زیبایی ها را ببینیم - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    173MB
    14 دقیقه
  • فایل صوتی زیبایی ها را ببینیم
    3MB
    7 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1452 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1971 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    قشنگی های زندگی و امروز چهارشنبه 12 اردیبهشت 1403.

    1- اینکه دارم بسم الله الرحمن الرحیم میگم اول هر کاری.

    هر کاری برای حافظ انجام میدم.

    میخوام بخوابم یا بلند شم، حرکت کنم و …

    2- پیام های تبریک روز معلم گرفتم امروز، خوشحال شدم.

    3- محبت و توجه های فراوان دریافت میکنم این ایام، هم برای خودم هم حافظ جانم.

    4- مادر و خواهرهای نازنینم 10 روز از من و نی نی مراقبت کردن.

    مادرشوهر و خواهر شوهر نازنینم اومدن خونه مون برای مراقبت از من و نی نی.

    5- لذت مادر شدن، فرزند داشتن، دیدن روی ماهش، لمسش.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    خدایا شکرت، شکرت، شکرت، شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1971 روز

    یا لطیف، ارحم عبدک الضعیف

    سلام

    قشنگی های پیشِ چشم و قلبم در 16 مهر 1403:

    1- صدای پیشی هایی که الان میشنوم.

    2- خوابوندنِ حافظ جون در ماشین و در حال عبورِ از خیابان های باصفا و پر از درخت منطقه ی مسکونی مون، در کنارش لذت بردن از هوای بسیار عالی و ملیحِ پاییزی.

    3- صبح رفتم آزمایشگاه، آزمایش خون بدم:

    (تو دلِ هر کاری میشه یه عالمه زیبایی و نکات مثبت کشف کرد، مثل همین مورد ازمایشگاه)

    ● حافظ جون رو گذاشتم خونه مامانم.

    ● خونه مامانم نزدیک بیمارستانه، همونجا آزمایشگاه میرم همیشه. بیمارستانی که اسمشم منو یاد خدا میندازه: بیمارستان نور شهریار

    الله نور السماوات والارض

    ● خلوت بود.

    ● سریع نوبتم شد.

    ● مسیول پذیرش نوبت دهی و ازمایش خون خوش اخلاق بودن.

    ● اقای نمونه گیرِ خون، بسیار عالی خون گرفت و خوش اخلاق بود.

    ● خانم پذیرشِ نوبت، یه گیره ی صورتیِ قشنگ به موهاش زده بود.

    تحسینش کردم.

    خوشحال شد و تشکر کرد.

    ● هزینه ی آزمایشم، با بیمه محاسبه شد، الهی شکر.

    (من باور دارم خداوند مسیولِ بیمه ی ماست، چه این بیمه های رایج، چه هزینه درمانی بدون این بیمه های رایج، همه مدله خدا خودش ساپورت میکنه و من خیالم راحته.)

    ● سلام دادم به یکی از کارمندان بیمارستان، ایشونم خوش اخلاق سلام دادن.

    (آقایی که انتظاماتِ دَمِ اسانسور بود و زمان بارداری وقتی میرفتم بلوک زایمان زیاد میدیدمش، یه بار بهم گفت کجا میری گفتم بلوک، دیگه از دفعه های بعدی میشناخت و نمی پرسید.)

    من اکثرا هر جا وارد شم (مغازه، مطب، خانه، ماشین و …) سلام میدم.

    دوست دارم سلام بدم با صدای رسا و خوش اخلاق.

    ● کلِ پروسه ی رفت، برگشت، انجام نمونه ی خون شد 30 دقیقه، این برای من که بچه کوچک دارم زمانِ بسیار عالی هست.

    الهی شکرت.

    به صورت شفاهی به خدا در قالبِ ستاره قطبی گفتم که چی میخوام، بهتر از خواسته های من اجابت شد.

    4- غذا کمکیِ حافظ جون (فِرِنی) به سلامتی از دیروز شروع شد.

    الهی شکرت.

    امروز از غذا خوردنش فیلم گرفتیم.

    خیلی تجربه ی باحالیه، خوشم اومد. الهی شکرت.

    5- از خدا در مورد چیزی سوال کردم، بلافاصله نشانه شو دیدم.

    ممنونم که انقدر واضح جوابمو میدی خدا جانم.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1971 روز

    به نام خداوندی که نزدیکه و اجابت میکنه درخواستِ درخواست کننده را.

    سلام.

    خدا رو شکر زیبایی ها و نکات مثبتم در یه روز انقدر زیاد میشه که چند بار کامنت بنویسم در ساعاتِ مختلف روز اینجا.

    ● شب رفتم پیاده روی، بسیار لذت بردم.

    هلالِ ماه رو دیدم، خیلی زیبا بود.

    هوا عالی بود.

    هدفون گوشم بود فایل توحید عملی 8 گوش دادم.

    ● من اومدم خونه، همسرم رفت دوچرخه سواری.

    خیلی قشنگه که جفتمون میریم اون ورزش و تفریحی که دوست داریم.

    گاهی هم 3 نفری میریم پیاده روی. الهی شکرت.

    ● عصر با حافظ جون خوابیدم، خدایا شکرت.

    ● همسایه مون رو دیدم موقع پیاده روی، سلام علیک کردیم.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1971 روز

    به نام خدا

    سلام.

    ●سمانه جانم تولدت مبارک.

    ●نفیسه جانم ممنونم از تبریکِ تولدم.

    ●الهی شکر برای خریدهای جذاب دیروزمون برای حافظ جون.

    ●الهی شکر برای شام خوشمزه ی دیشب استمبلی جان، با سالاد شیرازی جان با آبغوره ی بسیار خوشمزه.

    ●دیروز یه اتفاق جالب افتاد.

    من علاقه ی زیادی دارم به افتادن برگ های پاییزی و اینکه هیچ برگی بدون اجازه ی خدا نمیوفته…

    دیروز تو ماشین بودیم در حال تردد، یهو یه برگ از پنجره ی ماشین خودش اومد داخل…

    من خیلی ذوق کردم.

    گذاشتمش داخل ماشین یادگاری بمونه.

    الهی شکر.

    ●دنبال قطره آهن حافظ جون بودیم، چند تا داروخانه سر زدیم. همین الان پیداش کردیم.

    البته من قبلش گفتم اشکال نداره اگه پیدا نشد از دکترش میپرسم جایگزین معرفی کنه.

    سخت نگرفتم.

    ●تو فرکانس پایین بعضی چیزها که وقتی حالم خوبه و خوشحالم میکنن، خوشحالم نمیکنن…

    به خودم گفتم اشکال نداره، سخت نگیر، بگرد دنبال چیزهایی که خوشحالت میکنن و با همونا شاد شو.

    ●دیروز رفتم دکتر زنانِ خودم برای چکاب.

    حافظ رو دید و کلی خوشحال شد.

    حافظ هم کلی خندید بهشون.

    چقدر جذابه مراقب بچه تو دل مامانش باشی تو دوران بارداری، بعد اون بچه رو ببینی که بهت میخنده.

    الهی شکر.

    ●دیروز به غذا کمکی حافظ جون هویج اضافه کردم.

    خیلی خوشمزه شد.

    خدا رو شکر با میل، نوشِ جان کرد.

    ●یکی از قسمت های سخت بچه داری تو ذهنم از اوایل، رسیدن به مرحله ای بود که برای بچه جداگانه اشپزی کنم، و اینکه بچه حرکت میکنه و همه جای خونه میچرخه و هر چیزی از زمین برمیداره میخوره و این خطرناکه…

    الان وارد این مرحله شدم و دارم تمرین میکنم.

    الحمدالله که داره به مهارت هام اضافه میشه.

    ●وقتی حافظ جون با اون چشم های قشنگش نگاهم میکنه با عشق و بهم میخنده…

    این لحظه خیلی شیرینه.

    الهی شکرت.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2264 روز

      سمانه جونم درود و صد درود روزت مبارک . تولدت مبارک و با شکوه و جلالت مبارک ایموجی قلب بوس بادکنک و کیک و شیرینی و کادویی روبان زده پاپیونی برات می‌فرستم الهی همیشه شاد و خوشحال و سلامت و ثروتمند باشی و چراغ خونت بلطف خداوند همیشه بدرخشه و در کنار عزیزانت روزگار را بخوبی سپری کنی ..

      تولد آبان ماهی های عزیز خیلی خیلی مبارکت باشه

      سمانه جان امیدوارم زندگیت همچون برگ های زیبا رنگارنگ باشد همانند نقش و نگار آمدنت باشد .. تو طراوت فصل بارانی .. عشق و عشاق را می بارانی

      قلب قلب قلب قلب سرخ و صورتی و سبز و بنفش و آجری و هزار رنگ پاییزی مبارکت باد..

      بقول خودت فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

      حافظ جان قند نبات خوشکلم

      عجیجم تفلد مام مامی عجیجت هم مبارک قند و عسل م قوم قومممممهم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1971 روز

    یا ارحم الراحمین.

    سلام.

    حسم بسیار خوبه و آرامش درونی دارم.

    برای چیزی که قبلا عصبی و مضطربم میکرد، الان در این لحظه بسیار آرومم.

    اینو خدا داده بهم.

    عمه جونِ حافظ دیروز دو بار بهش غذا داد و کلی کیف کرد.

    لحظه ای که بچه قاشق غذا رو راحت میخوره بسیار لحظه ی زیباییه.

    دیروز 7 ماهگی حافظ جونم بود، مبارکت باشه مامانی.

    امروز بردیمش مرکز بهداشت طبق برنامه.

    خانم موسوی (مسیولِ حافظ جون) عزیز گفت اتفاقا میخواستم بهت زنگ بزنم بیاری حافظ رو، نوبت اومدنشه.

    و من کیف کردم از مسیولیت پذیری و مهربانیِ ایشون.

    و تحسین میکنم خودمون رو برای مسئولیت پذیری مون نسبت به فرزندمون.

    الحمدالله قد و وزن و دور سرش خوب بود.

    خدایا شکرت برای قند عسلمون.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    دایی و زنداییم به سلامتی امروز از سفر حج برگشتن منزل صحیح و سلامت، الهی شکر.

    مامانم رفته پیششون برای زیارت قبولی.

    اراک هستن.

    عکس های ارغوان جون رو دیدم که خانمی شده برای خودش.

    دخترِ پسر داییم، همون که وقتی تو دل مامانش بود با مامان ملیحه جونش کلی ارتباط داشتیم.

    همونی که 2/5 ماه بعد از حافظ جون به دنیا اومد.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    تو مرکز بهداشت یه نوزاد دو ماهه و 6 ماهه دیدم و ذوق کردم.

    مامان نوزاد 6 ماهه گفت خودت بچه داری، گفتم بله و برای همینه که ذوق زیادی میکنم بچه میبینم.

    یه چیز جالب دیدم و فهمیدم برای اینکه خدا ما رو آسان میکنه بر آسانی ها:

    واکسن 2، 4، 6 ماهگی تو مرکز بهداشت ما تموم شده بوده، در حالیکه حافظ به اسانی واکسن 6 ماهگیشو زد.

    دقیقا چند روز بعد از ما، واکسن های مرکز بهداشت تموم شده بوده.

    و من سپاس گزارم از خداوند که انقدر مسیر ما اسان جلو رفته برامون و در زمان مناسب واکسن حافظ جونم رو به اسانی زدیم.

    اینا برای من سند هست از قانون.

    فایل جدید استاد روی سایت اومد.

    دقیقا یکی دو روزه تو دلم میگفتم خبری از فایل جدید نشده که امروز دیدم اومد.

    اینم نشونه است برام.

    مثل ماشین نشانه ام که زیاد دارم میبینمش، یا کبوترهای پشت پنجره مون.

    یا خواب شگفت انگیز دیشبم که توش پر از فراوانی بود…

    خدایا شکرت.

    مامان بزرگ بابا بزرگ مهربون حافظ براش تاب خوشگل خریدن و هدیه دادن بهش.

    خیلی قشنگه، طراحیِ تشک بسیار زیبا بود.

    مامان زریِ حافظ براش یه خودکار با طراحیِ تفنگ

    هم گرفته بود.

    فوق العاده زیبا و خلاقانه بود.

    من کلی کیف کردم.

    اصولا من هر هدیه ای خودم یا حافظ بگیره کلی ذوق میکنم.

    دیروز یادم رفت اینجا بنویسم کامنت، تو دفترم مفصل نوشتم.

    مادرشوهرم گفت چی مینویسی.

    گفتم سپاس گزاری، از همه چیز…

    خدایا شکرت برای خانواده ی دوست داشتنی و مهربان همسرم که همیشه وقتی باهاشونیم خوش میگذره کلی بهمون.

    دیروز حتی کوچولوترین اتفاق های خوب هم برام بولد بود و سپاس گزاری میکردم.

    کوچکترین کلامِ زیبا، کوچکترین رفتار زیبا که شاید قبلا ساده از کنارش رد میشدم برام بولد شدن این روزها.

    برگ های سبز و زرد تو خیابونا حسابی دلبری میکنن برام.

    الهی شکرت.

    امروز هم یه تغییر تو سوپ حافظ جون انجام دادم.

    جایگزینیِ مرغ با گوشت ماهیچه گوسفندی.

    و ترکیبش با همون مخلفات قبلی.

    الهی شکر برای غذاهای کمکیِ قند عسل در کنار شیر.

    تو دفترم نوشتم، الهی شکر.

    کامنت خوندم و نوشتم الهی شکر.

    از همه ی دوستان نازنینم که به من و حافظ و خانواده ی عزیزم لطف دارن خیلی ممنونم.

    از رویا جان، شیما جان، نفیسه جان و کلی دوست عزیز دیگه که محبت دارن بهمون.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت برای آرامشی که از توی قلبم دارم الان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1971 روز

    به نام خدا

    سلام.

    ●سعیده جان شهریاری تو کامنتش یه سایت معرفی کرد به اسم شراب بهشتی برای ترجمه قرآن.

    رفتم و دانلود کردم…

    و در حالِ شنیدنم.

    سعیده جان مرسی که از عشق و عاشقی هات با خدا و قرآن ما رو هم مستفیض میکنی.

    ●ذوق دارم امشب ترجمه قرآن گذاشتم تو گوشم قبلِ خواب.

    ●تصاویر پاییزی زیبا دیدم تو تلویزیون.

    کلی کیف کردم.

    ●دیدن و بودن در کنار خانواده.

    ●قرار بود بریم جایی، نشد، گفتم خیره با اینکه واقعا دوست داشتم بریم و رهاش کردم.

    ورق برگشت و شرایط به گونه ای رقم خورد که اتفاقا رفتیم.

    کلی خوشحال شدم از این چیدمان خدا.

    ●امروز یه نشانه دریافت کردیم که میشه، امکان پذیره، و تایید اینکه ادامه بدین پر قدرت، حله.

    ●انگشتِ اشاره دست چپم دچار اتفاقی شده، صبح شرایطم خوب نبود و تسلیم وار رفتم پیش خدا، نوشتم براش.

    از اینکه من به خودم ظلم کردم، بی دقتی کردم، لطفا کمکم کن و …

    چند دقیقه طول نکشید که دردِ دستم افتاد…

    فکر میکنم خیلی مهمه که منِ انسان متوجهِ اشتباهاتم بشم و مسیولیتشون رو تمام و کمال بپذیرم.

    امشب هم هدایت شدم به اقدامی جهتِ بهبودش.

    الهی شکرت.

    ● 2 بار به این آیه برخوردم تو کامنتهای سایت که برای من نشانه است:

    وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً

    و او را از جایى که گمان ندارد روزى مى دهد و هر کس بر خدا توکل کند، او برایش کافى است. همانا خداوند کار خود را محقق مى سازد. همانا خداوند براى هر چیز اندازه اى قرار داده است.

    الهی شکرت که نشانه میفرستی برام.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1971 روز

    به نام خدا

    سلام.

    الهی شکرت برای سلامتی مون.

    الهی شکر برای روزی مون.

    الهی شکرت برای پسر قند عسلم.

    الهی شکرت برای هر روز کار کردن روی بهبودم.

    الهی شکرت برای خوندن کامنتهای سایت.

    الهی شکرت برای شنیدن فایلهای استاد.

    الهی شکرت برای نوشتن کامنت در سایت.

    الهی شکرت برای بهبود مهارت هام در بچه داری و خانه داری.

    الهی شکرت برای گفتگوهای ذهنیِ آرامش دهنده ام.

    الهی شکرت برای بهبودِ افکارم نسبت به نجواها.

    الهی شکرت برای امروزم و انجام دادن کارهام.

    الهی شکرت برای انجام یه تمرین امروز، برای دوری از وابستگیم.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1971 روز

    سلام.

    اینکه خودکار ساعت 07:07 دقیقه بیدار شدم، روزی غیر حسابمه.

    الهی شکرت.

    صبحم رو آغاز کردم با دایره ی زیبای آبی.

    نفیسه جانم و شیما جانم ممنونم برای پاسخ های قشنگی که برام نوشتین و عشقتون رو بهم هدیه دادین.

    ماچ بهتون.

    دیشب بعد از عروسی اومدم خونه ی مامانم با حافظ.

    خواهرزاده هام محیا و ثمین هم اومدن و موندیم کنار همدیگه با مامان جان.

    حافظ عسلی واقعا پسر خوب و مهربون و صبوریه، هم تو عروسی خیلی همکاری کرد هم تو خونه.

    فدات بشم مامانی جون.

    خدا حافظت باشه همیشه حافظِ مامان.

    میدونستم وقتی بسپری به خدا همه چیز عالی میشه.

    همینم شد.

    دیشب فوق العاده بود عروسی خواهر نازنینم.

    فوق العاده زیبا بود، مثل یه فرشته ی زیبا می درخشید.

    جفتشون فوق العاده بودن.

    جشن هم عالی بود.

    خیلی لذت بردم.

    من خیلی باحالم.

    وسط عروسی هم حواسم به تمریناتم بود.

    تو ارایشگاه رفتنم هم حواسم به تمریناتم بود.

    تمرین اعتماد به نفس، عزت نفس، احساس لیاقت، مومنتوم مثبت، قطع حس منفی و …

    از خودم خوشم میاد.

    من با سبک خودم جلو رفتم‌.

    بدون توجه به دیگران، که بخوام شبیه دیگران باشم، کار خودمو کردم.

    عروسی قاطی بود، لباسم کت و شلوار مشکی بود با شال روشن.

    موهامو کرلی کرده بودم و شالم پابرجا بود.

    نه اینکه لزوما اون شال زیاد مهم باشه یا نباشه، خواستم خودم باشم، خودمو زندگی کنم که کردم، حتی اگه بقیه گفتن شال چی میگه؟

    سمانه واقعا عاشقتم که کار خودتو میکنی با ارامش و شادی.

    از اول اول وسط بودم تا آخر، خیلی کیف داد.

    موسیقی و دی جی فوق العاده بود.

    من خودم اولش خودمو دعوت کردم روی سن رقص و بقیه رو هم اوردم.

    موزیک اولیه واقعا بی نظیر بود.

    دوستان و عزیزانم رو دیدم دیشب.

    عاشقانه بغلشون کردم.

    عشق دادم و گرفتم.

    عالی بود.

    براشون خوشبختی میخوام، برای ابجی جونم و داماد عزیزمون.

    تو مراسم اولش عقد اریایی داشتن با سفره عقد و دور همی جذابی بود.

    انرژی عروس دوماد و مهمانان خیلی خوب بود.

    عکاسی کردیم هم خودمون هم با خانم عکاس که واقعا عکس های زیبایی شد.

    فایل ارجینال کل عکس ها رو هم بهم دادن.

    حسم دیشب یه ابجی کوچیکه ی شاد و شنگول و فعال بود برای خودش و ابجی جانش.

    ابجیم یه سال و یک ماه و بیست روز ازم بزرگتره.

    دایما زیر لب و بلند قربون صدقه ی خودش و قشنگیش رفتم.

    کلیپشون هم تو سالن پخش شد عالی بود.

    دوستانِ نازنینی رو دعوت کرده بودیم که سابقه ی دوستیمون برمیگرده به دورانِ راهنمایی …

    همسایه ی نازنینمون و با دختراش که هم بازی بچگیِ من و خواهرم بودن.

    من قربون بچه اونا رفتم و ذوقش رو کردم، اون هم قربون بچه من رفت و ذوق کردیم.

    جای خالی های معنادار هم داشتیم.

    خوبه دیدنِ تفاوت ها تو زندگی…

    که کنار هم باشیم ولی به مدل خودمون.

    لذت ببریم از با هم بودنمون اما به سبک خودمون زندگی کنیم…

    اون وسط بودم، میرفتم، میومدم، مدل خودم رو زندگی کردم و کاملا با خودم راحت و راضی بودم.

    قبل عروسی دو مورد مقایسه داشت میومد تو ذهنم تا ذهنمو منفی کنه که جلوشو گرفتم.

    وسط رقص و شادی یه فکری داشت ذهنمو منفی میکرد که جلوشو گرفتم، تازه ضدش رو بهش زدم و ورق رو برگردوندم براش.

    یعنی یه فکری خواست شادی و نشاطمو بگیره و بهم تک زد منم پاتک زدم بهش:)

    این کامنت بمونه برام برای رشدی که کردم‌.

    بهبود شخصیتی که برای خودم خلقش کردم به لطف الله.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1971 روز

    به نام خداوند توانا و مهربان

    سلام.

    ادامه ی قشنگی های دوشنبه 23 بهمن 1402

    :-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-

    25- یه بسته پستی (بلو کارت) داشتم، 9 روز بود اومده بود پست منطقه مون ولی تحویل نامه رسان نشده بود، امروز ایده اومد تماس بگیرم با پشتیبانیِ پُست.

    زنگ زدم، ثبت شد درخواستم.

    یک ربع بعد چک کردم رهگیری رو دیدم تحویلِ نامه رسان شده.

    ساعت 2 هم رسید دستم.

    دیدم چه جالب، این مدت من حسم رو خوب نگه داشتم، امروز هم که هدایت شدم به پیگیری، بلافاصله نتیجه اومد.

    فرمولش شد: کنترل ذهن+ اقدامِ عملی.

    تازه بعدش هم تماس گرفتن از طرف اداره پست واسه پیگیریِ درخواستم، که گفتم بسته اومد :)

    البته درس گرفتم این دفعه میتونم دو سه روزه زنگ بزنم پشتیبانی برای پیگیری.

    نکات مثبتش:

    – ثبتِ پیگیری، آسان بود.

    – خانم اپراتور خوش اخلاق بود.

    – آقایی که زنگ زد برایِ پیگیریِ درخواستم، خوب صحبت و پیگیری کرد.

    – متوجه شدم چقدر قسمتِ پیگیریِ مرسولاتِ پستی عالی و دقیق کار میکنن.

    – آقای نامه رسان، تماس گرفت که اومده و بسته رو آورده.

    – از پروسه ی پیگیری و به نتیجه رسیدنش خیلی لذت بردم.

    – از جسارت خودم برای تماسِ پیگیری لذت بردم.

    – از اینکه راحت سوالمو میپرسم تلفنی خوشم میاد.

    26- کارت بلو بانکم رو تعویض کردم به بنفش، امروز رسید دستم.

    خوش رنگه، فعالش کردم، شاد شدم که تبدیلش کردم به رنگِ مورد علاقه ی خودم.

    اینکه صبر نکردم تا منقضی شه بعد عوضش کنم، به خواسته ی دلم تعویضش کردم زودتر.

    شدیداً خوشم میاد از بلو بانک و اپلیکیشن اش.

    – فوق العاده رابطِ کاربری اش عالی و راحت و شگفت انگیزه.

    – کارت هاشم رنگی رنگی و شاد.

    – امکان قُلک یا پس انداز داره داخل خودش و لازم نیست آدم پس اندازش رو ببره تو یه کارت دیگه.

    – انتقال وجهش به شدت آسان و سریعه.

    – مبلغ انتقالش بالاست.

    27- یه لحظه اطرافمو نگاه کردم دیدم احاطه شدم با رنگِ محبوبم بنفش:

    تیشرتم بنفش، شلوارم بنفش، کارت بانکی ام بنفش، جامدادی ام بنفش، مداد رنگیِ بغل دستم بنفش، قاب موبایلم بنفش و …

    چه خوبه آدم اطرافش رو با علایقِ شخصیش پر کنه و دایم چشم تو چشم شه باهاشون :)

    28- آهنگِ در هوای تو، اقای محمد اصفهانی رو گوش میدم.

    خیلی آرامش بخش و زیباست.

    سیر نمیشم.

    انگار یه قرص آرامش بخشه برام.

    شادی آوره برام.

    29- تو کلاس بارداری، با هورمون آندروفین آشنا شدم:

    اندورفین هورمون شادی است که کاهش دهنده طبیعی درد محسوب می‌شود و بدن شما در پاسخ به استرس و ناراحتی تولید می‌کند.

    همچنین زمانی که در فعالیت‌هایی شرکت می‌کنید که برای شما پاداش و نتیجه مثبتی به همراه دارد، همچون غذا خوردن، ورزش کردن و … سطح اندورفین شما تمایل به افزایش دارد.

    تو پروسه بارداری و زایمان نقشش مهمه این اندروفین جان.

    منم تعمداً در جهت افزایشش تلاش میکنم…

    خنده یکی از ابزارهای آگاهانه ی منه هر روز برای افزایشِ اندروفین جان.

    عمیق و جون دار میخندم، از صمیم قلب، جلوی خنده مو نمیگیرم، کافیه یه بچه سوژه پیدا کنم تا غش غش بخندم.

    جالبه که گاردم پایین اومده نسبت به شوخی هایی که باهام میشه، خودمم غش غش میخندم :)))

    خدا رو شکر همسرِ من و خانواده اش خیلی شوخ طبع هستن و طناز، و همیشه بساط خنده و شوخی مون فراهمه.

    مخصوصا بابایی و عمه و بابا بزرگ نی نی خیلی شوخ طبع هستن و همیشه میخندیم باهاشون.

    دوست دارم نی نی هم شوخ طبعیِ خانواده ی پدرش رو بگیره :)

    نگرفت هم فدای سرش :)

    سمانه جونِ جدی، کم کم لطیف تر شد تو زندگی با همسر و خانواده ی دوست داشتنیش.

    اینم واسه سمانه برکته، نعمته.

    30- دو شیر هدیه گرفتیم…

    داستانِ این شیرهایی که وارد خونه مون میشن خیلی جذابن، یا خودمون میخریم یا هدیه میگیریم…

    اصلا فرصت نمیکنن تموم شن و جای خالیشون پیدا شه تو یخچال.

    الهی شکر برای این فراوانی ها.

    31- تاکید این قانون برام امروز:

    تو درخواستت رو بگو و بنویس، بفرست برای خدا، بعد دستشو باز بذار و دخالت نکن از چه روشی میخواد درخواستتو اجابت کنه، تو رها باش، خودش اجابتت میکنه، شک نکن…

    به همسرم امروز گفتم شیر بخر، زنگ زد گفت دو تا شیر هدیه گرفته.

    شیر نمادِ مستقیمِ روزی برای منه.

    نشونه ی بارزِ مدار ثروت هست که داخلشیم.

    من و همسرم کلی در مورد روزی های حساب و غیر حساب، مدار ثروت و … با هم گپ میزنیم.

    از قصد توجه میکنیم و تاکید میکنیم روشون.

    بیشتر هم شدن و میشن هر لحظه.

    چرا که متوجه شدم مرحله ی بعد از توجه و اومدنِ نشانه ها، و سپاس گزاریِ قلبی بابتشون، جاری شدنشون در زندگی هست‌.

    الهی شکر.

    آدم با همین مثال های شخصی تو زندگیش یاد میگیره و درکش بالاتر میره.

    32- تکرارِ کشف و درکی که صبح نوشتم در مورد پروسه ی درخواستِ خواسته ها و الان دوباره مینویسم چون خیلی مهم و اساسیه:

    اول بهش فکر میکنم، بعد نشونه هاش میاد، بعد خودش جاری میشه تو زندگیم.

    تکمیلیش:

    – با حس خوب بهش فکر میکنم، با باور فراوانی.

    نشانه ها رو که دیدم، خوشحال میشم و سپاس گزارِ قلبی.

    وقتی هم جاری شد تو زندگیم بازم خوشحال میسم و سپاس گزارِ قلبی.

    33- حدود یه ساعت پیش درخواست نوشتم بتونم وقتم رو خوب سپری کنم: هدایت شدم به سایت، دیدم 4 تا از کامنتهای امروزم تایید شدم، بعد اومدم سراغِ کامنت نویسی در سایت.

    34- فایل توحید عملی 10 غوغا کرده تو سایت.

    تو قلبِ من و بقیه ی بچه ها.

    هر کدوم دلمون پر میزنه برای توحید عملی و نوشتیم از احساساتمون نسبت به خدا.

    این عالیه.

    یاداوری اینکه اعتبار هر چی داریم از خداست شگفت انگیزه.

    اینکه من دستم سالمه، موبایل و اینترنت دارم، دسترسیم به سایت راحته، این سایت وجود داره، دارم مینویسم، اعتبارِ همه ی شیرینی هاش با خداست که همه ی اینا رو در اختیار من گذاشته…

    یاد حرفِ نفیسه جانم که صبح خوندم افتادم:

    همین طلوع هر روز خورشید ، همین که وقتی از خواب بیدار میشویم مغز کار می کند تمام خاطرات و حفظیات و دانش قبلی سر جاشون است ، قلب منظم می تپه ، دست و پا تکان می خورند و تحت فرمان هستند چشم ها می‌بینند گوش ها می شنوند زبان می چرخد …

    یا خدا…

    ما هر لحظه توی مرکز عظیمی از نعمتها هستیم که احاطه شدیم باهاشون…

    یاداوری شون باعث میشه از چرخه ی عادت خارج شیم.

    الهی شکرت بی نهایت.

    35- سپاس گزارم برای این صفحه.

    چون فقط زیبایی های روزانه مو نمینویسم توش.

    سپاس گزاری و تحسین هامو هم مینویسم.

    خاطراتِ روزانه مو هم مینویسم.

    از اتفاقاتِ روز و درس ها و درک هامم مینویسم…

    اگه بخوام بدونم هر روزی بر من چه گذشته، اینجا بهترین جایی هست که میتونم ردپاهامو بخونم.

    این صفحه برای من یه گنجینه است.

    این صفحه و دفترم، گنجینه های روزانه ی من هستن.

    الهی شکر.

    36- هدایت شدم 5 گیگ ترافیکِ اضافی بخرم امروز برای وای فای مون امروز.

    خیلی ساده و راحت انجام شد با قیمتی مناسب.

    خودمم ذوق کردم.

    37- سه روز آینده تولد سه تا از قشنگترین آدم های دنیاست، تولدشون مبارک.

    تولد امام حسین ع، حضرت عباس ع و امام سجاد ع مبارک.

    خدایا کمکم و هدایتم کن همه ی بنده های خوب و قشنگت رو به خاطر ذات قشنگشون دوست داشته باشم، فارغ از چیزهایی که دیگران میچسبونن بهشون، و روحِ پاک انسانی رو دور میکنن از قشنگی های ذاتِ هر بنده ات.

    خدایا یادم بده هیچکس رو بت نکنم، هیچکس رو با تو شریک نکنم.

    تو یگانه باشی همیشه تو قلب و وجودم.

    :-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-

    خدایا کم میارم بعضی وقتا پایانِ کامنتهام چه تشکری بنویسم به درگاهت، نه اینکه ندونم و دلیلی نباشه ها، نه، دلیل زیاده، قفل میکنم کدومو بنویسم، برای همین اکثراً اولین تشکرِ اون لحظه رو مینویسم با بهبودگرایی.

    الانم میخوام بنویسم ازت ممنونم که قلبم رو گشاده کردی به خودت، مخلوقاتت، زیبایی هات، نعمت هات، برکاتت، روزی هات، بنده های خوبت و همه ی زیبایی های جهان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1971 روز

    به نامِ خداوندِ بسیار بسیار بزرگ

    سلام.

    ادامه قشنگی های پنجشنبه ی قشنگِ 10 اسفند 1402.

    ::^::^::^::^::^::^::^::^::^::^::^::^::^::^::^::^::^::^::^

    12- درکِ جدیدم از توحید:

    1- فقط روی خدا حساب کن ولاغیر

    2- هیچکس (عوامل بیرونی اعم از انسان ها یا شرایط) روی زندگی من تاثیر و قدرتی نداره، نمیتونه منو اذیت کنه.

    3- من خالقِ زندگیِ خودم هستم.

    13- دیشب شام مهمون خدا بودیم، یه رستورانِ عالی، با پرسنلی بسیار خوش برخورد، کیفیتِ غذا عالی و بسیار خوشمزه.

    14- فایلهای توحید عملی، یه دوره است، انقدر مکمل هم هستن، شفاف تر میکنن مفاهیمِ توحید رو، استاد خیلی ممنونم برای تک تک دقیقه های فایل هاتون.

    15- در رابطه با چالشِ صبح، اقدام کردم برای حلش، چند ساعت بعد پاسخش اومد، مرحله ی بعدیش مشخص شد.

    خدایا شکرت برای هدایت هات و آرامشی که در مسیر بهم دادی.

    بهتر از قبل شدم، هنوز هیجانی میشم تو واکنش، ولی درصدش از قبلم کمتر شده.

    خدایا شکرت برای این بهبودم.

    16- از theme سامسونگ، یه عالمه والپیپر زیبا و جذاب دانلود کردم، هر کدومو میبینم خیلی حس خوبی دارن.

    مرسی برای این همه زیبایی و کیفیت و وضوحِ تصاویر.

    17- آسان شدنم بر آسانی ها در پروژه ی اپلیکیشن بانک.

    18- نشونه ی مدار ثروتم، پولی که تو کارتم بود و نمیدونستم.

    الهی شکرت برای سورپرایزهای امروز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: