داستان هدیه تولدم - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    240MB
    20 دقیقه
  • فایل صوتی داستان هدیه تولدم
    18MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1503 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسن بینائیان گفته:
    مدت عضویت: 3640 روز

    زادروزت شیرین ، پرعشق و نورآفرین باد حسین جان

    قهقهه های آسمانی و آرامش زلال زندگی را در کنار خانواده پرمهر عباس منش برایت آرزومندم

    تولدت مبارک

    تقدیم با احترام ?????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مصطفی دکلان گفته:
    مدت عضویت: 3964 روز

    با سلام و درود بر استاد و تمامی دوستان

    من هم به نوبه ی خود این روز زیبا را به شما تبریک میگویم و متصل بودن این چرخه ی زیبای آفرینش را برای شما استاد عزیز از خداوند یکتا خواستارم.

    نکات کلیدی خوبی را در این فایل اشاره نموده اید که تلنگر فوق العاده اثر گذار در خلوتگاه هر فردی را میتواند شامل شود.

    من به شخصه که خیلی از فرموده های شما لذت برده ام ”

    اگر هر فردی از بدو تولد تا حال حاضر خویش را کنکاش کند و آن را به دو پارت تقسیم کند : خوب /بد

    و آن را بر روی کفه ی ترازوی درون خود قرار دهیم متوجه میشویم که همیشه کفه ی خوب در این آزمون ها سنگین تر است که در اولین کلام سپاسگزاری را بر کلام خود جاری میکنیم.

    برای من که که چندین تولد را شامل میشود حتی در آن پارت متضاد”

    بازگشت دوباره تا بتوانم در این گردش چرخه باشم و یا افراد و دوستانی که طوری در برنامه ی چرخه ی زندگی من قرار گرفته اند تا یک درس بزرگ و الگو برداری و یا نقشه و مسیر زندگی را به من نشان دهند و بعد آن دیگر در این صفحه نباشند که در خلوتگاه خودم مرا بیشتر با این قوانین ملموس تر میکند .

    و مرا در ورودی اول ذهن خودم به سمت نکات و گفته های بزرگان مستند راز سوق میدهد :

    1-مسیر اولیه و جایگیری آنان با توجه به اتفاقات در این مسیر زیبا و دلنشین

    2-وقسمتی از دیالوگ زیبای این مستند ” : و چه قدر خوب میبود در روز اولی که به این دنیا می آمدیم این آگاهی ها را میداشتیم و این احساسات را ما به شما میگفتیم به سیاره ی زمین خوش آمدید “”

    و اسفاده ی صحیح از قانون آرامش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    هادی میرحسینی گفته:
    مدت عضویت: 3650 روز

    سلام و احترام به استاد و بقیه دوستان

    تولدتون مبارک

    امیدوارم بقیه عمرتون هم دستاوردهای درخشان تاثیرگذار بیشتری داشته باشید.

    خیلی شگفت انگیزه،از موقعی که تمرینات محصولات شما را انجام میدم هر روز اتفاقات و شرایط وانسانهای بیشتر و بهتری سر راهم قرار میگیرند و یقین پیدا کردم راهی جز زیباتر زندگی کردن ندارم.

    من از ماه دو تمرینات را انجام میدم و اون موقع یه مغازه داشتم،الان به لطف خدا4تا مغازه دارم و تمام همکارهام هم با محصولات شما آشنا کردم و با تمرین کردن آنها هم هر روز شادتر و پولسازترشدن و دونه دونه هدفهامون تیک میخوره.

    ازتون بی‌نهایت سپاس گذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    ترنم گفته:
    مدت عضویت: 3658 روز

    سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام استاد … تولدتون مبارک …. حرفای شما همیشه جواب یه عالمه از سوالای منه … من دو ماه به شیوه ی شما زندگی کردم و همه ی زندگی من پر شده بود از معجزه … به قدری سریع به همه ی خواسته هام می رسیدم که خودم مات و مبهوت می موندم … این دو ماه زندگیم قد کل عمرم دستاورد داشت … به قدری خوشحال بودم که به هر کی می رسیدم همه ی چیزایی که از جهان و خدا فهمیده بودم ، با شور و هیجان می گفتم . اما غالب افراد اصرار داشتند به همه چیز منطقی نگاه کنند . آروم آروم منم خواستم با عقلم هم چیز رو حلاجی کنم و این شد که همه چیز به سابق برگشت … دیشب داشتم به عکس پروفایل تلگرام یکی از دوستام نگاه می کردم که همه ی هم دانشکده ای هاش براش کیک خریده بودند و جشن گرفته بودند .

