چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت ۲

سلام

نکات فایل:

ما موجود زنده ایم و انسان اشرف مخلوقات هستیم. سنگ نیستیم؛ حیوان هم نیستیم؛ ما خالق زندگی خودمان هستیم. در طول دوران ها انسانها همه چیز را تغییر دادند و هرچه خواستند بدست آوردند.

انسان منبع فرکانس است و از جهان هستی پاسخی متناسب با فرکانس ارسالی خود دریافت میکند. قانون همه چیز در جهان به همین شکل است. فرکانس ها خود از ورودی های انسان شکل میگیرند و ورودی ها هم توسط حواس پنجگانه ی ما دریافت میشوند. در نتیجه با دیدن، شنیدن، لمس کردن، تخیل کردن و … ورودی ها ایجاد میشوند و کم کم به شکل فرکانس غالب به جهان هستی ارسال میشوند؛ جهان هم افراد، شرایط، موقعیت ها و اتفاقاتی را برای ما رقم می زند که متناسب با آن فرکانس است. ورودی نامناسب مساوی است با فرکانس نامناسب و در نتیجه دستاورد نامناسب از زندگی.

ورودی های غالب ما معمولا از خانواده، فرهنگ، سیاستمداران، رادیو تلویزیون، کتاب ها و چیزهای دیگری که به آنها توجه میکنیم شکل میگیرند. تحت تاثیر این ورودی ها ممکن است ما ناآگاهانه فرکانسی را به جهان بفرستیم که مخالف فرکانس ثروت است حتی اگر آگاهانه دنبال ثروت باشیم. دقت کنید که بیان کردن و گفتن فایده ای ندارد چون جهان به گفته ها اهمیتی نمیدهد؛ جهان تنها با فرکانس کار دارد.

برخی از ورودی ها و باورهای نامناسب در مورد ثروت:

افراد ثروتمند به بهشت نمی روند (خوشبختانه من هیچگاه در زندگی چنین باوری نداشتم و دقیقا عکس این را باور کرده بودم).

برای بدست آوردن پول باید خیلی تلاش کنی و زجر بکشی (احتمالا یکی دیگر از پاشنه های آشیل خودم را پیدا کردم. بله من ته ذهنم چنین باوری را دارم و فرکانسی از این دست را میفرستم)

افراد ثروتمند افراد بی احساس و سنگ دل و … هستند که به ارزشها پایبند نیستند (خوشبختانه من هیچگاه چنین باوری نداشتم)

ثروت بیشتر مساوی است با دردسر بیشتر و زمان آزاد کمتر (خوشبختانه من هیچگاه چنین باوری نداشتم)

بدست آوردن ثروت یعنی از دست دادن چیزهای خوب دیگر مثل سلامتی (قبلا که بچه بودم چنین دیدگاهی داشتم ولی با گذشت زمان و آرام آرام باور متضاد آن را ساختم)

برای ساختن باورهای مناسب باید آگاهانه اقدام کنیم تا بتوانیم فرکانس های مد نظر خودمان را بسازیم. اگر ورودی های ذهن با تکرار به باور تبدیل میشوند و باورها هم فرکانس غالب را شکل میدهند و باز ما ورودی های بهتری را مهیا میکنیم و این چرخه باید تا ابد ادامه پیدا کند. پس بخشی از زندگی را باید به تمرین باورسازی اختصاص داد چون واقعا ارزشش را دارد که حتی روزی دو ساعت را به این امر اختصاص دهیم. نتایج این کار شما را شگفت زده خواهد کرد.

انسان باید به شدت روی ورودی های خود حساس باشد. پس با جسارت اول آدم های نامناسب را از زندگی خود حذف کنید و حتی اگر تنها شدید اشکال ندارد چون تنهایی فرصت خوبی برای باورسازی است. (من این مرحله را انجام داده ام و انسانهای نامناسب را حذف کرده ام.) تلویزیون و ماهواره را هم حذف کنید چون جادوی تصویر اثری بسیار شدیدی روی فرکانسها دارد. برای فوتبال ها از اینترنت و خلاصه فوتبال استفاده کنید (کاری که من دارم انجام میدم ولی اعتراف میکنم که هنوز هم گاهی وقت ها فیلم های سینمایی را آخر شب ها نگاه میکنم که باید حذف بشه.) کلا اینترنت رسانه کاملا بهتری است به این دلیل که در اینترنت محتوا و ورودی را خود شما تعیین میکنید و میتوانید آگاهانه ورودی های مناسب را انتخاب کنید.