درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 2
بخشی از سرفصل های این فایل:
- درک قوانین خداوند از درون داستان تجربیات موسی پیامبر؛
- بررسی داستان حضرت موسی به عنوان نمونه عینی برای درک”مسیر تکاملی ساختن ایمان”؛
- تا وقتی محدودیت ها را بپذیری، هرگز توانایی تغییر آنها را نداری؛
- تا وقتی به خودت برچسب های محدود کننده می زنی، قادر به بهره برداری از قدرت خلق درونی ات نیستی؛
- ریشه نیاز به شراکت، باور نداشتن به خداوند است؛
- “ایمان” در طی یک فرایند تکاملی ساخته می شود؛
- وقتی خواسته ای در قلب شما ایجاد می شود، یعنی توانایی تحقق آن از قبل به شما داده شده است؛
- وقتی هدفی در وجودت متولد می شود، بدون شک خداوند را در مسیر تحقق آن هدف، حامی خود ببین؛
- باورهایی برای آسان شدن برای آسانی ها؛
- شناسایی ترمزهایی که مسیر تحقق خواسته ها را ناهموار کرده و حذف آنها؛
- تفاوت تمرکز بر “خواسته ها” با تمرکز بر “موانع رسیدن به خواسته ها”
- وضوح از طریق تضاد؛
- چه نوع تمرکزی، خواسته ها را اجابت می کند؛
- تفاوت فرکانسی نگاه موسی پیامبر در سوره شعرا و سوره طه؛
- دلیل پاسخ های متفاوت خداوند به موسی پیامبر در دو سوره طه و شعرا؛
- آیا بر اشتباهات خود متمرکز شده ای یا بر استفاده از درسهایی که از اشتباهات گذشته گرفته ای؛
- چقدر هدایت هایی خداوند در مسیر زندگی ات را به خودت یاد آور می شوی؟؛
آگاهی های این فایل را با دقت گوش کن؛ نکات اساسی آن را یادداشت کن؛ درباره آنچه از آگاهی های این فایل که زنگ های هشدار دهنده و امید بخش را در وجود شما به صدا در آورده، در بخش نظرات این فایل بنویس؛ همچنین در نوشته های خود، هدایت ها و حمایت های خداوند را در مسیر خواسته هایت به یاد بیاور و در نوشته خود ذکر کن تا به شکل، تجدید میثاق کنی با رابطه خود با این نیروی هدایتگر که همواره نزدیک است و تو را اجابت می کند.
منتظر خواندن نظرات تاثیرگذار تان هستیم.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
بخش چگونه فکر خدا را بخوانیم | دوره 12 قدم
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 2378MB58 دقیقه
- فایل صوتی درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 257MB58 دقیقه
درود و نور بر استاد موحدم
همون روز که این فایل رو گذاشتین من فرودگاه استانبول بودم و منتظر برای پرواز به تهران ..
برای آزمون سفر دو روزه رفتم . فرودگاه رسیدم تمام پروازهای قبل و بعد ما به ایران کنسل شده بود و شماره پرواز ما هم روی تابلو نبود، نیمدونستیم تاخیر داره ؟ کنسل شده،؟ هرکی یه حدسی میزد و فضا پر از استرس بود . من که دیدم صحبت ها ی مسافرها بوی ترس میده سریع بالشتم رو دور گردنم گذاشتم یکی از فایلهای شما رو پلی کردم و غرق فایل شدم و البته ویدیو همین فایل رو هم دانلود کردم تا تو هواپیما ببینم، خلاصه باخدا صحبت کردم که اگه قراره تو آسمون هواپیما مونو اسرائیل بزنه که پرواز ما کنسل شه اگه قراره سالم برسیم پرواز انجام شه و من تو فرودگاه اذیت نشم، و برعکس بقیه به جای استرس قدرت رو دادم دست خودش و چشمامو بستم و فایل شما رو گوش دادم تا اینکه بعد یکساعت پرواز ما اعلام شد و برای تحویل دادن چمدان و گرفتن کارت پرواز رفتیم. تا داخل هواپیما نشستم این ویدیو بینظیر رو پلی کردم و غرق آگاهیهاش شدم البته آخراش خوابم برد از خستگی که دوباره از اول پلی کردم و تا برسیم فکر کنم دوبار دیدمش. و درحالیکه همسفرم که برای امتحان رفته بودیم دائم از شروع جنگ و بدبختی میگفت من آگاهانه یا صحبت رو عوض میکردم یا جواب نمیدادم و به فایلها گوش میسپردم و آرامش عجیبی تو دلم بود حتی به دوستم و بقیه مسافرا گفتم من تو بغل خدا نشستم صحیح و سالم منو تهران پیاده میکنه و برمیگردم خونه پیش خانواده م…
بمحض اینکه پرواز نشست و ملت گوشی هاشونو روشن کردن یهو یکی گفت اسرائیل با موشک به ایران حمله کرده وقتی ما تو آسمون بودیم و میگن فرودگاه رو زده خلاصه همه وحشتزده فقط میدویدند که مبادا موشک رو سرشون نیاد و من متحیر از کاراشون
و خیالی آرام چون خدا کارشو خوشگل انجام داده بود
و منو صحیح و سالم 4 صبح به خونه م رسونده بود.
درحالیکه بقیه پروازها کنسل شده بودن یا تغییر مسیر داده بودن. یکی از آشناها انگار تقریبا همزمان با ما پرواز داشته از استانبول و بجای تهران، تبریز پیاده ش کردن کله سحر و گفتن خودتون با اتوبوس برگردین تهران، آسمان تهران کلیر شده. ولی خدارو شکررر که من همون شب صحیح و سالم به تهران رسیدم
وقتی خودمو با دوستم مقایسه کردم متوجه شدم این شرایط برای هر دومون بود من با کنترل ذهنم و توکلم به خالقم بدون اذیت و ترس و استرس به خونه م رسیدم
درحالیکه اون از ابتدای سفر و حتی قبلش پر از ترس و ابهام و استرس بود و با اینکه مذهبی بود خانواده ش سوپر مذهبی بودن ولی وقتی میگفتم خودتو بسپر بخدا ، سالم میرسونتت با نگاهی عاقل اندر سفیهی منو برانداز میکرد که چی میگی !! اسرائیل رحم نداره فرودگاه فلان جا رو زده ، رو هوا میزنه مارو،
من اینجا متوجه تفاوت یه شاگرد عباسمنشی با همون نگاه توحیدی استاد عباسمنش با دید بقیه آدمهای معمولی به جهان و خدا شدم و خدارو شکر کردم که تو این مسیرم و انقدر خودمو عذاب نمیدم و از استادم یاد گرفتم خدا رو تنها قدرتمند عالم ببینم نه قدرتمندترین بلکه تنهاااااااا قدرتمند و مالک دنیا و آخرت ، تنها مالک جان آدمی…
خلاصه انقدر با این فایل تو مسیر لذت بردم که روی لبتاپ هم مجدد دانلود کردم و فکر کنم تا الان 4 بار گوش دادم. به راستی که پیامبر زمانه ای!!! و افتخار میکنم به خودم که شما رو میشناسم و هر روز در حال آموختن از شما هستم. آرزو دارم یک روز جایی شما رو ملاقات کنم و از نتایجم براتون بگم از شخصیتی که بودم و الان تبدیل شدم بعد 3 سال و نیم..
چند روز پیش جایی مهمان بودم وقتی طبق عادت ایرانیها مشغول غیبت بودن من برام نه تنها خوشایند نبود بلکه اذیت بودم و مدام داخل سایت میومدم و کامنت میخوندم عین معتادها اون لحظات دلم میخواست فقط یه فایل از شما گوش کنم که البته وسط مهمونی نمیشد… با این حال طبق عادت تا گوشی دستم میگرفتم میپریدم تو سایت
صبحها بمحض بیدار شدن چک میکنم فایل جدید چی اومده و نشانه امروزم چیه و گوش میدم ..
طول روز زمان فراغتم موقع خواب فایل گوش میدم و جدیدا شبها عادت کامنت خوندن هم اضافه شده .
و نتایج عالی هم برام داشته کلا 6 ماه اخیر کنترل ذهنم تو چالش هایی که پیش میومد عالی بود و راه حل ها برام میومد
شاگردهایی که سمتم اومدن سطح دانش بالاتر باهوش تر بودن دکترا دارن و در بهترین دانشگاههای آلمان مشغول تحقیق و پژوهش هستند و از کار کردن باهاشون لذت میبرمو خدارو شکر میکنم و منتظر بیشتر شدنشون هستم
ایشالا به زودی خبر مهاجرتم رو براتون مینویسم
باز هم بابت این فایل ارزشمند ازتون سپاسگزارم
دوستون دارم
راهتون پر نور تا ابد
سلام مریم جانم
ممنونم که برام نوشتی و من دوباره کامنتم رو خوندم
و یاد اون لحظات افتادم برای تو و برای خودم و همه بچه های سایت ، استاد و همه انسانهای موحد آرزو میکنم که همیشه تو بغل خدا باشیم و پایین هم نیایم وقتی با خدا یکی میشیم یه تیم میشیم
آرامشی رو تجربه میکنیم که انگار وسط بهشتی
من هم برای تو قلبی آروم و مطمئن
قلبی که خدا تا همیشه ساکنش هست رو آرزو میکنم
خداروشکر بخاطر دوستانی که داخل این سایت ارزشمند هستند
منم عاشقتم
درود و نور آقا مجید عزیز
سپاسگزارم بابت کامنتی که برام گذاشتین و خداروشکر بابت دوستانی از جنس نور که داخل سایت هستند و کلی من ازشون یاد میگیرم
دقیقا ذهن خیلی چموشه به نظر من تا رهاش کنی نجواها شروع میشه
من خودم اگه روزی فایل گوش ندهم کنترل از دستم خارج میشه مخصوصا تو شرایطی که چالشی پیش میاد ناخواسته بوده و توسط عوامل بیرونی بوده.
من یکبار اوایل شهریور برای امتحان ثبت نام کردم و رفتم استانبول و در حالیکه امتحان و عالی داده بودم و منتظر نتیجه بودم و کارفرمای آلمانی هم منتظر نتیجه آزمون من بود تا برای فرستادن قرارداد کار برام اقدام کنه ، یهو بعد 5 هفته موسسه زبان استانبول ایمیل زد که متاسفانه مدارک امتحان شما و پست گم کرده به آدرس اشتباه به آلمان پست شده و شما مجددد باید امتحان بدی
و من ایمیل دادم که شما هزینه سفر من رو باید بدین چون کار منو عقب انداختین برنامه مهاجرت منو عقب انداختین فقط!گفتن امتحان رایگان میشه براتون تا دوبار . یعنی اگر اینبار قبول نشی مجدد شانس اینو داری 300 یورو هزینه امتحان رو ندی ولی هزینه بلیط و هتل با خودته
مثله یه شوک بود برام از حدودا من برای امتحان برنامه ریزی کرده بودم هم از نظر مالی هم برای مطالعه کردن
و… و یهو در عرض 3 هفته مجدد باید میرفتم استانبول که هزینه ش یکطرف و استرس آزمون و عقب افتادن برنامه هام یکطرف
دو روز تموم سعی کردم ذهنو کنترل کنم بگم حتما خیری بوده یادمه شب دوم بعد شنیدن این خبر موقع خواب بغضم گرفت که چرا باید نتیجه اینهمه تلاش من بشه گم شدن برگه ها تو راه آلمان.. ولی صبح که بیدار شدم بخودم گفتم من باحال خوب به سفر قبلی رفتم امتحان دادم پس مقصر فرکانسهای من نبوده
هرچی هست صلاح خدا برای منه و قطعا خیره پس تسلیم میشم و میرم دوباره . پولشم خودش جور میکنه
و با انرژی شروع کردم دوره کردن مطالب و دنبال بلیط و هتل و لیر و…
تو همین اثنا ایران موشک فرستاد اسراییل باز پروازها کنسل شد یکم نگران شدم ولی گفتم اگه خدا گفته دوباره بیا استانبول قطعا همه چی ردیفه. دو سه روز مونده بود به سفر من فقط پول بلیط رفت و رزرو هتل رو داشتم ولی دلم آروم بود که خدا دیر نمیکنه به هیچکس هم درخواست ندادم که بهم پدل بده.
گفتم خود اوس کریم میرسونه.
که یه روز عصر مادرم اومد خونه مون گفت بلیط برگشت خریدی؟ گفتم هنوز پولم جور نشده برای خرید لیر و بلیط برگشت
بدون اینکه من درخواست کنم کارت بانکی شو گذاشت جلوم گفت برو بخر
هر وقت داشتی پس بده. باورم نمیشد لحظه نود بهم خدا پول رسوند
البته مطمئن بودم میرسونه
و اینطوری شد که سریع خرید رو انجام دادم
تو فرودگاه توصف تحویل بار بعضی مسافرا استرس داشتن همش میگفتن اسراییل امروز فردا میزنه ما سفرهامونو جلو انداختیم که به جنگ نخوریم من خنده م گرفت از این بشر دوپا آخه چرا انقدر ترس تو وجودشونه!!
و بازم خدا بهم گفت بدون خون و خونریزی میری امتحان میدی برمیگردی تا اینجا رو برات ردیف کردم بقیه ش هم حل میشه
و اینبار هم امتحانم عالیتر از قبل برگزار شد تو جلسه کاملاا تسلیم بودم تک تک سوالها رو از خدا میپرسیدم و جواب میدادم ولی همسفرم که از اول سفر و قبلترش استرس جنگ و بدبخت شدن داشت دائم شبکه خبر تو تلگرام چک میکرد با اون استرس بالا امتحان رو خراب کرد
و من واقعا نتیجه کنترل ذهن رو سپردن کار دست خدا و دوباره دیدم و ایمانم بیشتر شد و باز هم الان باید کنترل ذهن رو ادامه بدم تا نتیجه و نمره امتحانم بیاد تا ایمیلی که به کارفرما زدم بهم جواب بده و برم به امید الله برای گرفتن ویزا و تجربه دنیای جدید کشور جدید زندگی جدید البته با گرفتن هدایت از خودش
باز هم خداروشکر بابت استاد عباسمنش عزیز ، رب مهربانم و دوستان هم قدمی چون شما
زندگیتون و راهتون روشن تا ابد