    یه دفعه یه حسرت عمیقی روی دلم نشست . با خودم گفتم چرا دوستم که کوچکترین اهمیتی به دیگران و کادو دادن و جشن گرفتن نمی ده ، این قدر همه دور و بریاش براش سنگ تموم می دارند و منی که همیشه در صدد جلب رضایت اطرافیام هستم و همه ی کارامو برای دیگران به تعویق می ندازم ، یک هزارم محبت و توجه ای که اون دریافت می کنه رو دریافت نمی کنم ؟؟؟

    و با توجه به حرفای شما فهمیدم من زیادی به توجه دیگران آویزون شدم و بهش چسبیدم .

    ممنون که با حرفاتون به ما التیام می دید …

    صمیمانه ترین تبریک ها رو از جانب من و همه ی اعضای این سایت پذیرا باشید …

    خییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    طیبه مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3065 روز

    یا حی یا قیوم ای زنده و پاینده

    سپاسگزارم خدا ی عزیزم که دراین شب بارانی مجال فرصت مرور آگاهی های ناب و گرانبها دراین ساعات را دادی.

    در صلح بودن با خودم امروز را وقتی دیدم که باران الهی را شکر گفتم .ثروت را تحسین کردم و دختر بچه زیبا را دیدم و مادر بودن را خواستم ….

    در صلح بودنم را وقتی فهمیدم که استاد طراحی م بهم گفت حرفهایتان عالیست به حرفهایی که میزنید خوب فکر میکنم …وقتی تاثیر گذاریم را میبینم ….در صلح بودنم را غذای مادرم میدانم که تمام تلاشش را برای گرمی خانه و خانواده ش کرده هرچند غذایش ساده بود اما گفتم طیبه شاکر باش سپاسگزار خدا و مادرت باش که دلش دریاست تمام بزاعتش همین بود شاادی را پخش کن و بگو مثل همیشه عالیست هرچه درست کنی عالیست. در صلح بودنم را لبخند و تحویل گرفتن صاحب شیرینی فروشی دیدم که با احترام خطابش کردم وا و با لحنی مهربانانه جوابم داد.

    در صلح بودنم نام نطلبیده برای مسئول اموزشگاه بود که خانمی ان را بدون حرفی به من داد …..

    در صلح بودنم آرامش عجیبی که وجودم را فرا گرفته بود معنی میکنم.یعنی امدنم به این بخش وجواب دادن هایم.

    شااد ثروتمند و سالم و خوشبخت در پناه ید الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    غزل بانو گفته:
    مدت عضویت: 3153 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سفرنامه روز نهم – تولد استاد عباسمنش

    این فایل خیلی خوب بود چون منم دیروز فهمیدم به خواسته ام چسبیدم و خیلی نگرانشم. خیلی وقتا سعی میکنم حواسم به موضوع رهایی باشه و وابسته چیزی نشم ولی این شیطون بدجنس خیلی کارشو خوب بلده از یه غفلت کوچولو استفاده میکنه و سریع گولت میزنه که به خواستت بچسبی و کمبودشو حس کنی و حرص بخوری که چرا بقیه این نعمت رو دارن و تو نداری…

    خلاصه که از دیروز دارم همش سعی میکنم احساس دارندگی داشته باشم توجهم روی زیبایی ها و نعمت ها و داشته هام باشه و فرکانس خوبی بفرستم و اصلا به اینکه خواستم کجاست و چی شد و کی میشه و چجوری میشه و … فکر نکنم. این فایلم کمک کرد که بتونم تو این مورد بهتر عمل کنم و نکته های خوب رو مجدد برام تکرار کرد که تو ذهنم تثبیت شه اگر حسرت بخورم ناراحت و نگران باشم و بخاطر نداشتن چیزی حالم بد باشه، به هیچ عنوان بهش دست پیدا نمیکنم.

    واقعا این مورد رو خودم تجربه کردم که اگر روی یه موضوعی حساس بشی حرصشو بخوری بخاطرش ناراحت باشی و هی به طرف مقابلت گوشزد کنی که رعایت کنه نه تنها بهتر نمیشه بلکه از اون مدل رفتاری که دوست نداری مدام بیشتر و بیشتر میبینی. درکل تلاش برای تغییر دیگران هیچ فایده ای نداره فقط باید سعی کنی با خودت هماهنگ بشی تا اون موضوع درست بشه. همین کار کافیه و هیچ نیازی به بحث و دعوا و صحبت و توصیه و نصیحت و توضیح و … نیست.

    خدایا کمکمون کنیم بتونیم همواره با تو هماهنگ و همسو و هم فرکانس باشیم. الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      غزل بانو گفته:
      مدت عضویت: 3153 روز

      بعد از اینکه پیامم رو گذاشتم نوشته خانم شایسته رو خوندم و چقدر از خوندن این جملات لذت بردم:

      «در صلح بودن با خودت یعنی عدم اثبات ارزشمندی خودت حتی به خودت.

      در صلح بودن با خودت یعنی‌، مهمترین دلیل ارزشمند بودن خودت را موجودیت فرکانسی خودت بدانی. موجودی که قادر است با فرکانس‌هایش زندگی‌اش را از دل هیچ‌، خلق کند.

      موجودی که قادر است از دل ناخواسته‌ها و تضادها‌، خواسته‌هایش را بسازد و جهان را رشد دهد.»

      واقعا این بالاترین حد عزت نفسه که از درون خودتو ارزشمند و مهم و لایق بدونی بخاطر اینکه وجودت از خدا سرچشمه گرفته، تجلی خداوندی و مثل خدا بی نهایت با ارزشی و ویژگی های پاک و زیبای خداگونه داری.

      چقدر دوست دارم به ادمی تبدیل بشم که خیلـــــــــی ارومه انقدر اروم که هیچی نمیتونه تکونش بده عصبیش کنه بهمش بریزه اذیتش کنه ناراحتش کنه و همیشه در کمال ارامش و اطمینان و عزت نفس هر کاری رو به بهترین نحو ممکن انجام میده و این قدرت درونی زیادش دیگران رو هم تحت تاثیر قرار میده عظمتی که در وجودشه همه رو جذب میکنه وااااااای خدایا کمک کن اینجوری بشم و انقد در صلح و هماهنگی قرار بگیرم. الهی آمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    نعمت اله صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2688 روز

    سفرنامه 13971124

    امروز روز خیلی عالی برای من بود و خدا را خیلی سپاسگزارم که امروز به من این آگاهی را داد تا بدانم چگونه ذهن و روحم را یکی کنم با تحسین کردن زیبایی ها و ثروت های اطراف من حتی اگر مال من نباشد و از دید روح به زندگی کنم و به احساس یگانگی با منبع به من دست بدهد و من عطر خداوند را همه جا احساس میکنم و به هر چیزی نگاه میکنم خدا را می بینم و خدا برای من یعنی لبخند شادی ثروت و وقتی این لبخند رو در همه مخلوقاتش می بینم من هم لبخند میزنم و خیال من راحت می شود و این باور که خودم فکر میکنم و باور هایم را می سازم و محیط اطرافم را پدید میارم و همه چیز را راحت به دست می آورم و همیشه تو دنیای خودم هستم و افکارم را درست میکنم و مسائل بیرونی خود به خود درست می‌شود و همه چیز را خیلی ساده به دست می آورم و زمان زیادی را روی خودم سرمایه گذاری می کنم و واقعا خدا را شکر میکنم که داره منو آگاه میکنه و هدایتم میکنه امروز دیدگاه جدیدی کسب کردم که زندگی من مثل همون فیلمیه که از تو گوشیم نگاه میکنم و اگه خوشم میاد پاوسش میکنم و آنچه که دلم می خواهد را نگاه می کنم و کنترلش دست خودمه و در کل زندگی را خیلی راحت میگیرم و به هیچ چیز نمی چسبم و بابت همه چیز خیالم راحته و بخاطر همین احساسم خوبه و تنها چیزی که جدی میگیرم قوانین خدا و خودشه، و همیشه آرام و خونسرد ام و همه چی به راحتی اتفاق میفته و جهان همواره گسترش پیدا میکنه و این طبیعت و من این طبیعت را قبول دارم و طبیعی عمل میکنم و با طبیعت رشد میکنم خدایا سپاسگزارم بخاطر الهامات ام و ایمان دارم که فردای من از امروز بهتر خواهد بود پس فردای من از فردای من بهتر خواهد رابطه هام قشنگتر میشن ثروتم بیشتر میشن درآمدم از آسان‌ترین راه ها هستند و خیلی حالم خوبه که راحت و آسوده و آزادم و همه چی براحتی و خود بخود اتفاق میفته و خیلی خیلی از زندگی ام راضی ام چون احساس یگانگی با خدا میکنم و خیلی شادم و روز بروز با انسانهای ثروتمند تر معاشرت داره بیشتر میشه چون من هم روز بروز دارم ثروتمند تر میشوم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    Mami1 گفته:
    مدت عضویت: 2487 روز

    سلااام ب استاد عزیز و مهربونم?? اقای عباسمنش بزرگوار و خانواده خوب و همه جی تمام خودم گروه تحقیقاتی عباسمنش??…. امروز ۲۵ بهمن ۹۷ ساعت تقریبا ۱۲ شب و من در حالی دارم مینویسم ک اشک تو جشام نمیزاره صفحه گوشیو واضح ببینم??… امروز ولن تاین بود و همه در حال خرید کادو و دادن هدیه بودن… منم چون همسرم هرسال برام کادو میخرید???????? امسال هم منتظر بودم ک برام کادو بگیره و ولی خب اصلا هیچ خبری نبود و منم خیلی ناراحت شدم??? و واقعا بغض کردم وقتی اومدم خونه هندزفری گذاشتم و شروع کردم ب گوش کردن فایلهای استاد عزیزم و بعد دفترمو برداشتم و تمام اتفاقاتی عالی ک تو روز عروسیم برام افتاده بود و نوشتم و کلی حسمو خوب کردم ???و بعد اینک از اون حالت ناراحتی در اومدم پاشدم کمی خونرو مرتب کردم و کلا قضیه ولن تاین یادم رفت بود ک همسرم با یه دسته گل خیلی بزرگ ????و واقعا زیبا و متفاوت از تمام دسته گلایی ک برام کرفته بود???? و یه جعبه کادو و یه دستبند سنگ بینظیر و قشنگ ک دقیق نمیدونم سنگش چیه برام گرفته بود واقعا وقتی دسته گل و تو دست همسرم دیدم تمام وجودم سجده شد ب درگاه خدا ?‍?‍و حس کردم قلبم داره از شوق خدا پر میکشه… .. من تاحالا ب این وضوح قانون رو درک نکرده بودم ولی میتونم بگم ک امروز ایمانم ب خدا هزاااران هزاااار برابر بیشتر شد???و با تمام وجووودم حس کردم ک اک بتونم تو تمام جنبه های زندگیم حس خودمو خوب نگهدارم و ب خدا توکل کنم ب خیلی خیلی خیلی بالاتر از اون چیزی ک میخام برسم … خداروشکر میکنم ک همسری مهربان و همه جی تمام دارم… خداروشکر میکنم ک با استاد عزیزم اشنا شدم و حالا میدونم ک میتونم ب هرانجه ک میخام برسم… ان شاالله ب زودی با یک عالمه اتفاقای عالی میام پیشتون.. فعلا خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    سارا درزي گفته:
    مدت عضویت: 2023 روز

    به نام الله

    سلام به استاد عباسمنش و همچنین استاد مریم شایسته عزیزم سلام به همسفرهای عزیزم 🍁🍂🌹

    امروز روز نهم سفرنامه با موضوع ( داستان هدیه تولدم )

    همیشه منتظر بودم و انتظار داشتم دوستام منو به مسافرت ببرن یا برنامه مسافرت رو ترتیب بدن که با هم بریم !! یا اینکه جشن تولد برام بگیرن !!! اما هیچ وقت اونجوری که دلم میخواست نمیشد …

    از وقتی خدارو شناختم ، خودم این کارو برای خودم انجام دادم ، یادم میاد شب تولد ٣٠ سالگی که دقیقا توی دوران پندمیک بود به ناچار تنها بودم و تصمیم گرفتم این کارو برای خودم انجام بدم ،، بهترین لباسم و پوشیدم و شمع و کیک و نوشیدنی رو میز خوشگل چیدم و با یه موزیک قشنگ جشن گرفتم … فقط خودم بودم و خدای خودم … حسی که درونم به وجود اومد یه حس رهایی و عشق به خودم بود که مطمئنم اگر کسی برام این جشن رو میگرفتم احساسم به این شکل و خاصیت نبود ❤️🥺

    اصلا هیچ نیاز و توقعی دیگه نداشتم کسی برام جشن بگیره و اشباح شده بودم از عشق خودم به خودم❤️

    و بعد ها حتی برای دوستام هم پیشقدم شدم و تولد گرفتم 🥰🤩

    در رابطه با مسافرت هم اولین باری که تصمیم گرفتم یه مسیر طولانی رو تنهایی سفر کنم 🚘🛣و میتونم به جرات بگم بهترین روز زندگیم بود ، حس پرواز ، آزادی ، رهایییی داشتم ، اصلا زیباییی هارو یه جور خاصی با چشم دل میدیم ، توی مسیر هر لحظه با خدای خودم عشق بازی میکردم ( همسفرم خدا بود )

    واقعا توصیه میکنم مخصوصا به دخترای ایرانی که حتما برای یک بار هم که شده تنهاییی سفر کنن ،،، تا این احساس رو خودشون تجربه کنن …. بعد از اون من حتی خودم دوستمو به سفر بردم🤩😇

    وقتی خودت برای خودت ارزش قائل باشی به خودت عشق بورزی برای خودت کاری انجام بدی حتی وقتی برای دیگران کاری انجام بدی که دوس داشتی در حق خودت انجام بشه ، در واقع تو در مسیر درست قرار داری و همه ی جهان دست ب دست هم میدن تا مسائلت خود به خود حل بشه … تا اون کارهارو برای تو انجام بدن

    اون جمله ای که استاد گفتن

    ( دیگران رو دوس داشته باشیم چون اونها قسمتی از خداوند هستند )

    این جمله زنگی رو توی گوشم به صدا در اورد ….

    وقتی به این فکر کنم و در هر شرایطی به یاد بیارم که دیگران تکه ای از خدا هستند( خدایی که عاشقشم ) دیگه نمیتونم دیگران رو قضاوت کنم ، حسادت کنم

    ، نمیتونم نسبت به کسی احساس بد داشته باشم … ❤️ و بهتر بگم نمیتونم عشق نورزم به بقیه بندگان خدا ❤️❤️❤️❤️❤️

    دوس داشتن دیگران با این دیدگاه نتیجه ی طبیعیش آرامش ، شادی و عشقه❤️

    تصمیم بگیریم که از زاویه خداوند به زندگی نگاه کنیم ، دیدگاهمون بزرگ تر و عمیق تر باشه ،،،، زندگی رو راحت بگیریم و از هر چیزی ناراحت نشیم

    ممنونم ازتون بابت اینکه تجربیات منو خوندید و امیدوارم در پناه خداوند باشید ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    ملیحه قنبری فیروزآبادی گفته:
    مدت عضویت: 2025 روز

    🌍به نام یگانه ی هستی🌍

    روز نهم سفر✈

    سلام استاد جان و مریم جان نازنین🤗

    سلام به همه ی دوستان گلم در خانواده صمیمی عباسمنش 👨‍👩‍👧‍👦👨‍👩‍👦👩‍👧👪👨‍👩‍👦👨‍👩‍👧‍👦

    هر روز که تو سفر جلوتر میرم چیزهای زیباتری میشنوم و آگاهی های نابی دریافت میکنم

    من واقعا تغییرات رو در شخصیتم میبینم از وقتی که در کلاس درس استاد هستم و به اندازه ای می‌توانم ورودی های ذهنم رو کنترل کنم نتایج نابی رو گرفتم

    همکاری که چندسال پیش بخاطر رفتار نامناسبش من رو از خودش رنجانده بود و به نوعی من با واکنش م به رفتارش اون رو بزرگ کرده بودم به ظاهر بخشیده بودمش و مدام هم میگفتم برام مهم نیست اما از درون نه!و یاد بدگویی هاش ک می افتادم نا خودآگاه بهم می‌ریختم اما از زمانی که حرفهای استاد رو شنیدم خیلی به قلبم آرامش داد و واقعا آروم شدم

    دیروز با فرکانسی که آگاهانه به جهان ارسال کردم درخواست کردم ک این خانوم باهام تماس بگیره، و صبح ک جلسه داشتم باهاش فیس تو فیس شدم خودم خواستم تا پا روی ترسی بزارم که از روبرو شدن باهاش رو داشتم

    و آرامش درونیم بی نهایت شد وقتی دیدم واقعا چقدر بخشیدن و نفرت نداشتن و تنفر رو فراموش کردن زندگی رو زیبا میکنه و اون شادی رو به خودت هدیه دادی

    و اینها همه اش بخاطر لطفی بودکه ❤️خدا❤️ بهم‌ داشت چون تمرکز م رو از روی ناخواسته ام ،رفتار نامناسب ،به خواسته ام که دیدن همکارم و احترامش به من بود گذاشتم

    و چقدر همه چی تغییر میکنه وقتی تو نگاهت رو زاویه ی دیدت رو نسبت به مسائل و موضوعات مختلف در زندگی تغییر میدی

    اگه اون تضادها نبود من الان درک درستی از قوانین جهان هستی نداشتم

    اونها ایجاد شدن تا من کامل به خورد ذهنم بدم آنچه که درسته❤️خدایا❤️ازت بی نهایت سپاسگزارم

    واقعا اگر ❤️خدا❤️رو قبول داشته باشیم اگه ایمانمون رو قوی کنیم و به خودش توکل کنیم راه به ما نشون داده میشه

    فقط کافیه که حسش کنیم هست

    حسش کنیم باماست و باهاش عشق کنیم

    دنبال توجه کسی نباشیم بجز🌻الله یکتا🌻

    مریم جانم ازت سپاسگزارم بخاطر درکی که از قوانین پیدا کردی رو با نوشتن متن زیبات با ما به اشتراک گذاشتی حس میکنم خیلی بهتر در صلح بودن باخود رو یاد گرفتم یعنی چی

    استاد جانم ازت سپاسگزارم بخاطر این آگاهی های نابی که به من دادی🙏

    من بسیار سپاسگزار تر شدم وقتی که داشته هایم رو به یاد خودم میارم و شکرگزار تموم موهبتهایی ام که به من داده

    این رو هم درک کردم که چطور وقتی وابسته ی چیزی شدم بیشتر ازش دور شدم تا نزدیک،و الان میدونم که ایراد کار کجاست و کجاها پاشنه ی آشیل منه و باید رو افکار و باورهام کارکنم و کمی هم سخت که چطور راه رو پیدا کنم مخصوصا در امور مالی.

    استاد از ته دلم میگم‌ و شمام فقط درکش میکنین که قلبم میگه نگران نباش میتونی حل میشه بهت میگم تو فقط حرکت کن،تو فقط رو خودت کار کن،تنبلی نکن اینم حلش میکنیم😍🙏

    استاد این موضوع تولد برای من خیلی مهم بود و تنها کسی که خواهر برادرا تولدشو یادشون نمی موند و تبریک نمی‌گفتن من بودم😅

    و جالبه هرچی من بیشتر به این موضوع اهمیت میدادم بی اهمیت تر میشد

    و واقعا بهش چسبیده بودم

    رهاش نکرده بودم

    اما الان دیگه رهام

    اصلا برام مهم نیست کسی یادش باشه یا نباشه

    حال کنم خودم برای خودم کادو میخرم 🥰

    ویاد گرفتم از شما که جوری به مسأله نگاه کنم که به من احساس بهتری بده و پیش داوری و قضاوت نکنم

    زاویه ی دیدم رو تغییر بدم تا زیبایی ها رو ببینم🌞

    آرزوی سلامتی و شادی دارم برای همه ی مردم دنیا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: