live | چون قانون ساده است، عمل به آنرا جدّی نمی گیری - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | چون قانون ساده است، عمل به آنرا جدّی نمی گیری
    157MB
    27 دقیقه
  • فایل صوتی live | چون قانون ساده است، عمل به آنرا جدّی نمی گیری
    25MB
    27 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

220 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه محسنی گفته:
    مدت عضویت: 301 روز

    قانون ساده است

    قران ساده است

    همه چیز یک اصل و یک قانون است

    خدای من سپاسگزارتم بابت وجود استاد عزیزممم

    استاد ازتون بی نهایت سپاسگزارم بابت اینکه اینقدر شما فوق العاده هستید

    از اول مسیرتون طبق اصل و قانون جهان بوده به بیراهه نرفتید حرفاتون عوض نشده

    اینکه از 10 سال پیش شما همین کلامتون بود که قانون ساده است و فقط باید ازش پیروی کنیم تا به سعادت برسیم

    اینکه همه چیز همون کنترل ذهن تقوا سپاسگزاری تمرکز بر نکات مثبت است

    اینکه همه چیز همان احساس خوب اتفاق خوب است

    اینکه شما از 10 سال پیش در مورد قدرت درونی در مورد هدایت خداوند صحبت کردید و باورش کردید و ازش بی نهایت نتیجه گرفتید

    اینکه از قدرت تجسم استفاده کردید و زندگیتونو خلق کردید

    اینکه فقط باید خواسته قلبیمو اعلام کنم به چگونگی کار نداشته باشم

    وقتی خواسته واضح باشه

    راه ها گفته میشه

    شرایط و اتفاقات خودشون از راه میرسند

    خانم شایسته عزیزم ازت ممنونم بابت این پروژه بابت این دسته بندی لایو ها این با کیفیت تر شدن

    خیلی خیلی سپاسگزارم

    دارم کوچولو کوچولو سعی میکنم عملکردمو افکارمو و باور هامو تغییر بدم دارم سعی میکنم کنترل ذهن کنم

    به جای حسادت تحسین کنم

    تنها راه فهمیدن باورا عملکرد ماست

    اگر عملکرد تغییر کنه یعنی باورا تغییر کرده

    اگر در شرایط مشابه واکنشم تغییر کنه یعنی باورم تغییر کرده

    خدای من شکرت بابت این سایت فوق العاده

    این دوستان فوق العاده

    این استاد فوق العاده

    و این من فوق العاده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    گوهر ناب گفته:
    مدت عضویت: 799 روز

    گام 27،خدایا شکرت تا این گام جلو آمدم خیلی احساس خوبیه. قانون خیلی ساده است بازی زندگی خیلی ساده است همه چی کنترل ذهن یا تقواست بقیه چیزها حاشیه است،جهان هر لحظه با فرکانس‌های ما کار میکنه،پس ما اگه آگاهانه کنترل ذهن کنیم به زیباییها توجه کنیم از کوچکترین زیبایی لذت ببریم سپاسگذاری کنیم بر نکات مثبت توجه کنیم.هر چیزی که باعث بشه ترس‌های ما کمتر بشه باعث آرامش و لذت ما میشه،حالا باید خودمان فکر کنیم که چه چیزی ترس‌های ما رو کم می‌کنه اون باورها رو تقویت کنیم،نکته طلایی وقتی ذهن را کنترل کنید دنیایت را کنترل کردی،و نکته طلایی آخر عملکرد شما نشان میده چه باورهای دارید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2106 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به خانواده صمیمی عباسمنش

    اساسا آدم‌ها نمیتونن سادگی‌قانون رو درک کنند.

    دیدید تا بحال یکی از آشناهاتون بهتون یه چیزی رو ببخشه و بعد پیش خودت بگی، این حتما یه ریگی تو کفششه، وگرنه برا چی بهم یچیزی همینجوری بده…؟

    سادگی قانون هم همینه!

    بزرگی میگفت: قانون ساده‌است اما راحت نیست!

    میشه مثال همون مربی باشگاه که به شاگردش میگه اینجوری وزنه بزن، بعد شاگرد میگه فهمیدم، حرکت بعدی رو بگید.

    وقتی حرف از قانون میشه، منم فکر میکنم فهمیدم، ولی بخدا همین الان که دارم مینویسم، میفهمم چقدر بیشتر لازمه روی این آگاهی‌ها کار کنم. در واقع تا زمانی که رکاب میزنم، دوچرخه زندگی پیش میره. و وقتی ول میکنی، نجواها باز پیدا میشن.

    ذهن شما‌، گرایش داره بره سمت فرعیات و شما را منحرف کنه! نه اینکه دشمن‌تون باشه، بلکه برنامهاش اینه دنبال جواب باشه، و هرچی اطلاعات بیشتر، بهتر!

    حالا وظیفه شما باز همون چندتا کار ساده مثل:

    سپاسگذاری،

    توجه به نکات مثبت خودت و اطرافیانت،

    صحبت در مورد زیبایی‌ها،

    و در کل کنترل‌ذهن هست و اینا رو انجام بده، زندگی هر چی نیازت هست رو میاره پیشت.

    باورهای خوب شما باید باعث از بین رفتن ترس شما بشه.

    باورهای خوب باعث افزایش ایمان و توکل شما میشه. باعث احساس رهایی و به قول قرآن، لا خوف علیهم و لا هم یحزنون.

    نگرانی‌های شما با تکرار باورهای خوب باید از بین بره و اگر با تکرار باورهات هنوز راجع به اون موضوع خاص، آرامش نداری، معلومه که باورهای خوبی نساختی که باید تمرین کنی.

    قانون ساده‌است،

    هدایت ساده‌است و خود قرآن بارها گفته که کتاب آسان است. اما ذهن‌هایی که فرافکنی میکنند، ترس دارند، محدودیت دارن، این سادگی رو نمیتونن بپذیرن که جهان اینقدددددر هم میتونه ساده باشه.

    هدایت رو بپذیرید.

    هدایت را قبول کنید، که در هر لحظه و هر دم این توانایی رو داره که دستتون رو بگیره…. برای هر کاری…

    پیروی از الهامات باعث آرامش شما میشن و پیروی از نجواها باعث ترس‌و‌نگرانی پس اینجوری مشخصه که فکرهای درون سر شما کدوم‌ طرفی مایل هستن.

    باز هم جنس آگاهی‌های آموزش‌های استاد یکی هست و قابل تحسین که شالوده صحبت‌ها از 93 تا به امروز یکیه. و این هم باز گواه سادگی قانون.

    در پناه الله مهربان، ثروتمند در تمام ابعاد زندگی‌تون باشید که ثروت خودش است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2953 روز

    سلام به استاد عزیزو خانم شایسته مهربان و دوستان خیلی خوب

    انگار ذهن بعضی از ما طوریه که همه چیز رو میخواد سخت و پیچیده کنه

    یادم میاد حتی وقتی مدرسه بودم هم این پیش‌فرض رو داشتم که به چیزای دشوار افتخار کنم

    مثلا درسایی که سختن باعث افتخارم بشن

    مثل ریاضی و فیزیک و … البته که علاقه هم بود اما اگر اونقدر کمال‌گرا و سخت گیر نبودم ممکن بود از همون اول مسیر هنر رو انتخاب کنم نه اینکه تا ارشد بخونم و بعد برگردم به هنر یاهمون عشق و علاقه کودکی ام

    یا اینکه به مشاغلی جذب میشدم که کارا خیلی سخت بود و حجم کاری زیاد و هیچ چیز آسون پیش نمی‌رفت

    حتی در استفاده از قانون هم همینطور

    درسته که با سایت آشنا شده بودم اما اوایل خیلی تو مدار درستی نبودم ذهن من دنبال سختی کشیدن و به سختی بدست آوردن بود

    حتی به سایت میومدم و وقتی هیچ دوره ای نداشتم ذهن من قبول نمی‌کرد که فایل های رایگان گوش بده چون در دسترس و آسون بود، الان چندتا از دوره ها رو دارم ولی الان خیلی بهتر قانون تکامل رو فهمیدم و خیلی نکته ها رو تازه از فایلهای رایگان دارم یادمیگیرم و تقریبا هرروز ازشون گوش میدم

    البته هنوز هم باید روی باور آسانی کار کنم

    واقعا تکنیک عجیب و غریبی وجود نداره

    اصل کنترل ذهن و رسیدن به احساس خوبه

    اینکه باورهای مثبت بسازیم و الگوهای منطقی پیدا کنیم

    و در کل احساسمون خوب باشه

    به همین سادگی

    دنبال روش‌های عجیب و غریب نباشیم. منم بین دوستام داشتم که دنبال روش‌های عجیب و غریب باشن مثل طالع بینی ستاره ها و فلان و اینا، این ها فقط حاشیه س

    و

    اصول ساده ست

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    محمد جواد آقااحمدی گفته:
    مدت عضویت: 310 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سوره یونس

    وَإِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ٱلضُّرُّ دَعَانَا لِجَنۢبِهِۦٓ أَوۡ قَاعِدًا أَوۡ قَآئِمࣰا فَلَمَّا کَشَفۡنَا عَنۡهُ ضُرَّهُۥ مَرَّ کَأَن لَّمۡ یَدۡعُنَآ إِلَىٰ ضُرࣲّ مَّسَّهُۥۚ کَذَٰلِکَ زُیِّنَ لِلۡمُسۡرِفِینَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ(١٢)

    هنگامى که به انسان زیان رسد، ما را در حالى که به پهلو خوابیده، یا نشسته، یا ایستاده است، مى‌خواند؛ امّا هنگامى که ناراحتى را از او برطرف ساختیم، چنان مى‌رود که گویى هرگز ما را براى حل مشکلى که به او رسیده بود، نخوانده است! این گونه براى اسرافکاران، اعمالشان زینت داده شده است!

    سلام به استاد عزیزم و سرکار خانم شایسته مهربان که انقدر صادقانه و عاشقانه این آگاهی‌های زیبا را با ما در میون می‌ذارند و دستان خداوند میشن تو زندگی ما تو ما رو به راه درست هدایت کنند.

    استاد عزیزم واقعیت شاید این کامنتی که می‌ذارم هیچ ربطی به این فایل نداشته باشه اما صبح که از خواب بیدار شدم خداوند هدایتم کرد و بهم گفت این‌ها رو بنویسم و من این‌ها رو نوشتم و اینجا قرار دادم و امیدوارم که هدایتی باشه برای همه ماها. ازتون سپاسگزارم

    خدای مهربان کمک کن تا درک درستی از این آیه داشته باشم.

    اول که این آیه رو خوندم دلم گرفت گفتم چقدر ما ظلم می‌کنیم و ظالمیم که خداوند همه جوره به ما کمک می‌کنه و ما خیلی زود خدا رو فراموش می‌کنیم. در اصل با این کار داریم به خودمون ظلم می‌کنیم

    اما وقتی که نشستم و تو به من وحی کردی و الهام کردی که جواد از دید قانون به این آیه نگاه کن احساسم کلاً برگشت دیگه احساس ترحم و ناراحتی نداشتم،و تصمیم گرفتم از این به بعد به همه چیز ازدید قانون نگاه کنم،به خاطر همین می‌خوام به این آیه از دید قانون نگاه کنم و امیدوارم که خداوند منو در این راه هدایت کنه.

    اول آیه میگه هنگامی که به انسان زیان می‌رسد ،اصلاً چرا به انسان زیان می‌رسه؟خداوند بارها توی قرآن میگه که هر خیری به شما می‌رسه از منه و هر بدی و زیانی که به شما می‌رسه از خودتونه. پس اول آیه این زیانی که به ما رسیده از کارها و عواقب کارهای خودمونه نه چیز دیگه،یعنی تمرکز افکار باورها باعث شدند که اون زیان برای ما ایجاد بشه و ما در حق خودمون ظلم کردیم و کسی نمی‌تونه در حق ما ظلم بکنه و جهان آینه تمام نمای درون ماست،پس اگر من الان توی زندگیم مشکلی دارم به خاطر اعمالی هستش که خودم انجام دادم و من باید اون باورها افکار و دیدگاه‌ها رو تغییر بدم تا خداوند نتایج متفاوتی رو در زندگی من به وجود بیاره،

    بعد میاد میگه که ما را در حالی که به پهلو خوابیده یا نشسته یا ایستاده می‌خواند،اینجا چه اتفاقی می‌افته وقتی که یه اتفاق بدی توی زندگی من می‌افته تمام تمرکزم رو می‌ذارم روی حل اون مشکل یعنی هی فکر می‌کنم که خب الان این مشکلو نداشتم چقدر خوب بود،یه مثال بزنیم وقتی که دندون درد دارم پیش خودم همش میگم خدایا دندون درد نداشتم چقدر خوب بود چقدر حالم بهتر بود همش دارم به اون حالت فکر می‌کنم و دیدگاه‌ها متفاوته،و از اون طرف هم همش با خدا در ارتباطم همشون خدایا کمکم کن خدایا من رو به راه راست هدایت کن خدایا من بنده توام تو قوی من ضعیفم،و از اینجور دعاها می‌کنیم و یه جورایی تمام تمرکزمون رو می‌ذاریم روی خدا و میگیم که این کارو فقط و فقط خدا می‌تونه انجام بده و اون شرک رو از وجود خودمون می‌ندازیم بیرون،وقتی که شیپ رو از وجود خودمون انداختیم بیرون دیگه به هیچ کسی غیر از خدا نگاه نمی‌کنیم و درخواستی ازش نداریم،و اینجاست که خداوند به ما کمک می‌کنه و مشکل حل میشه،و به قول معروف هر روز سپاسگزاری و اینجور چیزها می‌گیم خب دیگه مشکل حل شد دیگه دیگه تموم شد خدا را شکر حل شد،و اینجا ما در حق خودمون ظلم می‌کنیم ما متوجه نمی‌شیم که مشکل ما به این دلیل حل شده که ما از خدا درخواست کردیم،به این دلیل حل شده که افکار ما تغییر کرده،به این دلیل حل شده که مرکز توجه ما تغییر کرده،و وقتی که مشکل اون حل میشه رکز توجه ما تغییر می‌کنه از خدا برداشته میشه و میره سراغ چیزهای دیگه،و این باعث میشه که ما دوباره به مسیر قبلی برگردیم،دوباره مشرک بشیم و دنبال خورده نونای دست مردم باشیم،دوباره مشرک به خدا بشیم و به همه آدم‌ها رو بزنیم تا مشکل ما رو حل کنند،و این نتیجه اعمال ماست. همونطور که خدا اول آیه میگه که به واسطه اعمالی که انجام دادن سختی بهشون می‌رسه،همینی که باعث میشه زندگی ما حالت سینوسی داشته باشه یعنی یه مشکلی پیش میاد به خدا توجه می‌کنیم افکارمونو کنترل می‌کنیم و بعد دوباره مشکل و بعد دوباره مشکلت برطرف میشه ما توجهمون رو دوباره از روی خداوند و افکار درست برمی‌داریم،و این باعث میشه که دوباره مشکلات به وجود بیاد خیلی ساده،قانون اینه تا زمانی که بتونی ورودی‌های ذهنت رو کنترل کنی افکار و باورهاتو کنترل بکنی اتفاقات عالی رو می‌تونی تجربه بکنی،پس الکی نباید زور زد که آی چی شد چی نشد چرا اینجوری شد خدا منو دوست نداره نه قربون شکل ماهت این به واسطه افکار و باورهای خودته،این رو خودت خلق کردی تو خالق زندگی خودت هستی،تو هستی که به واسطه ورودی‌های ذهنت و افکار خودت داری داری فیزیکی که وارد زندگیت میشه رو تجربه می‌کنی،حالا هی بشین بگو خدا منو دوست نداره فلان فلان بابا خدا اصلاً احساسی نداره،خدا نشسته اونجا میگه تو هرچی بخوای من بهت میدم حال خوب احساس خوب زندگی خوب یا حال بد احساس بد زندگی بد هر چیزی که باشه،پس ما داریم در حق خودمون ظلم می‌کنیم ما باید تمام تمرکزمون روی خداوند باشه از خداوند بخواهیم و خداوند از فضل خودش به ما می‌بخشه،مشکل اینجاست که ما مشرکیم،مشکل اینجاست که ما این قدرت را در خدای خودمون نمی‌بینیم که بخواد نیازهای ما را برطرف بکنه،مشکل اینجاست که ما خدا را یک آدم دیدیم نه یک قدرت بی‌نهایت،مشکل اینجاست که ما دستمون رو پیش هر کس و ناکسی دراز کردیم غیر از خدا،و نتیجه‌ای جز این برای ما نخواهد داشت.

    بیایم از امروز زندگیمون رو بسپاریم دست اون خدایی که همه چیز رو خلق کرده،در همه چیز میشه اون رو دید،همیشه دست ما رو گرفته،هر وقت گرفتاری داشتیم کمکمون کرده،همیشه برای ما بهترین‌ها رو به وجود آورده،و ما از سر کج فهمی فکر کردیم که دیگران این کارو کردند،پدر و مادرمون دوستانمون رئیس کارخانه رئیس بانک و و هزاران آدم دیگه که جای خدا رو برای ما پر کردن،اینم بگما خیلی سخته یعنی یه جاهایی میشه به قول استاد به مو می‌رسه اونجاست که باید ایمانتو نشون بدی،تو روزای خوب تو روزایی که تو جیبت پر از پوله تو روزایی که دورت پر از آدمه زدن این حرفا خیلی آسونه،اما ایمان واقعی اون روزی نشون داده میشه که هیچ کسی کنارت نباشه و تو اینجوری فکر بکنی،که تو جیبت هیچ پولی نداشته باشی و بازم چشت فقط به دست خدا باشه،که همه آدمای دور و ورت رفته باشن و بازم تو پشتت به خدا گرم باشه،مثل ابراهیم مثل موسی مثل استاد عباس منش

    مثل استاد عباس منش که اون روزی که تمام پرسنلی که باهاش کار می‌کردند با همدیگه ولش کردن و رفتن،اونا فکر می‌کردن استاد عباس منش با این کار می‌خوره زمین ولی نمی‌دونستن استاد عباس منش پشتش به خدا گرمه،نمی‌دونستم این آدم شخصیتش عوض شده یه آدم دیگه شده،فیلم بازی نمی‌کنه،همون کاری که ما همیشه انجام میدیم،و خداوند دستشو می‌گیره و به جایی می‌رسونه که همه دنیا می‌خوان که به حرفاش گوش بدن،همه دنیا دوست دارن براش کار بکنن،همه دنیا منتظرن یه دوره بده بیرون و با جون و دل بخرن و ازش استفاده بکنن و نتیجه بگیرن،این اون خداییه که ما باید داشت دلگرم باشیم،این اون خداییه که باید همه چیزمونو بسپاریم دستش،این اون خدایی که باید باهاش بهترین رابطه رو تجربه بکنیم و ما چسبیدیم دنبال رابطه با انسان‌های دیگه،و خوشحالیمونو خوشبختیمون رو گره زدیم به وجود اون انسان‌ها،

    خدایا شکرت واقعاً تو گفتی و من نوشتم ازت ممنونم،این برای من یه نشونه است که در مسیر درستم،این برای من یه نشونه است که تو منو بخشیدی و دوباره در بهای دلم رو باز کردی و بهم اجازه دادی دوباره بنویسم،خدایا به خاطر همین نعمت‌هات شکرت،من رو لحظه‌ای به حال خودم وامگذار،خدایا بگیر از من هر چیزی رو که باعث میشه من از تو دور بشم،که بودن با تو اوج عشقه،که بودن با تو داشتن بهترین نعمت‌ها در هر دو دنیاست،بودن در اوج آرامش،

    دیدی یه بچه کوچولو وقتی دست باباشون می‌گیره و تو خیابون راه میره چقدر قوی راه میره،هر کسی هم بهش چپ نگاه کنه اصلاً براش مهم نیست چون باباش دستشو گرفته،چون باباش قوی‌ترین قدرته براش. چون می‌دونه باباش همیشه حواسش بهش هست،حالا منم دستم تو دست خداست،تو دست خدایی که قوی‌ترین نیروی همه دنیاست،خدایی که سال‌ها گمش کردم حالا پیداش کردم،خدایی که این همه به خودم ظلم کردم و باز هم دست منو گرفت و به راه درست برگرد،خدایی که همه دنیا ولم کردن اون ولم نکرد،وقتی همچین خدایی دارم کجا برم،مگه میشه برم در خونه کس دیگه،

    خدایا شکرت به خاطر همین نعمت‌هایی که بهم دادی،خدا شکرت به خاطر حضور تو زندگیم،خدایا شکرت به خاطر آرامشی که بهم عطا کردی،خدایا شکرت به خاطر اینکه دوباره پیدات کردم،خدای من به هر خیری که از سمت تو من برسه سخت فقیرم،خدایا شکرت.

    استاد عزیزم از شما ممنونم به خاطر این فایل به خاطر این همه آگاهی زیبایی که به من دادین و به خاطر اینکه دستان خدا بودید در زندگی من تا من دوباره مسیر درست رو پیدا بکنم و با تمام توانم تلاش کنم در این مسیر حرکت کنم،از خدا سپاسگزارم که شما رو برای هدایت من انتخاب کرد تا بتونم ز این راه شکر که نعمت‌های خداوند رو به جا بیارم.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    میثم شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1833 روز

    به نام رب جهانیان

    سلام به استاد عزیز

    سلام دوستان

    گام بیست و هفتم

    ذهن من همیشه دنبال یک اتفاق لحظه ای بود

    تا کلا شرایط رو برام عوض کنه

    و خیلی وقتها میخواستم بدون کوچکترین زحمتی یک هو همه چی درست بشه

    و حالا جالبه قانون هم بسیار ساده است

    اما اینقدر دیگه ساده است که هیچ کس اونو انجام نمیده و دنبال روش های خاصی میگردند

    چون اون به دلیل خاص بودن انگار جواب میده و اینا چون ساده هستند بی اهمیت پنداشته میشوند و این به خاطر ورودیهای است که به ذهنم دادم و بهم گفتند که باید سختی بکشی ،باید رنج بکشی، باید پدرت در بیاد تا به یک سری از خواسته هات برسی.

    حالا من با شنیدن قانون انگار نشنیدم و هنوز دنبال یک چیز خاص میگردم و فکر میکنم با فهمیدن اون راز من دیگه خوشبختی رو تجربه میکنم.

    اما فقط و فقط باید قانون رو تکرار کرد

    تا بشه جزئی از وجودت و با پوست و گوشتت اجین بشه.اون وقت من بدون فکر کردن وقتی به تضادی میخورم برم دنبال قانون

    و قانون رو اجرا کنم در مورد اون خواسته

    و دیگه هیچی نیست.

    خدایا کمکم کن تا قوانینت رو بهتر و بهتر درک کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    سمیرا سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 1570 روز

    بنام الله بینا و دانا و‌توانا و عالم به جهان هستی

    خدایا هر آنچه دارم از آن توست ، شکرت

    الهی سپاس برای شروع یک جمعه زیبای پاییزی که با بودن در این سایت الهی و توحیدی ات ، آدینه ام و با توجه به توجه به زیبایی هات شروع میکنم

    الهی به امید تو

    گام 27 خونه تکونی ذهن :

    چقدر این سری فایلهای سایت ، مدارهامون و جابجا کرد به سطح بالاتر ، کپشن این فایل واسه من کلی آگاهی های ارزشمند داشت.

    مریم بانوی در صلح و آرامش و استاد عباس منش عزیز نهایت سخاوتمندی و عشق تون‌و‌تو سایت با این فایلهای گوهربار به ما هدیه میدید .

    واقعا قانون ساده است ، رسیدن به خواسته هامون راحت و‌آسون و ساده است .فقط اجرای قوانین جهان هستی و‌تقوی و کنترل ذهن ، احساس خوب و سپاسگزاری از خداوند …

    ولی همین سادگی یه مواقعی واسمون غیر قابل اجرا و فراموش شدنی میشه .

    من هم زمانی دنبال یک شب و روز خاص برای نوشتن و درخواست خواسته هام بودم ، اصلا بلد نبودم بنویسم ‌ درخواست کنم‌اونم درخواستی واضح ‌شفاف و روشن از اونچه میخوام تو زندگی ام خلق کنم .

    ولی با اومدن تو‌سایت ، میدونم دقیقا چه چیزهایی رو دوست دارم داشته باشم و فقط یه هماهنگی و‌تقسیم کار می‌خواد دو نفری ، بین خودم و خدای درونم ، صلح و آرامش بین خودم‌و‌ خداوند رب العالمین تنها پروردگار جهان هستی .من‌ فقط کافیه بندگی مو درست انجام بدم و کوچولو عملگرا باشم ، گوش بزنگ دریافت الهامات و نشانه ها و هدایت هاش باشم ، اون هم فرمانروایی شو کنه .

    درست مثل همه چیزهایی که الان دارم و روزی آرزوهام بودند .

    مثل همه الگوهایی که دورو بر من هستند و به خواسته هایی که دارم رسیدند.

    با احساس خوب و بودن در مسیر صراط مستقیم اش بدون نجواهای شیطانی ترس و‌نگرانی و عجله و …با ایمان‌و‌ باورهای قوی و اطمینان قلبی و بدون هیچ محدودیت های بیرونی ، با لذت بردن از مسیر زندگی خلق میکنم اونچه میخوام .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    مریم حسینی مطلق گفته:
    مدت عضویت: 1051 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربانم

    سلام

    سلام استاد عزیزم

    استاد نمیدونی چقدددر مشتاقم که همه دوره های شمارو داشته باشم

    نمیدونید چقدر عمل بهشون و نتیجه ای که جا در جا میاد شیرین و دلچسبه

    استاد

    این دوره قانون آفرینش

    تیترهاشو که توی متن خوندم

    دیدم از هر کدوم حداقل 2 الی 3 دقیقه کلیپ شنیدم حالا تو اینستا و … قدیما

    الان که دیگه من با اون راضی نمیشم کامل میخوام

    و میخوام بهاشو بپردازم همونجور که اگر کسی محصول منو میخواد دزدکی نگاه نکنه

    استاد امروز نمیدونی چیییی شد راستی

    من دوره مربی گری مهد رفته بودم

    خب؟!

    امروز امتحان عملی البته واقعیش نبود

    ولی استاد باید ارائه میدادیم

    استاد فک کنین استاد آقا و خانم هستن و دانشجوهای هم سن و سال من

    ولی باید جوری درس بدی که انگار اونا بچه های کودکستانی هستن

    خیییلی در نظرم سخت میومد

    ولی صبح موقع ستاره قطبی درخواست کردم خدا بهم جرات و جسارت بده

    استاد خدا همواره در حال اجابت درخواست ماست

    آقای استاد گفت بیاین و ارائه بدین

    نفر اول رفت و انگار از روی کتاب میخوند

    هیچ هیجانی نبود و حتی من بزرگسال ترغیب نشدم که گوش بدم

    استاد نفر دوم من دستمو بردم بالا و گفتم من

    رفتم با اعتماد به نفس،بااااا اعتماد به نفسی که در خودم تا بحال ندیده بودم

    و با صدای بلند

    و با لحن بچه گانه برای اون بزرگسالان اجرا کردم

    البته که اولش تقاضا کردم که پاسخ به سوالات من بدن که روحیه بگیرم

    فک کنین با صدای بلند و با لحن بچه گانه گفتم

    سلام سلام کی ماهه کی ستاره؟؟؟؟

    اونا گفتن من من

    منم تاکید میکردم بگید دیگهههه

    کی توی دستاش گل دوستی داره؟؟؟

    من من

    بعد استاد بهشون گفتم خب بچه های گلم

    استاد فکر کنین استاد آقای کلاس هم به وجد اومده بود و اونم میگفت من من

    گفتم صبحووونههههه خوردیییین؟

    یکی گفت نه من نخوردم

    کفتم خب دخترم باید میخوردی

    حالا دختره از من بزرگتر

    گفت نه دوست ندارم

    کفتم خب همینجوری کوچولو میمونی عزیزم

    از فردا حتما بخوری

    خلاصه استاد شاید باورتون نشه خودم میفهمیدم دستم از استرس میخواد بلرزه

    ولی تمااام قوامو جمع کردم و گفتم اعتماد به نفس و جسارت و شجاعت داشته باش

    تازه شعر هم کودکانه خوندم

    ازشون میپرسیدم سیب خوبه یا بد؟؟شیر خوبه یا بد؟شکلات خوبه یا بد؟؟؟

    میخوام جو کلاس رو متصور باشید

    برای منی که بار اولم بود خیلی ترسناک بود قبل ارائه

    ولی خداوند جرات و جسارت رو در قلب من قرار داد

    البته وسط ارائه هم از سپاسگزاری کردنم گفتم

    کفتم بچه ها خداونده که به ما دندون داده برای سپاسگزاری بخاطر همچین هدیه ای باید تمیز نگهش داریم،پس باید هرروز مسواک بزنیم

    بعد استاد دیدم بچه ها پایان کلاس دست میزنن

    همه میگفتن چه اعتماد به نفسی داری

    خوش بحالت

    خیلیاشون اصلاااا حاضر نشدن برن حتی در جایگاهی که ارائه بدن

    خیلیاشون گفتن آماده نیستن

    بعضیاشونم جیم زدن

    حتی موقع خدافظی هم هنوز بچه ها میگفتن اجرای من از همه بهتر بوده

    ولی استاد میدونی؟

    به خودم افتخار کردم

    تغییر رو در خودم دیدم

    از شجاعت و نترس بودنم خوشم اومد

    استاد من تغییر کردم،من مریم چندسال پیش نیستم

    استاد من بزرگ شدم

    استاد من عوض شدم خیلی

    خدایا شکرت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      محمد گفته:
      مدت عضویت: 2137 روز

      سلام به مریم خانم عزیزم

      به دوست نازنینم

      نکن دختر با خودت اینجوری

      حالا فکر خودت نیستی ، یه خورده به فکر ما باش

      با خوندن کامنتت یهو دیدم دارم دست میزنمو تو هوا کله معلق میزنم

      یه دفعه به خودم اومدم دیدم کل اعضای خونواده صمیمی دارن هاجو واج منو از تعجب نگاه میکنن

      پیش خودمون بمونه ولی فک کنم بهم شک کردن یه چیزی زدم

      خدای من …

      اخه دختر چرا اینجوری مکنی باهامون

      افرین داری عزیزم

      ماشالله داره این اعتماد به نفست

      تبریک داره این تغییر کردنت

      باریکلا داره این بزرگ و بزرگ شدنت

      کاش منم زودتر مثل شما پله کان تکاملمو طی کنم زود تغییر کنمو یه ادم بزرگی بشم

      با اجازتون برم صبحانمو بخورم

      فعلا خداحافظ

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1877 روز

    سلام بر همه عزیزان

    گام 27 خانه تکانی ذهن

    قوانین خداوند پیچیده نیست درکش کنی و جدی بگیری خیلی سادست

    خدایا شکرت بابت قوانین بدون تغییر خدایا شکرت بابت حضور استاد تو زندگی ما خدایا شکرت بابت دریافت و شنیدن این آگاهی ها و عملکردشون هرچند کم و هرچند زیاد هرچند نتایج پر رنگ و هرچند کمرنگ خدایا شکرت بابت نعمت هایی که بهم دادی خدایا شکرت از دیدن نتایج استاد و الگویی بسیار قوی

    وقتی یادم میفته چه کارهایی عجیبی برای لحظه ای حال خوب و ارامش انجام میدادم بیشتر و بیشتر سپاسگزار خدا و سادگی قوانینش میشم و اینکه خدا رو شکر که در این مسیر هستم

    میخوام یکم بدون سانسور صحبت کنم از زبان یه دختر تو کشورم با مذهب عجیب غریبی که منطق نداشت

    من وقتی پرویید میشدم و مادرم میگفت باید غسل کنی تا پاک بشی وقتی اوایلش این و شنیدم اینقدر حس بد و عجیبی داشتم که اصلا حال خوبی نداشتم و میزدم زیر گریه یعنی چی که پاک بشی؟ یه لحظه بهش فکر کنید دختر نوجوون که تازه بلوغش و طی کرده و داره وارد دوران خاصی میشه این حرف و میشنوه نمیدونم برای بقیه چه درکی بوده و چیجوری پذیرفتن اما من حس دختری داشتم که اگه یوقت پیش نمیومد غسل کنم یا اشتباه غسل میکردم الان ناپاکم و خدا دوستم نداره یا وقتی برای مراسم های ختم مسجد میرفتیم همیشه با خودم میگفتم چرا بعضی خانمها میشینن اون دور و جلو نمیان؟ اون موقع که بچه تر بودم قبل پروییدی وقتی از مادرم میپرسیدم میگفت اونا نمیتونن وارد فضای مسجد بشن و سوالامو میپیچوند یا باز هم کم و بیش میشنیدم که پاک نیستن و منی که با ذهن بچگی م فکر میکردم پاک نبودن یعنی ادم خوبی نبودن و هروقت خانمهای فامیل که اونجا میشستن و میدیدم بعدها فکر میکردم اونا خبیثن :))) اینا و خیلی خیلییی موارد دیگه که میدونیم و شاید گفتنش تکراری باشه و به جای پرداخت به اصل زندگی اصل قوانین و ایات قران میرفتیم سراغ این حواشی که معلوم نیست اصلا کی و کجا راجع بهش صحبت شده و اگه هم صحبت شده باشه مربوط به همون دوران بوده و تقلیدوار پیش رفته بعدها که اصلا ذهنم بزرگتر شد گفتم من که نمیخوام نماز و اینا بخونم پس غسل هم نمیکنم اگه اصلا ناپاکی اینه بزار از دید بقیه من ناپاک باشم و هزاران مورد این چنینی

    همین قوانین ساده رو هربار بهتر شو در اون

    داشتم فکر میکردم حتما نباید شرایط سخت و پیچیده پیش بیاد که من بتونم ذهنمو کنترل کنم بشین از همین موارد ساده برای کنترل ذهن استفاده کن چیزی که استاد همیشه میگه و میگه اگه از چیزهای کوچیک کوچیک استفاده کنی برای کنترل ذهن بعدها خیلی کنترل ذهن برات راحت تر میشه یا اگه یاد بگیری زیبایی ها رو هرچند کوچیک ببینی ذهنت برای دیدن زیبایی های بزرگتر آماده میشه چیزی که در طول آموزشهای استاد عزیزم تو این سالها برام پیش اومده و همونا رو هی تکرار کنم

    عملکرد شما نشانه باورهای شماست

    اینکه من میگم حالا بریم تو دل فلان کار یه چیزی میشه دیگه این یعنی باور دارم به توحید باور دارم خدا کارها رو انجام میده یا مثلا اینکه من با خودم بگم وقتی بیماری وجود نداره و نیازی نیست برای یه مریضی کوچیک کلی قرص و دارو و دکتر و متخصص برم میدونم که از ترس هام تضادها بوجود اومده یعنی باور دارم بیماری وجود نداره اینکه من از لحظم با فرد مقابلم لذت ببرم و نگران این نباشم فردا نیست یعنی باور دارم من دوست داشتنی ام و بینهایت ادم خوب و با ارزش برای من وجود داره پس از همین شخص و اشخاصی که هستن باهم خوشی و شادی کنیم و هزارااان مورد دیگه از باورهای کوچیک و بزرگ که عمل بهش باورهای منو نشون میده اینکه الان تو زندگی من ثروت زیادی نیست و اگه بیاد موندگار نیست یعنی من باور دارم به کمبود و باید عملکردم و نسبت به فراوانی نشون بدم تا باورش کنم و…

    تمرین من:

    سادگی و ساده ترین ها … اگه چیزی سخت پیش میره غلطه چه قانون باشه چه انجام کاری و چه مورد و مسئله ای

    برای تقویت باورهام نگاه کنم عملکردم در اون مورد چجوری هست

    استاد عزیزم ازتون بینهایت سپاسگزارم دوستتون دارم مرسی بابت این فایل و ممنونم از مریم جان عزیزم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    محمدی وفا گفته:
    مدت عضویت: 1415 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم عزیز️

    استاد من از این پس ینعی در شروع تاریخ 12/8/1403 تصمیم گرفتم هرفایلی از شما میاد با دقت کامل ببینم که بتونم روی اون پست یک کامنت عالی بزارم که هم برای خودم برای ذهنتیت خودم قانون بیشتر به یادم بمونه هم برای بچهای سایت که استاد واقعا نیست نظیرش توی هیچ وب سایت یا برنامه کاربردی دیگه ای چقدر این بچهای سایت ما خوبن چقد فرکانسشون خوب بوده که هدایت شدند به این سایت گرانبها چقد خوشحالم که منم جز این دسته شدم و هستم و خواهم بود

    استاد واقعا خیلی خوشحالم من نزدیک 1 ساله که کشف قوانین رو خریدم ولی بعد از این یک سال الان نزدیک 1 هفته هست که تمرین قطبی رو به خوبی و با اراده قوی انجامش دادم و واقعا نتیجه عالی بود باور نکردنی بود استاد من یه نصیحت به بچها بکنم اینکه حتما حتما دوره کشف قوانین رو بخرید و با دقت تمام گوش بدید جوری که به خودتون بگید این حرف ها از خداوند میاد نه استاد چون واقعا این حرف هارو باید با طلای 24 نوشت استاد من وقتی اول کار دوره کشف قوانین رو خریدم مغازه کیف و کفشم توی یک زیر زمین بود و اون موقع در شروع دوره با صحبت های شما و تمرینات بسیار عالی مریم جون و سوالاتشون که باید از خودمون میپرسیدیم رو انجام دادم اون موقع هدف بالا بردن مغازه کیف و کفش از زیر زمین بود که دقیق هم نوشته بودم میخوام مغازه درب شیشه ای باشه دکوراسیون طرح دلخواه خودم باشه و… که الان میبینم همشون انجام شدن و چقدر وقتی ادم به فایل ها عمل میکنه و بعد نتیجشو میبینه باورش به عمل به این قوانین قوی تر میشه جوری که خود شخص من صبح با اشتیاق بسیار فراوان از خواب بیدار میشم و بدون اینکه برو صورتمو بشورم اول میرم سراغ تمرین ستاره قطبی و هرروز اول کار مینویسم که (من امروز بیشتر به این باور رسیدم ام که میشود چون دیروز همه نوشته تبدیل به اتفاق شد) و بعد دوباره پرقدرت خواسته هامو مینویسم و چقدر این نوشتن ها کمک میکنه من تا زمانی که شب میخوام بخوابم حالم افکار اروم و مثبت باشه یجورایی با شروع روزم که تمرین رو مینویسم روزم رو ساختم اون روزی که تا اخر شب همرامه خدایاشکرت️

    خدایا مرسی که دستی از دستانت رو به عنوان استاد عباسمنش عزیز توی زندگیم قرار دادی تا مثل یک پیامبر زمانه بیاد و به ما راه درست رو نشون بده اون توسط خودت خدایا ممنونتم️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: