این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2021/08/abasmanesh-9.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-08-25 07:32:192021-08-26 22:49:07سریال زندگی در بهشت | قسمت 198
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا شکرگزارم که باز هم چشمانم رو به این زیبایی ها باز کردی .
جمله ی کلیدی امروز : مگه ما چقدر زندهایم!؟ واقعا مگه ما چقدر زنده ایم که خودمون از تجربه ی این همه لذت و شادی و آزادی و آرامش و خوشبخت بودن محروم کنیم ؟!!
خدایا شکرت که زنده هستم و میتونم جهان زیبای تو و این همه شادی و لذت و تفریح و رفاه و ثروت و احساسات ناب و خوشبختی رو تجربه کنم .
چمن های سبز و زیبای پرادایس ، قفس ساخته شده مرغا که چقدر منظم و زیبا و حرفهای ساخته شد و من تکاملش رو هم در ساخته شدن در سازه های قبلی دیدم و چون خودمون مرغ داشتیم میدونم که داشتن چنین قفسی چقدر کار نگهداری از مرغها رو راحتتر میکنه و یه سیستم حرفه ای هست . تحسین می کنم استاد و خانم شایسته ی عزیزم رو ، وقتی خودت چنین سازه ای رو می سازی هربار که بهش نگاه میکنی چقدر لذت و اعتماد به نفس بهت میده . و حالا اون روش حل مسأله ی دستشویی مرغها که خب قطعا استاد و مریم جان اینقدر به تکامل رسیدن در مورد نگهداری و رفع مسایل مرغها ک دیگه تونستن ایده های جدید و کارآمد بدن .
خدایا شکرت برای آزادی . برای حس رهایی . برای اینکه هروقت هرکاری که میخوای رو میتونی انجام بدی . برای این احساس آرامشی که در زندگی داریم تجربه میکنیم همه مون .
و خدا رو شکر بابت این کلاس درس امروز . اینکه مریم جان با چه حد از پذیرشی به زیبایی میگه من دیگه خودم رو توجیه نمیکنم . و چ زیبا اونقدر تکامل بودن در طبیعت رو پشت سرگذاشته که الان به تجربه ی لذت دریاچه و شنا و آب بازی در اون رسیده .
علیرضای عزیز چقدر زیبا در مورد مفهوم آزادی و قفسهای خودساخته نوشتن . خیلی از ترسهایی که ما داریم مثل همین قفسی هست که به دور خودمون کشیدیم که ما رو از خیلی از لذتها محروم میکنه . لذتهایی چون رانندگی و دوچرخه سواری و شنا و بدون آرایش حاضر شدن و …. منم خیلی وقت پیش بعد از شرکت در دوره عزت نفس شروع کردم به یکی یکی شناسایی کردن ترسهام و اونها رو آروم آروم با طی تکاملم برطرف کردن . مثل رانندگی ک بعد از سالها ثبت نام کردم و با وجود اینکه مثل بید پشت فرمون می لرزیدم اما انجامش دادم و حالا که در این نقطه ایستادم و یک سال از تکاملم رو طی کردم می بینم چ لذتی داره داشتن این مهارت . چیزی شبیه به آزادی . اینکه هروقت بخوای هرجا ک بخوای میتونی با رانندگی کردن و برداشتن ماشین از پارکینگ بری و تجربه ش کنی و دیگه وابسته به عاملی نیستی . و ترس بعدی من هم در مورد شنا کردن بود . من عاشق شنا بودم اما از غرق شدن می ترسیدم و باز هم به سراغش رفتم به لطف آموزه های عزت نفس و روی این ترس هم پا گذاشتم و با وجود اینکه روزهای اول بسیار بسیار میترسیدم اما ادامه دادم و اجازه ندادم ذهنم منو فریب بده . و حالا ک یاد گرفتم چقدر احساس اعتماد به نفس می کنم. وقتی یه جا به آب برمیخوریم چقدر احساس آرامش و رهایی دارم و انگار دیگه چیزی نیست ک بخواد لذت من رو تحت الشعاع قرار بده و کم کنه . و ترس از افتادن در زمان یادگیری دوچرخه هم همینطور بود . ترسی ک از بچگی ها با من بود و هیچ وقت تجربه نکردم . اما اون رو هم با کمی تمرین پشت سرگذاشتم و تموم شد . و هرکدام از این ترس ها وقتی تموم میشه و پشت سر گذاشته میشه به این نتیجه می رسی که چه ترسهای بیخود و الکی ای بوده که تو رو بی دلیل از چ لذت هایی محروم کرده .
خدایا شکرت برای این درک و آگاهی و درس بزرگی ک امروز در مورد توجیه ذهن در برابر ترس ها و قفس خودساخته ای که به دور آزادی ما آدمها کشیده میشه با ترسها مون دریافت کردم در این قسمت سریال .
خدایا شکرت برای این آب زیبا و لطیف و این حس پریدن تو آب که خودم عاشقش هستم و بارها تجربه ش کردم و الان ک فیلمش رو دیدم چقدر لذت بخش بود .
خدایا شکرت که استاد و مریم جان اینقدر شکرگزار هستند و اینقدر زیبایی های پارادایس رو می بینند و میگند و هربار به فکر بهتر و زیباتر کردنش هستند .
خدایا شکرت که این جنگل و این ابرهای زیبا و این آسمان زیبا رو دارم و می توانم از داشتن و دیدنشون لذت ببرم .
خدایا شکرت که در این 200 قسمت سریال بهشت همراه بودم و 200 بار چشمانم زیباییها و عشق و شادی و آرامش و ثروت و فراوانی رو دید .
خدایا شکرت برای این حد از ثروت و آزادی و آرامش استاد و مریم جان و تجربه ای تمام تفریحات و رفاه و زیبایی جهان .
ماشالله چقد مرغ و خروس عجب بپربپری ،حس خوب شنا کردن توی اب اونم به مدت یکساعت با عشقت راجب به قانون حرف بزنی واقعا عالیه ، واااو استاد عجب صحنه ای شد پریدن توی اب و حباب های اب و صدای اب واقعا شگفت انگیز بود بی نهایت سپاسگذارم برای ضبط این لحظه خدایاشکرت
واقعا شگفت انگیز بود توی تاریکی با هندزفری دوباره نگاه کردم عالی بود عالییییی حتی آب رو تو بینی و حلقم حس کردم خدایا، به به چه منظره ایی میبینید شما،زیر خونه هم واقعا زیباست ، واقعا مریم جان انقد که ما همه جای پردایس رو دیدیم خونه ی خودمونو ندیدیم ازبس شما تمرکزتون روی ریزترین قسمتهای خوب زندگیتونه خدایاشکرت
استاد این توجیه کردن این خود رو فریب دادن بزرگترین خیانتیه که یک انسان در حق خودش میکنه منم در برهه ای از زندگیم جرات انجام یک کار رو نداشتم و مدام توجیه میکردم که اینطوری بهتره تاجاییکه دیدم دارم فرسوده میشم و وارد یک ترس بسیار بزرگ شدم که نوشتن جزئیاتش تمرکز بر نکات منفیه و نمینویسمش اما هنوزم بعد از ده سال از ورود به اون ترس حتی یک دقیقه هم پشیمان نیستم بگم چرا این کارو کردم و هزار بار خداروشکر میکنم که توی توجیهاتم زندگیو ادامه ندادم . بازم مواردی بودن که چون میترسیدم حتی بهش فکرکنم اگه بقیه بهم میگفتن هزارتادلیل میاوردم نه اینطوری بهتره ولی اون اعماق قلبم جایی که خودم در مقابل خودم سد نبودم دلم اون کارو میخواست و وقتی به زبونش اوردم اونقد باورم قوی بود که نمیشه دقیقا سه سال طول کشید تا از طرف بقیه پذیرش شد ولی خوب صددرصد توجیه باور غلط میسازه و به نسبت توجیه کردنمون راه برگشتم سختتره حالا در مواردی مثل شنا کردن میشه گفت راحته وقتی دل به اب زدی میبینی عالیه و ادامه میدی و گذشته گیری به اینده ت نداره اما بعضی ترسها پدر زندگی ادمو در میارن امیدوارم همه ی توجیهای زندگیمو پیدا کنم و دونه دونه وارد ترسهام بشم خدایاشکرت
اول این مورد رو بگم که من دوسه قسمت هست یعنی کلا ی مدت هست وقتی سریال رو میبینم دیگه ذهنم اصلا مقاومتی نداره برای تجربه و دیدن و داشتن همچین مکان زیبایی
قبلا مقاومت هایی بود
شاید بخاطر باور کمبود که روش دارم کار میکنم
بهرصورت اون حس باز شدن قلبم موقع دیدن سریال مدلش عوض شده یجورایی راحتتره
خوب بریم این قسمت سریال
واقعا لذت بخش این همه زیبایی این همه قشنگی
من و پسرم با هم با عشق به استاد و خانم شایسته عزیزمیبینیم
و هر بار اقا ارسلان مامان بریم کی میریم پیش استاد و….
استاد وقتی پریدین داخل اب چه حس بی نظیری
چه زیبایی های نابی
واقعا بگفته شما نمیشه گفت این حس دیدن زیبایی ها
در مورد توجیه کردن خودمون که خانم شایسته عزیزو شما واقعا عالی توضیح دادین
من خودم قبلا از رانندگی میترسیدم مخصوصا مخصوصا
موقعی که از کنار ماشین های بزرگ میخاستم رد بشم
و فکر راننده شخصی و…
و بالاخره پا رو این ترس گذاشتم و گواهینامم گرفتم و ماشینمم خریدم
ی ترس دیگه که واقعا خیلی خیلی من ازش ضربه خوردم
ترس از دست دادن ادم ها یا ترس ناراحت شدنشون و یا راضی نگه داشتن بقیه در همه حال
و توجیه از این طریق که من ادم مهربونیم و بقیه هرکاری کنن میبخشم
من ادم قوی و با پشتکار و کسی هستم که ی کاری رو شروع کنم هر طور باشه تا اخرش میمونم
و بقیه مخصوصا شوهرم هر کاری میکرد من میبخشیدم و…
تا جایی که بعد کارکردن روخودم و دوره ۱۲قدم و طی کردن تکاملم
پا روی این ترس بزرگم گذاشتم
و راحت شدم و اقدام کردم برا طلاق
واقعا با دنیای جدیدی روبرو شدم از رهایی
و….
واقعا توجیه کردن از خود ترس بدتره
باید بشینم ریز بینانه زندگیم رو زیر و رو کنم و پیدا کنم این ترس ها رو
این قسمت مثله همه قسمتها عالی بود و پر از درسهای عملی
چقدر زیباییهای پرادایس فوقالعادست
استاد من دارم از شما یاد میگیرم که زیباییها و نعمتهای زندگیم برام طبیعی نشه و هر لحظه بهشون توجه کنم و سپاسگزارشون باشم
ولی خیلی کار دارم تا مثل شما و خانم شایسته اینطور واقعی و قلبی لذت ببرم ازشون و شکرشون را به جا بیارم
آگاهانه بهشون توجه میکنم ولی قلبی سپاسگزاری کنم نمیشه یه وقتهایی میفهمم که مصنوعی هست این لذتم یا سپاسگزاریم
ولی با این حال ادامه میدم و میگم اشکال نداره درست میشه
با خودم میگم ببین چطور استاد و خانم شایسته اینجور عاشقانه و خالصانه از داشته هاشون لذت میبرن و شکرگزارشون هستن انگار که این نعمت رو همین لحظه بدست آوردن
در حالیکه شما همیشه و هر لحظه با مرغها و تمام نعمتهای پارادایس هستین
و هر بار چنان توجه میکنین و لذت میبرین که انگار تازه بدستشون آوردین
استاد چکار کنم که داشته هام برام طبیعی و عادی نشه و هر بار که بهشون توجه میکنم تمام وجودم را شور و شعف فرا بگیره
مثل شما هر بار که طبیعت پارادایس را فیلم میگیرین کلی ذوق میکنین و اصلا براتون تکراری نمیشه
اینجا گیر دارم
یه وقتهایی که خودم آگاهانه میخوام تمرکز کنم به داشته هام شروع میکنم به صحبت کردن با خودم
مثلا میگم
خدایا به خاطر وجب به وجب خونم ازت سپاسگزارم
خدایا به خاطر کمد دیواریهای جادارش سپاسگزارم
خدایا به خاطر سرامیکهای خوشگل سرویس و حمومم سپاسگزارم
خدایا به خاطر بچه های خوبم سپاسگزارم
خدایا به خاطر اینکه دارم قد کشیدن بچه هام را میبینم سپاسگزارم
خدایا به خاطر همسرم سپاسگزارم
خدایا به خاطر سلامتی خودم و خانوادم سپاسگزارم
خدایا به خاطر ماشین زیر پام سپاسگزارم
خدایا به خاطر سلیقه و تمیزیم سپاسگزارم
خدایا به خاطر حقوق خودم و همسرم سپاسگزارم
و………..
همین طور میگم ولی احساس شما را تا حالا تجربه نکردم😐
ممنون میشم استاد که در این مورد کمکم کنی 🙏🙏🙏
خودم فک میکنم که به خاطر شرایط و اهدافی که برای خودم برنامه ریزی کردم و بهشون فکر میکنم و تجسمشون میکنم ولی الان ندارمشون شاید اینطوری شدم
یا شاید به اون خواسته هام چسبیدم و داشته هام برام عادی شده و به چشمم نمیاد
نمیدونم کجا را دارم اشتباه میرم 🤔🤔🤔
باید به داشته هام توجه کنم و سپاسگزارشون باشم
و در عین حال آرزوها و درخواستهای جدید را هم از خداوند بخوام
میخوام سپاسگزاریم قلبی باشه و با احساس خوب
حالا برم سراغ زیباییهای پارادایس
استاد از زمین و اسمون و دریا و همه جا فیلم گرفته بودی فقط از زیر آب نگرفتی که اینم گرفتی😄😄
چقدر دوست داشتم وقتی دوربین تو آب بود و صدای زیبای اب میومد
به قول خانم شایسته دیگه جایی از پارادایس نمونده که نشون نداده باشیم
منم مییگم دیگه مدلی نمونده که شما فیلم نگرفته باشین
خیلی طبیعت پارادایس زیباست خدایا شکرت
تحسین میکنم خانم شایسته را که بر ترسش غلبه کرد و شنا کردن در آب شیرین پارادایس را تجربه کرد احسنت بر شما خانم شایسته👏👏👏
منم به چتد تا از ترسهام غلبه کردم مثله رانندگی ، دانشگاه رفتن، حرف زدن تو جمع آقایون، سوال پرسیدن در مورد چیزی که نمیدونم، پول خرج کردن،
وقتی وارد این ترسهام شدم دیدم که چقدر توهم بودن و من مدتها الکی خودمو اذیت میکردم و این ترسها را به دوش میکشیدم
هنوز هم ترسهای زیادی تو وجودم هست که انشاالله به کمک الله یکتا یکی یکی بهشون غلبه میکنم
ای جانم بچه های ناناز پارادایس چقدر بی صبرانه منتظر آزاد شدن هستن
آزادی چقدر لذت بخشه که حتی این حیوونا هم اینقدر عاشقش هستن
از خداوند بابت این همه نعمت های زیبا سپاسگزارم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا بابت این سایت الهی سپاسگزارم که اینقدر عالی تمرکزمون را میبره به سمت زیبایی و هر لحظه اگاه ترمون میکنه و کلی درسهای ناب و عالی زندگی میگیریم
استاد بی نهایت از شما و خانم شایسته سپاسگزارم تا ابد
بچه های دوست داشتنی سایت از شما ها هم بابت کامنت های عالیتون بی نهایت تا ابد سپاسگزارم
سلام استاد عزیز واقعا درست گفتین ترس منم از رانندگی بود البته چندسالی ماشین داشتم و بدون هیچ ترسی رانندگی میکردم و الان ده سالی ک ماشین ندارم با اینکه پولش داشتم ولی ماشین نمیگرفتم و خودم توجیه میکردم ک نیاز ندارم با اژانس راحت میرم میام همش ب تعمیر ماشین ب مشکلات پیش نیومده فکر میکردم ولی الان مصمم شدم برم ماشین دلخواهم بخرم و شروع کنم …کلا امروز روز شروع من و زندگیم شده با گوش دادن فایل ۸ روز شمار زندگیم …مرسی از این که هستین
سلام.. خیلی زیباست خدایی که زیبایی هارا برای ما خلق کرده
به نام خدا
من زمانی فروشنده محصولاتی بودم و همیشه میگفتم مشتری نیست اما چون از برخورد با مشتری میترسیدم اقدام نمیکردم و اگر اقدامی بود از روی رفع تکلیف بود تا اینکه باالاخره شروع به تغییر کردم و دکترها و طلافروشها و وکلای شهر بهترین مشتری ها م شده بودن اینم از تغییر من …
هر چند ذهنم میگفت که ننویسم اما توکل برخدا و اینکه فنداسیون خوبی برای خودم در ذهنم بسازم نوشتم
✅چقدر این رابطه زیباست ،،چقدر صمیمی و جالب در اوج احترام استاد و عزیزدلشون و صمیمیت
✅این دریاچه چه زیباست و چه آب زلال و شیرینی و چه رنگ زیبایی
✅مرغ و خروس ها چقدر زیبا بودن و چه جذاب اون مرغ میپرید
✅اون قالیچه جادویی که روی آب نگه میدارتون جالب بود
در کل زیبایی ها اونقدر هستند که نمیشه شمرد مثل آسمون قشنگ،،درختان،،زمین،، کود مرغی که خودشون درستشون میکنن،، ابرهای زیبا،، شکر خدا توجه ام را میتونم بزارم روی زیبایی ها
زنگ تفریح که میشد عینه اون مرغ ها شادی و خنده میکردم روبه بوفه مدرسه روبه آبخوری…
اون بوقلمون شماهم انگار رفوزه شده های سال قبله 🤣
استاد عجب پرشی کردین نیم متری رفتین پایین
خانم شایسته ام اومد ن تنها ترس شما خانم شایسته بلکه ترس خیلی ها دیگه بچه ها مطمعنن ریخته میشه
عجب فضایی دارین خداروشکر
اصلا خونتون آزادی عجیبی داره هیچ وقت شما نمیتونین بگین حوصله ام سر رفت از بیکاری
عاشق این ویژگی خونتون شدم
استاد جان من خیلی تو زندگیم این کار رو کردم که بگم ن مشکل بیرون از خودمع
همیشه میگفتم ریاضی سخته واسه باوری که نمیدونم کی این کارو کرد همیشه من مشکل داشتم بچه های کوچه که اونام ریاضی براشون سخت بود جمع میکردم میبردم پیش مادرم ببین مادر اینام میگن ریاضی سخته… این باور کاری به من کرد که ترک تحصیل کردم سال اول دبیرستان کلاس شیمی و فیزک… که اصلا من سوخته بودم بخاطر خمون حرف ها
جایی رسیده بود که واقعا فضای کلاس خارجه منتفر بودم و برام قانع کننده بود که واسه چمه ولی الان خیلی دوست دارم زبان برم یک فیلم بدون زیرنویس ببینم خدا کمک کنه بهش برسم
و مورد دوم سربازی
یه موقعه ای میگفتم تا موقع سنم برسه میرم سربازی تو ۱۸ سالگی تموم میکنم
وقتی رسیدسنم چندتا از بچه های محل فرار کردن از سربازی
برگشته بودند منم همکلام شدم باهاشون
اقا جوری تعریف کردن از مشکلات سربازی یعنی یه باوری شد که من گفتم اگه برم سربازی
۱ معتاد میشم حتما
۲ با یک افسر دعوام میشه
۳ کشته میشم
۴ زندگیم تباه میشه واسه کی خدمت کنم
۵ منم فرار میکنم اعصاب سربازی ندارم و…
الان بخاطر همون سربازی من خیلی از کارهارو که دوست دارم آرزو دارم نمیتونم بکنم
یا همون تحصیل که من بتونم یه فیلم با زبان اصلی تا اخر ببینم حالشو ببرم
این دوتا از دستم در رفته بودن خدا کمک کنه میخوام هردوش درست کنم با تمام وجودم ولی از این به بعد نمیزارم که یک ریگ کوچیک واسه ام کوه شه
من خدارو دارم
خدای واقعی رو درک کردم
دیگه نمیزارم شیطان سواری ازم بکشه
نمیزارم
قاطعانه میخوام این اخلاق توجیح رو حذف کنم
میخام در این جهاد اکبر کامل و کامل تر باشم
استاد خدارو شکر که هستی و قطب نمای زندگی منی
قطب نمای به سمت حقیقت ثروت سلامتی شادی ارامش و هزار نکات مثبت دیگه
سلامممم استاد عزیزدلم و مریم جان شجاع و باشهامت بهشت
اول ک خداروشکر میکنم برای دیدن و لذذذت بردن از این همه زیبایی و چشمما روشن شده به این بهشت کنمونه مادی و قابل دیدن بهشت های جهان بعدی هست😍😍😍😍و همچنین این ساکنین بهشتی که بعد از فایل های انقلابی حجاب دوباره حس قشنگ زندگی در بهشت رو جاری کردن در سایت😍😍😍😍😍 خدایاشکرت
مریم جون من واقعاا اولش فکر نمیکردم ک این ترس رو داشته باشین و برام خیلی عجیب بودک با استاد باشی و استادی ک بهشون میگفتن خاله آبی🙈❤️و همچنین استخر فووووق العاده ای هم داشته باشی ولی استفاده نکنی و .. ولی بعد ب خودم گفتم انفاقا همینش قشنگه همین تفاوت ها همین تضاد ها همین ک برامون با شهامت و شجاعت بیان تعریف کنن و ماهم بدونیم ک پس اگر ماهم ترس های هرچند در نظر دیگران عجیب غریب داریم طبیعیییهههه و مهم اینه ک بدون مقایسه کردن خودمون بریم تو دل ترس هامون. و من خودم بارها شده کاز انجام کاری میترسیدم ولی رفتمتو دلش و اتفاقا چقدر اعتماد بنفسم و همچنین توکل و باورم ب خدای مهربانم بیشتر شد😍😍😍 خداروشکر میکنم برای دیدن این زاویه هم از خونه قشنگمون استاد جون و مریم جون ممنون برای این روابط عالی و زیباتون و این حس و حال قشنگ دوستتون دارم 😍😍😍❤️❤️
سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیز در این قسمت از سریال زندگی در بهشت امیدوارم همیشه حالتون خوب باشه
در مورد توجیه کردن دوس دارم به یه موضوعی اشاره کنم که جواب سوال امشبم بود که با دیدن این قسمت برام آشکار شد و بخاطرش خداروشکر میکنم.
من همیشه از جمع دور بودم و هر وقت از یه جای شلوغ میرفتم نگاه همه روم سنگینی میکرد.بزور راه میرفتم و حرکتی میکردم یا حرف میزدم نکنه اشتباه کنم.آدمهایی بودن که تو جمع های غریبه نظر میدادن و حرف میزدن من بهشون میگفتم بی ادب، آخه به تو چه؟ در حالی که حس واقعیم این بود که دوس داشتم منم با بقیه راحت باشم تو جمع برم حرف بزنم برقصم و خودمو ول کنم. مثل خانم شایسته منم همش اینو تکرار میکردم که دوس دارم نظارهگر باشم از دور بقیه رو ببینم و وارد نشم کی حوصله جمع داره و… . خیلی دوس دارم تو گروه ها باشم ولی همش میترسم که ندونم چی بگم فلان بازی رو بلد نباشم یه چیز اشتباه بگم یا کی با من حرف میزنه من چه چیز جالبی دارم،جک بلد نیستم و کلی ترس دیگه که پشت من اهل جمع نیستم قایم شده بودن از وقتی که با شما آشنا شدم تمریناتی در این مورد انجام دادم ولی سعی میکردم یه جوری بیخیال این تلاش بشم که امشب با دیدن این فایل به خودم گفتم ایوب خدا داره باهات صحبت میکنه قایم نشو برو جلو.
استاد و خانم شایسته عزیز ازتون سپاسگزارم بخاطر این فایل و آگاهی مرسی بخاطر زحماتتون و به اشتراک گذاشتن تجریباتتون ️
به نام خداوند هدایتگر مهربانم
خدایا شکرگزارم که باز هم چشمانم رو به این زیبایی ها باز کردی .
جمله ی کلیدی امروز : مگه ما چقدر زندهایم!؟ واقعا مگه ما چقدر زنده ایم که خودمون از تجربه ی این همه لذت و شادی و آزادی و آرامش و خوشبخت بودن محروم کنیم ؟!!
خدایا شکرت که زنده هستم و میتونم جهان زیبای تو و این همه شادی و لذت و تفریح و رفاه و ثروت و احساسات ناب و خوشبختی رو تجربه کنم .
چمن های سبز و زیبای پرادایس ، قفس ساخته شده مرغا که چقدر منظم و زیبا و حرفهای ساخته شد و من تکاملش رو هم در ساخته شدن در سازه های قبلی دیدم و چون خودمون مرغ داشتیم میدونم که داشتن چنین قفسی چقدر کار نگهداری از مرغها رو راحتتر میکنه و یه سیستم حرفه ای هست . تحسین می کنم استاد و خانم شایسته ی عزیزم رو ، وقتی خودت چنین سازه ای رو می سازی هربار که بهش نگاه میکنی چقدر لذت و اعتماد به نفس بهت میده . و حالا اون روش حل مسأله ی دستشویی مرغها که خب قطعا استاد و مریم جان اینقدر به تکامل رسیدن در مورد نگهداری و رفع مسایل مرغها ک دیگه تونستن ایده های جدید و کارآمد بدن .
خدایا شکرت برای آزادی . برای حس رهایی . برای اینکه هروقت هرکاری که میخوای رو میتونی انجام بدی . برای این احساس آرامشی که در زندگی داریم تجربه میکنیم همه مون .
و خدا رو شکر بابت این کلاس درس امروز . اینکه مریم جان با چه حد از پذیرشی به زیبایی میگه من دیگه خودم رو توجیه نمیکنم . و چ زیبا اونقدر تکامل بودن در طبیعت رو پشت سرگذاشته که الان به تجربه ی لذت دریاچه و شنا و آب بازی در اون رسیده .
علیرضای عزیز چقدر زیبا در مورد مفهوم آزادی و قفسهای خودساخته نوشتن . خیلی از ترسهایی که ما داریم مثل همین قفسی هست که به دور خودمون کشیدیم که ما رو از خیلی از لذتها محروم میکنه . لذتهایی چون رانندگی و دوچرخه سواری و شنا و بدون آرایش حاضر شدن و …. منم خیلی وقت پیش بعد از شرکت در دوره عزت نفس شروع کردم به یکی یکی شناسایی کردن ترسهام و اونها رو آروم آروم با طی تکاملم برطرف کردن . مثل رانندگی ک بعد از سالها ثبت نام کردم و با وجود اینکه مثل بید پشت فرمون می لرزیدم اما انجامش دادم و حالا که در این نقطه ایستادم و یک سال از تکاملم رو طی کردم می بینم چ لذتی داره داشتن این مهارت . چیزی شبیه به آزادی . اینکه هروقت بخوای هرجا ک بخوای میتونی با رانندگی کردن و برداشتن ماشین از پارکینگ بری و تجربه ش کنی و دیگه وابسته به عاملی نیستی . و ترس بعدی من هم در مورد شنا کردن بود . من عاشق شنا بودم اما از غرق شدن می ترسیدم و باز هم به سراغش رفتم به لطف آموزه های عزت نفس و روی این ترس هم پا گذاشتم و با وجود اینکه روزهای اول بسیار بسیار میترسیدم اما ادامه دادم و اجازه ندادم ذهنم منو فریب بده . و حالا ک یاد گرفتم چقدر احساس اعتماد به نفس می کنم. وقتی یه جا به آب برمیخوریم چقدر احساس آرامش و رهایی دارم و انگار دیگه چیزی نیست ک بخواد لذت من رو تحت الشعاع قرار بده و کم کنه . و ترس از افتادن در زمان یادگیری دوچرخه هم همینطور بود . ترسی ک از بچگی ها با من بود و هیچ وقت تجربه نکردم . اما اون رو هم با کمی تمرین پشت سرگذاشتم و تموم شد . و هرکدام از این ترس ها وقتی تموم میشه و پشت سر گذاشته میشه به این نتیجه می رسی که چه ترسهای بیخود و الکی ای بوده که تو رو بی دلیل از چ لذت هایی محروم کرده .
خدایا شکرت برای این درک و آگاهی و درس بزرگی ک امروز در مورد توجیه ذهن در برابر ترس ها و قفس خودساخته ای که به دور آزادی ما آدمها کشیده میشه با ترسها مون دریافت کردم در این قسمت سریال .
خدایا شکرت برای این آب زیبا و لطیف و این حس پریدن تو آب که خودم عاشقش هستم و بارها تجربه ش کردم و الان ک فیلمش رو دیدم چقدر لذت بخش بود .
خدایا شکرت که استاد و مریم جان اینقدر شکرگزار هستند و اینقدر زیبایی های پارادایس رو می بینند و میگند و هربار به فکر بهتر و زیباتر کردنش هستند .
خدایا شکرت که این جنگل و این ابرهای زیبا و این آسمان زیبا رو دارم و می توانم از داشتن و دیدنشون لذت ببرم .
خدایا شکرت که در این 200 قسمت سریال بهشت همراه بودم و 200 بار چشمانم زیباییها و عشق و شادی و آرامش و ثروت و فراوانی رو دید .
خدایا شکرت برای این حد از ثروت و آزادی و آرامش استاد و مریم جان و تجربه ای تمام تفریحات و رفاه و زیبایی جهان .
به نام خداوند وهاب
سلام به رهروان راه حقیقت
ماشالله چقد مرغ و خروس عجب بپربپری ،حس خوب شنا کردن توی اب اونم به مدت یکساعت با عشقت راجب به قانون حرف بزنی واقعا عالیه ، واااو استاد عجب صحنه ای شد پریدن توی اب و حباب های اب و صدای اب واقعا شگفت انگیز بود بی نهایت سپاسگذارم برای ضبط این لحظه خدایاشکرت
واقعا شگفت انگیز بود توی تاریکی با هندزفری دوباره نگاه کردم عالی بود عالییییی حتی آب رو تو بینی و حلقم حس کردم خدایا، به به چه منظره ایی میبینید شما،زیر خونه هم واقعا زیباست ، واقعا مریم جان انقد که ما همه جای پردایس رو دیدیم خونه ی خودمونو ندیدیم ازبس شما تمرکزتون روی ریزترین قسمتهای خوب زندگیتونه خدایاشکرت
استاد این توجیه کردن این خود رو فریب دادن بزرگترین خیانتیه که یک انسان در حق خودش میکنه منم در برهه ای از زندگیم جرات انجام یک کار رو نداشتم و مدام توجیه میکردم که اینطوری بهتره تاجاییکه دیدم دارم فرسوده میشم و وارد یک ترس بسیار بزرگ شدم که نوشتن جزئیاتش تمرکز بر نکات منفیه و نمینویسمش اما هنوزم بعد از ده سال از ورود به اون ترس حتی یک دقیقه هم پشیمان نیستم بگم چرا این کارو کردم و هزار بار خداروشکر میکنم که توی توجیهاتم زندگیو ادامه ندادم . بازم مواردی بودن که چون میترسیدم حتی بهش فکرکنم اگه بقیه بهم میگفتن هزارتادلیل میاوردم نه اینطوری بهتره ولی اون اعماق قلبم جایی که خودم در مقابل خودم سد نبودم دلم اون کارو میخواست و وقتی به زبونش اوردم اونقد باورم قوی بود که نمیشه دقیقا سه سال طول کشید تا از طرف بقیه پذیرش شد ولی خوب صددرصد توجیه باور غلط میسازه و به نسبت توجیه کردنمون راه برگشتم سختتره حالا در مواردی مثل شنا کردن میشه گفت راحته وقتی دل به اب زدی میبینی عالیه و ادامه میدی و گذشته گیری به اینده ت نداره اما بعضی ترسها پدر زندگی ادمو در میارن امیدوارم همه ی توجیهای زندگیمو پیدا کنم و دونه دونه وارد ترسهام بشم خدایاشکرت
سپاسگزارم برای این فایل زیبا
از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست
سلام عزیرای دلم سلام به همسفرای نازنینم
که واقعا ی سفر بی نظیر خودشناسی هست.
اول این مورد رو بگم که من دوسه قسمت هست یعنی کلا ی مدت هست وقتی سریال رو میبینم دیگه ذهنم اصلا مقاومتی نداره برای تجربه و دیدن و داشتن همچین مکان زیبایی
قبلا مقاومت هایی بود
شاید بخاطر باور کمبود که روش دارم کار میکنم
بهرصورت اون حس باز شدن قلبم موقع دیدن سریال مدلش عوض شده یجورایی راحتتره
خوب بریم این قسمت سریال
واقعا لذت بخش این همه زیبایی این همه قشنگی
من و پسرم با هم با عشق به استاد و خانم شایسته عزیزمیبینیم
و هر بار اقا ارسلان مامان بریم کی میریم پیش استاد و….
استاد وقتی پریدین داخل اب چه حس بی نظیری
چه زیبایی های نابی
واقعا بگفته شما نمیشه گفت این حس دیدن زیبایی ها
در مورد توجیه کردن خودمون که خانم شایسته عزیزو شما واقعا عالی توضیح دادین
من خودم قبلا از رانندگی میترسیدم مخصوصا مخصوصا
موقعی که از کنار ماشین های بزرگ میخاستم رد بشم
و فکر راننده شخصی و…
و بالاخره پا رو این ترس گذاشتم و گواهینامم گرفتم و ماشینمم خریدم
ی ترس دیگه که واقعا خیلی خیلی من ازش ضربه خوردم
ترس از دست دادن ادم ها یا ترس ناراحت شدنشون و یا راضی نگه داشتن بقیه در همه حال
و توجیه از این طریق که من ادم مهربونیم و بقیه هرکاری کنن میبخشم
من ادم قوی و با پشتکار و کسی هستم که ی کاری رو شروع کنم هر طور باشه تا اخرش میمونم
و بقیه مخصوصا شوهرم هر کاری میکرد من میبخشیدم و…
تا جایی که بعد کارکردن روخودم و دوره ۱۲قدم و طی کردن تکاملم
پا روی این ترس بزرگم گذاشتم
و راحت شدم و اقدام کردم برا طلاق
واقعا با دنیای جدیدی روبرو شدم از رهایی
و….
واقعا توجیه کردن از خود ترس بدتره
باید بشینم ریز بینانه زندگیم رو زیر و رو کنم و پیدا کنم این ترس ها رو
عاشقتونم استاد جان و مریم خانم عزیزم
ساعت الان ۲/۴۴دیقه بامداد
به نام خالق زیباییها
سلام استاد عزیزم
سلام خانم شایسته گلم
سلام دوستان ارزشمندم
این قسمت مثله همه قسمتها عالی بود و پر از درسهای عملی
چقدر زیباییهای پرادایس فوقالعادست
استاد من دارم از شما یاد میگیرم که زیباییها و نعمتهای زندگیم برام طبیعی نشه و هر لحظه بهشون توجه کنم و سپاسگزارشون باشم
ولی خیلی کار دارم تا مثل شما و خانم شایسته اینطور واقعی و قلبی لذت ببرم ازشون و شکرشون را به جا بیارم
آگاهانه بهشون توجه میکنم ولی قلبی سپاسگزاری کنم نمیشه یه وقتهایی میفهمم که مصنوعی هست این لذتم یا سپاسگزاریم
ولی با این حال ادامه میدم و میگم اشکال نداره درست میشه
با خودم میگم ببین چطور استاد و خانم شایسته اینجور عاشقانه و خالصانه از داشته هاشون لذت میبرن و شکرگزارشون هستن انگار که این نعمت رو همین لحظه بدست آوردن
در حالیکه شما همیشه و هر لحظه با مرغها و تمام نعمتهای پارادایس هستین
و هر بار چنان توجه میکنین و لذت میبرین که انگار تازه بدستشون آوردین
استاد چکار کنم که داشته هام برام طبیعی و عادی نشه و هر بار که بهشون توجه میکنم تمام وجودم را شور و شعف فرا بگیره
مثل شما هر بار که طبیعت پارادایس را فیلم میگیرین کلی ذوق میکنین و اصلا براتون تکراری نمیشه
اینجا گیر دارم
یه وقتهایی که خودم آگاهانه میخوام تمرکز کنم به داشته هام شروع میکنم به صحبت کردن با خودم
مثلا میگم
خدایا به خاطر وجب به وجب خونم ازت سپاسگزارم
خدایا به خاطر کمد دیواریهای جادارش سپاسگزارم
خدایا به خاطر سرامیکهای خوشگل سرویس و حمومم سپاسگزارم
خدایا به خاطر بچه های خوبم سپاسگزارم
خدایا به خاطر اینکه دارم قد کشیدن بچه هام را میبینم سپاسگزارم
خدایا به خاطر همسرم سپاسگزارم
خدایا به خاطر سلامتی خودم و خانوادم سپاسگزارم
خدایا به خاطر ماشین زیر پام سپاسگزارم
خدایا به خاطر سلیقه و تمیزیم سپاسگزارم
خدایا به خاطر حقوق خودم و همسرم سپاسگزارم
و………..
همین طور میگم ولی احساس شما را تا حالا تجربه نکردم😐
ممنون میشم استاد که در این مورد کمکم کنی 🙏🙏🙏
خودم فک میکنم که به خاطر شرایط و اهدافی که برای خودم برنامه ریزی کردم و بهشون فکر میکنم و تجسمشون میکنم ولی الان ندارمشون شاید اینطوری شدم
یا شاید به اون خواسته هام چسبیدم و داشته هام برام عادی شده و به چشمم نمیاد
نمیدونم کجا را دارم اشتباه میرم 🤔🤔🤔
باید به داشته هام توجه کنم و سپاسگزارشون باشم
و در عین حال آرزوها و درخواستهای جدید را هم از خداوند بخوام
میخوام سپاسگزاریم قلبی باشه و با احساس خوب
حالا برم سراغ زیباییهای پارادایس
استاد از زمین و اسمون و دریا و همه جا فیلم گرفته بودی فقط از زیر آب نگرفتی که اینم گرفتی😄😄
چقدر دوست داشتم وقتی دوربین تو آب بود و صدای زیبای اب میومد
به قول خانم شایسته دیگه جایی از پارادایس نمونده که نشون نداده باشیم
منم مییگم دیگه مدلی نمونده که شما فیلم نگرفته باشین
خیلی طبیعت پارادایس زیباست خدایا شکرت
تحسین میکنم خانم شایسته را که بر ترسش غلبه کرد و شنا کردن در آب شیرین پارادایس را تجربه کرد احسنت بر شما خانم شایسته👏👏👏
منم به چتد تا از ترسهام غلبه کردم مثله رانندگی ، دانشگاه رفتن، حرف زدن تو جمع آقایون، سوال پرسیدن در مورد چیزی که نمیدونم، پول خرج کردن،
وقتی وارد این ترسهام شدم دیدم که چقدر توهم بودن و من مدتها الکی خودمو اذیت میکردم و این ترسها را به دوش میکشیدم
هنوز هم ترسهای زیادی تو وجودم هست که انشاالله به کمک الله یکتا یکی یکی بهشون غلبه میکنم
ای جانم بچه های ناناز پارادایس چقدر بی صبرانه منتظر آزاد شدن هستن
آزادی چقدر لذت بخشه که حتی این حیوونا هم اینقدر عاشقش هستن
از خداوند بابت این همه نعمت های زیبا سپاسگزارم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا بابت این سایت الهی سپاسگزارم که اینقدر عالی تمرکزمون را میبره به سمت زیبایی و هر لحظه اگاه ترمون میکنه و کلی درسهای ناب و عالی زندگی میگیریم
استاد بی نهایت از شما و خانم شایسته سپاسگزارم تا ابد
بچه های دوست داشتنی سایت از شما ها هم بابت کامنت های عالیتون بی نهایت تا ابد سپاسگزارم
انشاالله هممون در پناه الله یکتا
شاد باشیم
سالم باشیم
سپاسگزار باشیم
ثروتمند باشیم
موفق باشیم
توحیدی باشیم
و سعادتمند باشیم در دنیا و آخرت
الهی آمین
الهی آمین
الهی آمین
سلام استاد عزیزم
من دیروز این کامنت را گذاشتم و پرسیدم از شما که چطور مثل شما سپاسگزاری قلبی داشته باشم
امروز به قسمت ۱۸۰ سریال زندگی در بهشت هدایت شدم و اونجا شما کامل توضیح داده بودین
منم با عشق گوش کردم
🙏🙏🙏🙏
من نباید عجله کنم حتی برای سپاسگزاری کردن
یه وقتهایی آدم گول میخوره این دیگه یه سپاسگزاریه دیگه نتیجه مالی یا روابط نیست که تکامل بخواد
نه زینت خانم سپاسگزاری قلبی هم تکامل میخواد
همه چی تکامل میخواد
چقدر هدایت خداوند را درک کردم برای دیدم این دوقسمت سریال
من به ترتیب نگاه میکردم
چند روز وقفه افتاد
بعدش یه دفعه دلم خواست این قسمت را ببینم
و بعد اون سوال برام تو ذهنم بلد بشه
و بعد بیام دوباره به ترتیب ببینم و جواب سوال دیروزم را امروز از فایل ۱۸۰ بگیرم
چقدر خداوند خوب و عالی حواسش بهمون هست
خدایا ازت سپاسگزارم بی نهایت تا ابد
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
سلام استاد عزیز واقعا درست گفتین ترس منم از رانندگی بود البته چندسالی ماشین داشتم و بدون هیچ ترسی رانندگی میکردم و الان ده سالی ک ماشین ندارم با اینکه پولش داشتم ولی ماشین نمیگرفتم و خودم توجیه میکردم ک نیاز ندارم با اژانس راحت میرم میام همش ب تعمیر ماشین ب مشکلات پیش نیومده فکر میکردم ولی الان مصمم شدم برم ماشین دلخواهم بخرم و شروع کنم …کلا امروز روز شروع من و زندگیم شده با گوش دادن فایل ۸ روز شمار زندگیم …مرسی از این که هستین
سلام.. خیلی زیباست خدایی که زیبایی هارا برای ما خلق کرده
به نام خدا
من زمانی فروشنده محصولاتی بودم و همیشه میگفتم مشتری نیست اما چون از برخورد با مشتری میترسیدم اقدام نمیکردم و اگر اقدامی بود از روی رفع تکلیف بود تا اینکه باالاخره شروع به تغییر کردم و دکترها و طلافروشها و وکلای شهر بهترین مشتری ها م شده بودن اینم از تغییر من …
هر چند ذهنم میگفت که ننویسم اما توکل برخدا و اینکه فنداسیون خوبی برای خودم در ذهنم بسازم نوشتم
✅چقدر این رابطه زیباست ،،چقدر صمیمی و جالب در اوج احترام استاد و عزیزدلشون و صمیمیت
✅این دریاچه چه زیباست و چه آب زلال و شیرینی و چه رنگ زیبایی
✅مرغ و خروس ها چقدر زیبا بودن و چه جذاب اون مرغ میپرید
✅اون قالیچه جادویی که روی آب نگه میدارتون جالب بود
در کل زیبایی ها اونقدر هستند که نمیشه شمرد مثل آسمون قشنگ،،درختان،،زمین،، کود مرغی که خودشون درستشون میکنن،، ابرهای زیبا،، شکر خدا توجه ام را میتونم بزارم روی زیبایی ها
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته
و تمام خانواده بزرگ عباسمنش
خدا قوت بهتون بده
مرغ ها عجب شوق ذوقی دارند
یاد خودم تو دوران دبستان افتادم
زنگ تفریح که میشد عینه اون مرغ ها شادی و خنده میکردم روبه بوفه مدرسه روبه آبخوری…
اون بوقلمون شماهم انگار رفوزه شده های سال قبله 🤣
استاد عجب پرشی کردین نیم متری رفتین پایین
خانم شایسته ام اومد ن تنها ترس شما خانم شایسته بلکه ترس خیلی ها دیگه بچه ها مطمعنن ریخته میشه
عجب فضایی دارین خداروشکر
اصلا خونتون آزادی عجیبی داره هیچ وقت شما نمیتونین بگین حوصله ام سر رفت از بیکاری
عاشق این ویژگی خونتون شدم
استاد جان من خیلی تو زندگیم این کار رو کردم که بگم ن مشکل بیرون از خودمع
همیشه میگفتم ریاضی سخته واسه باوری که نمیدونم کی این کارو کرد همیشه من مشکل داشتم بچه های کوچه که اونام ریاضی براشون سخت بود جمع میکردم میبردم پیش مادرم ببین مادر اینام میگن ریاضی سخته… این باور کاری به من کرد که ترک تحصیل کردم سال اول دبیرستان کلاس شیمی و فیزک… که اصلا من سوخته بودم بخاطر خمون حرف ها
جایی رسیده بود که واقعا فضای کلاس خارجه منتفر بودم و برام قانع کننده بود که واسه چمه ولی الان خیلی دوست دارم زبان برم یک فیلم بدون زیرنویس ببینم خدا کمک کنه بهش برسم
و مورد دوم سربازی
یه موقعه ای میگفتم تا موقع سنم برسه میرم سربازی تو ۱۸ سالگی تموم میکنم
وقتی رسیدسنم چندتا از بچه های محل فرار کردن از سربازی
برگشته بودند منم همکلام شدم باهاشون
اقا جوری تعریف کردن از مشکلات سربازی یعنی یه باوری شد که من گفتم اگه برم سربازی
۱ معتاد میشم حتما
۲ با یک افسر دعوام میشه
۳ کشته میشم
۴ زندگیم تباه میشه واسه کی خدمت کنم
۵ منم فرار میکنم اعصاب سربازی ندارم و…
الان بخاطر همون سربازی من خیلی از کارهارو که دوست دارم آرزو دارم نمیتونم بکنم
یا همون تحصیل که من بتونم یه فیلم با زبان اصلی تا اخر ببینم حالشو ببرم
این دوتا از دستم در رفته بودن خدا کمک کنه میخوام هردوش درست کنم با تمام وجودم ولی از این به بعد نمیزارم که یک ریگ کوچیک واسه ام کوه شه
من خدارو دارم
خدای واقعی رو درک کردم
دیگه نمیزارم شیطان سواری ازم بکشه
نمیزارم
قاطعانه میخوام این اخلاق توجیح رو حذف کنم
میخام در این جهاد اکبر کامل و کامل تر باشم
استاد خدارو شکر که هستی و قطب نمای زندگی منی
قطب نمای به سمت حقیقت ثروت سلامتی شادی ارامش و هزار نکات مثبت دیگه
خدایا شکرت دوستت دارم از صمیم قلب
سلامممم استاد عزیزدلم و مریم جان شجاع و باشهامت بهشت
اول ک خداروشکر میکنم برای دیدن و لذذذت بردن از این همه زیبایی و چشمما روشن شده به این بهشت کنمونه مادی و قابل دیدن بهشت های جهان بعدی هست😍😍😍😍و همچنین این ساکنین بهشتی که بعد از فایل های انقلابی حجاب دوباره حس قشنگ زندگی در بهشت رو جاری کردن در سایت😍😍😍😍😍 خدایاشکرت
مریم جون من واقعاا اولش فکر نمیکردم ک این ترس رو داشته باشین و برام خیلی عجیب بودک با استاد باشی و استادی ک بهشون میگفتن خاله آبی🙈❤️و همچنین استخر فووووق العاده ای هم داشته باشی ولی استفاده نکنی و .. ولی بعد ب خودم گفتم انفاقا همینش قشنگه همین تفاوت ها همین تضاد ها همین ک برامون با شهامت و شجاعت بیان تعریف کنن و ماهم بدونیم ک پس اگر ماهم ترس های هرچند در نظر دیگران عجیب غریب داریم طبیعیییهههه و مهم اینه ک بدون مقایسه کردن خودمون بریم تو دل ترس هامون. و من خودم بارها شده کاز انجام کاری میترسیدم ولی رفتمتو دلش و اتفاقا چقدر اعتماد بنفسم و همچنین توکل و باورم ب خدای مهربانم بیشتر شد😍😍😍 خداروشکر میکنم برای دیدن این زاویه هم از خونه قشنگمون استاد جون و مریم جون ممنون برای این روابط عالی و زیباتون و این حس و حال قشنگ دوستتون دارم 😍😍😍❤️❤️
سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیز در این قسمت از سریال زندگی در بهشت امیدوارم همیشه حالتون خوب باشه
در مورد توجیه کردن دوس دارم به یه موضوعی اشاره کنم که جواب سوال امشبم بود که با دیدن این قسمت برام آشکار شد و بخاطرش خداروشکر میکنم.
من همیشه از جمع دور بودم و هر وقت از یه جای شلوغ میرفتم نگاه همه روم سنگینی میکرد.بزور راه میرفتم و حرکتی میکردم یا حرف میزدم نکنه اشتباه کنم.آدمهایی بودن که تو جمع های غریبه نظر میدادن و حرف میزدن من بهشون میگفتم بی ادب، آخه به تو چه؟ در حالی که حس واقعیم این بود که دوس داشتم منم با بقیه راحت باشم تو جمع برم حرف بزنم برقصم و خودمو ول کنم. مثل خانم شایسته منم همش اینو تکرار میکردم که دوس دارم نظارهگر باشم از دور بقیه رو ببینم و وارد نشم کی حوصله جمع داره و… . خیلی دوس دارم تو گروه ها باشم ولی همش میترسم که ندونم چی بگم فلان بازی رو بلد نباشم یه چیز اشتباه بگم یا کی با من حرف میزنه من چه چیز جالبی دارم،جک بلد نیستم و کلی ترس دیگه که پشت من اهل جمع نیستم قایم شده بودن از وقتی که با شما آشنا شدم تمریناتی در این مورد انجام دادم ولی سعی میکردم یه جوری بیخیال این تلاش بشم که امشب با دیدن این فایل به خودم گفتم ایوب خدا داره باهات صحبت میکنه قایم نشو برو جلو.
استاد و خانم شایسته عزیز ازتون سپاسگزارم بخاطر این فایل و آگاهی مرسی بخاطر زحماتتون و به اشتراک گذاشتن تجریباتتون ️
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سلام ویژه خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و همه دوستان
خدا را هزاران بار سپاسگزارم که
در این جمع هستم
و این زیبائیها را میبینم و از این آگاهیها استفاده میکنم خدا را شکر
وقتی استاد عزیزم
درِ قفسِ مرغ و خروسها را باز کرد چقدر صحنه قشنگی بود
رفتار اون مرغ و خروس انگار که
چند سالی از بهشت دور بودن
و الان رسیدن
چقدر ذوق داشتن و پرواز میکردن تا برن به سمت آب چقدر زیبا بود
پریدن استاد توی آب با دوربین صدای آب اون صحنه رویایی پردایس از داخل آب آخ آخ آخ چقدر زیباست چقدر زیباست خدایا شکرت
استاد بخدا این پردایس خیلی زیباست واقعا خیلی جای رویایی هستش نوش جونتون
من هروقت سریال زندگی در بهشت و میبینم
واقعا واقعا انرژی میگیرم واقعا خیلی لذت بخشه خیلی خدایا شکرت
و اما
راجع به موضوع بحثتون با خانم شایسته
در مورد ترس
باید بگم
من خیلی شما استاد عزیزم را
مخصوصا خانم شایسته را تحسین میکنم
ایشون واقعا بسیار خانم شجاعی هستن
واقعا دل نترسی دارن
با اینکه بعضی وقتها استاد نیست
ایشون به تنهایی روزها و شب ها تو همون پردایس میمونن
خیلی تحسین میکنم خیلی
به نظر من
هر آدمی تو زندگیش ترسهایی داره
و باید با ایمان به خداوند یکتا
بر دل ترسهاش بزنه
و اونا رو از بین ببره
استاد عزیزم خیلی خیلی لذت بردم
خیلی عالی بود خیلی
خدا را هزاران مرتبه شکر
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیم