ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 3


کلید: توضیحات ابتدای فایل را تا زمان طرح سوال گوش کنید. سپس فایل را متوقف کنید، به سوال مطرح شده فکر کنید، پاسخ های خود را بنویسید و سپس ادامه ی فایل را گوش دهید.

سوال این قسمت:

به اشتباه مهمی که اخیرا انجام دادی فکر کن. در آن زمان چه واکنشی داشتی و چطور با خودت برخورد کردی؟

آیا احساس شما این بود که:

” اشتباهی است که رخ داده و اشکالی ندارد. ببینم چه درسی برایم دارد؛ ببینم چه تغییر یا بهبودی ایجاد کنم که در آینده این اشتباه تکرار نشود؛ ببینم چطور می توانم در این موضوع بهتر شوم”؛

آیا به شدت خود را سرزنش کردی!

آیا آن اشتباه را به شخصیت خود وصل کردی و به احساس ناتوانی رسیدی؟!

آیا به این نتیجه رسیدی که کلا به در این کار نمی خوری؟!


تمرین این قسمت:

نکته مهم: قبل از انجام تمرین، لازم است ابتدا سوال این قسمت را جواب داده باشی. سپس با دقت توضیحات فایل را گوش بده، نکته برداری کن و در پایان، به عنوان تمرین در بخش نظرات این قسمت، مراحل تمرین را به شکل زیر انجام بده:

مرحله اول:

به اشتباه اخیری که مرتکب شدی فکر کن و با جزئیات آن را توضیح بده. 

مرحله دوم:

توضیح بده وقتی آن اشتباه رخ داد، چه احساسی داشتی؟ چطور واکنش نشان دادی و چه برخوردی با خودت داشتی؟

آیا خودت را سرزنش کردی؛

آیا به توانایی هایت شک کردی و از ادامه کار نا امید شدی؛

یا اینکه تمرکز خود را بر درس ها و بهبودهایی گذاشتی که آن اشتباه می تواند برایت داشته باشد؟

مرحله سوم:

با توجه به توضیحات استاد عباس منش درباره ذهنیت قدرتمند کننده و محدود کننده در برخورد با اشتباه، به این موضوعات فکر کن که:

  • چه درس هایی می توانی از اشتباه اخیر خود بگیری تا در موقعیت های مشابه آینده، عملکرد بهتری داشته باشی؟
  • این اشتباه چه فرصت هایی برای بهتر شدن برایت دارد؟
  • از چه زاویه قدرتمندکننده ای باید به این اشتباه نگاه کنی تا نه تنها به توانایی هایت شک نکنی بلکه برای بهتر شدن، انگیزه بگیری؟

مرحله چهارم:

پس از تفکر و پاسخ به سوالات مرحله قبل، بنویس چه ایده ها و راهکارهایی داری تا آن درس ها و بهبودها را در عمل اجرا کنی؟


از میان تمریناتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با توضیحات این تمرین داشته باشد، به عنوان تمرین انتخابی این قسمت انتخاب می شود.

منتظر خواندن نظرات و تمرینات تأثیرگذار شما در بخش نظرات این قسمت هستیم.


منابع کامل درباره محتوای این فایل:

دوره شیوه حل مسائل زندگی


سایر قسمت های این مجموعه

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 3
    306MB
    32 دقیقه
  • فایل صوتی ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 3
    31MB
    32 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

570 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «حمید زمانی» در این صفحه: 1
  1. -
    حمید زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1317 روز

    سلام استاد عزیزم

    من یک متعهد هستم

    استاد گفته بودیدتجربیاتتون و درس هایی که گرفتید را بنویسید

    من میخواستم پرورش مرغ انجام بدم و چون آپارتمانی که در اون بودم کوچک بود و شرایط پرورش مرغ را نداشت اومدم یک منزلی را که حاشیه شهر بود و فاقد امکانات رفاهی بود اجاره کردم یعنی آب و برق و گاز نداشت ولی یک زمین بسیار بزرگ بود و یک سازه ای هم در داخلش بود یک چیزی به من میگفت که بابا اینجا هیچی نداره تو با خانواده ات چه طوری اینجا میخوای دوام بیاری ولی من گفتم که نه اگر به من این الهام شده و گفته شده برو دنبال مسیر علاقت پس همین هستش و من باید این کار را انجام بدم خلاصه رفتم اونجا یک ماه اول که فقط از محیط و آب و هوا لذت میبردیم و ولی از ماه دوم به بعد به دلیل نبود امکانات مجبور بودم هزینه ی بیشتری را متحمل بشم و به قدری هزینه ها رفت بالا که اصلا نمیتونستم به فکر پرورش جوجه و قفس و ایناها باشم و ناگفته نمونه که صاحب اون ملک هم به من گفته بود که بیا بشین و هزینه اجاره را در خود همین خانه خرج کن برای رفاه خودت و من هم قبل از اینکه بیام و مستقر بشم توی اون خونه یک سری اقدامات رفاهی فراهم کردم ولی بازهم هزینه ها اجازه نمی داد تا اینکه هوا سرد شد و خیلی داشتیم رنج میکشیدیم اونجا به حدی رنج کشیدیم که اصلا فکر پرورش مرغ و اینا اومدم بیرون فقط به فکر یک سر پناهی بودم که از اونجا خارج بشم و اون الهامم را در جای دیگه ای پیاده کنم که حداقل خودم و خانواده ام تحت رنج نباشن و هزینه ها هم کم بشود با اینکه اونجا 50 میلیون تومان هزینه کرده بودم و صاحب اون ملک هم گفت قرارداد کردیم و نمیتونه قرارداد را کنسل کنه با این وجود من اومدم و دریک جایی داخل حاشیه شهر ولی با امکانات رفاهی کامل اجاره کردم که گرفتن اون هم کاملا معجزه وار انجام شد

    درسی که گرفتم از این اتفاق :

    1- سپاسگذار نعمت هایی باش که همین الان در دسترس هستند و استاد نمیدونید میرفتم توی حمام و دوش میگرفتم بارها و بارها خدارو شکر میکردم و میگفت الهی شکر آب پرفشار و نامحدودو اونم از بالای سرم داره میاد بسیار حس و حالم خوب و بود و لذت میبردم از همون حمومی که قبلا عادی بودش حتی از چراغ بالای سرم هم سپاسگذاری میکردم و به خاطر بخاری و گازی که بود بارها و بارها خدا را سپایگذاری میکردم .

    2- هیچ وقت نباید از جا و موقعیتی که هستی به جا و موقعیتی پایین تر از جایی که هستی در تمامی جوانب (منظورم از لحاظ مالی و مکانی و..) حرکت کنی و این کار دقیقا عدم قانون تکامل هم هست و شما فقط باید توجه کنی که رو به رشد باشی نه رو به افول.

    3- حالا فهمیدم که از هون جایی که هستی و از همون موقعیتی که هستی باید مسیر مورد علاقه را شروع کنی یعنی چه ؟ و الان رفتم قشنگ قفس تهیه کردم و روی همون بالکن خونه کار مورد علاقه ام را شروع کردم و توکل به خداوند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: