سریال زندگی در بهشت | قسمت 160 - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    412MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

219 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 2172 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عشق و معرفت استاد عباسمنش با محبت و شیر زن قدرتمند بانو شایسته عزیز و تک تک دوستان خوبم

    خدایا شکرت به خاطر این هدایت قشنگ به این فایل زیبا

    استاد عزیز من عاشق شما هستم

    چقدر زیبا به موضوعات نگاه میکنین و اونا رو با قانون برسی می کنین

    و چه قدر قشنگ مثال میزنین و ساده و روان اونا رو برامون توضیح میدین

    باعث افتخارمه که میتونم از فایل ها و اموزش های شما استاد دانا و آگاه استفاده کنم

    واقعا جای تحسین داره این حد از نگاه زیبا و عمیق شما و دیدن قوانین و توضیح اونا

    صدای گرمتون به ادم احساس ارامش میده و به قلب ادم میشینه

    بازم میگم من عاشق شما هستم

    خدایا شکرت بابت این همه زیبایی

    بابت این طبیعت سرسبزت

    بابت این بهشت زیبا

    بابت این همه رحمت

    این همه نعمت های فروانت

    بانو شایسته عزیز خدا قوت

    همیشه پر انرژی باشین

    شاداب و سرزنده باشین

    چه قدر با انگیزه و شور و اشتیاق در کنار استاد مشغول پاکسازی هستین

    و برامون فیلمای فوق‌العاده میگیرین

    خدایا شکرت

    شکرت که در مدار دیدن این زیبایی ها هستم

    همفرکانس شنیدن این اگاهی ها

    شکرت منو لایق و ارزشمند افریدی

    و رحمت و برکت های زیبات رو شامل حالم کردی

    خدایا شکرت

    استادای نازنینم دوستون دارم

    عاشقتونم

    بهترین ها و زیباترین ها رو براتون آرزو دارم

    در پناه خالق بی همتا سربلند و سرافراز باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سیدرحیم میرموسوی گفته:
    مدت عضویت: 1374 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام زندگی در بهشت ، یه چند سالی از آخرین کامنتی که نوشتم در مورد این سریال میگذره و اون زمان هم تعداد کامنت هام فکر کنم کمتر از 3 تا دونه شد ، یادمه اون زمان خیلی دوست داشتم که کامنت پر محتوا بنویسم ولی کمال گرایی همیشه بهم میگفت که تو تازه کاری و هنوز خیلی مونده که به این دوستان برسی و بتونی که این جوری کامنت بنویسی ، یادمه وقتی که سریال رو میدیم و بعد کامنت منتخب رو میخوندم و برداشت خودم رو از فیلم با برداشت دوستمون مقایسه می کردم همیشه متعجب بودم از اینکه این دوستمون چطور این همه نکته رو دیده و من ندیدم یا اینکه چطور از این صحنه این برداشت زیبا رو داشته که هرگز به ذهن من خطور نکرده که میشه اینطوری هم دید ، و یادمه که همیشه متعجب بودم که چطور ممکنه که یه آدم این همه وقت گذاشته باشه و کامنت به این طولانی نوشته باشه که من اون موقع ها از خوندنشون خسته میشدم از بس که طولانی بود ، یعنی میخوام بگم اینقدر که آماده نبودم ، حوصله خوندن کامنت رو هم نداشتم چه برسه به اینکه بیام و بنویسم در موردش و وقت بزارم و درکم رو مکتوب کنم ، وقتی فکر کنم که الان دیگه آماده شدم برای ورود به فصل جدیدی از زندگیم ، چون الان دارم میبینم که دارم کارهای متفاوتی می کنم که یه روزی اصلا فکرش رو هم نمی کردم که انجامش بدم، کامنت خوندن هم برام عذاب بود چه برسه به نوشتن کامنت ، زمان برد تا آماده بشم برای متفاوت فکر کردن و متفاوت عمل کردن ، یادمه همیشه وقتی که استاد میگفت کامنت بنویسید و کامنت بخونید من فکر میکردم برای سایت و بالا رفتن آمار سایت استاد داره این حرف رو میزنه و همیشه در مقابل این موضوع مقاومت داشتم و البته که به مرور این مقاومت کمتر شد چون هر چی که میگذشت من بیشتر و بهتر ؛ منطق این حرف استاد رو درک میکردم و همین کمتر شدن مقاومت باعث میشد که آروم آروم من هم رفتارم در مقابل این کامنت خوندن تغییر کنه و الان که یه چند وقته که دارم کامنت ها رو میخونم ، تازه دارم میفهمم که چقدر این کامنت ها میتونن مقاومت های ذهنی رو بشکنن و باور پذیر کنن اون منطق ها رو چون اولا کلی مثال و الگوی متفاوت میبینی و اینکه هر فردی از یه زاویه ای به اون الگوها اشاره کرده که من به تنهایی ممکن بود تا پایان عمرم هم نتونم به اون نگاه و دیدگاه برسم و به همین دلیل خیلی راحت تر و سریع تر میتونن مقاومت ها رو بشکنن ، یعنی یه جورایی این کامنت ها ، راه میانبر هستن ، چون اگه قرار بود خودت بری و بگردی و اون الگو ها رو پیدا کنی باید کلی زمان میزاشتی و تازه معلوم نبود که بتونی این همه الگو با این کیفیت عالی پیدا کنی و از طرف دیگه برای اینکه به اون درک و اون نوع دیدگاه که توی هر کامنت نوشته شدی برسی شاید تا پایان عمرت هم تلاش کنی باز هم کم باشه ولی اینطوری داری خیلی راحت و سریع و سر راست میری سر اصل مطلب ، خوب بریم ببینیم بعد از این مدت چقدر درکم نسبت به اون اوایل در مورد این سریال تغییر کرده

