اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
دیروز وقتی میخواستم نهمین برگ از سفرنامه خودم رو بنویسم حسم گفت یه روز بیشتر روی این فایل و این آگاهی ها کار کن
خیلی حس خوبی میگیرم وقتی این فایل رو میبینم، از دیروز چندین بار نگاه کردم این فایل رو، چه توصیف های زیبایی، چه دنیای قشنگی، تصور این سبک زندگی کردن هم لذت بخشه برام
معنای جدیدی از زندگیه واسم، تا حالا این مدلی به زندگی نگاه نکرده بودم، هزاران بار شنیده بودما استاد میگفت از هر لحظه زندگیتون لذت ببرید، به خواسته هاتون نچسبید ولی این فایل یه درک عمیق و تازه داد بهم، واضح شد برام گفته های قبلی استاد
موقع دیدن فایل هی استاپ میکردم و تصور میکردم شخصیتم رو که با خودش در صلحه، شخصیتی که نگران حرف مردم نیست و اونجوری که لذت میبره زندگی میکنه، خودشو دوسش داره با همین چهره فارغ از اینکه نظر مردم چیه، شخصیتی که ضعف هاشو میپذره و خودش رو با همین ضعف ها دوس داره، شخصیتی که کار هایی که دوس داره رو انجام میده مثلا تنهایی توی جاده رانندگی میکنه و با صدای بلند آهنگ مورد علاقشو میخونه، شخصیتی که مردم فکر می کنن دیوونه شده ولی واسش مهم نیست مردم در موردش چی فکر میکنن، شخصیتی که حسودی نمیکنه، شخصیتی که اگه توی بازی به یه فرد کوچکتر از خودش باخت حرص وجودشو نمیگیره و ناراحت نمیشه و نگاه میکنه به اون فرد و با یه لبخند بهش تبریک میگه واسه بردی که کسب کرده، شخصیتی که خیلی راحت میبخشه، شخصیتی که با همه مهربونه چون هنه کس رو پاره ای از وجود خدا میدونه، شخصیتی که هرجا میره طبیعت به چشمش زیبا دیده میشه، شخصیتی که در تنهایی غرق میشه با خدای خودش، شخصیتی که سعی میکنه به هرکس یه لبخند هدیه بده، شخصیتی که خیلی خونسرده و نگران هیچ چیز نیست، چقد این شخصیت رو دوس دارم و به دلم میشینه، چقد حال میکنم با این شخصیت که هنوز فقط توی خیالم ساختمش، چقد قلبم موافق این شخصیته
این فایل خیلی رو من تاثیر گذاشت و کار درستی کردم که به حسم گوش کردم و یه روز بیشتر روی این فایل تمرکز کردم، فهمیدم که با خودم خیلی در صلح نیستم، قلبی زندگی نمیکنم، زیاد درگیر باید ها و نباید ها میشم
این فایل اگاهی های زیادی بهم داد و کلی منو به فکر فرو برد، ساعت ها نشستم فکر کردم راجع به این حرف ها راستش بحث رهایی رو خوب نفهمیدم و دچار یه ابهام شدم، یه چیزی رو خوب نفهمیدم، توضیحش میدم:
ابهام من اینجاست که ما با باید به خواسته هامون توجه کنیم واسشون حرکت کنیم و قدم برداریم این با رهایی در تناقضه توی ذهن من، قانون رهایی که من درکش کردم میگه بابا چقد درگیر خواسته هات میشی ولشون کن خودشون رخ میدن مطمعن باش بی خیال باش بچسب به زندگیت و سعی کن احساست رو خوب نگه داری، و از طرف دیگه مثلا خواسته ام رسیدن به فلان درآمده خب باید واسه رسیدن به اون درآمد حرکتی کنم و قدمی بردارم، کلی فکر کردم و مثال زدم واسه خودم ولی هنوزم ابهام دارم
از اعضای خانواده صمیمیم میخوام که کمکم کنن این ابهامی که دارم برطرف شه و به درک بهتری برسم.
وقتی که ما خواسته ای را به صورت واضح و مشخص برای خودمون در نظر میگیریم. یکسری کارها باید انجام بدیم و باید نسبت به انجام اونا تعهد داشته باشیم. کارهایی مثل کار کردن روی باورها مون و ساختن باورهای هماهنگ با اون خواسته، پیدا کردن الگو های موفق در همون زمینه، کنترل ورودی، توجه به نکات مثبت و سپاسگزاری. دیدن نشانه ها و تایید و سپاسگزاری بابت اونا، داشتن حس خوب، تجسم و تصویر سازی خواسته، توجه و دریافت الهامات و با ایمان انجام دادن اونا. ما باید با تعهد به این کارها بپردازیم.
از اون طرف قانون رهایی میگه : از لحظه به لحظه زندگیت لذت ببر و خوشبختی و موفقیت و حس خوبت رو وابسته به رسیدن به اون خواسته ندون، یعنی این باور رو داشته باش که من همین الانم خوشبختم، من همین الانم حسم خوبه و با اون خواسته بهتر میشه.(همون تعهدی که باید به نکات مثبت توجه کنی) . قانون رهایی میگه خودت رو به نتیجه وابسته نکن، میگه تو کار کن برای کار نتیجه خودش میاد. و باور داشته باش با تلاشی که تو برای رسیدن به خواسته ات می کنی ، ورای نتیجه ای که کسب می کنی، ظرفیت وجودی ات را رشد می دهی، قوی تر می شوی، آگاه تر میشوی، شجاع تر می شوی، اعتماد به نفست بیشتر می شود، خودت را بیشتر دوست خواهی داشت، ایمانت محکم تر می شود. آرامش و صلح درونی ات بیشتر می شود.
قانون رهایی میگه تو روی خودت کار کن و به تعهدت عمل کن و از زندگی لذت ببر ، یا به اون خواسته می رسی، یا به بهترش می رسی، یا خواسته ات برایت واضح تر می شود و قدم بزرگی برایش برداشته ای.
قانون رهایی میگه تو بدون توجه به نتیجه ای که میگیری، از لحظه ای که برای اون خواسته تلاش می کنی، ارزشمند و موفق هستی.
قانون رهایی میگه از همان زمان که خواسته برای تو مشخص می شوی ، آنرا به زندگی ات فرا می خوانی و خلقش می کنی فقط با احساس خوب و کار کردن روی خودت باید به مدار اون خواسته برسی.
اگر در مورد خواسته احساس ترس ، نگرانی و استرس نداری یعنی داری به قانون رهایی عمل می کنی و از زندگیت لذت می بری. وقتی که ما به یک خواسته یا فرد یا شرایط خاصی وابسته باشیم باعث آسیب دیدن از جانب اون و یا از دست دادن اون میشیم.
پس باید خودمون رو از تمام وابستگی ها رها کنیم وروی صلح با خود لایتناهی مان و ارتباط مون با خدا تمرکز کنیم.
تمرین روز نهم: پیدا کردن نشانه هایی که نتیجه در صلح بودن با خودمان است.
اول بگم که چقدررر این در صلح بودن با خود موضوع مهمیه؛ هر چقدر که بیشتر توی سایت پیش میرم و آگاهی های بیشتری درک میکنم، بیشتر متوجه میشم که اگر باخودمون در صلح باشیم،چقدر میتونیم از زندگی بیشتر لذت ببریم،چقدر میتونیم توی تمرین احساس خوب=اتفاقا خوب بهتر عمل کنیم و…
موضوع دوم میخواستم از خانم شایسته عزیز تشکر کنم و تحسینشون کنم،در زمینه صلح با خود! هم از متونی که داخل سایت مینویسند و هم از ویدئو هایی که هست مثل سفر به دور آمریکا،زندگی در بهشت و... این موضوع به وضوح قابل درکه که شما بسیار با خودتون در صلحید! اینکه از هر موضوعی که پیش میاد یه نکته مثبت بیرون میکشید، هر لحظه پر انرژی هستید و این انرژی مثبت رو به دیگران هم منتقل میکنید؛ من هموااااره شما رو تحسین میکنم.
و مورد سوم، تمرین روز نهم:
امروز صبح که بیدار شدم،یک مقدار نسبت به ساعتی که با خودم قرار گذاشته بودم بیدار بشم دیرتر شده بود؛اگر قبلا بود، حتما شروع میکردم به درگیری با خودم که چرا بیشتر خوابیدی و احساسم بد میشد! اما امروز خوشبختانه بخاطر تمرین هایی که روز های قبل داشتم، کاااملا با این اتفاق اوکی بودم و به خودم حق دادم و این رو پذیرفتم که خسته بودم و اشکالی نداره که بیشتر خوابیدم،در نتیجه احساسم خوب شد و به خیلی از کار هام رسیدم.
توی رفتار های دیگران،اعضای خانواده، دوستان یا حتی خواهر برادر های کوچیکم؛ گاهی اوقات حرف هایی میزنند که باعث میشه من ناراحت بشم؛ اما نکته ای که به تازگی متوجه شدم، اینه که اگر من با حرف های اون ها ناراحت میشم، دلیلش اینه که من خودم با خودم توی اون موضوع مشکل دارم و خودم ناراحتم، در نتیجه باعث میشه از کوره در برم، اما وقتی با خودم در صلح باشم و یجوری اون موضوع رو برای خودم حل کنم و به احساس خوب برسم؛دیگه برام اهمیتی نداره که دیگران راجع به من چی فکر میکنند. و امروز چندین و چند مورد این چنینی پیش اومد…خدایا شکرت
خدایا شکرت که دارم تغییر میکنم
چقدر تلاش برای بهتر شدن زیباست
چقدر گرفتن نتیجه های هر چند کوچیک اما پی در پی زیباست
خدایا سپاسگزارم به خاطر همه چیز مخصوصا به خاطر سلامت جسم و روح و روانم که اگر روزهای روز هم بشمارم بازهم نمیتونم همه این نعمت رو سپاسگزار باشم.
روزشمار نهم:
نمونه هائی که من خیر و صلاح رو به خدا سپردم و آروم بودم و خودش کارها رو برام انجام داد.
چند سال پیش پسرم جزو تیم لیگ برتر نونهالان بود با وجود درسهاش که خیلی سنگین بود و اونم بچه درسخون بود، توی تمرین ها خیلی تلاش می کرد، تابستون و زمستون همش تمرین می کرد. من فقط تلاشش رو نگاه می کردم و به خدا می گفتم خدایا بهترین خیر و صلاح رو برای بچه ام رقم بزن، کرونا اومد و مدتی باشگاه ها تعطیل شد.
خیلی باور نکردنی و راحت مسیر زندگی پسرم تغییر کرد، پسرم گفت من نمیتونم با دوتا عشق زندگی کنم من باید یکی رو فدای دیگری کنم و گفت ترجیح می دم تمرکزم رو روی رشته تحصیلیم که واقعا عاشقشم بگذارم و خیلی راحت از مسیر فوتبال خارج شد. تو دلم اونقدر خوشحال بودم که در پوست خودم نمیگنجیدم.
امسال رشته تحصیلی پسرم بورسیه میپذیره ولی چون درس های دانشگاهش خیلی سنگینه تصمیمگیری در موردش خواندن دو رشته همزمان براش سخته، من آرومم و مثل همیشه خیر و صلاح فرزندم رو به خدا سپردم و ازش می خوام بهترین خیر و صلاح رو براش رقم بزنه.
برای تغییر منزلم همه چیز رو به خدا سپردم و خیلی آرومم می دونم خودش بهترین خیر و صلاح رو برام رقم می زنه، من از قوانین تبعیت می کنم: وام نمی گیرم، خودم رو به سختی نمیندازم، صاحبان خانه های زیبا رو تحسین می کنم و بابت خانه زیبایی که الان دارم خدا رو شکر می کنم.
برای بازنشستگی با 20سال هم خیر و صلاح رو به خدا سپردم و مطمئنم اگر خیر باشه خودش همه کار رو برام انجام میده
برای راه اندازی شغل مورد علاقه ام هم عجله ای ندارم و همه چیز رو به خودش سپردم و فقط دارم تمرین و تمرین می کنم.
اما استاد حسرتی که همیشه تو زندگیم داشتم این بود که حس می کردم خانوادم بچه های دیگه خانواده بیشتر دوست دارند من همیشه حسادت داشتم به توجه های مادرم به بقیه و عصبی می شدم چرا من که از همه دلسوز،تر مهربان ترم اما اونا عزیز تر بودن .این حسادت تا جایی بود و هست ولی خیلی کمتر شده من دائم بحث شدید داشتم با مادر پدرم .چون دلم می گرفت چرا من انقدر دوست ندارنهمیشه حس کمبود محبت داشتم و ساعت ها گریه می کردم
و هی روابطم با خانواده بدتر بدتر بدتر بدتر می شد تا جایی که دلم می خواست فقط از خانوادم دور بشم .
حتی فکر خودکشی بود تو ذهنم .
بعدش خوب با خودم گفتم حالا من که تو خانواده محبت ندیدم برم ازدواج کن یا وارد رابطه بشم تا از اونجا بیشتر محبت دریافت کن .اما جالب اینجاست که روابطم داغون تر از روابطم با خانوادم بود و دقیقا رفتارهایی مشایه خانوادم داشت.
رفتم سرکار باز صاحبکار مشابه خانوادم بود
شاید باورتون نشه هر کس می دیدم دقیقا ازار روحی میداد منوبعد هی سیکل میوب بود .
بعد من می امدم خانه حسرت می خوردم چرا مادرم خواهرم می بوسه اما من رونه
یا چرا بابام خواهزم بیشتر دوست داره
در حالی که من مهربون تر دلسوز تر و خیلی خوش اخلاق تر از اون بودم .
یا تو فامیل من از همه دخترهای فامیل بیشتر کاریم احترام نگه میدارم سلیطه نیستم اما باز هم انگار توجه ایی روی من نبود و محبت علاقه روی دیگران بود
و من هی حسادت می کردم بهشون
و می گفتم کاش من جای فلانی بودم
تا جایی که روابطم با خانواده و فامیل متشنج و سمی بود و یا بحث جدل بود یا جنگ یا کات کردن
حس می کردم طلسمم کردن جن زده شدم همزاد دارم نمی دانم بختم نحسه
حتی من 100 خودم می زاشتم برای پارتنرم حرفش گوش می دادم محبت خیلی زیاد بهش
من قدیم طرحواره ایثارگری داشتم دلسوزی محبت توجه افراطی و از خودگذشتگی خیلی شدید
اما نتایج معکوس داشت .
بعد داشتم خودم بررسی می کردم دیدم وابستگی شدید من به خاتواده به پارتنر به دوست به فامیل باعث شده من بدترین رفتارها از اونا ببینم .
متوجه شدم من طرحواره رهاشدگی دارم ترس از تنها شدن دارم ترس از اینکه من دوست نداشنه باشند. و خوب این باعث میشد چسبندگی بیشتری داشته باشم .مثلا پارتنر خودم محدود کنم توقع داشتم باشم که اون محبتی که من ندارم اون بهم بده ولی ضربه بیشتر می خوردم
تا جایی که امدم الان روی خود عشق ورزی ، روی selflove
کار کردم متوجه شدم هرچقدر دنبال محبت بیرونی باشم اصلا محبتی نصیبم نمی شود محبت باید از درون جست جو کنم
باید خودم عاشق خودم باشم
باید وابستگی نداشته باشم
چون وابستگی با یک نفر مساوی از دست دادن اون شخص و عذاب بیشتر کشیدن از اون شخص.
چون خداوند می خواهد هرکس فقط به خدای خودش وابسته باشه .
دلبستگی خوبه
اما وابستگی نه
و خداوند شاهده که از روزی که بی خیال شدم
روابطم با خانوادم عالی شده مادر پدرم همش بهم توجه می کنند کل فامیل مشتاقن با من هم صحبت بشن
بهترین تولدها برام می گیرند بهم احترام عزت می گذارند و همه دوستم دارند و عزتم 100 برابر شده
میگن با خدا باش پادشاهی کن اینجاست.
جالب پیشنهاد خواستگارام 100 برابر شده
کارم سریع راه میفته
انگار صدبرابر خوش شانس شدم.
هنوزم من خیلی راه مونده تا همه چی درست کنم اما الان همه چی برام عالی تره .
و مهم این هرکس از زندگیم بره یک درصد برام مهم نیستی
نصف طرحواره هامو درمان کردم دیگه محتاج هیچ کس نیستم
سری که دارم فقط جلو خدا پایین
و جلو بقیه بالاست
عاشق خودم هستم خودم دوست دارم احتیاج به هیچ کس ندارم جز خداااااا
منم الان هدفم همینه ولی مثل یویوشدم چند روز خوبم چند روز نه
مثلا تمرین اینه انجام میدم اوایل تاثیر گذار بود الان دیگه میرمجلو اینه با خودم حرف میزنم انگار اون حس بوجود نمیاد انگار هر کاری که میکنم و هر باوری اولش جواب میده بعد یه مدت اون حس خوب از بین میره برای ذهنم تکراری میشه با اینکه مداوم رو خودم کار میکنم
کامنت روز نهمم رو دوباره مینویسم چون چن روز پیش کامنتی که برای روز نهم نوشتم زیاد انگار باب دل نبود.
استاد عزیزم این روزاتوی این سفری که با تعهد به یاری خدا شروع کردم حالم عالی عالی شده احساسم روابط عاشقانه همسرم با من و من با اون رابطه منو پسرم چقدر همه چی عالی داره به لطف خدا پیش میره واقعا افتادم توی سَر پایینی و همین جور سوت زنان و عشق بازی با خدایم دارم توی این جاده صاف و پراز زیبایی دارم این مسیر زیبا رو میرم خدایا شکرت به امید خدا چه معجزه هایی در انتظارمه خدایا بی نهایت شکرت.
واینکه استاد عزیزم من واقعا با اموزشهای شما یاد گرفتم که تحسین کنم زیبایی ها رو ببینم و هر روز این کار برام لذت بخشتر شده و چقدر حس خوشحاای میکنم از موفقیتهای دیگران من قبلا توی این مورد ضعف شدیدی داشتم و خداروشکر الان عالی شدم و ان شالله عالیتر هم میشم و این تحسین من هم برای پسر 8 ساله ام به قولی جا افتاده توی ذهنش که وقتی با هم هستیم بیرون میریم میگه مامان نگاه این زیبایی نگاه این ماشین چقدر قشنگه و تحسینش میکنه میگه خدا بیشتر بهش بده ،استاد پسر من داره با صدای شما بزرگ میشه داره هر روز میگه مامان فایل استادو برام بزار و همه کلمه های شما حفظش شده و داره با گفته های شما زندگی میکنه استاد عزیزم بخدا قسم تشویقش کردیم منو باباش به کسب و کار اون داره توی این سن 8 سالگی درامد زایی میکنه پفیلای خونگی بسته بندی میکنه میفروشه و چقدر ایده به ما میگه میخوام انلاین کار کنم واقعا خدا رو شاکرم که ما سه نفر داریم توی این مسیر رویایی داریم پیش میریم و استاد عزیزم بی نهایت ازت سپاسگزارم بی نهایت دوست دارم ان شالله منو در پله های موفقیتی بالاتر و همچنین نتایج عالی هر سه تامون رو براتون ارسال میکنم در پناه الله یکتا شاد و سلامت و خوشبخت و سعادتمتد در دنیا وآخرت باشید.
ممنونم از شما استاد بزرگوار بخاطر این آگاهی هایی که خالصانه در اختیار ما قرارمیدهید
من از وقتی شروع کردم روز شمار تحول رو اتفاقات عالی توی زندگیم رخ داد و الانم که این قسمت رو دیدم تازه از سفر دبی برگشتم یک سفر یک هفته ایی بی نظیری با پارتنرم داشتم پراز اتفاقات عالی پراز زیبایی پر از عشق و محبت بود این سفر خداروشکر که بهترین هارو برامون میخواد همیشه . تجربه ایی که ازاین سفر داشتم و باعث شد که من از زندگیم بیشتر لذت ببرم و به پارتنرم هم خوش بگذره این بود که من دیگه اون آدم سابق نبودم به چیزای بیهوده توی سفر نچسبیده بودم باید و نباید نمیکردم .همه چیزو سپردم دست خدای مهربونم گفتم خدای خودت بهترین هارو سهم من کن . پارتنرم خودش بایه دستبند طلا منو سوپرایز کرد برام خریدهای خوشگلی انجام داد بهترین جاهای دبی منو برد و لذت بردیم کلی غذاهای عربی خوشمزه خوردیم کلی باهم خندیدیم کلی باهم عشقبازی کردیم کلی باهم شوخی کردیم خداروشکر بخاطر اینهمه اتفاقات عالی و بینظیری که برام رقم خورد خداروشکر پارتنرم اینقدر بهش خوش گذشت و بهم گفت تو خیلی خوش سفر و پایه هستی .من خودم دلیلش و میدونم بخاطر این بود که من به هیچی نسچبیدم و گذاشتم زندگی روال طبیعی خودش و پیش بره
به تفکر من برای انسانهای موفق، به ازای هر موفقیتی تولدی دوباره است و رضایتی که خداوند در قلب او قرار میدهد باارزشمندترین هدیه است.
میخواهم نظر و دیدگاهم را درباره شما خالصانه بیان کنم.
میخواهم از شما سپاسگزاری کنم. دیدن اولین کلیپ از شما در یوتیوب آغار تغییری جدید و نقطه عطف بسیار زیبایی در زندگی من گردید. صحبتهایتان روند تغییر باورها را در من زنده کرد. هدف از خلقت را بهتر فهمیدم. بزرگی خدا را درک کردم. تازه مفهوم دعا را فهمیدم. لمس کردم که خدا بسیار بزرگتر از آن است که تا کنون تصور میکردم. فهمیدم که ثروتمند شدن ما در راستای ادامه آفرینش خداوند است. آفرینشی که تمامی ندارد. تازه متوجه شدم که چرا بعد از حضرت محمد (که درود و سلام خدا بر او و خانوادهاش باد) دیگر نیازی به پیامبران جدید نبوده است. فهمیدم که ناپلئون هیل، استفان کاوی، شما و هر کس دیگری که با نیازهای بشر امروز شعله امید و سعادت را در دل بشر امروز روشن میکند، پیامبران نوظهور هر عصری میتوانند باشند. با صحبتهای شما فهمیدم اینکه چند صباحی در این دنیا فقط زندگی کنیم و سپس آماده مردن شویم هدف از خلقت من نبوده است. هدف از خلقت من بینهایت شدنم است. بینهایت شدن بشر امروز با بینهایت شدن بشر دیروز بسیار متفاوتتر است. مطمئنم اگر حضرت علی که در عصر خودش چاهها، قناتها و باغهای بسیاری ایجاد کرد چناچه در این عصر میبود مسلما در کنار نصیحت مردم، بیشترین ثروت را در این دنیا ایجاد میکرد. با صحبتهای شما تفاوت پول و ثروت را کشف کردم و درک کردم که تلاشم برای ثروتمند شدن کاملا در راستای هدف خلقتم و همراستای توسعه آن است. خیلی زیبا بود وقتی برایم گفتید که داشتن رویا و رسیدن به آن تا آخرین روز زندگی باید با ما باشد وگرنه لشکر ناامیدی که بزرگترین دشمن بشر است صف کشیده است تا تیرهای شیطانیش را بیفکند. تازه فهمیدم وقتی که ابوریحان بیرونی در لحظات آخر عمرش سوالی از بزرگی دیگر میپرسد برای ثبت در ادبیات نبوده است. بلکه رویایی تا آن اواخر داشتهاش که تا آخرین نفسهایش برای رسیدن به آن مجاهدت میکرده است. استاد خوبم، بینهایت از شما سپاسگزارم.
با سلام خدمت دوستان گلم و استاد بی نظیرم وبا تشکر از خانوم مهربان شایسته جان عزیزم من این فایل گوش میدادم یاد دوستم افتادم که یه سگ خیلی خوب خوشگل داره تازگیا دچار بیماری شده که من آرزو میکنم خیلی زود خوب و رو به راه بشه ،مسئله اینکه دوستم خیلی داره سخت میگیره مو به مو داره هرچی دکترش میگه انجام میده کلی هم به خودش زحمت میده خیلی ناراحته و نگران و شاکی هم بابت هزینه ها هم پرستاری این حیوان زبون بسته انگار خودش میخواد خوبش کنه فکرشو آزاد نمیذاره و نمیسپارش به خدا که اون کاملا خوب کنه در حین انجام کارهای درمانی من بهش یه سری توصیه ها رو بابت سپردن به خدا بهش میکنم هروقت گوش میده واقعا خوب میشه ،واقعا ایمان به خدا ومسایل جوری دیدن که انسان رو قوی کنه واقعا تو حل مسایل معجزه میکنه به نظر من این قدرت بزرگیه که آدم بتونه بره کنار و بزارم خدا کارشو بکنه توکل واقعا جواب میده دوستون دارم در پناه خالق یکتا .
ازاین فایل یاد گرفتم اول ازهمه با روحم در صلح باشم با خودم وخدای درونم در صلح باشم ومحتاج نباشم کسی برام کاری کنی محبتی بم کنه.
یاد گرفتم رها باشم و وابسته به کسی نباشم بعدش تمام اتفاقات قشنگ خودش اتفاق می افتن.
عجله نکنم وحسرت نداشته هامو نخورم بلکه خداروشکر کنم بخاطر تضادی که باعث ایجاد خواسته درمن شد.
عشق رو در درون خودم پیدا کنم نه بیرون ازخودم دابطمو فقططط باخدایه خودم تقویت کنم.
میخوام کسی باشم که مثه استاد راحت به همه چیز رسیده من راااااااحت وبالذت تمااااااام به خواسته هام میرسم.
خدایا شکررررت شکرررررت هزاران بار شکررررت بخاطر این مسیر زیبا ممنووووونم ازت که منو هدایت کردی وقانون رو فهمیدم که سرنوشت خودمو رقم بزنم چه لطف بزرگی بوووود ازت ممنونم.من لایق بهترینااااامم
مرسی استاد عزیزم که با جون دل داری مارو کمک میکنی …ممنون شایسته جاااان بخاطر این سفر زیبا ی عالمه بوووووس.
به نام خدا
سلام
نهمین برگ از سفرنامه ی من
دیروز وقتی میخواستم نهمین برگ از سفرنامه خودم رو بنویسم حسم گفت یه روز بیشتر روی این فایل و این آگاهی ها کار کن
خیلی حس خوبی میگیرم وقتی این فایل رو میبینم، از دیروز چندین بار نگاه کردم این فایل رو، چه توصیف های زیبایی، چه دنیای قشنگی، تصور این سبک زندگی کردن هم لذت بخشه برام
معنای جدیدی از زندگیه واسم، تا حالا این مدلی به زندگی نگاه نکرده بودم، هزاران بار شنیده بودما استاد میگفت از هر لحظه زندگیتون لذت ببرید، به خواسته هاتون نچسبید ولی این فایل یه درک عمیق و تازه داد بهم، واضح شد برام گفته های قبلی استاد
موقع دیدن فایل هی استاپ میکردم و تصور میکردم شخصیتم رو که با خودش در صلحه، شخصیتی که نگران حرف مردم نیست و اونجوری که لذت میبره زندگی میکنه، خودشو دوسش داره با همین چهره فارغ از اینکه نظر مردم چیه، شخصیتی که ضعف هاشو میپذره و خودش رو با همین ضعف ها دوس داره، شخصیتی که کار هایی که دوس داره رو انجام میده مثلا تنهایی توی جاده رانندگی میکنه و با صدای بلند آهنگ مورد علاقشو میخونه، شخصیتی که مردم فکر می کنن دیوونه شده ولی واسش مهم نیست مردم در موردش چی فکر میکنن، شخصیتی که حسودی نمیکنه، شخصیتی که اگه توی بازی به یه فرد کوچکتر از خودش باخت حرص وجودشو نمیگیره و ناراحت نمیشه و نگاه میکنه به اون فرد و با یه لبخند بهش تبریک میگه واسه بردی که کسب کرده، شخصیتی که خیلی راحت میبخشه، شخصیتی که با همه مهربونه چون هنه کس رو پاره ای از وجود خدا میدونه، شخصیتی که هرجا میره طبیعت به چشمش زیبا دیده میشه، شخصیتی که در تنهایی غرق میشه با خدای خودش، شخصیتی که سعی میکنه به هرکس یه لبخند هدیه بده، شخصیتی که خیلی خونسرده و نگران هیچ چیز نیست، چقد این شخصیت رو دوس دارم و به دلم میشینه، چقد حال میکنم با این شخصیت که هنوز فقط توی خیالم ساختمش، چقد قلبم موافق این شخصیته
این فایل خیلی رو من تاثیر گذاشت و کار درستی کردم که به حسم گوش کردم و یه روز بیشتر روی این فایل تمرکز کردم، فهمیدم که با خودم خیلی در صلح نیستم، قلبی زندگی نمیکنم، زیاد درگیر باید ها و نباید ها میشم
این فایل اگاهی های زیادی بهم داد و کلی منو به فکر فرو برد، ساعت ها نشستم فکر کردم راجع به این حرف ها راستش بحث رهایی رو خوب نفهمیدم و دچار یه ابهام شدم، یه چیزی رو خوب نفهمیدم، توضیحش میدم:
ابهام من اینجاست که ما با باید به خواسته هامون توجه کنیم واسشون حرکت کنیم و قدم برداریم این با رهایی در تناقضه توی ذهن من، قانون رهایی که من درکش کردم میگه بابا چقد درگیر خواسته هات میشی ولشون کن خودشون رخ میدن مطمعن باش بی خیال باش بچسب به زندگیت و سعی کن احساست رو خوب نگه داری، و از طرف دیگه مثلا خواسته ام رسیدن به فلان درآمده خب باید واسه رسیدن به اون درآمد حرکتی کنم و قدمی بردارم، کلی فکر کردم و مثال زدم واسه خودم ولی هنوزم ابهام دارم
از اعضای خانواده صمیمیم میخوام که کمکم کنن این ابهامی که دارم برطرف شه و به درک بهتری برسم.
آرزوی بهترین ها رو دارم برای تک تک شما عزیزان
سلام دوست خوبم
ممنونم بابت سفرنامه فوقالعاده ات.
در مورد ابهامت در باره قانون رهایی:
وقتی که ما خواسته ای را به صورت واضح و مشخص برای خودمون در نظر میگیریم. یکسری کارها باید انجام بدیم و باید نسبت به انجام اونا تعهد داشته باشیم. کارهایی مثل کار کردن روی باورها مون و ساختن باورهای هماهنگ با اون خواسته، پیدا کردن الگو های موفق در همون زمینه، کنترل ورودی، توجه به نکات مثبت و سپاسگزاری. دیدن نشانه ها و تایید و سپاسگزاری بابت اونا، داشتن حس خوب، تجسم و تصویر سازی خواسته، توجه و دریافت الهامات و با ایمان انجام دادن اونا. ما باید با تعهد به این کارها بپردازیم.
از اون طرف قانون رهایی میگه : از لحظه به لحظه زندگیت لذت ببر و خوشبختی و موفقیت و حس خوبت رو وابسته به رسیدن به اون خواسته ندون، یعنی این باور رو داشته باش که من همین الانم خوشبختم، من همین الانم حسم خوبه و با اون خواسته بهتر میشه.(همون تعهدی که باید به نکات مثبت توجه کنی) . قانون رهایی میگه خودت رو به نتیجه وابسته نکن، میگه تو کار کن برای کار نتیجه خودش میاد. و باور داشته باش با تلاشی که تو برای رسیدن به خواسته ات می کنی ، ورای نتیجه ای که کسب می کنی، ظرفیت وجودی ات را رشد می دهی، قوی تر می شوی، آگاه تر میشوی، شجاع تر می شوی، اعتماد به نفست بیشتر می شود، خودت را بیشتر دوست خواهی داشت، ایمانت محکم تر می شود. آرامش و صلح درونی ات بیشتر می شود.
قانون رهایی میگه تو روی خودت کار کن و به تعهدت عمل کن و از زندگی لذت ببر ، یا به اون خواسته می رسی، یا به بهترش می رسی، یا خواسته ات برایت واضح تر می شود و قدم بزرگی برایش برداشته ای.
قانون رهایی میگه تو بدون توجه به نتیجه ای که میگیری، از لحظه ای که برای اون خواسته تلاش می کنی، ارزشمند و موفق هستی.
قانون رهایی میگه از همان زمان که خواسته برای تو مشخص می شوی ، آنرا به زندگی ات فرا می خوانی و خلقش می کنی فقط با احساس خوب و کار کردن روی خودت باید به مدار اون خواسته برسی.
اگر در مورد خواسته احساس ترس ، نگرانی و استرس نداری یعنی داری به قانون رهایی عمل می کنی و از زندگیت لذت می بری. وقتی که ما به یک خواسته یا فرد یا شرایط خاصی وابسته باشیم باعث آسیب دیدن از جانب اون و یا از دست دادن اون میشیم.
پس باید خودمون رو از تمام وابستگی ها رها کنیم وروی صلح با خود لایتناهی مان و ارتباط مون با خدا تمرکز کنیم.
برایت بهترین ها را آرزومندم.
سلام بر استاد مهربان
سلام بر دوستان خوب خودم
یکی دیگر از فایل های عالی و ارزشمند را در حال شنیدن هستم
من زمانی تغییر می کنم که در زندگی خودم تغییر کرده باشم و این یکی از مهمترین عوامل موفقیت است
یاد بگیرم که نگاهم روی خودم باشد و به خودم نگاه کنم و هیچ وقت نگاهم به دستهای دیگران نباشد
از همه مهمتر اینکه زمانی می توانم موفق بشوم که با کار کردن روی ذهنیت و باورهای خودم دنیایی را برای خودم رقم می زنم که همیشه بهترین خواهم بود
هر آرزویی که در ذهن خودم دارم بدون شک می توانم به آن دست پیدا کنم
بدون شک هر چیز خواستنی که بخواهم می توانم به آن دست پیدا کنم
در این مسیر باید
روی ایمان خودم کار کنم
خدای خودم را بهتر و بیشتر بشناسم
خودم با خودم رفیق باشم
با خودم و این جهان در صلح باشم
وقتی که خودم با خودم در صلح باشم بدون شک جهان هستی هم به این حس و حال من جواب می دهد و من را بسوی بهترین ها هدایت می کند
چه نکته زیبایی
وقتی که من از حال خوب دیگران لذت می برم
این حال خوب به خودم بازگشت داده می شود
وقتی که من مثلا حتی از هدیه دادن به دیگران هم لذت می برم
این هدیه دادن به من هم داده خواهد شد
الگویی عالی است
وقتی که استاد می تواند همه چیز را براحتی به دست بیاورد خوب من هم می توانم براحتی به آنچه که می خواهم دست پیدا کنم
خدا را شکر که هر روز یک نکته عالی یاد می گیرم
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای مهربان
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام خداوند زیبایی ها
سلام
تمرین روز نهم: پیدا کردن نشانه هایی که نتیجه در صلح بودن با خودمان است.
اول بگم که چقدررر این در صلح بودن با خود موضوع مهمیه؛ هر چقدر که بیشتر توی سایت پیش میرم و آگاهی های بیشتری درک میکنم، بیشتر متوجه میشم که اگر باخودمون در صلح باشیم،چقدر میتونیم از زندگی بیشتر لذت ببریم،چقدر میتونیم توی تمرین احساس خوب=اتفاقا خوب بهتر عمل کنیم و…
موضوع دوم میخواستم از خانم شایسته عزیز تشکر کنم و تحسینشون کنم،در زمینه صلح با خود! هم از متونی که داخل سایت مینویسند و هم از ویدئو هایی که هست مثل سفر به دور آمریکا،زندگی در بهشت و... این موضوع به وضوح قابل درکه که شما بسیار با خودتون در صلحید! اینکه از هر موضوعی که پیش میاد یه نکته مثبت بیرون میکشید، هر لحظه پر انرژی هستید و این انرژی مثبت رو به دیگران هم منتقل میکنید؛ من هموااااره شما رو تحسین میکنم.
و مورد سوم، تمرین روز نهم:
امروز صبح که بیدار شدم،یک مقدار نسبت به ساعتی که با خودم قرار گذاشته بودم بیدار بشم دیرتر شده بود؛اگر قبلا بود، حتما شروع میکردم به درگیری با خودم که چرا بیشتر خوابیدی و احساسم بد میشد! اما امروز خوشبختانه بخاطر تمرین هایی که روز های قبل داشتم، کاااملا با این اتفاق اوکی بودم و به خودم حق دادم و این رو پذیرفتم که خسته بودم و اشکالی نداره که بیشتر خوابیدم،در نتیجه احساسم خوب شد و به خیلی از کار هام رسیدم.
توی رفتار های دیگران،اعضای خانواده، دوستان یا حتی خواهر برادر های کوچیکم؛ گاهی اوقات حرف هایی میزنند که باعث میشه من ناراحت بشم؛ اما نکته ای که به تازگی متوجه شدم، اینه که اگر من با حرف های اون ها ناراحت میشم، دلیلش اینه که من خودم با خودم توی اون موضوع مشکل دارم و خودم ناراحتم، در نتیجه باعث میشه از کوره در برم، اما وقتی با خودم در صلح باشم و یجوری اون موضوع رو برای خودم حل کنم و به احساس خوب برسم؛دیگه برام اهمیتی نداره که دیگران راجع به من چی فکر میکنند. و امروز چندین و چند مورد این چنینی پیش اومد…خدایا شکرت
خدایا شکرت که دارم تغییر میکنم
چقدر تلاش برای بهتر شدن زیباست
چقدر گرفتن نتیجه های هر چند کوچیک اما پی در پی زیباست
چقدر حس کردن خدا توی زندگی زیباست
خدایا شکرت که من رو به این مسیر هدایت کردی
خدایا شکرت بابت همه چی
با آرزوی موفقیت برای همه شما عزیزان
خدایا سپاسگزارم به خاطر همه چیز مخصوصا به خاطر سلامت جسم و روح و روانم که اگر روزهای روز هم بشمارم بازهم نمیتونم همه این نعمت رو سپاسگزار باشم.
روزشمار نهم:
نمونه هائی که من خیر و صلاح رو به خدا سپردم و آروم بودم و خودش کارها رو برام انجام داد.
چند سال پیش پسرم جزو تیم لیگ برتر نونهالان بود با وجود درسهاش که خیلی سنگین بود و اونم بچه درسخون بود، توی تمرین ها خیلی تلاش می کرد، تابستون و زمستون همش تمرین می کرد. من فقط تلاشش رو نگاه می کردم و به خدا می گفتم خدایا بهترین خیر و صلاح رو برای بچه ام رقم بزن، کرونا اومد و مدتی باشگاه ها تعطیل شد.
خیلی باور نکردنی و راحت مسیر زندگی پسرم تغییر کرد، پسرم گفت من نمیتونم با دوتا عشق زندگی کنم من باید یکی رو فدای دیگری کنم و گفت ترجیح می دم تمرکزم رو روی رشته تحصیلیم که واقعا عاشقشم بگذارم و خیلی راحت از مسیر فوتبال خارج شد. تو دلم اونقدر خوشحال بودم که در پوست خودم نمیگنجیدم.
امسال رشته تحصیلی پسرم بورسیه میپذیره ولی چون درس های دانشگاهش خیلی سنگینه تصمیمگیری در موردش خواندن دو رشته همزمان براش سخته، من آرومم و مثل همیشه خیر و صلاح فرزندم رو به خدا سپردم و ازش می خوام بهترین خیر و صلاح رو براش رقم بزنه.
برای تغییر منزلم همه چیز رو به خدا سپردم و خیلی آرومم می دونم خودش بهترین خیر و صلاح رو برام رقم می زنه، من از قوانین تبعیت می کنم: وام نمی گیرم، خودم رو به سختی نمیندازم، صاحبان خانه های زیبا رو تحسین می کنم و بابت خانه زیبایی که الان دارم خدا رو شکر می کنم.
برای بازنشستگی با 20سال هم خیر و صلاح رو به خدا سپردم و مطمئنم اگر خیر باشه خودش همه کار رو برام انجام میده
برای راه اندازی شغل مورد علاقه ام هم عجله ای ندارم و همه چیز رو به خودش سپردم و فقط دارم تمرین و تمرین می کنم.
به نام خداوند جان وخرد️
سلام سلام
استاد من همیشه تولد گرفتم عاشق روز تولدم هستم
اما استاد حسرتی که همیشه تو زندگیم داشتم این بود که حس می کردم خانوادم بچه های دیگه خانواده بیشتر دوست دارند من همیشه حسادت داشتم به توجه های مادرم به بقیه و عصبی می شدم چرا من که از همه دلسوز،تر مهربان ترم اما اونا عزیز تر بودن .این حسادت تا جایی بود و هست ولی خیلی کمتر شده من دائم بحث شدید داشتم با مادر پدرم .چون دلم می گرفت چرا من انقدر دوست ندارنهمیشه حس کمبود محبت داشتم و ساعت ها گریه می کردم
و هی روابطم با خانواده بدتر بدتر بدتر بدتر می شد تا جایی که دلم می خواست فقط از خانوادم دور بشم .
حتی فکر خودکشی بود تو ذهنم .
بعدش خوب با خودم گفتم حالا من که تو خانواده محبت ندیدم برم ازدواج کن یا وارد رابطه بشم تا از اونجا بیشتر محبت دریافت کن .اما جالب اینجاست که روابطم داغون تر از روابطم با خانوادم بود و دقیقا رفتارهایی مشایه خانوادم داشت.
رفتم سرکار باز صاحبکار مشابه خانوادم بود
شاید باورتون نشه هر کس می دیدم دقیقا ازار روحی میداد منوبعد هی سیکل میوب بود .
بعد من می امدم خانه حسرت می خوردم چرا مادرم خواهرم می بوسه اما من رونه
یا چرا بابام خواهزم بیشتر دوست داره
در حالی که من مهربون تر دلسوز تر و خیلی خوش اخلاق تر از اون بودم .
یا تو فامیل من از همه دخترهای فامیل بیشتر کاریم احترام نگه میدارم سلیطه نیستم اما باز هم انگار توجه ایی روی من نبود و محبت علاقه روی دیگران بود
و من هی حسادت می کردم بهشون
و می گفتم کاش من جای فلانی بودم
تا جایی که روابطم با خانواده و فامیل متشنج و سمی بود و یا بحث جدل بود یا جنگ یا کات کردن
حس می کردم طلسمم کردن جن زده شدم همزاد دارم نمی دانم بختم نحسه
حتی من 100 خودم می زاشتم برای پارتنرم حرفش گوش می دادم محبت خیلی زیاد بهش
من قدیم طرحواره ایثارگری داشتم دلسوزی محبت توجه افراطی و از خودگذشتگی خیلی شدید
اما نتایج معکوس داشت .
بعد داشتم خودم بررسی می کردم دیدم وابستگی شدید من به خاتواده به پارتنر به دوست به فامیل باعث شده من بدترین رفتارها از اونا ببینم .
متوجه شدم من طرحواره رهاشدگی دارم ترس از تنها شدن دارم ترس از اینکه من دوست نداشنه باشند. و خوب این باعث میشد چسبندگی بیشتری داشته باشم .مثلا پارتنر خودم محدود کنم توقع داشتم باشم که اون محبتی که من ندارم اون بهم بده ولی ضربه بیشتر می خوردم
تا جایی که امدم الان روی خود عشق ورزی ، روی selflove
کار کردم متوجه شدم هرچقدر دنبال محبت بیرونی باشم اصلا محبتی نصیبم نمی شود محبت باید از درون جست جو کنم
باید خودم عاشق خودم باشم
باید وابستگی نداشته باشم
چون وابستگی با یک نفر مساوی از دست دادن اون شخص و عذاب بیشتر کشیدن از اون شخص.
چون خداوند می خواهد هرکس فقط به خدای خودش وابسته باشه .
دلبستگی خوبه
اما وابستگی نه
و خداوند شاهده که از روزی که بی خیال شدم
روابطم با خانوادم عالی شده مادر پدرم همش بهم توجه می کنند کل فامیل مشتاقن با من هم صحبت بشن
بهترین تولدها برام می گیرند بهم احترام عزت می گذارند و همه دوستم دارند و عزتم 100 برابر شده
میگن با خدا باش پادشاهی کن اینجاست.
جالب پیشنهاد خواستگارام 100 برابر شده
کارم سریع راه میفته
انگار صدبرابر خوش شانس شدم.
هنوزم من خیلی راه مونده تا همه چی درست کنم اما الان همه چی برام عالی تره .
و مهم این هرکس از زندگیم بره یک درصد برام مهم نیستی
نصف طرحواره هامو درمان کردم دیگه محتاج هیچ کس نیستم
سری که دارم فقط جلو خدا پایین
و جلو بقیه بالاست
عاشق خودم هستم خودم دوست دارم احتیاج به هیچ کس ندارم جز خداااااا
سلام مرضیه ی عزیز
میشه بگی چطور روی سلف لاو کار میکنی؟
منم الان هدفم همینه ولی مثل یویوشدم چند روز خوبم چند روز نه
مثلا تمرین اینه انجام میدم اوایل تاثیر گذار بود الان دیگه میرمجلو اینه با خودم حرف میزنم انگار اون حس بوجود نمیاد انگار هر کاری که میکنم و هر باوری اولش جواب میده بعد یه مدت اون حس خوب از بین میره برای ذهنم تکراری میشه با اینکه مداوم رو خودم کار میکنم
بنام خداوند بخشنده مهربان و هدایتگر و حمایتگرم
کامنت روز نهمم رو دوباره مینویسم چون چن روز پیش کامنتی که برای روز نهم نوشتم زیاد انگار باب دل نبود.
استاد عزیزم این روزاتوی این سفری که با تعهد به یاری خدا شروع کردم حالم عالی عالی شده احساسم روابط عاشقانه همسرم با من و من با اون رابطه منو پسرم چقدر همه چی عالی داره به لطف خدا پیش میره واقعا افتادم توی سَر پایینی و همین جور سوت زنان و عشق بازی با خدایم دارم توی این جاده صاف و پراز زیبایی دارم این مسیر زیبا رو میرم خدایا شکرت به امید خدا چه معجزه هایی در انتظارمه خدایا بی نهایت شکرت.
واینکه استاد عزیزم من واقعا با اموزشهای شما یاد گرفتم که تحسین کنم زیبایی ها رو ببینم و هر روز این کار برام لذت بخشتر شده و چقدر حس خوشحاای میکنم از موفقیتهای دیگران من قبلا توی این مورد ضعف شدیدی داشتم و خداروشکر الان عالی شدم و ان شالله عالیتر هم میشم و این تحسین من هم برای پسر 8 ساله ام به قولی جا افتاده توی ذهنش که وقتی با هم هستیم بیرون میریم میگه مامان نگاه این زیبایی نگاه این ماشین چقدر قشنگه و تحسینش میکنه میگه خدا بیشتر بهش بده ،استاد پسر من داره با صدای شما بزرگ میشه داره هر روز میگه مامان فایل استادو برام بزار و همه کلمه های شما حفظش شده و داره با گفته های شما زندگی میکنه استاد عزیزم بخدا قسم تشویقش کردیم منو باباش به کسب و کار اون داره توی این سن 8 سالگی درامد زایی میکنه پفیلای خونگی بسته بندی میکنه میفروشه و چقدر ایده به ما میگه میخوام انلاین کار کنم واقعا خدا رو شاکرم که ما سه نفر داریم توی این مسیر رویایی داریم پیش میریم و استاد عزیزم بی نهایت ازت سپاسگزارم بی نهایت دوست دارم ان شالله منو در پله های موفقیتی بالاتر و همچنین نتایج عالی هر سه تامون رو براتون ارسال میکنم در پناه الله یکتا شاد و سلامت و خوشبخت و سعادتمتد در دنیا وآخرت باشید.
امروز 1403/4/21
که خداروشکر قسمت نهم رو دیدم .
ممنونم از شما استاد بزرگوار بخاطر این آگاهی هایی که خالصانه در اختیار ما قرارمیدهید
من از وقتی شروع کردم روز شمار تحول رو اتفاقات عالی توی زندگیم رخ داد و الانم که این قسمت رو دیدم تازه از سفر دبی برگشتم یک سفر یک هفته ایی بی نظیری با پارتنرم داشتم پراز اتفاقات عالی پراز زیبایی پر از عشق و محبت بود این سفر خداروشکر که بهترین هارو برامون میخواد همیشه . تجربه ایی که ازاین سفر داشتم و باعث شد که من از زندگیم بیشتر لذت ببرم و به پارتنرم هم خوش بگذره این بود که من دیگه اون آدم سابق نبودم به چیزای بیهوده توی سفر نچسبیده بودم باید و نباید نمیکردم .همه چیزو سپردم دست خدای مهربونم گفتم خدای خودت بهترین هارو سهم من کن . پارتنرم خودش بایه دستبند طلا منو سوپرایز کرد برام خریدهای خوشگلی انجام داد بهترین جاهای دبی منو برد و لذت بردیم کلی غذاهای عربی خوشمزه خوردیم کلی باهم خندیدیم کلی باهم عشقبازی کردیم کلی باهم شوخی کردیم خداروشکر بخاطر اینهمه اتفاقات عالی و بینظیری که برام رقم خورد خداروشکر پارتنرم اینقدر بهش خوش گذشت و بهم گفت تو خیلی خوش سفر و پایه هستی .من خودم دلیلش و میدونم بخاطر این بود که من به هیچی نسچبیدم و گذاشتم زندگی روال طبیعی خودش و پیش بره
ممنونم از شما استاد بزرگوار وخانم شایسته عزیز
استاد عباس منش
به مناسبت تولد شما،
به تفکر من برای انسانهای موفق، به ازای هر موفقیتی تولدی دوباره است و رضایتی که خداوند در قلب او قرار میدهد باارزشمندترین هدیه است.
میخواهم نظر و دیدگاهم را درباره شما خالصانه بیان کنم.
میخواهم از شما سپاسگزاری کنم. دیدن اولین کلیپ از شما در یوتیوب آغار تغییری جدید و نقطه عطف بسیار زیبایی در زندگی من گردید. صحبتهایتان روند تغییر باورها را در من زنده کرد. هدف از خلقت را بهتر فهمیدم. بزرگی خدا را درک کردم. تازه مفهوم دعا را فهمیدم. لمس کردم که خدا بسیار بزرگتر از آن است که تا کنون تصور میکردم. فهمیدم که ثروتمند شدن ما در راستای ادامه آفرینش خداوند است. آفرینشی که تمامی ندارد. تازه متوجه شدم که چرا بعد از حضرت محمد (که درود و سلام خدا بر او و خانوادهاش باد) دیگر نیازی به پیامبران جدید نبوده است. فهمیدم که ناپلئون هیل، استفان کاوی، شما و هر کس دیگری که با نیازهای بشر امروز شعله امید و سعادت را در دل بشر امروز روشن میکند، پیامبران نوظهور هر عصری میتوانند باشند. با صحبتهای شما فهمیدم اینکه چند صباحی در این دنیا فقط زندگی کنیم و سپس آماده مردن شویم هدف از خلقت من نبوده است. هدف از خلقت من بینهایت شدنم است. بینهایت شدن بشر امروز با بینهایت شدن بشر دیروز بسیار متفاوتتر است. مطمئنم اگر حضرت علی که در عصر خودش چاهها، قناتها و باغهای بسیاری ایجاد کرد چناچه در این عصر میبود مسلما در کنار نصیحت مردم، بیشترین ثروت را در این دنیا ایجاد میکرد. با صحبتهای شما تفاوت پول و ثروت را کشف کردم و درک کردم که تلاشم برای ثروتمند شدن کاملا در راستای هدف خلقتم و همراستای توسعه آن است. خیلی زیبا بود وقتی برایم گفتید که داشتن رویا و رسیدن به آن تا آخرین روز زندگی باید با ما باشد وگرنه لشکر ناامیدی که بزرگترین دشمن بشر است صف کشیده است تا تیرهای شیطانیش را بیفکند. تازه فهمیدم وقتی که ابوریحان بیرونی در لحظات آخر عمرش سوالی از بزرگی دیگر میپرسد برای ثبت در ادبیات نبوده است. بلکه رویایی تا آن اواخر داشتهاش که تا آخرین نفسهایش برای رسیدن به آن مجاهدت میکرده است. استاد خوبم، بینهایت از شما سپاسگزارم.
سلام
نوشتتون عالی بود استفاده کردم و مرا به فکر بیشتر فرو برد تشکر
با سلام خدمت دوستان گلم و استاد بی نظیرم وبا تشکر از خانوم مهربان شایسته جان عزیزم من این فایل گوش میدادم یاد دوستم افتادم که یه سگ خیلی خوب خوشگل داره تازگیا دچار بیماری شده که من آرزو میکنم خیلی زود خوب و رو به راه بشه ،مسئله اینکه دوستم خیلی داره سخت میگیره مو به مو داره هرچی دکترش میگه انجام میده کلی هم به خودش زحمت میده خیلی ناراحته و نگران و شاکی هم بابت هزینه ها هم پرستاری این حیوان زبون بسته انگار خودش میخواد خوبش کنه فکرشو آزاد نمیذاره و نمیسپارش به خدا که اون کاملا خوب کنه در حین انجام کارهای درمانی من بهش یه سری توصیه ها رو بابت سپردن به خدا بهش میکنم هروقت گوش میده واقعا خوب میشه ،واقعا ایمان به خدا ومسایل جوری دیدن که انسان رو قوی کنه واقعا تو حل مسایل معجزه میکنه به نظر من این قدرت بزرگیه که آدم بتونه بره کنار و بزارم خدا کارشو بکنه توکل واقعا جواب میده دوستون دارم در پناه خالق یکتا .
سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته ودوستایه همسفر گلم در نهمین روز این سفر پرخیروبرکت?
ممنونم استاد عزیزم چقدر حرفاتون به دل میشینه اند واقعیته واقعا گاهی وقتا تعجب میکنم از حرفاتون میگم اخه شما چقدر درکت بالاست استاد عزیزم چقدر قشنگ توضیح میدین ادم کیف میکنه.
ازاین فایل یاد گرفتم اول ازهمه با روحم در صلح باشم با خودم وخدای درونم در صلح باشم ومحتاج نباشم کسی برام کاری کنی محبتی بم کنه.
یاد گرفتم رها باشم و وابسته به کسی نباشم بعدش تمام اتفاقات قشنگ خودش اتفاق می افتن.
عجله نکنم وحسرت نداشته هامو نخورم بلکه خداروشکر کنم بخاطر تضادی که باعث ایجاد خواسته درمن شد.
عشق رو در درون خودم پیدا کنم نه بیرون ازخودم دابطمو فقططط باخدایه خودم تقویت کنم.
میخوام کسی باشم که مثه استاد راحت به همه چیز رسیده من راااااااحت وبالذت تمااااااام به خواسته هام میرسم.
خدایا شکررررت شکرررررت هزاران بار شکررررت بخاطر این مسیر زیبا ممنووووونم ازت که منو هدایت کردی وقانون رو فهمیدم که سرنوشت خودمو رقم بزنم چه لطف بزرگی بوووود ازت ممنونم.من لایق بهترینااااامم
مرسی استاد عزیزم که با جون دل داری مارو کمک میکنی …ممنون شایسته جاااان بخاطر این سفر زیبا ی عالمه بوووووس.
دوستون دارم…درپناه حق باشید???