاد و باورها خانواده ام را قبول نداشتم . تا اینکه بعد از فارغ التحصیلی در فضای تحقیقاتی که قرار گرفتم فهمیدم اینگونه تا آخر عمر باید خانه نشین و توسری خور خانواده و آنچه تحمیل می شود باشم کلی با خودم صحبت کردم دایره دوست های هم جنسم را بیشتر کردم از تجربه هایشان استفاده کردم و کم کم به درستی با جنس مخالف ارتباط برقرار کردم و حتی همسرم را خودم انتخاب کردم آن هم در خانواده ای که پدرم هر جا می رفتم مطمین بودم پشت سرم هست و در کمال ناباوری خانواده ام به مادرم گفتم دارم با شخصی با این مشخصات آشنا شدم و خدا رو شکر الان نزدیک به 6 سال با همسرم زندگی خوبی را داریم و حتی حالا با استفاده از فایل های قانون آفرینش اخلاقم و روحیاتم با همسرم خیلی بهتر و عالی تر شده و عشق در زندگی مان هر روز بیشتر و بیشتر می شود .
به نظر من تنها راه آشتی درونی با خودتان هست . خودتان را به خاطر خطاها و اشتباهاتتان ببخشید و از این لحظه شروع خوبی داشته باشید و همواره به خودتان یادآور شوید اگر من قادر به بخشش خودم نباشم چطور میتوانم از پروردگارم بخواهم که نسبت به من مهربان و بخشنده باشد چطور از کینه ها و عقده ها می خواهم خودم را خالی کنم در صورتی که هنوز با خودم در ستیزه و قهرم و چطور من عمری همه را غیر از خودم مقصر می پنداشتم و با این روحیه می خواهم فرد مثبتی برای جامعه مادر خوبی برای فرزندانم و شریک خوبی برای همسرم و انسان خوبی نزد پروردگارم باشم مگر می شود؟ باور کنید همه ما اول باید خود را و همه آنها که نسبت به ما خطا کردند را باید ببخشیم تا آرامش و صلح و دوستی را در آغوش بگیریم و آنوقت است که دیگران هم با ما بگونه دیگری برخورد میکنند چون وقتی من خودم را دوست دارم به خودم ارزش میدهم پس دیگران هم به من ارزش میگذارند من این موضوع را این روزها با انجام دادن تمرینات قانون آفینش بیشتر و بیشتر احساس می کنم می خواهید احساس گناه نداشته باشید ارزشمند باشید خودتان را دوست داشته باشید همه شما را دوست داشته باشند همواره از خودتان خوشنود باشید بهترین انسان و یا جزو بهترین انسان روی زمین باشید بهایه رویایتان را بپردازید با تلاش با شناخت خودتان با هر روز بهتر از دیروز شدن هر روز یه چیز تازه یه حرف تازه یه کاری که تا آخر شب بهت حس مفید بودن میده انجام بده به هر اندازه خودت رو دوست داشته باشی و ارزش قایل باشی به همون اندازه زودتر رشد میکنی دست از بهانه ها بردار زمین خوردی شکست خوردی دختر بودنت زیر سوال رفت همسرت بهت خیانت کرده تا امروز همش بد آوردی همین حالا بلند شو و دوباره از نو شروع کن من هم روزی در خانواده ای بزرگ شدم و در محیطی رشد کردم که هیچ کس درکم نکرد و به همین دلیل از شاگرد اول به شاگرد آخر کلاس تبدیل شدم اما امروز تدریس میکنم شاگردایی دارم که از من ایده می گیرند که عاشق من هستند که من رو محرم خصوصی ترین مسایل زندگی شان میدانند بلند شو کاری کن که احساس کنی هستس وجود داری و وجودت برای خیلی ها مهم و باارزش هست
دوستتون دارم و از شما به خاطر صبر و محبتتون سپاسگزارم
چه ایده ای برای کسی که به خاطر خطای بسیار بزرگی دچار احساس گناه شده است، داریدتا دیگر احساس گناه نداشته باشد؟
با سلام و عرض ادب خدمت استاد ارجمند جناب آقای عباس منش و دوستان گرامی
در ابتدا بایستی عرض کنم که کسی که دچار احساس گناه، بخاطر خطای بزرگ شده، باید بداند که خداوند متعال از ضعف و جهالت انسان ها آگاه است و می داند که ممکن است انسان بر اساس وسوسه های نفس اماره مرتکب خطا و گناه شده و دچار لغزش شود. چون نفس اماره همیشه انسان را بسوی بدی ها سوق می دهد و کسی که احساس گناه می کند در واقع به عمل نا شایست خود آگاه و از کرده خود نادم و پشیمان شده و در واقع به اشتباه خود پی برده است و این خود علامتی برای نزدیکی به خدا است و خدا در توبه را برای همه بندگانش در هر شرایطی( گناه بزرگ و کوچک) گشوده است. بنابراین چنین فردی باید بداند که با ارتکاب گناه و احساس گناه نباید از درگاه خداوند متعال نا امید باشد و با نزدیکی به خدا می تواند خودش را بیابد و به زندگی شریف و با کرامت خود ادامه دهد.
اما نظرات و ایده های بنده در این خصوص به ترتیب ذیل ارائه می گردد:
1. مسئولیت پذیری: پذیرش اشتباه و تقصیر خود و عدم تکرار آن.
2. توبه: خداوند توبه پذیر و بخشنده است، چنانکه در قرآن می فرمایند: « إِنَّ اللَّهَ یحُِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یحُِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ(بقره / 222 ) ، (هر آینه خدا توبهکنندگان و پاکیزگان را دوست دارد.)
پس از درگاه خداوند متعال، طلب عفو و بخشش نماید و ایمان و باورداشته باشد که خداوند توبه اورا پذیرفته و بخشیده است. ( این نکته خیلی مهم است)
چنانکه حضرت علی (ع) می فرمایند: « هرکس توبه کند، خداوند او را بیامرزد و به جوارح او و جای جای زمین دستور داده شود که آبروی او را حفظ کند و عیب هایش را بپوشاند و گناهانی که فرشتگان حافظ اعمال، برایش نوشته اند، از یاد آنان برده شود. ( میزان الحکمه/ ج2 / ح 2183 )
3. بخشش خود: با بخشیدن خود، خویشتن را از بند احساس گناه رها کند، و گذشته و اتفاقاتی که در گذشته برایش رخ داده، کنار گذارد و اصلاً در موردش فکر نکند و آنها را برای همیشه در زیر خروارها خاک مدفون کند و در حال زندگی کند و بجای افکار منفی، افکار مثبت را جایگزین و با تلقین مثبت و عبارات تأکیدی مثبت، احساسش را خوب کند تا اتفاقات خوب را تجربه کند. با خود دوست و مهربان باشد و چون پدر و مادری مهربان از خود مراقبت کند، به خدایی که در درونش هست، عشق بورزد و همیشه احساس خوب داشته باشد و انرژی هایش را برای یک زندگی خوب و عالی بکار بندد. عبارت تأکیدی « من هر روز خودم را در عشق و محبت الهی غرق می کنم» را بارها و بارها تکرار کند و هر روز حالش را خوبتر و خوبتر کند.
4. بهای گناه خود را سخاوتمندانه بپردازد: با صدقه دادن، روزه گرفتن، نماز خواندن، احسان کردن، مطالعه، تفحص، تحقیق، اگر در رشته خاصی مهارت و تبحری دارد، برای افراد جامعه آموزش دهد، بهر نحوی که برایش مقدور باشد( حضوری، مجازی، کتاب، مقاله) و … .
و بدین ترتیب بهای آنرا بپردازد.
5. هدایت: از خداوند متعال بخواهد که بستر هدایت را برایش فراهم و مسیر مستقیم و راه درست را نشان دهد. (اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ) (حمد /6 )(صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیرِْ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ)(بقره/7) تا با هدایت او مسیر موفقیت و تعالی و تکامل را بپیماید.
6. توکل به خدا: خود را همواره نیازمند و وابسته به خدا بداند، نه غیر. همیشه بر خدا توکل کند و او را یار و یاور و حامی و پشتیبان خود بداند و لحظه ای از او غافل نشود و بداند که خداوند در درونش هست، چنانکه خود می فرمایند: (وَ نحَْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ) ( ق /16 )، « ما از رگ گردنش به او نزدیک تریم» و با یاد او خود را به آرامش برساند« أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئنُِّ الْقُلُوبُ»(رعد/ 28)، «آگاه باشید که دلها به یاد خدا آرامش مىیابد.» و دیگر از احساس گناه رنج نبرد و انرژی هایش به جای صرف افکار منفی، صرف خودسازی و موفقیت خود بکند.
7. سپاسگزاری: از خداوند بخاطر نعمت های إعطائی اش ازجمله سلامتی، ثروت، سعادت، هدایت و … سپاسگزار باشد، بویژه در خصوص گناه مرتکبه که احساس گناه کرده و بداند، این در واقع لطف الهی بوده که اورا متوجه اشتباهش کرده و بیدارش کرده است، چرا که اگر این حالت ایجاد نمی شد، ممکن بود بارها و بارها به همان گناه یا گناهان مشابه دچار گردد. پس در همه حال از خداوند سپاسگزاری نماید.
8. بخشش دیگران: اگر چنانچه دیگران را در ارتکاب گناه مقصر می داند و حالا فهمیده که خودش مقصر بوده و دیگران نقشی نداشتند. آنها را ببخشد و از صمیم قلب برایشان سلامتی و سعادت و ثروت و … را بطلبد و در صورت امکان به آنها کمک و مساعدت نماید و بهایش را باین طریق بپردازد.
9. ذکر نکردن گناه: تا آنجائی که برایش مقدور است در خصوص ارتکاب گناهش با کسی صحبت نکند، چون با هربار گفتن، ذهنش باز آن را می پذیرد و او را به همان سو، سوق می دهد و یا رنجش می دهد و جهان هستی هم اتفاقات بد و یا مشابه آنرا به سویش می کشاند. با نگفتن و به فراموشی سپردن آن فرکانس اش را تغییر می دهد و از فرکانس قبلی خارج می شود.(این را توجه داشته باشد). ولی اگر سخن گفتن در این خصوص ضرورت داشته باشد، صرفاً با افراد خبره و کارشناس مثبت مطرح کند تا از راهکارها و رهنمودهای ارزنده آنان برخوردار شود.
10. عدم سرزنش و تحقیر خود: از سرزنش و تحقیر خود دست بردارد و بخود ظلم و ستم نکند. چون تحقیر و سرزنش و احساس گناه، اعتماد به نفس انسان را کاهش و حتی ممکن است از بین ببرد. چنانچه استاد هم فرمودند: « احساس گناه درست نقطه مقابل اعتماد به نفس است». بنابراین بجای سرزنش و تحقیر و احساس گناه ، با بالا بردن اعتماد به نفس، حس ارزشمندی را در خود ایجاد نماید و به استعدادها و توانمندی های خود تمرکز وآنها را ارتقاء دهد.
برای بالا بردن اعتماد به نفس به پاسخ های سؤال قسمت اول اعتماد به نفس مراجعه و مطالعه کند و ویژگی های خود را با ویژگی های فرد اعتماد به نفس بالا مقایسه و تطبیق نماید، در صورت عدم تطبیق مواردی از آنها در صدد این باشد که آنها را بارور ساخته و با اعتماد به نفس بالا ، خود را تعالی بخشد.
11. توجه و تمرکز: به موفقیت هایی که در گذشته داشته، توجه و آنها را بُلد کند و تمرکز بر اهداف جدیدی که دارد، داشته باشد و با تمرکز بر استعدادها و توانمندی هایش سعی کند آنها پرورش دهد. در لحظه زندگی کند و به فکر موفقیت و تکامل باشد.
12. انجام تمرینات: ورزش، مراقبه(مدیتیشن)، تصحیح باورها، تلقین مثبت، بکار بردن عبارات تأکیدی مثبت، تمرکز بر اهداف، سپاسگزاری، مطالعه و غیره.
13. مراجعه به کتابها و مقالات و تحقیقاتی که در خصوص احساس گناه و راهکارهای جبران آن است ( در صورت موجود بودن در این زمینه) و مطالعه آنها در صورت مفید بودن.
در خاتمه ضمن پوزش از اطاله کلام، معروض می دارد که به دلیل اینکه استاد محترم همیشه می فرمایند نظراتتان را هر چند طولانی هم باشد در قسمت نظرات بگذارید، آوردم.
برای استاد گرانقدر و همه دوستان و عزیزان توفیق روز افزون آرزومندم.
راه کاری دارم که خودم از اون در زمانی که احساس گناه می کنم استفاده می کنم و به خوبی جواب می گیرم:
قدم اول : بعد از نماز در پیشگاه خداوند سجده میزنم و خالصانه از خداوند طلب عفو می کنم و میگم خداوندا توبه می کنم به خاطر تمام گناهانی که مرتکب شدم ، امید دارم به رحمتت ، می دونم که دوستم داری و می دونم از قبل منو بخشیدی .
قدم دوم : دیگه به اون گناه و اون احساس بد فکر نمیکنم .
قدم سوم: اگر اون احساس گناه به واسطه ظلم و بدی که به شخصی مرتکب شدم ، بوجود اومده باشه با شجاعت ازش عذرخواهی می کنم.
البته قدم دوم خود به خود به وجود میاد بعد از طلب آمرزش از خداوند اگر ایمان داشته باشی ( یقین داشته باش خداوند می بخشد و می آمرزد) .
– مهمترین قدم پذیرفتن است. باید اول بپذیریم که خطا کرده ایم . با کتمان حقیقت تنها بار گناه روی دوشمان را سنگین تر میکنیم.
-سپس باید در مورد خطای انجام یافته فکر کرده و علل به وجود آمدن آن را تحلیل کنیم. در این مرحله دو حالت به وجود می آید:
1- یا علت ذاتی به وجود آمدن خطا ناشی از عمل ماست
2- و یا خطا در نتیجه عکس العمل ما در مقابل رفتار و جریانهای خارجی اتفاق افتاده
در حالت اول باید عمل و یا به عبارت بهتر، رفتار خود را اصلاح کنیم
و در حالت دوم باید با پرورش و تربیت من درونی خود، سعی کنیم در مقابل عمل خارجی عکس العمل معقول و سنجیده تری داشته باشیم.
اگر این سه مرحله یعنی قبول واقعیت، تحلیل عوامل به وجود آورنده خطا و در نهایت سعی در برطرف کردن علتها را انجام دهیم حتی اگر مجددا مرتکب خطا شویم، احساس گناه نخواهیم کرد. زیرا فرصت مجددی برای پیشرفت و صعود به سمت قله کمال یافته ایم. این چنین در یک سیر صعودی قرار گرفته و به یاری خدا به آرامش خواهیم رسید.
بنظر من بهترین راهکار برای این فرد اینکه تک تک مواردی که باعث بوجود آمدن خطا و بعد از آن احساس گناهش شده بر روی کاغذ بنویسه و در روبروی هر کدام از آن موارد نقطه مثبت آن را در نظر بگیره و باور پیدا کنه که برای جبران آن خطا و حس لذت به جای احساس گناه با ذهنیت آسوده و قدرت بالا و ذهنیت سالم می تواند نکات مثبت آن را به واقعیت تبدیل کنه و دیگر به منفی ها فکر نکنه و تمام انرژی های مثبت را بکار بگیره تا به آنها دست پیدا کنه و این خود بزرگترین راهکار برای کمک به خود جهت نداشتن گناه و خوشحالی برای رفع خطا و اینکه توانسته آن خطا را به نحو احسنت جبران کنه.
انسان برای رسیدن به اهدافش محدودیت نداره و با انرژی و قدرت زیاد می تواند افکار منفی را به افکار مثبت و شکست را به موفقیت تبدیل کنه فقط کافی یک لحظه با تمام قدرت باور کنه که لایق بهترینهاست.
حضرت علی میفرماید: کمترین حد توحید آنست که صفات خدا در وهم نیاوری
کمترین حد بخشندگی خدا : من با قدرت وهم خودم میتوانم تصور کنم که تمام گناهان کوچک و بزرگ از اولین انسانی که خلق شده تا قیامت که هنوز نرسیده یکجا مال من باشد و من از خداوند طلب بخشش کنم و واقعا احساس پشیمانی کنم به طور یقین بخشش خداوند بالاتر از آن گناهاه خواهد بود
پس اگر آن گناه در مورد خودم یا خداوند باشد و نافرمانی امر خدا باشد ( حق النفس و حق الله ) بخشش خدا بسیار بیش از آن است اما اگر حق الناس بود و چون بحث عدل خدا هم هست باید آن شخصی که در حق او ظلم کردی راضی کنی و اگردر این کار مصمم باشی مطمئن باش که خداوند کمکت میکند که رضایت آن شخص را بگیری و مسئله مهم اینکه باید بتوانی خودت را ببخشی که اگر نتوانی خودت را ببخشی هیچ کدام از مراحل را نمیتوانی انجام دهی .