    اول فایل که با صحبت از بهار و زیبایی هاش شروع شد و یه جورایی بهم یادآوری کرد که این حرکت امروزم میتونه شروع یه بهار توی زندگیم باشه که اون جوونه هایی که کاشتم و سعی کردم که مراقبشون باشم و بهشون آب و نور و مواد مغذی بدم ؛ آروم آروم از دل این خاک که قبلا شخم زده بودم و آماده کاشتن بذر شده بودن ، بیرون بیان و اون ثمراتی که منتظرشون بودم جوونه بزنن و فضای احساس و زندگیم رو سر سبز و باطراوت کنن ، مثل زیبایی سبز شدن برگ درختان در بهار، مثل سر سبزی زنگ زیبای چمن و علفزار، من عاشق هر چایی هستم که چمنزار باشه ، اصلا وقتی که اون سر سبزی رو میبینم که یه دشت بزرگ و سرسبز داره از خود بیخود میشم ، و استاد چقدر قشنگ توصیف میکنه اون زیبایی ها رو و فضای زیبایی که در طلوع و غروب پرادایس تجربه کردن و وقتی که صحبت های ایشون رو میشنوی بی اختیار ذهنت اون جملات رو تصور میکنه، اون خنکی هوایی که داره توصیف میشه ، اون طلوع خورشید و غروبش ، اون صبح بهاری و اون مناظری که در طلوع و غروب افتاب از جهات مختلف میتونی ببینی ، یعنی باخودت فکر میکنی که چطوری میتونه باشه و سعی می کنی با استفاده از تخیلت اون جملات رو به تصویر بکشی و بهش جان بدی

    استاد : ” اگر برگ ها رو جمع کنیم ، اینجا چمن سبز میشه ” ، این جمله من رو یاد ترمز ها و باورهای ناهماهنگ با خواسته میندازه که مثل این برگ ها که روی زمین رو پوشوندن و اجازه نمیدن که نور به سطح زمین برسه که اون بذرهایی که آماده رشد هستن بتونن سبز بشن ، یعنی علیرغم اینکه این خاک توش بذر هست و آماده رشد هست و خاکش هم خاک مناسبی هم هست ولی به دلیل نبودن نور افتاب نمیتونن رشد کنن و این ترمز ها به اون بذرها اجازه رشد نمیدن و نمیزارن که نتیجه این رشد پدیدار بشه، مثل زمانی که ما یه خواسته ای داریم و داریم ذهنمون رو با ورودی های مناسب بمباران میکنیم ولی چون حواسمون به ترمز ها و باورهای محدود کننده نیست اون بذرهایی که کاشتیم نمیتونن رشد کنن ، هر چقدر هم که بذر خوبی کاشته باشیم و هر چقدر هم که زمین مساعد و مناسب و مغذی باشه ، تا زمانی که بهش نور مناسب رو نرسونی از نتیجه خبری نیست ولی به محض اینکه اون موانع رو برمیداری و همه عوامل و فاکتورهای لازم برای رشد و جوونه زدن اون بذر ها فراهم میکنی ، خیلی زود میبینی که جوونه ها دارن از خاک میان بیرون و اون موقع دیگه کار خیلی راحت میشه ، چون هم اشکال رو پیدا کردی و هم بازی رو یاد گرفتی که چرا این همه مدت این جوونه ها رشد نمی کرده و یه اتفاق دیگه ای هم می افته و اون هم اینکه متوجه میشی که راه حل خیلی ساده و در دسترس بوده و تو نمیدیدیش و فکر میکردی که یه دلیل خاص دیگه ای باید باشه و دنبال دلیل توی خاک و بذر و آب بودی در حالی که دلیلش همیشه جلوی چشمت بوده ولی تو حتی یک ذره هم به اون شک نکردی از بس که ظاهر موجهی داشته ،

    در ادامه دیدن صحنه کار کردن با بلوئر و دیدن ماجرا خاکستر و آتیش باز هم من رو یاد ترمز ها انداخت که در اینجا آتیش حکم خواسته های ما رو داره که در زیر خروار ها باورهای محدود کننده و ترمزها (خاکستر) قرار گرفته ولی هنوز امید داره که یه روزی بتونه دوباره شعله ور بشه و لحظه زیبای وصال و رسیدن به خواسته و ایجاد احساس زیبای سپاسگزاری رو رقم بزنه ، و منتظر که زمانی برسه که با یه بلوئر ( با منطق های قوی ) بری سراغش و اون خاکسترها رو از روش برداری و اجازه بدی که اون خواسته ها نفس بکشن و اجازه متولد شدن پیدا کنن ،

    صحبت های استاد در ادامه چقدر برای من درس داشت و من رو یاد این میندازه که وقتی توی این مسیر اومدن و شروع کردم توی اون زمینه هایی که مقاومت کمتری داشتم چقدر سریعتر به نتایج مطلوب رسیدم و چقدر راحت تر شخصیتم تغییر کرد که بهم کمک کرد در مورد اون خواسته هایی که مقاومت زیادی در موردشون دارم بتونم ادامه بدم ، چون وقتیکه میبینم که این نوع نگاه و این طرز تفکر توی یه عالمه مورد جواب داده و نتایجی داشته که من خوابش رو هم نمیدیدم و الان شده جزئی از شخصیت من ، بهم امید میده که این چیزی که الان برام خیلی بزرگه و دست نیافتنی میتونه روزی بشه برام خاطره ، درسته که الان گاهی خسته میشم ؛ نا امید میشم ؛ نگران میشم ، افسرده میشم ولی وقتی میام خودم رو با گذشته مقایسه میکنم و میبینم که توی همین موردی که اینقدر هنوز مقاومت دارم چقدر بهتر شدم و چقدر مقاومت هام کمتر شده به ادامه مسیر امیدوار میشم و به جای اینکه تسلیم بشم ؛ انگیزه دوباره میگیرم که با قدرت بیشتری دوباره بیام توی مسیر و به حرکت ادامه بدم چون دیدم که توی خواسته ای دیگه چطور اتفاقات معجزه آسا رقم خورده و چیزی رو که ذهنم به هیچ عنوان قبول نمی کرد و هر منطقی که براش می آوردم رو نمی پذیرفت ؛ در نهایت محقق شد اون هم از مسیر بسیار ساده و این باور رو در من هر بار تقویت می کنه مسائل همیشه راهکار های ساده و در دسترس دارند، بنابراین برای خواسته الانم هم همین راه حل های ساده و آسون وجود داره فقط من باید ادامه بدم چون با ادامه دادن هست که ذهنم بالاخره یه جایی و با یکی از همین منطق ها میپذیره و تسلیم میشه و همکاری میکنه و اون خواسته هم محقق میشه و میشی یه مدرک و سند برای خواسته های بعدی ؛ مثل همه اون خواسته هایی که الان تجربه شون کردم و شدن سند و مدرک برای خواسته الانم ؛

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    الیاس و فاطمه سادات گفته:
    مدت عضویت: 1469 روز

    فاطمه سادات

    سلام به استاد عباسمنش و استاد شایسته

    سلام به پارادایس زیبا و زنده و سرسبز

    سلام به جریان شادی و عشق و برکت

    سلام به در لحظه بودن و تمرکز بر زیبایی ها

    نشانه ی امروزم به من گفت حتی اگه بینهایت ثروتمند هم باشی یادت باشه از دیدن آتیش خاکستر و تیکه شدن چوبها باید ذوق کنی و لذت ببری.

    یادت باشه همین الان از هرچی که داری خوشحال باش.

    یادت باشه از مسیر باید لذت ببری چون اون روز خاص و اون اتفاقات خاص وجود نداره و همین لذت بردن از کوچیکترین اتفاقات مهمه.

    سپاس گزارم استاد عزیزم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    نگین نیکوروان گفته:
    مدت عضویت: 1884 روز

    با سلام و درود به شما یاوران عزیزم

    وای از اینکه این همه عشق این همه توجه به زیبایی های اطرافتون دارین ذوق زده میشم 😍

    از اینکه این همه به چوب بریدن و توجه به ساختار چوب و بافت داخلیش دارین

    کاملا مشخصه که ذهنتون در لحظه هستش و میشه به جرات گفت ذهن ندارین و پاک پاک و فقط در لحظه لذت میبرید و در لحظه زندگی میکنید و این راز خوشبختی شماست و کنترل ذهن عالی دارین ،چه بسا شاید کسی دیگر با موقعیت مالی شما حوصله همچین کاری رو نداشت واما شما با انرژی خودتون دوست دارید کارها رو خودتون انجام بدین .

    خدای من ای کاش من هم بتونم مثل شما در لحظه زندگی کنم درود بر شما و به خداوند میسپارم شما را و از خدای عزیزم ممنونم که شما انسان‌های صالح در زندگی من نقش مثبت دارید🌷👍🏻🙏🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    سکینه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 2430 روز

    به نام تنها فرمانروای کل هستی همان کسیکه دیدن قسمت 160 سریال رو روزیم کرد تا باورهایم تقویت شوند و منم مانند استادان عزیزم هدایت بشم به مسیر سرشار از آرامش با کار کردن روی خودم ، آخه محبوب من خودت فرموده ای نتیجه هدایت آرامشه استاد عزیز و مریم جانم این آرامش بر شما مبارک ، زندگی در بهشت رویایی بر شما مبارک، نتیجه هدایت و عشق ورزی و یکی شدن با خواسته هاتون بر شما مبارررررک .من تحسین میکنم داشتن هیجان، برنامه ،شادی و نشاط و تفریح و هدفتون رو برای تمیزی پرادایس.خدا جونم می دانم که هر کسی در مسیر درست باشه بهش نعمت میدی پس بر خود میبالم که تو را دارم و الگوهایی رو انتخاب کرده ام که توصیه هایت را نه فقط در حرف بلکه در عمل یاد آوری میکنن که زودتر به تو برسم زیرامن در مسیر هدایت تشنه رسیدن به تو هستم.سپاسگزارم استاد عزیزم .

    داستان این قسمت سریال از اینجا شروع شد که استاد عزیز تصمیم گرفته تمیز کاری پرادایس رو ادامه بده تا علاوه بر اینکه با عشقش از انجام دادن کارها لذت ببرن عملا به من تشنه یادگیری قوانین هم یاد آوری کنن سکینه خانم میشه کار کرد و هم میشه تفریح و لذت و فعالیت بدنی و ورزش و حال خوب رو یکجا داشت و البته در این مورد بازم باید تکاملت طی شود.

    استاد جانم ممنونم که باعث میشی هر روز کمی بهتر از دیروزم عمل کنم حتی اگر مسیرم رو مدتی گم کرده باشم .بنیه من قویه و با مهیا شدن عوامل ، رشدم سریع تر خواهد شد طوری که دیگه ربطی به گذشته ام نخواهم داشت کافیه من بخوام .خدایا شکررررررررررررت

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    سمیه اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1974 روز

    به نام الله یکتا

    استاد عزیزم ،زندگیم با دیدن فایل های شما رقم میخوره و دنبال یه فرصتم بیام توسایت خداروشکر برای شما و زیبایی های که ما داریم میبینیم،خداروشکر هزاران بار سپاس

    من عاشق طبیعت و جنگل وآب و آتش هستم زندگی سنتی و غذاهای آتیشی،خیلی دوست دارم،انشالاه هدایت بشم به اون سمت

    استاد این تلاش شما تحسین برانگیزه این قدرت و شوق و علاقه😍😍👍👍

    پارادایس زیبا و باشکوه،استاد چند شب پیش توی خواب پارادایس بودم تا خود صبح،چقد خوب بود،فایل های شما با صدای خودم تا صبح توی گوشم بود،هم میشنیدم و هم میدیم این همه زیبایی رو

    مریم عزیز و دوست داشتنی توی این زیبایها چقدر لایق و ارزشمند هستید که در این آرامش و رهایی هستید مبارکتون باشه و گوارای وجودتون

    خوشحالم که روی مدار شما هستم و میبینم این زیبایی هارو

    مسئله زندگی ما این رهائی و ایمانه که باید هر روز و هر لحظه هر جا روش کار کنیم و این نجواهای ذهن خانوش بشه تا صدای خداوند رو بشنویم و طلای و جودیمون رو که غبار و اندوه گرفته با هدایت الله و دستان پر برکتش که شما هستید بیرون بکشیم و از زندگی فقط لذت ببریم و دنیا رو جای بهتری برای زندگی کنیم،به امید آن روزهای در دسترس و دست یافتنی🙏🙏🙏🤲🤲🤲

    در پناه خدای یاری گر ومهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مسعود محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1675 روز

    بنام خداوند بخشنده هدایتگر

    سلام

    سلام به استاد عباس منش عزیز و بانو شایسته گرامی

    سلام به دوستان و عزیزان و فالورهای سریال زندگی در بهشت

    اول بگم که من ۲۹ روزه هستم،در بیست و دومین روز از فروردین ۱۴۰۰

    اینم گفتم که خودم و دوستانم بدانند که در آینده که من هزار روز از دوره تکامل رو گذرانده باشم و بیام ببینم که چطور فکر میکردم و می‌نوشتم.

    خدایا شکرت که باز هم هدایت شدم که با تمرکز بر زیبایی های زندگی به درک آگاهی هایی برسم که گاهی برای دستیابی به آنها یه عمر هم کافی نیست ، ولی چنانچه هرکس که خود بخواهد آفرینش ، جهان ، هستی و تمام انرژی های دنیا دست به دست هم می‌دهند و به او کمک می‌کند و به بینشی می‌رساند که هر آن از میان هر موقعیت درک متفاوتی از دیگران پیدا کند.

    بله ما خودمون باید بخواهیم که علف هرز از زندگی رو پاک کنیم تا بهتر بشنویم و ببینیم ما با زنگار های ذهن خودمون رو کنار بزنیم تا بتونیم نور رحمت الهی رو در زندگیمون دریافت کنیم.

    همانطور که خانوم شایسته گرامی خودش دست به اقدام میزنه فارغ از اینکه از چه ابزاری داره استفاده میکنه ولی تجربه میکنه شاید از اول با ابزار سخت و شایدم نفس گیر ولی شروع میکنه که در گام اول پیش بره ، تا لایق دریافت هدایت خداوند بشه.

    اینکه نخواد تا از همون ابتدا یه ابزار آرمانی برای انجام کارهاش بکار بگیره و از همون چنگک ساده که تو دستش هست لذت ببره و از خوبیاش بگه که دولایه هست و تیز هست و بتونه وجه مثبتی از هر ابزار و شرایطی بسازه تا بتونه با این حس سپاسگزاری کارهاش رو به بهترین شکل پیش ببره،

    به خودم میگم آره مسعود چطور توقع داری با اینهمه برگ های که از خزان زندگی در ذهنت جمع شده بتونه فکر و ایده های نو رشد کنند و صاحب یک ذهن زیبا شوی.

    باید دست به اقدام بزنی و از ابزار باور هایی که تا اینجا کار ایجاد کردی هرچند که هنوز به تکامل کافی نرسیده اند ولی میشه برای شروع در مسیر هدایت الله گام برداشت تا گام به گام راه به تو نشان داده شود.

    باید از جنس ناب بود با فنداسیون محکم از ابتدا با ثبات قدم برداشت. باید بدانی که در این راه باید متفاوت فکر کنی ، متفاوت ببینی، متفاوت بیندیشی

    باید زمینه لازم رو برای رشد و تعالی مهیا کنی و بر بستر پوسیده و زنگار بسته حرکت نکنی که هر آن دچار شکست و بازگشت شوی.

    ولی بایک روز د دو روز نمیشه باید قدم به قدم گام برداری ، می‌بایست فرصت داد به تکامل برسی ، باید لایه لایه خاک را کنار زد و پیش رفت ، ریشه عمیق یه شبه ایجاد نمیشه ، نگهداری میخواد، خاک خوب میخواد کود میخواد آبیاری میخواد مراقبت میخواد.

    باید در وجودت نهادینه بشود باید تغییراتت شخصیت تو بشود ،

    ادا درآوردن و نمایش دادن نباشد.

    اینجوریه که هروقت این آتش به موانع تضادها برخورد کرد و کم فروغ شد دوباره با نیروی ایمان

    از درون زبانه بکشه و بالا بیاد.

    باید آتیش زیر خاکستر بود.

    دنیا بالا و پایین داره پستی بلندی داره و ما باید این

    یژگی دنیا رو آگاهانه بپذیریم خب گاه می‌شود که پایین رفت ولی با قدرت بیشتر باز به قله خواسته ها رسید و از بستر شکست های ظاهری سکوی پرتاب بسازیم.

    می‌بایست که بدانی میخواهی به چه دست پیدا کنی پس باید از الان آگاه باشی که در کجا هستی باید از وضعیت کنونی خودت چکاپ بگیری ، تا مادامی که به اهدافت میرسی ببینی و شکر گزار باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    پريا هدايت شده گفته:
    مدت عضویت: 1873 روز

    همیشه انقد تو فکر میرم راجب هر فایلی ک میزارین که سریع میام بیرون از سایت ی جور حس خوب و بدی رو تجربه میکردم

    ولی این بار نمیدونم

    نمیدونم چی شد

    هنوزم نمیدونم چی شد کع شروع کردم که بگم خدایا خدایا خدایا شکرت

    این همه حال خوب این همه لذت این همه اتفاق خوب

    این همه رفاه این همه عشق

    این همه دوستی

    این همه بوی جریان داشتن زندگی

    بدونننننننن محدودیتتتتتت

    این فایلو که دیدم حالم خیلی بد بود

    و حتی دیگه خوبی ها و قشنگیا هم حالمو خوب نمیکرد

    زندگی واسم مرده بود

    کهنه ی کهنه

    ولی باز ته دلم ی امیدی داشتم

    و انگار نیاز داشتم خدا قدرت و جمالشو به رخم بکشه و داد بزنه

    بگه همیشع باهامه و روشو برنمیگردونه ….

    میدونی استاد

    دوست داشتم خودش بگه

    میخاستم باز خودش بگه

    میخاستم خودش صدام کنه

    دیگه سایت و فایلا برام بی اهمیت شده بود

    خیلی شانسی اومدم تو سایت و خاستم هرچی ک دیدم رو ب عنوان حرف خدا بپزیرم

    اومدم …

    نشون داد عباس منشی از فلوریدای امریکا تو بهشت زمینی

    هرچه انچه از خدا میخاستم را نشونم داد هرانچه ک میخاستم نشونم بده و بگه رو

    استاد میخام بگم هیچ وقت هیچ وقت اینجوری

    ب حالت غبطه نخورده بودم که چقد عزیز خدایی

    که به چه کسی وصل شدی

    که چه عشقی رو هر لحظه داره نثارت میکنه

    ای خدا دیونه شدم

    چرا من خودمو دور میکنم ازش …. چرااا

    وایی خدا چقد هوای عزیزاشو داره

    میخام که منم عزیز خدا بشم ….‌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    سمیه حجتی گفته:
    مدت عضویت: 3303 روز

    به نام خدا

    نکات مثبت این فایل زیبا🌹🌹

    🏡صبح دل انگیز بهاری با هوای چیلی

    🏡درختان سرسبز پردایس

    🏡دریاچه زلال و روان، واقعا دیوانه کننده است

    🏡چمن های سرسبز و قشنگ

    🏡کلبه پردایس

    🏡ماشین شاسی بلند استاد که داره از هوای بهاری لذت میبره

    🏡استاد نازنینم

    🏡به به چه اتیشی داره برپا میشه

    🏡تراکتور نازنین

    🏡شیر پیرش هم شیر

    🏡جاروی جادویی برگ جمع کن مریم جون

    🏡کوروت آلبالویی استاد

    🏡به به مرغ و خروس های نازنین پردایس که من عاشقشونم، از بهشت تشریف آوردن

    🏡مرغی ها اومدن در برگ جمع کردن به مریم جون کمک میکنن

    🏡خدای من، اردک ها را ببین، چقدر خوشگلن، چقدر نازن، با اون رنگ سفیدشون، با اون پرهای سفید و قشنگ، با اون پاکی و معصومیت و انرژی مثبتی که در پردایس جاری میکنن

    🏡ممنون مریم جون که برگ‌های پردایس قشنگمون رو جمع میکنی

    🏡به به یک مرد تبر به دست از راه رسید، یک شیر مرد، یک قهرمان، یک پهلوان، یک مرد به تمام معنا

    🏡خدای من شبهای بهار در پردایس چقدر رویایی و زیبا میشه با آسمان پرستارش. خداجون منم ازت یه پردایس میخوام

    🏡داک مهاجرو نگا، چقدر به خودش خوش میگذرونه، راحت، ریلکس، صمیمی، انگار که بچه خود پردایسه، منو کشته این بچه

    🏡چه تبری، چوبها رو مثل خلال دندون خرد میکنه

    🏡به به هیزم ها چقدر با نظم و ترتیب روی هم چیده شدن، با این هیزم ها چه اتیشی در پردایس برپا کنیم، بنشینیم کنار آتیش یه چایی داغ بخوریم، حرف های عاشقانه بزنیم، کلی بخندیم، کلی لذت ببریم از گرمای روح بخش اتیش

    در پناه الله یکتا، شاد، سالم و قدرتمند باشید♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    مهستی خیرابادی گفته:
    مدت عضویت: 1728 روز

    سلام به استاد عزیز وخانم شایسته عزیز استاد عزیز من در قرنطینه خانگی هستم و تمام این روزهایی رو که سپری کردم تنها چیزی که آرومم میکرد گوش دادن به فایلهای شما بود با اینکه خیلی سخت گذشت به لطف الله بادیدن سریال زندگی در بهشت به من روحیه میداد وحتی نمی‌تونستم نظرم در مورد فایل بنویسم ولی نگاه میکردم ولذت می‌بردم وبه خدا توکل میکردم و میگفتم تموم میشه حالت خوب میشه دوباره نظرتو می‌نویسی استاد عزیز خیلی خوشحالم که توی این مسیر قرار گرفتم وبا دوباره حالم خوب شده یاد گرفتم که با توکل کردن وامید داشتن همه چی درست میشه خیلی امروز با دیدن زندگی در بهشت لذت بردم واز شما و خانم شایسته بسیار تشکر میکنم و آرزوی سلامتی برای تمامی مردم جهان را دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: