داستان هدیه تولدم - صفحه 88 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    240MB
    20 دقیقه
  • فایل صوتی داستان هدیه تولدم
    18MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1503 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد معصوم گفته:
    مدت عضویت: 1617 روز

    سلام بر الله یکتا

    ابتدا از خداوندم از صمیم قلبم شکرگزارم که دنیا را بر پایه قوانین فراگیر و ثابت آفرید تا عدالت خود را بر همه بندگانش و موجودات نشان دهد.

    واقعا خدا رو شکر میکنم که رسیدن به سوال و دریافت پاسخم در هر سفر این دوره برایم عادت شده است. در این حد که میزارم برام یه سوال پیش بیاد و سپس بیام و خداوند پاسخ مرا بر زبان استاد عباس منش بیاورد و مرا به سادگی و به زیبایی هدایت کند. مثلا امروز برام سوال پیش اومده بود که چقدر باید تلاش کنم که خداوند از من راضی باشه، اصن من چقدر باس تلاش کنم که به خودم بگم دمت گرم. شخصیت من چون همیشه در حال رقابت بوده همیشه دوس دارم تمام توانم برا هر محله زندگیم بزارم و بتونم بترکونم اگرچه هر انسانی بی نهایت طلب هست وگرنه بنده خدا نبودیم. برای منم سوال بود. اتفاقا بعضی موقع ها هم که به چیزی نمیرسم بیشتر با خودم کلنجار میرم و به طبع حال و انرژی منو میگیره. چون دلم میخواد که به اون چیزایی که میخوام برسم و به خاطر دیدی که در عالم وجود داره که برای رسیدن به موفقیت باید خوب تلاش کنی مث اکثر آدمای موفق دنیا مث کریستین رونالدو و خیلی های دیگه. اگر چه هنوزم بر این باور هستم چرا که باور دارم برای رسیدن به هر چیزی در این عالم باید بها شو پرداخت. اما خوب من چارچوبشو نمیدونستم و اینکه چه حد و حدودی باید برای هر چیزی در زندگیم در نظر بگیرم.

    که به لطف الله یکتا به این قسمت سفر هدایت شدم. عالیییی. … خدایا هزاران مرتبه شکرت… اینکه ما باید بنا بر صحبت استاد باید با خودمان و الله درونمان در صلح و هماهنگی باشیم. باید رها باشیم و بگذاریم خداوند عالم و حکیم ما را هدایت کند و به هیچ چیز در زندگی مانت نچسبیم. چسبیدن به خواسته مث همون چک کشیدنه که چیزی که لیاقت نداری میخوای به زور کسب کنی. خوب چرا آخه… مگه به الله یکتا نباید اعتماد داشته باشیم که خواسته ما رو در زمان مناسب و در جای مناسب به ما عنایت کنه.

    این به معنای این نیست که من چیزی نخوام و اگه چیزی که خواستم نتونستم بدستش بیارم بندازمش گردن تقدیر یا بگم خدا نمیخواد. چون این حرفا عین شرکه. خداوند کارش اه روزی دادن و براورده کردن خواسته های ما. اما نکته اینجاست که خداوند بهتر میدونه که کجا یه نعمت به ما عطا کنه. همون طور که در کودکی به ما شیر مادر عطا کرد و به مرور ما غذا های متنوع تر و خوشمزه تری تجریه کردیم مث کباب :) وقتی ما تکامل معده و جسمی مونو طی کردیم. خوب خدایی خوب بود بچگی به ما کباب میدادن و بعدم به فنا میرفتیم “)

    پس خدایا شکرت که خواسته های ما رو همه شونو براورده میکنی البته در جای مناسب و زمان مناسب خودش. همین میشه که استاد میگه این خواسته خود به خوده.

    از طرف دیگه چسبیدن به یه چیزی یا کسی منجر به تخریب عزت نفس و ایجاد احساس گناه در ادم میشه. خب خیلی واضحه که وقتی میچسبی به ی خواسته ای یعنی خدای خودت رو قبول نداری و میخوای خودت هندل کنی، نتیجه ام که واضحه، ترکیدن و احساس نامیدی.

    همینه که استادم تو سفرنامه آمریکا در هر بخش سفر خودشو میسپاره به خداوند یکتا تا اونو هدایت کنه بر مبنای نشانه هایی که خداوند بر قلب استاد الهام میکنه.

    بنظرم مهم ترین نکته همینه که راه برای خدا باز بزاریم تا برای ما بهترین ها رو رقم بزنه مطمئن باید باشم که خداوند خواسته منو نه تنها براورده میکنه بلکه بسیار زیباتر و خفن تر از اون چیزی که توی ذهن منه رو به وجود میاره. چون اون خداس و کاراشم خدایی :)

    واقعا من از خدای خودم میخواهم که اون قدر باور توحیدی مو تقویت کنه تا بتونم تا جایی که در توانم هست خداوند بیارم تو زندگیم و من از خداوند بخواهم و اون هم به سادگی و به زیبایی و عزت مندانه خواسته های منو براورده کنه. از خدا میخواهم این باور رو در غایت به من و همه انسان ها هدایت کنه چرا که باور توحیدی از همه چیز مهم تره و به قول استاد اگه بخوای کل قران در یک کلمه خلاصه کنی اون میشه «توحید»

    واقعا اگه به خداوند اعتماد کنیم خداوند صد ها و هزاران برابر اون چیزی که خواستیم به ما عنایت میکنه مث استاد که بچگیش حسرت یه هدیه میخورد ولی با باور سازی و اعتماد به خدای خودش این تبریک های خفن وهدیه های زیاد دریافت میکنه اونم فقط به خاطر تغییر درون خودش و ایجاد رابطه صلح گونه ذهن و روح اش با انرژی الله یکتا.

    به قول خداوند “آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست” یا “و من یتوکل علی الله فهو حسبه” یا “و توکل علی الله و کفی بالله وکیلا”

    خداوندا از صمیم قلبم از تو تشکر میکنم که تو این عالم را با این قوانین عالی ساختی و میدانم که تو مهربان ترین مهربانان نسبت به بندگانت هستی چرا که امور این دنیا را بر آسانی و سادگی قرار دادی.

    به قول حافظ عزیز

    دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش/ وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش

    گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع/ سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش

    تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی/گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

    گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور/گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش

    در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید/زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش

    خداوندا هزاران مرتبه شکرت که در طول این سفر همچون انبیا الهی ات ابراهیم، موسی، عیسی و محمد مرا هدایت میکنی و در طول هر جلسه در هایی از معرفت را بر من میگشایی.

    خداوندا ممنونم به خاطر این نعمت عالی که هر لحظه باور توحیدی را در روح و قلب و تک تک سلول های وجودم تقویت میسازی و این باور را به یقین تبدیل میکنی.

    آری زیبایی این دنیا توجه به داشته ها است و چقدر زیباست که آدمی با صلح با خود دراید همان آدمی که برای موفقیت دیگران احساس خوشحالی می کند و دیگران را تحسین می کند. همان کس به غریبه ای کمک می کند بی آنکه انتظاری از اون داشته باشد. همان که بی هیچ دلیلی بر کائنات و عابری لبخند می زند. همان که احساس اش همیشه خوب است چرا که سپاس گزار داشته هایش است

    و به طبع الله یکتا خواسته های او را به زیبایی و عزت مندانه به واقعیت تبدیل می کند چرا که او اولا سپاس گزار داشته هایش است و فرکانس شکرگزاری به کائنات ارسال می کند و به صورت طبیعی نعمت ها بر مبنای قوانین عالم بر او سرازیر می شود، ثانیا، مرکز توجه خود را بر روی زیبایی ها قرار داده و باز هم بر مبنای قوانین زیبایی های بیشتری را جذب می کند و ثالثا ذهن و روح خود را در هماهنگی بسیار خوبی در آورده تا ندا های الهی را دریافت کند و با ذهنش فرکانس های دریافت نعمتی که خداوند بر قلبش وارد کرده را؛ دریافت کند.

    آری خداوند برای همه ما انسان ها و همه خواسته های ما چه کوچک و چه بزرگ کافی است چرا که او رب العالمین است و زمین و آسمان ها را به تسخیر ما در آورده است.

    خداوندا از تو شکر می کنم به خاطر همه چیز و برای همه دوستان درخواست سلامتی، شادی، ثروت و سعادت در دنیا و آخرت را در کمال دارم.

    خداوندا شکرت که ما انسان ها را به این خوبی هدایت میکنی :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سعیده اکبری فرد گفته:
    مدت عضویت: 1891 روز

    به نام خدا

    برگ نهم سفرنامه

    وقتی انسان خدای خودش را باور میکند و با درون خودش رفیق میشود دیگه رفتار و دیدگاه دیگران براش مهم نیس.خوشحاله ،امیدواره در نتیجه همه تضادها و کمبود های که در گذشته داشته خود به خود براش به وجود می آیند.

    تنها کاری که باید بکنیم تا همه چیز در زندگی عالی شود:باید با قلبمان دوست بشویم و شادی را در قلبمان پیدا کنیم و جوری به مسائل نگاه کنیم که احساس بهتری به ما بدهد،با خدای خودمان رفیق باشیم،محتاج هیچ چیز و هیچکس نباشیم،همین چیزی که هستیم را دوست داشته باشیم،دیگران را دوست داشته باشیم،خودمان را دوست داشته باشیم و نتیجه این میشود که به سلامتی و خوشحالی ودوستان خوب و هدیه های فراوان و هر آنچه که میخواهیم میرسید.

    وقتی با خودتان در صلح هستید،وقتی روی باورهایتان کار میکنید،وقتی سعی میکنید برای دیگران زندگی نکنید،وقتی سعی میکنید نظر دیگران مهم‌نباشه،وقتی سعی میکنید خودتان را بپذیرید در این صورت است که خواسته ها خود به خود اتفاق می افتد.

    باید جوری به مسائل نگاه کنیم که حالمان را خوب کنیم راحت بگیریم همه چیز را و سعی کنیم بی خیال باشیم.به چیزی نچسبیم نگران چیزی نباشیم.

    دو ماهی است که یک اتفاق قشنگ تقریبا هر روز داره در زندگی من تکرار میشه و اونم اینه که یه رابطه عالی با دخترم پیدا کردم.من اوایل که عضو سایت شده بودم و داشتم فایهای استادو میدیدم تو یکی از فایل ها استاد خواسته بودن در زمینه معنویت ، سلامتی ، ثروت و روابط به خودمون از ۱ تا ۲۰ امتیاز بدیم و توضیح بدیم تو چه شرایطی هستیم و میخوایم در آینده چه تغیری بکنیم،من در قسمت روابط از خدا خواسته بودم که رابطم با دختر ۳ سالم بهبود پیدا کنه چون اون موقع ها خیلی اذیت میشدم از دست دخترم و خیلی وقتها کارم به گریه کردن میرسید.‌‌..ولی الان بی حدو حساب رفیقیم و اونقد زندگی لذت بخش شده برای هر دومون که اصلا یادم رفته بود اون روزهای سختو و وقتی مریم جان خواسته بودن اتفاقای که به خاطر در صلح بودنمون رخ میده رو بنویسیم من تازه یادم افتاد که چه تغییری کرده این مورد که هر روز رابطم با دخترم داره بهتر میشه و من بی اندازه خوشحالم از این بابت خدایا شکرت.

    الان که فکر میکنم میبینم من روش تربیتمو عوض نکردم و هیچ کار خاصی یا تغییری که مربوط به دخترم باشه را انجام ندادم تنها کاری که کردم این مدتو سعی کردم ذهنمو کنترل کنم و سعی کردم حالمو خوب نگه دارم سعی کردم روی ویژگی های مثبت دخترم تمرکز کنم و نسبت به رفتارهای که منو اذیت میکردن بی خیال باشم و تلاش کنم که با خودم در صلح باشم،درسته که من خیلی وقتها تو کنترل کردن موفق نبودم ولی با این وجود نتیجه خیلی بزرگ و ارزشمنده.خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مرمر احمدیان گفته:
    مدت عضویت: 2773 روز

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون .خدارو شکر میکنم که اکثرا وقتمو امروز تو این سایت و به گوش دادن فایل گذروندم

    خداروشکر میکنم که از لحاظ روحی و ذهنی آرام تر شدم و خودم را به خدای درونم نزدیکتر میبینم

    همیشه من هم مثل استاد ناراحت بودم که چرا تو دوران کودکی هیچ وقت روز تولدم جشن نگرفتند و همیشه ناراحت بودم

    امروز که این فایل و گوش دادم ی جوری احساس کردم که این فایل از طرف خدا برای من فرستاده شده و یاد حرف استاد افتادم که خدا همیشه با ما در حال حرف زدن هست و فقط کافیه حسش کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    گمنام گفته:
    مدت عضویت: 1587 روز

    امروز روز نهم سفرنامه ام هست یاد گرفتم احساس بد…..حسادت…نفرین…غم…حسرت خوردن ها….همه و همه مرا از اهدافم دور میگند یاد گرفتم رها باشم و چسبیدن به چیزی مرا از اهدافم دور میکند چقدر من به اون هدفم چسبیدم و اون هی و هی از من دور تر میشد…چقدر همش دارم به این و اون فکر میکنم ..همه این نگرانی ها و درگیری های فکری مرا از اهدافم دور میکند…خدایاااا شکرت.خدایا شکرت یاد گرفتم که رها بشم از انسان ها.و اینو فهمیدم که من جزی از خدا هستم………..یادگرفتم به هییییییییییییچچچچچچچچچچچچچچچچچ چیزی نچسبم وای خدایا همش اینو فراموش میکنم ……………من ارام و رها هستم واز زندگیم لذت میبرم خودش اتفاق میافتد باید با داشته هام خوشحال باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    علی و شهرزاد گفته:
    مدت عضویت: 1738 روز

    به نام خدای مهربان

    برگ نهم از سفرنامه

    سلام به استاد عزیزم مریم بانو زیبا و مهربانم و تمام بچه های خانواده بزرگ عباسمنش

    آگاهی های این فایل فوق العاده را با هم مرور کنیم.استاد فرمودند که وقتی دنبال جلب توجه دیگران نباشیم و رابطه عالی با خدای خود داشته باشیم.همه به شکلی عالی به ما توجه می کنند.همه به ما محبت می کنند.به ما ارزش می دهند.وقتی انسان با خداوند و خودش در صلح است،دنبال مقایسه کردن نیست.دنبال اینکه چرا فلانی به من محبت می کند نیست.دنبال اینکه چرا کسی به من کادو می دهد نیست.تنها کاری که ما باید بکنیم تا همه چیز عالی به سمت ما بیاید این است که با قلب خودمان به آشتی برسیم.به هر آنچه که داریم افتخار کنیم و خود را دوست داشته باشیم.دیگران را دوست داشته باشیم.وقتی با خودمان در صلح باشیم و به خواسته ها نچسبیم، خواسته هایمان خودشان به سمت ما می آیند.وقتی ما یاد بگیریم که رابطه خودمان با خداوند را درست کنیم، بقیه روابط و چیزهای دیگر خود به خود درست می شود.وقتی که تلاش می کنیم شرایط بیرون از خودمان را تغییر دهیم شرایط بدتر می شود.اما وقتی خودمان را تغییر می دهیم شرایط خود به خود عالی می شود.

    حالا تجربه شخصی من است که من در شرکت های مختلفی کار می کردم و یک همکار در بخش ITداشتم که از لحاظ دانش در پایین ترین سطح ممکن در آن شرکت بود و از لحاظ ظاهر هم انسان خوش لباس و زیبایی نبود.اما این انسان به طرز باورنکردنی با خودش در صلح بود.هیچ وقت غر نمی زد.هیچ وقت پشت سر دیگران صحبت نمی کرد.همیشه با دیگران با لطف و مهربانی صحبت می کرد.ایشان یک پیشنهاد شغلی عالی از کشور سوئیس دریافت کرد.حتی ایشان درخواست کار ندادند بلکه آن شرکت اروپایی به دنبال ایشان آمدند.این همان قانون فرکانس هست.این همان با صلح بودن با خودمان هست.شخصی که توانایی فنی بالا نداشت چون با خودش در صلح بود به جاهای بهتر هدایت شد.من هم اگر به نوبه خود مثال بزنم ، هر وقت که با خودم در آرامش بودم از فروشگاه های مختلف تخفیف به من می دادند.یا سوار ماشین اسنپ می شدم.راننده های خیلی عالی با ماشین های عالی و با کرایه عالی من را به مقصد می رساندند.

    با تشکر فراوان علی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    ziba paradise گفته:
    مدت عضویت: 1644 روز

    سلاممم به استاد عزیز و خوشبخت ترین دوستان من امشب۱۰ مرداد تولدمه خواستم بگم خدایا شکرت که بهت نزدیک شدم شکرت که بهترینارو بهم میدی درست از ۱۹ تیر سال۹۹ با قانون اشنا شدم از همونموقع خوشبختی رو حس کردم بهترین هدیه تولدم نزدیک شدن به خدا بود.امیدوارم هرسال که میگذره برای هممون سال عالی تری باشه به امید خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    محمدحسین بلاغی گفته:
    مدت عضویت: 1712 روز

    به نام خدایی که عشق است و عشق ورزیدن به او عبادت …

    سلام به دوستان عزیز

    این فایل نکته مهمی رو به هممون گوش زد کرد …

    این که در هر مسئله ای جوری نگاه کنیم که حسمون بهتر بشه که بیشتر در صلح هماهنگی باشیم یعنی بیشتر با خدای خودمون رابطه داشته باشیم و نزدیکش باشیم…

    همه اینا باعث میشه ک در زمان مناسب در مکان مناسب باشیم…

    به هیچ وجه ای به خواسته ای نچسبیم چون همه چی به موقع خودش پیش میاد بدون هیچ اصرار و حس بد داشتن!

    همه چیو راحت بگیر !

    جملات کلیدی این فایل👇

    همه خواسته ها به موقع اتفاق میوفتد

    کافیه تو وجود خدای خودمون غرق شیم…

    با هر چیزی میبینم عشق کنیم و خداگونه رفتار کنیم..

    واقعا اگه استاد تونسته به راحتی به خواسته هاش برسه خب ما هم میتونیم بدون هیچ دردسری

    عاشق همتونم و به خدای بزرگ میسپارمتون 🌱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    علی یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 1726 روز

    سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان ، استاد عزیزم و بانو شایسته

    من این فایل رو خیلی گوش دادم چون بسیاری از تضاد هایی که دچارش بودم رو به من یاداوری کرد

    مثل باوری ک داشتم و در واقع احساس نیاز به اطرافیانم احساس توجه بیش از حد احساس کمبود احساس خلاء عاطفی و در واقع این باور ها اگر چه چهره ی خوبی میان اطرافیانم نشان میداد بنابر کارهایی که انجام میدادم برای جلب توجه ولی احساس بد درونیم این کارها رو برام پوچ میکرد و احساس بی هویتی میداد . تلاشم این بوده از وقتی که با قوانین اشنا شدم که بیشتر و بیشتر خودم رو دوست داشته باشم و از حرف مردم و اهمیت دادن به ان پرهیز کنم این حرف ها که به جز پایین اوردن عزت نفس هیچ نتیجه ای ندارد و باعث میشود که این کمبود ها بیشتر و بیشتر شود و در زندگی پر رنگ بشود.منم وقتی میخواستم کاری بکنم حتما در نظر داشتم که بقیه چی دوست دارند تا همان کار را انجام بدهم و تاییدیه بگیرم و به قول امروزیا آدم خوبه بشم. و همش پوچ و پوچ و پوچ

    فقط خداروشکر میکنم که فهمیدم باورهای درست رو که باید خودمو دوست داشته باشم چون تمام این کمبود ها فقط حالم رو بد میکرد و باعث میشه استرس بگیرم و احساس بد داشته باشم

    تلاش میکنم هر روز و هر روز روی عزت نفس و دوست داشتن خودم تمرکز کنم و نکات مثبتم رو بیشتر ببینم و تحسین کنم خودمو چون من خیلی با ارزشم و همواره در جستجوی تغییرم تا بهتر و بهتر بشوم .

    خدارو شکر میکنم برای این اگاهی ها و این الهاماتی که دریافت میکنم و خوب و بد رو تشخیص میدم و برای بهبود عملکردم ازشون استفاده میکنم

    خداروشکر که لایق دریافت خوبی ها و نعمات خداوند هستم و خداوند منو خیلی دوست دارد.

    سپاس فراوان از استاد عزیزم که هر روز بیشتر عاشقش میشوم و قلب بزرگش رو حس میکنم و میفهمم که این مرد چقدر مقام بالایی پیش خدا دارد.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    خانم رستگار گفته:
    مدت عضویت: 2534 روز

    به نام تو ای نارنین 🌹

    سلام و درود

    رابطه عاشقانه ما با خداوند و به صلح رسیدن با رب نتیجه ای جز در صلح بودن با دنیای اطراف و البته دوست داشتن همه چیز و همه کس، نداره.

    حقیقتا خودم از وقتی روی رابطه خودم با خداوند کار می‌کنم و منتظر میمونم تا الهامات رو دریافت کنم، نشونه ها منو مشعوف می‌کنن.

    داشتم سوره شعرا رو می‌خوندم که دیدم بارها تکرار شده اِنَّ رَبَّکَ العزیز الرحیم، بیشتر از پنج بار تکرار شده بود و برام یک نشونه بود، اومدم و نوشتمش روی کاغذی که می‌چسبانم به دیوار و وقتی داشتم میز رو ترک میکردم یک آیه ای دوباره روی گوشی پررنگ شد، نگاه کردم دیدم ادامه‌ی آیه ای هست که نوشتم؛

    و تَوَّکَّل علی العزیز الرحیم

    الذی یراک حین تقوم

    و تقلبک حین الساجدین

    و انه هو السمیع العلیم

    هدایت های خداوند ساده هستن، منتظر چیز خاصی نباشم و بدونم که منو میبینن و عاشقانه سعی در هدایت من داره.

    وقتی طبیعی باشم اتفاقات طبیعی برام رخ می‌ده.

    وقتی باورش کنم و نگران نباشم در مسیر رشد قرار می‌گیرم.

    نکات فایل خیلی زیاده اما برای من تمامش در همین هدایتم خلاصه میشه، که خداوند بیشتر از من میخواد که به خواسته هام برسم، رابطه من با ربم مهمترین رابطه زندگیم هست، باید باورهای رو‌نسبت به خداوند اصلاح کنم و همه چیز عادی پیش می‌ره، مثل خداوند نگاه کنم و دوست داشته باشم و از منبع دور نشم.

    ردپای روز نهم

    ۱۴۰۰٫۵٫۲۱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3164 روز

    بنام خدا

    روزنهم سفرنامه

    هماهنگی بین روح وذهن

    رها شدن از چیزهای که بهشون وابسته هستیم ورسیدن به هماهنگی وبه صلح با خود

    امروز اتفاق جالبی برام افتاد امروز احساس کردم ازبچه هام دور هستم بچه هام هرکدوم برای خودشون به کاری مشغولند و انگار درخانه ای زندگی می‌کنند که همه چیز باید برایشان مهیا باشند وانگار اومدن امروز باشند وفردا بروند

    امروز احساس کردم میتونم برای مدتی بچه هام رو رها کنم دیگه اون وابستگی قبل رو ندارم

    امروز فهمیدم که یک چیز درزندگی من اهمیت داره واون خدا هست فهمیدم باید فقط به خودش متصل بشم فهمیدم همه چیز اونه

    من زیادی روی بچه هام حساب میکردم وخداوند هم بدجوری زد پشت گردنم

    طوری که به مرگ فکر کردم وگفتم وقتی آدم میمیره ازهمه چیز رها میشه امروز اصلا احساس ترس ازمرگ رو نداشتم

    اما باخودم گفتم من باید ثروتمند بشم اون موقع راحت‌تر میتونم این دنیا رو ترک کنم

    استاد میدونید چی فهمیدم رها شدن از وابستگی

    به خودم اهمیت دادن بیشتر روی خودم کار کردند وصل شده به منبع

    همه چیز اون هست فقط باید ازخودش بخوام نه ازفرزند نه همسر

    فقط خودش خدایا تنها تورا میپرستم وتنها از تویاری می‌جویم

    هیچ کس توی این دنیا جز خدا نمیتونه به آدم کمک کنه

    امروز درس بزرگی بهم داد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: