توحید عملی | قسمت 5
یکی از موضوعاتی که در درک اصول ساده اما بسیار اساسی زندگی به من کمک نموده، گوش دادن به مصاحبه با افراد موفق بوده است. به شخصه علاقه زیادی به یافتن و تجزیه تحلیل قوانین خداوند از لابه لای داستان موفقیت ها یا حتی شکست های افراد دارم.
زیرا این کار به من کمک می کند تا موانع مخفی ای را بشناسم که عامل گمراه شدن از مسیر صحیح است و متعهد به اجرای اصول ساده ای باشم که به خاطر ساده بودنش اغلب نادیده گرفته می شود، در صورتیکه اصل و اساس موفقیت است.
نکته مهم و مشترک اغلب مصاحبه هایی که با آن برخورد داشته ام، “شرک” بوده است. در جریان این ماجرا بیشتر متوجه شدم که فارغ از اینکه افراد چه دین، مذهب یا ملیتی دارند، میزان موفقیت افراد به میزانی است که توانسته اند توحید را در عمل اجرا نمایند و میزان شکست های آنها بی آنکه خودشان مطلع باشند، به میزانی است که اسیر و برده شرک شده اند.
شنیدن داستان افرادی که مرتباً دلیل موفقیت های خود را “مردم” (به عنوان عواملی غیر از خداوند به عنوان نیرویی که همه چیز از اوست)، می دانند و از هر 5 کلمه شان، یک کلمه “فقط به خاطر مردم – فقط به خاطر طرفدارهایم و جملاتی از این دست است”، نقش و اهمیت توحید در تجربه سعادت به شکل عشق، سلامتی، ثروت و بی نیازی و رضایت از زندگی را بیشتر به من شناساند و بیشتر به من فهماند که:
شرک در دل مومن مثل راه رفتن مورچه سیاه در دل تاریک شب، چقدر مخفی است.
وقتی مرتباً عامل موفقیت های خود را به غیر خدا نسبت می دهی یا می ترسی عاملی بیرونی مانع موفقیت ات شود یا موفقیت ات را در گرو حمایت عاملی بیرون از خود می دانی، متوجه نیستی که چگونه برده شرک شده ای و با چه سرعتی در حال دور شدن از مسیر خوشبختی هستی!
وقتی عامل موفقیت هایت را مردم و تعداد علاقه مندان یا دنبال شوندگانت می دانی و تلاش می کنی جمله ای را بگویی که آنها دوست دارند و کاری را انجام دهی که مورد رضایت آنهاست، در واقع این تو هستی که برده، بنده و دنبال شونده آنها شده ای و به همان اندازه نیز از مسیر نعمت و رحمت دور می شوی.
بنابراین باید از خودمان سوال کنیم که:
چرا با وجود اینکه هر بار روی غیر خدا حساب باز کردیم، به شدت شکست خورده ایم، باز هم نقش توحید را درک نکرده ایم و همچنان روی غیر خدا (دولت، حکومت، دلار، مشتری، خانواده و…)حساب می کنیم؟!
چرا نمی توانیم آدمها و عوامل خیر رسان در زندگی مان را عشق هایی از طرف نیروی برتری بدانیم که همه قدرت در دست اوست و همه ما به یک اندازه به او وصل هستیم؟!
چرا نمی توانیم اعتبار این نعمت ها را به نیرویی بدهیم که رابطه مان با او ازلی و ابدی است؟!
حقیقت این است که:
قدرت تنها از آنِ انرژی است که همه ما جزئی از او هستیم و به اندازه ای که به این انرژی وصل می شویم و روی او حساب می کنیم و به هر عاملی غیر از او غیر وابسته می شویم، توحیدی می شویم و می توانیم برکت این نیرو را از طریق دستان بی نهایتش و به شکل های متفاوتی در زندگی مان ظاهر و تجربه کنیم.
به اندازه ای که از بدنه ی جامعه شرک زده فاصله می گیریم، جامعه ای که هر عاملی مثل قیمت دلار، ارتباط موثر با کارفرما، دولت، طرفداران و … را موثر می داند الاً خداوند به عنوان منبع قدرت، به همان اندازه نیز به سمت جریانی از نعمت، برکت و خوشبختی هدایت می شویم.
برای تجربه خوشبختی تنها یک راه وجود دارد:
باید انرژی و زمانی را که صرف شرک ورزیدن می نمایی، یعنی صرف زیر پا گذاشتن اهداف، ایده ها و خواسته های خود می کنی تا کاری را انجام دهی که دیگران را راضی و دنباله رو و طرفدار خود نمایی تا شاید درآمدی کسب نمایی، صرف اجرای توحید عملی و دنباله رو ی خداوند به عنوان منبع تمام خیر و برکت ها و قدرت ها نمایی و به او وابسته شوی.
آنوقت این نیرو به عنوان منبع همه قدرتها و انرژی ای که تو جزئی از او هستی و به پشتوانه ی رابطه ی همیگشی ات با او پا به این جهان گذاشتی، همانگونه که بدون ذره ای تلاش، سلامتی را از طریق تنظیم عملکرد هزاران عضو در بدنت جاری ساخته، به همین شکل نیز از طریق هزاران دستش برای کسب و کارت مشتری می شود، به تو عشق می ورزد، برایت آرامش، سلامتی و ثروت می شود.
زیرا این یک قانون است که تمام موفقیت های ما به اندازه ای است که می توانیم توحید را در عمل اجرا نماییم و تمام ناخواسته های ما حاصل مشرک شدن و به غیر این نیرو وابسته شدن است.
به دلیل نقش مهم توحید است که رسالتم را اشاعه توحید عملی در سراسر جهان می دانم و در این راستا، یک روز مصاحبه هایی را با افراد موفق انجام می دهم و باورهای توحیدی ای را از لابه لای داستان موفقیت شان استخراج می کنم تا درک کنیم، فارغ از اینکه چه دین، مذهب و ملیتی داریم، همه ما بخشی از انرژی ای هستیم که همه چیز از اوست و به اندازه ای که به این منبع وصل می شویم و روی او حساب می کنیم، از موهبت و خیر و برکتش برخوردار خواهیم شد.
سید حسین عباس منش
برای مشاهدهی سایر قسمتهای «توحید عملی» کلیک کنید.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD0MB43 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت 50MB43 دقیقه
روز هفتاد مسیر
خدایا شکرت بابت تمام انچه که دادی و مرا لایق درک این اگاهی کردی
قبلا خیلی از ادمها قدردان بودم در حدی که کاری میکردن بزور باید جبران میکردم بعد فهمیدم بابا این ادمها دستهای خدان پس چرا انقدر داری بزور جبران میکنی و حال خودتو بد میکنی کم کم یادگرفتم از ادمها تشکر کنم و قدردان خدا باشم که این ادمها یر راهم قرار میگیرن بعد دیگه اروم شذم مثلا اگه کسی شام دعوتم میکرد پشتش میخواستم منم دعوت کنم یا اگه کسی منو میرسوند حالا براش حسابی بالا پایین کنم بابت زحمتش بعد دیدم این اشتباهه و دارم کاری میکنم که حتی شخص مقابل هم معذب شه تازه دفعه بعد هم دیگه دلش نخواد کمک کنه نه اینکه ادم تشکر نکنه اما انقدر نخوایم جبران کنیم ما هم دست کمکی برای بقیع باشیم بجای اینکه پیله بشیم برای جبران لطفش، حالا مگه پیله شدیم برای جبران لطف خدا
بعذ دیدم خب اینم اشتباه و اصلاح کردم تلاش کردم هنر دارم اول برای خدا جبران کنم پس منم دست کمکی بشم برای بقیه
چقدر قبلا مشرک بودم الان با خدا
همه اش بخاطر حرفای شماست استاد من اگاه شدم
بریم سراغ مسیر شغلی
امروز پیله شدم قرارداد ببندم و تعهدی از شرکت بگیرم حالا شرکت گفت ما اوکی هستیم من گیر دادم بابت موضوع بعد یکدفعه به خودم اومدم گفتم ساناز چقدر باور اشتیاه داری دو سه ماه محصولات بدون اسم و برچسب حتی فرستادی چیزی شد مگه که حالا شرکت خودش داره بهت مجوز میده گیر دادی به قرارداد
فهمیدم بله دوباره باورهای مخرب اومدن بالا اینبار سریع مچ خودمو گرفتم و گفتم تا الان خدا خمراهم بوذه بقیشم هست نه قرارداد میخواد نه چیزی
من راه هدایتم پیش رفتم پس هیچ مشکلی هم نمیشه
البتع فدم اول هم بی تاثیر نبود در این مچ گیری
و اموزشی که دیشب متعهدانه گوش دادم امروز نشستم حرفهای استاد کامل نوشتم بیست و یک صفحه شد و کامل درکش کردم
و چقدر برام اگاهی داشت
و فهمیدم باور مخرب کجاها فعال میشه مچ خودم دارم میگیرم
هفته دیکه مکمل ها میرسه و من مشتاق شروع مسیر جدیدمم
خدایا شکرت که الان داری حسابی اموزشم میدی