اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خیلی استاد عالی بود ، و خیلی جالبه این مورد که گفتید انگار ما آدم نیستیم یه نفر دیگه واسطه بشه بیاد کمک کنه ، همین دیشب میشنیدم ، میگفت از امام حسین بخایم همه چیز رو و حتی نمگفت خدایا میگفت یا امام حسین انگار این خداست
همان خدایی که همه ی ما به دنبال پرستش و یاری خواستن از او هستیم در کتاب قرآن ، همان کتابی که آقای عباس منش گفته اند که بارها مطالعه اش کرده اند ، خطاب به مومنین می فرماید :
یعنی ای اهل ایمان، از خدا پروا داشته باشید و به سوی او وسیله جویید و..
خداوند به مومنین امر می کند که به سوی خدا توسط وسیله بیایید . بهترین وسیلهاى که مىتوان با آن به خدا نزدیک شد ، توسل به پیامبر و اهل بیت ایشان ( صلوات الله علیهم اجمعین ) می باشد و این منافاتی با توحید ندارد چون طبق دستور خدا به آن عمل می نماییم .
بهترین راه ارتباط با خداوند توسل توسط خودته نه کس دیگه حالا اون شخص پیامبر هم باشه یا امام یا امامزاده یا هر شخص دیگه یعنی خودت با ایمانت بهترین وسیله رو در اختیار داری برای ارتباط با خداوند هر انسانی لیاقت ارتباط مستقیم و بی واسطه رو داره با خداوند ولی به ما گفتن که نه نداریم ولی از دیدگاه خداوند همه دارن
باسلام خدمت همه دوستان واستاد عزیز. مگر ماگاهی توی دعا هامون نمیگیم خداونداتورا به آبروی آبرومندان درگاهت قسمت میدهیم خداوندا تورا به مقربان درگاهت مثلا بچه مونو شفا بده یا قرضمان را ادا بفرما خب اهل البیت ائمه اطهار وامام حسین علیها سلام را به خاطر اینکه به درگاه خداوند نزدیکتر ومقربترند واسطه قرار میدهیم وحتی درقران کریم هم آیه داریم که دوست عزیزمون هم استناد کردندباتشکر از همه شما دوستان خوب
متاسفانه اکثر علمای شیعه اینطور به مردم فهموندن که منظور از وسیله شخص خاصی هست، وای این طور نیست
تازه اگر شخص هم مرده باشه که چه بدتر
به عنوان مثال آگه حضرت حسین رضی الله عنه الان میان ما باشد
به نظرتون آگه امام حسین تو خودشون باشن و من تو خونه خودم از امام حسین یه چیژی بخوام به بیام به امام بگم چرا دعای منو اجابت نکردی، به نظرتون چی میشه اونوقت؟
معلوم امام حسین میگه نمیدونم در مورث چی حرف میزنی، من چه طور میتونم بفهمم یا این که بشنوم که تو توی خانه خودت چی داری میگی
!!!!!!؟؟؟
حالا که امام حسین از دنیا رفته چه جوری توی قبر صدای ما رو میشنوی و درحالی که روح تو بدن وجود نداره یکم فکر کنیم
حالا آگه امام نباشه، هر کسی دیگه باشه محبوب انسان یعنی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و و آله و سلم
باشه
مرده ها با زنده ها فرق دارن، تازه آگه زنده هم باشن، درخواست و کمک رو باید از خداوند بخواهیم نه کسی دیگه و واسطه هم نمیخواند
این مثال قابل مقایسه نیست اما ما در مسیر زندگی مادی و فیزیکی خودمون از هزاران واسطه استفاده میکنیم تا به نتیجه یا اون مقصود یا تعالی مدنظرمون برسیم مثالی که شاید در رابطه با موضوع دوراز ذهن نباشد ما برای رسیدن به سلامتی و حفظ بدنمون از آسیب ها بهترین لباس و پوششهای دیگه را واسطه قرار می دهیم تا به هدف متعالی که سلامتی هست برسیم آیا مستقیم بدون واسطه بهتراست که به سمت هدف رفت ؟
آیا در قرآن و سنت پیامبر(ص) و سیره اهل بیت(ع) و مسلمانان، دلیلی بر جواز و مشروعیت توسل وجود دارد؟
توسل جستن به غیر خدای سبحان، و یاری خواستن به معنای شریک قرار دادن آنان در افعال خداوند نیست. بلکه مقصود، آن است که خداوند حاجات و خواسته های مردم را به برکت وجود آنان برآورده می سازد. در حقیقت آنان به وسیله اولیا، به خود خداوند متوسل می شوند. و خدا را می خوانند تا خواسته های آنان را برآورده سازد، و اولیای خدا را می خوانند تا اجابت خواسته های آنان را از خدا بخواهند. این معنی در قرآن مجید از مؤمنین خواسته شده است: “یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَهَ”. یعنی: «اى کسانى که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیلهاى براى تقرب به او بجوئید.»
به طور اجمال، توسّل به اولیای خداوند امری است که عقل و شرع آن را می پسندد، و سیره پیامبر اکرم (ص) و امامان اهل بیت (ع) و همه مسلمانان، از گذشته تا کنون، مجوز توسل به اولیای الهی بوده است. و پیامبر اکرم (ص) و امامان اهل بیت (ع) مردم را به توسل جستن به قرآن و اولیای خدا تشویق می کرده اند.
یکی از ضروریات دین اسلام و از ارکان توحید آن است که تدبیر نظام عالم، صرفاً در دست خداوند است و آفریدن، روزی دادن، زنده کردن، میراندن، قرار دادن شب و روز، تاریکی و نور، نازل کردن باران و … صرفاً توسط خداوند انجام می شود و قرآن کریم در آیات متعددی بر این معنا تأکید ورزیده است و همه انواع شرک (در الوهیت ، ربوبیت، عبودیت و..) را به شدت رد می کند.
اما باید توجه داشت که توسل جستن به غیر خدای سبحان، و یاری خواستن از پیامبران و اولیای الهی نزد مسلمانان وسیله جریان فیض خداوند می باشند. توسل واسطه قرار دادن پیامبران، امامان، و صالحان به پیشگاه خداوند، برای رسیدن به مقام قرب الهی است اعتقاد به توسل از قرآن کریم و سنت شریف نبوی نشأت گرفته است.
قرآن کریم می فرماید: « اى کسانى که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله اى براى تقرب به او بجوئید و در راهش جهاد کنید، باشد که رستگار شوید مائده، 35. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَهَ وَ جاهِدُوا فی سَبیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون.
نیز توسل گاه به افرادی است که زنده اند، و گاه به افرادی است که چشم از این جهان فرو بسته اند که به بعضی از نمونه های آن، که در قرآن و روایات ذکر شد
در خود قرآن به انبیاء سلام فرستاده شده است و نیز ما به آنها در نماز هم سلام می فرستیم، اگر آنها هیچ ارتباطی با این دنیا نداشته اند پس این سخن از قرآن و ما بیهوده خواهد بود. از جملهی در سورهی صافات موارد متعدّدی از این سلام¬های الهی آمده است که عبارتند از:
آیه ی 79 : سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ
آیه ی 109: سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِیمَ
آیه ی 120: سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ
آیه ی 130: سَلَامٌ عَلَى إِلْ یَاسِینَ
آیه ی 181: وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ
علاوه بر این ما مأموریم که در تشهد نماز، سلام بر پیامبر بفرستیم و این اعتقاد همه ی مسلمین اعم از شیعه و اهل سنت است چگونه ممکن است او را مخاطب سازیم به چیزی که هرگز آن را نمی شنود.
اگر به راستی ارتباط و پیوند ما با پیامبر، مقطوع و بریده است، پس یک چنین سلام، آن هم به صورت خطاب، چه معنی دارد؟
ه
توسل برادران یوسف به پدرشان یعقوب: گفتند: «ای پدر، برای گناهان ما آمرزش بخواه که ما خطا کار بودیم» گفت: «بزودی از پروردگارم برای شما آمرزش می خواهم، که او همانا آمرزنده مهربان است
حضرت یعقوب خواسته فرزندانش را رد نکرد، و به آنها نگفت چرا خودتان مستقبماً به سراغ خداوند نمی روید، و به من متوسّل می شوید، بلکه توسل شان را تأئید کرد و به آنان وعده داد، برای آنها از خداوند طلب بخشش کند.
توسل به پیامبر (ص): «و اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند، پیش تو می آمدند و از خدا آمرزش می خواستند و پیامبر [نیز] برای آنان طلب آمرزش می کرد، قطعاً خدا را توبه پذیر مهربان می یافتند
دوست عزیز! در مکتب تشیع بحث انسان کامل مطرح هست.من و شما الان در ابتدای راه شناخت زوایای وجودیمان هستیم. راه داریم تا وجودی مثل امام حسین و سایر ائمه رو درک کنیم. توصیه من اینه که در مورد انسان های کامل با آگاهی ناقصمون حکم نکنیم. آقای عباسمنش در ابتدای فراگیری قوانین بودن که تونستن بر ذهن مراقبین جلسه امتحان تاثیر بذارن اونوقت چطور عجیبه که امام حسین بتونن بر شرایط زندگی ما تاثیر گذار باشه. آیه قرآن هست که “لا یشفع عنده الا باذنه” پس مقام شفاعت وجود داره و مورد قبول قرآن هم هست. البته می دونم که تو این جور مباحث اعتقادی مجاب کردن طرف مقابل خیلی مشکله گو اینکه منم قصد مجاب کردن کسی و ندارم. صرفا حس کردم باید بنویسم تا اگه یه کاربر بی طرف نظرات رو می خونه خودش بتونه بهتر به نتیجه درست برسه.امیدوارم خداوند راههایی رو جلوی پامون بگذاره که بتونیم روحمون رو در مسیر صحیح تعالی بدیم و به مقاماتی برسیم که ائمه ما رسیدن.
متاسفانه اکثر علمای شیعه اینطور به مردم فهموندن که منظور از وسیله شخص خاصی هست، وای این طور نیست
تازه اگر شخص هم مرده باشه که چه بدتر
به عنوان مثال آگه حضرت حسین رضی الله عنه الان میان ما باشد
به نظرتون آگه امام حسین تو خودشون باشن و من تو خونه خودم از امام حسین یه چیژی بخوام به بیام به امام بگم چرا دعای منو اجابت نکردی، به نظرتون چی میشه اونوقت؟
معلوم امام حسین میگه نمیدونم در مورث چی حرف میزنی، من چه طور میتونم بفهمم یا این که بشنوم که تو توی خانه خودت چی داری میگی
!!!!!!؟؟؟
حالا که امام حسین از دنیا رفته چه جوری توی قبر صدای ما رو میشنوی و درحالی که روح تو بدن وجود نداره یکم فکر کنیم
حالا آگه امام نباشه، هر کسی دیگه باشه محبوب انسان یعنی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و و آله و سلم
باشه
مرده ها با زنده ها فرق دارن، تازه آگه زنده هم باشن، درخواست و کمک رو باید از خداوند بخواهیم نه کسی دیگه و واسطه هم نمیخواند
ایکاش ما نخواهیم آیات قرآن را یکی یکی تفسیر و سپس نتیجه گیری کنیم
آیا شما اگر کسی یکساعت سخنرانی کند ؛ از اون یکساعت ده تا جمله انتخاب و تفسیر میکنید و نتیجه گیری؟؟
یا از کل سخنرانی نتیجه گیری میکنید؟
مگر خود استاد عباسمنش تابحال چند باردنگفتن که بعضی هاتون چند تا جمله از منو میاید میگید شمااینطور گفتید درحالی که من چیزهای دیگری هم گفتم ؟ باید همه رو باهم بفهمید و نتیجه بگیرید ؟
چطور از چند تا آیه نتیجه گرفتید که خداوند واسطه نخواسته است و اینکه اگر شخص مرده باشد که بدتر!!!
مگر در قرآن نخواندید در سوره آل عمران آیه ۱۶۹ که : و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون ؟؟
اونوقت چطور میگید امام حسین ع یا بقیه امامان مرده اند ؟
مگر امام حسین ع یا پیامبر ص یا تک تک ۱۳ معصومی که از دنیا رفتند به مرگ طبیعی از دنیا رفتند ؟؟
همه آنها کشته شدند در راه خداوند
پس زنده هستند طبق آیه قرآن
امیدوارم استاد عباس منش یک تحقیق جامع درباره بحث توسل طبق آیات قرآن انجام بدهند و طی یک فایل جواب همه این مسائل رو بدهند که شاهد نباشیم در سایت هرکس بخواهد با چند آیه نتیجه هایی بگیرد که غلط است و گمراه کننده دیگران . و چند نفر هم که قرآن رو کامل نخونده و تدبر نکرده اند بیاید بگویند به به و چه چه و درست است و ایول چه باحال جواب دادید و…
و بگویند توسل شرک است !!
مگر آیات مربوط به توسل رو نخوندید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در جریان قصّهی حضرت یوسف(ع) زمانیکه فرزندان یعقوب یوسف را در چاه انداختند، به نزد پدر خویش، حضرت یعقوب(ع) آمده و اظهار ندامت کرده و گفتند:
قَالُواْ یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ[15]- گفتند:« اى پدر! براى گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم!»
قرآن می فرماید که حضرت یعقوب برای فرزندانش استغفار کرد: قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّیَ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ- گفت:«به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مىخواهم که او همانا آمرزنده مهربان است!»
از آیات فوق استفاده می شود که تقاضای استغفار از شخص دیگر نه تنها منافات با توحید ندارد، بلکه راهی است برای رسیدن به لطف پروردگار، و گرنه چگونه ممکن بود یعقوب پیامبر، تقاضای فرزندان را دائر به استغفار برای آنان بپذیرد، و به توسل آنها پاسخ مثبت دهد.[16] این نشان می دهد که توسل به اولیای الهی، اجمالا امری جائز است و آنها که آن را ممنوع و مخالف با اصل توحید می شمرند، از متون قرآن، آگاهی ندارند و یا تعصب های غلط مانع دید آنها می شود.
واسطه قرار دادن موسی(ع) برای طلب و عرض حاجات خویش به درگاه خداوند است. چه اینکه زمانی که بین اسرائیل خواستار نزول اطعمه و اشربهی رنگین و متنوع از درگاه خداوند میشوند به موسی(ع) روی آورده و میگویند:
وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَى لَن نَّصْبِرَ عَلَىَ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الأَرْضُ[18]-(و چون گفتید اى موسى هرگز بر یک [نوع] خوراک تاب نیاوریم از خداى خود براى ما بخواه تا از آنچه زمین مىرویاند، برای ما خارج کند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که واسطه قرار دادن یک پیامبر یا یک مقرّب درگاه الهی برای درخواست و طلب حاجت از درگاه الهی امری بلااشکال است.
خداوند در قرآن کریم از عمل برخی از مؤمنین گنهکار گزارش داده است که به نزد رسول خدا آمده و از ایشان درخواست میکردند تا از درگاه خداوند برای ایشان طلب آمرزش و بخشش نماید:
وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا[19]-و اگر آنان وقتى به خود ستم کرده بودند پیش تو مىآمدند و از خدا آمرزش مىخواستند و پیامبر [نیز] براى آنان طلب آمرزش مىکرد قطعا خدا را توبهپذیر مهربان مىیافتند.
قرآن کریم این فیض بزرگ را تنها شامل مؤمنین ندانسته و مشرکین را نیز قابل دریافت این موهبت الهی و طلب بخشش رسول خدا میداند:
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ[20]چون بدیشان گفته شود بیایید تا پیامبر خدا براى شما آمرزش بخواهد سرهاى خود را بر مىگردانند و آنان را مىبینى که تکبرکنان روى برمىتابند!
این آیه صریحاً می گوید که آمدن به سراغ پیامبر*و او را بر در درگاه خدا شفیع قرار دادن، و وساطت و استغفار او برای گنه کاران مؤثر است، و موجب پذیرش توبه، و رحمت الهی است. خداوند حتی به این هم اکتفا نکرده بلکه به پیامبر خویش امر میکند که از جانب خویش برای مؤمنان طلب آمرزش کند:
فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِکَ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مُتَقَلَّبَکُمْ وَمَثْوَاکُمْ[21]- پس بدان که هیچ معبودى جز خدا نیست و براى گناه خویش آمرزش جوى و براى مردان و زنان با ایمان [طلب مغفرت کن] و خداست که فرجام و مآل [هر یک از] شما را مىداند!
اینجا خداوند به پیامبر امر کرده که برای مسلمانان استغفار کند. این نکته نیز قابل توجه است که در اینجا خداوند برای مؤمنین و مؤمنات شفاعت کرده ، و دستور استغفار به پیامبرش داده، تا آنها را مشمول رحمت خود کند، و از اینجا عمق مسأله «شفاعت» در دنیا و آخرت، و در همچنین مشروعیت و اهمیت مسأله«توسل» ظاهر می شود.[22]
از مجموع این آیات میتوان نتیجه گرفت که اگر وساطت و دعا و استغفار و شفاعت خواستن از پیامبر شرک بود چگونه ممکن بود که قرآن چنین دستوری را به گنه کاران بدهد! منتها افراد خطا کار باید نخست خود توبه کنند و از راه خطا برگردند، سپس برای قبول توبه خود از استغفار پیامبرنیز استفاده کنند.
