سریال زندگی در بهشت | قسمت 160 - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    412MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

219 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی فلاح گفته:
    مدت عضویت: 1861 روز

    سلام به استاد و دوستان عزیز و دوست داشتنی

    میخوام راجع به موضوعی که استاد توی فایل گفتن بنویسم تا هم خودم بهتر درک کنم هم یادم بمونه که مسیرم رو چه جوری طی کردم.

    استاد توی فایل داستان بهبود پردایسشون رو گفتن

    گفتن که اولش انقدر شاخ و برگ های زیاد و فراوان بود که حتی نمیشد اینجایی که الان هستم ایستاد

    گفتن که روندی که طی کردن که چه جوری شاخ و برگ های درخت ها رو هرس کردن، چه جوری برگ های اضافی رو سوزوندن و کلی کار دیگه که انجام دادن تا پرادایس زیباتر و پر بازده تر بشه رو

    توضیح دادن که چرا زمین زیرپاشون سرسبز نمیشده به خاطر کلیی برگ و شاخی که سالیان سال روی زمین بوده و اجازه نمیداده نور برسه به زمین

    راستش این فایل رو من قبلا دیده بودم و روی سیستمم سیو کرده بودم، ولی الان به طور خیلی هدایتی خدا اومدم گفتم بذار یه فایل از این سریال رو ببینم و رندوم از تو پوشه لپتاپم انتخابش کردم

    حالا چی شد که خدا من رو هدایت کرد به این فایل و اصلا چرا من باید این فایل رو میدیدم؟!

    این یه مدت که من دارم روی خودم کار میکنم یه قرار چله ای گذاشتم بین خودم و خدا و احساس کردم که برای تغییر عادت هام و باورهام و بهبود و طی کردن مدار ها به راحتی اگر بیام و مداوم چله نشینی کنم با خدای خودم تعهدم بهتره و یه جورایی حواسم بیشتر جمع هست که چه کاری باید انجام بدم

    از قضا دیروز که این فایل رو دیدم حس کردم خیلیییی زیاد ذهن من هم شبیه به پرادایس قبل از بهبودش بود

    انگار که کلییی شاخ برگ های اضافی داره

    انگار که سالیان ساله برگ ها روی تمام باور های خوبم رو پوشونده و نزاشتن که رشد کنن و باعث شده من درجا بزنم

    راستش وقتی به این درک رسیدم که چقدر این باور های نامناسب و ناجالب زیاد هست یکم ترسیدم

    انگار وارد یه جنگل بسیاررر بزرگی بشی که حتی ندونی از کدوم طرف شروع کنی روند بهبود رو

    اولین نکته ای که درک کردم از اینکه چیکار کنم تا این روند بهبود رو بهتر طی کنم این بود که اول بیا جلوی هزاران هزار نجوای ذهنی رو بگیر که نمیزاره باور های مناسب پیشرفت کنن

    گفتم خب چه جوری باید جلوی این روند رو بگیرم؟

    جوابش رو توی این فایل پیدا کردم

    درست مثل چمن های سرسبز که بهشون نور نمیرسید تا رشد کنن

    فهمیدم که باید به این نجوا ها هم نور نرسونم بهشون تغذیه نرسونم تا هی بزرگ‌تر و بزرگ‌تر نشن

    فهمیدم که باید به جای مقاومت کردن با نجوا های بینهایت ذهنم که کار غیر ممکنیه بیام منبع تغذیشون رو قطع کنم

    بیام به جای گوش دادن بهشون انقدر خودم رو بچسبونم به ورودی های مناسب مثل فایل های استاد و کامنت ها یا تمرکز بزارم روی بهبود مهارت هام توی طراحی سایتی که دارم یاد میگیرم یا حتی بازی کنم که نزارم اصلن این افکار وقت داشته باشن بیان تو ذهن من که بخوان رشد کنن

    چیزی که از خودم بهتر درک کردم اینه که اگر یک لحظه اجازه بدم به این نجوا ها من رو میبره تا جایی که دیگه نمیتونم سرم رو بیارم بالا و توی خودم تو آیینه نگاه کنم

    یه جورایی تصمیم گرفتم اول بیام انقدر صداشون رو کمرنگ کنم انقدر بهشون بی توجهی کنم تا غذای مناسبی نداشته باشن برای رشد که از درون پوک بشن