تمام حرفهایی که در درونت بتو گفته میشود که ترا از این کار مایوس کند تماما از شیطان است و نباید به آن توجه کنی
با سلام خدمت تمامی دوستانم بویژه استاد عزیز و همکاران گرامی ایشان
دوستان من جواب سوال قسمت دوم رو نمیدانستم و به همین خاطر منتظر ماندم تا از تجربیات و دیدگاههای شما عزیزان که لطف کرده و بر روی سایت نوشته اید استفاده کنم تا من نیز چون شما بتوانم گامهای مثبتی در جهت موفقیت و رسیدن به ثروت و فراوانی در زندگیم بردارم و جا داره در اینجا از آقای حسین الیاسی و خانم حنانه اهنکار صمیمانه تشکر کنم که باعث ایجاد دیدگاههای جدیدی در زندگی من و خانواده ام شده اند.
من با توجه به تمامی مطالبی که دوستان عزیزم زحمت نوشتن آنها را کشیده اند به این نتیجه شخصی رسیدم که یکی از اصلیترین راههای دور کردن احساس گناه که از موانع بزرگ رسیدن به اهداف و موفقیت میباشد، خود شناسی حقیقی هست. خودشناسی حقیقی هم نیازمند خدا شناسی حقیقی هست. من و شما باید الله واقعی را بشناسیم، اللهی که استاد در تمامی جملاتش از آن استفاده می نمایند. اللهی که تمامی ثروتمندان جهان با تکیه به آن به موفقیت رسیده اند. اللهی که تعصبات بی جا مانع شناخت من و شما از او میگردد. دوستان خدایی که در درون و نفس ما وجود دارد و همیشه و هر لحظه با الهامات درونی ما رو هدایت میکنه، تفاوتهای زیادی داره با خدایی که ما مردم جهان ازش میترسیم از عذاب و بلاهایی که سرمون میاره میترسیم. خدایی که ما همیشه در بیرون از خود دنبالش میگردیم.
و تا زمانی که این ترس از شناخت حقیقی خداوند را از خودمان دور نکنیم، تاکید میکنم هیچ ترس و گناه دیگه ای رو نمیتوانیم از خودمان دور کنیم. در تمامی مطالب نوشته شده همه انتظار کمک از خدایی دارند که از خود شخص دوره و بیرون از خود شخص میباشد، در حالی که اصلا اینطور نیست و خدایی جز نفس درونی و ذات درونی ما وجود ندارد و کسی که بعنوان الله باعث هدایت ما در راه حق میگردد فقط و فقط نفس درونی ماست و کسی هم که مانع موفقیت و شناخت حقیقی الله است همان ذهن خطا کار ماست که شیطان در آن رخنه میکند.
کسی که توانایی دور کردن و بخشش گناهان مار ا دارد فقط و فقط خدای درون ماست یعنی خود خود شخص گناه کننده.
و کسانی هم که این توانایی را ندارند و نمیتوانند خوشان را ببخشند و گناهانشان را از خود دور نمایند، به ذهن شیطانی خود توجه میکنند نه نفس حقیقی خود.
دوستان از شما خواهش میکنم به این فرموده حضرت علی ع کمی عمیقتر و بدور از تعصب فکر کنید:
هر کس نفس خود را بشناسد خدای خود را شناخته است
نفس خود = خدای خود
من مطمئنم استاد نیز درباره این موضوع تو بخش vip بیشتر توضیح خواهند داد.
با آرزوی روزی که هر کس توانایی بخشش خود و دیگران را کسب نماید.
سلام
به نظر من فرد باید به این آگاهی برسه که موندن در احساس گناه مثل خود گناه ،داره فرکانس همون گناه را ارتعاش میده وباعث تکرار گناه یا مشابه اون و یا غم ونا امیدی فراوان که باز اونهم بازتابش بوجود اوردن موارد منفی در زندگیه میشه.
بنابراین راه درست، موندن در احساس گناه نیست بلکه جبران اونه .
بعد از این آگاهی ،
1-آیات قرآن را که مبین مهربانی و توبه پذیری خداونده و همچنین جملات تأکیدی دیگه ای مثل خداوند مرا میبخشد پس من هم خودم را میبخشم ،من بخشیده شدم و… را دائم بخونه و تکرار کنه
2-اگه راه جبران داره،مثل حق الناس و … در حدی که میتونه ،جبران کنه واز این بابت خوشحال باشه.
3-تحقیق کنه و بخونه زندگی نامه افرادی را که گناهان بسیار بزرگی را مرتکب شدند و توبه کردند و بعد از اون به درجات معنوی خیلی بالایی رسیدند.
4-سعی کنه در زمان حال زندگی کنه و از رفتن به گذشته و باز آوری خاطرات ،پرهیز کنه
5- اگه بتونه استاد معنوی و بزرگی هم پیدا کنه واز اون کمک بگیره،خیلی میتونه مفید باشه
و بدنبال همه این موارد باید فکر و احساسش را به بقیه موارد زندگی ببره و کلا از فضای این گناه بیاد بیرون
با سلام و سپاس از گروه تحقیقاتی عباس منش.باید بگم احساس گناه بسیار حس ویران کننده ایست و مثل خوره تمام وجود ادمی را میخورد.شاید برای خیلی از ما این حرف کلیشه ای باشد اما باید گفت اگر من خدا بودم هرگز نباید اشتباه میکردم.اما من که خدا نیستم،پس ممکنه اشتباه کنم،و اغوش خداوند همیشه برای بخشیدن من باز است،صد بار اگر توبه شکستی باز ای،این درگه ما درگه نومیدی نیست.و خداوند بزرگترین گناه رو ناامیدی از لطف خودش میدونه ،و این موضع رو مد نظر داشته باشیم که ما بازوهای خداوند در روی زمین هستیم،و تک تک ما بسیار ارزشمند هستیم و شاید تا بعضی اشتباهات رو انجام ندیم،یاد نمیگیریم که چطور بزرگ بشیم.با تشکر فراوان
به نام خدایی که همیشه یاور ما بوده و هست
با توجه به گفته های ارزشمند دوستان باید بگم ، خودم تجربه این حس گناه را داشتم. در ابتدا باید بگم که احساس گناه بایستی وجود داشته باشد به جهت رشد و کامل کردن انسان و در واقع هر چه احساس گناه قویتر باشد میتواند نقطه عطفی در زندگی باشد . من خودم به این باور رسیدم که عملی که انجام دادم و باعث ایجاد احساس گناه در من شد با انجام کارهای خیریه که باعث خوشحال و شاد کردن افراد دیگه میشد ، من هم به آرامش درونی رسیدم و خودم را به خاطر آن احساس بخشیدم . احساس گناه یک عامل درونی است و طبق قانون ، ذات انسان دنبال اتفاقات خوب و شاده ، پس این احساس قابل تغییره .
شاد و سرزنده باشید
با سلام و تشکر از شما و تبریک به دوستانی که برنده قسمت اول شدند .
راستش جواب دادن به این سوال در قالب کلمات برای من کار سختی بوده چون واقعا هر طوری نوشتم به دلم ننشست .
این که چه طور میشه احساس گناه را در خودمان از بین ببریم . خیلی بستگی به نوع تربیت خانواده معلمان و محیط و فرهنگی که در آن رشد کرده ایم دارد . که چه چیزها و خطاهایی را در ذهنمان بزرگ و چه گناهانی را کوچک شمرده اند .
من خودم در محیطی پر تناقض بزرگ شدم افکار من از ابتدا با آدم های دور و برم جور در نمی آمد و به همین دلیل عضو ناسازگار خانواده بودم البته از نظر مادرم .
به هر روی با احساس گناه های کوچک و بقزرگ بسیاری بزرگ شدم . اینکه اگه یه تار موهام پیدا باشه موهام آون دنیا شکل مار میشه اینکه خدا کسی که حجاب نکنه رو میفرسته جهنم اینکه اگه تا جوون هستی باید پاک باشی موقع پیری دیگه توبه ارزشی نداره . اینکه مردا مثل گرگن و ذاتشون بد هست . اینکه وقتی امام زمان میاد همه آدم هایی که گناه کار هستن از روی زمین با شمشیر عدل اون کشته میشن . اینکه اگه نماز نخونی خدا دوست نداره و هر روز مشت و لگد و فحش و نفرین بود که به زور برای نماز صبح بیدارت میکرد کلی اشتباه تو ذهن من و امثال من وجود داره که تازه این بخش کوچکی است . احساس گناه نسبت به پول،همه از بی پولی مینالیدن اما همه میگن پولدارا همه دزدن یا از راه نامشروع به دست آوردن خیلی نادر پیدا بشه یکی از راه درست سرمایه دار بشه و از خدا بی خبر نشه و تازه ته نگاه مثبت به این قضیه این بود فلانی پولداره چون باباش داشت ارث پدریه.
کم کم بزرگ شدم بیشتر روی خودم مطالعه کردم کلی کلاس و سی دی آموزشی و کتاب مطلب خواندم یاد گرفتم تا زمانی که خودم را دوست نداشته باشم چیزی عوض نمی شود یاد گرفتم همه چیز از درون خودم و از ضمیرناخودآگاهم نشات میگیرد بچه کوچکی که بی آنکه بفهمد هر چه خواستند و بی آنکه تامل کنند در ذهنش کاشتند . یاد گرفتم خودم را دوست بدارم نفسم را عزیز بدانم هر روز به کارهایی که انجام می دهم فکر کنم زمانی خلوتی برای محاسبه خودم بگذارم اما نه با احساس گناه و توبیخ بلکه به قصد رشد و پیشرفت مثبت و انسانی . منی که در طول دوران دانشگاه با هیچ پسری سلام نمی کردم چون این گونه درک کردم که دختر نجیب همیشه سر بزیر است و با پسرها بی اعتنایی میکند و اما از طرفی جو خانواده و اعتقادات خانواده ام را قبول نداشتم و هرگز ازدواج سنتی مرسوم را قبول نداشتم چون به لحاظ اعتقاد و باورها خانواده ام را قبول نداشتم . تا اینکه بعد از فارغ التحصیلی در فضای تحقیقاتی که قرار گرفتم فهمیدم اینگونه تا آخر عمر باید خانه نشین و توسری خور خانواده و آنچه تحمیل می شود باشم کلی با خودم صحبت کردم دایره دوست های هم جنسم را بیشتر کردم از تجربه هایشان استفاده کردم و کم کم به درستی با جنس مخالف ارتباط برقرار کردم و حتی همسرم را خودم انتخاب کردم آن هم در خانواده ای که پدرم هر جا می رفتم مطمین بودم پشت سرم هست و در کمال ناباوری خانواده ام به مادرم گفتم دارم با شخصی با این مشخصات آشنا شدم و خدا رو شکر الان نزدیک به 6 سال با همسرم زندگی خوبی را داریم و حتی حالا با استفاده از فایل های قانون آفرینش اخلاقم و روحیاتم با همسرم خیلی بهتر و عالی تر شده و عشق در زندگی مان هر روز بیشتر و بیشتر می شود .
به نظر من تنها راه آشتی درونی با خودتان هست . خودتان را به خاطر خطاها و اشتباهاتتان ببخشید و از این لحظه شروع خوبی داشته باشید و همواره به خودتان یادآور شوید اگر من قادر به بخشش خودم نباشم چطور میتوانم از پروردگارم بخواهم که نسبت به من مهربان و بخشنده باشد چطور از کینه ها و عقده ها می خواهم خودم را خالی کنم در صورتی که هنوز با خودم در ستیزه و قهرم و چطور من عمری همه را غیر از خودم مقصر می پنداشتم و با این روحیه می خواهم فرد مثبتی برای جامعه مادر خوبی برای فرزندانم و شریک خوبی برای همسرم و انسان خوبی نزد پروردگارم باشم مگر می شود؟ باور کنید همه ما اول باید خود را و همه آنها که نسبت به ما خطا کردند را باید ببخشیم تا آرامش و صلح و دوستی را در آغوش بگیریم و آنوقت است که دیگران هم با ما بگونه دیگری برخورد میکنند چون وقتی من خودم را دوست دارم به خودم ارزش میدهم پس دیگران هم به من ارزش میگذارند من این موضوع را این روزها با انجام دادن تمرینات قانون آفینش بیشتر و بیشتر احساس می کنم می خواهید احساس گناه نداشته باشید ارزشمند باشید خودتان را دوست داشته باشید همه شما را دوست داشته باشند همواره از خودتان خوشنود باشید بهترین انسان و یا جزو بهترین انسان روی زمین باشید بهایه رویایتان را بپردازید با تلاش با شناخت خودتان با هر روز بهتر از دیروز شدن هر روز یه چیز تازه یه حرف تازه یه کاری که تا آخر شب بهت حس مفید بودن میده انجام بده به هر اندازه خودت رو دوست داشته باشی و ارزش قایل باشی به همون اندازه زودتر رشد میکنی دست از بهانه ها بردار زمین خوردی شکست خوردی دختر بودنت زیر سوال رفت همسرت بهت خیانت کرده تا امروز همش بد آوردی همین حالا بلند شو و دوباره از نو شروع کن من هم روزی در خانواده ای بزرگ شدم و در محیطی رشد کردم که هیچ کس درکم نکرد و به همین دلیل از شاگرد اول به شاگرد آخر کلاس تبدیل شدم اما امروز تدریس میکنم شاگردایی دارم که از من ایده می گیرند که عاشق من هستند که من رو محرم خصوصی ترین مسایل زندگی شان میدانند بلند شو کاری کن که احساس کنی هستس وجود داری و وجودت برای خیلی ها مهم و باارزش هست
دوستتون دارم و از شما به خاطر صبر و محبتتون سپاسگزارم
بسمه تعالی
سؤال مسابقه قسمت دوم اعتماد به نفس:
چه ایده ای برای کسی که به خاطر خطای بسیار بزرگی دچار احساس گناه شده است، داریدتا دیگر احساس گناه نداشته باشد؟
با سلام و عرض ادب خدمت استاد ارجمند جناب آقای عباس منش و دوستان گرامی
در ابتدا بایستی عرض کنم که کسی که دچار احساس گناه، بخاطر خطای بزرگ شده، باید بداند که خداوند متعال از ضعف و جهالت انسان ها آگاه است و می داند که ممکن است انسان بر اساس وسوسه های نفس اماره مرتکب خطا و گناه شده و دچار لغزش شود. چون نفس اماره همیشه انسان را بسوی بدی ها سوق می دهد و کسی که احساس گناه می کند در واقع به عمل نا شایست خود آگاه و از کرده خود نادم و پشیمان شده و در واقع به اشتباه خود پی برده است و این خود علامتی برای نزدیکی به خدا است و خدا در توبه را برای همه بندگانش در هر شرایطی( گناه بزرگ و کوچک) گشوده است. بنابراین چنین فردی باید بداند که با ارتکاب گناه و احساس گناه نباید از درگاه خداوند متعال نا امید باشد و با نزدیکی به خدا می تواند خودش را بیابد و به زندگی شریف و با کرامت خود ادامه دهد.
اما نظرات و ایده های بنده در این خصوص به ترتیب ذیل ارائه می گردد:
1. مسئولیت پذیری: پذیرش اشتباه و تقصیر خود و عدم تکرار آن.
2. توبه: خداوند توبه پذیر و بخشنده است، چنانکه در قرآن می فرمایند: « إِنَّ اللَّهَ یحُِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یحُِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ(بقره / 222 ) ، (هر آینه خدا توبهکنندگان و پاکیزگان را دوست دارد.)
پس از درگاه خداوند متعال، طلب عفو و بخشش نماید و ایمان و باورداشته باشد که خداوند توبه اورا پذیرفته و بخشیده است. ( این نکته خیلی مهم است)
چنانکه حضرت علی (ع) می فرمایند: « هرکس توبه کند، خداوند او را بیامرزد و به جوارح او و جای جای زمین دستور داده شود که آبروی او را حفظ کند و عیب هایش را بپوشاند و گناهانی که فرشتگان حافظ اعمال، برایش نوشته اند، از یاد آنان برده شود. ( میزان الحکمه/ ج2 / ح 2183 )
3. بخشش خود: با بخشیدن خود، خویشتن را از بند احساس گناه رها کند، و گذشته و اتفاقاتی که در گذشته برایش رخ داده، کنار گذارد و اصلاً در موردش فکر نکند و آنها را برای همیشه در زیر خروارها خاک مدفون کند و در حال زندگی کند و بجای افکار منفی، افکار مثبت را جایگزین و با تلقین مثبت و عبارات تأکیدی مثبت، احساسش را خوب کند تا اتفاقات خوب را تجربه کند. با خود دوست و مهربان باشد و چون پدر و مادری مهربان از خود مراقبت کند، به خدایی که در درونش هست، عشق بورزد و همیشه احساس خوب داشته باشد و انرژی هایش را برای یک زندگی خوب و عالی بکار بندد. عبارت تأکیدی « من هر روز خودم را در عشق و محبت الهی غرق می کنم» را بارها و بارها تکرار کند و هر روز حالش را خوبتر و خوبتر کند.
4. بهای گناه خود را سخاوتمندانه بپردازد: با صدقه دادن، روزه گرفتن، نماز خواندن، احسان کردن، مطالعه، تفحص، تحقیق، اگر در رشته خاصی مهارت و تبحری دارد، برای افراد جامعه آموزش دهد، بهر نحوی که برایش مقدور باشد( حضوری، مجازی، کتاب، مقاله) و … .
و بدین ترتیب بهای آنرا بپردازد.
5. هدایت: از خداوند متعال بخواهد که بستر هدایت را برایش فراهم و مسیر مستقیم و راه درست را نشان دهد. (اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ) (حمد /6 )(صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیرِْ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ)(بقره/7) تا با هدایت او مسیر موفقیت و تعالی و تکامل را بپیماید.
6. توکل به خدا: خود را همواره نیازمند و وابسته به خدا بداند، نه غیر. همیشه بر خدا توکل کند و او را یار و یاور و حامی و پشتیبان خود بداند و لحظه ای از او غافل نشود و بداند که خداوند در درونش هست، چنانکه خود می فرمایند: (وَ نحَْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ) ( ق /16 )، « ما از رگ گردنش به او نزدیک تریم» و با یاد او خود را به آرامش برساند« أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئنُِّ الْقُلُوبُ»(رعد/ 28)، «آگاه باشید که دلها به یاد خدا آرامش مىیابد.» و دیگر از احساس گناه رنج نبرد و انرژی هایش به جای صرف افکار منفی، صرف خودسازی و موفقیت خود بکند.
7. سپاسگزاری: از خداوند بخاطر نعمت های إعطائی اش ازجمله سلامتی، ثروت، سعادت، هدایت و … سپاسگزار باشد، بویژه در خصوص گناه مرتکبه که احساس گناه کرده و بداند، این در واقع لطف الهی بوده که اورا متوجه اشتباهش کرده و بیدارش کرده است، چرا که اگر این حالت ایجاد نمی شد، ممکن بود بارها و بارها به همان گناه یا گناهان مشابه دچار گردد. پس در همه حال از خداوند سپاسگزاری نماید.
8. بخشش دیگران: اگر چنانچه دیگران را در ارتکاب گناه مقصر می داند و حالا فهمیده که خودش مقصر بوده و دیگران نقشی نداشتند. آنها را ببخشد و از صمیم قلب برایشان سلامتی و سعادت و ثروت و … را بطلبد و در صورت امکان به آنها کمک و مساعدت نماید و بهایش را باین طریق بپردازد.
9. ذکر نکردن گناه: تا آنجائی که برایش مقدور است در خصوص ارتکاب گناهش با کسی صحبت نکند، چون با هربار گفتن، ذهنش باز آن را می پذیرد و او را به همان سو، سوق می دهد و یا رنجش می دهد و جهان هستی هم اتفاقات بد و یا مشابه آنرا به سویش می کشاند. با نگفتن و به فراموشی سپردن آن فرکانس اش را تغییر می دهد و از فرکانس قبلی خارج می شود.(این را توجه داشته باشد). ولی اگر سخن گفتن در این خصوص ضرورت داشته باشد، صرفاً با افراد خبره و کارشناس مثبت مطرح کند تا از راهکارها و رهنمودهای ارزنده آنان برخوردار شود.
10. عدم سرزنش و تحقیر خود: از سرزنش و تحقیر خود دست بردارد و بخود ظلم و ستم نکند. چون تحقیر و سرزنش و احساس گناه، اعتماد به نفس انسان را کاهش و حتی ممکن است از بین ببرد. چنانچه استاد هم فرمودند: « احساس گناه درست نقطه مقابل اعتماد به نفس است». بنابراین بجای سرزنش و تحقیر و احساس گناه ، با بالا بردن اعتماد به نفس، حس ارزشمندی را در خود ایجاد نماید و به استعدادها و توانمندی های خود تمرکز وآنها را ارتقاء دهد.
برای بالا بردن اعتماد به نفس به پاسخ های سؤال قسمت اول اعتماد به نفس مراجعه و مطالعه کند و ویژگی های خود را با ویژگی های فرد اعتماد به نفس بالا مقایسه و تطبیق نماید، در صورت عدم تطبیق مواردی از آنها در صدد این باشد که آنها را بارور ساخته و با اعتماد به نفس بالا ، خود را تعالی بخشد.
11. توجه و تمرکز: به موفقیت هایی که در گذشته داشته، توجه و آنها را بُلد کند و تمرکز بر اهداف جدیدی که دارد، داشته باشد و با تمرکز بر استعدادها و توانمندی هایش سعی کند آنها پرورش دهد. در لحظه زندگی کند و به فکر موفقیت و تکامل باشد.
12. انجام تمرینات: ورزش، مراقبه(مدیتیشن)، تصحیح باورها، تلقین مثبت، بکار بردن عبارات تأکیدی مثبت، تمرکز بر اهداف، سپاسگزاری، مطالعه و غیره.
13. مراجعه به کتابها و مقالات و تحقیقاتی که در خصوص احساس گناه و راهکارهای جبران آن است ( در صورت موجود بودن در این زمینه) و مطالعه آنها در صورت مفید بودن.
در خاتمه ضمن پوزش از اطاله کلام، معروض می دارد که به دلیل اینکه استاد محترم همیشه می فرمایند نظراتتان را هر چند طولانی هم باشد در قسمت نظرات بگذارید، آوردم.
برای استاد گرانقدر و همه دوستان و عزیزان توفیق روز افزون آرزومندم.
با سلام
ضمن پوزش از اشتباه تایپی در بند 5: (بقره/7) به (حمد/7 ) اصلاح می گردد. متشکرم
با عرض سلام و خسته نباشید
راه کاری دارم که خودم از اون در زمانی که احساس گناه می کنم استفاده می کنم و به خوبی جواب می گیرم:
قدم اول : بعد از نماز در پیشگاه خداوند سجده میزنم و خالصانه از خداوند طلب عفو می کنم و میگم خداوندا توبه می کنم به خاطر تمام گناهانی که مرتکب شدم ، امید دارم به رحمتت ، می دونم که دوستم داری و می دونم از قبل منو بخشیدی .
قدم دوم : دیگه به اون گناه و اون احساس بد فکر نمیکنم .
قدم سوم: اگر اون احساس گناه به واسطه ظلم و بدی که به شخصی مرتکب شدم ، بوجود اومده باشه با شجاعت ازش عذرخواهی می کنم.
البته قدم دوم خود به خود به وجود میاد بعد از طلب آمرزش از خداوند اگر ایمان داشته باشی ( یقین داشته باش خداوند می بخشد و می آمرزد) .
به نام خدا
در مورد رهایی از احساس گناه:
– مهمترین قدم پذیرفتن است. باید اول بپذیریم که خطا کرده ایم . با کتمان حقیقت تنها بار گناه روی دوشمان را سنگین تر میکنیم.
-سپس باید در مورد خطای انجام یافته فکر کرده و علل به وجود آمدن آن را تحلیل کنیم. در این مرحله دو حالت به وجود می آید:
1- یا علت ذاتی به وجود آمدن خطا ناشی از عمل ماست
2- و یا خطا در نتیجه عکس العمل ما در مقابل رفتار و جریانهای خارجی اتفاق افتاده
در حالت اول باید عمل و یا به عبارت بهتر، رفتار خود را اصلاح کنیم
و در حالت دوم باید با پرورش و تربیت من درونی خود، سعی کنیم در مقابل عمل خارجی عکس العمل معقول و سنجیده تری داشته باشیم.
اگر این سه مرحله یعنی قبول واقعیت، تحلیل عوامل به وجود آورنده خطا و در نهایت سعی در برطرف کردن علتها را انجام دهیم حتی اگر مجددا مرتکب خطا شویم، احساس گناه نخواهیم کرد. زیرا فرصت مجددی برای پیشرفت و صعود به سمت قله کمال یافته ایم. این چنین در یک سیر صعودی قرار گرفته و به یاری خدا به آرامش خواهیم رسید.
به نام حضرت دوست که هرچه داریم از اوست.
سلام و عرض ادب
بنظر من بهترین راهکار برای این فرد اینکه تک تک مواردی که باعث بوجود آمدن خطا و بعد از آن احساس گناهش شده بر روی کاغذ بنویسه و در روبروی هر کدام از آن موارد نقطه مثبت آن را در نظر بگیره و باور پیدا کنه که برای جبران آن خطا و حس لذت به جای احساس گناه با ذهنیت آسوده و قدرت بالا و ذهنیت سالم می تواند نکات مثبت آن را به واقعیت تبدیل کنه و دیگر به منفی ها فکر نکنه و تمام انرژی های مثبت را بکار بگیره تا به آنها دست پیدا کنه و این خود بزرگترین راهکار برای کمک به خود جهت نداشتن گناه و خوشحالی برای رفع خطا و اینکه توانسته آن خطا را به نحو احسنت جبران کنه.
انسان برای رسیدن به اهدافش محدودیت نداره و با انرژی و قدرت زیاد می تواند افکار منفی را به افکار مثبت و شکست را به موفقیت تبدیل کنه فقط کافی یک لحظه با تمام قدرت باور کنه که لایق بهترینهاست.
با سلام
حضرت علی میفرماید: کمترین حد توحید آنست که صفات خدا در وهم نیاوری
کمترین حد بخشندگی خدا : من با قدرت وهم خودم میتوانم تصور کنم که تمام گناهان کوچک و بزرگ از اولین انسانی که خلق شده تا قیامت که هنوز نرسیده یکجا مال من باشد و من از خداوند طلب بخشش کنم و واقعا احساس پشیمانی کنم به طور یقین بخشش خداوند بالاتر از آن گناهاه خواهد بود
پس اگر آن گناه در مورد خودم یا خداوند باشد و نافرمانی امر خدا باشد ( حق النفس و حق الله ) بخشش خدا بسیار بیش از آن است اما اگر حق الناس بود و چون بحث عدل خدا هم هست باید آن شخصی که در حق او ظلم کردی راضی کنی و اگردر این کار مصمم باشی مطمئن باش که خداوند کمکت میکند که رضایت آن شخص را بگیری و مسئله مهم اینکه باید بتوانی خودت را ببخشی که اگر نتوانی خودت را ببخشی هیچ کدام از مراحل را نمیتوانی انجام دهی .
تمام حرفهایی که در درونت بتو گفته میشود که ترا از این کار مایوس کند تماما از شیطان است و نباید به آن توجه کنی
و بدان ((ان الله یحب التوابین ))
در ادامه بگم که باید گذشته را فراموش کنیم و طوری خودمان را ببخشیم که دیگر آن گناهاه را به یاد نیاوریم