بدیهی است پیامبرآمرزنده گناه نیست، او تنها می تواند از خدا طلب آمرزش کند. جالب توجه اینکه قرآن نمی گوید: تو برای آنها استغفار کن بلکه می گوید«رسول» برای آنها استغفار کند، این تعبیر گویا اشاره به آن است که پیامبراز مقام و موقعیتش استفاده کند و برای خطا کاران توبه کننده استغفار نماید.[23]
مسئلهی طلب استغفار و آمرزش برای گنهکاران تنها به شخصیّت حضرت رسول(ص) منحصر نشده و حتی در بعضی آیات آمده است که فرشتگان نیز برای مؤمنان طلب آمرزش می کنند مانند:
. وَیَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَّحْمَهً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ[24]-و براى کسانى که گرویدهاند طلب آمرزش مىکنند پروردگارا رحمت و دانش [تو بر] هر چیز احاطه دارد کسانى را که توبه کرده و راه تو را دنبال کرده اند ببخش و آنها را از عذاب آتش نگاه دار
قرآن پر از آیات است واقعا خنده داره که عده ای اینطور تعدادی آیه را انتخاب و برداشتی کنند که از نظر قرآن که از جانب الله نازل شده غلط است
توسل به اهل بیت شرک نیست بلکه چون دستور خداوند در قرآن است کاملا توحیدی است
به توسل و شفاعت دل نبندیم ما بیرون از خودمان را نمی توانیم تغییر دهیم
وظیفه ما این است که روی خودمان کار کنیم و سمت خودمان را انجام دهیم و مدام از خدا هدایت بخواهیم و خدا هم وظیفه دارد سمت خودش را انجام دهد و کارهای بیرون از ما را سامان دهد ما هرگز نباید به توسل و شفاعت دل ببندیم چون شفاعت شفاعت کنندگان جزبه اذن خدا نیست و ما باید فقط کاری کنیم که در جهت قوانین بتوانیم رضایت خدا را جلب کنیم و آن هم فقط با اصلاح اعمال و رفتار و باورها و افکارمان ممکن است ما نمی توانیم کمبودها و کاستی های خود را با توسل درست کنیم چون در جهان همه چیز عادلانه است اما باید بهای خواسته های خود را به صورت اصولی بپردازیم و باز گریه و دعا و توسل کردن ما فقط می خواهیم که از خدا همه چیز را بخواهیم و این به توحید نزدیک تر است الیس الله بکاف عبده
استاد عزیزم دوستتون دارم که این همه درسها رو بما داده بودین ولی ما تازه داریم میفهمیمشون
چقدر زیبا اومدین و بعد از دوسال دیدگاهتون رو اصلاح کردین
واقعا این روند تکامل خعععلی برام جالبه
میدونی دوست من دلم خواست بیام و این نظر و اینجا بنویسم انگار یکی داره هولم میده که امنه بیا بریم و بنویسیم
حسین جوون عباسمنش یه حرف خعععلی معروفی داره و همیشه میگه که«من هیچوقت برای خوش آیند مخاطبانم چیزی نمیگم و اون چیزی که فهمیدم ومیدونم درسته رو میگم و اصلا مهم نیست نظر بقیه چی هست یا نارتحت میشن یاشاد»
خیلی برام جالب بود این حرف از ادمی که قبل تر ها نظر بقیه اولویت زندگیش بوده و الان فقط نظر خدا براش مهمه وخوندن فکر خدا و اونهم باچه دقتی
بخدایی خودش قسم وقتی میبینم یه آدم تاچه حد میتونه رشد کنه خعععلی دلگرم میشم
میدونی داداش«نمیدونم داداشی یا آبجی اما دلم میگه بنویس میدونی داداش»
منم یه زمانی بامسائل خیلی احساسی برخورد میکردم جوگیر میشدم و بهم میریختم وناراحت میشدم و دعوا راه می انداختم و خلاصه یه گیس وگیس کشی میشد بجون خودم که «بقول همسرم اگه خدا بیاد بگه بابا والا من منظورم این نبوده و ااصل موضوع اینه تو میگی نه خداجون باور کن منظور تو هم همینه هیس هیچی نگو بزار من کارمو بکنم😁😁😁»
اما به لطف خدایی که فقط اسمش لق لقه ی زبونم بود و قلبم پیش بنده هاش گرو و دربه داغون و خقیر و تنها و طرد شده
الان بخاطر نتایجی که بااین نوع نگاه بدست آوردم بخودم جرأت جواب دادن به بعضی از کامنت هارو میدم اونم یهو قلبم میگه امنه جان بیا اینا یه ردپا بزاریم و من میگم چشم عشقم بزاریم
مهمترین اصل بنظر من والبته برداشت هام از صحبت های عباسمنش جانم اینه که به هیچ چیزی وهیچ کسی تعصب نداشته باشیم
وبازهم بقول حسین جان رفیق قشنگم استاد عزیزم که دلم میخواد بهش بگم حسین جان خیلی مردی بخداسیدحسین عباسمنش خیلی مردی و خدارو در حد خودت خوب درک کردی
اره میگفتم که سید حسین تو یه فایل هاش گفت از هیچکس بتی نسازید که اگه یه رفتاری یا چیزی ازش شنیدین دیگه حتی نکات مثبت طرف هم نادیده بگیرین و کلا بهم بریزین «البته این قول منه😉و بگید اهههههه لامصب تو این دنیا نمیشه به هیچکس اعتماد کرد»
درمورد این دیدگاه توسل واقعا یعنی من از وقتی بخدا گفتم خداجوووونم الله وکیلی بدون تعصب میخوام باشم و بهم نکاتی رو بگو ونشون بده که دیگران بخاطر تعصبه و گیرکردن نمیبینن
کاری که خود عباسمنش جونم کرده بدون تعصب وارد شد و نتیجه دید
خب من هربار میخوام قوانین و مرور کنم که البته کار هر لحظه و ساعت و روزمه
میگم خدایا تو بگو چکارکنم هدایتم کن
وخداروشاکرم که این مسئله خیلی ساده برام حل شد و با دیدگاه دومتون عمیق تر جوابمو فهمیدم و سکه ام افتاد و بقولی عمیقتر شدم در مورد سیستم بودن خدا و مسئله ی فرکانس و مدار و این قوانین
میدونید دوستان اتفاقا اگه بیطرف بیایید حرمت پیامبر و ائمه براتون خعععلی محرزتر میشه وتازه دم به دقیقه میگید بابا دمش گررررم بااینکه مثل من بوده
بااینکه میتونسته ونکرده
بااینکه تو جامعه ایی بوده که پراز شرک وکفر ومنفی بوده
ولی
تونسته
پس من هم میتوانم
بقول یکی از دوستان خععععلی قشنگ نوشته بود تو بیکی از کامنت ها که انگاری یه پرده از جلو چشمام افتاد و گفتم پس من هم میتونم مثل سلیمان از خدا بخواهم
وجالبتر اینکه من شب قبلش به این نتیجه رسیده بودم که ااااا منم میتونم در اون حد بخوام!!؟
وهمون لحظه نوشتم
پیامبر عزیز من که پیامبر نور و رحمته
به این دلیل تونسته پیامبر بشه که لیاقتش رو در خودش میدیده
چون انقدر ارزش وجودیش براش محرزبوده که من میتونم پیام آور حق باشم
همونطور که استاد این لیاقت رو درخودشون دیدن که پیام آور توحید باشن
میدونی اگه امام علی شد امام علی
چون خودش رو لایق دونست چون خدا و سیستمی بودن خدا رو درک کرد
نکته ایی که اینهمه براش نوشتم اینه که
آقا اصلا شفاعت و توسل درسته
خب طبق قانون من تا تو مدارش نباشم که نمیگیره
حالا من سرم انقد به ضریح ائمه بکوبم که خون بیاد
میشود عایا؟ نه هرگز
چرا چون جهان قانون داره
چون ته ته ته شفاعت و توسل هم میگه عزیزم تو برو خودتو از درون درست کن بعد بیا
مثل اون جکی که استاد گفتن
یکی میره حرم امام رضا وهی آویزون ضریح که آی امام رضا من تو فلان قرعه کشی برنده شم
وهی سه پیچ که بده دیگه
ویه شب امام رضا میاد به خوابش میگه بابا تو برو حساب باز کن یکاریش میکنیم
حالا شدیم ما
من داغون وله اصلا خودمو آدم که چه عرض کنم پست ترین هم حساب نمیکنم بعد میرم روضه گریه زاری توسرم میزنم
درحالت خوبش خواهش و تمنا
درحالت خوبتر باخنده هی میگم یا فلان امام به من بده
خود اون عزیز جوابش اینه که بابا تو برو تو فرکانسش
بهت داده میشه
تو برو خودتو بساز اوکیه
وقتی تو خودتو قبول نداری چطور اخه من برات کاری کنم
میدونی خیلی ساده است واقعا وبه دلیل سادگی زیاد باورش کمی برامون سخته
جهان جهان مدارها و فرکانس هاست
همه چیز به دست خودم رقم میخوره
پس اگه اینو درک کنیم
اتفاقا بزرگی ومنش این بزرگان انقدر برامون واضح میشه که فقط مبهوت میگیوم وااااای خدایا دمت گرم بابا عجب بندهایی داری هاااا
من واقعا تاقبل این آشنایی حالم ازپیامبر ائمه بهم میخورد میترسیدم ازشون و میگفتم اینا که سوگلی خداهستن وکار شاقی نکردن که
والامن خیلی شرف دارم که حداقل خودمو گاهی نگه میدارم از بعضی چیزها
ولی اینا که نظرکرده ی خداهستن
ولی بعدازاینکه قوانین رو شنیدم وبارها مرور کردم
دیدم نه بابا سیستم سیستمه و باهیچکس تعارف و پارتی نداره
هرکس به اندازه ی ایمانش و لیاقتش برداشت کرده ولاغیر
اگر حسین(ع) حسین شد و عزیز الله حقشه چون خودش رو لایق دونسته
چون تو وجودش این ارزش و ساخته
چون قانون و بلد بوده
واتفاقا مبهوت شدم از عظمت این بحر بینهایت و عظیم
که ای خدا اگه حسین تو انقد بزرگه
پس خودت چی هستی بابا
ومسئله بدون حس گناه«که البته تکاملشو طی کرد» حل شد
که امنه خودتی و خدای خودت
گفتم آمنه جون حالا که خدا سیستمه
عصبی نمیشه ناراحت نمیشه
اصلا براش هیچ چیز مهم نیست و کسی اهمیتش بیش از دیگری نیست
زندگیمو داده دست خودم گفته خودت خلق کن
وتاخودت نخوای من خدا هم نمیتونم کاری کنم«پس چه برسه به پیامبر وعزیزان وبزرگان»خب خودم رقم میزنم
واینکه خب چه کاریه برم پیش منشی مستقیم میرم پیش دکتر
میدونید یه حس گناه خعععلی ریزی اونگوشه موشه ها پنهونه
واون درک نادرست از خدا که عصابدست اون بالاست که اگه یه وقت بگی نه من ازخودت میخوام و واسطه قرار نمیدم
محکم میزنه پس گردنم که تو بیجا میکنی
فلان فلان شده برو و واسطه بیار😁
خدا بینهایته و واکنشش فقط وفقط به احساس منه تامام
واین درک من تا عمیقتر شدن و ناخوداگاه شدن ادامه داره تااخر عمر
اون ترسی که حتی از نوشتن این حرفها بخاطر اون باورهای مذهبی در وجودمون رخنه کرده
واون حس عدم ارزشمندی و لیاقت وعزت نفس
که واقعا همه چیزه
واینکه ماهمش دنبال یه عامل بیرون خودمون میگردیم
درحالی که همه چیز در درون خودمونه
توی وجود خودمه ومن دربه در بیرون از خودم دنبالشم
آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم
واقعا که خیلی کار دارم روی خودم خععععلی
ولی خداروشکر میکنم که تومسیرم و بالطف و رحمت خودش وفضل بیکرانش به من باعشق ادامه میدم و میخوام از خداثند که بیاد و مالک تمام وجودم باشه
من این اجازه رو بهش میدم و میخوام مالک ورب تمام وجودم باشه
وکمکم کنه فکرشو بهتر و عالی تر و بدون هیچ تعصبی بخونم
چیزهایی و درک کنم و بفهمم و ببینم که از دید همگان پنهانه و نمیخوان ببیننش
خدایا متشکرم که تورب منی
واین ها نوشته های توست به دست من
والهام توووو
جون جانانم خیلی دوستت دارم
خداااااااا خیلی خیلی دوستت دارم وفضلتو به خودم میبینم وشکرگزارتم که اگه فضل تو نبود آمنه ایی نبود
متشکرم از خدایی که بنده گانی رو هدایت کرد تا این فضا ایجاد بشه و ماهم بنویسیم و لذت ببریم و کیف کنیم
سلام عزیز ممنون بابت جواب کامل و قانع کنندت به نظر منم واسطه قرار دادن اهل بیت برای رسیدن به حاجت هیچ مشکلی نداره خدا خودش قدرت و اذن شفاعت بهشون داده و شرکی در کار نیست و اینکه شهدا زنده هستن مرده خطاب کردنشون منم ناراحت کرد قبل حرف زدن لطفا بیشتر مطالعه کنین مراقب قلبتون باشین گه به چه سمتی کشیده میشه
چون اگه راه رو اشتباه برین دیگران و هم به سمت اشتباه میکشیم و گناهی از این بالاترم مگه هست
خوشا بحال این کلمات که بوسه بر چشمان شما میزنند و احساس های پاکمان را برای شما به تصویر می کشند ، استاد شما اون خورشیدی هستی که هر کدوم از ماها شما رو با جان و دل در کنارمون داریم ، همیشه تا همه ی عمر خدارو شکر و از درس های دنیا و اخرت به صورت ناب و طلوعی نو برخوردار شده ایم ، من از خالق یکتا سپاسگزاری می کنم برای اینکه شما موهبت الهی را ، قدر دان باشم .استاد به خدا از درون قلبم میگویم ، از این همه اوج از خود بی خود شدم ، با شکوه پیش می رویم ،استاد ای جان دل ، اگر دوره قران نزدیک هست ، اگر چه من میدانم کاملا شما از هر انچه الهام میگیرید و وقت مقدر شده اش عالی است ، این را به این منظور بیان کردم چون این دوره ها در من و مطمئنا برای همه شوری عالی بر پا کرده ، استاد از همین حالا که من میبینم احساس پرواز دارم چه رسد با قران ،که انسان رو متحول میکنه ، و وای بحال اینکه از شما درس بگیریم ، خدایا من می دونم که چه پروازی در انتظار است …. استاد عزیز دلمون ، چگونه بگویم خدا یا ااااااااااا سپاسگزارم ،نور الهی تابیده ، تابش این نور اونقدر عظیم است که دنبال تحمل میگردم ، اشک هایم روان است و بار این همه شکوه مرا بیش از پیش خدایی کرده ، نمونه هایش زیاد است و فراوان ، این همه دیدگاههای عالی ، پر از صداقت و خلوص و اثر گزار ، این همه اعجاز که وقتی من سوالی دارم شما همون جواب را میدهید ! درس هایی که هر چه می گیری باز درسی نو درش یافت شود ، و یا وقتی عنکبوت در طوفان چنان راحت در خانه سست خود زندگی می کند ، چه پیامی چه مژده ای از این بهتر ، که اگر راه را در مسیر حق الهی انتخاب کنی حتی عنکبوت هم در بیرون خانه ی تو در امان است . یعنی این رحمتی که شامل حالت شده از تو به اطراف هم گرایش دارد ،پس فقط ای بنده ی من بخواه ….البته با اگاهی در همه ی ابعاد و من تو را هدایت میکنم در انچه که می خواهی ….. خدایا عااااااااشقت هستم ،تو عظیییییییییییییییمی و ….. ممنون و بسیار ستایش از این همه لطف بی حساب عزیز دلمون استاد عباس منش برای تک تک فایل ها و ………. سلام و درود من همواره بر شما
خدایا شکرت خدایا صد هزار مرتبه شکرت .. بازم هیچی به من ندی همین که تو این مسیر قدم برمی دارم تا آخر عمر سپاسگزارتم .
همه مشکلات به خاطر ترسمون هستش ولی یک باور دیگه استاد بهمون یاد داد و اون اینه که اگر خودمون رو لایق بدونیم و خودمون رو باور کنیم و یک رابطه اساسی با خدای خودمون برقرار کنیم و اصلا بفهمیم که خدا چیه تمام ترس هامون برطرف میشه چون تازه میفهمیم اگر این قضیه حل بشه تمام مشکلات حل میشه همون ترسه همون حرکت نکردنه همون باوره که خدا چرا به اون دادی پس چرا به من نمیدی . اینه که میفهمیم اصلا خدا کاری به این کار ها نداره اگر تو مدار بودی دریافت میکنی و الا خیر . قوانین ثابته حالا ما هی بیاییم توجیه کنیم که پس چرا زندگیمون اینجوریه . کامنت های دوستان خیلی خیلی زیبا و راهگشا بود . استاد بی نظیری..
من اولین باریه که دارم کامنت میذارم چون دوسداشتم تعامل داشته باشم و یه حس خیلی خوبی بهم داد پس گفتم باید بذارم چون بقول استاد کاری که حس خوبی بهت میده کار درستیه و همون الهام قلبته
خب برم سرااصل مطلب
من تقریبا شاید یک سالی باشه که وارد سایت شدم اما بطور دائمی کار نکردم چون هنوز درک کاملی از قوانین نداشتم درسته که همون اول دوره ی عزت نفس و دوم قدم از دوره دوازده قدم رو خریدم اما عین چک برگشتی بودم هی میرفتم و برمیگشتم(البته ناگفته نماند که هرروز فایل مختلف استادو گوش میکرم و مینوشتم دوتا دفتر تموم کردم و فایل های دورها و دانلودی رو چندین بار هرجلسه شو گوش میدادم و….)اما خب هنوز کامل درکش نکرده بودم تااین که تصمیم گرفته صددرصد بشینم هرروز روی خودم کار کنم و امروز بازم یکی از باورهای مخربمو پیدا کردم
من همش به این فک میکردم که خب توی دل ترسام که رفتم و اعتماد ب نفس و عزت نفسم خیلی خیلی ازقبل بهتر شده چون اقدام عملی کردم مثلا من به شدت از طرف پدرم آسیب دیده بودم و موردتحقیر و توهین و..قرار گرفته بودم براهمین به شدت اعتماد ب نفسم پایین بود و از ارتباط با آدما میترسیدم و همش میترسیدم که راجب من چی فک میکنن الان و…تااین که تصمیم گرفتم برم توو دلش،ازاونجایی که فروشنده ام جنسامو برداشتم و رفتم توی مترو و جلوی همه تبلیغ کردم(وااااااای یعنی وحشتاک بود طوری که دوسداشتم بمیرما ولی این کارو نکنم اما گفتم اینطوری نمیشه من باید خودمو باور کنم و خودمو ارزشمند بدونم وگرن نعمت و ثروتی در کار نیست چون اون احساس لیاقت رو ندارم و همش خودمو خیلی حقیر کوچیک میدیدم بااین که من ادم خیلی باهوشی بودم و توو دوره هایمختلف زندگیم موفق شده بودم و حتی من از سن 18 سالگی مهاجرت کردم به یه شهر دیگه اونم یه دختر تنها که هیچ اشنایی نداشت و باز بعد چند وقت ازاون شهرممهاجرت کردم به یه شهر بزرگ و خلاصه به هرچی که میخواستم رسیده بودم و تجربه اش کرده بودم و…)با تبلیغ جنسام با صدای بلند جلو همه ترسم ریخت و باورتون نمیشه انقد خوشحال بودم و سبک شده بودمکه نگو چون من از 13سالگی تقریبااین حس حقارت و افتضاح باهام بود و چه ضربه ها که نخوردم اما مهم نیست چون همین اسیب ها و اتفاقات بد و خسته شدن ازاین شرایط باعث شد من برم توووو دلش و تمام.این همه گفتم که اینو بگم ما تا احساس ارزشمندی نداشته باشیم خداوند نمیده چون خدا قانون منده تعارف نداره و از طرفی ام باور مخربی خیلی بدی که امروز پیدا کردم برای مشکلات مالیم این بود که بابا اصلا من کلا باور کرده بودم که زندگی یعنی مشقت زندگی یعنی سخت بودنش زندگی یعنی رنج و بدبختی،یاد یه جمله از یکی از معلم هام توی دوره ی راهنمایی افتادم که سرکلاس علوم بحث زندگی و…افتاد برگشت گفت : زندگی سخت است ولی من از آن سخت ترم!متاسفانه من اینو باور کردم چون بچه بودم البته شرایط زندگیمونم از بچگی یه جورایی همینجوری بود بعداز یه سنی به بعدم و ناخواگاه کار خودشو کرده بود تااین که امروز اومدم نقص این باور رو اوردم وطبق عادت همیشه ام ضبط کردم و کلی گوش دادم و یه باور دیگه که منو اذیت کرد خیلی و امروز همش داشتم بهش فک میکردم این بود که(یه چندروزی بود هرچقد میرفتم بیرون و سرمام میخوردم اما بازم جنسام فروش نمیرفت)همش دنبال ریشه و باور مخربش بودم که بعلللله فهمیدم که اینو کردن توو مغز ما که اگه میخوای توو کار خودت و شغل خودت موفق بشی اولش تاکید میکنم(اولش)باید حتما خاک خوری کنی و سختی شو بکشی وگرن که امکان نداره راحت برسی اخه چون منم تازه کار خودمو راه انداختم با سرمایه ی کم اما بازم باهمون سرمایه کم تصمیم گرفتم شروع کنم براهمین میگم، تازه فهمیدم داستان چیه البته اینم بگم که قانون تکامل قطعا هست و باید طی بشه و کار رو هم قطعا خب باید کامل تر یادش بگیرم و روز ب روز بهتر از دیروز باشم اما بنظرم این درست نیست که حتما باید پدرم در بیاد میتونه خیلی ساده تر و راحتتر پیش بره و منم در کنارش تجربه هایی که لازمه رو یاد بگیرم صادقانه بگم که همین الانشم مقاومت دارم چون همین امروز پیداش کردم اما انقد تمرین و تکرار میکنم تا برسم به نتیجه ی مورنظرم درنتیجه پول دست نیافتنی یا دور نیست یا سخت به دست نمیاد بلکه میتونه خیلی راحت و در نهایت لذت بردن به دست بیاد.
همون تاجر فرش معروف رو برای ذهن خودم مثال زدم که میگف خیلی راحت ب ثروت رسیدم بدون این که پدرش در بیاد بدون این که سختی خاصی بکشه بدون این که زجر بکشه فقط قالی هایی که بافته میشده رو میبرده میفروخته به مغازه دار ها و… و کم کم که این کار رو ادامه داده پولدار شده تموم شد رف الان این کجا دهنش سرویش شده خدایی؟پس میشود.میشود که خیلی راحت از کار خودت پول ساخت میشود که بدون سختی و زجر و صب تا شب دویدن پولدار شد البته این به این معنا نیست که بیکار باشیم و خدا از آسمون برامون بارون پول بباره نه ، فقط باید یه کاری انجام بدی اونم با باور های درست این کله داستانه و تموم شد رف
مرسی از استاد عزیزم و مرسی از شما دوستای خوبم که وقت میذارید و کامنت منو میخونید
در پناه خدای مهربون و لارج و اجابت کننده ام باشید️️️
با خوندن کامنتت خیلی چیزا دستم اومد چون من هم تازه کارم رو شروع کردم و خیلی سخت مشتری میگیرم
رسیدم به اون قسمت که نوشته بودی بما گفتن هرکاری اولش خاک خوری داره. واااااای دلم یهو لرزید دقیقا جملاتی که بالای هزاربار جلوم تکرار شده از همسرم گرفته تا پدر و برادر و هرکس که اطرافم کار میکرد.
فهمیدم یکی از ترمزهام همین جمله ی مخربه. و اگر روش کار کنم قطعا سرعتم یکم بیشتر میشه
مرسی ازینکه نظرتو گذاشتی تا یه روزی یه جایی یکی مثل من ازش استفاده کنه ممنون میشم اگر راهکاری برای تغییر این باور داری درموردش صحبت کنی
بنظرم بشه اینجوری توی ذهنت بپذیری:من نمیدونم فروشت در چه زمینه ای هستش ولی مثلا اگه اطلاعات محصولاتتو بدونی این به معنیه که شما خاک خوری تو کردی چون همه چیزو راجب جنست میدونی و اطلاعات کافی رو داری و میتونی این جمله تاکیدی رو بگی(چیزی که همیشه خودم میگم):من برای رسیدن به موفقیت در کارم هیچ نیازی نیست که سختی بکشم میتونم به راحتی بهش برسم چون همه چیز ساده و راحته و فقط خودمم که توی ذهنم سختش کردم.
و این که فکرکنم نوع نگاهت به محصولاتت خیلی مهمه مثلا محصولاتتو باکیفیت بدونی و مطمئن باشی که حتما مردم با محصولات من نیاز اساسی شون رفع میشه و این که چه دیدگاهی به مردم ایران داری؟مثلا مردم ایران قدرت خریدشون پایینه؟یا دنبال چیزهای رایگان یا ارزون هستن؟اگه این باور رو داری عوضش کن.
یه باور دیگم بساز اونم این که مردم به راحتی به سمت محصولات من هدایت میشن(با توجه به نوع نگاهت به محصولاتت:که محصولاتتو عالی میبینی)خداوند اونارو هدایت میکنه و نیازی نیست من کار خاصی کنم.
سلام به فراوانی سلام هستی خانم امیدوارم که امروز که این پیام رک برات میدم شناسایی باورهای مخرب که پیدا کردی بهت کمک کرده باشه و الان در مسیر موفقیت مث جت در حرکت باشی خیلی عالی بود کامنتت لذت بردم برات آروزی موفقیت و سلامتی دارم
اطرافیان نیاز دارند ما کمک کنیم!!! آیا نیاز بندگان خدا را ما تامین می کنیم ؟ یا خداوند از طریق دستان بی شمارش به بندگانی که در مدار دریافت فراوانی قرار دارند نعمت ارزانی می کند.
…..
این باور مخرب رو اکثر کسایی مثل ما که تو خانوادهای ضعیف از نظر مالی بزرگ شدیم داریم ، چون همه دور و بری هامون زیر خط فقر هستن و نا خودآگاه این فکر تو ذهنمون میاد که ⛔اونا به کمک ما نیاز دارند،یعنی اینکه⛔ ما فکر میکنیم ،بی عدالتی شده یه جورایی😮⛔ و اونا تو جایگاه خودشون نیستند⛔اونا توانایی تغییر زندگیشون رو ندارن، چون ⛔فکر میکنیم اونا نمیتونن خودشون پول بسازنپس⛔ ما بهشون کمک مالی کنیم ، که این وضعشون خوب شه،⛔حس ترحم داریم😬 ،خودش باز کلی باور مخرب رو برا ما نمایان میکنه 😏
👈حالا درستش👈✅ما خالق زندگی خودمون هستیم ،✅ما هر لحظه با ارسال فرکانس داریم زندگی خودمون رو رقم میزنیم ✅،زندگی ما حاصل باورهای ماست و هر انسانی با تغییر باور میتونه تو مدار دریافت نعمت ها و ثروت های خداوند قرار بگیره،✅ هیچ بی عدالتی صورت نگرفته ، ✅هر کس جا هست ،لیاقتش همون جاست و✅ توانایی تغییر زندگی و جایگاه و لیاقت خودش رو داره ، ✅چون همه ما انسان ها به یک اندازه به منبع انرژی (خداوند) نزدیک هستیم.✅ما ناتوان هستیم تو تغییر زندگی دیگران و توانا در تغییر زندگی خودمون ،✅ هر کس مسئول زندگی خودشه و✅ ما هیچ مسئولیتی در قبال زندگی دیگران نداریم و✅ ما با کمک کردن با این نیت که من ثروتمند هستم و میبخشم که پول جاری بشه برای اینکه ثروت بی نهایته باعث تقویت باور فراونی و اومدن ثروت های بیشتر به رندگی خودمون میشه ، و این کار هم به خاطر خودمون هست .
یه تحقیقی انجام شده نشون میده اونایی که تو بخت آزمایی جایزه بردند و پول بزرگی بهشون رسیده ،بعد از چند سال دوباره همه اون پول رو به شکلی از دست دادند و برگشتن به زندگی قبلی چون باورهاشون فقیرانه بوده، پس دادن پول به کسی کمک نمیکنه پس ✅تنها مدلی که ما میتونیم به دیگران کمک کنیم اینکه خودمون ثروتمند بشیم و الگو شدن برای اونا که، میشه ثروتمند شد،اونایی رو همه به جز خدا حساب میکننـد.
آقا خیلی قشنگ نوشتی من کلی لذت بردم و خیلی از باورهای مخرب گذشته و حالم رو دوباره بهم یادآوری کردید، ممنونم از نوشته های زیباتون، این حس مسئولیت پذیری و عاشق تغییر دادن زندگی دیگران در ما ایرانی ها غوغایی به پا کرده که از زندگی روزمره خودمون جا موندیم😂😂 یجوری برای دیگران تفسیر و تشریح میکنیم که خودمون فیلسوف دهر هستیم،😂😂 والا بخدا.
خیلی ممنونم که با نوشته هات خیلی از باورهامو بمن یادآوری کردی.
از خداوند بی نهایت سپاسگزارم که آگاهی مرا هر لحظه نسبت به شناخت قوانین افزایش می دهد
نمی دانم استاد چگونه از شما تشکر کنم بابت توضیحی که در مورد احساس ارزشمندی و لیاقت دادید و اینکه ما لایق بهترین نعمت ها هستیم
هر لحظه دارم با خودم جملات شما را تکرار کنم من لایق هستم بهترین خونه را داشته باشم من لایق این هستم بهترین ماشین داشته باشم لایق این هستم بهترین مسافرت ها رو برم لایق این هستم دوستان عالی داشته باشم لایق این هستم ثروتمند باشم با یک احساس دیگه ای این جملات تو ذهنم داره تکرار میشه اینگار این مفهوم لایق بودن برای من گنگ نا مفهوم بود که الان قابل فهم شده می خواستم از شما تشکر کنم
استادعزیز قبل اینکه فایلو نگا کنم متنو ک خوندم چندتا باور تو ذهنم ب چرخش در اومدک یاداوری شد.
اینکه ما وقتی میگیم خدایا ب من پول و ثروت بده تا با اون کمکی ب دیگران و خانواده کنم ..همین نیت همین فکر باعث میشع ک ما دقیقا وقتی نعمتی ثروتی بهمون داده میشه ب همون فکری ک قبل بدست اوردن ثروت کرده بودیم عمل کنیم..
ینی ب خودمون میگم ک من قول و قراری با خداوند گذاشته بودم و از اونجا ک اگه این ثروت بدست اومده رو با دیگران تقسیم نکنم ،حتما همین خدایی ک بهم نعمت بخشیده میتونه همینم از من بگیره..چون ما قانون رو درک نکردیم ،خداوند رو خداونده معامله گر و شرط گذار می پنداریم.
از خداوند نمیترسیم هااااا،،،برای چیزی ک شاید از دستمون بره میترسیم.بیشتر نگران ترس از دست دادن نعمت و ثروت هستیم.
همانطور ک در قران هم گفته شده ما ازادانه میتونیم کمکی ب دیگران داشته باشیم.ب نظر من هر شخصی ماهیانه یا سالیانه میتونه ده یا پنج درصد از چیزی ک بدست میاره رو ببخشه،،و این اصلا طبیعی هستش.
میتونیم این باور ک جهان همیشه در حال بخشیدنه رو ب خودمون مثال بزنیم،مثل یه گندم یه دونه میکاری ولی چند برابرشو جهان بهت میده.جهان همیشه بیشتر از چیزی ک میدی بهت برمیگردونه.جهان خیر مطلقه.
مث آیه ای ک ما بدی هایه شمارو ب خوبی تبدیل میکنیم.
یا آیه ای ک ما گناهان کوچک شما را می بخشیم اگر گناهان بزرگ مرتکب نشویدو از انها اجتناب ورزید..
گناهان ب قولی استاد همان ارتعاشات منفی هستن.
و همه این مثالها ینی جهان همیشه برایه شما خیر و خوبی میخاد.
این ما هستیم ک با ذهنمون خداوند رو ب همون شکلی ک میخایم در میاریم..
درسته کمک ب دیگران عالیه حرف نداره،،اما واقعا اگه بتونیم بیشتر ب خودمون کمک کنیم ،بیشتر خودمون مسئول زندگیمون باشیم ناخوداگاه خیر و برکت همه جا رو میگیره.
تا چند وقت پیش مسئولین ،،اقتصاد کشور..معلم ها…دوستان…شرکا…صاحب کارم و پدرم رو مسئول بی پولی و بی ثروتی خودم میدونستم.. و چون اون ها رو مسئول میدونستم خودم رو از زندگیم حدف کرده بودم و کلا حرفم این بود اگه مملکته خوبی داشتم اگه پدر ثروتمندی داشتم اوضام این نبود ..
خودتون میدونید ک چقد از همین آیه ها در قران تکرار شد ک ب طور خلاصه خداوند ب نوح میگه از جاهلان نباش ،پسرت در مدار تو نیس.
من خودم رو مظلوم ترین ادم میدونستم مث برگ رویه آب ک ب هر طرف میره.هدایتم رو ب دست دیگران سپرده بودم.
خیلی از باور هام سست شدن و الان گاهی از فکرها رو قبول ندارم و میگم میتونه بهتر باشه از اونجایی ک هر فکر اگه احساس خوبی بهت نداد ینی اون فکر حتما کفر امیز هستش
.ب نظرم با ابزارهای ک خداوند برامون قرار داده ،فکر میکنم کار خودشو اسونتر کرده.مارو خالق شرایط خودمون گذاشته ازادانه در اختیار خودمون و جهان رو در اختیار ما.جهان ب هر سازی ک میگیم میرقصه فقد باید نت ها رو بلد باشیم.این سایت واقعا عالیه.اگه تمام تمرکز رو رویه یادگیری این قانون بذاریم دیگه ترسی برای از دست دادن نداریم.کسی ک درک کنه میتونه ب راحتی ثروت بیافرینه و ب راحتی ببخشع..چون نعمت ها انقدر زیادن ک اگه تمام درختان قلم و تمام دریاها مرکب شوند باز هم نمیتوان نعمت ها را نوشت.
نعمت تموم نمیشه از نعمتی ب نعمتی دیگه تبدیل میشع. تنها کتابی ک میتونه بهمون کمک کنه قرانه.ب شخصه کتابهای زیادی رو تویه قفسه دارم و و خوندم.ولی هیچ کدوم یه آیه قران نمیشن..این سایت بزرگی و عظمت قران رو ب من اموخت.ثروتی ک بی انتهاست ثروتی ک گسترش پیدا میکنه.ان شالله ک این باور ها رو هر روز تکرار کنم و ازادانه با لذت اینکه ثروت هر چقد ببخشی بیشتر دریافت میکنی رو تجربه کنم.ن اینکه اگه ببخشم از دست میدم..اگه ببخشم دچار فقدان نعمت میشم.ما بخشیدن رو از دست دادن تعریف کردیم ….بازم تکرار هر چقد ب قانون مندی جهان بیشتر ایمان و باور بیاری بیشتر بدست میاری و بیشتر میبخشی
در خیابان می رفتم خانمی لبخند زنان برگه ای داد و گفت که به امور خیریه کمک می کنین؟ یک لحظه کلی فکر در ذهنم رژه رفت .دوست داشتم افکارم را با شما به اشتراک بگذارم:
مدت هاست که با یک باور مخرب که در کل خانواده مان جاری است تصمیم گرفته بودیم کمک ها را برای خانواده های اطرافمان که نیاز دارند جمع می کردیم و من خوشحال بودم که کمک ها به جای درستش می رسد .
با این مسابقه به خودم گفتم
یکم- (من در چه جایگاهی هستم که تشخیص بدهم که پول به جای درست اش می رسد یا غلط؟) باور شرک
دوم- (من از چه جهت خوسحال بودم؟ !!! خوشحال که چون ((کمبود)) وجود دارد پس خوبست ((ما))کمک می کنیم). باور کمبود
سوم- (اطرافیان نیاز دارند ما کمک کنیم!!! آیا نیاز بندگان خدا را ما تامین می کنیم ؟ یا خداوند از طریق دستان بی شمارش به بندگانی که در مدار دریافت فراوانی قرار دارند
نعمت ارزانی می کند)
( خانواده مان مثلن نذر می کر دند که خدایا اگه فلانی سالم به مقصد برسد یا فلانی سالم بزاید یا فلانی توی کنکور قبول بشود یا فلانی از زیر عمل سالم بیرون آید ، من فلان مبلغ به نیازمند کمک می کنم. مبالغ جمع می شد برای کمک به نیازمندان!!! یعنی این شرط ها با خدا انجام می شد ) باور معامله با خداوند .
خلاصه در یک لحظه نذر خانوادگی و همه ی پاسخ های دوستان سایت و فایل های استاد مثل فیلم از نظرم رد شد و با خودم گفتم مسابقه یادت نرفته که ؟ گفتم نه !نه !
با لبخند به خانم گفتم بله حتمن و مبلغی به او دادم . او مبلغ را گرفت و فیشی به من داد .
و من در عالم خودم بودم .(( به جاری شدن فراوانی و نعمت توسط خودم که دستی از دستان خداوندم فکر می کردم . به رد و بدل شدن پول و ثروت در اطرافم می اندیشیدم . به این که من ثروتمندم و می بخشم تا فراوانی و نعمت در زندگیم هر چه بیشتر جاری شود))
حرف استاد را با خودم مرور می کردم که توجه کنیم که:
” با چه باوری کمک می کنیم؟”
سپاسگزارم از این فایل
سپاسگزارم از برنده مسابقه
سپاسگزارم از دوستی که نظرات همه مان را در یک فایل جمع آوری کرد ه است
سپاسگزارم از استاد گرانقدرم که باور های قدرتمند کننده را جاری می کنند.
سپاسگزارم از همکاران سایت عباسمنش برای جمع آوری ۲۵۰۰ نظر عالی از دوستان و از جمله خودم !
دوست عزیز من آقا مهدی سلام داشتم کامنت زیباتو میخوندم و لذت میبردم از این آگاهی ناب و ترمزهای که اشاره کردی بهش جالب اینجاست به محض خوندنش شروع کردم بفکر کردن و دیدم که دیدم چقدر درست میگین اومدم کامنت بزارم ی هو ی حسی بهم گفت که الان بهترین موقع برای درخواست از خداوند چون حس کردم که با کامنت شما قلبم باز شده بهمین خاطر درخواستمو با قلب باز توی دفترم نوشتم و اومدم که جواب شما رو بدم تشکر کنم..شاید باورتون نشه داشتم جوابتونو مینوشتم که درخواستم به طر جالبی تیک خورد طوری که هول شدم..یکم اروم که شدم و بخودم اومدم یادم به ای جمله استاد افتاد که وقتی ترمزا برداشته بشه اتفاقات بمب بمب بمب میافه ..خدایا شکرت بخاطر این قوانین قشگت و دوستای فوق العادم در این جا ..ممنونم دوست عزیز بابت آگاهیهای نابت
زمانی که بعضی چیزها گران می شد از پنیر و روغن و پوشک گرفته تا ماشین و…، و مردم برای خرید هجوم می آوردند ؛ به شدت اعتقاد داشتم : ای کاش مردم حتی در صورت نیاز هم تحمل می کردند و خرید نمی کردند اونوقت اوضاع به حالت قبلی برمی گشت.( حالا یا برنمی گشت) ولی متأسفانه مردم ما با فرهنگ متفاوتی بزرگ شده اند
با کمال احترامی که برای شما قائلم من و پسرم امشب متفق القول به این نتیجه رسیدیم که در برابر این تصمیم شما خیلی بهتر است که شاگرداتون تا 7 آبان خرید نکنند
به 2 دلیل :
1_ به فراوانی اعتقاد داشته باشند و اینکه اگر زمانی احساس نیاز کردند که به محصولی واقعا” نیاز دارند اون مبلغ اضافه تر رو که باید پرداخت کنند از راهی که خودشون نمی دونن فراهم خواهد شد. ( به جای اینکه چندین محصول رو هول هولکی بخرن و بعد بندازن اونجا و فرصت گوش کردن وتکرار و تمرین نداشته باشن)
2_ وقتی قرار می شه عجله کنن و بنا به اضطرار خریدی رو انجام بدهند باید باور داشته باشن که : برای من همیشه هست، من نگران نیستم، من عجله نمی کنم.
این بار نشد یک بار دیگه، این نشد یک چیز دیگه
اصن به نظر بنده اگه کسی با این پیام شما احساس ترس یا نگرانی یا کمبود می کنه ، دقیقا” احساسش نشان دهنده ی اینه که نباید این کارو انجام بده
به نام سیستمی قانونمند و عظیم که قدرت خلقکنندگی تمام اتفاقات زندگیم را به من داده است، تا بتوانم از راههای لذت بخش و آسان هم به تمام آرزوها و شرایط دلخواهم برسم
به نام انرژی معجزهگر و قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیک تر است و به خوشبختی و ثروتمندی و داشتن زندگی عاشقانه و رویایی برای من بیشتر از خودم مشتاق است
و جهانی سرشار از عشق و فراوانی و نعمت و فرصت و ثروت و خوبی و آدمهای خوب را به بینهایت مقدار آفریده
و مرا نیز موجودی بسیار ارزشمند خلق کرده که میتواند لیاقت تجربه همه نعمتهایش را داشته باشد.
سلام به همه زیباییها، آدمهای خوب و باایمان، سلامتی، آرامش، آسایش و رفاه، عشق و وفاداری، ثروتمندی، لذتهای پاک و تجربههای ناب، موفقیت، خوشبختی، سعادتمندی و هر چیز خوبی که تو دنیا وجود داره
*
قبل از اینکه نکات فوقالعاده این جلسه رو مرور کنم باید بگم نمی دونم چطور این امر ممکنه که هر بار فایلهای استاد رو گوش میدم (با اینکه نکات رو قبلا هم از ایشون شنیدم)، انگار مطالب جدیدا؛ یعنی بزارید بهتر بگم، منظورم این هست که نکتهبرداریهام متفاوت میشن. مثل این میمونه که هر بار یک نکته مهم، از یک زاویه متفاوت و ظریف مورد بررسی قرار میگیره. فک کنم این ویژگی جالب رو فقط من نیستم که دارم تجربه میکنم، اصلا بنظر این خاصیت صحبتها و آموزشهای استاد عباسمنش هست که به معنای واقعی کلمه انگار از دهان ایشون گنج و گوهر تراوش میشه. ای کاش میتونستم احساسم رو بهتر و واضحتر بیان کنم. هرچند احتمالا سایر دوستان ارزشمند من توی سایت متوجه شده باشن که چه چیزی منظورمه.
خدای مهربان شکرت برای وجود استاد عباسمنش، همسرشون، تیمشون، این سایت و همه دوستان توحیدی
مرور دو نکته فوقالعاده مهم و معجزهکننده این جلسه:
نکته اول:
– خداوند یک انرژی است که تمام جهان را خلق کرده است؛
خداوند یک سیستمی است که جهان را هدایت میکند؛
خداوند بر طبق قوانین عمل میکند؛
1- نتیجه اینکه ما میبایست نگاه انسانی به خداوند را کنار بگذاریم و بپذیریم که خداوند یک سیستم است که قوانین خودش را دارد؛
2- همچنین ما میبایست تمام تلاشمان را صرف شناخت این سیستم و
3- هماهنگی با قوانینش نماییم.
4- بزرگترین قانون این سیستم میگوید:
«تمام اتفاقات زندگی ما بازتاب باورها و فرکانسهایمان است» و
«قرار خداوند این است که ما خالق زندگی خودمان باشیم.»
(هر بار که جاش بوده این مطلب رو بیان کردم که من با وجود تمام مقاومتها و باورهای ناصحیحی که داشتم، از زمانی که تعریف استاد عباسمنش در مورد خداوند رو توی دوره بینظیر “راهنمای عملی دستیابی به رویاها” شنیدم و به معنای واقعی “توحید” پی بردم، زندگی من بطور شگفتانگیزی وارد ی مسیر فوقالعاده و بسیار زیبا شد که توصیفش در مجال این پیام ابدا نمیگنجه.
فقط بگم که اون خدایی که فقط میگفت نخور، نبین، نکن، نگو، نرو که اون رو موقع برای نازل کردن عذابهای جورواجور نزدیک میدیدم و موقع درد و دل و آرزو کردن، فرسنگها دور؛ الان به خدایی بسیار مهربان، بسیار عادل، بسیار سخاوتمند، بسیار غفور و رحیم، بسیار بخشنده، بسیار قدرتمند و… در ذهن و قلب من تبدیل شده که اتفاقا از رگ گردن به من نزدیکتره، میخواد من خوشبخت باشم، خوشحال باشم، سلامت باشم، آرامش داشته باشم، از نعمتهای مختلف لذت ببرم، ثروتمند باشم، موفق باشم، طعم عشق ناب رو بچشم، تجربههای عالی داشته باشم، در یک کلام زندگی فوقالعادهای رو داشته باشم و در هر دو جهان سعادتمند باشم.
زندگی من با تعریفی که استاد عباسمنش از خداوند کردند تازه وارد مسیر درستش شد، تازه زنده بودن و زندگی کردن برای من معنا پیدا کرد، حتی میتونم بگم که من در سن 34 سالگی تازه متولد شدم و این زمان نقطه عطف زندگی من شده.
حالا با توجه به شناخت واقعی خداوند و جهان و قانونهایی که براش وجود داره:
می دونم خدا خیلی وقته که من رو به خاطر همه اشتباهات گذشته بخشیده
میدونم خداوند برام ارزش زیادی قائله
میدونم بین من و خدای بزرگ هیچ فاصله، حایل و واسطهای وجود نداره
میدونم هر لحظه که اراده کنم با خدا درد و دل کنم و خواستههامو بدون کم و کاست بهش بگم
میدونم که اجازه دارم هر چقدر که دلم بخواد از خدا بخوام؛ آرزو کنم، اون هم آرزوهای بزرگ و رنگارنگ.
میدونم که میتونم از خدا بیشتر و بیشتر و بیشتر بخوام، چراکه به خداوند و قدرتش ایمان دارم.
و چون به قدرتمندی و مهربانی خدا ایمان و یقین دارم، با خوشحالی و اطمینان از او درخواست میکنم.
و چون با خوشحالی و اطمینان از خداوند درخواست میکنم، آرامش دارم، حالم خوبه و به آینده بسیار امیدوار هستم.
و چون آرام و امیدوار هستم، بهتر میتونم زیباییهای زندگیم رو از دل شرایطی که در اون قرار دارم بیرون بکشم و لذت ببرم.
و چون زیباییهای زندگی کنونیام رو میبینم و شکرگزاری میکنم، زندگی برام شیرینتر از قبل شده، لذت بیشتری میبرم، و در کمال آرامش و بدون وابستگی به خواستهها و آرزوهایم، منتظر زمان وقوع آن نعمتها هستم؛ و باور دارم که این زمان برای این است که یا من برای دریافت آن نعمت آمادهتر شوم و یا نعمتی بزرگتر و کاملتر برای من مهیا شود.
خدایا برای همه نعمتهایی که به من میدهی، چه ذرهای باشد و چه وسعتش آنقدر بزرگ باشد که در ذهن من نگنجد، تو را سپاس.)
نکته دوم:
– به میزانی که ما خودمان را ارزشمند و لایق میدانیم جهان به ما ثروت میدهد و آدمهای خوب را وارد زندگی ما میکند.
چراکه از مهمترین و اساسیترین اصول ورود ثروت، همسر فوقالعاده عالی، سلامتی، فرصت و موفقیت، آسایش و رفاه و هر نعمت دیگری به زندگی،
باور احساس لیاقتِ داشتن ثروت، آدمهای خوب و فوقالعاده، سلامتی، فرصت، امکانات و هر نعمت دیگری است.
1- آنقدر این باور حیاتی است که اگر تا پایان عمر روی این باور کار کنیم، باز هم کم است. حتی اگر نتیجه تلاش برای ساختن این باور ما را تبدیل به ثروتمندترین و خوشبختترین فرد روی زمین نماید، به معنای درک بهتر این باور بیشتر از دیگران است!
2- در هر جایی هر چه قدر خودت را لایق و ارزشمند بدانی، به همان اندازه نعمت و ثروت و فرصت و آدمهای خوب وارد زندگیت میشود.
3- ایجاد باور احساس لیاقت داشتن ثروت، رهبر کسب و کار شما میشود. پس هرچه این باور را قدرتمندکنندهتر بسازید، رهبر لایقتری میآفریند.
رهبری که با یک ایده ساده، بازار را به تسخیر در آورد یا از بازاری به ظاهر بی رونق، ثروتهای بسیار بسازد.
اینکه در چه مسیری قرار بگیرید، چه ایده هایی را اجرا کنید، دست روی چه محصول یا خدماتی بگذارید، چه نحوه بازاریابی یا تبلیغاتی داشته باشید و … همه و همه، جزئی از هدایتهای این باور درباره کسب و کار شماست و به دست این باور شکل داده میشود.
4- وقتی باور احساس لیاقت و ارزشمندی ساخته شود، به مسیر ایدهها، راهکارها، شرایط، افراد، بازارها، مشتریها، کارمندان و … که موفقیت کسب و کار را به همراه دارد، راهی میشوید.
5- هر کسب و کاری پتانسیل ساختن بینهایت ثروت را دارد. نگاه شما به کسب و کارتان و میزان احساس ارزشمندی نسبت به خودتان و کسب و کارتان، میزان سود و رونق آن را تعیین میکند.
6- وقتی باور احساس لیاقت و ارزشمندی را میسازید، جهان طبق قوانینش به این باورها جواب میدهد و دستان خداوند به شکل افراد متخصص و با تجربه وارد کسب و کارتان میشوند و حتی تمام کارهای قبلیتان نیز به ثمر مینشیند؛ محصولتان پرفروش میشود، بازارهای جدیدی از همان موقعیتهای همیشگی برایتان ساخته میشود و گویی همه جهان دست به دست میدهد تا رونق بیشتری وارد کسب و کارت نماید و در یک کلام «دست به خاک میزنید طلا میشود».
7- اینکه با چه باوری کاری را انجام میدهی بسیار مهم است نه صرف انجام اون کار.
8- زندگی ما دست خودمان است.
این ما هستیم که داریم همه چیز را رقم میزنیم.
9- ما باید خودمان، باورهایمان، خدایمان و توانمندیهایمان را باور کنیم،
تا جهان مثل موم در دستان ما شود.
10- هر چیزی که بخواهی وارد زندگیت میشود،
فقط باید ورودیهایت را کنترل کنی و باورهای درست داشته باشی.
«ورودیهای مناسب، باورهای مناسب= خروجی مناسب و نتایج عالی»
چراکه همه چیز را ما داریم با باورهایمان میسازیم.
بنابراین باورهایت را درست کن تا احساست خوب شود.
11- وقتی آگاهانه سعی میکنی جوری به شرایط زندگیت نگاه کنی تا احساست بهتر شود، یعنی داری باورهایت را بهتر میکنی.
«وقتی حالت خوبه، آرام هستی، یعنی کد جدید یا باور جدید داره درست کار میکنه.»
12- یادم میماند که «تجربه ثروت و نعمت و خوشبختی، روند طبیعی زندگی من است.»
چراکه «ذات من ارزشمند و لایق ثروت و نعمتهای بیشمار است.»
(بنابراین فارغ از گذشتهای که داشتم و اشتباهاتی که کردم، من انسان خوب و باوجدانی هستم، من لایق ثروت بسیار هستم، من لایق زندگی در آسایش و رفاه هستم، من لایق یک زندگی عاشقانه و ناب هستم، من لایق عزت و احترام هستم، من لایق موفقیت و کامیابی هستم، من لایق سلامتی و آرامش هستم، من لایق خوشبختی و سعادتمندی هستم. من لایق نعمتهای خداوند هستم.)
*
با ایمان و اطمینان به سیستمی قانونمند، انرژی قدرتمند و خالقی هدایتگر و حامی، و غفور و رحیم
و باور به اینکه فارغ از گذشتهای که داشتم، باز هم خداوند برای من ارزش بسیار قائل است چون آدم خوبی هستم و در تلاشم هر روز بهتر و بهتر از دیروز باشم،
من موجودی بسیار ارزشمند هستم که لایق تمام نعمتهای خداوند است؛
و باور دارم که:
من به این جهان زیبا آمدهام تا
زندگی فوقالعاهای رو تجربه کنم،
آبرومند باشم،
عزتمند باشم،
ثروتمند باشم،
شاد و خوشحال باشم،
قوی و قدرتمند باشم،
سالم و سلامت باشم،
زیبا و دوستداشتنی باشم،
آرامش و آسایش داشته باشم،
در رفاه کامل باشم،
لذتهای پاک مختلف رو تجربه کنم،
در همه ابعاد زندگیم موفق و کامیاب باشم،
بسیار عاشق باشم،
بسیار عاشقم باشن،
تا خوشبخت و خوشبخت و خوشبخت زندگی کنم،
به دنیا آمدهام تا به گسترش این جهان زیبا و سخاوتمند کمک کنم،
تا اثر بسیار خوبی از خودم به جا بزارم،
تا برسم و لذت ببرم و شکرگزار باشم.
*
من باور دارم که در جهانی بسیار زیبا، غنی و سخاوتمند زندگی میکنم که
در آن بیشمار نعمت و فرصت و ثروت و آدمهای خوب وجود دارد و
من قرار است سفری بسیار لذتبخش و عاشقانه را در این جهان داشته باشم و
در کمال خوشبختی و سعادتمندی، پیوسته شکرگزار خالق بخشنده و مهربانش باشم.
خدایا، خداوندا
من فقط و فقط به تو ایمان دارم
و تنها تسلیم تو هستم
و تنها به تو توکل میکنم
و تنها از تو یاری میجویم
و میدانم تو برایم کافی هستی
و با یاد تو قلبم آرام میگیرد.
خدای بزرگ و زیبای من، برای اینکه امروز هم مرا به سمت زندگی بهتر و شرایط ایدهآل و رویاییام هدایت کردی، ازت هزاران بار ممنونم.
خدای سخاوتمند من، من آمادگی دریافت برکات، نعمات، آگاهیها و هر خیر و برکتی رو از جانب تو دارم و پیشاپیش برای همشون ازت هزاران بار ممنونم.
ای خدای بخشنده، به خاطر همه شرایط و عوامل ریز و درشتی که در مسیر رسیدن من به خوشبختی و داشتن زندگی ایدهال و رویاییم ترتیب میدی، هزاران بار ممنونم.
خدای قدرتمند و عادل من، بخاطر تمام نعمتهای کوچیک و بزرگی که به من عطا کردی، از اولین روز زندگیم تا حال حاضر و همچنین اونهایی که در آینده دور و نزدیک به من خواهی داد، هزاران هزار بار متشکرم.
خدایا، به خاطر همه چیزهای ریز و درشت خوبی که من عطا کردی، ولی من هیچوقت متوجه اونها نشدم،
یا اون دسته از نعمتهایی که بهم بخشیدی ولی فراموش کرده و از یاد بردم،
حتی اون خوبیهایی که الان هم متوجه اونها نیستم
و اون نعمتهایی که در آینده به من خواهی داد و ممکنه متوجهشون نشم یا باز هم از یاد ببرم
هزاران هزار هزار بار شکرت.
خدایا
بخاطر سلامتی و امنیتی که برایم مهیا کردی و میکنی،
بخاطر آدمهای خوبی که وارد زندگیم کردی و همچنان میکنی،
بخاطر همسر فوق العادهای که نصیبم میکنی،
بخاطر موفقیتهای گذشته و آیندهام،
بخاطر فرصتهای خوبی که جلوی پاهام گذاشتی و میگذاری،
به خاطر وضع مالی خوب الانم و ثروت عظیمی که نصیبم میکنی،
به خاطر عزت و احترام و ارزش و لیاقت و آبرویی که بهم بخشیدی و میبخشی،
بخاطر تمام تجربههای شیرین و ناب گذشته و
لذتهای وصفنشدنی و فوقالعادهای که به من عطا خواهی کرد،
به خاطر رفاه و آسایشی که به من بخشیدی و همچنان میبخشی،
بخاطر خیر و برکتی که به زندگیم دادی و همچنان از من دریغ نمیکنی،
بخاطر احساس خوب و آرامش و خوشبختی که برایم فراهم کردی و میکنی،
بخاطر داشتن شرایط دلخواه و زندگی رویایی و ایدهآلم،
بخاطر رسیدن به خواستهها و رویاهای کوچک و بزرگم،
برای تکتک این خوبیها، زیباییها و نعمتها
پیوسته و پیشاپیش، میلیونها بار سپاسگزار و ممنون تو هستم.
خیلی ممنونم که کامنت من رو خوندی و خیلی بیشتر ممنونم که با لطف و محبتی که داری، برام ی کامنت زیبا، دلنشین و انرژی مثبت ارسال کردی و باعث شدی ی حس فوقالعاده بین ما به جریان بیفته.
ممنون که باعث شدی دوباره به پیام خودم نگاهی بندازم و از دیدگاه زیبات لذت ببرم. خدا رو شکر برای این هدایتها، خدا رو شکر برای وجود استاد عباسمنش و آموزههاشون، خدا رو شکر برای وجود این سایت توحیدی، خدا رو شکر برای این احساس خوب، خدا رو شکر برای وجود نازنین خودت.
این رو بدون که خودت و کامنت ارزشمندت، از جمله زیباییها و اتفاقات خوب امروز من هستین که بابتش خدای مهربون رو خیلی شکر میکنم. همچنین باز هم از خودت و محبتت بسیار ممنون هستم.
دوست عزیزم،
برات آرزوی رسیدن به خیلی بیشتر از سقف تمام آرزوهات و تجربه زندگی فوقالعاده عاشقانه و غرق در اعتماد و وفاداری و آرامش رو دارم
و امیدوارم همیشه سلامت، آبرومند، خوشحال، موفق، ثروتمند و در یک کلام، خوشبخت و سعادتمند در هر دو جهان باشی.
مریم جان از خوندن تک تک جملاتت بینهایت لذت بردم چون اونقدر این کلمات و جملات فرکانس بالایی داشت که انرژی بینهایت مثبت و قوی رو به تمام وجودم سرازیر کرد
ازت بینهایت ممنون و سپاسگزارم که وقت گذاشتیو این انرژی قشنگو به جریان انداختی و مطمنم که ثمره اش از بینهایت راه قشنگ به زندگیت برمیگرده
خوشحالم که تو این سایت هستم و فرصت خوندن این تجربیات ناب و این آگاهی های سرنوشت سازو دارم
امیدوارم که تو این مسیر بهترین ها نصیبت بشه و موفقیت و خوشبختی و سعادت مهمون همیشگییییی زندگیت باشه دوست آگاهو و خدا دوست و خود شناسم
سلام دوست خوبم سپاس و قدردانی از کامنت فوق العاده ای که زحمت کشیده ای ،نوشته ای .پر از نکات مهم و پر رنگ و آگاهی بخش است.بعضی قسمت ها عکس انداختم تا بعدها دوباره و دوباره مرور کنم. به تمام آرزوهایت با حمایت و هدایت الهی به زودی و به آسانی برسی.
خیلی استاد عالی بود ، و خیلی جالبه این مورد که گفتید انگار ما آدم نیستیم یه نفر دیگه واسطه بشه بیاد کمک کنه ، همین دیشب میشنیدم ، میگفت از امام حسین بخایم همه چیز رو و حتی نمگفت خدایا میگفت یا امام حسین انگار این خداست
سلام بر دوست عزیز
همان خدایی که همه ی ما به دنبال پرستش و یاری خواستن از او هستیم در کتاب قرآن ، همان کتابی که آقای عباس منش گفته اند که بارها مطالعه اش کرده اند ، خطاب به مومنین می فرماید :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ
یعنی ای اهل ایمان، از خدا پروا داشته باشید و به سوی او وسیله جویید و..
خداوند به مومنین امر می کند که به سوی خدا توسط وسیله بیایید . بهترین وسیلهاى که مىتوان با آن به خدا نزدیک شد ، توسل به پیامبر و اهل بیت ایشان ( صلوات الله علیهم اجمعین ) می باشد و این منافاتی با توحید ندارد چون طبق دستور خدا به آن عمل می نماییم .
موفق باشید
دوست عزیز
ترجمه آیه 35 سور مائده طبق ترجمه سایت parsquran
اى کسانى که ایمان آورده اید از خدا پروا کنید و به او [توسل و] تقرب جویید و در راهش جهاد کنید باشد که رستگار شوید
کجای این آیه گفته به کس دیگری توسل کنید؟
ای اهل ایمان، از خدا بترسید و به سوی او وسیله جویید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید.
«إِبْتَغُوا»: بطلبید. «الْوَسیلَهَ»: وسیله، هر نوع عمل صالحی است که موجب رضایت خدا و تقرّب بدو میگردد.
این دیدگاه شما یعنی من که کسی نیستم ، از یه بنده خدا بخوام تا منو وصل کنه به خدا
ولی همه ما به منبع انرژی به یک اندازه دسترسی داریم
اینم ترمز ذهنی شما :D
ایول چه جواب بجا و باحال دادین. مرسی
بهترین راه ارتباط با خداوند توسل توسط خودته نه کس دیگه حالا اون شخص پیامبر هم باشه یا امام یا امامزاده یا هر شخص دیگه یعنی خودت با ایمانت بهترین وسیله رو در اختیار داری برای ارتباط با خداوند هر انسانی لیاقت ارتباط مستقیم و بی واسطه رو داره با خداوند ولی به ما گفتن که نه نداریم ولی از دیدگاه خداوند همه دارن
باسلام خدمت همه دوستان واستاد عزیز. مگر ماگاهی توی دعا هامون نمیگیم خداونداتورا به آبروی آبرومندان درگاهت قسمت میدهیم خداوندا تورا به مقربان درگاهت مثلا بچه مونو شفا بده یا قرضمان را ادا بفرما خب اهل البیت ائمه اطهار وامام حسین علیها سلام را به خاطر اینکه به درگاه خداوند نزدیکتر ومقربترند واسطه قرار میدهیم وحتی درقران کریم هم آیه داریم که دوست عزیزمون هم استناد کردندباتشکر از همه شما دوستان خوب
سلام آقا مهدی
متاسفانه اکثر علمای شیعه اینطور به مردم فهموندن که منظور از وسیله شخص خاصی هست، وای این طور نیست
تازه اگر شخص هم مرده باشه که چه بدتر
به عنوان مثال آگه حضرت حسین رضی الله عنه الان میان ما باشد
به نظرتون آگه امام حسین تو خودشون باشن و من تو خونه خودم از امام حسین یه چیژی بخوام به بیام به امام بگم چرا دعای منو اجابت نکردی، به نظرتون چی میشه اونوقت؟
معلوم امام حسین میگه نمیدونم در مورث چی حرف میزنی، من چه طور میتونم بفهمم یا این که بشنوم که تو توی خانه خودت چی داری میگی
!!!!!!؟؟؟
حالا که امام حسین از دنیا رفته چه جوری توی قبر صدای ما رو میشنوی و درحالی که روح تو بدن وجود نداره یکم فکر کنیم
حالا آگه امام نباشه، هر کسی دیگه باشه محبوب انسان یعنی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و و آله و سلم
باشه
مرده ها با زنده ها فرق دارن، تازه آگه زنده هم باشن، درخواست و کمک رو باید از خداوند بخواهیم نه کسی دیگه و واسطه هم نمیخواند
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ” ﴿البقره: 186﴾
«و هرگاه بندگانم درباره من از تو بپرسند» (به ایشان بگو) «من نزدیکم» ) «و دعای دعاکننده را – به هنگامی که مرا بخواند – اجابتمیکنم»
وسیله نمیخواد!!!؟!؟!؟
خداوند از رگ گردن به انسان نزدیکتر
وا از فکر و نفس انسان خبر داره و
رگ گردن به انسان نزدیکتره یا کسی نمیتواند تکان بخورد
و (هرگز) زندگان و مرد گان یکسان نیستند، بی گمان خداوند هر کس را بخواهد می شنواند، و تو (ای پیامبر!) نمی توانی (سخنت را) به در گور خفتگان بشنوانی.
ق
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ
ﻭ ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻭﺳﺎﻭﺱ ﻭ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﻔﺲ ﺍﻭ ﻛﺎﻣﻠﺎ ﺁﮔﺎﻫﻴﻢ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺭﮒ ﮔﺮﺩﻥ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺰﺩﻳﻜﺘﺮﻳﻢ.(16)
حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه علیه و آله و سلم در یک حدیث صحیح به فاطمه میفرمایند ای فاطمه تو این دنیا واسه خودت تلاش کن و تقوا داشته باش
به فکر این نباش که من واست کاری انجام بدم
خداوند هم در باره وسیله توضیح داده
البقره
وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَهٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ
ﻭ ﻳﺎﺭﻯ ﺟﻮﻳﻴﺪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺻﺒﺮ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ، ﻛﻪ ﻧﻤﺎﺯ (ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﻗﻠﺐ) ﺍﻣﺮﻯ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻣﮕﺮ ﺑﺮ ﺧﺪﺍﭘﺮﺳﺘﺎﻥ ﻓﺮﻭﺗﻦ.(45)
البقره
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ
ﺍﻯ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ، (ﺩﺭ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺩ) ﺍﺯ ﺻﺒﺮ ﻭ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﻛﻤﻚ ﮔﻴﺮﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺫﻛﺮ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺗﻮﺳّﻞ ﺟﻮﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﺻﺎﺑﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ.(153)
با سلام به شما
این مثال قابل مقایسه نیست اما ما در مسیر زندگی مادی و فیزیکی خودمون از هزاران واسطه استفاده میکنیم تا به نتیجه یا اون مقصود یا تعالی مدنظرمون برسیم مثالی که شاید در رابطه با موضوع دوراز ذهن نباشد ما برای رسیدن به سلامتی و حفظ بدنمون از آسیب ها بهترین لباس و پوششهای دیگه را واسطه قرار می دهیم تا به هدف متعالی که سلامتی هست برسیم آیا مستقیم بدون واسطه بهتراست که به سمت هدف رفت ؟
آیا در قرآن و سنت پیامبر(ص) و سیره اهل بیت(ع) و مسلمانان، دلیلی بر جواز و مشروعیت توسل وجود دارد؟
توسل جستن به غیر خدای سبحان، و یاری خواستن به معنای شریک قرار دادن آنان در افعال خداوند نیست. بلکه مقصود، آن است که خداوند حاجات و خواسته های مردم را به برکت وجود آنان برآورده می سازد. در حقیقت آنان به وسیله اولیا، به خود خداوند متوسل می شوند. و خدا را می خوانند تا خواسته های آنان را برآورده سازد، و اولیای خدا را می خوانند تا اجابت خواسته های آنان را از خدا بخواهند. این معنی در قرآن مجید از مؤمنین خواسته شده است: “یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَهَ”. یعنی: «اى کسانى که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیلهاى براى تقرب به او بجوئید.»
به طور اجمال، توسّل به اولیای خداوند امری است که عقل و شرع آن را می پسندد، و سیره پیامبر اکرم (ص) و امامان اهل بیت (ع) و همه مسلمانان، از گذشته تا کنون، مجوز توسل به اولیای الهی بوده است. و پیامبر اکرم (ص) و امامان اهل بیت (ع) مردم را به توسل جستن به قرآن و اولیای خدا تشویق می کرده اند.
یکی از ضروریات دین اسلام و از ارکان توحید آن است که تدبیر نظام عالم، صرفاً در دست خداوند است و آفریدن، روزی دادن، زنده کردن، میراندن، قرار دادن شب و روز، تاریکی و نور، نازل کردن باران و … صرفاً توسط خداوند انجام می شود و قرآن کریم در آیات متعددی بر این معنا تأکید ورزیده است و همه انواع شرک (در الوهیت ، ربوبیت، عبودیت و..) را به شدت رد می کند.
اما باید توجه داشت که توسل جستن به غیر خدای سبحان، و یاری خواستن از پیامبران و اولیای الهی نزد مسلمانان وسیله جریان فیض خداوند می باشند. توسل واسطه قرار دادن پیامبران، امامان، و صالحان به پیشگاه خداوند، برای رسیدن به مقام قرب الهی است اعتقاد به توسل از قرآن کریم و سنت شریف نبوی نشأت گرفته است.
قرآن کریم می فرماید: « اى کسانى که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله اى براى تقرب به او بجوئید و در راهش جهاد کنید، باشد که رستگار شوید مائده، 35. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَهَ وَ جاهِدُوا فی سَبیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون.
نیز توسل گاه به افرادی است که زنده اند، و گاه به افرادی است که چشم از این جهان فرو بسته اند که به بعضی از نمونه های آن، که در قرآن و روایات ذکر شد
در خود قرآن به انبیاء سلام فرستاده شده است و نیز ما به آنها در نماز هم سلام می فرستیم، اگر آنها هیچ ارتباطی با این دنیا نداشته اند پس این سخن از قرآن و ما بیهوده خواهد بود. از جملهی در سورهی صافات موارد متعدّدی از این سلام¬های الهی آمده است که عبارتند از:
آیه ی 79 : سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ
آیه ی 109: سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِیمَ
آیه ی 120: سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ
آیه ی 130: سَلَامٌ عَلَى إِلْ یَاسِینَ
آیه ی 181: وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ
علاوه بر این ما مأموریم که در تشهد نماز، سلام بر پیامبر بفرستیم و این اعتقاد همه ی مسلمین اعم از شیعه و اهل سنت است چگونه ممکن است او را مخاطب سازیم به چیزی که هرگز آن را نمی شنود.
اگر به راستی ارتباط و پیوند ما با پیامبر، مقطوع و بریده است، پس یک چنین سلام، آن هم به صورت خطاب، چه معنی دارد؟
ه
توسل برادران یوسف به پدرشان یعقوب: گفتند: «ای پدر، برای گناهان ما آمرزش بخواه که ما خطا کار بودیم» گفت: «بزودی از پروردگارم برای شما آمرزش می خواهم، که او همانا آمرزنده مهربان است
یوسف، 97 و 98. قَالُواْ یَأَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِِینَ(97)قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبىِّ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ.
حضرت یعقوب خواسته فرزندانش را رد نکرد، و به آنها نگفت چرا خودتان مستقبماً به سراغ خداوند نمی روید، و به من متوسّل می شوید، بلکه توسل شان را تأئید کرد و به آنان وعده داد، برای آنها از خداوند طلب بخشش کند.
توسل به پیامبر (ص): «و اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند، پیش تو می آمدند و از خدا آمرزش می خواستند و پیامبر [نیز] برای آنان طلب آمرزش می کرد، قطعاً خدا را توبه پذیر مهربان می یافتند
نساء، 64. وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً.
این آیه نشان می دهد که باید برای طلب بخشش از خداوند، واسطه آبرومند پیدا کرد تا خداوند به خاطر او حاجت های انسان را برآورده سازد.
از حوصله ایی که صرف خوندن این متن فرمودید متشکرم و عذر بخاطر طولانی بودن.
بهترینهای خداوند روزی شما
سلام
آیات مربوط به توسل در قرآن متعدد است
ممنونم که تعدادیشونو بیان کردید تا اینجا هدایتگر عده ای باشید که قرآن را کامل نخوانده و تدبری نکرده اند
توسل کاملا درراستای توحید است . در قرآن بارها بیان شده است
دوستان
در دوران تحصیل حتما درباره رابطه طولی و رابطه عرضی خوانده اید ؟
توسل به اهل بیت در طول خواستن از خداوند است و نه در عرض ان
اهل بیت هم از بندگی و ایمان به الله به این جایگاه رسیدند و هرگز اینطور نیست که بخواهند جایگاهی در کنار الله و در عرض خداوند داشته باشند
محبت اهل بیت و خواستن از ایشان در طول محبت خداوند و خواستن از الله است
دوست عزیز! در مکتب تشیع بحث انسان کامل مطرح هست.من و شما الان در ابتدای راه شناخت زوایای وجودیمان هستیم. راه داریم تا وجودی مثل امام حسین و سایر ائمه رو درک کنیم. توصیه من اینه که در مورد انسان های کامل با آگاهی ناقصمون حکم نکنیم. آقای عباسمنش در ابتدای فراگیری قوانین بودن که تونستن بر ذهن مراقبین جلسه امتحان تاثیر بذارن اونوقت چطور عجیبه که امام حسین بتونن بر شرایط زندگی ما تاثیر گذار باشه. آیه قرآن هست که “لا یشفع عنده الا باذنه” پس مقام شفاعت وجود داره و مورد قبول قرآن هم هست. البته می دونم که تو این جور مباحث اعتقادی مجاب کردن طرف مقابل خیلی مشکله گو اینکه منم قصد مجاب کردن کسی و ندارم. صرفا حس کردم باید بنویسم تا اگه یه کاربر بی طرف نظرات رو می خونه خودش بتونه بهتر به نتیجه درست برسه.امیدوارم خداوند راههایی رو جلوی پامون بگذاره که بتونیم روحمون رو در مسیر صحیح تعالی بدیم و به مقاماتی برسیم که ائمه ما رسیدن.
روزتون پر از کمالات باشه
سلام به همه دوستان مثبت اندیش.
بیزحمت یه سر به نهج البلاغه بزنید نامه ۳۱.
حضرت علی به پس بزرگش حسن مجتبی میفرمایند بین خودت و خدای خودت هیچ واسطه ای قرار نده .
و هر خواسته ای داری مستقیم از خدای خودت بخواه و بنده خدا حالا هرکی میخواد باشه را واسطه قرار نده.
با تشکر
سلام آقای موحدی
تشکر از دیدگاه خوبتون از نوشته شما برداشت میشه که شما جایگاه ها را خوب درک کردین کاش بعضی از ما فقط از روی احساس صرفا نظر نمیدادیم
هر روز موفق وآگاه تر باشین
سلام آقا مهدی
متاسفانه اکثر علمای شیعه اینطور به مردم فهموندن که منظور از وسیله شخص خاصی هست، وای این طور نیست
تازه اگر شخص هم مرده باشه که چه بدتر
به عنوان مثال آگه حضرت حسین رضی الله عنه الان میان ما باشد
به نظرتون آگه امام حسین تو خودشون باشن و من تو خونه خودم از امام حسین یه چیژی بخوام به بیام به امام بگم چرا دعای منو اجابت نکردی، به نظرتون چی میشه اونوقت؟
معلوم امام حسین میگه نمیدونم در مورث چی حرف میزنی، من چه طور میتونم بفهمم یا این که بشنوم که تو توی خانه خودت چی داری میگی
!!!!!!؟؟؟
حالا که امام حسین از دنیا رفته چه جوری توی قبر صدای ما رو میشنوی و درحالی که روح تو بدن وجود نداره یکم فکر کنیم
حالا آگه امام نباشه، هر کسی دیگه باشه محبوب انسان یعنی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و و آله و سلم
باشه
مرده ها با زنده ها فرق دارن، تازه آگه زنده هم باشن، درخواست و کمک رو باید از خداوند بخواهیم نه کسی دیگه و واسطه هم نمیخواند
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ” ﴿البقره: 186﴾
«و هرگاه بندگانم درباره من از تو بپرسند» (به ایشان بگو) «من نزدیکم» ) «و دعای دعاکننده را – به هنگامی که مرا بخواند – اجابتمیکنم»
وسیله نمیخواد!!!؟!؟!؟
خداوند از رگ گردن به انسان نزدیکتر
وا از فکر و نفس انسان خبر داره و
رگ گردن به انسان نزدیکتره یا کسی نمیتواند تکان بخورد
ق
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ
ﻭ ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻭﺳﺎﻭﺱ ﻭ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﻔﺲ ﺍﻭ ﻛﺎﻣﻠﺎ ﺁﮔﺎﻫﻴﻢ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺭﮒ ﮔﺮﺩﻥ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺰﺩﻳﻜﺘﺮﻳﻢ.(16)
حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه علیه و آله و سلم در یک حدیث صحیح به فاطمه میفرمایند ای فاطمه تو این دنیا واسه خودت تلاش کن و تقوا داشته باش
به فکر این نباش که من واست کاری انجام بدم
خداوند هم در باره وسیله توضیح داده
البقره
وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَهٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ
ﻭ ﻳﺎﺭﻯ ﺟﻮﻳﻴﺪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺻﺒﺮ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ، ﻛﻪ ﻧﻤﺎﺯ (ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﻗﻠﺐ) ﺍﻣﺮﻯ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻣﮕﺮ ﺑﺮ ﺧﺪﺍﭘﺮﺳﺘﺎﻥ ﻓﺮﻭﺗﻦ.(45)
البقره
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ
ﺍﻯ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ، (ﺩﺭ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺩ) ﺍﺯ ﺻﺒﺮ ﻭ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﻛﻤﻚ ﮔﻴﺮﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺫﻛﺮ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺗﻮﺳّﻞ ﺟﻮﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﺻﺎﺑﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ.(153)
سلام
ایکاش ما نخواهیم آیات قرآن را یکی یکی تفسیر و سپس نتیجه گیری کنیم
آیا شما اگر کسی یکساعت سخنرانی کند ؛ از اون یکساعت ده تا جمله انتخاب و تفسیر میکنید و نتیجه گیری؟؟
یا از کل سخنرانی نتیجه گیری میکنید؟
مگر خود استاد عباسمنش تابحال چند باردنگفتن که بعضی هاتون چند تا جمله از منو میاید میگید شمااینطور گفتید درحالی که من چیزهای دیگری هم گفتم ؟ باید همه رو باهم بفهمید و نتیجه بگیرید ؟
چطور از چند تا آیه نتیجه گرفتید که خداوند واسطه نخواسته است و اینکه اگر شخص مرده باشد که بدتر!!!
مگر در قرآن نخواندید در سوره آل عمران آیه ۱۶۹ که : و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون ؟؟
اونوقت چطور میگید امام حسین ع یا بقیه امامان مرده اند ؟
مگر امام حسین ع یا پیامبر ص یا تک تک ۱۳ معصومی که از دنیا رفتند به مرگ طبیعی از دنیا رفتند ؟؟
همه آنها کشته شدند در راه خداوند
پس زنده هستند طبق آیه قرآن
امیدوارم استاد عباس منش یک تحقیق جامع درباره بحث توسل طبق آیات قرآن انجام بدهند و طی یک فایل جواب همه این مسائل رو بدهند که شاهد نباشیم در سایت هرکس بخواهد با چند آیه نتیجه هایی بگیرد که غلط است و گمراه کننده دیگران . و چند نفر هم که قرآن رو کامل نخونده و تدبر نکرده اند بیاید بگویند به به و چه چه و درست است و ایول چه باحال جواب دادید و…
و بگویند توسل شرک است !!
مگر آیات مربوط به توسل رو نخوندید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در جریان قصّهی حضرت یوسف(ع) زمانیکه فرزندان یعقوب یوسف را در چاه انداختند، به نزد پدر خویش، حضرت یعقوب(ع) آمده و اظهار ندامت کرده و گفتند:
قَالُواْ یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ[15]- گفتند:« اى پدر! براى گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم!»
قرآن می فرماید که حضرت یعقوب برای فرزندانش استغفار کرد: قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّیَ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ- گفت:«به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مىخواهم که او همانا آمرزنده مهربان است!»
از آیات فوق استفاده می شود که تقاضای استغفار از شخص دیگر نه تنها منافات با توحید ندارد، بلکه راهی است برای رسیدن به لطف پروردگار، و گرنه چگونه ممکن بود یعقوب پیامبر، تقاضای فرزندان را دائر به استغفار برای آنان بپذیرد، و به توسل آنها پاسخ مثبت دهد.[16] این نشان می دهد که توسل به اولیای الهی، اجمالا امری جائز است و آنها که آن را ممنوع و مخالف با اصل توحید می شمرند، از متون قرآن، آگاهی ندارند و یا تعصب های غلط مانع دید آنها می شود.
واسطه قرار دادن موسی(ع) برای طلب و عرض حاجات خویش به درگاه خداوند است. چه اینکه زمانی که بین اسرائیل خواستار نزول اطعمه و اشربهی رنگین و متنوع از درگاه خداوند میشوند به موسی(ع) روی آورده و میگویند:
وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَى لَن نَّصْبِرَ عَلَىَ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الأَرْضُ[18]-(و چون گفتید اى موسى هرگز بر یک [نوع] خوراک تاب نیاوریم از خداى خود براى ما بخواه تا از آنچه زمین مىرویاند، برای ما خارج کند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که واسطه قرار دادن یک پیامبر یا یک مقرّب درگاه الهی برای درخواست و طلب حاجت از درگاه الهی امری بلااشکال است.
خداوند در قرآن کریم از عمل برخی از مؤمنین گنهکار گزارش داده است که به نزد رسول خدا آمده و از ایشان درخواست میکردند تا از درگاه خداوند برای ایشان طلب آمرزش و بخشش نماید:
وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا[19]-و اگر آنان وقتى به خود ستم کرده بودند پیش تو مىآمدند و از خدا آمرزش مىخواستند و پیامبر [نیز] براى آنان طلب آمرزش مىکرد قطعا خدا را توبهپذیر مهربان مىیافتند.
قرآن کریم این فیض بزرگ را تنها شامل مؤمنین ندانسته و مشرکین را نیز قابل دریافت این موهبت الهی و طلب بخشش رسول خدا میداند:
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ[20]چون بدیشان گفته شود بیایید تا پیامبر خدا براى شما آمرزش بخواهد سرهاى خود را بر مىگردانند و آنان را مىبینى که تکبرکنان روى برمىتابند!
این آیه صریحاً می گوید که آمدن به سراغ پیامبر*و او را بر در درگاه خدا شفیع قرار دادن، و وساطت و استغفار او برای گنه کاران مؤثر است، و موجب پذیرش توبه، و رحمت الهی است. خداوند حتی به این هم اکتفا نکرده بلکه به پیامبر خویش امر میکند که از جانب خویش برای مؤمنان طلب آمرزش کند:
فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِکَ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مُتَقَلَّبَکُمْ وَمَثْوَاکُمْ[21]- پس بدان که هیچ معبودى جز خدا نیست و براى گناه خویش آمرزش جوى و براى مردان و زنان با ایمان [طلب مغفرت کن] و خداست که فرجام و مآل [هر یک از] شما را مىداند!
اینجا خداوند به پیامبر امر کرده که برای مسلمانان استغفار کند. این نکته نیز قابل توجه است که در اینجا خداوند برای مؤمنین و مؤمنات شفاعت کرده ، و دستور استغفار به پیامبرش داده، تا آنها را مشمول رحمت خود کند، و از اینجا عمق مسأله «شفاعت» در دنیا و آخرت، و در همچنین مشروعیت و اهمیت مسأله«توسل» ظاهر می شود.[22]
از مجموع این آیات میتوان نتیجه گرفت که اگر وساطت و دعا و استغفار و شفاعت خواستن از پیامبر شرک بود چگونه ممکن بود که قرآن چنین دستوری را به گنه کاران بدهد! منتها افراد خطا کار باید نخست خود توبه کنند و از راه خطا برگردند، سپس برای قبول توبه خود از استغفار پیامبرنیز استفاده کنند.
بدیهی است پیامبرآمرزنده گناه نیست، او تنها می تواند از خدا طلب آمرزش کند. جالب توجه اینکه قرآن نمی گوید: تو برای آنها استغفار کن بلکه می گوید«رسول» برای آنها استغفار کند، این تعبیر گویا اشاره به آن است که پیامبراز مقام و موقعیتش استفاده کند و برای خطا کاران توبه کننده استغفار نماید.[23]
مسئلهی طلب استغفار و آمرزش برای گنهکاران تنها به شخصیّت حضرت رسول(ص) منحصر نشده و حتی در بعضی آیات آمده است که فرشتگان نیز برای مؤمنان طلب آمرزش می کنند مانند:
. وَیَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَّحْمَهً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ[24]-و براى کسانى که گرویدهاند طلب آمرزش مىکنند پروردگارا رحمت و دانش [تو بر] هر چیز احاطه دارد کسانى را که توبه کرده و راه تو را دنبال کرده اند ببخش و آنها را از عذاب آتش نگاه دار
قرآن پر از آیات است واقعا خنده داره که عده ای اینطور تعدادی آیه را انتخاب و برداشتی کنند که از نظر قرآن که از جانب الله نازل شده غلط است
توسل به اهل بیت شرک نیست بلکه چون دستور خداوند در قرآن است کاملا توحیدی است
اکنون پس از دو سال که اومدم
دیدگاهم اینه
ما باید روی درونمون کار کنیم
و هدایت بخواهیم تا رشد کنیم
به توسل و شفاعت دل نبندیم ما بیرون از خودمان را نمی توانیم تغییر دهیم
وظیفه ما این است که روی خودمان کار کنیم و سمت خودمان را انجام دهیم و مدام از خدا هدایت بخواهیم و خدا هم وظیفه دارد سمت خودش را انجام دهد و کارهای بیرون از ما را سامان دهد ما هرگز نباید به توسل و شفاعت دل ببندیم چون شفاعت شفاعت کنندگان جزبه اذن خدا نیست و ما باید فقط کاری کنیم که در جهت قوانین بتوانیم رضایت خدا را جلب کنیم و آن هم فقط با اصلاح اعمال و رفتار و باورها و افکارمان ممکن است ما نمی توانیم کمبودها و کاستی های خود را با توسل درست کنیم چون در جهان همه چیز عادلانه است اما باید بهای خواسته های خود را به صورت اصولی بپردازیم و باز گریه و دعا و توسل کردن ما فقط می خواهیم که از خدا همه چیز را بخواهیم و این به توحید نزدیک تر است الیس الله بکاف عبده
استاد عزیزم دوستتون دارم که این همه درسها رو بما داده بودین ولی ما تازه داریم میفهمیمشون
مراقب وجود باارزشتون باشین ❤❤❤❤❤
سلام دوست عزیزمA
چقدر زیبا اومدین و بعد از دوسال دیدگاهتون رو اصلاح کردین
واقعا این روند تکامل خعععلی برام جالبه
میدونی دوست من دلم خواست بیام و این نظر و اینجا بنویسم انگار یکی داره هولم میده که امنه بیا بریم و بنویسیم
حسین جوون عباسمنش یه حرف خعععلی معروفی داره و همیشه میگه که«من هیچوقت برای خوش آیند مخاطبانم چیزی نمیگم و اون چیزی که فهمیدم ومیدونم درسته رو میگم و اصلا مهم نیست نظر بقیه چی هست یا نارتحت میشن یاشاد»
خیلی برام جالب بود این حرف از ادمی که قبل تر ها نظر بقیه اولویت زندگیش بوده و الان فقط نظر خدا براش مهمه وخوندن فکر خدا و اونهم باچه دقتی
بخدایی خودش قسم وقتی میبینم یه آدم تاچه حد میتونه رشد کنه خعععلی دلگرم میشم
میدونی داداش«نمیدونم داداشی یا آبجی اما دلم میگه بنویس میدونی داداش»
منم یه زمانی بامسائل خیلی احساسی برخورد میکردم جوگیر میشدم و بهم میریختم وناراحت میشدم و دعوا راه می انداختم و خلاصه یه گیس وگیس کشی میشد بجون خودم که «بقول همسرم اگه خدا بیاد بگه بابا والا من منظورم این نبوده و ااصل موضوع اینه تو میگی نه خداجون باور کن منظور تو هم همینه هیس هیچی نگو بزار من کارمو بکنم😁😁😁»
اما به لطف خدایی که فقط اسمش لق لقه ی زبونم بود و قلبم پیش بنده هاش گرو و دربه داغون و خقیر و تنها و طرد شده
الان بخاطر نتایجی که بااین نوع نگاه بدست آوردم بخودم جرأت جواب دادن به بعضی از کامنت هارو میدم اونم یهو قلبم میگه امنه جان بیا اینا یه ردپا بزاریم و من میگم چشم عشقم بزاریم
مهمترین اصل بنظر من والبته برداشت هام از صحبت های عباسمنش جانم اینه که به هیچ چیزی وهیچ کسی تعصب نداشته باشیم
وبازهم بقول حسین جان رفیق قشنگم استاد عزیزم که دلم میخواد بهش بگم حسین جان خیلی مردی بخداسیدحسین عباسمنش خیلی مردی و خدارو در حد خودت خوب درک کردی
اره میگفتم که سید حسین تو یه فایل هاش گفت از هیچکس بتی نسازید که اگه یه رفتاری یا چیزی ازش شنیدین دیگه حتی نکات مثبت طرف هم نادیده بگیرین و کلا بهم بریزین «البته این قول منه😉و بگید اهههههه لامصب تو این دنیا نمیشه به هیچکس اعتماد کرد»
درمورد این دیدگاه توسل واقعا یعنی من از وقتی بخدا گفتم خداجوووونم الله وکیلی بدون تعصب میخوام باشم و بهم نکاتی رو بگو ونشون بده که دیگران بخاطر تعصبه و گیرکردن نمیبینن
کاری که خود عباسمنش جونم کرده بدون تعصب وارد شد و نتیجه دید
خب من هربار میخوام قوانین و مرور کنم که البته کار هر لحظه و ساعت و روزمه
میگم خدایا تو بگو چکارکنم هدایتم کن
وخداروشاکرم که این مسئله خیلی ساده برام حل شد و با دیدگاه دومتون عمیق تر جوابمو فهمیدم و سکه ام افتاد و بقولی عمیقتر شدم در مورد سیستم بودن خدا و مسئله ی فرکانس و مدار و این قوانین
میدونید دوستان اتفاقا اگه بیطرف بیایید حرمت پیامبر و ائمه براتون خعععلی محرزتر میشه وتازه دم به دقیقه میگید بابا دمش گررررم بااینکه مثل من بوده
بااینکه میتونسته ونکرده
بااینکه تو جامعه ایی بوده که پراز شرک وکفر ومنفی بوده
ولی
تونسته
پس من هم میتوانم
بقول یکی از دوستان خععععلی قشنگ نوشته بود تو بیکی از کامنت ها که انگاری یه پرده از جلو چشمام افتاد و گفتم پس من هم میتونم مثل سلیمان از خدا بخواهم
وجالبتر اینکه من شب قبلش به این نتیجه رسیده بودم که ااااا منم میتونم در اون حد بخوام!!؟
وهمون لحظه نوشتم
پیامبر عزیز من که پیامبر نور و رحمته
به این دلیل تونسته پیامبر بشه که لیاقتش رو در خودش میدیده
چون انقدر ارزش وجودیش براش محرزبوده که من میتونم پیام آور حق باشم
همونطور که استاد این لیاقت رو درخودشون دیدن که پیام آور توحید باشن
میدونی اگه امام علی شد امام علی
چون خودش رو لایق دونست چون خدا و سیستمی بودن خدا رو درک کرد
نکته ایی که اینهمه براش نوشتم اینه که
آقا اصلا شفاعت و توسل درسته
خب طبق قانون من تا تو مدارش نباشم که نمیگیره
حالا من سرم انقد به ضریح ائمه بکوبم که خون بیاد
میشود عایا؟ نه هرگز
چرا چون جهان قانون داره
چون ته ته ته شفاعت و توسل هم میگه عزیزم تو برو خودتو از درون درست کن بعد بیا
مثل اون جکی که استاد گفتن
یکی میره حرم امام رضا وهی آویزون ضریح که آی امام رضا من تو فلان قرعه کشی برنده شم
وهی سه پیچ که بده دیگه
ویه شب امام رضا میاد به خوابش میگه بابا تو برو حساب باز کن یکاریش میکنیم
حالا شدیم ما
من داغون وله اصلا خودمو آدم که چه عرض کنم پست ترین هم حساب نمیکنم بعد میرم روضه گریه زاری توسرم میزنم
درحالت خوبش خواهش و تمنا
درحالت خوبتر باخنده هی میگم یا فلان امام به من بده
خود اون عزیز جوابش اینه که بابا تو برو تو فرکانسش
بهت داده میشه
تو برو خودتو بساز اوکیه
وقتی تو خودتو قبول نداری چطور اخه من برات کاری کنم
میدونی خیلی ساده است واقعا وبه دلیل سادگی زیاد باورش کمی برامون سخته
جهان جهان مدارها و فرکانس هاست
همه چیز به دست خودم رقم میخوره
پس اگه اینو درک کنیم
اتفاقا بزرگی ومنش این بزرگان انقدر برامون واضح میشه که فقط مبهوت میگیوم وااااای خدایا دمت گرم بابا عجب بندهایی داری هاااا
من واقعا تاقبل این آشنایی حالم ازپیامبر ائمه بهم میخورد میترسیدم ازشون و میگفتم اینا که سوگلی خداهستن وکار شاقی نکردن که
والامن خیلی شرف دارم که حداقل خودمو گاهی نگه میدارم از بعضی چیزها
ولی اینا که نظرکرده ی خداهستن
ولی بعدازاینکه قوانین رو شنیدم وبارها مرور کردم
دیدم نه بابا سیستم سیستمه و باهیچکس تعارف و پارتی نداره
هرکس به اندازه ی ایمانش و لیاقتش برداشت کرده ولاغیر
اگر حسین(ع) حسین شد و عزیز الله حقشه چون خودش رو لایق دونسته
چون تو وجودش این ارزش و ساخته
چون قانون و بلد بوده
واتفاقا مبهوت شدم از عظمت این بحر بینهایت و عظیم
که ای خدا اگه حسین تو انقد بزرگه
پس خودت چی هستی بابا
ومسئله بدون حس گناه«که البته تکاملشو طی کرد» حل شد
که امنه خودتی و خدای خودت
گفتم آمنه جون حالا که خدا سیستمه
عصبی نمیشه ناراحت نمیشه
اصلا براش هیچ چیز مهم نیست و کسی اهمیتش بیش از دیگری نیست
زندگیمو داده دست خودم گفته خودت خلق کن
وتاخودت نخوای من خدا هم نمیتونم کاری کنم«پس چه برسه به پیامبر وعزیزان وبزرگان»خب خودم رقم میزنم
واینکه خب چه کاریه برم پیش منشی مستقیم میرم پیش دکتر
میدونید یه حس گناه خعععلی ریزی اونگوشه موشه ها پنهونه
واون درک نادرست از خدا که عصابدست اون بالاست که اگه یه وقت بگی نه من ازخودت میخوام و واسطه قرار نمیدم
محکم میزنه پس گردنم که تو بیجا میکنی
فلان فلان شده برو و واسطه بیار😁
خدا بینهایته و واکنشش فقط وفقط به احساس منه تامام
واین درک من تا عمیقتر شدن و ناخوداگاه شدن ادامه داره تااخر عمر
اون ترسی که حتی از نوشتن این حرفها بخاطر اون باورهای مذهبی در وجودمون رخنه کرده
واون حس عدم ارزشمندی و لیاقت وعزت نفس
که واقعا همه چیزه
واینکه ماهمش دنبال یه عامل بیرون خودمون میگردیم
درحالی که همه چیز در درون خودمونه
توی وجود خودمه ومن دربه در بیرون از خودم دنبالشم
آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم
واقعا که خیلی کار دارم روی خودم خععععلی
ولی خداروشکر میکنم که تومسیرم و بالطف و رحمت خودش وفضل بیکرانش به من باعشق ادامه میدم و میخوام از خداثند که بیاد و مالک تمام وجودم باشه
من این اجازه رو بهش میدم و میخوام مالک ورب تمام وجودم باشه
وکمکم کنه فکرشو بهتر و عالی تر و بدون هیچ تعصبی بخونم
چیزهایی و درک کنم و بفهمم و ببینم که از دید همگان پنهانه و نمیخوان ببیننش
خدایا متشکرم که تورب منی
واین ها نوشته های توست به دست من
والهام توووو
جون جانانم خیلی دوستت دارم
خداااااااا خیلی خیلی دوستت دارم وفضلتو به خودم میبینم وشکرگزارتم که اگه فضل تو نبود آمنه ایی نبود
متشکرم از خدایی که بنده گانی رو هدایت کرد تا این فضا ایجاد بشه و ماهم بنویسیم و لذت ببریم و کیف کنیم
حسین جووووووون عاشقتم دمت گرممممم🤩😍🥰😘💋♥❤🌹💪🏻
سلام عزیز ممنون بابت جواب کامل و قانع کنندت به نظر منم واسطه قرار دادن اهل بیت برای رسیدن به حاجت هیچ مشکلی نداره خدا خودش قدرت و اذن شفاعت بهشون داده و شرکی در کار نیست و اینکه شهدا زنده هستن مرده خطاب کردنشون منم ناراحت کرد قبل حرف زدن لطفا بیشتر مطالعه کنین مراقب قلبتون باشین گه به چه سمتی کشیده میشه
چون اگه راه رو اشتباه برین دیگران و هم به سمت اشتباه میکشیم و گناهی از این بالاترم مگه هست
سلام دوست عزیز،حرف شمادرست امامتاسفانه بین ماایرانیها ائمه واهل بیت روجوری جاانداختن که خداروفراموش کردیم البته بعضیهافقط ازاهل بیت میخوان رسیدن با خواسته هاشون یارفع مشکلاتشون،امابعضیاکا عاقل ترن ائمه واهل بیت راوسیله ای قرارمیدن برای رسیدن به خداودرحرفهاشون میگن ای امام توروواسطه قرارمیدم بین خودم وخدا،امادرمجموع وقتی خداوندازروح خودش درمادمیده پس لیاقت حرف زدن مستقیم باخدای خودروداریم تاوقتی مستقیمامیشه ازخودخداخواست چراازدیگری
ممنون بابت گذاشتن نظرتون
امام حسین جایگاهشون خیلی رفیع
این عزتی که امام حسین دارن از جانب خداست
اینقدر عزت نفس داشتن که به هدفشون رسیدن ولی مردم یک جور دیگه ایشون رو شناختن انگار
سلام استاد عشق
خوشا بحال این کلمات که بوسه بر چشمان شما میزنند و احساس های پاکمان را برای شما به تصویر می کشند ، استاد شما اون خورشیدی هستی که هر کدوم از ماها شما رو با جان و دل در کنارمون داریم ، همیشه تا همه ی عمر خدارو شکر و از درس های دنیا و اخرت به صورت ناب و طلوعی نو برخوردار شده ایم ، من از خالق یکتا سپاسگزاری می کنم برای اینکه شما موهبت الهی را ، قدر دان باشم .استاد به خدا از درون قلبم میگویم ، از این همه اوج از خود بی خود شدم ، با شکوه پیش می رویم ،استاد ای جان دل ، اگر دوره قران نزدیک هست ، اگر چه من میدانم کاملا شما از هر انچه الهام میگیرید و وقت مقدر شده اش عالی است ، این را به این منظور بیان کردم چون این دوره ها در من و مطمئنا برای همه شوری عالی بر پا کرده ، استاد از همین حالا که من میبینم احساس پرواز دارم چه رسد با قران ،که انسان رو متحول میکنه ، و وای بحال اینکه از شما درس بگیریم ، خدایا من می دونم که چه پروازی در انتظار است …. استاد عزیز دلمون ، چگونه بگویم خدا یا ااااااااااا سپاسگزارم ،نور الهی تابیده ، تابش این نور اونقدر عظیم است که دنبال تحمل میگردم ، اشک هایم روان است و بار این همه شکوه مرا بیش از پیش خدایی کرده ، نمونه هایش زیاد است و فراوان ، این همه دیدگاههای عالی ، پر از صداقت و خلوص و اثر گزار ، این همه اعجاز که وقتی من سوالی دارم شما همون جواب را میدهید ! درس هایی که هر چه می گیری باز درسی نو درش یافت شود ، و یا وقتی عنکبوت در طوفان چنان راحت در خانه سست خود زندگی می کند ، چه پیامی چه مژده ای از این بهتر ، که اگر راه را در مسیر حق الهی انتخاب کنی حتی عنکبوت هم در بیرون خانه ی تو در امان است . یعنی این رحمتی که شامل حالت شده از تو به اطراف هم گرایش دارد ،پس فقط ای بنده ی من بخواه ….البته با اگاهی در همه ی ابعاد و من تو را هدایت میکنم در انچه که می خواهی ….. خدایا عااااااااشقت هستم ،تو عظیییییییییییییییمی و ….. ممنون و بسیار ستایش از این همه لطف بی حساب عزیز دلمون استاد عباس منش برای تک تک فایل ها و ………. سلام و درود من همواره بر شما
خدایا شکرت خدایا صد هزار مرتبه شکرت .. بازم هیچی به من ندی همین که تو این مسیر قدم برمی دارم تا آخر عمر سپاسگزارتم .
همه مشکلات به خاطر ترسمون هستش ولی یک باور دیگه استاد بهمون یاد داد و اون اینه که اگر خودمون رو لایق بدونیم و خودمون رو باور کنیم و یک رابطه اساسی با خدای خودمون برقرار کنیم و اصلا بفهمیم که خدا چیه تمام ترس هامون برطرف میشه چون تازه میفهمیم اگر این قضیه حل بشه تمام مشکلات حل میشه همون ترسه همون حرکت نکردنه همون باوره که خدا چرا به اون دادی پس چرا به من نمیدی . اینه که میفهمیم اصلا خدا کاری به این کار ها نداره اگر تو مدار بودی دریافت میکنی و الا خیر . قوانین ثابته حالا ما هی بیاییم توجیه کنیم که پس چرا زندگیمون اینجوریه . کامنت های دوستان خیلی خیلی زیبا و راهگشا بود . استاد بی نظیری..
سلام خدمت استاد عزیزم و همه ی بچه های هم فرکانسیم
من اولین باریه که دارم کامنت میذارم چون دوسداشتم تعامل داشته باشم و یه حس خیلی خوبی بهم داد پس گفتم باید بذارم چون بقول استاد کاری که حس خوبی بهت میده کار درستیه و همون الهام قلبته
خب برم سرااصل مطلب
من تقریبا شاید یک سالی باشه که وارد سایت شدم اما بطور دائمی کار نکردم چون هنوز درک کاملی از قوانین نداشتم درسته که همون اول دوره ی عزت نفس و دوم قدم از دوره دوازده قدم رو خریدم اما عین چک برگشتی بودم هی میرفتم و برمیگشتم(البته ناگفته نماند که هرروز فایل مختلف استادو گوش میکرم و مینوشتم دوتا دفتر تموم کردم و فایل های دورها و دانلودی رو چندین بار هرجلسه شو گوش میدادم و….)اما خب هنوز کامل درکش نکرده بودم تااین که تصمیم گرفته صددرصد بشینم هرروز روی خودم کار کنم و امروز بازم یکی از باورهای مخربمو پیدا کردم
من همش به این فک میکردم که خب توی دل ترسام که رفتم و اعتماد ب نفس و عزت نفسم خیلی خیلی ازقبل بهتر شده چون اقدام عملی کردم مثلا من به شدت از طرف پدرم آسیب دیده بودم و موردتحقیر و توهین و..قرار گرفته بودم براهمین به شدت اعتماد ب نفسم پایین بود و از ارتباط با آدما میترسیدم و همش میترسیدم که راجب من چی فک میکنن الان و…تااین که تصمیم گرفتم برم توو دلش،ازاونجایی که فروشنده ام جنسامو برداشتم و رفتم توی مترو و جلوی همه تبلیغ کردم(وااااااای یعنی وحشتاک بود طوری که دوسداشتم بمیرما ولی این کارو نکنم اما گفتم اینطوری نمیشه من باید خودمو باور کنم و خودمو ارزشمند بدونم وگرن نعمت و ثروتی در کار نیست چون اون احساس لیاقت رو ندارم و همش خودمو خیلی حقیر کوچیک میدیدم بااین که من ادم خیلی باهوشی بودم و توو دوره هایمختلف زندگیم موفق شده بودم و حتی من از سن 18 سالگی مهاجرت کردم به یه شهر دیگه اونم یه دختر تنها که هیچ اشنایی نداشت و باز بعد چند وقت ازاون شهرممهاجرت کردم به یه شهر بزرگ و خلاصه به هرچی که میخواستم رسیده بودم و تجربه اش کرده بودم و…)با تبلیغ جنسام با صدای بلند جلو همه ترسم ریخت و باورتون نمیشه انقد خوشحال بودم و سبک شده بودمکه نگو چون من از 13سالگی تقریبااین حس حقارت و افتضاح باهام بود و چه ضربه ها که نخوردم اما مهم نیست چون همین اسیب ها و اتفاقات بد و خسته شدن ازاین شرایط باعث شد من برم توووو دلش و تمام.این همه گفتم که اینو بگم ما تا احساس ارزشمندی نداشته باشیم خداوند نمیده چون خدا قانون منده تعارف نداره و از طرفی ام باور مخربی خیلی بدی که امروز پیدا کردم برای مشکلات مالیم این بود که بابا اصلا من کلا باور کرده بودم که زندگی یعنی مشقت زندگی یعنی سخت بودنش زندگی یعنی رنج و بدبختی،یاد یه جمله از یکی از معلم هام توی دوره ی راهنمایی افتادم که سرکلاس علوم بحث زندگی و…افتاد برگشت گفت : زندگی سخت است ولی من از آن سخت ترم!متاسفانه من اینو باور کردم چون بچه بودم البته شرایط زندگیمونم از بچگی یه جورایی همینجوری بود بعداز یه سنی به بعدم و ناخواگاه کار خودشو کرده بود تااین که امروز اومدم نقص این باور رو اوردم وطبق عادت همیشه ام ضبط کردم و کلی گوش دادم و یه باور دیگه که منو اذیت کرد خیلی و امروز همش داشتم بهش فک میکردم این بود که(یه چندروزی بود هرچقد میرفتم بیرون و سرمام میخوردم اما بازم جنسام فروش نمیرفت)همش دنبال ریشه و باور مخربش بودم که بعلللله فهمیدم که اینو کردن توو مغز ما که اگه میخوای توو کار خودت و شغل خودت موفق بشی اولش تاکید میکنم(اولش)باید حتما خاک خوری کنی و سختی شو بکشی وگرن که امکان نداره راحت برسی اخه چون منم تازه کار خودمو راه انداختم با سرمایه ی کم اما بازم باهمون سرمایه کم تصمیم گرفتم شروع کنم براهمین میگم، تازه فهمیدم داستان چیه البته اینم بگم که قانون تکامل قطعا هست و باید طی بشه و کار رو هم قطعا خب باید کامل تر یادش بگیرم و روز ب روز بهتر از دیروز باشم اما بنظرم این درست نیست که حتما باید پدرم در بیاد میتونه خیلی ساده تر و راحتتر پیش بره و منم در کنارش تجربه هایی که لازمه رو یاد بگیرم صادقانه بگم که همین الانشم مقاومت دارم چون همین امروز پیداش کردم اما انقد تمرین و تکرار میکنم تا برسم به نتیجه ی مورنظرم درنتیجه پول دست نیافتنی یا دور نیست یا سخت به دست نمیاد بلکه میتونه خیلی راحت و در نهایت لذت بردن به دست بیاد.
همون تاجر فرش معروف رو برای ذهن خودم مثال زدم که میگف خیلی راحت ب ثروت رسیدم بدون این که پدرش در بیاد بدون این که سختی خاصی بکشه بدون این که زجر بکشه فقط قالی هایی که بافته میشده رو میبرده میفروخته به مغازه دار ها و… و کم کم که این کار رو ادامه داده پولدار شده تموم شد رف الان این کجا دهنش سرویش شده خدایی؟پس میشود.میشود که خیلی راحت از کار خودت پول ساخت میشود که بدون سختی و زجر و صب تا شب دویدن پولدار شد البته این به این معنا نیست که بیکار باشیم و خدا از آسمون برامون بارون پول بباره نه ، فقط باید یه کاری انجام بدی اونم با باور های درست این کله داستانه و تموم شد رف
مرسی از استاد عزیزم و مرسی از شما دوستای خوبم که وقت میذارید و کامنت منو میخونید
در پناه خدای مهربون و لارج و اجابت کننده ام باشید️️️
سلام دوست من
با خوندن کامنتت خیلی چیزا دستم اومد چون من هم تازه کارم رو شروع کردم و خیلی سخت مشتری میگیرم
رسیدم به اون قسمت که نوشته بودی بما گفتن هرکاری اولش خاک خوری داره. واااااای دلم یهو لرزید دقیقا جملاتی که بالای هزاربار جلوم تکرار شده از همسرم گرفته تا پدر و برادر و هرکس که اطرافم کار میکرد.
فهمیدم یکی از ترمزهام همین جمله ی مخربه. و اگر روش کار کنم قطعا سرعتم یکم بیشتر میشه
مرسی ازینکه نظرتو گذاشتی تا یه روزی یه جایی یکی مثل من ازش استفاده کنه ممنون میشم اگر راهکاری برای تغییر این باور داری درموردش صحبت کنی
سلام عزیزم.مرسی از انرژی مثبت و قشنگت.
بنظرم بشه اینجوری توی ذهنت بپذیری:من نمیدونم فروشت در چه زمینه ای هستش ولی مثلا اگه اطلاعات محصولاتتو بدونی این به معنیه که شما خاک خوری تو کردی چون همه چیزو راجب جنست میدونی و اطلاعات کافی رو داری و میتونی این جمله تاکیدی رو بگی(چیزی که همیشه خودم میگم):من برای رسیدن به موفقیت در کارم هیچ نیازی نیست که سختی بکشم میتونم به راحتی بهش برسم چون همه چیز ساده و راحته و فقط خودمم که توی ذهنم سختش کردم.
و این که فکرکنم نوع نگاهت به محصولاتت خیلی مهمه مثلا محصولاتتو باکیفیت بدونی و مطمئن باشی که حتما مردم با محصولات من نیاز اساسی شون رفع میشه و این که چه دیدگاهی به مردم ایران داری؟مثلا مردم ایران قدرت خریدشون پایینه؟یا دنبال چیزهای رایگان یا ارزون هستن؟اگه این باور رو داری عوضش کن.
یه باور دیگم بساز اونم این که مردم به راحتی به سمت محصولات من هدایت میشن(با توجه به نوع نگاهت به محصولاتت:که محصولاتتو عالی میبینی)خداوند اونارو هدایت میکنه و نیازی نیست من کار خاصی کنم.
امیدوارم تونسه باشم کمکت کنم عزیزم
سلام به فراوانی سلام هستی خانم امیدوارم که امروز که این پیام رک برات میدم شناسایی باورهای مخرب که پیدا کردی بهت کمک کرده باشه و الان در مسیر موفقیت مث جت در حرکت باشی خیلی عالی بود کامنتت لذت بردم برات آروزی موفقیت و سلامتی دارم
سلام
خانم مهدی حیدرزاده ممنون بابت کامنت زیباتون
این قسمت از متنی که نوشته بودید عالی بود ، 👇
اطرافیان نیاز دارند ما کمک کنیم!!! آیا نیاز بندگان خدا را ما تامین می کنیم ؟ یا خداوند از طریق دستان بی شمارش به بندگانی که در مدار دریافت فراوانی قرار دارند نعمت ارزانی می کند.
…..
این باور مخرب رو اکثر کسایی مثل ما که تو خانوادهای ضعیف از نظر مالی بزرگ شدیم داریم ، چون همه دور و بری هامون زیر خط فقر هستن و نا خودآگاه این فکر تو ذهنمون میاد که ⛔اونا به کمک ما نیاز دارند،یعنی اینکه⛔ ما فکر میکنیم ،بی عدالتی شده یه جورایی😮⛔ و اونا تو جایگاه خودشون نیستند⛔اونا توانایی تغییر زندگیشون رو ندارن، چون ⛔فکر میکنیم اونا نمیتونن خودشون پول بسازنپس⛔ ما بهشون کمک مالی کنیم ، که این وضعشون خوب شه،⛔حس ترحم داریم😬 ،خودش باز کلی باور مخرب رو برا ما نمایان میکنه 😏
👈حالا درستش👈✅ما خالق زندگی خودمون هستیم ،✅ما هر لحظه با ارسال فرکانس داریم زندگی خودمون رو رقم میزنیم ✅،زندگی ما حاصل باورهای ماست و هر انسانی با تغییر باور میتونه تو مدار دریافت نعمت ها و ثروت های خداوند قرار بگیره،✅ هیچ بی عدالتی صورت نگرفته ، ✅هر کس جا هست ،لیاقتش همون جاست و✅ توانایی تغییر زندگی و جایگاه و لیاقت خودش رو داره ، ✅چون همه ما انسان ها به یک اندازه به منبع انرژی (خداوند) نزدیک هستیم.✅ما ناتوان هستیم تو تغییر زندگی دیگران و توانا در تغییر زندگی خودمون ،✅ هر کس مسئول زندگی خودشه و✅ ما هیچ مسئولیتی در قبال زندگی دیگران نداریم و✅ ما با کمک کردن با این نیت که من ثروتمند هستم و میبخشم که پول جاری بشه برای اینکه ثروت بی نهایته باعث تقویت باور فراونی و اومدن ثروت های بیشتر به رندگی خودمون میشه ، و این کار هم به خاطر خودمون هست .
یه تحقیقی انجام شده نشون میده اونایی که تو بخت آزمایی جایزه بردند و پول بزرگی بهشون رسیده ،بعد از چند سال دوباره همه اون پول رو به شکلی از دست دادند و برگشتن به زندگی قبلی چون باورهاشون فقیرانه بوده، پس دادن پول به کسی کمک نمیکنه پس ✅تنها مدلی که ما میتونیم به دیگران کمک کنیم اینکه خودمون ثروتمند بشیم و الگو شدن برای اونا که، میشه ثروتمند شد،اونایی رو همه به جز خدا حساب میکننـد.
سلام به همه دوستان و مخصوصا دوست عزیزم فرامرز
آقا خیلی قشنگ نوشتی من کلی لذت بردم و خیلی از باورهای مخرب گذشته و حالم رو دوباره بهم یادآوری کردید، ممنونم از نوشته های زیباتون، این حس مسئولیت پذیری و عاشق تغییر دادن زندگی دیگران در ما ایرانی ها غوغایی به پا کرده که از زندگی روزمره خودمون جا موندیم😂😂 یجوری برای دیگران تفسیر و تشریح میکنیم که خودمون فیلسوف دهر هستیم،😂😂 والا بخدا.
خیلی ممنونم که با نوشته هات خیلی از باورهامو بمن یادآوری کردی.
با تشکر از همه عباس منشی ها،❤️♥️🌹🌹🌹
سلام دوست عزیزم به شما تبریک میگم بابت آگاهی های نابتون ممنون که با ما به اشتراک گذاشتید من به شخصه استفاده کردم 🌺🌺🌺
سلام دوست هم فرکانسی،دقیقاحق مطلب واداکردین ممنون
سلام دوست عزیز چه زیبا توزیع دادید َسپاس گزارم
بسم الله الرحمن الرحیم
از خداوند بی نهایت سپاسگزارم که آگاهی مرا هر لحظه نسبت به شناخت قوانین افزایش می دهد
نمی دانم استاد چگونه از شما تشکر کنم بابت توضیحی که در مورد احساس ارزشمندی و لیاقت دادید و اینکه ما لایق بهترین نعمت ها هستیم
هر لحظه دارم با خودم جملات شما را تکرار کنم من لایق هستم بهترین خونه را داشته باشم من لایق این هستم بهترین ماشین داشته باشم لایق این هستم بهترین مسافرت ها رو برم لایق این هستم دوستان عالی داشته باشم لایق این هستم ثروتمند باشم با یک احساس دیگه ای این جملات تو ذهنم داره تکرار میشه اینگار این مفهوم لایق بودن برای من گنگ نا مفهوم بود که الان قابل فهم شده می خواستم از شما تشکر کنم
استادعزیز قبل اینکه فایلو نگا کنم متنو ک خوندم چندتا باور تو ذهنم ب چرخش در اومدک یاداوری شد.
اینکه ما وقتی میگیم خدایا ب من پول و ثروت بده تا با اون کمکی ب دیگران و خانواده کنم ..همین نیت همین فکر باعث میشع ک ما دقیقا وقتی نعمتی ثروتی بهمون داده میشه ب همون فکری ک قبل بدست اوردن ثروت کرده بودیم عمل کنیم..
ینی ب خودمون میگم ک من قول و قراری با خداوند گذاشته بودم و از اونجا ک اگه این ثروت بدست اومده رو با دیگران تقسیم نکنم ،حتما همین خدایی ک بهم نعمت بخشیده میتونه همینم از من بگیره..چون ما قانون رو درک نکردیم ،خداوند رو خداونده معامله گر و شرط گذار می پنداریم.
از خداوند نمیترسیم هااااا،،،برای چیزی ک شاید از دستمون بره میترسیم.بیشتر نگران ترس از دست دادن نعمت و ثروت هستیم.
همانطور ک در قران هم گفته شده ما ازادانه میتونیم کمکی ب دیگران داشته باشیم.ب نظر من هر شخصی ماهیانه یا سالیانه میتونه ده یا پنج درصد از چیزی ک بدست میاره رو ببخشه،،و این اصلا طبیعی هستش.
میتونیم این باور ک جهان همیشه در حال بخشیدنه رو ب خودمون مثال بزنیم،مثل یه گندم یه دونه میکاری ولی چند برابرشو جهان بهت میده.جهان همیشه بیشتر از چیزی ک میدی بهت برمیگردونه.جهان خیر مطلقه.
مث آیه ای ک ما بدی هایه شمارو ب خوبی تبدیل میکنیم.
یا آیه ای ک ما گناهان کوچک شما را می بخشیم اگر گناهان بزرگ مرتکب نشویدو از انها اجتناب ورزید..
گناهان ب قولی استاد همان ارتعاشات منفی هستن.
و همه این مثالها ینی جهان همیشه برایه شما خیر و خوبی میخاد.
این ما هستیم ک با ذهنمون خداوند رو ب همون شکلی ک میخایم در میاریم..
درسته کمک ب دیگران عالیه حرف نداره،،اما واقعا اگه بتونیم بیشتر ب خودمون کمک کنیم ،بیشتر خودمون مسئول زندگیمون باشیم ناخوداگاه خیر و برکت همه جا رو میگیره.
تا چند وقت پیش مسئولین ،،اقتصاد کشور..معلم ها…دوستان…شرکا…صاحب کارم و پدرم رو مسئول بی پولی و بی ثروتی خودم میدونستم.. و چون اون ها رو مسئول میدونستم خودم رو از زندگیم حدف کرده بودم و کلا حرفم این بود اگه مملکته خوبی داشتم اگه پدر ثروتمندی داشتم اوضام این نبود ..
خودتون میدونید ک چقد از همین آیه ها در قران تکرار شد ک ب طور خلاصه خداوند ب نوح میگه از جاهلان نباش ،پسرت در مدار تو نیس.
من خودم رو مظلوم ترین ادم میدونستم مث برگ رویه آب ک ب هر طرف میره.هدایتم رو ب دست دیگران سپرده بودم.
خیلی از باور هام سست شدن و الان گاهی از فکرها رو قبول ندارم و میگم میتونه بهتر باشه از اونجایی ک هر فکر اگه احساس خوبی بهت نداد ینی اون فکر حتما کفر امیز هستش
.ب نظرم با ابزارهای ک خداوند برامون قرار داده ،فکر میکنم کار خودشو اسونتر کرده.مارو خالق شرایط خودمون گذاشته ازادانه در اختیار خودمون و جهان رو در اختیار ما.جهان ب هر سازی ک میگیم میرقصه فقد باید نت ها رو بلد باشیم.این سایت واقعا عالیه.اگه تمام تمرکز رو رویه یادگیری این قانون بذاریم دیگه ترسی برای از دست دادن نداریم.کسی ک درک کنه میتونه ب راحتی ثروت بیافرینه و ب راحتی ببخشع..چون نعمت ها انقدر زیادن ک اگه تمام درختان قلم و تمام دریاها مرکب شوند باز هم نمیتوان نعمت ها را نوشت.
نعمت تموم نمیشه از نعمتی ب نعمتی دیگه تبدیل میشع. تنها کتابی ک میتونه بهمون کمک کنه قرانه.ب شخصه کتابهای زیادی رو تویه قفسه دارم و و خوندم.ولی هیچ کدوم یه آیه قران نمیشن..این سایت بزرگی و عظمت قران رو ب من اموخت.ثروتی ک بی انتهاست ثروتی ک گسترش پیدا میکنه.ان شالله ک این باور ها رو هر روز تکرار کنم و ازادانه با لذت اینکه ثروت هر چقد ببخشی بیشتر دریافت میکنی رو تجربه کنم.ن اینکه اگه ببخشم از دست میدم..اگه ببخشم دچار فقدان نعمت میشم.ما بخشیدن رو از دست دادن تعریف کردیم ….بازم تکرار هر چقد ب قانون مندی جهان بیشتر ایمان و باور بیاری بیشتر بدست میاری و بیشتر میبخشی
سپاس بیکران از استاد عزیز و دوستان گرامی
سلام به استاد گرانقدرم
در جایی از فایل گفتید که باید توجه کنیم :
” با چه باوری کمک می کنیم”
در خیابان می رفتم خانمی لبخند زنان برگه ای داد و گفت که به امور خیریه کمک می کنین؟ یک لحظه کلی فکر در ذهنم رژه رفت .دوست داشتم افکارم را با شما به اشتراک بگذارم:
مدت هاست که با یک باور مخرب که در کل خانواده مان جاری است تصمیم گرفته بودیم کمک ها را برای خانواده های اطرافمان که نیاز دارند جمع می کردیم و من خوشحال بودم که کمک ها به جای درستش می رسد .
با این مسابقه به خودم گفتم
یکم- (من در چه جایگاهی هستم که تشخیص بدهم که پول به جای درست اش می رسد یا غلط؟) باور شرک
دوم- (من از چه جهت خوسحال بودم؟ !!! خوشحال که چون ((کمبود)) وجود دارد پس خوبست ((ما))کمک می کنیم). باور کمبود
سوم- (اطرافیان نیاز دارند ما کمک کنیم!!! آیا نیاز بندگان خدا را ما تامین می کنیم ؟ یا خداوند از طریق دستان بی شمارش به بندگانی که در مدار دریافت فراوانی قرار دارند
نعمت ارزانی می کند)
( خانواده مان مثلن نذر می کر دند که خدایا اگه فلانی سالم به مقصد برسد یا فلانی سالم بزاید یا فلانی توی کنکور قبول بشود یا فلانی از زیر عمل سالم بیرون آید ، من فلان مبلغ به نیازمند کمک می کنم. مبالغ جمع می شد برای کمک به نیازمندان!!! یعنی این شرط ها با خدا انجام می شد ) باور معامله با خداوند .
خلاصه در یک لحظه نذر خانوادگی و همه ی پاسخ های دوستان سایت و فایل های استاد مثل فیلم از نظرم رد شد و با خودم گفتم مسابقه یادت نرفته که ؟ گفتم نه !نه !
با لبخند به خانم گفتم بله حتمن و مبلغی به او دادم . او مبلغ را گرفت و فیشی به من داد .
و من در عالم خودم بودم .(( به جاری شدن فراوانی و نعمت توسط خودم که دستی از دستان خداوندم فکر می کردم . به رد و بدل شدن پول و ثروت در اطرافم می اندیشیدم . به این که من ثروتمندم و می بخشم تا فراوانی و نعمت در زندگیم هر چه بیشتر جاری شود))
حرف استاد را با خودم مرور می کردم که توجه کنیم که:
” با چه باوری کمک می کنیم؟”
سپاسگزارم از این فایل
سپاسگزارم از برنده مسابقه
سپاسگزارم از دوستی که نظرات همه مان را در یک فایل جمع آوری کرد ه است
سپاسگزارم از استاد گرانقدرم که باور های قدرتمند کننده را جاری می کنند.
سپاسگزارم از همکاران سایت عباسمنش برای جمع آوری ۲۵۰۰ نظر عالی از دوستان و از جمله خودم !
دوست عزیز من آقا مهدی سلام داشتم کامنت زیباتو میخوندم و لذت میبردم از این آگاهی ناب و ترمزهای که اشاره کردی بهش جالب اینجاست به محض خوندنش شروع کردم بفکر کردن و دیدم که دیدم چقدر درست میگین اومدم کامنت بزارم ی هو ی حسی بهم گفت که الان بهترین موقع برای درخواست از خداوند چون حس کردم که با کامنت شما قلبم باز شده بهمین خاطر درخواستمو با قلب باز توی دفترم نوشتم و اومدم که جواب شما رو بدم تشکر کنم..شاید باورتون نشه داشتم جوابتونو مینوشتم که درخواستم به طر جالبی تیک خورد طوری که هول شدم..یکم اروم که شدم و بخودم اومدم یادم به ای جمله استاد افتاد که وقتی ترمزا برداشته بشه اتفاقات بمب بمب بمب میافه ..خدایا شکرت بخاطر این قوانین قشگت و دوستای فوق العادم در این جا ..ممنونم دوست عزیز بابت آگاهیهای نابت
سلام
زمانی که بعضی چیزها گران می شد از پنیر و روغن و پوشک گرفته تا ماشین و…، و مردم برای خرید هجوم می آوردند ؛ به شدت اعتقاد داشتم : ای کاش مردم حتی در صورت نیاز هم تحمل می کردند و خرید نمی کردند اونوقت اوضاع به حالت قبلی برمی گشت.( حالا یا برنمی گشت) ولی متأسفانه مردم ما با فرهنگ متفاوتی بزرگ شده اند
با کمال احترامی که برای شما قائلم من و پسرم امشب متفق القول به این نتیجه رسیدیم که در برابر این تصمیم شما خیلی بهتر است که شاگرداتون تا 7 آبان خرید نکنند
به 2 دلیل :
1_ به فراوانی اعتقاد داشته باشند و اینکه اگر زمانی احساس نیاز کردند که به محصولی واقعا” نیاز دارند اون مبلغ اضافه تر رو که باید پرداخت کنند از راهی که خودشون نمی دونن فراهم خواهد شد. ( به جای اینکه چندین محصول رو هول هولکی بخرن و بعد بندازن اونجا و فرصت گوش کردن وتکرار و تمرین نداشته باشن)
2_ وقتی قرار می شه عجله کنن و بنا به اضطرار خریدی رو انجام بدهند باید باور داشته باشن که : برای من همیشه هست، من نگران نیستم، من عجله نمی کنم.
این بار نشد یک بار دیگه، این نشد یک چیز دیگه
اصن به نظر بنده اگه کسی با این پیام شما احساس ترس یا نگرانی یا کمبود می کنه ، دقیقا” احساسش نشان دهنده ی اینه که نباید این کارو انجام بده
با تشکر
به نام سیستمی قانونمند و عظیم که قدرت خلقکنندگی تمام اتفاقات زندگیم را به من داده است، تا بتوانم از راههای لذت بخش و آسان هم به تمام آرزوها و شرایط دلخواهم برسم
به نام انرژی معجزهگر و قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیک تر است و به خوشبختی و ثروتمندی و داشتن زندگی عاشقانه و رویایی برای من بیشتر از خودم مشتاق است
و جهانی سرشار از عشق و فراوانی و نعمت و فرصت و ثروت و خوبی و آدمهای خوب را به بینهایت مقدار آفریده
و مرا نیز موجودی بسیار ارزشمند خلق کرده که میتواند لیاقت تجربه همه نعمتهایش را داشته باشد.
سلام به همه زیباییها، آدمهای خوب و باایمان، سلامتی، آرامش، آسایش و رفاه، عشق و وفاداری، ثروتمندی، لذتهای پاک و تجربههای ناب، موفقیت، خوشبختی، سعادتمندی و هر چیز خوبی که تو دنیا وجود داره
*
قبل از اینکه نکات فوقالعاده این جلسه رو مرور کنم باید بگم نمی دونم چطور این امر ممکنه که هر بار فایلهای استاد رو گوش میدم (با اینکه نکات رو قبلا هم از ایشون شنیدم)، انگار مطالب جدیدا؛ یعنی بزارید بهتر بگم، منظورم این هست که نکتهبرداریهام متفاوت میشن. مثل این میمونه که هر بار یک نکته مهم، از یک زاویه متفاوت و ظریف مورد بررسی قرار میگیره. فک کنم این ویژگی جالب رو فقط من نیستم که دارم تجربه میکنم، اصلا بنظر این خاصیت صحبتها و آموزشهای استاد عباسمنش هست که به معنای واقعی کلمه انگار از دهان ایشون گنج و گوهر تراوش میشه. ای کاش میتونستم احساسم رو بهتر و واضحتر بیان کنم. هرچند احتمالا سایر دوستان ارزشمند من توی سایت متوجه شده باشن که چه چیزی منظورمه.
خدای مهربان شکرت برای وجود استاد عباسمنش، همسرشون، تیمشون، این سایت و همه دوستان توحیدی
مرور دو نکته فوقالعاده مهم و معجزهکننده این جلسه:
نکته اول:
– خداوند یک انرژی است که تمام جهان را خلق کرده است؛
خداوند یک سیستمی است که جهان را هدایت میکند؛
خداوند بر طبق قوانین عمل میکند؛
1- نتیجه اینکه ما میبایست نگاه انسانی به خداوند را کنار بگذاریم و بپذیریم که خداوند یک سیستم است که قوانین خودش را دارد؛
2- همچنین ما میبایست تمام تلاشمان را صرف شناخت این سیستم و
3- هماهنگی با قوانینش نماییم.
4- بزرگترین قانون این سیستم میگوید:
«تمام اتفاقات زندگی ما بازتاب باورها و فرکانسهایمان است» و
«قرار خداوند این است که ما خالق زندگی خودمان باشیم.»
(هر بار که جاش بوده این مطلب رو بیان کردم که من با وجود تمام مقاومتها و باورهای ناصحیحی که داشتم، از زمانی که تعریف استاد عباسمنش در مورد خداوند رو توی دوره بینظیر “راهنمای عملی دستیابی به رویاها” شنیدم و به معنای واقعی “توحید” پی بردم، زندگی من بطور شگفتانگیزی وارد ی مسیر فوقالعاده و بسیار زیبا شد که توصیفش در مجال این پیام ابدا نمیگنجه.
فقط بگم که اون خدایی که فقط میگفت نخور، نبین، نکن، نگو، نرو که اون رو موقع برای نازل کردن عذابهای جورواجور نزدیک میدیدم و موقع درد و دل و آرزو کردن، فرسنگها دور؛ الان به خدایی بسیار مهربان، بسیار عادل، بسیار سخاوتمند، بسیار غفور و رحیم، بسیار بخشنده، بسیار قدرتمند و… در ذهن و قلب من تبدیل شده که اتفاقا از رگ گردن به من نزدیکتره، میخواد من خوشبخت باشم، خوشحال باشم، سلامت باشم، آرامش داشته باشم، از نعمتهای مختلف لذت ببرم، ثروتمند باشم، موفق باشم، طعم عشق ناب رو بچشم، تجربههای عالی داشته باشم، در یک کلام زندگی فوقالعادهای رو داشته باشم و در هر دو جهان سعادتمند باشم.
زندگی من با تعریفی که استاد عباسمنش از خداوند کردند تازه وارد مسیر درستش شد، تازه زنده بودن و زندگی کردن برای من معنا پیدا کرد، حتی میتونم بگم که من در سن 34 سالگی تازه متولد شدم و این زمان نقطه عطف زندگی من شده.
حالا با توجه به شناخت واقعی خداوند و جهان و قانونهایی که براش وجود داره:
می دونم خدا خیلی وقته که من رو به خاطر همه اشتباهات گذشته بخشیده
میدونم خداوند برام ارزش زیادی قائله
میدونم بین من و خدای بزرگ هیچ فاصله، حایل و واسطهای وجود نداره
میدونم هر لحظه که اراده کنم با خدا درد و دل کنم و خواستههامو بدون کم و کاست بهش بگم
میدونم که اجازه دارم هر چقدر که دلم بخواد از خدا بخوام؛ آرزو کنم، اون هم آرزوهای بزرگ و رنگارنگ.
میدونم که میتونم از خدا بیشتر و بیشتر و بیشتر بخوام، چراکه به خداوند و قدرتش ایمان دارم.
و چون به قدرتمندی و مهربانی خدا ایمان و یقین دارم، با خوشحالی و اطمینان از او درخواست میکنم.
و چون با خوشحالی و اطمینان از خداوند درخواست میکنم، آرامش دارم، حالم خوبه و به آینده بسیار امیدوار هستم.
و چون آرام و امیدوار هستم، بهتر میتونم زیباییهای زندگیم رو از دل شرایطی که در اون قرار دارم بیرون بکشم و لذت ببرم.
و چون زیباییهای زندگی کنونیام رو میبینم و شکرگزاری میکنم، زندگی برام شیرینتر از قبل شده، لذت بیشتری میبرم، و در کمال آرامش و بدون وابستگی به خواستهها و آرزوهایم، منتظر زمان وقوع آن نعمتها هستم؛ و باور دارم که این زمان برای این است که یا من برای دریافت آن نعمت آمادهتر شوم و یا نعمتی بزرگتر و کاملتر برای من مهیا شود.
خدایا برای همه نعمتهایی که به من میدهی، چه ذرهای باشد و چه وسعتش آنقدر بزرگ باشد که در ذهن من نگنجد، تو را سپاس.)
نکته دوم:
– به میزانی که ما خودمان را ارزشمند و لایق میدانیم جهان به ما ثروت میدهد و آدمهای خوب را وارد زندگی ما میکند.
چراکه از مهمترین و اساسیترین اصول ورود ثروت، همسر فوقالعاده عالی، سلامتی، فرصت و موفقیت، آسایش و رفاه و هر نعمت دیگری به زندگی،
باور احساس لیاقتِ داشتن ثروت، آدمهای خوب و فوقالعاده، سلامتی، فرصت، امکانات و هر نعمت دیگری است.
1- آنقدر این باور حیاتی است که اگر تا پایان عمر روی این باور کار کنیم، باز هم کم است. حتی اگر نتیجه تلاش برای ساختن این باور ما را تبدیل به ثروتمندترین و خوشبختترین فرد روی زمین نماید، به معنای درک بهتر این باور بیشتر از دیگران است!
2- در هر جایی هر چه قدر خودت را لایق و ارزشمند بدانی، به همان اندازه نعمت و ثروت و فرصت و آدمهای خوب وارد زندگیت میشود.
3- ایجاد باور احساس لیاقت داشتن ثروت، رهبر کسب و کار شما میشود. پس هرچه این باور را قدرتمندکنندهتر بسازید، رهبر لایقتری میآفریند.
رهبری که با یک ایده ساده، بازار را به تسخیر در آورد یا از بازاری به ظاهر بی رونق، ثروتهای بسیار بسازد.
اینکه در چه مسیری قرار بگیرید، چه ایده هایی را اجرا کنید، دست روی چه محصول یا خدماتی بگذارید، چه نحوه بازاریابی یا تبلیغاتی داشته باشید و … همه و همه، جزئی از هدایتهای این باور درباره کسب و کار شماست و به دست این باور شکل داده میشود.
4- وقتی باور احساس لیاقت و ارزشمندی ساخته شود، به مسیر ایدهها، راهکارها، شرایط، افراد، بازارها، مشتریها، کارمندان و … که موفقیت کسب و کار را به همراه دارد، راهی میشوید.
5- هر کسب و کاری پتانسیل ساختن بینهایت ثروت را دارد. نگاه شما به کسب و کارتان و میزان احساس ارزشمندی نسبت به خودتان و کسب و کارتان، میزان سود و رونق آن را تعیین میکند.
6- وقتی باور احساس لیاقت و ارزشمندی را میسازید، جهان طبق قوانینش به این باورها جواب میدهد و دستان خداوند به شکل افراد متخصص و با تجربه وارد کسب و کارتان میشوند و حتی تمام کارهای قبلیتان نیز به ثمر مینشیند؛ محصولتان پرفروش میشود، بازارهای جدیدی از همان موقعیتهای همیشگی برایتان ساخته میشود و گویی همه جهان دست به دست میدهد تا رونق بیشتری وارد کسب و کارت نماید و در یک کلام «دست به خاک میزنید طلا میشود».
7- اینکه با چه باوری کاری را انجام میدهی بسیار مهم است نه صرف انجام اون کار.
8- زندگی ما دست خودمان است.
این ما هستیم که داریم همه چیز را رقم میزنیم.
9- ما باید خودمان، باورهایمان، خدایمان و توانمندیهایمان را باور کنیم،
تا جهان مثل موم در دستان ما شود.
10- هر چیزی که بخواهی وارد زندگیت میشود،
فقط باید ورودیهایت را کنترل کنی و باورهای درست داشته باشی.
«ورودیهای مناسب، باورهای مناسب= خروجی مناسب و نتایج عالی»
چراکه همه چیز را ما داریم با باورهایمان میسازیم.
بنابراین باورهایت را درست کن تا احساست خوب شود.
11- وقتی آگاهانه سعی میکنی جوری به شرایط زندگیت نگاه کنی تا احساست بهتر شود، یعنی داری باورهایت را بهتر میکنی.
«وقتی حالت خوبه، آرام هستی، یعنی کد جدید یا باور جدید داره درست کار میکنه.»
12- یادم میماند که «تجربه ثروت و نعمت و خوشبختی، روند طبیعی زندگی من است.»
چراکه «ذات من ارزشمند و لایق ثروت و نعمتهای بیشمار است.»
(بنابراین فارغ از گذشتهای که داشتم و اشتباهاتی که کردم، من انسان خوب و باوجدانی هستم، من لایق ثروت بسیار هستم، من لایق زندگی در آسایش و رفاه هستم، من لایق یک زندگی عاشقانه و ناب هستم، من لایق عزت و احترام هستم، من لایق موفقیت و کامیابی هستم، من لایق سلامتی و آرامش هستم، من لایق خوشبختی و سعادتمندی هستم. من لایق نعمتهای خداوند هستم.)
*
با ایمان و اطمینان به سیستمی قانونمند، انرژی قدرتمند و خالقی هدایتگر و حامی، و غفور و رحیم
و باور به اینکه فارغ از گذشتهای که داشتم، باز هم خداوند برای من ارزش بسیار قائل است چون آدم خوبی هستم و در تلاشم هر روز بهتر و بهتر از دیروز باشم،
من موجودی بسیار ارزشمند هستم که لایق تمام نعمتهای خداوند است؛
و باور دارم که:
من به این جهان زیبا آمدهام تا
زندگی فوقالعاهای رو تجربه کنم،
آبرومند باشم،
عزتمند باشم،
ثروتمند باشم،
شاد و خوشحال باشم،
قوی و قدرتمند باشم،
سالم و سلامت باشم،
زیبا و دوستداشتنی باشم،
آرامش و آسایش داشته باشم،
در رفاه کامل باشم،
لذتهای پاک مختلف رو تجربه کنم،
در همه ابعاد زندگیم موفق و کامیاب باشم،
بسیار عاشق باشم،
بسیار عاشقم باشن،
تا خوشبخت و خوشبخت و خوشبخت زندگی کنم،
به دنیا آمدهام تا به گسترش این جهان زیبا و سخاوتمند کمک کنم،
تا اثر بسیار خوبی از خودم به جا بزارم،
تا برسم و لذت ببرم و شکرگزار باشم.
*
من باور دارم که در جهانی بسیار زیبا، غنی و سخاوتمند زندگی میکنم که
در آن بیشمار نعمت و فرصت و ثروت و آدمهای خوب وجود دارد و
من قرار است سفری بسیار لذتبخش و عاشقانه را در این جهان داشته باشم و
در کمال خوشبختی و سعادتمندی، پیوسته شکرگزار خالق بخشنده و مهربانش باشم.
خدایا، خداوندا
من فقط و فقط به تو ایمان دارم
و تنها تسلیم تو هستم
و تنها به تو توکل میکنم
و تنها از تو یاری میجویم
و میدانم تو برایم کافی هستی
و با یاد تو قلبم آرام میگیرد.
خدای بزرگ و زیبای من، برای اینکه امروز هم مرا به سمت زندگی بهتر و شرایط ایدهآل و رویاییام هدایت کردی، ازت هزاران بار ممنونم.
خدای سخاوتمند من، من آمادگی دریافت برکات، نعمات، آگاهیها و هر خیر و برکتی رو از جانب تو دارم و پیشاپیش برای همشون ازت هزاران بار ممنونم.
ای خدای بخشنده، به خاطر همه شرایط و عوامل ریز و درشتی که در مسیر رسیدن من به خوشبختی و داشتن زندگی ایدهال و رویاییم ترتیب میدی، هزاران بار ممنونم.
خدای قدرتمند و عادل من، بخاطر تمام نعمتهای کوچیک و بزرگی که به من عطا کردی، از اولین روز زندگیم تا حال حاضر و همچنین اونهایی که در آینده دور و نزدیک به من خواهی داد، هزاران هزار بار متشکرم.
خدایا، به خاطر همه چیزهای ریز و درشت خوبی که من عطا کردی، ولی من هیچوقت متوجه اونها نشدم،
یا اون دسته از نعمتهایی که بهم بخشیدی ولی فراموش کرده و از یاد بردم،
حتی اون خوبیهایی که الان هم متوجه اونها نیستم
و اون نعمتهایی که در آینده به من خواهی داد و ممکنه متوجهشون نشم یا باز هم از یاد ببرم
هزاران هزار هزار بار شکرت.
خدایا
بخاطر سلامتی و امنیتی که برایم مهیا کردی و میکنی،
بخاطر آدمهای خوبی که وارد زندگیم کردی و همچنان میکنی،
بخاطر همسر فوق العادهای که نصیبم میکنی،
بخاطر موفقیتهای گذشته و آیندهام،
بخاطر فرصتهای خوبی که جلوی پاهام گذاشتی و میگذاری،
به خاطر وضع مالی خوب الانم و ثروت عظیمی که نصیبم میکنی،
به خاطر عزت و احترام و ارزش و لیاقت و آبرویی که بهم بخشیدی و میبخشی،
بخاطر تمام تجربههای شیرین و ناب گذشته و
لذتهای وصفنشدنی و فوقالعادهای که به من عطا خواهی کرد،
به خاطر رفاه و آسایشی که به من بخشیدی و همچنان میبخشی،
بخاطر خیر و برکتی که به زندگیم دادی و همچنان از من دریغ نمیکنی،
بخاطر احساس خوب و آرامش و خوشبختی که برایم فراهم کردی و میکنی،
بخاطر داشتن شرایط دلخواه و زندگی رویایی و ایدهآلم،
بخاطر رسیدن به خواستهها و رویاهای کوچک و بزرگم،
برای تکتک این خوبیها، زیباییها و نعمتها
پیوسته و پیشاپیش، میلیونها بار سپاسگزار و ممنون تو هستم.
بنام رب العالمین
سلام وسلامتی وعشق ونور الهی به وجود نازنینت
مریم جان دوست عزیز وارزشمندم چقدر لذت بخش بود کلمه به کلمه کامنتت
باورهای احساس لیاقتت چقدر بی نظیر بود وبا تکرار هر باوری که به بالارفتن احساس ختم شوداحساس خوشبختی وقدرت خلق کنندگی میکنم
قبل از اینکه به کامنتت هدایت بشم داشتم با خدا حرف میزدم وسپاسگزاری میکردم وسپاسگزاری های تو روح تشنه من را جلا داد
خداراهزاران هزار بار شاکر وسپاسگزارم که در این مسیر زیبا در حال رشد وبهبود هستم
خداراهزاران هزار بار شاکر وسپاسگزارم بخاطر وجود دوستان ارزشمندی چون شما که همیشه گفتگوی های درونی اشون من رو به خوددرونی ام نزدیکتر میکند
سپاسگزارم از استاد گرانقدرم ومریم عزیزم وبقیه دوستان که چنین فضایی را جهت پیدا کردن آرامشی که روحمون را جلا دهد ایجاد کردند
مریم عزیزم بی نهایت دوستت دارم وروی چون ماهت را باعشق میبوسم
در پناه حق شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت ولیاقتمند باشید در دنیا وآخرت
سلام فهیمه عزیز، دوست زیبا و بسیار مهربونم
خیلی ممنونم که کامنت من رو خوندی و خیلی بیشتر ممنونم که با لطف و محبتی که داری، برام ی کامنت زیبا، دلنشین و انرژی مثبت ارسال کردی و باعث شدی ی حس فوقالعاده بین ما به جریان بیفته.
ممنون که باعث شدی دوباره به پیام خودم نگاهی بندازم و از دیدگاه زیبات لذت ببرم. خدا رو شکر برای این هدایتها، خدا رو شکر برای وجود استاد عباسمنش و آموزههاشون، خدا رو شکر برای وجود این سایت توحیدی، خدا رو شکر برای این احساس خوب، خدا رو شکر برای وجود نازنین خودت.
این رو بدون که خودت و کامنت ارزشمندت، از جمله زیباییها و اتفاقات خوب امروز من هستین که بابتش خدای مهربون رو خیلی شکر میکنم. همچنین باز هم از خودت و محبتت بسیار ممنون هستم.
دوست عزیزم،
برات آرزوی رسیدن به خیلی بیشتر از سقف تمام آرزوهات و تجربه زندگی فوقالعاده عاشقانه و غرق در اعتماد و وفاداری و آرامش رو دارم
و امیدوارم همیشه سلامت، آبرومند، خوشحال، موفق، ثروتمند و در یک کلام، خوشبخت و سعادتمند در هر دو جهان باشی.
مریم جان از خوندن تک تک جملاتت بینهایت لذت بردم چون اونقدر این کلمات و جملات فرکانس بالایی داشت که انرژی بینهایت مثبت و قوی رو به تمام وجودم سرازیر کرد
ازت بینهایت ممنون و سپاسگزارم که وقت گذاشتیو این انرژی قشنگو به جریان انداختی و مطمنم که ثمره اش از بینهایت راه قشنگ به زندگیت برمیگرده
خوشحالم که تو این سایت هستم و فرصت خوندن این تجربیات ناب و این آگاهی های سرنوشت سازو دارم
امیدوارم که تو این مسیر بهترین ها نصیبت بشه و موفقیت و خوشبختی و سعادت مهمون همیشگییییی زندگیت باشه دوست آگاهو و خدا دوست و خود شناسم
سلام مینا، دوست زیبا و باایمان من
خیلی ممنون هستم که بعد از خوندن کامنت من، با شیوایی و شیرینی که در کلامت موج میزنه، یک پیام فوقالعاده زیبا و مثبت برام ارسال کردی
این رو بدون که خودت و پیام دلنشینت از جمله اتفافات خوب و زیبایی هستین که امروز برام رخ دادین.
خدا رو هزاران بار شکر برای وجود استاد عباسمنش گرانقدرمون، این سایت فوقالعاده و بهشتی و شما دوستان توحیدی و عزیز.
امیدوارم تو این دنیای زیبا،
زندگی فوقالعاده عاشقانه و پاک، سلامتی، آرامش، ثروتمندی، موفقیت و هر چیزی که آرزوت هست رو تجربه کنی
و در هر دو جهان خوشبخت و سعادتمند باشی.
دوست تو، مریم
سلام دوست خوبم سپاس و قدردانی از کامنت فوق العاده ای که زحمت کشیده ای ،نوشته ای .پر از نکات مهم و پر رنگ و آگاهی بخش است.بعضی قسمت ها عکس انداختم تا بعدها دوباره و دوباره مرور کنم. به تمام آرزوهایت با حمایت و هدایت الهی به زودی و به آسانی برسی.