    و وقتی از درون پوک شدن کار من موقع مواجه باهاشون خیلی راحت تره

    اون موقع دیگه راحت تر میتونم براشون مثال نقض بیارم که ببین درسته تو میگی ممکنه اوضاع خوب پیش نره ولی من دیگه نتیجه دستمه اگر منم میگم اوضاع خوب پیش میره چون اینجا و اونجا مثال دارم و…

    نکته ای که باید یادمم باشه اینه که این عمل برای نجوا های روزمره و زیادی هست که مدام درحال مرور توی ذهنه

    اما برای تغییر شخصیت و تغییر عمل برای تغییر های ریشه ای باید حسابی باهاشون رودرو بشم و جاهایی که ترس داشتم رو واردشون بشم و مثال های قوی بیارم تا بتونم حریفشون بشم.

    سپاسگزارم ازتون استاد و خانم شایسته که انقدر عالی عمل میکنید تا ما بتونیم راحت الگو بگیریم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    ستاره شو گفته:
    مدت عضویت: 2416 روز

    وای خدای من فکر میکردم داک مهاجر مرده، خیلی خوش حال شدم دیدم زنده تو پردایس قدم میزنه😅😅

    استاد خیلی ممنون که زیبای های پردایس را به ما نشون میدی، چقدر سر سبز شده همه جا،تصویر زیبای اطراف هم که می افته تو آب دریاچه چقدرررر شگفت انگیز دیده میشه.نقاشی خداوند بی نظیره.

    عاشقتونم استاد و خانم شایسته مهربان

    در پناه حق شاد و سلامت باشید💜💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سامیه گفته:
    مدت عضویت: 2365 روز

    سلام به خالق این همه زیبایی ها 🙏🌼🌼💕

    سلام به راهنمایان دیدن این زیبایی ها استاد و مریم جان😍

    سلام به دوستان همفرکانسی ✋

    خدایا شکرت برای مکانیسم طبیعی جهانت که اینقدر هوشمند در موقع و جایگاه مناسب خودش عمل میکنه و الان اینقدر سبز شده و زیبایی زندگی و درک مکانیسم طبیعت رو دو چندان کرده.

    خدایا شکرت وقتی استاد میگه آفتاب طلوع میکنه در همین جا دکمه استوپ رو میزنم و تصور میکنم حس خوب نور افتاب گرم و صدای پرندگان، بوی عطر بهارو و هنگام غروب تصور میکنم غروب زیبا و رنگ هایش رو که نشان زیبایی های خدای جمیل است و اینکه این غروب در جای دیگر نشانه شروع و طلوع زندگی جدیدی است، اینطوری با استوپ میشه از هر لحظه زندگی در پارادایس لذت برد، خدایا شکرت برای داشتن نعمت این دو نقطه ی بسیار زیبا از پارادایس

    خدایا شکرت برای داشتن نعمت آتش که هم گرما دهنده است، هم از دیدنش لذت میشه برد و هم کمک کننده و تسهیل کننده کارهامونه

    خدایا شکرت برای ابزارهای قدرتمندی که در دست استاد هست و قبل از نیاز ما ساخته میشه و با درخواست ما در مسیر و دسترس ما قرار میگیره.

    خدایا شکرت برای اکسیژن خالصی که مانند باورهای سالم در جان و روح اتش دمیده میشه و آتش زیر خاکسترو غنی میکنه، بی نیاز میکنه از هرگونه نیاز دوباره به دستگاه دمنده چون دیگه اکسیژن بصورت خودکار در حال رسیدن است؛ مثل باورهای سالم که بعد تکرار و تمرین در درون ما رشد میکنند بعد جزئی از وجود ما میشن و این باورهای زیبا ما رو غنی میکنه ازهرگونه وابستگی و نیاز به دیگران و فقط وصل میشیم به اصل و حتی اگر از مسیر اصلی دور افتاده باشیم با اولین حرکت و ارسال باورهای درست دوباره به مسیر برمیگردیم درست مثل این آتش که ۱۲ساعت خاموش بوده و از مسیر خارج شده بود ولی با شروع دمیدن اکسیژن دوباره سریع شروع میکنه تو مسیر درست شعله ور شدن چون ما از اصل هستیم، ما از روح خدای جمیل، صاحب عزت و جلال هستیم، چون ما از روح خدای دوست داشتنی هستیم که وقتی به اون فکر میکنیم آرامش میگیریم و با سپردن کارها به اون به رهایی ذهن می رسیم و در مسیر درست هدایت میشیم

    خدایا شکرت که جمع کردن برگهای خشک از سطح زمین باعث سبز شدن دوباره زمین شد، باعث زیبایی و درخشش مجدد اون شد یعنی این زمین قبلا با ارزش بوده ولی به مرور با پوشش برگها، سبزی خودش رو از دست داده و حالا دوباره با جمع کردن برگهای به درخشش و زیبایی اولش برگشته، درست مثل درون ما که مانند گوهر با ارزشه ولی به مرور با شنیدن حرف های ناخوب از دیگران و تکرار اون نا خوبی ها، ورودی های ناخوب، عدم توجه به نکات مثبت درونی خودمون و ایجاد احساس های بد، هر لحظه یک تکه از این گوهرارزشمند خودمون رو زیر برگها خاک میکنیم و به محض اینکه این آشغالهای ذهنی رو دور میکنیم دوباره ارزش وجودی خودمون رشد میکنه و سبز میشه و درخشش و زیبایی اولیه خودش رو پیدا میکنه

    خدایا شکرت وقتی ما شروع به تغییر میکنیم دنیا نیز همراه ما میشه و به ما کمک میکنه تا رشد ما سریعتر بشه مانند همین مرغ و خروس ها که کمک به زیرو کردن خاک کردن؛ البته زمانهایی هم هست که در مسیر تغییر برای رشد بهتر ما شرایطی بوجود میاد که بعد جمع کردن آشغالها میخواد بیاد و دوباره اون آشغالها رو بریزه مثل بی حوصلگی، تنبلی، اینکه دیگه ما رشد کردیم کافیه و یه وقت هایی کسایی که با ما هم مسیر نیستند سعی برهم زدن این آشغالها دارن و میخوان دوباره اونها رو برای ما پهن کنن ولی کار اصلی ما به صورت جدی و پیوسته از بین بردن اون اشغال هاست با بی توجهی، ورودی های مثبت، خوراک ذهنی سالم به ذهن و ناخودآگاه دادن، درست مثل این مرغ و خروس ها که دوباره دارن برگها رو پراکنده کنند و مریم جون که گفتند باید آتیش زد این برگها رو

    خدایا شکرت برای تبدیل این چوب های مزاحم به قطعات مناسب برای استفاده و لذت بردن از آتیش دقیقا مانند استفاده از تضادها برای رسیدن به خواسته ها و لذت بردن از زندگیست

    خدایا شکرت که به من یاد دادی رسیدگی به پارادایس و نیاز به پاکیزگی همیشگی اون به معنای اینکه ذهن ما نیز هر روز نیاز به گردگیری داره و نیاز داره بهش همیشه برسیم نه اینکه یه مسیری و باوری رو اومدیم درست کردیم بگیم خب بسه دیگه تمام شد نه دوباره به قول استاد زاد و ولد میشه پس بهترین راه همیشه رسیدگی دائم به ذهن و ناخودآگاه است و خدایا شکرت که به قول استاد تو این مسیر پاک سازی کلی تفریحه، کلی لذته و کلی حال خوبه😍

    خدایا شکرت برای راضی بودن به آنچه تو برای ما مقدر میکنی مثل مریم جان که موقع برش خراب های چوب باز هم میگه: ما که راضیم. الخیر فی ما وقع، خیر تو اونی هست که اتفاق میافته

    خدایا شکرت برای اینکه یکسری از ترس ها و نگرانی های ما مثل همین چوب استاد هست که برداشت که در ظاهر بزرگ اند اما وقتی به درونش میری داخلش پوچه و توخالیه، فقط ظاهر بزرگ و ترسناکی دارن؛ اما ما باید تو ترس هامون به خدا خوش بین باشیم و با زدن به دل ترس و رضایت و صبر ما میتونیم به اون ترس پیروز بشیم و صاحب قدرت و زندگی بهتر بشیم

    یه شعری هست که من وقتی خودم میترسم میخونم و میزنم تو دل اون ترس، تو دل اون نگرانی

    🌼برو تو دل ترسهات، ترس پوچ و تو خالیه

    ضرر ترس هرکار از خود کار بیشتره

    تو امتحان ترس به خدا خوش بین باش

    با رضایت و صبر صاحب قدرت باش🌼

    خدایا شکرت انتخاب های درست در لحظه ی ما آینده ی ما رو رقم میزنه مثل انتخاب درست چوب توسط استاد و مریم جان که نتیجه ی خوب میاره و میشه خلال دندون های خوب و عالی و این ما هستیم که میتونیم هرلحظه انتخاب کنیم وانتخاب های عالی داشته باشیم که به چه سمتی حرکت کنیم عشق یا تنفر، سلامتی یا بیماری، فقر یا ثروت و… که در نهایت این انتخاب ها تکه های پازل زندگی ما رو میچینه و انتخابهای عالی تبدیل میشه به زندگی عالی، همسر عالی، اطرافیان عالی و…؛ درست مثل عکس بعد از عمل استاد که عالی درآمد

    خدایا شکرت که از طبیعت میشه به کلی درس و آگاهی رسید🙏

    خدایا شکرت برای درک این آگاهی ها 🙏

    خدایا به ما آگاهی با قانون، توانایی اجرای قانون و تسلط بر نفس روزی فرما 🤲

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    عارف آرا گفته:
    مدت عضویت: 3372 روز

    به نام خداوند مهربان و فراوان روزی دهنده و فرمانروای جهان و جهانیان

    سلام

    سلام به استاد عزیزم و مریم خانم و همه دوستان و هم مداری هام

    من بعد از دیدن انرژی استاد برای پاک سازی حیاط خونه اش من هم انگیزه و انرژی گرفتم و تصمیم گرفتم که حیاط خونه ام رو پاکسازی کنم و تبدیلش کنم به یک باغچه اول کار برای درست کردن باغچه و باغ از یک متخصص کمک گرفتم و ازیک کشاورز حرفه ای خواستم بیاد حیاط رو تمیز کنه و برای کشت آماده کنه و چونکه زمینش خیلی خراب بود و علف هرز زیاد داشت باید یکی که یلد بود بسترش رو درست میکرد و من بعد خرده کاریاش و کاشتن رو انجام میدادم اون دوست کشاورز دو سه روز روی زمین کار کرد و همه ی علف های هرز رو زد و کرت بندی کرد و زمین رو آماده کشت کرد ولی من تنبلی کردم و برای کاشتن میوه و سبزییجات و گل و گیاهی که میخواستم از همون لحظه شروع نکردم و حدود یک هفته بعد که دیگه خواستم شروع به کاشت کنم وقتی رفتم برای کاشتن بزرها دیدم که باز همه ی علف های هرز دوباره جوانه زدن و خیلی هاشون هم ۱۰ تا ۱۵ سانت رشد کرده بودن این رو بگم من در حین کار کردن روی باغچه همش به شباهت های ذهن و باغچه فکر میکردم و در کل زمانی که روی باغچه کار میکردم با خودم حرف میزدم و شباهت های ذهن و باغچه رو میگفتم و به راه حل ها و نحوه کار کردن روی ذهن به شباهت زیاد افکار منفی با علف هرز و … فکر میکردم و به یک درک عمیق تر از ذهن و افکار مثبت و منفی و نحوه کار کردن و کنترل ذهن رسیدم که میخوام همینجا به اشتراک بزارم تا هم خودم با نوشتنش بهتر درکش کنم و هم دوستان استفاده کنند اولین چیزی که درک کردم و به خودم گفتم این بود که ببین افکار منفی مانند این علف های هرز هستند فقط طی یک هفته کار نکردن روی زمینی که به ظاهر همه ی علف های هرزش رو از بین برده بودیم دوباره رشد کردند افکار منفی هم همین طوری هستند اگر ۱۰ سال هم روی ذهنم کار کنم و بعد بگم که دیگه همه ی افکار منفی ام رو از بین بردم و کنترل ذهن رو رها کنم و روی خودم کار نکنم فقط طی یک هفته دوباره در میان و رشد میکنن دومین چیزی که درک کردم این بود که وقتی من علف های دوباره رشد کرده رو دیدم یکم عصبی شدم و گفتم که خودم شروع میکنم به کار و همه ی این علف ها رو از ریشه در میارم و کاملا از ته زمین ریشه کنشون میکنم تا دیگه در نیان درحین کار فهمیدم که این علف های هرز به طرز عجیبی هم بصورت عمقی و هم بصورت افقی ریشه زدن و من دو روز تلاش کردم که همه ی ریشه هاشون رو از بین ببرم ریشه های زیادی رو هم کندم و نابود کردم ولی هرچه بیشتر زمین رو میکندم میدیدم که ریشه ها بازهم هستند و بازم به طرز عجیبی این ریشه ها با هم مرتبط هستند خلاصه بعد از دو روز کار به این درک رسیدم که من هرگز نمیتونم ریشه های این علف های هرز رو از بین ببرم و فقط تنها کاری که میتونم انجام بدهم و راهش هم همینه که بصورت روزانه بیام روی زمین کار کنم و علف های هرز در معرض دید رو بکنم و شباهتش با افکار منفی( یا بهتر بگم باورهای تضعیف کنند) رو این دیدم که این باورها مثل همین علف ها، توی ذهن من ریشه زدن و من هرگز نمیتونم اون هارو از بین ببرم و فقط میتونم اون باورهای منفی رو که میشناسم با باورهای مثبت بپوشونم یا جایگزین کنم تا فقط باورهای مثبت دیده بشن و برای این کار باید هر روز روی خودم کار کنم و ذهنم رو کنترل کنم تا باورها و افکار مثبت رو توی ذهنم دردسترس تر از افکار و باورهای منفی کنم یعنی باید کاری کنم که وقتی خواستم تصمیم بگیرم یا خواستم عملی انجام بدهم ذهنم از باورها و افکار مثبت استفاده کنه برای انجام اون کار ( مثلا حالاکه نمیتونم افکار منفی رو از ذهنم پاک کنم و بیرون بندازم ذهن رو مثل یک کمد در نظر بگیر میخوام ذهنم رو طوری بچینم که همه افکار و باورهای منفی رو توی دورترین قسمت کمد که دسترسی بهش سختره بزارم و یک قفل هم بهش بزنم و افکار و باورهای مثبت رو توی نزدیکترن و دردسترس ترین قسمت کمد بزارم و درش هم باز باشه و چونکه این ها دردسترس هستند و استفاده ازشون راحت تره اول آگاهانه ذهنم رو تربیت کنم از این ها استفاده کنه و چونکه ذهن هم تنبلی رو دوست داره بعدا خودش عادت میکنه که دیگه همیشه از همین قسمت و وسایل و افکار و باورها استفاده کنه )

    من عادت دارم زیاد توضیح بدم برا همین درکی که از کار رو باغچه رو کردم لیست میکنم

    ۱- به نظر من بهترین مثال برای ذهن باغچه هست

    ۲- کار کردن روی ذهن شباهت خیلی زیادی با کار کردن روی باغچه داره حتما امتحان کنید و یک بار بخواین که یک باغچه درست کنید و مراقبتش کنید خیلی بهت برای فهمیدن ذهن و نحوه کار کردن روی ذهن کمک میکنه

    ۳- مهمترین * من هرگز نمیتوانم باورهای منفی ام رو از بین ببرم پس فقط باید رو جایگزین کردن باورهای مثبت تمرکز کنم نه از بین بردن باور های منفی ( من تا قبل از این تمرکزم روی از بین بردن باورهای منفی بوده که خداوند من رو هدایت کردن با انجام یک کار ساده به من فهماند و هدایتم کرد خدایا شکرت ازت ممنونم که همیشه مراقبم هستی و دوستم داری و کمکم میکنی و هدایتم میکنی با تک تک سلول هام از تشکر میکنم من تازه فهمیدم که چطور روی ذهنم کار کنم خداکنه تو زودتر از من بفهمی )

    ۴- خداوندِ همیشه همراه و هدایت گر با هر چیزی آدم رو هدایت میکنه فقط باید ازش بخوای و بگی هدایتم کن من خواستم و هدایت شدم و جواب سوالی که داشتم رو بهم گفت

    ۵_ هر روز و هر لحظه باید روی ذهنم کار کنم و ورودی های ذهنم رو فیلتر کنم

    ۶- باورهای منفی به هم مرتبط هستند حتی یک باور یا فکر خیلی ساده ریشه های زیادی توی ذهن داره پس ساده ازش نگذر و جدیش بگیر مانند علف هرزی هست که من میدیدم که دوتا برگ کوچک یک سانتی هستش ولی وقتی خواستم از ریشه بکنمش بیشتر از یک متر ریشه ازش بیرون کشیدم مثل یک فکر ساده و کوچک منفی شاید حتی نبینیش و بهش اهمیت ندی چونکه خیلی کوچک بنظر میرسه

    ۷- خدارو بخاطر هدایتم شکر میکنم هدایتم به این سایت و …

    شاد و سالم و موفق باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    امید فخیم گفته:
    مدت عضویت: 1627 روز

    خدارو هزاران بار شکر برای هدایت امشبم به سایت استاد عباس منش ، من نزدیک سه سال است ، که از فایل های استاد عباس منش و اموزه های استاد عباس منش استفاده میکنم ، ونتیجه های بسیار خوب و فوق العاده ای به لطف پروردگار گرفتم، توضمینه روابط،ثروت، موفقیت ، ومهمتر از اون سلامتی، چون اعتیاد شدید داشتم ، اما متاسفانه مدتی است از مسیر خارج شده بودم و به کل روند رشد تو تمام ضمینه ها در حال افت بود، و هر لحضه از خداوند هدایت میخواستم

    که من و برگردونه تو مسیر به قول استاد از شونه خاکی برگردم تو جاده،

    به لطف پرودگار خداوند درخواست من واجابت کرد با اینکه تو این مدت که از اموزه های استاد استفاده میکردم ،البته مدت 6 ماه دور شدم از قوانین و قانون کار نکردم که یهو به خودم اومدم دیدم از مسیر خارج شدم،

    امشب با خداوند صحبت میکردم انگار بهم الهام شد ، تو سایت ثبت نام کنم و دوباره از اول شروع کنم و تکاملشو طی کنم ، انشاالله خداوند مسیر رو هموار تر میکنه برام و کمک استاد عزیزم دوباره احساس خوب و اتفاقات خوب در زندگی من و بقیه دوستان اتفاق میافته ،

    استاد عزیز

    شما این جمله شما همیشه زمانی که نا امید میشدم ، میامد تو ذهنم که ، خارج شدن از مسیر برای همه انسان ها طبیعیه ، اما دوستانی که با قوانین اشنا هستم و تو مسیر اموزش هستن متوجه میشن و بر میگردن،

    این لطف امشب از طریق خداوند شامل من شد، از استاد عزیزم بینهایت سپاسگذارم و شکرگذارم برای هدایت خداوند ،

    امشب بهترین شب زندگیمه، خداوند هر لحضه کنارمه و پناهمه ، خدایا ازت ممنونم، استادعباس منش ازت ممنونم، عشقی💜💜💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    رضا کشاورز گفته:
    مدت عضویت: 1796 روز

    خیلی خوشحالم که دیدن این ویدیو راه هدایت را به من به وسیله دستانش خانم شایسته و استاد عباسمنش نشان داد. به من آموخت حتی اگر زمین خورده باشیم و آتش درونمان خاموش شده باشد، باز هم می‌توانیم روشن شویم و اینکه آتش زیر خاکستر خیلی قوی و پر حرارت تر از آتش اصلی می‌تواند باشد چرا که زغال های بزرگ و پر حرارت تری دارد واگر گرد و قبار را کنار بزنیم می‌توانیم دوباره آتش را روشن کنیم پس یعنی می‌توانیم دوباره شروع کنیم و موفق شویم خیلی شور و اشتیاق دارم که این تجربیات رو با شما دوستان به اشتراک می گذارم و این قسمت رو از نشانه امروز من دیدم. الخیر فی ما وقع

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    عارفه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 1534 روز

    سلام درود بر زوج خوشبخت.

    سلام درود براستاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم که نمونه یک رابطه عاطفی فوق العاده ای هستید برای اعضای سایت و دانشجویان تون

    سلام به همه دوستان عزیزم.

    خدارو شاکر و سپاسگزارم که همیشه درحال هدایتم به مسیرهای های زیبا و دیدن و زیبایی های این عالم است.استاد عزیرم خانم شایسته مهربان من از وقتی که عضو سایت شدم همیشه فایل های که امدن روی سایت در همان لحظه دانلود کردم و دیدم. اما کامنتی که بعنوان ردپا از خودم گذاشته باشم بسیار بسیار کم هست.

    یاد روزهای اولی که در سایت عضو بودم افتادم که نکاتی که فایل ها دریافت می کردم برای خووم با صدای خووم ضبط می کردم اونوقت تازه ارشد قبول شده بودم باحجمی از کاراای دانشگاه اما متعهد کرده بودم خووم یکی از سریال های سفر به دور آمریکا رو نگاه کنم و برای خودم ضبط کنم نکته اشو…. امسال آذر ماه دفاعم تموم شد.بعدازدفاعم خیلی چیزا رو تموم شد برام ،یکسری رابطه هام خودم تموم کردم یکسری ها با تمام شدن دانشگاه تموم شد.

    هرروز سایت هم و دارم فایل هایی که قبل دیدم مجدد نگاه می کنم امروز رو کلید مرابه سوی نشانه ام هدایت کن رو زدم هدایت شدم به این فایل زیبا.

    چقدر برام لذت بخش بود وقتی به خدا اعتماد می کنی برای آرامش خیالت نشانه ای بفرست.در آن واحد پاسخ می دهد.

    یاد جمله ای افتادم بخواهید تا به شما داد شود بپرسید تا پاسخ بگیرید.

    ابتدای این فایل استاد پیامش رو بهم داد با روشن کردن آتش زیر خاکستر.

    وقتی انسان به دلیل بنیه قوی و خودباوری که به خودش داره بنا به هر دلیل از مسیر درست خارج شده یاگم کرده باشه مسیرشو. وقتی که بنیه قوی بنیه قوی باشه عوامل مورد نیاز بهش برسه خیلی زود برمی گرده توی مسیر وحتی زودتر از قبل می تونه پیشرفت کنه.

    استاد مهربان که زبان خداوند شدی برای ما که خداباوری وخود باوری رو داری به ما یاد می دی ازت ممنونم.

    چقدر لذت بخش توی بهشت زندگی کنی و دوتایی باهم،هم تفریح کنید هم فعالیت فیزیکی هم که بهشتون تمیزتر و مرتب ترکنید چقدر لذت بخش فعالیتی که دوتایی انجام میشه،و حین انجامش در مورد قوانین جهان هستی صحبت کنید چقدر این همزبانی و مونس همراه داشتن مسیر رو برای مون لذت بخش تر و زیباتر می کنه. خدایاشکرت که هر لحظه در لحظه به لحظه دیدن این فایل ها خواسته ها و آرزوهایی رو درما ایجاد می کنی ، استادجان تحسین تون می کنم به خاطر داشتن این رابطه فوق العاده اتون چقدر باورهای خوبی در ما ایجاد میشه چقدربا دیدن این فایل ها آرزوهامون درما رنگ برآورد شدنش پررنگ تر میشه البته این پررنگ ترشدنش با دیدن الگو هایی که شما به ما نشون می دید.

    وقتی بنیه قوی باشه اصلا مهم نیست چه دوران رو پشت سر گذاشتی. به این باور برس که برای تکاملت لازم بود مثل اون چمن هایی که زیر برگ های پوسیده درخت سالها پنهان بوده وقتی انگیزه رشد داشته باشی کائنات هم به یاری تو می آن تمامی عوامل لازم رو برات مهیا می کنن.فقط،تو باید درمسیر باشی و ادامه بدی،کاری به کی نتیجه می آد نباش. اگه بنیه خودباوریت قوی باشه مثل آتیش کمتراز 60 ثانیه یا مثل چمن هایی که خانم شایسته نشون داد در عرض 2 هفته بالاخره شکوفا میشی.فقط،به خودت وخدایت باور داشته باشه.

    من این فایل رو قبلا دیده بودم شاید پیامی که اون زمان ازاین فایل برداشت کردم با الان خیلی متفاوت بوده و مطئنم هستم.الان متوجه میشم چرا استاد تاکید دارن فایل ها رو چندبار چندبار با فواصل متفاوت گوش بدیم چون که مدارمون تغییر می کنه ودرک مااز برداشت آگاهی هااا متفاوت تر میشه.

    چقدر برام لذت بخش بود که استاد شبای پردایس برام صحبت کردن که دوتایی لبه آتیش ستارها رو نگاه کردن و درمورد زیبایی های پردایس صحبت کردن.استاد توی این فایل تمرکز بر زیبایی ها رو برامون به وضوح توضیح دادید با مثال با زبان تصاویر

    از طلوع و غروب خورشید که در کدام نقطه از پردایس زیبایی منحصربه فرد خودش داره از شبای پرستاره پردایس که بدون آلودگی هست از آتیش دونفر.الگو یه رابطه عاطفی عاشقانه که لذت تعهد مسئولیت وهمکاری درانجام کارها به صورت دونفرهستید برام.

    چقدر زیباس چقدر لذت بخش میشه زندگی چقدر جنس آرامشی که همراه با نام یاد خدا و صحبت درمورد قوانین جهان هستی هر لحظه به یادمون می آره این عشقی تو داری دریافتش می کنی منبع اش خداس. همان جوری که عشق شو از طریق دستان مهربان خانم شایسته که برگ ها رو جمع می کنه تا نور باران به اون جوانه های چمن برسه تا اون چمن هم لذت زندگی کردن تجربه کنه،همان خدا عشق شو از طریق استاد که داره برای یه اتیش دونفر عاشقانه چوبها رو خلالی می کنه به خانم شایسته منتقل می کنه.الان می فهمم به هرکجا نگاه می کنی عشق خدا رو می تونی پیدا کنی…..

    خدایا خودم رو به تو می سپارم می دانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    مریم السادات هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1492 روز

    مجددباز هم به نام الله یکتا و هدایتگرم

    اومدم یه چیزهایی که جا افتاد از قلمم رو بنویسم من شیفته زیبایی پارادایسم چقدر ترکیب رنگها در کنار هم در آن مکان رویایی زیباست خورشیدش رو تحسین میکنم ویوی این طرف با طلوع خورشید و آن همه زیبایی رو تحسین میکنم و غروب خورشیدش ا آن طرف دریاچه و زیبایی هایش رو تحسین میکنم شاد و پرانرژی بودن استاد و مریم گلی رو تحسین میکنم همیشه پر انرژی و شاد هستن و امکان نداره یه زیبایی کوچولو رو هم از دست بدن و تحسین نرده باشه مدام در حال انجام تحسین زیبایی ها و پخش کردن احساس خوب هستن برای همینه اینقدر اونجا زیباست اون رنگ آمیزی اونجا به جرات میگم من ندیدم این طبیعت رو با این برقی که رنگها دارن واقعا شگفت انگیزه

    تحسین میکنم با همه وجودم این نگاه تحسینگر شما رو تحسین میکنم.این احساس خوبتونو تحسین میکنم.این حساس و محبت و عشقی که نسبت به هم دارید رو تحسین میکنم و تمام انچه زیبایی که اونجا هست و من بهش اشاره نکردم رو هم تحسین میکنم میدونم که حتما چیزایی هست که من شاید ندیدمو تحسین نکرده باشم

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سمیرا لعل پهلوان گفته:
    مدت عضویت: 1626 روز

    وای که نوشته مینای عزیز، اشک منو سرازیر کرد، سپاس از اسناد عزیزم، مریم دوست داشتنی و مینای قشنگم که اینقد خوشگل حال و هواش رو توصیف میکنه که انگار حال و هوای خیلی از بچه های سایت هس، امروز که به این فایل هدایت شدم شاکی بودم که با اینکه اینقد دارم رو خودم کار میکنم چرا نتایج بزرگ نیست اما گفته های استاد و نوشته های مینا انگاری آبی بود بر آتش دلم! قانون تکامل و لذت بردن از مسیر که همیشه باید به خودمون یاداوری کنیم. مرسی واقعا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    فروغ شمس گفته:
    مدت عضویت: 1873 روز

    درود بر خداوند وهاب و بخشنده

    درود بر استاد عزیز و مریم جان

    و دوستان بهشتیم در سریال زندگی در بهشت

    + وقتی روی خودتون کار می‌کنین و پیشرفت می‌کنین اصلاً نگرانِ این نباشید که همه موفقیت‌ها از بین میره، چیزی که آرام آرام ساخته می‌شه مثل عضله که تکاملی ساخته می‌شه حتی اگر یه دوره‌ای هم گم کنیم خودمونو، راهمون رو گم کنیم به محضی که بیدار بشیم خیلی زود می‌تونیم رشد کنیم.

    + خدا قوت جانانه بهتون میگم از تمیزکاری زیبای این بهشت مون که هر جا نگاه میکنی رد پای خدارو میتونی در جای جای اون ببینی. خدایا شکرت

    + خدایا شکرت به دلیل این اره پرکاربرد و قوی برای تبدیل کردنه تنه درختا به لاگ به قول استاد مثل کبریت برای مریم جون لاگ تیکه تیکه می‌کنه

    + خدایا شکرت برای زیبایی‌های پارادایس که می‌تونیم این دریاچه زیبا و درختان انبوه که سایه‌شون توی این دریاچه افتادن رو ببینیم و خواسته برامون ایجاد بشه که ما هم بتونیم اونو زندگی کنیم

    عاشقتونم الهی وار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: