اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته زیبا و دوست داشتنی
چی بگم
دیوانه شدم از این فایل
وقتی این فایلو دیدم چندین بار جاهای مختلفش دلم خواست ایستاده براتون دست بزنم
وای خدای من
وای امان از این فایل
مدت ها بود که وقتی عشق رو در رابطه های دور و اطرافم میدیدم متوجه میشدم این عشق نیست و نگاهم به عشق عوض شده بود و در مورد عشق سردرگم بودم چیزی که میدیدم چیزی نبود که من دلم بخواد میدونستم یه چیز دیگه میخوام اما درست نمیدونستم چیه
این رابطه هایی که یک انسان تبدیل میشه به زن یا شوهر
کاملا ماهیت انسانی و حقوق انسانی فراموش میشه
این بصورت کاملا درونی انتخاب من نبود
وقتی اولین بار فایل شمارو شنیدم یه جرقه هایی درونم زده شد
اها اره همینو میخوام همینه
گذشت تا امروز وقتی خواستم ذهنیتمو نسبت به عشق درست کنم الله اکبر
چرا من همش توی این سایت خودمو پیدا میکنم
سمت چپ صفحه توی قسمت پیشنهادات برای فایل های دانلودی یهو عنوان عشق واقعی رو دیدم
دوباره گوش دادم دیوانه شدم چقدر اثرش از اون روز برام بیشتر بود
چقدر رسوخ کرد که بله این رابطه رو میخوام
اینکه نخوایم همیدیگرو تغییر بدیم
احترام بزاریم به آزادی فرد مقابل
رابطه ای که به هم فضا برای رشد کردن داده میشه
رابطه ای که به هم فضا برای لذت بردن داده میشه
رابطه ای که نخوایم کسی نگران ما باشه و ما نگران کسی باشیم چون این یکی از روزنه هایی هست که مارو ضعیف میکنه مارو از ایمان دور میکنه مارو وابسته میکنه
یعنی من باید کسی رو داشته باشم تا حالم خوب باشه تا احساس خوبی به خودم داشته باشم یعنی من خودمو دوست نداشتم خودم قبول نداشتم خودمو نپذیرفته بودم حالا یکی هست منو دوست داره منو پذیرفته منو قبول داره پس باید مواظبش باشم که همیشه باشه وگرنه کی دیگه منو میخواد بله این میشه خلا عاطفی
دو تا آدم قوی و توانمند تو رابطه با هم باشند که هر دو توحیدی و متوکل هستن
رابطه ای که به شناخت نسبت به خودشون رسیده باشن
رابطه ای سرشار از استقلال و احترام به عقاید هم سرشار از توانمندی سرشار از آزادی
رابطه ای سرشار از لذت
(وای وای با هم هستیم لذت میبریم با هم نیستیم هم لذت میبریم)
خودمونو محدود به لذت بردن با فرد خاصی نکنیم
قرار داشتن در این سطح بالای آگاهی که من میدونم انسان تغییر پذیره ممکن یه روز عقایدمون و مسیرمون با هم فرق بکنه
و من پذیرش اینو دارم که در یک رابطه ای قرار بگیرم که اگه هم مسیر نبودیم یا به هر دلیلی نخواستیم ادامه بدیم من بهش احترام میزارم و میپذیرم اون ازاده منم ازادم مگه میخوایم همو زندانی کنیم یا اسیر بگیریم برده هم نیستیم
اجازه بدیم طرف مقابل ازادانه اونجوری زندگی کنه که خودش دوست داره
(چون عاشقش هستیم محدودش کنیم زندگی رو ازش بگیرم حق انتخابو ازش بگیریم بعد بگیم این عشقه نه این وابستگیه عشق یعنی ازادی)
چیزی رو از هم مخفی نکنیم
(کسر شان منه که برم چیزیو چک کنم وایییییییییییییییییییییییی تصورش احساس خفت و خواری میده)
استاد شما همین جوری صحبت میکردید من بال در میووردم
همش میدیدم بله بلههه تمام این ویژگی ها عزت نفس انسان رو قوی میکنه داره به وجود انسانی احترام گذاشته میشه
داره میگه ای انسان متوجه ارزش خودت باش خودتو با کم معامله نکن
وقتی یاد بگیریم به وجود انسانی هم احترام بزاریم خدا میدونه چه رابطه ای میشه
اونجوری که میخوای خودتو قفل کنی به یه نفر یعنی ریشت به جایی وصل نیست میخوای خودتو به یه ادم دیگه وصل کنی واسه همین اینقدر برات مهم میشه واسه همین میخوای تا همیشه داشته باشیش چون پناهگاهت میشه اون
تکیه گاهت میشه اون همه زندگیت میشه اون
یعنی اینقدر محکم نیستی
اینقدر رو خودت حساب نمیکنی
که بدون اون بتونی ……….
از خداوند هدایتگر سپاسگزارم برای این همه آگاهی که از طریق شما دریافت میکنم
استادعزیزم و خانم شایسته عزیزم از شما بینهایت سپاسگزارم که چشم درون مارو به حقایق باز میکنید
کمک میکنید بهتر ببینیم بهتر فکر کنیم بهتر زندگی کنیم
از خداوند بزرگ درخواست میکنم آن چه در تصورتان نمیگنجد فراوانی عشق و برکت لحظه به لحظه به زندگی تان جاری باشد
امروز با خودم داشتم فکر میکردم که چرا وقتی حواست به یه موضوعی نیست خیلی راحت و زودتر از معد اتفاق میفته. اما وقتی منتظرش هستی هی کش میاد. داشتم فکر میکردم که فکر کردن و توجه به یه قضیه چه تاثیری روی اون داره (توی ذهنم میومد که وقتی به یه چیزی توجه میکنی و منتظرش هستی، اتم ها و الکترون ها وحشت زده یه جا وایمیستن و حرکت نمیکنن :))
تو این فایل که بعدش داشتم گوش میکردم و همین طور کامنت های بچه ها متوجه شدم که وقتی به یه چیزی زیادی توجه میکنیم در واقع نگرانش هستیم و ازادی رو ازش میگیریم. حتی الکترون ها و اتم ها هم باید ازاد باشن تا کار خودشون رو انجام بدن. در غیر این صورت استرس میگیرن و نمیتونن از جاشون تکون بخورن.
پس ارامش داشتن و زیادی به چیزی فکر نکردن یعنی اینکه اون مورد رو ازاد میزاری تا بهترین خودش رو نشون بده. واسم جالب بود انگار که یه ادمه. شخصیت داره برای خودش
سلام و درود به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و دوستان هم مدار عزیزم
زییاترین تعریفی که میشد از یه رابطه رو کرد بیان کردید استاد و چقد سرشار از آگاهی بود و چقد برای من یکی قابل لمس بود چون تجربه کردم
من در زندگی قبلم دقیقا همینطور بودم و همش درگیر بودم با همسرم و اون میخاست منو تغییر بده و باب میل خودش دربیاره و منم میخاستم ایشونو تغییر بدم و باب میلم باشه و همش میجنگیدیم غافل ازینکه داستان چیز دیگه ست .غافل ازینکه قانون چیز دیگه ست
تا زوجی رو میدیدم باهم خوشن میگفتم تازه حتما ازدواج کردن و روزای خوششونه و میگفتم میبینم جنگیدنتونم تازه اولشه
یا زوج هایی که سن بالاتری داشتن و بچه های بزرگتری داشتن و میدیدم عاشقانه رفتار میکنن برام غیر باور بود که مگه میشه سالها باهم زندگی میکنن و اینجور عاشق همن.برام غیرقابل باور بود
همین عدم آگاهی از قانون باعث جدایی شد
و تا دوسال پیش که هدایت شدم به این مسیر و کمی آگاه تر شدم و با آشنا شدن با استاد خیلی بهتر و بیشتر آگاه شدم ازین قوانین الهی
خداروشکر از وقتی رو خودم کار کردم و فقط در صدد تغییر خودم شدم خیلی اتفاقها افتاد.خیلی آدمها خود به خود حذف شدن از زندگیم و عده ای دیگه جذب شدن
شروع کردم به تحسین زوج هایی که میدیدم تو خیابون و اطراف و کلی ذوق میکردم.براشون بهتریتارو آرزو میکردم.تمرکزم گذاشتم فقط روی زیبایی های رابطه و تا کسی رو دست تو دست عشقش میدیدم کلی سپاسگذار و تحسین میکردم و لبخند میزدم بهشون از ته دل
و الان میفهمم به قول استاد که حتی فراتر از تصوراتم کسی اومد تو زندگیم با تمام جزییاتی که روزی آرزوشو داشتم و جهان سر راهم قرار داد
ثابت شده برام که تا به موضوعی بر میخورم که باب میلم یکم نیست بجای گیر دادن به طرف مقابل، به خودم رجوع میکنم و رو خودم کار میکنم و بطور معجزه آسایی حل میشه بدون بحث و دلخوری
و شکر خدا روز به روز رابطمون زیباتر و خدایی تر میشه و خود ایشونم بدون اصرار من اومده تو این مسیر و کلی مشتاق شده و باهم رشد میکنیم
سپاسگذار خداوندم و سپاسگذار شما استاد عزیز که دستی از دستان توانمند خدا هستین بروی زمین
سلام الان اینجا ساعت ۶:۲۳ است ,امروز یک حسی من و از ساعت ۵:۳۰ بیدار کرد, یک انرژی تو وجودم بود که خوابم نمیبرد, یک حس عجیبی , من و آورد نشوند پشت لپ تاپ ,نمیدونم برای بار چندم دوره عشق و مودت و دوباره از اول شروع کردم, ثروت ۱ و عزت نفش و عشق و مودت هر بار که تموم میشه دوباره از اول میرم, این کار من تا زمانی که در جهان مادی هستم, استاد دقیقا الان دقیقه ۸۰ جلسه ۱ بودم, خدای من گواه, تو درونم کفتم, من یک اگاهی میخواهم, ولی نمیدونم چیه, دقیقا همین چند ثانیه پیش نوتیفیکشن تلگرام لپتاپم اومد فایل جدید عشق واقعی , وقت این نوتیفیکشن اومد , گفتم الله اکبر از این هماهنگی , استاد , خواستم بگم, من حال دلم خیلی خوبه, اصلا صدای ذهنم و نمیشنوم, استاد اون برای خودش هی حرف میزینه و نقد میکنه و آیه یاس میخونه, ولی مثل بولوزر دارم میرم جلو,استاد میدونی , به یک قسمتی میرسی که اصلا هیچی نه میبینی نه میشنوی فقط دلت میگه برو جلو , استاد دارم فقط میرم جلو , استاد هم نمیشنوم هم نمیبینیم , فقط میگه برو , یا بهتر بگم, میگه بیا , من جلوتر دارم میرم, قدم به قدم با من بیا جلو, استاد خواستم بگم , زندگی من هم مثل زندگی شما مثل بهشت.عاشقتم .بانو عاشقتم.برم فایل و ببینم
خدایا سپاسگزارم بی نهایت سپاسگزارم, و تنها کار من سپاسگزاری است و استفاده از قدرت خودت که به من دادی, سپاسگزارم معبودم
سلام خدمت استادعباسمنش عزیز من تازه دارم دور سفرهاتون و زندگی در بهشت رو دارم نگاه میکنم هنوز سفرهاتون رو ندیدم وخیلی لذت بردم این فایل رو که گوش دادم.تو دلم یه نوری روشن شد.ومیخوام بیشتر این رو درک کنم
امروز با یک حس خوبی که از کامنت یکی از دوستای کلم دریافت کردم روزمو شروع کردم یک روز خوب
دیشب یک اتفاق ناخواسته برام افتاد که یکم منو بهم ریخت گرچه بعد ساعتی اومدم تمرکز کردم روی نکات مثبتی که میتونم ازاین اتفاق بگیرم
نشستم خودمو اروم کردم وبا خودم صحبت کردم که سهم خودمو پیدا کنم دیدم ذهنم بیخودی شلوغش کرده وداره فریبم میده
نتیجه گرفتم توی یک روز هزار تا اتفاق خوب میفته ویدونه اتفاق که باید مدیریت کنم همون اتفاق اگه بشکافی میبینی همون چیزی که تو ازش فرار میکنی چیزیه که باید باهاش روبرو بشی واگر نکته اون اتفاق رو بگیری میتونی کلی رشد کنی
امروز صبح کامنت مرجان عزیز ازیزد خوندم که حالمو خوب کرد
واسمم که توی امتیازات رتبه گرفته بود نتیجه تلاشم رو دیدم لذت بردم
به خودم تبریک گفتم خودمو تحسین کردم امروز هم طبق معمول عبارات تاکیدی رو خوندم
بی نهایت خداوند را سپاسگزارم که منو لایق هدایتها ی خودش قرار داد
راستش گاهی بقدری از دیدن فایلهای استاد وخوندن کامنت بچه ها لذت میبرم که دلم میخواد این آگاهی های ناب واین احساس عالی را با اطرافیانم به اشتراک بزارم
اما
وقتی این کارو میکنم میبینم که جواب نمی ده وکمی سر خورده میشم
آره انگار یادم میره قانون مدارها رو.. یادم میره که من قدرت تغییر هیچ کس وهیچ چیز توی این دنیا رو ندارم مگر اینکه خود طرف بخواد وتو مدار دریافت این آگاهی هاباشه
انگار یادم میره که رها باشم و زور الکی نزنم واسه تغییر دیگران آره یادم میره قانون فرکانسها رو
قانونی که میگه هر کس بنا به باورها وفرکانسهای خودش توی شرایطی که الان هست واقع شده وهیچ اشتباهی رخ نداده و همه چی درسته وسرجایی که باید باشه هست ومن لازم نیست ونمی تونم برای هیچ کس هیچ کاری انجام بدم واگه شرایطی رو دوروبر خودم می بینم که دوستش ندارم وناخواسته ی منه تنها کاری که باید انجام بدم کار بر روی باورهای خودم وتغییر فرکانسهامه که اونم با توجه به قانون تکامل یک شبه اتفاق نمیفته و زمان ، صبر و
تکرار می طلبه
این شد که برای اینکه یادم بمونه وتو ذهنم و وجودم پایدار بشه تصمیم گرفتم بیام واین کامنتو بنویسم
خدایا شکرت که این قوانین وباورهای زیبا رو یکبار دیگه مرور کردم
خدایا شکرت که منو از هدایت شدگان قرار دادی
خدایاشکرت که منو عضوی از این خانواده قرار دادی
خدایا شکرت که منو لایق دریافت الهاماتت قرار دادی
خدایا شکرت که منو شکر گزار نعمتهایی قرار دادی که قبلا نمی دیدمشون
خدایا شکرت که منو شکر گزار تضادهایی قرار دادی که قبلا باعث ناسپاسی من میشد
از اونجایی که شدیدا دارم روی روابطم کار می کنم و یه حجم عظیم از وابستگی درونم رو از طریق دوره فوق العاده لیاقت از بین بردم دارم مدام فایل های دسته بندی روابط رو کار می کنم
مشکلی که من توی رابطم در گذشته داشتم این بود که چون با فرکانس احساس نیاز به یکی دیگه برای خوب شدن حالم وارد رابطه می شدم یه ادم همفرکانس خودمو جذب می کردم که در نهایت معلومه چطوری رابطه پیش می رفت
از یه شخصیت وابسته دارم به یه شخصیت قوی تبدیل می شم
و وقتی می تونی بفهمی واقعا داری تغییر می کنی از درون که کارهای متفاوت با قبلت رو انجام بدی
از اونجایی که تهران تنها زندگی می کنم و خانوادم شهرستان هستن و یه خواهر کرج دارم اخر هفته ها یعنی پنج شنبه و جمعه میرم خونه خواهرم
این کار خیلی حس خوبی بهم میده و کنار خواهرم بودن حالمو خیلی خوب می کنه جوری که خیلی مواقع هر هفته تکرارش می کردم
دیروز که یکم حالم گرفته بود و انرژیم کم بود وقتی از سرکار داشتم برمی گشتم حس رفتن به خونه خواهرمو داشتم
احساس می کردم برای اینکه حالم خوب بشه باید برم خونه خواهرم
همینکه خواستم بهشون زنگ بزنم یه حسی اومد و بهم گفت :
زهرا مگه تو ادعا نمی کنی روی روابط کار می کنی
مگه ادعا نمی کنی تنها کسی که می تونه حالتو خوب کنه و باید خوب کنه خودت هستی و بس
مگه نمی خوای قائم به ذات باشی مگه قرار نشد قدرت عوامل خارجی رو توی خوب و بد کردن اوضاعت از بین ببری
پس چرا بازم برای خوب شدن حالت میخای پناه ببری به یه عامل خارجی
یه مدت درگیر بودم با خودم و بین رفتن و نرفتن مونده بودم
و در نهایت امروز که جمعه است وقتی به دیروز خودم فکر می کنم می تونم بگم افرین زهرا که داری از درون تغییر می کنی چون رفتارهای جدید داره ازت سر میزنه
همین که تونستم جلوی خودمو بگیرم و نرم خونه خواهرم برای من چندین پله ارتقا حساب میشه و خودمو تحسین می کنم که در حال رشد کردن هستم
استاد ممنونم ازتون برای این فایلهای سراسر اگاهی که با هر بار گوش دادن بهشون تغییرات مدارمو متوجه می شم به راحتی
تغییر باور هاتون داره به واسطه عمل به اگاهیی های دوره احساس لیاقت صورت میگیره
نن تحسین تون میکنم بابت مستقل زندگی کردنتون
چقدر قشنگ تکامل تون رو طی میکنی
اینکه حتی متفاوت بودن از قبل تون رو میبینید وبر دل تنگی تون غلبه کردید
وابستگی رو می خواهید پله پله از بین ببرید
این جور مواقع ذهن ادم میاد وسط و شروع میکنه به توجیه کردن که نه بابا من که وابسته نیستم. حالا این هقته رو ببینمش . دیگه نمیرم دیگه زنگ نمیزنم . اما وقتی موفق میشویم که بر احساسات درونیمون کنترل داشته باشیم
واقعا چرا نباید ما از وجود خودمون و تنهایی هامون لذت ببریم
چرا باید اینقدر وابسته به عوامل بیرونی باشیم برای لذت بردن
من بیشتر وقت ها تنهام و همیشه با خودم میگم که افرین حتی هیچ کاری هم نداری که امجام بدی باز میایی تو سایت و سر گرم گوش دادن قوانین و نوشتن انها میشوی .
واینکه میفهمم متفاوت تر از قبلم هستم
قبل من تو تنهایی و نداشتن کاری به دوستش زنگ میزد و میرفت پیشش .به خاله اش زنگ میزد که بیاد پیشش اما الان تو تنهابی هام هم لذت میبرم حوصله ام سر نمیره طوری که اصلا نمیفهمم عه چطور ساعت گذشت
همسرم میره سر کار یا پیش دوستان که وقتش بگذره دوتا دختر هامم که مدرسه ان
اتفاقا روز های تعطیل هم دوست دارم که تنهایی روی خودم کار کنم کسی مزاحم کارم نباشه
اما هنوز هم خلأ های در درونم دارم که دلم بخواد کسی پیشم باشه و برم پیش کسی یا اون فردی که عاشقشم دوسش دارم خبرم رو بگیره زنگ بزنه و احوال پرسی کنه خیلی خوشحال میشوم
من با فایل های رایگان استاد عزیزو مقاله های خانم شایسته عزیز در عقل کل دارم به فرکانس هایم شکل بهتری از قبل میدهم تا زندگی پر از عشق. و دوستی و لطافت و ازادی داشته باشم
آقا فوق العاده بود خیلی استفاده کردم
نقطه ی عطف این داستان برای من بالا بردن استانداردهام به نهایت حد ممکن بود
متشکرم آقای عباسمنش
امروز نیاز داشتم این فایل گوش کنم مرسی استاد عزیزم 🍀😊
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته زیبا و دوست داشتنی
چی بگم
دیوانه شدم از این فایل
وقتی این فایلو دیدم چندین بار جاهای مختلفش دلم خواست ایستاده براتون دست بزنم
وای خدای من
وای امان از این فایل
مدت ها بود که وقتی عشق رو در رابطه های دور و اطرافم میدیدم متوجه میشدم این عشق نیست و نگاهم به عشق عوض شده بود و در مورد عشق سردرگم بودم چیزی که میدیدم چیزی نبود که من دلم بخواد میدونستم یه چیز دیگه میخوام اما درست نمیدونستم چیه
این رابطه هایی که یک انسان تبدیل میشه به زن یا شوهر
کاملا ماهیت انسانی و حقوق انسانی فراموش میشه
این بصورت کاملا درونی انتخاب من نبود
وقتی اولین بار فایل شمارو شنیدم یه جرقه هایی درونم زده شد
اها اره همینو میخوام همینه
گذشت تا امروز وقتی خواستم ذهنیتمو نسبت به عشق درست کنم الله اکبر
چرا من همش توی این سایت خودمو پیدا میکنم
سمت چپ صفحه توی قسمت پیشنهادات برای فایل های دانلودی یهو عنوان عشق واقعی رو دیدم
دوباره گوش دادم دیوانه شدم چقدر اثرش از اون روز برام بیشتر بود
چقدر رسوخ کرد که بله این رابطه رو میخوام
اینکه نخوایم همیدیگرو تغییر بدیم
احترام بزاریم به آزادی فرد مقابل
رابطه ای که به هم فضا برای رشد کردن داده میشه
رابطه ای که به هم فضا برای لذت بردن داده میشه
رابطه ای که نخوایم کسی نگران ما باشه و ما نگران کسی باشیم چون این یکی از روزنه هایی هست که مارو ضعیف میکنه مارو از ایمان دور میکنه مارو وابسته میکنه
یعنی من باید کسی رو داشته باشم تا حالم خوب باشه تا احساس خوبی به خودم داشته باشم یعنی من خودمو دوست نداشتم خودم قبول نداشتم خودمو نپذیرفته بودم حالا یکی هست منو دوست داره منو پذیرفته منو قبول داره پس باید مواظبش باشم که همیشه باشه وگرنه کی دیگه منو میخواد بله این میشه خلا عاطفی
دو تا آدم قوی و توانمند تو رابطه با هم باشند که هر دو توحیدی و متوکل هستن
رابطه ای که به شناخت نسبت به خودشون رسیده باشن
رابطه ای سرشار از استقلال و احترام به عقاید هم سرشار از توانمندی سرشار از آزادی
رابطه ای سرشار از لذت
(وای وای با هم هستیم لذت میبریم با هم نیستیم هم لذت میبریم)
خودمونو محدود به لذت بردن با فرد خاصی نکنیم
قرار داشتن در این سطح بالای آگاهی که من میدونم انسان تغییر پذیره ممکن یه روز عقایدمون و مسیرمون با هم فرق بکنه
و من پذیرش اینو دارم که در یک رابطه ای قرار بگیرم که اگه هم مسیر نبودیم یا به هر دلیلی نخواستیم ادامه بدیم من بهش احترام میزارم و میپذیرم اون ازاده منم ازادم مگه میخوایم همو زندانی کنیم یا اسیر بگیریم برده هم نیستیم
اجازه بدیم طرف مقابل ازادانه اونجوری زندگی کنه که خودش دوست داره
(چون عاشقش هستیم محدودش کنیم زندگی رو ازش بگیرم حق انتخابو ازش بگیریم بعد بگیم این عشقه نه این وابستگیه عشق یعنی ازادی)
چیزی رو از هم مخفی نکنیم
(کسر شان منه که برم چیزیو چک کنم وایییییییییییییییییییییییی تصورش احساس خفت و خواری میده)
استاد شما همین جوری صحبت میکردید من بال در میووردم
همش میدیدم بله بلههه تمام این ویژگی ها عزت نفس انسان رو قوی میکنه داره به وجود انسانی احترام گذاشته میشه
داره میگه ای انسان متوجه ارزش خودت باش خودتو با کم معامله نکن
وقتی یاد بگیریم به وجود انسانی هم احترام بزاریم خدا میدونه چه رابطه ای میشه
اونجوری که میخوای خودتو قفل کنی به یه نفر یعنی ریشت به جایی وصل نیست میخوای خودتو به یه ادم دیگه وصل کنی واسه همین اینقدر برات مهم میشه واسه همین میخوای تا همیشه داشته باشیش چون پناهگاهت میشه اون
تکیه گاهت میشه اون همه زندگیت میشه اون
یعنی اینقدر محکم نیستی
اینقدر رو خودت حساب نمیکنی
که بدون اون بتونی ……….
از خداوند هدایتگر سپاسگزارم برای این همه آگاهی که از طریق شما دریافت میکنم
استادعزیزم و خانم شایسته عزیزم از شما بینهایت سپاسگزارم که چشم درون مارو به حقایق باز میکنید
کمک میکنید بهتر ببینیم بهتر فکر کنیم بهتر زندگی کنیم
از خداوند بزرگ درخواست میکنم آن چه در تصورتان نمیگنجد فراوانی عشق و برکت لحظه به لحظه به زندگی تان جاری باشد
آمین.
با عشق
دوستتون دارم .
با سلام
امروز با خودم داشتم فکر میکردم که چرا وقتی حواست به یه موضوعی نیست خیلی راحت و زودتر از معد اتفاق میفته. اما وقتی منتظرش هستی هی کش میاد. داشتم فکر میکردم که فکر کردن و توجه به یه قضیه چه تاثیری روی اون داره (توی ذهنم میومد که وقتی به یه چیزی توجه میکنی و منتظرش هستی، اتم ها و الکترون ها وحشت زده یه جا وایمیستن و حرکت نمیکنن :))
تو این فایل که بعدش داشتم گوش میکردم و همین طور کامنت های بچه ها متوجه شدم که وقتی به یه چیزی زیادی توجه میکنیم در واقع نگرانش هستیم و ازادی رو ازش میگیریم. حتی الکترون ها و اتم ها هم باید ازاد باشن تا کار خودشون رو انجام بدن. در غیر این صورت استرس میگیرن و نمیتونن از جاشون تکون بخورن.
پس ارامش داشتن و زیادی به چیزی فکر نکردن یعنی اینکه اون مورد رو ازاد میزاری تا بهترین خودش رو نشون بده. واسم جالب بود انگار که یه ادمه. شخصیت داره برای خودش
سلام و درود به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و دوستان هم مدار عزیزم
زییاترین تعریفی که میشد از یه رابطه رو کرد بیان کردید استاد و چقد سرشار از آگاهی بود و چقد برای من یکی قابل لمس بود چون تجربه کردم
من در زندگی قبلم دقیقا همینطور بودم و همش درگیر بودم با همسرم و اون میخاست منو تغییر بده و باب میل خودش دربیاره و منم میخاستم ایشونو تغییر بدم و باب میلم باشه و همش میجنگیدیم غافل ازینکه داستان چیز دیگه ست .غافل ازینکه قانون چیز دیگه ست
تا زوجی رو میدیدم باهم خوشن میگفتم تازه حتما ازدواج کردن و روزای خوششونه و میگفتم میبینم جنگیدنتونم تازه اولشه
یا زوج هایی که سن بالاتری داشتن و بچه های بزرگتری داشتن و میدیدم عاشقانه رفتار میکنن برام غیر باور بود که مگه میشه سالها باهم زندگی میکنن و اینجور عاشق همن.برام غیرقابل باور بود
همین عدم آگاهی از قانون باعث جدایی شد
و تا دوسال پیش که هدایت شدم به این مسیر و کمی آگاه تر شدم و با آشنا شدن با استاد خیلی بهتر و بیشتر آگاه شدم ازین قوانین الهی
خداروشکر از وقتی رو خودم کار کردم و فقط در صدد تغییر خودم شدم خیلی اتفاقها افتاد.خیلی آدمها خود به خود حذف شدن از زندگیم و عده ای دیگه جذب شدن
شروع کردم به تحسین زوج هایی که میدیدم تو خیابون و اطراف و کلی ذوق میکردم.براشون بهتریتارو آرزو میکردم.تمرکزم گذاشتم فقط روی زیبایی های رابطه و تا کسی رو دست تو دست عشقش میدیدم کلی سپاسگذار و تحسین میکردم و لبخند میزدم بهشون از ته دل
و الان میفهمم به قول استاد که حتی فراتر از تصوراتم کسی اومد تو زندگیم با تمام جزییاتی که روزی آرزوشو داشتم و جهان سر راهم قرار داد
ثابت شده برام که تا به موضوعی بر میخورم که باب میلم یکم نیست بجای گیر دادن به طرف مقابل، به خودم رجوع میکنم و رو خودم کار میکنم و بطور معجزه آسایی حل میشه بدون بحث و دلخوری
و شکر خدا روز به روز رابطمون زیباتر و خدایی تر میشه و خود ایشونم بدون اصرار من اومده تو این مسیر و کلی مشتاق شده و باهم رشد میکنیم
سپاسگذار خداوندم و سپاسگذار شما استاد عزیز که دستی از دستان توانمند خدا هستین بروی زمین
یا حق…..
سلام الان اینجا ساعت ۶:۲۳ است ,امروز یک حسی من و از ساعت ۵:۳۰ بیدار کرد, یک انرژی تو وجودم بود که خوابم نمیبرد, یک حس عجیبی , من و آورد نشوند پشت لپ تاپ ,نمیدونم برای بار چندم دوره عشق و مودت و دوباره از اول شروع کردم, ثروت ۱ و عزت نفش و عشق و مودت هر بار که تموم میشه دوباره از اول میرم, این کار من تا زمانی که در جهان مادی هستم, استاد دقیقا الان دقیقه ۸۰ جلسه ۱ بودم, خدای من گواه, تو درونم کفتم, من یک اگاهی میخواهم, ولی نمیدونم چیه, دقیقا همین چند ثانیه پیش نوتیفیکشن تلگرام لپتاپم اومد فایل جدید عشق واقعی , وقت این نوتیفیکشن اومد , گفتم الله اکبر از این هماهنگی , استاد , خواستم بگم, من حال دلم خیلی خوبه, اصلا صدای ذهنم و نمیشنوم, استاد اون برای خودش هی حرف میزینه و نقد میکنه و آیه یاس میخونه, ولی مثل بولوزر دارم میرم جلو,استاد میدونی , به یک قسمتی میرسی که اصلا هیچی نه میبینی نه میشنوی فقط دلت میگه برو جلو , استاد دارم فقط میرم جلو , استاد هم نمیشنوم هم نمیبینیم , فقط میگه برو , یا بهتر بگم, میگه بیا , من جلوتر دارم میرم, قدم به قدم با من بیا جلو, استاد خواستم بگم , زندگی من هم مثل زندگی شما مثل بهشت.عاشقتم .بانو عاشقتم.برم فایل و ببینم
خدایا سپاسگزارم بی نهایت سپاسگزارم, و تنها کار من سپاسگزاری است و استفاده از قدرت خودت که به من دادی, سپاسگزارم معبودم
سلام خدمت استادعباسمنش عزیز من تازه دارم دور سفرهاتون و زندگی در بهشت رو دارم نگاه میکنم هنوز سفرهاتون رو ندیدم وخیلی لذت بردم این فایل رو که گوش دادم.تو دلم یه نوری روشن شد.ومیخوام بیشتر این رو درک کنم
به تنها عشق جهان
به نام تنها قدرت جهان
به نام ثروت جهان
به نام سلامتی جهان
به نام تنها فرمانروای جهان
به نام تنها هدایتگر و حمایتگر جهان
به نام تنها روزی دهنده جهان
به تنها یار و رفیق جهان
به نام تنها رب جهان که هیچ معبودی جز او نیست.
من به شخصه بهترین اتفاق زندگی ام را وارد شدن رابطه با خداوند میدانم.
وقتی به این رابطه رسیدم ادم دیگری شدم.
وقتی تصمیم گرفتم توحید را در تمام زندگی ام اجرا نمایم زندگی ام جان گرفت
و تمام نگرانی ها از ریشه خشکید.
دیگر معنی عشق های امروزی و وابستگی ها را نمی دانم.
این خداست که با هدایت فردی در رابطه با من به من عشق می ورزد
این خداست که به شکل دستان بی نهایتش مشتری به کسب و کارم می اورد
این خداست که به شکل احساس خوب پاسخ در رابطه بودن و توجه به او را
به من میدهد
این خداست که به شکل سلامتی وارد بدنم شده و تمام بدنم را مدیریت میکند.
این خداست که همیشه سپاسگزار او هستم و تنها بندگی او را میکنم.
اکنون که این عشق و رابطه و نیرو را شناختم با جرعت می توانم بگویم
تنها ترسم تنها از دست دادن این رابطه است .
آزادی و رها بودن و تنها به خدا وابسته بودن چیزی است که احساس خوبی به من میدهد.
پس این راه درست است.
منی که به این نیرو باور دارم معلومه که دوست ندارم کسی نگرانم شود.
یا اینکه اصلا من اینقدر غرق این رابطه هستم که اصلا چشمی به دستانش ندارم.
البته این یک فرایند کشف شرک از طریق بازخورد اتفاقات و جایگزین ان با توحید است
که همیشه ادامه دارد.
این نهایت ازادی است .
وقتی در این رابطه و هماهنگی هستم و قدرت خلق زندگی ام با فرکانس هایم در
دستم است .
خدایا صد هزار مرتبه شکرت.
استاد منتظر این فایل از شما بودم.
به نظرم باید توحید عملی نام میگرفت اما مشتاقانه منتظر فایل توحید عملی
هفتم هستم . زیرا اتش این عشق را بیشتر شعله ور تر مینماید.
و احساس خوبش به تنهایی پاداش بس عظیم است که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست.
یکبار به خودم تعهد دادم که تحت هیچ شرایطی چه از دست رفتن عزیز باشد چه مالی
چه کل زندگی چه جانم دیگر هرگز و تحت هیچ شرایطی هماهنگی و رابطه ام را
با این نیرو به هیچ چیز دیگر نمیفروشم .
و همیشه سپاسگزار و بنده ی خداوند هستم که همه چیز را برایم مهیا میکند.
توحید و یکتاپرستی ان چیزی است که زندگی مرا تغییر داد طوری که
دیگر هیچ ربطی به من گذشته ندارم.
وقتی دیدم که قران تنها در مورد توحید صحبت کرده و نه فرعیات گل از گل هایم
شکفت. دیگر همه چیز تمام شد.
کار من بندگیست پس امتحانش میکنم و پس از ان برای همیشه بندگی
کردن خداوند را به هر چیز دیگری انتخاب کردم.
هر لحظه که ناسپاس هستیم در حال کفران نعمت هستیم .
در هر لحظه باید سپاسگزار این خداوند بی همتا باشم.
آیا به این فکر کرده اید الان که
چگونه قلبمان با نهایت دقت در حال پمپاژ است؟
آیا به فکر کردی که چگونه این چشم ها درحال مشاهده تصاویر زیبا هستند؟
آیا به این فکر کرده اید که چگونه مغز ما این نوشت هها را مینویسد و میخواند؟
فقط همین لحظه فقط همین لحظه فقط همین یک ثانیه.
به خاطر تک تک نفس هایم سپاسگزار خداوندی هستم که وجودش به من قدرت میدهد.
اینقدر این اتفاق که وقتی روی دیگران حساب کردم ضربه خودم و وقتی روی خداوند
فقط حساب کردم او همه چیز را به من داد ، برخوردم که دیگر مثل اتش که
به ان دست نمیزنم اکنون حاضر نیستم روی غیر از او حساب کنم.
سپاس و ستایش تنها از ان تنها فرمانروای جهان است.
خداوندا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو کمک میخواهیم.
مارا به راه راست هداست کن راه کسانی کهبه انها نعمت دادی نه گمراهان.
عاشق این هستم که سالها بعد وقتی از من سوال میکنند که دلیل موفقیت چیست
با تمام وجود بگویم توحید و یکتاپرستی.
بنام خدا
امروز با یک حس خوبی که از کامنت یکی از دوستای کلم دریافت کردم روزمو شروع کردم یک روز خوب
دیشب یک اتفاق ناخواسته برام افتاد که یکم منو بهم ریخت گرچه بعد ساعتی اومدم تمرکز کردم روی نکات مثبتی که میتونم ازاین اتفاق بگیرم
نشستم خودمو اروم کردم وبا خودم صحبت کردم که سهم خودمو پیدا کنم دیدم ذهنم بیخودی شلوغش کرده وداره فریبم میده
نتیجه گرفتم توی یک روز هزار تا اتفاق خوب میفته ویدونه اتفاق که باید مدیریت کنم همون اتفاق اگه بشکافی میبینی همون چیزی که تو ازش فرار میکنی چیزیه که باید باهاش روبرو بشی واگر نکته اون اتفاق رو بگیری میتونی کلی رشد کنی
امروز صبح کامنت مرجان عزیز ازیزد خوندم که حالمو خوب کرد
واسمم که توی امتیازات رتبه گرفته بود نتیجه تلاشم رو دیدم لذت بردم
به خودم تبریک گفتم خودمو تحسین کردم امروز هم طبق معمول عبارات تاکیدی رو خوندم
دوش گرفتم وبه کارام رسیدم
امروز هم یک روز عالی بود
با سلام به خانواده ی عزیزم
بی نهایت خداوند را سپاسگزارم که منو لایق هدایتها ی خودش قرار داد
راستش گاهی بقدری از دیدن فایلهای استاد وخوندن کامنت بچه ها لذت میبرم که دلم میخواد این آگاهی های ناب واین احساس عالی را با اطرافیانم به اشتراک بزارم
اما
وقتی این کارو میکنم میبینم که جواب نمی ده وکمی سر خورده میشم
آره انگار یادم میره قانون مدارها رو.. یادم میره که من قدرت تغییر هیچ کس وهیچ چیز توی این دنیا رو ندارم مگر اینکه خود طرف بخواد وتو مدار دریافت این آگاهی هاباشه
انگار یادم میره که رها باشم و زور الکی نزنم واسه تغییر دیگران آره یادم میره قانون فرکانسها رو
قانونی که میگه هر کس بنا به باورها وفرکانسهای خودش توی شرایطی که الان هست واقع شده وهیچ اشتباهی رخ نداده و همه چی درسته وسرجایی که باید باشه هست ومن لازم نیست ونمی تونم برای هیچ کس هیچ کاری انجام بدم واگه شرایطی رو دوروبر خودم می بینم که دوستش ندارم وناخواسته ی منه تنها کاری که باید انجام بدم کار بر روی باورهای خودم وتغییر فرکانسهامه که اونم با توجه به قانون تکامل یک شبه اتفاق نمیفته و زمان ، صبر و
تکرار می طلبه
این شد که برای اینکه یادم بمونه وتو ذهنم و وجودم پایدار بشه تصمیم گرفتم بیام واین کامنتو بنویسم
خدایا شکرت که این قوانین وباورهای زیبا رو یکبار دیگه مرور کردم
خدایا شکرت که منو از هدایت شدگان قرار دادی
خدایاشکرت که منو عضوی از این خانواده قرار دادی
خدایا شکرت که منو لایق دریافت الهاماتت قرار دادی
خدایا شکرت که منو شکر گزار نعمتهایی قرار دادی که قبلا نمی دیدمشون
خدایا شکرت که منو شکر گزار تضادهایی قرار دادی که قبلا باعث ناسپاسی من میشد
سلام به همگی
از اونجایی که شدیدا دارم روی روابطم کار می کنم و یه حجم عظیم از وابستگی درونم رو از طریق دوره فوق العاده لیاقت از بین بردم دارم مدام فایل های دسته بندی روابط رو کار می کنم
مشکلی که من توی رابطم در گذشته داشتم این بود که چون با فرکانس احساس نیاز به یکی دیگه برای خوب شدن حالم وارد رابطه می شدم یه ادم همفرکانس خودمو جذب می کردم که در نهایت معلومه چطوری رابطه پیش می رفت
از یه شخصیت وابسته دارم به یه شخصیت قوی تبدیل می شم
و وقتی می تونی بفهمی واقعا داری تغییر می کنی از درون که کارهای متفاوت با قبلت رو انجام بدی
از اونجایی که تهران تنها زندگی می کنم و خانوادم شهرستان هستن و یه خواهر کرج دارم اخر هفته ها یعنی پنج شنبه و جمعه میرم خونه خواهرم
این کار خیلی حس خوبی بهم میده و کنار خواهرم بودن حالمو خیلی خوب می کنه جوری که خیلی مواقع هر هفته تکرارش می کردم
دیروز که یکم حالم گرفته بود و انرژیم کم بود وقتی از سرکار داشتم برمی گشتم حس رفتن به خونه خواهرمو داشتم
احساس می کردم برای اینکه حالم خوب بشه باید برم خونه خواهرم
همینکه خواستم بهشون زنگ بزنم یه حسی اومد و بهم گفت :
زهرا مگه تو ادعا نمی کنی روی روابط کار می کنی
مگه ادعا نمی کنی تنها کسی که می تونه حالتو خوب کنه و باید خوب کنه خودت هستی و بس
مگه نمی خوای قائم به ذات باشی مگه قرار نشد قدرت عوامل خارجی رو توی خوب و بد کردن اوضاعت از بین ببری
پس چرا بازم برای خوب شدن حالت میخای پناه ببری به یه عامل خارجی
یه مدت درگیر بودم با خودم و بین رفتن و نرفتن مونده بودم
و در نهایت امروز که جمعه است وقتی به دیروز خودم فکر می کنم می تونم بگم افرین زهرا که داری از درون تغییر می کنی چون رفتارهای جدید داره ازت سر میزنه
همین که تونستم جلوی خودمو بگیرم و نرم خونه خواهرم برای من چندین پله ارتقا حساب میشه و خودمو تحسین می کنم که در حال رشد کردن هستم
استاد ممنونم ازتون برای این فایلهای سراسر اگاهی که با هر بار گوش دادن بهشون تغییرات مدارمو متوجه می شم به راحتی
سلام زهرا ی عزیز چقدر خوش اسم هستی
رفتم پروفایلتون رو چک کردم
چقدر خوش صورت و شاد هستید
بعد اومدم کامت زیبا تون رو خوندم که فهمیدم
تغییر باور هاتون داره به واسطه عمل به اگاهیی های دوره احساس لیاقت صورت میگیره
نن تحسین تون میکنم بابت مستقل زندگی کردنتون
چقدر قشنگ تکامل تون رو طی میکنی
اینکه حتی متفاوت بودن از قبل تون رو میبینید وبر دل تنگی تون غلبه کردید
وابستگی رو می خواهید پله پله از بین ببرید
این جور مواقع ذهن ادم میاد وسط و شروع میکنه به توجیه کردن که نه بابا من که وابسته نیستم. حالا این هقته رو ببینمش . دیگه نمیرم دیگه زنگ نمیزنم . اما وقتی موفق میشویم که بر احساسات درونیمون کنترل داشته باشیم
واقعا چرا نباید ما از وجود خودمون و تنهایی هامون لذت ببریم
چرا باید اینقدر وابسته به عوامل بیرونی باشیم برای لذت بردن
من بیشتر وقت ها تنهام و همیشه با خودم میگم که افرین حتی هیچ کاری هم نداری که امجام بدی باز میایی تو سایت و سر گرم گوش دادن قوانین و نوشتن انها میشوی .
واینکه میفهمم متفاوت تر از قبلم هستم
قبل من تو تنهایی و نداشتن کاری به دوستش زنگ میزد و میرفت پیشش .به خاله اش زنگ میزد که بیاد پیشش اما الان تو تنهابی هام هم لذت میبرم حوصله ام سر نمیره طوری که اصلا نمیفهمم عه چطور ساعت گذشت
همسرم میره سر کار یا پیش دوستان که وقتش بگذره دوتا دختر هامم که مدرسه ان
اتفاقا روز های تعطیل هم دوست دارم که تنهایی روی خودم کار کنم کسی مزاحم کارم نباشه
اما هنوز هم خلأ های در درونم دارم که دلم بخواد کسی پیشم باشه و برم پیش کسی یا اون فردی که عاشقشم دوسش دارم خبرم رو بگیره زنگ بزنه و احوال پرسی کنه خیلی خوشحال میشوم
من با فایل های رایگان استاد عزیزو مقاله های خانم شایسته عزیز در عقل کل دارم به فرکانس هایم شکل بهتری از قبل میدهم تا زندگی پر از عشق. و دوستی و لطافت و ازادی داشته باشم
در پناه خدا موفق باشید
سلام دوست عزیز. دیدم نوشتید مقاله های خانم شایسته، کنجکاو شدم کدوم مقاله ها؟؟ میشه راهنمایی کنید؟ جالبه که اگر مقاله ای باشه من هم بخونم و بیاموزم.
و کامنت تون رو خوندم جالب بود قائم به ذات بودن و احساس ارزشمندی خلا رو کوچک میکنه
سلام نغمه عزیز
سال جدید رو به شما تبریک میگم
سالی پر از سلامتی و شادی برای شما ارزو مندم
الهی که همیشه سلامت و سر بلند و سر حال باشید و ثروتمند و قدرتمند باشید
مقاله ها در عقل کل هست نوشته جواب گروه تحقیقاتی عباسمنش که نوشته خانم شایسته عزیز هست .
سلام دوست عزیز و همفرکانسی
ممنون از حس قشنگتون و چشمان زیبا بینتون
به نظر منی که دارم سعی می کنم به صورت تمرکزی روی قانون کار کنم لذت بخش ترین احساس که می تونه ادم رو به همه چی برسونه
و از درون قدرتمند کنه ادم رو حس احساس لیاقته
اینکه با خودت دوست واقعی باشی
هر چی بیشتر عاشق خودم میشم باعث میشه خلاهای درونیم پر بشه و پر شدن این خلاها قوی ترم میکنه و منو تبدیل به یه ادم با کیفیت تر می کنه
هر روز داره ایمانم به این جمله بیشتر میشه که نتایج با کیفیت از یه درون با کیفیت به دست میاد
در پناه الله و کنار خانواده عزیزتون بهترین هارو براتون ارزو می کنم