قانون تغییر ناخواسته ها
در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:
1.آنجایی که بر علیه ناخواسته ها و نازیبایی های زندگی ات جنگیدی و اعتراض کردی تا آنها را از زندگی ات بیرون کنی. اما در نهایت- حتی آنجا که ظاهرا شما پیروز جنگ بودی، مسئله حل نشد بلکه آن ناخواسته در شکل و قالب دیگری در تجربه زندگی ات گسترش پیدا کرد.
2. آنجایی که تصمیم گرفتی به جای جنگ با ناخواسته یا اعتراض به آن، آگاهانه ذهن خود را کنترل کنی و کانون توجه خود را بر آنچه معطوف کنی که می خواهی تجربه کنی. سپس به خاطر این جنس از توجه، جهان بدون هیچ تقلایی نه تنها آن ناخواسته ها از زندگی شما حذف کرد، بلکه شما را با خواسته ها و زیبایی های بیشتر احاطه کرد.
منابع بیشتر:
با هرچه بجنگی، آن را ماندگار تر می کنی
live با استاد عباسمنش | قسمت 7
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD389MB50 دقیقه
- فایل صوتی قانون تغییر ناخواسته ها49MB50 دقیقه
سلام به استاد عباسمنش بزرگوار و مریم جان امیدوارم همیشه سلامت و عالی باشین اول خدا رو شکر میکنم بابت اینکه همیشه منو هدایت حمایت و حفاظت میکنه و منو در مسیر رشد و آگاهی قرار داده و بعد از شما استاد عزیز و مریم جان تشکر میکنم که دست خداوند هستید برای من که مسیر رشد و کمال رو طی کنم.
امروز تصمیم گرفتم بعد از مدتها غرق شدن در اخبار این روزها دوباره به مسیر برگردم و کانون تمرکز و توجهمو روی زیباییها بگذارم و چه جایی بهتر از سایت استاد عباسمنش که هر وقت واردش میشم انگار در یک دنیای دیگه دارم زندگی میکنم و الحق که دنیای قشنگیه و خیلی دوستش دارم.
با خودم گفتم میرم از اخرین فایل شروع میکنم به گوش کردن و خوندن همه کامنتها تا زمانیکه بتونم همه فایلهای روی سایت که رایگان هستند رو گوش بدم…. اینطوری میتونم کانون توجهم رو بهتر کنترل کنم چون انقدر این روزها ورودیهای منفی زیاده که کنترل ذهن کار واقعا سختی هست
وارد سایت شدم اما چون فایلهای اخر مربوط به سفر به دور امریکا بود و من هنوز این دسته فایلها رو نگاه نکردم یکی یکی رد شدم ازشون تا به این فایل رسیدم که قبلا نصفه گوشش کرده بودم بعد از گوش کردن شروع کردم به خوندن کامنت دوستان و خداییش چقدر خوبه فکر کنم یکی دو ساعتی هست که دارم میخونم از همه دوستانی که زحمت میکشن تجاربشون رو با ما به اشتراک میزارن قدردانی میکنم🌹🌺
وسط این کامنت خوندنا یه حسی بهم گفت اگر میخوای بهتر نتیجه بگیری و قوانین رو بهتر درک کنی کامنت بزار تا تمرکزت بیشتر و بیشتر روی سایت و قوانین باشه و خدا رو شکر میکنم که توی این مسیر دستمو گرفته و کمکم میکنه و از خودمم ممنونم که به ندای درونی قلبم گوش کردم و تصمیم گرفتم برای اولین بار منم در این مسیر زیبا هم پای دوستان ردپایی از خودم به جا بزارم الهی شکرت.
اوایل که این اتفاقات افتاد من سعی میکردم توجهم رو معطوف به این مسائل نکنم ولی هر چی که گذشت متاسفانه من هم غرق در این اخبار شدم و یکی دو هفته ایی بود که مدام اینستا رو چک میکردم و بارها و بارها حسم بد شد و قشنگ حس کردم که حتی توی این اتفاق به صورت تکاملی روز به روز دارم خشمگینتر و غمگینتر میشم مثلا روزهای اول که زیاد توجهی نداشتم وقتی خواهرام با خشم از این موضوع حرف میزدن من زیاد باهاشون موافق نبودم و میگفتم نمیشه قضاوت کرد ولی کم کم به جایی رسیدم که توی این دو سه روز اخیر هم همراه با جریان اعتصاب کردم و هم از پنجره خونه شعار دادم هر چند حسم به شعارهای مرگ بر فلان و اینها بد بود ولی باز توجیه میکردم خودمو که من شعار ازادی میدم خلاصه این فایل تلنگری شد برام که من نه دیگه شعار دادم امشب و نه داخل اینستا رفتم و خدا رو شکر میکنم که کمکم کرد دوباره وارد مسیر زیبای قوانین بشم.
در مورد جنگیدن با مسائل که استاد خواستن تجربه هامون رو بنویسیم من الی ماشالله از این مدل تجربه دارم من ذاتا ادمیم که مغزم کمی کلید میکنه رو مسائل حتی الان که با قوانین آشنا هستم هم برام سخته راحت از مسائل بگذرم برای همین وقتی اتفاقی میفته ذهنم خیلی درگیرش میشه و احساسم رو بد میکنه البته الان نسبت به گذشته کمی بهتر شدم و زودتر از قبل احساسمو خوب میکنم ولی هنوز این مشکل در من هست و باید روش کار کنم.
مسائلی که من براش جنگیدم و نه تنها نتیجه ایی نگرفتم حتی بدتر شد رومینویسم شاید کمکی به دوستان بکنه
۱. همسر من شغلش جوریه که صبح تا شب ساعت ۸و ۹ سرکاره این موضوع خیلی برام آزاردهنده بود و همش احساس میکردم که براش مهم نیستم که هر چی بهش میگم زودتر بیا اقدامی نمیکنه و این موضوع خیلی واسم سخت شده بود کمی روی عزت نفسم کار کردم روی دوست داشتن خودم و عشق دادن به خودم تمرکز کردم خدا رو شکر احساس بدم نسبت به این موضوع خیلی خیلی کم شد و دیگه برام آزاردهنده نیست هر چند هنوزم یه وقتایی دیر میاد ولی خیلی موقع ها هم میشه زود میاد و حتی اگه دیر هم بیاد حداقلش اینه که آرامش گرفتم و دیگه برام اذیت کننده نیست خدا رو شکر
۲. برای از شیر گرفتن دخترم اقدام کردم ولی چون خیلی بهم وابسته بود پروسه خیلی برام سخت پیش رفت هر چی بیشتر جنگیدم وابستگی دخترم بیشتر و بیشتر میشد و دوباره برمی گشتم سر خونه اولم الان مدتیه رها کردم و سپردم به خدا و الهی شکر خیلی کم شده و کم کم داره تموم میشه خدایا شکرت
۳.با پسرم سر بسیاری از مسائل دعوا داشتم بهتر که نشد هیچ بدتر هم میشد و حتی ویژگیهای خوبشم کمرنگ میشد اما هر وقت تمرکزمو گذاشتم رو خوبیهاش اونم رفتارش و کارهاش بیشتر مطابق میلم میشد
۵. وقتی دوره قانون سلامتی رو خریدم خیلی دوست داشتم همسرم هم رعایت کنه این سبکی که استاد توی دوره گفتن… ولی ایشون زیر بار نمیرفتن و قبول نمیکرد من هی توضیح میدادم براش از فوایدش که شاید قبول کنه ولی فایده ایی نداشت تا اینکه یه روز تصمیم گرفتم بیخیال شم و دیگه کاری با همسرم نداشته باشم و تمرکزم روی خودم باشه و دقیقا فردای اون روز همسرم خودش پیشنهاد داد که اونم انجام بده این دوره رو و من واقعا شگفت زده شدم.
۴. من دانش آموز زرنگی بودم سال کنکورم چون توقعات از من بالا بود برام خیلی مهم بود که جای خوب قبول شم و یه جورایی می جنگیدم با شرایطم که نه تنها رتبم افتضاح شد هیچ جا هم قبول نشدم اما برای کارشناسی ارشد گفتم مهم نیست قبول شم یا نشم من فقط تلاشمو میکنم و می سپارم به خدا و در کمال ناباوری خیلی بیشتر از تلاشم نتیجه گرفتم و رتبم عالی شد با اینکه بچه یکساله داشتم و تایم درس خوندم خیلی کم بود.
و خیلی مسائل دیگه هم بوده که چون من مدتهاست غر زدن و شکایت کردن از گذشته رو کنار گذاشتم یادم نمیاد و اینایی که گفتم مسائلی بوده که جدیدا درگیرشون بودم.
در اخر همینجا به خودم تعهد میدم که هر چه بیشتر توجه و تمرکزم رو روی زیباییها بگذارم و مصمم تر و بااراده تر از قبل در مسیر زیبای قوانین حرکت کنم از خداوند میخوام که کمکم کنه و لطف و رحمتش رو در زندگی من و همه دوستانی که در این مسیر زیبا هستن جاری کنه.
از همه عزیزانی که وقت با ارزششون رو صرف خوندن کامنتم کردن سپاسگزارم 🌸و برای همه شما از خداوند سلامتی و سعادت و آرامش و شادی میخوام.☘️🌺
خدایا شکرت 🌷