چه کسی مالک توست؟!
معمولاً آدمها وقتی بخاطر باورهای محدود کننده، به چیزی که میخواهند نمیرسند، پیش پا افتادهترین کار را انجام میدهند ، یعنی میترسند و سریعاً به دنبال عاملی بیرون از خود میگردند تا تقصیر را به گردنش بیندازند.
و به قول کیمیاگر:
“در مرحلهای، کنترلمان را بر آنچه که در زندگی رخ میدهد از دست داده و تصمیم میگیریم بزرگترین دروغ جهان را باور مسئولیت را به دوش سرنوشت بگذاریم”
شروع شرک از اینجاست که فکر کنیم، چیزهایی مثل قیمت دلار، سیاست دولتها، تصمیمات دیگران و هر عاملی که تسلطی بر آن نداریم، تعیین کننده زندگی ما و مالک ماست.
اما داستانی که خداوند برای جهان رقم زده، داستان توحید است و به تو این نوید را میدهد که هیچکس کمترین تواناییای در اتفاقات زندگیات ندارد مگر اینکه خودت این دروغ را باور و دو دستی قدرت را به او بدهی.
خواست خدا این است که باورهای تو زندگیات را رقم بزند نه سیاست دولتها، نه یک گروه یا عدهی خاص و نه هیچ عامل دیگری.
برنامه خداوند این است که زندگیات بر پایه باورهایت باشد. برنامه خدا این است که هر چه را باور کنی و در ذهن بسازی، جهان به آن شکل دهد. این نهایت عدل الهی است. هیچ قدرتی بیرون از تو وجود ندارد. الله و ربّی که من شناختهام قدرت را به خودت داده تا زندگیات را با باورهایت بسازی .
من این خدا را باور کردهام و با اشتیاق این قدرت را پذیرفتهام و نتایج زندگی من گواه نتیجه این باور و نتیجه یکتاپرستی است.
شرک یعنی تصمیم بگیری قدرتی که خداوند برای خلق زندگیات با فرکانسهایت داده را، نپذیری. یعنی این قدرت را دو دستی به هر عاملی بیرون از خود بدهی که هیچ کنترلی بر آن نداری.
این نگاه خداوند به شرک است و شرک بر خود را نمیبخشد. نه به این دلیل که محتاج عبادت ماست، بلکه به این علت که توانایی ما در کنترل زندگیمان وابسته به نگاه یکتاپرستی است. به اندازهای که میتوانیم توحید را در عمل اجرا کنیم، به همان اندازه افسار زندگیمان را در کنترل خود داریم و به همان اندازه به رضایت درونی میرسیم.
به همان اندازه میتوانیم از عهدهی مدیریت ترس های زندگی بر بیاییم:
ترس از «از دست دادنها»؛
ترس از قدرت حکومتها و دولتها؛
ترس از حرف مردم؛
ترس از هر عاملی که بیرون از ماست و هیچ کنترلی بر آن نداریم.
به اندازهای که توحید را درک می کنیم و در عمل اجرا کنیم، از ترسهایی میگذریم که از شرک میآید و به سمت آرامشی هدایت میشویم که برکتِ نگاه توحیدی به اتفاقات و مسائل مختلف است.
ما به اندازهی نگاه توحیدیمان، مالک و صاحب سرنوشتمان هستیم.
برای مشاهدهی سایر قسمتهای «توحید عملی» کلیک کنید.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD240MB20 دقیقه
- فایل صوتی چه کسی مالک توست؟!18MB20 دقیقه
با سلام خدمت استاد و خانم شایسته ی عزیزم
روز بیستو ششم و تعهد من!
دیگر نگران از دست دادن آدمهایی نیستی که، از دست دادنشان را به معنای نابودی میدانستی.
دیگر نگران خلاص شدن از دست آدمهایی نیستی که بودنشان را عامل بدبختیات میدانستی.
دیگر تلاش نمیکنی تا آدمها را از خودت راضی نگه داری یا برای روز مبادا اعتبار جمع کنی.
زیرا دیگر روز مبادایی وجود نخواهد داشت وقتی باور میکنی- خداوند- آنکه رابطهات با او دائمی است، آنکه از رگ گردن به تو نزدیکتر است، آنکه جزئی همیشگی از او هستی، قدرت خلق زندگیات را تنها در دست باورهایت قرار داده و هیچ احدی هیچ قدرتی در زندگی تو ندارد.
اما بدون درک این اصل، راهی به سوی تجربه ثروت و فراوانی نداری.
چقدر زیبا نوشتی خانم شایسته!
چقدر این جملات تجربه ی زندگیه منه
چقدر من با این جمله ها وشرک ، توی نگرانیو تلاطم زندگی کردم
خدایا از وقتی،یکمی درکت کردم و فقط تورو قدرتو عشقو ثروت مطلق میدونم،ارامش و دلگرمی اومده توی زندگیم
یجوری بچه پررو شدم ک جسارت پیدا کردم
ی چیزایی و خواسته هایی اعلام میکنم ک اصلا قبلا فکرشم نمیکردم
قدم هایی برمیدارم ک اصلا قبلا فکر کردن بهش،دستو پامو شل میکرد
خدایا یجوری،در لحظه با یادت،احساسمو خوب میکنم ک قبلا ماه ها طول میکشید تا فقط یکمی از اضطرابو نگرانی کم کنم
خدایا جوری دنبال تاییدو تحسین توام،ک اصلا دیگ ادمها به چشمم نمیان،تاییدشون و تحقیرشون نه منو خوشحال میکنه،نه منو ناراحت
خدایااا رهام نکن