نحوه سناریو نویسی برای خواسته‌ها - صفحه 7

دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگی

جواب‌های «عقل‌کل»دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگینحوه سناریو نویسی برای خواسته‌ها
6

داستان سناریو نوشتن که یکی از تمرینات دوره قانون آفرینش برای «جهت دهی آگاهانه به کانون توجه» می‌باشد‌، از این اساس شکل می‌گیرد که
از آنجا که زندگی ما توسط فرکانس‌های ‌مان خلق می‌شود‌، یکی از راه‌هایی که به ما کمک می‌کند تا آگاهانه کانون توجه‌مان را از ناخواسته‌ها منحرف و متمرکز بر خواسته‌هامان نماییم‌، این است که با نوشتن جزئیات فراوان درباره آن خواسته‌ و توجه به آن‌، به احساس خوب برسیم.
افراد زیادی که می خواهند از این اصل برای خود یک تمرین مثل سناریو نویسی بسازند‌، بیشتر از آنکه تمرکزشان بر اجرای این اصل باشد که: برای رسیدن به یک خواسته‌، باید با آن خواسته هم‌فرکانس بشوی‌،
اصل و اساس را کاملاً فراموش کرده و به حاشیه می‌چسبند. یعنی مرتباً می‌پرسند:
باید به کلمات را به زبان حال بنویسم یا گذشته؟
باید حتماً سپاس گزاری‌ام را هم بنویسم؟
تا کی باید این تمرین را انجام دهم؟ …
از چه عبارتهای تأکیدی استفاده کنم؟
تا چه حد جزئیات را شرح دهم ؟
و سوالاتی از این دست.
برای پاسخ به این سوالات‌، لازم است ارتباط این تمرین را با بزرگترین و ساده‌ترین قانون کیهانی یعنی قانون فرکانس درک کنی. تنها در این صورت است که در این باره دیگر هیچ سوالی برایت بوجود نمی‌آید.
ما در جهانی فرکانسی زندگی می‌کنیم. پس جهان به کلمات نوشته شده‌ات، کاری ندارد. آنچه برای او مهم است، فرکانسی است که هنگام نوشتن این کلمات ارسال می‌کنی.
جهان مثل یک دستگاه است که ورودی‌ای را دریافت و بر اساس آن، خروجی مشخصی به تو ارائه می‌دهد. ورودی این دستگاه، فرکانس‌های توست و خروجی این دستگاه، تبدیل آن فرکانس‌ها به شکل اتفاق و تجاربی همجنس با آن فرکانس‌هاست.
یعنی جهان هیچ دخل و تصرفی در آن فرکانس‌ها ندارد، تمامش همان است که خودت فرستادی. فرکانس‌های تو حاصل باورها و کانون توجه توست. همه‌ی ما در هر لحظه‌ای که بیدار هستیم، در حال ارسال فرکانس هستیم و نکته اساسی که باید از خود بپرسی این است:
حالا که در جهانی زندگی می‌کنم که فقط به فرکانسیم واکنش نشان می‌دهد‌، چگونه فرکانس خواسته هایم را ارسال کنم؟
نوشتن سناریو می‌تواند راهی برای تنظیم فرکانس‌های هماهنگ با خواسته‌ات باشد. زیرا همانگونه که از نامش پیداست، سناریو یعنی تبدلی یک اتفاق به شکل کلمات و جملات.
فرض کن شما یک کارگردان هستی و می‌خواهی ماجرای رفتنت از خانه تا فروشگاه را بنویسی به گونه‌ای که بازیگر آن نقش با خواندن آن جملات دقیقاً بتواند آن ماجرا را اجرا کند‌، بدون آنکه سوالی از شما بپرسد.
پس باید ماجرا را با تمام جزئیان بنویس به گونه‌ای که بودن در آن فضا تو را به احساس خوب برساند. در واقع هدف از پرداختن به جزئیات‌، وسیله‌ای است برای تمرکز بر خواسته و بیشتر ماندن در احساس بهتر.
مهفوم سناریو نوشتن یعنی دیدن نکات مثب یک موضوع و تمرکز بر آنچه که رخ دادنش را دوست داری. در واقع تو با این وسیله از این خاصیت جهان که به فرکانس‌هایت واکنش نشان می‌ده‌، آگاهانه به نفع خودت و در جهت رسیدن به خواسته‌ات استفاده می‌کنی.
پس هر اتفاقی را که می‌خواهی برایت رخ دهد، برای خودت کارگردانی کن. زیرا در این جهان فرکانسی، ذهن فرق میان رؤیا و واقعیت را نمی‌داند. به این دلیل که فرکانس هر دوی آنها یکسان است.
یعنی چه شما تصویر کاملی از 10 دقیقه رانندگی با ماشین دلخواهت را در ذهنت بسازی و چه در واقعیت با همان ماشین به همان شکل و در همان خیابان‌ها رانندگی کنی، دقیقاً برای جهان یک فرکانس را دارد و هیچ تفاوتی میان آنها احساس نمی‌کند و در نهایت یک نتیجه که تجربه لذت رانندگی با ماشین دلخواهت را وارد زندگی‌ات می‌کند.
حالا که در چنین جهانی هستی که تنها به فرکانس‌هایت اهمیت می‌دهد ،پس هوشمندانه‌ترین کار این است که فرکانس‌های دلخواهت را به جهان ارسال کنی تا جهان هم اتفاقات دلخواه را وارد زندگی‌ات نماید.
مهم‌ترین نکته درباره سناریو این است که تو را به احساس خوب برساند. به احساس سپاسگزاری و بی‌نیازی از خواسته.
به احساس یقین .
زیرا مگر می‌شود آدم در حال تجربه اهداف و رویاهایش باشد و احساس خوبی نداشته باشد؟
بهایی که باید برای تحقق هدفت بپردازی احساس خوب است. حال آنکه احساس خوب‌، خودش یک نتیجه است کما اینکه ماندن در این احساس هزاران نتیجه جانبی دیگر را نیز به شکل عشق‌، سلامتی و ثروت وارد زندگی‌ات می‌کند.
یکی از مهم‌ترین قوانین که باید در زندگیمان بشناسیم‌، قانون فرکانس است. اساس زندگی ما بر این قانون است. ما موجوداتی فرکانسی هستیم که وارد جهانی شده‌ایم که به فرکانس‌های ما پاسخ می‌دهد.
به شما توصیه می‌کنم برای درک قانون فرکانس وتمرین سناریو نویسی و بهره بردن از این تکنیک در جهت ارسال فرکانس خواسته‌هایت و کنترل کانون توجهات، حتماً جلسات6 و 9 و 10 دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها و تمامی جلسات دوره کشف قوانین زندگی را بارها گوش بده تا این قانون را خوب درک کنی.
به نظرم این جلسات و این دوره‌، بهترین جا برای درک چگونگی عملکرد این جهان فرکانسی و چگونگی همراه شدن با سیستم جهان است. زیرا پس از این جلسات، می دانی چه قدرتی داری و می دانی چطورباید از آن برای رسیدن به خواسته‌هایت بهره ببری و چطور دهنِ ذهنت را ببندی تا با نجواهایش مزاحم تمرکزت بر خواسته‌ات نشود و گمراهت نکند.

نمایش:  به ترتیب تاریخ   |  به ترتیب امتیاز   
11

سلام خدمت استادگرانقدر و مریم بانوی شایسته
چه شیوا و رسا قلم شما صحبت کرد و من گوش دادم . واقعا متن نبود که نوشته شده باشه ، بلکه حرف بود که گفتید اونقدر که کامل و روان بود
و اما شگفتا از قدرت خدا چه قشنگ فرکانس رو راهی برای براوردن حاجات ما قرار داد
به امید روزی که خدا برای این که ما رو خلیفه بر روی زمین گذاشته افتخار کنه


16

سلام به استاد عزیز،ودوستانم استاد چقدرررر این حرفا به دلم میشینه، اصلا زندگی رو دارم جور دیگه ای میبینم خیلی آرامشم بیشتر شده، خیالم راحته که به اهدافم میرسم، همونجوری که خیالم راحته اکسیژن وارد ریه هام میشه، مگر اینکه خودم جلوی اکسیژن رو بگیرم (مگر اینکه خودم با فرکانس بد جلوی روند طبیعی سلامتی ثروت آرامش و… بگیرم) از خداسپاسگذارم که من و تواین مسیر قرارداد خیلی خیلی خوشحالم تو پست خودم نمیگنجم❤
در تمام گفته های استاد از قانون فرکانس صحبت میشه، این موضوع خیلی مهمه،واگر فرکانس های درست داشته باشید خیلی زود نتیجش رو می‌بینید تا ایمانتان قوی تر بشه ، برای درک بهتر کتاب چگونه فکر خدارا بخوانیم رو حتما مطالعه کنید، به من که خیلی خیلی کمک کرد مطالب این کتاب❤


87

درود بر استاد بزرگوار و خانم شایسته ی عزیز
درباره قانون فرکانس من یک تجربه ی شگرف و عالی دارم که میخوام برای دوستان همسفران آگاهی بگم
یادم میاد توی سال ۱۳۹۶ وقتی دیدن سریالهای ترکی توی ایران خیلی همه گیر شده بود من یادم میاد من فقط این سریالها رو میدیدم و دقت میکردم به طبیعت و فرهنگشان من عاشق این بودم که واسه یکباره که شده ترکیه رو از نزدیک ببینم اما نه پولش و داشتم نه اصلا میدونستم باید چیکار کنم اون زمان من هر روز صبح میرفتم باشگاه و ورزش میکردم هر روز صبح یه ویس صوتی انگیزشی داشتم و گوش میکردم و خودم و تصور میکردم تو ترکیه و فکر میکردم که دارم تو خیابوناش قدم میزنم اونموقع به این شدت از قوانین آگاهی نداشتم وقتی شروع به ورزش میکردم اینقدر حس و حالم خوب بود و لبخند میزدم و تو دنیای خودم فکر میکردم تو کلابهای ترکیه دارم میرقصم همیشه هم موقع ورزش لبخند داشتم استادم همیشه بهم میگفت تو چرا هی لبخند به لب داری اما نمیدونست دارم به چه چیزی فکر میکنم و لذت میبرم از اون فکر این موضوع ۸ ماه ادامه داشت و من هر روز در مورد رفتنم با حس خوب و خوشحالی به رفتنم به اون کشور فکر می‌کرد و خودم و اونجا تصور میکردم بعد مدتها یکی از دوستام که بعد ۸ماه دیدمش بهم گفت نگار من میخوام برم ترکیه لباس بیارم تو با من بیا منم بهش گفتم من پولی ندارم واسه اومدم و دوستم بهم خیلی جدی و خیلی محترمانه ازم خواست که فقط همراه من بیا من تمام هزینه های سفرت و میدم و با هم کلی خوش میگذرونیم و من بلاخره بدون حتی خرج کردن حتی هزار تومن رفتم ترکیه و تمام کارهایی که تو ذهن خودم تصور میکردم و انجام دادم اون سفر واقعا دلچسب و بینظیر بود بینهایت لذت بردم البته فعلا دیگه سفر خارج نرفتم ولی من با فرکانس خوب و با شادی و تصور و فکر کردن مثبت به یه موضوع و توجه کردن کل فقط با تصوری عمیق با همه ی عشقی که برای رفتن به ترکیه به جهان هستی دادم و جهان هستی از جایی که گمان نمیکردم من و خواسته ام رسوند بله فقط طبق قوانین فرکانس عمل کردم نا آگاهانه اما درست بدون اینکه بدونم دارم چه چیزی و خلق میکنم من حتی اون موقع مثه الان درگیر ایمان و یقین که حتما میشه و این اتفاق میفته نبودم فقط حس خوب و تصور و تجسم بالایی داشتم الان متوجه میشم جهان هستی همون چیزی و که میخواستم به راحتی و بدون زحمت و به بهترین شکل تقدیمم کرد
در پناه الله باشید سپاس از گروه تحقیقاتی عباسمنش



2

3 سال پیش

دوست عزیز از این کامنت زیبا تون لذت بردم

دلیل سفرتون به ترکیه هم اون عشق سوزان واون حس و حال عالی که داشتید شمارو به هدفتون رسونده پس اگه الان هم هر خواسته ای داشته باشی وبا همون ذوق شوق بخواهی که به خواستت برسی قطعاً میرسی


3 سال پیش

سلام و درود نگار خانم عزیز

چقدر لذت بردم از مطالعه کامنت زیبای شما که اینقدر صادقانه تجربه عالی و عینی خودتون رو با ما سهیم شدید.

چقدر توجه ذهنی کارها رو ساده و راحت می‌کنه

بقول شما حتی بدون زحمت و حتی بدون هزار تومان پول، شرایط و اتفاقات و افراد و زمانها و مکانها خودشون میان سراغ آدم یا بعبارتی ناخودآگاه جمعی و خداوند تو رو در بین اون زمانها و مکانها و افراد و تصمیمات و موقعیتها و شرایط عالی قرار میده

دم شما گرم.

دم خداوند گرم.

به امید تجربه ها و یا سفرهای دوست داشتنی دیگتون که امیدوارم از شما ببینم و بخونم.

44

واقعا خدارو به خاطر حضورش در تک تک لحظات زندگیم سپاس گزارم.راستش این اولین کامنت من داخل سایته و خیلی یهویی دلم خواسخ که حتما کامنت بزارم. من همیشه در تمام طول زندگیم از تجسم استفاده میکردم اما چون نااگاهانه بود و قانون رو نمیدونستم فقط واسه اشیه و لوازمی ک میخواستم ازش استفاده میکردم مثلا یه چیزی رو می دیدم و ازش خیلی خوشم میوم و همون لحظه میدونستم من این رو خواهم داشت و باید صبر کنم .چون قانون رو نمیدونستم باید صبر میکردم ۳ماه ۶ ماه شاید یک یا چندین سال اما واقعا بهش میرسیدم .الان ک من به تازگی ۱۹ سالمه واقعا به تمام چیزهایی ک تا الان واقعا دوست داشتم رسیدم. درسته ک یه سری چیزایی ک دلم خواسته رو به دست نیاوردم ولی الان ک بهش فکر میکنم چیزهایی بودن ک در لحظه میخواستم و واقعا خواسته قلبی نبودن و به دست نیاوردنشون اصلا ناراحتم نکرده و چه بسا واقعا به دست نیاوردنشون باعث تغییری مثبت در زندگی من شد مثل اون موقعی ک دلم یه گوشی خوب میخواست اما یه مدل پایین رو قرار بر این شد داشته باشم اما در عوض یه لپ تاپ مدل بالا در مسیر زندگی من قرار گرفت .چیزی ک واقعا همیشه دوست داشتم داشته باشم و هنوز بعد از چند سال استفاده کاملا سالمه و عالی برام کار میکنه . خیلی از چیزایی ک نا اگاهانه و بی خبر از قانون تجسم میکردم به صورت هدیه دریافت کردم یادمه همیشه دوست داشتم یه هدفون عالی داشته باشم ک کاملا تمام ویژگی های فایل صوتی رو به درستی برام پخش کنه و به دستش اوردم و بعد از مدتی شکست و من ناراحت شدم اما خیلی زود از ناراحتی دست کشیدم و رها کردم و شکرخدا زمینه ای فراهم شد ک من ایرپادی رو به صورت هدیه دریافت کنم اونم از شخصی ک تا به حال این مقدار هزینه رو به عنوان کادو برای من انجام نداده بود. خیلی مهمه ک یادمون باشه که به قول استاد به ظاهر قضیه نگاه نکنیم و حال خوب رو حفظ کنیم.اگر من در غم شکستن هدفون دوست داشتنی ام می موندم یا حتی اگه اون نمی شکست من الان به جای این امکانات بهتر همون قبلی رو داشتم
.رهایی و حال خوب در ظاهر خیلی ساده اس اما در عمل دشواره چون به غیر این عادت کردیم و باید اینقدر انجامش بدیم ک به طور ناخوداگاه رها باشیم و داشتن حس نا مناسب برامون غیر عادی بشه



3

3 سال پیش

باسلام خدمت تک تک دوستان من اولی ن باریست که اینجا مینویسم خدارو شکر من سه ساله که با این سایت آشنا شدم از درآمد ۱۵ میلیون به خداروشکر بالای یک میلیارد رسیدم خیلی اتفاقات عالی برام رخ داد بخوام بنویسم صد صفحه طول میکشه من الان تو کار برج سازی هستم در شهر کاشان آدم سرشناس وموفقی هستم به خواست خدا من یه مدت به خاطر مخارج زیاد پروژه به کمی پول برخورد میکنم ولی با احساس خوب ویاداوری وفکر کردن به معجزاتی که سری های قبلی خداوند برام درسن می‌کرد و معجزه آسا یا مشتری برا خرید آپارتمان برام می اومد یا پولی خوبی از فروش مصالح ساختمانی چون من فروشنده بزرگ مصالح ساختمانی هم هستم به دستم می‌رسید فکر میکنم وخودم رو به احساس عالی می‌رسانم دوباره به همون روش برام درست میشه واز درو دیوار برام مشتری وپول می‌فرسته این روش یعنی با فکر کردن وسناریو چیدن در ذهن وخودم را در موقعیتی که می‌خواهم قرار میدهم وبه تمام خواستههایم میرسم برام عادی شده تصویر سازی وخلق موقعیت سپاسگزار استاد عزیز وخانم شایسته بزرگوار هستم از خداوند بی نهایت سپاسگزارم من بسیار بسیار بسیار از این سایت شما وفایلهای شما معجزه دیدم من خودم را هم سطح استاد می‌دانم و پا به پای شما استاد عزیز جلو میروم من بزرگترین مصالح فروشی شهر خودم یا استان خودم هستم سازنده بزرگترین آپارتمانهای شهر خودم وفروشنده کاشی وسرامیک هستم با قدرت جلو میروم وهروز بهتراز روز قبل هستم دوستان عزیز شاد سالم‌ سلامت سعادتمند ثروتمند خوشبخت و پر انرژی باشید این هم هدیه من به تک تک دوستان عباس منشی خودم خیلی میخوام حرف بزنم ولی کافیه خدا نگهدار


3 سال پیش

سلام آقای کدخدایی عزیز🌹

نتایجتون رو خوندم کلی ذوق کردم و خدا رو شکر کردم.تحسینتون میکنم که اینقد عالی تونستید از قوانین استفاده کنید و خیلی عالی درامدتون رو افزایش بدید اونم میلیارد.چقد این عددو دوست دارم🥰حتی نوشتنش منو خوشحال می‌کنه .منم از صمیم قلبم از خدا میخام هدایتم کنه و درامدم به میلیارد برسه🙂جناب کدخدایی عزیز خیلی خیلی زیاد تحسنیون میکنم و خداروشکر میکنم برا وجودتون و همچنین تمام افراد موفق و ثروتمند 🙃قسمتی که گفتید بااحساس خوب و یاد آوری معجزات گذشته مشکلاتتون حل میشد درس بزرگی برای من بود❤️ ممنون میشم بیشتر توضیح بدید در مورد مسیری که رفتید و به این موفقیت عالی رسیدید و از باورهایی بگید که در این مسیر کمکتون کرد.حتما جوابی ک بدید راهگشا خواهد بود برا من…بازم ممنونم از شما و از خداوندم برای شما سلامتی،ایمانی قوی،شادی و ثروت بینهایت آرزومندم.🥰❤️

سلام آقای کدخدایی واقعا خیلی عالی. خدارو شکر به خواسته تون رسیدین، میشه بگین واضح چطوری سناریو و تمرکز میکردین ممنون از پاسختون

52

سلام به همه عزیزان .من ناهیدهستم .
درموردسناریونویسی خواسته ها،راسش منم اویل بلدنبودم ،وطبق عادتهای قبلی ،ازواژه وکلماتی مثل :نمیخام اینطوربشه ،خدانکنه ،دلم اینجوری نمیخادوغیره استفاده میکردم درحالی که نمیدونستم بیان من درموردخواستن هم خیلی مهمه وازاستادیادگرفتم که هیچ وقت روچیزهایی که نمیخاییدتمرکزنکنیدونگیدچی نمیخام یاچطورنمیخام یااگه الان شرایطی اگه نامناسب دارید،نگیداینطوری نمیخام یاازفلان چیزیاکس بدم میادبلکه توکلامتون هم ازواژه هایی استفاده کنیدکه میخاهیدمثلامن فلان چیزرامیخام ،من اینطورمیخام درواقع ازافعال خواستن استفاده کنیدنه نخواستن ،خوداین موضوع خیلی مهمه ازاونجاکه جهان پاسخگوی فعل وانفعالات ماهس بدون قضاوت .
شایدباورتون نشه الان طوری شدم که حتی چیزی یاکسی اذیتم میکنه سریع تضاداونومیگم ودرخاستم راباخواستن تقاضامیکنم نمیگم ازفلان اخلاق بدم میادبلکه میگم دوست دارم این اخلاقوداشته باشی یاباشه .اینطورفعل مثبت به جهان میدم وحتمن مثبت دریافت میکنم .
نکته مهم توسناریونویسی اینه که به چیزی که می نویس یادرخاست میکنی ،خودت باورداشته باشی ،اینم ازنکته های کلیدی استادهس که تازه متوجه اون شدم ،خیلی وقتهامن نوشتم یاگفتم امادقت کردم بعضی چیزهاروخودمم باورندارم بهش دست پیداکنم ،متوجه شدم جهان هم اونهارابه من نخواهد،دادتازمانیکه خودم باورویقین صددرصدداشته باشم که بهش دست پیدامیکنم ،گفتنش خیلی راحته اماواقعن سخته چون خیلی چیزهاراتوخودمون نمی بینیم وفکرمیکنیم دورازواقعیته واین خیلی بد،دارم رواین موضوع کارمیکنم بایداعتمادبه نفس خودموبالاببرم وباورکنم که من لایق بهترین چیزهاهستم ومیشودالبته ناگفته نمونه دلیل این احساس من بیشتربه خاطراینه که ۴۳سال دارم وفرزندام بزرگ شدن وفکرمیکنم نوبت اونهاس وازمن گذشته ،شایدخیلی طول بکشه وبعدبه دردم نخوره امابرخلاف سنم ،کودک درونم بدفعاله وخیلی اکتیووپرانرژی هستم ،توخلوت، خودموهم رده دخترای ۲۵سال می بینم حتی فکرمیکنم خیلی بهترازاوناهستم گفتم توخلوت ،چون وقتی احساسم رابه کسی میگم بعضی هابه تمسخرمیگیرن وازاین موضوع ناراحت میشم که چرابه خاطربالارفتن سن ،بایدسرپوش بزاریم رواحساساتمون .البته به فرهنگ جایی که هستیم هم مرتبطه که باکمک استاددارم سعی میکنم خودم باشم وبه قضاوت کسی هم کاری نداشته باشم .
بایدایمان وباورداشته باشم هم گام باخدای خودم ودرمسیرهدایت خداحرکت کنم وهمیشه دنبال بالابردن آگاهی هام باشم تاانگیزه بگیرم وازالگوهای مناسب استفاده کنم برای پیشرفت درونی وبیرونی .ازهمه لحاظ ،بایدهمه جوره لذت همه چیزرابکشم این حق مسلمه منه ،میجنگم باهرچی که سرراهمه تاببینم دروقت وزمان ومکان مناسب دسترسی پیداکنم به تمام رویاهام.



3

3 سال پیش

درود بر شما ناهید جان، حرفات خیلی به دلم نشست چون دقیقا حرفای دل منه. منم مثل خودت اول راهم و گاهی فکر میکنم دیر جنبیدم ،دیر بااستاد و قانون جذب به این شکل آشنا شدم ولی دلم میگه ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است.

باید شاد و پر انرژی تو مسیر موفقیت پیش بریم و به حرف دیگران اهمیت ندیم و الگوی مناسبی باشیم برای بچه ها و اطرافیانمون و به کودک درونمون بها بدیم.

راه درازی در پیش داریم…

شاد و سلامت باشی عزیزم😘


3 سال پیش

درود بیکران بر مهربانو

همانطور که همیشه در تمام دوره ها ‌وسخنان استاد گفته شده سن ،قد، قیافه، وزن، تحصیلات، شغل ،موقعیت حغرافیایی، شهر، استان ،کشور، دین ،مذهب ،فامیل ،بستگان،نوع حکومت و خلاصه همه اینها عوامل بیرونی هستند که به خودی خود هیچ نقشی در موفقیت ماندارند مگر اینکه تو بهشون قدرت بدی.

من از سال فکر میکنم ۸۵ یا ۸۶ در اصفهان با استاد آشنا شدم ولی هیچوقت پیگیر دوره ها و‌کارهای ایشان نبودم بدلیل جدی نگرفتن و‌مشغله های کاری خودم ولی بدلیل مشکلات حادی که برایم‌پیدا شد از سال ۹۹ شروع به گوش کردن فایل های رایگان ‌وکار کردن روی خودم کردم

که در درجه اول به ارامش و حس خوب روزانه رسیدم و‌دست از ریسک های پر خطری که در

بیزنس میکردم برداشتم

‌شروع کردم با سرمایه ‌دارایی خودم کار کردن تا آرام آرام تکاملم را طی کنم

به لطف و فضل خدای رزاق آلان توی این مدت دو سال بالای ۱۰ میلیارد به دارایی هام اضافه شده

اینها را برای این‌نوشتم که به شما هم‌فرکانسی عزیز بگویم من با جدیت در سن ۵۶ سالگی شروع کردم والان ۵۸ سالم است

پس بدان سن مهم نیست مهم باور و ایمان و شور و شوق ‌تعهد تو برای رسیدن به ثروت است.

امیدوارم تونسته باشم با بیان شرح حال خودم‌ باورهایت را تقویت کنم

با قدرت برو جلو‌واز هیچ چیز نترس تو حداقل ۱۵ سال از من جوان‌تری و‌۱۵ سال فرصت بیشتری داری

راهت هموار

اسبت راهوار

شمشیرت بران


3 سال پیش

درود و عرض ادب خدمت شما دوست عزیز

ممنونم از کامنت زیبا و انگیزه عالیی که بهم دادین

به امید خدا و با کمک و راهنمایی شما دوستان جان و استاد گرامی تلاش میکنم به اهداف و خواسته هام برسم و قانون جذب رو زندگی کنم با تمام وجودم.

بازم ممنونم جناب محمدی🌻🌻🌻

105

سلام به استاد عزیزم و مریم جون نازنین و دوست داشتنی ام
تمرین سناریو نویسی واقعا یک معجزه است ،
ذهنمون رو هم فرکانس میکنه با خواسته هامون
و همینطور کمک میکنه که تمرکز کنیم رو خواسته هامون
انجام این تمرین برای من شده روتین صبحگاهی ام چون ازش نتایج فوق العاده ای گرفتم
من بیشتر سناریو ی روزانه ام رو مینویسم که دوست دارم امروز برام چه اتفاقی رخ بده و خیلی باحاله که دقیقا بدون ذره ای خطا اونچه که من تو سناریو ی اون روزم نوشتم رخ میده
ینی میتونم بگم 90 درصد چیزایی که مینویسم همون روز رخ میده الباقی هم اگر همون روز رخ نده مطمئنا تو روزهای آتی رخ میده من این رو امتحان کردم و دقت اش رو دیدم که چه جور معجزه میکنه
روزای اول که مینوشتم و شب که میخوندمش از تعجب اینکه چـــــــــــه قدر دقیق قانون فرکانس داره عمل میکنه چشمام گرد میشد
اما چندین بار که تکرارش کردم و هر دفعه دیدم که نه واقعا داره جواب میده و هیچ چیز اتفاقی نیست هم ایمانم به اینکه جهان داره طبق فرکانسی که ارسال مسکنیم بدون خطا پاسخ میده بیشتر شد هم اینکه یه راه آسون رو یاد گرفتم که خودم خالق روزانه ی لحظات ناب زندگیم باشم
ممنون و سپاسگذارتونم برای عشق روز افزونی که برای رشد ما در این خونه ی پر از آگاهی و شادی میذارید



4

3 سال پیش

باسلام دوست عزيزم تبريک ميگم واسه موفقيتهاتون در سناريونويسي.ميخواستم بپرسم ميشه دريک سناريو چنتا خواسته رو همزمان نوشت يا واسه هرخواسته سناريو و زمان مستقل ميخواد. و ديگه اينکه باسناريو نويسي تمرين ستاره قطبي هم ميشه انجام بديم يا همين سناريو کافيه واسه جذب خواسته هامون؟ممنون ميشم منو راهنمايي کنين.


3 سال پیش

سلام دوست عزیزم

امیدوارم شاد و سلامت و عالی باشید

سپاسگذارم از شماآرزو میکنم همگی در مسیر ثروت ،سلامتی ،عشق و فراوانی و نعمت قدم برداریم و هر لحظه بیشتر از پیش بدرخشیم 💖🌼

تمرین سناریو نویسی مثل این می مونه که هر صبح ما نویسنده ی زندگیمون باشیم درست مثل یک نویسنده که یه سری داستان رو مینویسه که ممکنه تو واقعیت هم وجود نداشته باشه و بازیگران فیلم طبق اون سناریو عمل میکننن و اون فیلم ساخته میشه ….

من خودم اول هر صبح به محظ اینکه چشمامو باز میکنم شروع به نوشتن میکنم و ملاک رو همون روز قرار میدم مثلا از خودم میپرسم دوست دارم امروز چه طور بگذره ،چه اتفاقاتی برام رخ بده یا چه چیزی رو میخوام که دوست دارم یا خوب میشه اگر امروز برام رخ میداد و شروع میکنم به نوشتن (امروز اینجوری شد ،این اتفاق افتاد ،امروز خیلی روز خوب و عالی بود من خیلی شاد بودمو……هرچی که دوست دارم تجربه اش کنم و برام رخ بده رو مینویسم طوری که انگار رخ داده و به چه جوریشم فکر نمیکنم )….

حالا در پاسخ به اینکه یه هدف رو در نظر بگیریم یا چند تا ؟ من خودم فقط اتفاقات همون روزم رو مینویسم که دلم میخواد برام رخ بده دلیلشم اینه که یک بار امتحان کردم و خواسته های به نظر خودم بزرگ و بلند مدت رو نوشتم اما متوجه شدم اون احساس خوب رو بهم نمیده (به خاطر باورهای نامناسبی که فعلا دارم )به خاطر همین شروع کردم به نوشتن چیزهایی که برام باور پذیر تره و ذهنم مقاومتی براشون نداره و با نوشتنشون احساس بهتری دارم ،درسته ،شاید به نظر خواسته های کوچیکی باشن ولی

به قول استاد وقتی میبینم با این تمرین و از این مسیر به خواسته هامون میرسیم کم کم مقاومت ذهنمون برای نوشتن خواسته های بزرگتر از بین میره ….

دوست عزیزم مشکلی نیست اگر توی داستان هر روزت چند تا خواسته رو بنویسی اون دیگه بر میگرده به اینکه چه قدر به حقیقت رسیدنشون رو باور کنی و احساست موقع نوشتن خوب باشه ولی من خودم ترجیح میدم به قول استاد اول تمرکز لیزری رو روی یه خواسته بذارم بعد که بهش رسیدم برم سراغ خواسته ی بعدی، من نظرم اینه خواسته هاتون رو الویت بندی کنید و از اونی شروع کنید که الان براتون خیلی مهمه بعد که رسیدید بهش برید سراغ بعدی ….

درمورد تمرین ستاره ی قطبی در حال حاضر اطلاعات کاملی ندارم

امیدوارم مطالب مفید بوده باشه و بهتون کمکی کرده باشه و موفقیت هاتون بیشتر از پیش باشه 😍🌸🌼

براتون بهترین هارو آرزومندم 💙💜💙


3 سال پیش

درود و سلام خانم الناز صالحی عزیز.

خیلی عالی و صادقانه و با حوصله و خیرخواهانه تجربه و عملکرد عالی خودتونو سهیم شدید خیلی لذت بردم و استفاده کردم.

ممنونم از شما امیدوارم تجربه های عالی و خوشایند دیگه تونم چه با سناریو نویسی یا … که داشتید یا روزها و هفته های آتی بدستش میارید از شما بخونم و ببینم چقدر خوشگل و ساده و لذت بخش طعم خوش زندگی رو میچشید و چطور تجربه لحظات زندگی بهتون میچسبه.


7 ماه پیش

مرسی الناز خیلی این چیزی که گفتی احساس خوبی به من داد واسه منم داره همین اتفاقات میوفته و نتیجه های زیادی گرفتم ازش دارم میرم سمت نتایج بزرگتر خداروشکررر🥹🙏

48

به نام خدا
سلام
وقتی سناریو نویسی رو برای خلق خواسته و خواسته هات تکرار کردی به اون خواسته میرسی
وقتی احساست خوبه در جهت خلق خ استه ی خودت هستی
وقتی احساس سپاسگزاری ، احساس اطمینان احساس یقین داری به خواسته ات میرسی
خوندن کامنت دوستان خیلی عالیه چون وقتی می خونی و می بینی جواب داده برای همه پس به خودت میگی برای منم جواب میده و بیشتر شور و شوق پیدا می کنی برای ادامه دادن .همیشه باید کامنت ها رو خوند
ممنون از دوستان که نتایج خودشون رو می نویسن . ممنون از خداوندی هستم که منو در این مسیر قرار داد
خدایا شکرتث


27

هر اتفاقی رو که دوست داری در هر زمانی برات بیفته رو با جزعیات زیاد مینویسی و بطوری که کاملا برات واقعی بنظر میرسه و تخیلی نیست و به این صورت به احساس خوب میرسی

این بهترین روشش هست



2

3 سال پیش

سلام

آقای ابودردایی کلام‌شما جادوس غذای روح من است متن های شماشده نماز من هر لحظه به عشق متن های شما میام‌تو سایت خیلی زیبا نوشتید تحسینتون میکنم برای قدرت بیانتون من همیشه متن هاتون رو پیگیری میکنم

و ازته قلب باهاشون ارتباط میگیرم

موفق باشید و پیروز و ثروتمند و درپناه خداوند هدایتگر


3 سال پیش

سلام آقای ابودردایی واقعا ممنونم به خاطر نوشتن این سناریوی زیبا و طولانی که شاید بعضی ها حوصله ندارن بخونن چه رسد به اینکه شما با این جزئیات و با حوصله نوشتید من دو سال هست که با استاد هستم ولی با خوندن سناریوی شما کاملا متحول شدم طرز فکرم عوض شد واقعا دوست دارم از صبح تا شب را با همین نوشته های سناریوی شما بگذرونم فقط همین

امیدوارم انرژی های مثبتم به سمتتون بیاد که مطمئنم میاد چون ذهن من متحول شد به سمت عالی فکر کردن و عالی نتیجه گرفتن

سپاسگزارم ازتون

77

سلام به همگى
یادمه تو دوره ١٢ قدم استاد گفتن خواسته هامون رو به شکل تجسم و در زمان حال با خودمون صحبت کنیم بلند یا به شکل زمزمه
و من چون ابتداى مسیر بودم نمی تونستم خیلی این کار رو کنم ، عوضش می نوشتم و هر روز به اون نوشته شاخ و برگ میدادم چون دفعه اول که ما سناریو مینویسیم طبیعتا با جزیئات زیاد و کیفیت بالا نیست ( قانون تکامل ) ولی روز به روز واضح تر با جزیئات بیشتر میشه ،
بهترین شیوه سناریو نویسى که براى من جواب داد این بود که اول سپاسگذارى هامو با احساس و از ته دل انجام میدم و بعد سناریو رو به زمان حال تو همون حال ادامه میدم و واقعا خودمو تو اون حالت میبینم و لذت میبرم



1

4 سال پیش

سلام دوست عزیزم

معصومه خانم ببین

تو مقاله خانم شایسته هم بهش اشاره کرده که مهم فهم این موصوعه که ما داریم فرکانس می‌فرستیم و با ارسال فرکانسهای دلخواه میتونیم زندگی مورد علاقمون رو خلق کنیم

ولی در مورد شیوه و تکنیک و اینا چیزی نگفتن

اصل فقط فهم این موضوعه که ما در یک جهان فرکانسی هستیم

حالا شما به هر شیوه و تکنیکی که انجامش بدی او کیه

در پناه خدا شاد باشی

120

باسلام خدمت استاد عزیزم، خانم شایسته عزیز و خانواده خوب عباسمنش
منم می خواستم یکی از تجربه هام رو درباره سناریو نویسی براتون بگم.
یه سال قبل من کتاب بنویسید تا اتفاق بیوفتد رو خوندم و اونجا بود که متوجه شدم که اگر ما با تمام وجود و تمرکز کامل برای خواسته ایی که داریم اون خواسته رو بنویسیم خیلی زودتر از اون چیزی که فکر می کنیم اون رو بدست می یاریم.
حدودا شش ماه قبل خواهرم اومد گفت ما تو قرعه کشی شرکت کردیم( از این قرعه کشی هایی که ماهانه یه مبلغی رو می دی و سه چهار سال طول می کشه) و به من هم پیشنهاد داد که تو هم بیا و تو قرعه کشی شرکت کن و ۴ ماه بود که قرعه کشی شروع شده بود و من هم اومدم برای قرعه کشی اسم نوشتم .
قرعه کشی ۱۰ میلیون تومنی بود و ماهی ۲۰۰هزار تومن باید می دادیم من همون روز واسه قرعه کشی اسم نوشتم و ۲۰۰ تومن علل حساب بهشون دادم و۶۰۰ تومان دیگه باید می دادم تا با بقیه برابر بشم و ۶۰۰ تومن رو من هفته ۲۰۰ دادم تا به بقیه برسم.
همون روزیکه قرعه کشی اسم نوشتم از شبش شروع کردم به نوشتن این خواستم که قرعه به اسم من در می یاد شروع کردم به نوشتن و هنگام نوشتن موزیک ارام بخش پلی می کردم و با تمرکز کامل خواستمو می نوشتم و این جمله رو می نوشتم خدایا شکرت که قرعه کشی به اسم من در امد، خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
این جمله رو هر شب قبل خواب می نوشتم و خودمو تو او حالت که قرعه به اسم من در اومده و من خوشحالم تجسم می کردم.
و هر شب قبل از خواب من این جمله رو می نوشتم و هنگام نوشتن حس و حال خوب اون لحظه رو تجسم می کردم.
من اینکارو هر شب ادامه دادم و به خودم مطمئن بودم که قرعه کشی به اسم من در می یاد و اصلا شک و تردیدی به دلم راه نمی دادم که منو از این حس دور کنه،
روز قرعه کشی مادرم رفته بود که پول ماهانه رو بده و من اون روز سرکار بودم که مادرم به من زنگ زد و گفت قرعه کشی به اسم تو در اومده و من اون لحظه با خودم گفتم من می دونستم قرعه کشی به اسم من در میاد و صد بار با خودم بابتش از خدا تشکر کردم و نوشتن نتیجه داد و من تونستم این تجربه از نوشتن رو بدست بیارم.
و بعدش خواهرم و دورو بری ها همشون باورشون نمی شد که تو ماه اول قرعه کشی به اسم من در اومده و همه می گفتن که تو خیلی خوش شانسی و از این حرف ها و من بهشون گفتم که من با نوشتن و تجسم کردن به این نتیجه رسیدم.
و شما هم می تونید این کارو بکنید و از نتیجش شگفت زده بشین و واقعا هری چیزی رو که بهش توجه کنی و اونو بنویسی حتما اونو بدست می یاری و برای من که صددرصدی جواب داد و به غیر از این مورد دو سه تا کار دیگه هم من نوشتم و دقیقا عین نوشته هام اون کار انجام شد و من تونستم به اون خواسته هام برسم.
و من همیشه هر خواسته ایی که دارم رو اول می نویسم و تجسم می کنم.



4

4 سال پیش

سلام دوست عزیز

جذب قدرتمندانه شما عالی بود نوش روحتون. بابت توضیحی ک برای سناریو نوشتن دادین سپاسگزارم

سلام ممنون از شما دوست عزیزم

بهتون پیشنهاد می کنم اگر به نوشتن علاقه دارین شما هم شروع کنید به سناریو نویسی و از نتیجش شگفت زده بشین و با این روش به راحتی به خواسته هاتون برسین برای شروع از یک خواسته کوچیک شروع کنید که نتیجه شو زود بگیرین و این باعث می شه که راحت تر دفعه بعد خواسته هاتونو بنوسید

و خوشحالم از اینکه کامنتم رو خوندید


3 سال پیش

دوست خوبم همیشه سلامت شاد و کامروا باشید .منم ایمان دارم که نوشتن با احساس خوب معجزه می‌کند…….

سلام دوست عزیزم شما هم همچنین انشا الله سال پر خیر و برکتی داشته باشید همراه با ثروت و شادی و سلامتی

بله مطمئنا نوشتن با احساس خوب و باور داشتن به اون نوشته معجزه میکنه

1

سلام و درود به دوستان عزیزم
با خواندن این صفحه از عقل کل، جرقه ای توی ذهنم زده شد و یاد خاطره های گذشتم افتادم که خیلی برام جالب بود.
من در روزی از شهریور ماه سه سال پیش، اولین روز کار آموزی، خیلی درگیر انرژی ای شدم که از چشمای پاک و معصوم دختری جوان وزیبا به من منتقل شد، نفهمیدم اون روز چطور گذشت…(البته اولین روزکار آموزی من، آخرین روز کار آموزی اون خانم بود)
خواسته من شکل گرفت و من خیلی دوست داشتم حتی یکبار هم شده، دوباره ببینمش…
اما دیگه خبری ازش نبود….
شش ماه بصورت مداوم و هر روز کار من شده بود تصویر سازی و سناریو نویسی درباره فردی که برای اولین بار عاشقش شدم(البته بدون اطلاع از قوانین و تمارین و ابزارها) . راستش با اینکار لذت می‌بردم
هدف من رسیدن نبود چون مقام و موقعیت اجتماعی اون خیلی بالاتر از من بود.
فقط و فقط لذت می‌بردم از تجسم حضورش توی ذهنم یا روی کاغذ.
پس از شش ماه، بصورت کاملا هدایتی در یه روز خیلی عادی زمستونی، با همون فرد توی خیابون برخورد کردم.
اصلا باورم نمیشد اون روز رابطه ما بصورت دوستی شکل گرفت…
و تا الان به صورت معجزه آسا رابطه عاشقانه عجیب و غریبی بین ما شکل گرفته
الان که اینارو نوشتم موهای تنم سیخ شده…
چون واقعا بزرگترین و با توجه به شرایط من در اون زمان، محال ترین خواسته ی من بود.
خیلی جالب بود که با توجه به خواسته ای که داشتم، این بود که اون هم اندازه من عاشق من باشه، رفتارهام خیلی دور از انتظار خودم بودم. میدونی انگار یکی بهم میگفت چه رفتاری رو درچه زمانی انجام بدی.
بعضی وقتا ناخودآگاه رفتار دور از انتظار من، باعث می‌شد خودم جا بخورم از رفتارم اما بعدها متوجه شدم که فلان رفتار من باعث جذابیت برای اون شده…
راستش بعد از این موفقیت بزرگی که کسب کردم، خیلی خواستم اینکار رو درباره ثروت انجام بدم.
تازگیا که دوره روانشناسی ثروت 1 رو خریدم، متوجه شدم باورهایی که دارم، نمیذاشت این کار رو انجام بدم.
به خودش گفتم که تو بزرگترین آرزوی من بودی بعداز رسیدن به تو هیچ خواسته ای برام غیر ممکن نیست.
به امید و توکل به خدا و تغییر باورهایم بتونم از این ابزار برای رشد مالی استفاده کنم..
ممنونم از استاد عباسمنش عزیز ❤️



14

4 سال پیش

سلام … دمت گرم سید انشاالله باعشق تمام وقتی که باهم هستید را تجربه کنید و فقط لذت ببرید ..نوش روحتان این رابطه شیرین تر از عسل

سلام به دوست عزیزم چقد کامنتتون دلنشین بود دقیقا آرزوهای محال وقتیبه حقیقت تبدیل میشن این ایمان ماست که زیاد میشه و بیشتر خدارو باور میکنیم و برای اهداف دیگمون مصمم ترمیشیم انشالله عشقتون هرروز زیباتربشه و برامون از زیبایی ها بنویسین


4 سال پیش

سلام دوست عزیزم من عاشق لحظه های هستم که در اولین نگاه عاشق کسی باشی اون هم هم فرکانس باشه با طرف مقابل خیلی عالی من قشنگ تصور کردم که چه حالتی از این عشق رو تجربه کردی آدم کلا محو عشقی که داره میشه تو راه رفتن تو غذا خوردن تو خواب حتی میبینی که به اون طرف مقابل رسیدی تا اینکه به حقیقت می‌پیوندد وخیلی شگفت زده شدم آخر به اون رابطه دلخواهتان رسیدید عالی بود این کامنت که هرچه بخواهیم مینویسیم و تصورش کنیم دست یافتنی میشود وچقدر مصمم میشویم برای رسیدن به خواسته های بزرگتر ومخصوصا در کنار عشقی که آتشین هست عشقتون پایدار


3 سال پیش

وای خدای من …چقد لذت بردم از این کامنتتون…بخدا اشک تو چشام جمع شد …چقد این زندگی عالی و سادس ..چقد این دنیا فوق العاده و قوانینش سادس

خیلی خوشحال شدم براتون …واقعا ی حس عجیبی پیدا کردم..خیلی ذوق کردم ..خدایا شکرت 🥺🥺🥺😭😭😭😭😭


3 سال پیش

سلام ، الان من خیلی شگفت زده شدم ، پس چرا استاد میگه یه ادم خاص را تصور نکنید و نخواهید

اقا اگه جواب میده بگید ماهم انجام بدیم ، مارو ترسوندن از این کار که نه اون ادمی که میخوای و نخواه


3 سال پیش

درود و سلام جناب سیادتی عزیز

خیلی زیاد کیف کردم از تجربه عالی و ارزشمندتون و مرررسی که با ما سهیم شدید

الهی در کنار هم خوب و خوش باشید درست همونطور که دوست داشتید

خوشحال میشم تجربیات دیگتونو هم بخونم که دارید در سلامتی و پیشرفت و خوشی و ثروت لذت می برید.

پس هر چی ادم بخواد انجام شدنی ست بطور کاملا طبیعی و ساده و حلال و مشروع امکانپذیر است نیاز به راههای کج و پستی بلندی و سخت و نامناسب و زور و فشار نیست.

دمتون گرم


2 سال پیش

چقدر این کامنت شما برای من دلنشین بود

چقدر واقعی بود انگار احساستون هم همراه بود، الهی شکر که الان در کنار هم لذت میبرید

خداروشکر که شما با رسیدن به این خواسته فهمیدید دیگه هیچ خواسته ای براتون غیر ممکن نیست

کیف کرد از خواندن کامنتتون

برقرار باشید و عاشق و سلامت و شاد


2 سال پیش

به نام خدای بخشنده و مهربانم

سلامبه استاد عزیزم و خانم شایسته مهربانم

و تمام دوستانم

چقدر از کامنت شما دوست خوب لذت بردم و این یعنی قانون وجود دارد و اینکه نیاز به زمان و تکامل نیاز داره

باکارکردن روی خود و ایمان و توکل و لذت بردن از تجسم و سناریو به آنچه که تجسم میشه می‌رسی

خیلی خوشحال شدم از خواندن کامنت شما و اینها نشانه هست برای درست بودن راهم

احساس ذوق و شوق در قلبم ایجاد شد

خدایاشکرت خدایاشکرت


2 سال پیش

سلام دوست نازنینم ی سناریوی فوق‌العاده نوشتی که واقعا منو برد توی اون حال و هوا

واقعا لذت بردم

از نوشتنت برخوردی در زمستان تا نوشتنت از عشق و علاقه ای وافر که تمام محدودیت های ذهن رو بهش غلبه کردی و توی ذهنت پرورش دادی اون چیزی رو که میخواستی


1 سال پیش

درود بر شما

من الان که پیام شما رو خواندم خیلییی خوشحال شدم برای شما

و اینکه یک سوال چطوری شما روی یک نفر تمرکز کردید در صورتی که استاد فرمودند روی یک نفر تمرکز نکنید؟

من هم دوست دارم این کار رو انجام بدم

اما یک موضوعی در ذهنم هست که نباید روی یک نفر تمرکز کرد

ممکن هست کمی بیشتر راهنمایی کنید ؟


1 سال پیش

سلام دوست عزیز

امیدوارم همیشه بهترین هارو تو زندگی ورابطتون تجربه کنین

چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم

اینکه ایمان داشته باشی به هرخواسته ای که میخای خدا تورو میرسونه


1 سال پیش

مهم ترین عامل در سناریو نویسی این است که تو چه میخواهی

چه چیزی احساست رو خوب میکنه

ماشین خوب؟ خونه خوب؟

به هر شیوه ای که تصور میکنی با مینویسی و احساس خوبی در تو به وجود میاره درسته و عالیه

یعنی فرکانس درستی ارسال میشه

اما چی باعث میشه سناریو نویسی رو بزاری کنار یا تصویر سازی نکنی؟

وقتی به چگونه فکر میکنی

وقتی روی خودت فکر میکنی و میخوای خودت همه رو انجام بدی

ولی هرچی بیشتر میگذره میفهمی

تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس

خود راه بگویدت که چون باید کرد

نپرس چطوری چون وقتی میپرسی یعنی نکنه خدا است کارو نتونه بکنه یا نکنه برای من

در صورتی که هم خداوند تنها رب و قادر مطلق هست و هم خداوند جهان رو با قوانین اش اداره میکنه که یکی از مهم‌ترین قوانین هم احساس خوب اتفاقات خوب است و احساس بد اتفاقات بد

پس بجای تصویریازی و سناریو های منفی و نا امید کننده شروع کن آرام آرام تصویر ذهنی خودت رو به سمتی ببر که دوست داری و لذت میبری


10 ماه پیش

سلام دوست عزیزم از خوندن کامنتت بینهایت لذت بردم و اشک تو چشمام جمع شد و تحسینت می‌کنم چرا که از مسیر درست حرکت کردی و اتفاق عالی رو برای خودت رقم زدی و به آرزویی که داشتی بدون آویزون شدن به این و اون فقط روی خودت کار کردی و جذبش کردی و رسیدی و از همه مهمتر در حین انجام نوشتن سناریوی زندگیت شخصیتت هم عوض شد بدون اینکه خودت بدونی و این کار جهان بوده تا ظرف وجودت و برای دریافت نعمتهای الهی گسترش بده و به امید الله یکتا به دیگر آرزوهات هم مثل همین خواسته عزیزترین کست که بهش رسیدی به اونها هم می‌رسی با تمرین و موندن در مسیر خواسته هات سپاسگزارم برای حال خوبی که به من دادی ممنونم و بهترینها رو از درگاه خداوند متعال برات آرزو دارم موفق باشی

یا حق


10 ماه پیش

افرین بهتون تبریک میگج و تحسین میکنم و خوشخالم براتون

میدونم الان به چیزای بزرگتری هم که میخواستن دست پیدا کردین

همه چیز را ما خلق میکنیم

دقیقا همراه جزئیات

خدایاشکرت

43

اول از همه سلام ب تمامی افراد هم فرکانسی ام
و سلام ب استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز
وااااای خدایا خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی دوست دااااارم❤️❤️❤️❤️
چقدر چیدمان فرایند خوشبختی رو واسم خوشگل درست کردی واقعا از صمیم قلبم عاااااشقتم
این روزها خیلی حااااال دلم خوبه و غررق احساس خوب هستم
چرا ک دارم تمرین هارو انجام میدم و البته یه چندتایی باگ دارم تو زندگیم که دارم روش کار میکنم ک اینارو بتونم ب زیبایی تمام درست کنم
و همین جور دارم ادامه میدم و مسیر زیبا تر و زیباتر میشه
و من توجه ام رو گذاشتم روی خواسته هام و خداوندو شکر میکنم ک همیشه حواسش ب من هست
امروز صبح ک داشتم سناریو مینوشتم ب خودم گفتم احساس میکنم توی سناریو نوشتن یه چیزایی رو دارم کم استفاده میکنم و همین سوال واسم پیش اومد تا اینکه خیلی زود رها کردم و بقیه تمرین هامو انجام دادم
به لطف پروردگار هی دارم نوشته های توی دفترم رو بدست میارم
یه موقع هایی ک اتفاق خوبی واسم میوفته یا خبر خوشی میشنوم ب خودم میگم ایول جذبم رفته بالا اینو من همین امروز درخواست کردم و اومد خیلی با خودم تکرار میکنم ک اینا نتایج تغییر باور هاست و بعضی موقع ها از کارای خدا تعجب میکنم ک چقدر این لطف و رحمت داره و بزرگه ، منی ک هیچ هدفی نداشتم و انسان پوچی بودم و دنبال لات بازیو این حرف ها بودم و اصلا خدارو قبول نداشتم ولی خدا بنده شو تنها نمیزاره
وقتی که حرف های استاد رو شنیدم و ازش خواستم کمکم کنه تا بهتر زندگی کنم ، بهم کمک کرد
و تسلیم شدم در برار خداوند و اعتماد کردم ب قوانین جهان هستی
و ب چشم یه سیستم نگاه کردم
و این رو باید درک کنی نه فقط بشنوی این جمله رو باید درک کرد تا ببینی کارای این سیستم رو ک چطور رو نظم و حساب کتابه
من صبح درخواست کردم ک بهتر سناریو بنویسم
و الان ب اینجا هدایت شدم ب زیباترین مسیر و این یعنی که خداوند جواب همه ی خواسته هارو میده یعنی اینکه من لیاقت زندگی زیبا دارم ک خداوند منو ب اینجا هدایت کرد و گفت بخوان و عمل کن بخوان و اعتماد کن ب من
دوره قانون افرینش رو دارم کار میکنم و خیلی خداروشکر میکنم ک تونستم خودمو جمو جور کنم تا یک دوره رو ادامه بدم
چون من قدم یک رو خریدم و قرار شد ک ادامه بدم ولی باز خودم کم گذاشتم
دوره راهنمای عملی دستیابی ب رویاها رو بد عمل کردم
ولی این دوره خیلی زیباس انقدری زیباس ک منو بلاخره بیدار کرد ک ادامه بدم ب مسیر با ادامه دادن موفقیت ها بیشتر و بیشتر میشه و اینو الان درک میکنم چون ادامه دادم و هی موفقیت ها بزرگ و بزرگ تر میشه
پروردگارا من فقط روی تو حساب باز میکنم و فقط از تو کمک میخوام
در پنای حق موفق ، ثروتمند، خوشحال، سلامت و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید❤️❤️


111

اول از همه سلام به استاد عزیزی که هر لحظه پس از شکر خداوند بابت همه چیز بابت بودن او وعلم و آگاهی که باتلاش و پیگیری کسب کرده و به تمام ما مانند یک گنج انتقال داده.
همچنین خانم شایسته عزیز که چیزی کمتر از استاد عباسمتش ندارند.
همچنین سلام به تمامی اعضا خانواده.
پاسخ دوستان بسیار عالیست.
اما خیلی مشتاقم در مثالی کوتاه پاسخ این سوال رو بنویسم.
همانگونه که یک فیلم نامه نویس باید تک تک کاراکترها و گفتگوها و امکانات و محیط و حتی نوع احساسات هر لحظه ی یک فیلم را دقیق بنویسد تا فیلم او کاملا طبیعی و قابل درک و مورد پذیرش شودو به علت همین خصوصیات یک فیلم شروع به تولید میشود و به رو پرده ی نمایش میرود.
ما نیز باید آنچه را که می خواهیم با تمام جزییات و احساسات و نوع گفتار و نوع افکار وفاکتور های بی شمارِ دیگری که در طی روز سپری می کنیم آنچه را که می خواهیم را بسیار واضح بنویسیم.
اما خیلی از عزیزان مرحله ی واضح نوشتن را نمی توانند به خوبی اجرا کنند به همین علت دقیقا آنچه که می خواهند را دریافت نمی کنند.
توصیه می کنم برای تقویت نحوه ی واضح نوشتن سناریوهای زندگی خود…
ابتدا چند روز به کمک زندگی روزانه ی خود سناریو نویسی واضح را امتحان کنند و بعد اقدام به نوشتن سناریوی دلحواه خود کنند،به این صورت که:
در روز اول؛
در هر زمان که خواستند سناریو نویسی کنند یک ساعت پیشی که پشت سر گذاشته اند را با کل جزییات آنچه که آن لحظه می دیده اند وآنچه که می شنیده اند یا میل می کرده اند یا به مشامشان میرسیده است را با احساسی که در آن لحظه تجربه می کرده اند را بنویسند
ودر روزهای بعدی زمان بیشتری را از آنچه که گذراندند به وضوح به خاطر بیاوردند و بنویسند و به همین ترتیب ذهنشان را آموزش دهند که چگونه جزییات را متوجه شود و بنویسند.
با این تمرین به راحتی می توانند شروع به سناریو نویسی با وضوح تمام از آینده ی که می خواهند کنند .
من با این تمرین توانستم مغزم را آموزش دهم که بتواند با وضوح کامل آنچه را که میخواهم را بنویسم و خلق کنم امیدوارم که دیگر دوستان نیز از انجام این تمرین با سرعت بهتری به نوشتن بهترین سناریو های زندگیشان برسند..



4

4 سال پیش

سلام به دوست عزیزم خانم نجفی

نوشته هاتون خیلی خوب بودمن از همین الان باتوجه به متن شما خیلی راحت میتونم سناریو های کوچک خودروبنویسم.وبعدن سناریوهای بزرگتر را به راحتی بنویسم وبااحساس خوب تجسم کنم چون قبل از آن به راحتی توانسته ام سناریو های کوچک رابا موفقیت به انجام برسانم وبه تدریج نوشتن سناریوهای بزرگ برایم جزو بدیهیات زندگی و کارهای روزانه ام میشود.ازت متشکرم مرضیه ی عزیزم خیلی راحتم کردی.


4 سال پیش

عالی بودممنون من خیلی گیج بودم درموردسناریونویس ویاخواسته هامون روچطور بنویسیم مرسی عالی بود


4 سال پیش

سلام خدمت استادعزیزم ومریم جان وتمام خانواده ارزشمندم خانواده عباس منش من بسیار ازنحوه توضیحتون سپاسگزارم خیلی خیلی دلم میخوادیادبگیرم این سناریو نویسی خیلی برام سخته ممنونم ازتوضیحات روانت ممنون

سلام به همگی عزیزان خانواده بزرگ عباسمنش

این روش دوستمون خیلی کاربردی هست. من خودم نمیدونستم چطور بنویسم، بنظرم این روش جوابه.

باید این ذهن سرکش رو آروم آروم عادتش داد

76

سلام
ممنون از جمله جادویی که جهان با کلماتت کار نداره فرکانست رو میگیره
دقیقا درسته
قران میگه نیت
چقدر در دین اسلام به نیت توجه شده
نیت همون فرکانسه همون احساسه پشته اعمال هست
حالا تعجب نمیکنم ک چرا میگن نیت گناه به اندازه خود گناه هست
سناریو نویسی تمرین مورد علاقم هست… چون واقعا غرقش میشم حواسم میره به ساختن و پرداختنه داستانه زندگیم و هربار از یه زاویه جدید مینویسم …
تازه قانون وضوح هم رعایت میشه… وضوح واقعا معجزه میکنه … هروقت واضح گفتم ک چی میخوام در کوتاهترین زمان بهم داده شده… خواسته های کوچیک ما زود برآورده میشن چون در موقع درخواستشون کاملا واضح میدونیم چی میخوایم … چون قبلا تجربه اش کردیم و میدونیم چی هست… اما یه سری خواسته ها فقط مث یه تصویر ناواضح تو ذهنمون هست و تکامل کمک میکنه تا واضح بشه برامون و بتونیم با وضوح درخواستش رو به خدا بدیم.



3

4 سال پیش

سلام مهستی عزیز

بحث اصلا بحث نیت نیست

نیت با فرکانس خیلی خیلی متفاوته

خیلی ها نیت های خوبی دارن ،مثل ادمای مذهبی که تو زندگی همه ما الگوهاش هست آدمهایی که به خدا و روز قیامت اعتقاد دارن ولی بیمارن،فقیرن،آرامش ندارن

یا مدل کشورهای کمونیستی رو نگاه کنید مثلا کره شمالی یه رهبر داره بسیار بسیار میهن پرست و دوستدار مردمش هست و بسیار هم قبولش دارن ولی افکار و باورهای اشتباهی در مورد ثروت داره که این کشور و هر مدلی از این دست افکار، به نابودی کشیده خواهند شد

یا نمونش کشور خودمون

ادمایی بسیار بسیار پاک دست و صادق تو راس امور هست ولی هر روز داره یه مشکل جدیدی بوجود میاد

ولی این صداقت و پاک دستی کاری از دستش بر نمیاد

چرا چون برخلاف قوانین جهان دارند حرکت میکنند

اگرم دقت کنید اونایی که میگن فلان کشور جنایتکاره و داره حق مردم ما رو میخوره اونا قانون جهان رو درک نکردن

اگر که قانون جهان رو درک کنن هیچ وقت این حرف رو نمیزنن

و توجه خودشون رو از ناخواسته ها برمیدارن


4 سال پیش

سلام دوست عزیز ممنون از توضیحات خوبت مخصوصا جمله ی آخر که حالم رو خوب کرد الان متوجه شدم که اگر خواسته هامون واضح نیست باید با تکامل اجازه بدیم کامل بشه ممنون


4 سال پیش

سلام خدمت تمامی دوستان و همچنین استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی
هر اتفاقی که برای انسان میفته یه زمانی در ذهن خود تجسم کرده بوده به قول انیشتین تجسم همه چیز هست .
واقعا بهترین جمله ای که تو زندگیم شنیدم همین جمله هست که ذهن فرقی میان واقعیت و رویا را نمیداند
پس معطل چی هستیم به قول استاد عباس منش بریم تو لاک تجسمی خودمون و لحظه لحظه در شادی و احساس خوب اهدافمون را تجسم کنیم و از آن لذت ببریم .
من هم تجربه ای دارم از سناریو نویسی
چه در مورد داشتن همسری مهربان و یه کاری که زمانم آزاد هست و داشتن فرزندانی سالم البته اینا همه به صورت غیر آگاهانه همیشه تو ذهنم بوده ولی از الان به بعد میخوام پایم را فراتر از این بزارم و زندگی رویاییم را که همیشه دوست دارم برسم را با تکنیک سناریو نویسی میسازم


33

سلام و هزاران درود بر عزیزانی که در سایت استاد عباس منش تلاش و زحمت میکشند.و تشکر خالصانه و صمیمانه از استاد بزرگوار و مهربان و دوست داشتنی استاد عباس منش و مریم جان عزیزم.من از زمانی که وارد گروه شدم و شروع کردم به گوش کردن فایل های رایگان استاد .تحول عظیمی در زندگیم به وجود آمده.با اینکه هنوز کامل تمام فایل ها را گوش نکردم.ولی با تمام وجودم این را احساس کردم که تنها و تنها خود شخص هست که با افکار و عقاید خودش می‌تونه زندگیشو بسازه و پیش ببره.حالا پیاده کردن این افکار و در حقیقت این باورها یکیش نوشتن سناریو زندگیت هست که میتونی قبل از نوشتنش بیایی آن خواستت را اول تصویر سازی کنی تو ذهنت که داری آن را به انجام میرسونیش .واقعا واقعا رسیدن به آن خواسته چه احساس عمیقی درآدم به وجود میاره.همان لحظه احساس می‌کنی که داری بال درمیاری و میخوای پرواز کنی تا هرچه زودتر آن خواسته ها رو تو بغل بگیری .واقعا با یک چنین حسی نوشتن آن سناریو چه ذوقی به آدم دست میده که ناخودآگاه فقط فقط بر زبانت شکر گذاری جاری میشه.وشایدهم اشک از چشمانت جاری.وقتی که متعهد میشی به اینکه میخواهی به اون خواستت برسی و جدیت در کارت داشته باشی بنظرمن هیچ ترمزی نمیتونی جلوی گاز رو بگیره.فقژ و فقط میخواهی که به اهدافت برسی.پس هرچه تمام‌تر آن را تصور کردن و سپس نوشتن و بر روی کاغذ آوردن آن را به واقعیت تبدیلش می‌کنی.چرا ؟چون میدونی که با این حس و حال و یقین واین باور ذهنیت که خودت خالق زندگیت هستی و میتونی بهش دست پیداکنی خدا جونم.بابت داشتن قوه تصور و پردازش در ذهن و هم زمان نوشتن و آوردن آن خواسته بر روی کاغذ هزاران بار شکروحمد و سپاس ای همه وجودم.



1

3 سال پیش

زندگی ما یه داستان؛

چه خوبه پایان این داستان رو خودمان بنویسیم🥰🥰🥰

24

سلام
داستان من هم میشه گفت یه جورایی سناریو نویسی بود
قبل اینکه با این سایت اشنا بشم خیلی برنامه ریزی میکردم که چه لباسایی بخرم توی اینترنت انواع لباس ها و کفش ها رو نگاه میکردم و توی دفتچرم مینوشتم که چه لباسایی دوست دارم بخرم با چه رنگایی و پولش رو هم کاملا مطمئن نبودم جور بشه…..یا اون موقع که تابستون بود خیلی تجسم میکردم که دبیرستانم رو چجوری میخوام بگذرونم چه تیپایی میخوام بزنم و جالب اینجاست که من اصلا مدرسه ای دوستام اونجا بودن نرفتم و اصلا پول اون لباس هایی که دوست داشتم بخرم جور نشد ولی با این سایت اشنا شدم و انگار خدا بهم گفت بیا یه اگاهی هایی در اختیارت میزارم که لباس سهله همه چی توی زندگیت بدست بیاری و منتظر این و اون هم نباشی و مسیر درست رو بری
و الان تازه دارم به این اموزش ها ایمان میارم و انگار خدا میگه اره راهش همینه ادامه بده


63

سلام
نمیدونم از کجا یاد گرفته بودم .
اما وقتی تو عقد بودیم . خونه یی که دوست داشتم بعد عروسی بگیریم . خیلی فرق میکرد با پولمون . حتی با خونه هایی که میرفتیم با املاکی میدیدیم . ینی زمین تا آسمان فرق داشتا .
منم نقشه خونه یی که میخواستم رو کشیدم روی کاغذ . خدایا شکرت
اصلا نه خودم نه همسرم نفهمیدیم پول از کجا جور شد .
البته میدونیم کار خود خدا بود ❤❤❤
البته قبلش شرک زیاد داشتم . منتظر بودم پدر همسرم واسمون مراسم بگیره وخونه بگیره و… فکر میکردم اگر ایشون این کارارو نکنه دیگه انجام نمیشه . اما بعدش به دلایل واهی متوجه شدم بیشتر قصد کارشکنی داره . اول سر در گم شدم و ترسیدم . واقعا فکر میکردم تمومه دیگه نه عروسی درست حسابی واسم میگیرن نه خونه . پشت همسرمو خالی میکنن و…. هزار تا فکر سطحی و اشتباه .
اما یکبار که داشتم نماز میخوندم خدایا شکرت سر سجاده بودم که یک چیز اومد تو دلم . با خودم گفتم یدالله فوق ایدیهم .!نمیدونم واقعا نمیدونم با چه میزان ایمان چنین چیزی گفتم ؟ولی هر چی که بود از غیر خدا بریده بودم . یعنی حتی نگفتم همسرم واسم همه چیز میگیره فقط گفتم خدا…. خدایا شکرت که هدایتم کردی .
بعدش بهترین عروسی از هر لحاظ خدا واسمون گرفت و بهترین خونه یی که فکرشم نمیکردیم خدا واسمون رهن و اجاره کرد . خدایا شکرت واقعا باید از غیر خدا سیلی بخوری و بِبُری تا به خدا برسی . خدایا شکرت بخاطر تو گوشی هایی که از جهان خوردم .
یکبارم با سناریو نویسی لاغر شدم و یک تولد عالی واسه پسر جونم گرفتم که از هر لحاظ عالی بود . و اب و هوای خیلی خوب و بارونی که عاشقش بودمو جذب کردم .
البته حالا کمی منفعل و کمالگرا شدم . ینی هر آرزویی بکنم فکر میکنم آرزوی بزرگتر وجود داره . واسه همین تمرکزی روی آرزو هام نمیزارم .
اما با خوندن این پست خدا منو هدایت کرد به ین مسیر که دوباره واسه خودم اهداف کوچیک و کوتاه مدت بزارم و یکی یکی بهش برسم . خدایا شکرت عاشقتم خدا جون ❤❤❤
یک ترمز اشتباه که شاید حتی احساس گناه هم بهم میداد و همین الان کشف ش کردم و در واقع خدای من هدایتم کرد . این بود که خجالت میکشیدم از خدا چیزی بخوام یک مدتی . انگار  نعوذ بالله کم میشه از خزانه خدا. یا اینکه ذهن نجوا گر خیلی آروم و پِس پِس کنان القا میکزد بطوریکه حتی نمیشنیدم که جوابشو بدم . فقط زمزمه میکرد که منصوره تو اشرف مخلوقاتی زشته خجالت بکش چنین چیزهای کوچیک و ریزه میزه ایی از خدای به این بزرگی طلب میکنی . اصلا انسان نباید اینطور چیزهای پیش پا افتاده رو بخواد اونم وقتیکه خدای به این بزرگی داره . آخ آخ لعنت بر شیطان نجوا گر خناس . ببین چطوری جلو رشد آدمو تلاش میکنه بگیره . اما خدای ما بزرگتر از این حرف هاست و  به بهترین راه هدایت مون میکنه خدایا شکرت .
اهدنا الصراط المستقیم
صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم والضالین



2

برای لاغری چطوری سناریو نوشتید؟ چن کیلو لاغر شدید


3 سال پیش

سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی عزیز

متن شما رو خوندم و کلی لذت بردم و حتی اشک از چشمانم جاری شد و خداروشکر میکنم بابت وجود چنین دوستان خوبی

اونجایی که گفتی یدالله فوق ایدیهم خیلی به دلم نشست و خیلی لذت بردم اینکه واقعا هرچی که بخوایم رو فقط از خدا بخواهیم

موفق و پیروز باشید

26

سلام
خیلی رو این موضوع فیلتر ندارید و به صورت بی نهایت هرچی که میخواینو بنویسید ولی بهتره که در زمان حال باشه مثل
من امروز لپتاپ مورد علاقما خریدم



2

4 سال پیش

دقیقا دوست عزیزم …بنظرم باید فرض کنی ک دقیقا اونجایی و میخوای ببینی و بنویسی

مثلا به این شکل

خدایا شکرت چقدر این هوا عالیه … همسرم بوگاتی جدیدی خریده و امروز میخوایم بریم یه دوری باهاش بزنیم … من سندلای صورتیم و پوشیدم و یه لباس راحت تنم کردم لب استخر راه میرم و خدارو شکر میکنم بابت این معجزاتی ک پشت سر گذاشتم … عشقم از بالکن صدام میکنه میگه چی پوشیدی میخوام هم رنگ خودت لباس بپوشم … بعد هردومون صورتی پوش شدیم یجورایی با رنگ ماشینم ست شدیم … هوا تا بعدازظهر ابری میشه … یه بارون در راهه احتمالا امشب یه طوفان ریزم بیاد …ولی جای نگرانی نیست من عاشق این هوای استوایی هستم عاشق این بارونای گاه و بی گاهم … خودم خلق کردم این شرایط رو …

🌹🌹🌹


4 سال پیش

خدایاشکرت من امروزلپ تاپ موردعراقه ام رو خریدم

24

باسلام
درمورد سناریونویسی همانطور که دربالا توضیح کامل داده شده ولی من یه تجربه شخصی وعملی دارم برای این موضوع
من چند ماه پیش که باسایت اشنا شده بودم درهمان روزهای اول درموردثروت استادفرموندند که وقتی به این باوربرسید که خودمون خالق زندگیمون هستیم وبا فرکانسهایی که میفرستیم زندگیمون رو تغییر میدیم من روی این باورخیلی کارکردم واینکه نباید ترس وشک وتردید داشته باشیم وقدم اول روبردایم وزمانی که احساس خوب داشته باشیم خداوند هدایتمون میکنه به مسیر درست ومهم مهم مهم داشتن احساس خوب در مورد رسیدن به خواسته است
فقط باید فرکانسمون روی احساس خوب باشه ومن از زمانیکه احساسم رو کنترل میکنم ایدههای بسیار عالی بهم الهام شده ومن یکی از اونها رو عملی کردم وچون عشق وعلاقه زیادی دارم درموردایده ام خداوندخیلی کمکم میکنه همه چی برمیگرده به اینکه ما چی میفرستیم هرانچه رو بفرستیم از همون جنس دریافت میکنیم
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
ومن استادعزیزم رو دستانی میدانم از دستان خداوند