مهسا سالاروندیکی از مباحثی که در دوره عشق و مودت در روابط استاد عباس منش آموزش دادند، پاسخ و راهکار برای این مسئله است که:آیا رابطه ای که تخریب شده هم قابل درست شدن هست؟می خوام تجربه خودم در این زمینه و تغییراتی که به خاطر تمرکز بر آگاهی های دوره عشق و مودت در روابط اتفاق افتاده رو توضیح بدم.قبل از کار کردن با آگاهی های دوره عشق و مودت در روابط، من رابطه به شدت نامناسبی داشتم. رابطمون تقریبا به مو رسیده بود و دیگه داشت پاره میشد. از خودم متنفر بودم و اصلا خودمو دوست نداشتم. انگار به آخرش رسیده بودم و همون لحظه بود که خداوند من رو به سمت آگاهی های دوره عشق و مودت در روابط هدایت کرد و شروع دوباره ای رو بهم نشون داد.توی اون وویس به خودم قول دادم که با توکل به خدا و کار کردن روی خودم به کمک آگاهی های دوره عشق و مودت در روابط، رابطه ام رو از اینجایی که زیر صفره به بهترین شکل تغییر می دم.یک تعهد فولادین به خودم دادم و کلا یه مهسای دیگه شدم. مهسایی که غر میزد، شکایت میکرد، ناله میکرد و تمرکزش روی ناخواسته ها بود، کلاً این نوع واکنش ها رو متوقف کرد.استاد به خداوند قسم که من قبل از دوره های شما اصلا مفهوم تمرکز بر زیبایی ها، تحسین، در صلح بودن با خود، کنترل ذهن یا ایجاد هماهنگی بین ذهن و روح رو نمیدونستم.من توی دوره عشق و مودت در روابط این مفاهیم رو خیلی خوب یاد گرفتم و شروع کردم به اجرای این آگاهی ها توی زندگیم. متعهد شدم که زیبایی هارو تحسین کنم. به خدا انگار تا قبل از این تصمیم، من نابینا بودم و تا حالا اطرافمو ندیده بودم و انگار این آگاهی ها و این تعهد، چشمای من رو شست. تازه متوجه زیبایی های اطرافم شدم، آسمون زیبا، تصاویر زیبا و …و اینجوری شد که دیدم حالم با خودم خوب شده. شکایت و غر زدن رو گذاشتم کنار و تحسین زیبایی ها اطرافم رو شروع کردم و تمرکز کردن بر ویژگی های مثبت آدمهای توی زندگیم و آرام آرام همه چیز تغییر کرد. انگار خداوند همون آدم رو که همش ازش گله داشتم تغییر داد و رابطه ای که هیچ پایه و اساسی نداشت، تبدیل شد به یه رابطه ی سراسر عشق و مودت. نه فقط رابطه ام با اون آدم بلکه رابطه ام با تمام آدمهای زندگیم قشنگ شد.این تجربه رو نوشتم تا این نوید رو بدم که: به خداوند قسم، اگر الان رابطه تون توی بدترین حالت هست، اگر نمی تونی خودت رو دوست داشته باشی، اگر مرتبا نگران از دست رفتن رابطه ات هستی، اگر توی رابطه وابسته هستی، میتونی با تعهدی کار کردن روی آگاهی های دوره عشق و مودت در روابط، اول از همه رابطه ات با خودت رو درست کنی. ذهن و روحت رو به هماهنگی برسونی و بعد به هر آنچه که می خواهی در موضوع روابط، برسی.
الههتصمیم گرفتم نتیجه کار کردن روی آگاهی های دوره عشق و مودت در روابط رو با دوستانم به اشتراک بزارم. گذشته خودم رو قبلا توی یکی از کامنت ها در همین دوره توضیح دادم اما فقط به خلاصه ای از اوضاع زندگیم قبل از کار کردن با آگاهی های دوره عشق و مودت در روابط، بسنده می کنم.
سال 1379 به عقد مردی در آمدم که فکر می کردم دوستش دارم اما بعدها فهمیدم خودم رو اصلا دوست ندارم. سال 1390 با توجه به خیانت او به من و البته مشکلات قبلی از ایشون جدا شدم اونهم بعد از کلی مشاوره، رفتن به جلسات دوازده قدم وابستگان گمنام و کلی کار کردن روی خودم. من زیبا و جوان بودم و هستم، شاغل بودم و در اجتماع سرزبون دار بودم. به واسطه همین خصوصیات پدرم می گفت حتما کمتر از 6 ماه ازدواج میکنی و میری اما من تا سه سال بعد از جدایی، فقط یک خواستگار داشتم که به لطف خدا بهش جواب منفی دادم. همش برام سوال بود که چرا هیچ کسی توی زندگی من نیست.
کتاب \"بنویس تا اتفاق بیفتد\" رو گرفتم و یک فصل اون در خصوص ازدواج یک خانم بود و من هم تصمیم گرفتم مطابق تجربه آن خانم، در مورد همسر آینده ام بنویسم. براش خیلی وقتها نامه می نوشتم، درد و دل می کردم، تصور می کردم که در زندگیم هست و داریم باهم زندگی می کنیم. همین کارها باعث شد مردهای زیادی بهم پیشنهاد ازدواج بدن و تعداد خواستگارام به یکباره افزایش پیدا کنه، در حدی که در یک روز 3 مرد بهم پیشنهاد ازدواج دادند اما هیچکدوم مورد مناسبی برای ازدواج با من نبودند.
نمی تونستم اشکال کارم رو پیدا کنم تا اینکه استاد در اواخر سال 1394 دوره عشق و مودت در روابط رو استارت زدن و من با پول عیدیم این دوره رو خریدم. کل تعطیلات عیدم به گوش دادن به جلسات این دوره گذشت. سعی می کردم به تمام آموزه ها و تمرینات این دوره عمل کنم، باورهای محدود کننده ام رو پیدا کنم و تغییر بدم و روی ساختن باورهای قدرتمند کننده کار کنم و از آگاهی های جلسات این دوره برای خودم تمرین درست می کردم. در این زمینه، چنین کارهایی را انجام می دادم:*یک لیست از همه مردهایی که بهم پیشنهاد داده بودند و تمام مردهایی که تو زندگیم اومده بودند (مثل همسر سابق، پدر و برادر و…) تهیه کردم. نقاط قوت و ضعف شون رو در آوردم و و مشترکات شون رو پیدا کردم. از طریق الگوهای رفتاری مشترکی که توی مردهای روابطم پیدا کردم، متوجه شدم درباره روابط، در چه زمینه هایی باورهای منفی دارم و در چه زمینه هایی باورهای مثبت دارم.
* تماشای فیلمهای ایرانی، درام و عاشقانه رو گذاشتم کنار. یادمه اون دوره فیلم شهرزاد رو نشون می داد و با اینکه خیلیا ازش تعریف می کردن، من سراغش نرفتم چون نمی خواستم حالا که دارم روی باورهام کار می کنم دیدن این فیلمها باورهای منفی رو در من تقویت کنه.
* طبق آموزه هایی که از دوره یاد گرفته بودم، یک لیست از ترس هام در مورد ازدواج پیدا کردم و نوشتم تا ترسهام رو بشناسم و برای غلبه بر اونا منطق پیدا کنم. خصوصا قبلا با مردی زندگی کرده بودم که کلی تجربه ترسناک از زندگی با او داشتم. بعد نوشتم اگر همسر آینده ام چطوری باشه من دیگه اون ترسها رو تجربه نمی کنم. شروع کردم به تغییر یک سری رفتارها و کار کردن روی ضعف های شخصیتی که باید بهبود می دادم تا از اون ترسها بزرگتر بشم. مثل قدرت \"نه\" گفتن به درخواست های نامعقول دیگران یا وابسته نبودن و برخی موارد دیگه و پیشرفتهام رو می نوشتم. توی دفترم بابت هر نکته مثبتی درباره مردهای روابطم، شکرگزاری می کردم. مثلاً می گفتم: خدایا شکرت که همسر سابقم رابطه عالی با مادر و پدر من داره و به اونها احترام میزاره و پدر و مادر من هم دوستش دارن و...
* دنبال مدارک و الگوهای مثبتی در روابط اطرافم می گشتم که خلاف باورهای محدود کننده من رو ثابت می کرد. مثلا برای من خیلی خواستگار کوچکتر از خودم می اومد و مجرد. آدمهایی رو پیدا کردم که قبلا ازدواج کرده بودن و ازدواج دومشون با مرد کوچکتر از خودشون بوده و اتفاقا زندگی عالی رو داشتن تجربه می کردن.
* مهمتر از همه، شادی و خوشحالیم رو موکول نکردم به زمانی که مرد رویاهام وارد زندگیم بشه. یعنی منتظر مرد آینده ام نموندم و کلی برای شادی خودم برنامه ریختم و شروع کردم به انجام دادن آنچه که دوست داشتم و از زندگی ام لذت می بردم.
* با هیچکس رابطه سطحی ایجاد نکردم چون می خواستم به کمتر از بهترین راضی نشم چون معتقد بودم که همسر آینده ام به زودی در زندگی من میاد و من باید برای حضور اون تنها باشم و فضا رو خالی نگه دارم.
* ایمان قلبی داشتم که مردی در زندگی ام میاد که نه تنها ازدواج قبلی من رو به عنوان نقطه ضعفم نمیبینه بلکه اون رو نقطه قوتی مبنی بر رشد، قدرت و توانایی من می بینه.
* بابت همه نعمت های زندگی ام شکرگزاری می کردم. حتی اگر کسی بهم تیکه می انداخت می گفتم خدایا شکرت که من اینقدر جذاب هستم و خیلی معجزات در این مسیر برام اتفاق افتاد که اصلا باورم نمی شد.
و اما نتیجه این حد از تعهد برای کار کردن روی خودم با آگاهی های دوره عشق و مودت در روابط:
من اواخر سال 95 با مرد مورد دلخواهم ازدواج کردم. الان که به ویژگی های همسرم و زندگی مشترکم نگاه می کنم و اونا رو با آنچه که در زمان شروع دوره عشق و مودت در دفتر تمرینم نوشتم مقایسه می کنم، بدون اغراق 90 درصد ویژگی های همسرم و رابطه ام،دقیقاً شبیه آنچه است که من نوشته بودم و می خواستم که در رابطه ام تجربه کنم.
من و همسرم عاشقانه همدیگر رو دوست داریم؛ خانواده ام با او، یک ارتباط عالی دارند؛ رابطه من با خانواده همسرم، عالی هست و یک دختر 5 ساله داریم که عاشقانه دوستش داریم؛
خیلی از روزهای زندگی مشترک ما، دقیقاً مثل همان اوایل عاشقیمون پر از شور و شوق هست و زندگی توام با عشق و احترام داریم. امیدوارم تجربه من راهگشا و چراغ روشنی باشه در مسیری که پیش رو دارید. استاد به خاطر این آموزش ها از شما سپاسگزارم.
صفورا کوشککیالان جلسه ی آخر از دوره عشق و مودت در روابط رو تموم کردم. تقریبا 8 ماه طول کشید که این دوره رو تموم کنم.نوشته هام توی جلسه اول و چکاب فرکانسیم قبل از شروع دوره رو خوندم و متوجه شدم آگاهی های این دوره برای من سراسر خیر و برکت بوده. در واقع این دوره چیزی خیلی فراتر از عشق و مودت رو وارد زندگیم کرده. من فکر میکردم که این دوره قراره روابط بیرونی من رو بهبود بده، در حالی که کار کردن روی این آگاهی ها، منو به درون خودم برد و منو با خودم آشنا کرد.با هر جلسه که پیش رفتم، انگار به عمیق ترین لایه های وجودم سفر کردم. این دوره من رو با خودم و خدای خودم آشتی داد. تا قبل از این دوره من خودمو لایق هم صحبتی با خداوند نمیدیدم ولی در طی این این دوره کم کم خدای درونمو پیدا کردمو و یاد گرفتم چطور اهاش گفتگو کنم و هدایت بخوام.من با کار کردن روی آگاهی های این دوره - در تمام جنبه های زندگیم- چندین پله رشد کردم. رشد توی کارم، افزایش مهارت هام و تمام جنبه های روابطم.تو محیط کارم رابطه ام با همه ی همکارانم خوب شده.رابطه ام با صاحبکارم خوب شده. منی که با وجود مهارت بالا و تقریبا جایگاه اجتماعی خوب، به شدت تو رابطه ام با آدما مشکل داشتم و تو محیط کارم به یه آدم ساکت و بی سرو صدا شناخته شده بودم، الان راحت با مشتریا و همکارانم با صدای بلند و رسا صحبت میکنم و شوخی میکنم اونم منی که توانایی بلند صحبت کردن تو جمع رو نداشتم و همش میترسیدم از اینکه حرفی بزنم که خلاف نظر و خواست باشه و باعث بشه بقیه مخالفت کنن یا نظر مخالف بدن. اما حالا با صدای رسا صحبت میکنم و نظرم رو ابراز می کنم. البته هنوز خیلی جای کار دارم ولی میخوام بگم دغدغه هایی که قبل از شروع دوره داشتم رو دیگه الان ندارم و انرژیم بی خودی صرف این دغدغه ها نمیشه بلکه صرف پیشرفت میشه.
یک ماه قبل از شروع دوره، اقدام به طلاق کرده بودم ولی به سرانجام نرسیده بود. به همین دلیل تصمیم گرفتم اول روی آگاهی های تمام جلسات دوره کار کنم و بعد درباره طلاقم تصمیم بگیرم.
تا قبل از شروع دوره، تصمیم به طلاق یا ادامه ی زندگی برای من حیاتی ترین تصمیم زندگیم بود. سالهای سال من تو این دوراهی گیر کرده بودم و نمیتونستم یه روز با خیال آسوده سر روی بالش بزارم. همیشه تو این آشفتگی به سر میبردم که خدایا بالاخره تصمیم درست چیه؟! و احساس خوشبختی و آرامشم خیلی وابسته شده بود به مشخص شدن این موضوع. تا اینکه توی یکی از جلسات دوره، استاد درباره اینی موضوع صحبت کردند و گفتند: به مسئله ی ازدواج مثل مسئله ی مرگ و زندگی نگاه نکنید و اینقدر این قضیه رو جدی نکنید برای خودتون و ادامه آگاهی ها…همینطور که صحبت های استاد رو می شنیدم، متوجه شدم که ای دل غافل… بزرگترین باگ ذهنیم رو پیدا کردم. فهمیدم من دقیقا مسئله ی ازدواج رو برای خودم مثل مسئله ی مرگ و زندگی مهم کرده بودم و میگفتم باید تکلیفم مشخص شه تا بتونم حال خوب داشته باشم؛ باید تکلیفم مشخص شه تا بتونم روی خوش زندگی رو ببینم؛ باید اول تکلیفم مشخص شه تا بتونم تو کارم پیشرفت کنم و …متوجه شدم که زندگی کردن رو متوقف کرده بودم تا ببینم بالاخره تکلیفم با همسرم چیه؟!اما بعد از آگاهی های این جلسه، انگار حجم سنگینی از روی قلبم برداشته شد،و دریچه های قلبم باز شد، به آرامش رسیدم و تمرکزم از روی این مسئله برداشته شد و گذاشته شد روی خودم.بعد از اون، پیشرفت هام شروع شد. کلی تو کارم مهارت کسب کردم و پیشرفت کردم که باعث شد کلی اعتماد به نفسم بالاتر بره و توانایی های خودمو بیشتر باور کنم؛جالبه که کلی هم رابطه ام با همسرم بهتر شد به طوری که همسرم کارهایی رو برام انجام می داد که قبلا هرگز برام انجام نداده بود.منو همسرم قبلا خیلی باهم سرد بودیم و اصلا نمیتونستیم دو کلمه با هم حرف بزنیم. من اینقدر حرف تو دلم جمع میکردم که یه بارم که میومدم حرف بزنم گریه ام میگرفت و نمیتونستم حرفمو بزنم..تا قبل از کار کردن روی آگاهی های دوره عشق و مودت، ما هر چند روز یک بار باهم قهر میکردیم و مدتها با هم حرف نمیزدیم..اما به لطف دوره ی عشق و مودت آخرین باری که با هم بحث کردیم رو اصلا یادم نمیاد. توی مدتی که دارم با این دوره کار می کنم، اصلا با هم قهر نکردیم با اینکه مسائلی هم بوده ولی جدیش نگرفتیم و حلش کردیم. هرچند تو این جنبه خیلی جای کار دارم که بهتر بشم ولی خواستم بگم همه چی توی وجود من تغییر کرد بعد روابط بیرونم خود به خود تغییر کرده. خیلی نگرانیام کمتر شده.. خیلی توکلم به خدا بیشتر شده. خیلی ترسهام کمتر شده. خیلی بیشتر خودمو دوست دارم و توانایی ها و مهارتهام رو باور دارم و رابطه ام با خدای خوبم خیلی بهتر شده.همین الان که داشتم کامنت مینوشتم 17 میلیون اومد به حسابم. با اینکه اصلا انتظار این مبلغ رو نداشتم. تصمیم داشتم هر وقت پول واریز شد به حسابم، دوره ی احساس لیاقت رو بخرم الان که واریز شد چون در طی کار کردن روی آگاهی های دوره عشق و مودت، فهمیدم که ریشه یک سری مسائل من، در احساس عدم لیاقت هست. من در رابطه با همسرم و خانواده ام احساس گناه دارم و فکر میکنم من مسئول خوب کردن احساس اونام. به خاطر همین همیشه درگیر تضادها و مسائلی می شم که برای اونا بوجود میاد با اینکه اون مسائل هیچ ربطی به من نداره. ولی احساس گناه میکنم و همش زور میزنم که احساس اونارو خوب کنم. طی خودشناسی ای که توی دوره عشق و مودت بهش رسیدم، فهمیدم دلیل این مسئله این هست که من نمیتونم احساس خوب خودم رو اولویت قرار بدم و غیر وابسته به دیگران کنم. فکر میکنم فقط زمانی می تونم احساس خوب داشته باشم که اطرافیانم و آدمهای مهم زندگیم حالشون خوب باشه و مسئله و نگرانی ای نداشته باشند به همین دلیل مدام الکی خودم رو درگیر می کنم چون در این باره احساس لیاقت ندارم.
ان شاءالله امشب دوره ی احساس لیاقت رو می خرم و این بخش از وجودم رو هم بهبود می دم.
بی نهایت سپاسگزار خداوند هستم بی نهایت سپاسگزار استاد هستم به خاطر آگاهی های فوق العاده ارزشمند دوره عشق و مودت در روابط که خیلی فراتر از عشق و مودت در روابط رو نصیب آدم می کنه.
با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربان
من تمااام نتایج سلامتی رو خوندم و اسکرین شات گرفتم و ب زودی میام و از نتایج عاالی م مینویسم. با خوندنشون انگیزه گرفتم ک دوباره شروع کنم.
ممنونم از استاد عزیز بخاطر این سایت ک مثل ی گنجینه س واااقعا
سپاس فراوان از شما
نتیجه عمل به دوره عزت نفس من حدود 6ماه دارم روی عزت نفسم کار میکنم
ازوقتی فهمیدم چقدر من نقش قربانی بودن دارم وشروع کردم به تغییر از اون به بعد حال احساسم به طور عجیبی عالی شده و خیلی از اموزهای استاد که زندگیم تغییرداده خیلی خیلی از استاد سپاسگزارم
سلام بر خدای نازنینم
سوالی رو تو عقل کل مطرح کردم که هنوز به ثبت هم نرسیده ولی خداوند جوابم و داد
من پرسیدم که آیا دوره ی روانشناسی ثروت یک رو بخرم یا دوره ی کشف قوانین زندگی
میدونم که تمام دوره های استاد فوق العاده است و آرزو دارم تک تک دوره ها رو بخرم
اما در حال حاضر خداوند منو هدایت کرد به سمت دوره ی روانشناسی ثروت یک
از خداوند میخوام که کمکم کنه بتونم این دوره رو بخرم و پولش و در اختیارم بذاره
و ایمان دارم به زودی این دوره ی ارزشمند رو میخرم
عاشقتم الله من
بااینکه هنوزداوره ای رونخریدم امامطمعنم ک خداوندمنودرخریدش کمک میکنه اماااااا فایلهای رایگان براحتی بمبی ازانرژی مثبته ک بااوناتنهانتایجم واقعن فراااونه همین الان همسرم بهم روز زن روتبریک گفت کاری ک حقیقتااانجام نمیدادحتاقول هدیه روداده منومیگیی چشاام چهارتاشده خخ.طبق تمرین ستاره ی قطبیم این چن روزم اکثریت مواردی ک گفتم انجام شده ودقیقااااونچیزی ک نوشتم حتابهترشم اتفاق افتاده واقعن خداروشکرررمیکنم دارم هرروزوهرلحظه روی باروهام کارمیکنم ودنبال نمونه های عینی توی زندگیم میگردم سپاسگذاری مبکنم ک واقعن واقعن حالم عااالیه ارامشم فوق العاده ست وخداروشکرمیکنم ونمیدونم ک چجوری توصیف کنم ک چقدددانرژی دارم خدایاشکرت خدایاااشکرت برای همه چییز
با سلام خدمت استاد عباس منش. خدا رو شکر میکنم که هدایت شدم. قبل از هدایتم فکر میکردم خدا با من ارتباط نداره و همیشه به عنوان یک رویا در سرم بود که چه خوب میبود میتونستم با خدای بزرگ که خالق من هست ارتباط داشته باشم. آقای عباسمنش زندگی امروزم با زندگی فبل از هدایتم هیچ ربطی به هم ندارن و شما دست خداوند شدید برای بیداری و آگاهی من. باورهام تغیر کرد و دنیام و احساسم و ارتباطم با جهان هر لحظه عالی و عالی تر میشه. از نظر حال خوبم و انرژی درونی ام و امید به زندگی ام و هدایتهایی که هر لحظه توسط خداوند به من الهام میشود از روابط زناشویی ام از ارتباط خانوادگی ام. از اینکه هر چقدر درک میکنم هیچ عامل بیرونی اصلا وجود نداره چه برسه به اینکه بخواد اثر داشته باشه. از درامدم که برام آرزو بود که به آرامش نسبی برسم و حداقل بدهکار نباشم. و از خواسته های جدیدم که به لطف خداوند توانای یکتای بزرگ و مهربان بی نهایت بخشنده بخشایشگر در وجودم هر لحظه بیشتر و بیشتر میشه. تزینکه هرلحظه هرکسی که منو میبینه دیگه به زبون میاره که چقدر خوبی تو. ازینکه میبینم همه مشتاق ارتباط داشتن با من هستند. ازینکه …… بینهایت و بینهایت اتفاقات عالی که در زندگی من افتاده. منی که روز اول شکر گزاریم جوری قابل مقایسه با الانم نیست که میتونم ساعتها بنشینم و درراره نعمتهای خدا شکرگزاری کنم. منی که مثل شما یک روز شرایط خیلی سخت داشتم و امروز تا همینجا تونستم انقدر تغییر کنم تا هر احظه به خودم بگم که تو تونستی به فضل خداوند تا اینجا بیای پس بقیشم میتونی. استاد واقعا چکار کردید با زندگی من شما چه دستی بودید از دستان خداوند. میخواستم بزارم نتیجه هام بزرگتر بشن تا بیام بنویسم ولی هدایت شدم برای نوشتن. تا شاید بقیه بخوانند و بدونن عباسمنش یکبار تکرار نشده به تعداد افرادی که در راه هدایت خداوند قرار گرفتند و هدایت شدند تعداد افرادی وجود دارند که حرکت کردند و به لطف خداوند نتیجه گرفتند و با دیدن و شنیدنش باور میکنن که میشه. استاد بغض عاشقانه توی گلومه. خدا رو صد هزار مرتبه شکر
استاد من دریای هنر رو در وجودم کشف کردم که سالیان سال بود به من عطا شده بود ولی نمیدیدمش و فکر میکردم مهم نیست
الان که دارم با شما صحبت میکنم سایتم رو راه اندازی گردم و چند روز دیگه میاد بالا. از خدا خواستم تا من رو هم پرچمدار توحید و ایمان خودش قرار بده که با آموزشهای هنری ام در جهان صدای الله ربّ العالمین رو به گوش همه برسونم و ثروت و نعمت و خوشبختی و عشق و سلامتی و سعادت در دنیا و آخرت و پکیج خوشبختی رو به لطف خدای منزه یکتا در زندگی خودم و انسانهایی که میخواهند و آماده اند و خدای من فرستاده جاری کنم.
استاد خواب دیدم اومدم پرادایس و همدیگه رو در آغوش گرفتیم و با هم مثل دو دوست که سالها همدیگه رو میشناختند با هم صحبت میکردیم.
به امید دیدار…
سلام دوست عزیز
یکسال واندی از حضورم در این سایت میگذرد ومیدانم دقیقا شروعش با چ حسو حالی بود….
دلم خواست برایتان بنویسم ک شاید نقطه ی عطف وایمانی باشد برای حرکتتان بسمت عشق سراسر خوشبختی ونورالهی در زندگیتان….
جالبتر آنکه من همقدم باشما در دوره ی بینظیر 12 قدم هستم و هم اکنون قدم 2
بعد از6 ماه ،دست وپاشکسته ودرکی ک از قانون داشتم والبته ک معجزه ی همان احساس خوب =اتفاقات خوب ،دست برقضا شد ک در کارم رشد کرده و ب محصولی ک آرزویش را داشتم هدایت شم….
اوایل زیاد درک چندانی از تمرینات نداشتم وختی بقول شما بعلت تضادی ک داشتم خصوصا در روابط اتلاق انرژی زیادی بود….اماااااا دوست من
از همین الان سجده شکر را بابت همین لحظه بجای بیار و کوچکترین لحظات شادی بخش با همسرت را مرور کن حتی اگر شده عکسهای زیبایی را ک درمحیط زیبایی باهم بوده اید را بخاطر آور و ساعتها ورق بزن زندگیت را ،شیرینی لحظاتی ک میگذرد…
من با شروع قدم 1 کارم شده بود همین و بشدت زوم کردم روی خوبی های اطرافیانم ک مبادا ذهن چموشم دوباره چک وچونه ی بد بودن بزند…..
اوایل خییییییبیلی سخت ست اما میشود آسانش کرد….و خداوند اسانت میکند تو فقط قدم بردار…
الهی شکر ستاره قطبی ک نگم ..تازه فهمیدم چ گنجی ست…این تمرکز زیبای ک با احساس خوب ،خواسته هایت را خلق میکنی واین هم از فضل پروردگار مون هست….
خلاصه کنم…اگر هنوزم حس وحال مثبت بودن رو تمرین نکردی فقط برگرد ونگاهی ب روزشمار تحول زندگی بیانداز…
وبعد آهسته آهسته معجزات رخ میدهد..نگاهت ،واکنش اطرافیانت تورا مشتاقتر از همیشه ب ادامه ی مسیر میکند.
مهم نیست چند دوره داری و از هریک چه چیزی گلچین کردی…همه چیز در ذهن وقدرتی ک خداوند ب تو داده خلاصه میشود…
اول بااااااااااااااید ب احساس خوب برسی….تا بتوانی ستاره قطبی را باعشق خلق کنی…
تا میتوانی ب دل طبیعت برو..
با خدایت خلوت کن..
ب خوبیهای همسرت توجه کن.
یک فنجان چاای کنارش با سکوت و نگاهی از سر عشق میهمانش کن…
ببین چطور جهانت عوض میشود…
برای من شد وبرای هزاران نفر دیگر …
پس میشود…ایمان داشته باش و خدای مهربان بسپااار خودت و تمام هستی ات را….
خداوند هیچ گاه دیر نمیکند..
فقط آهسته وپیوسته ادامه بده…
شکر نعمت های هرروزت را فراموش نکن…حتی اگر شده در حد 3 جمله…
مطمئن باش همین اعمال بظاهر ساده و کوچک از نگاه ذهن،اتفاقات ناااابی را رقم میزند ک بعدهاااا میگویی همین…و چه آسان میشوی برای آسانیها…
یاحق.
با آرزوی سعادت سلامت وخوشبختی
سلام دوست عزیزم محدثه جان ممنون که کامنت قشنگتونو گذاشتین و ما هم به اگاهی زیادی از درک قوانین برسیم منم چند روزی هست که فقط و فقط روی نازیبایی ها توجه کردم بعد از مدتی که باکسی هستم نمیدونم توقعم زیاد میشه چی میشه حتی طرف بهتر از همیشه اهمیت میده اما من باز توجه میکنم به نازیبایی ها با اینکه خودم خلق کردم خودم خواستم باز یه جایی فراموش میکنم رسالت مو انجام بدم خودمو بسپارمم به دستان خدا خدایا شکرت بعضی وقتی میگم چطوری الان متوجه شدم حتی به کوچکترین نکات مثبت هم میشه توجه کرد عکس کارها قرارهای روز اول هرچی ممنونم عزیزم این همه خوبی زیبایی هر بار بهتر شدن قشنگتر شدن رابطه ام ولی من فقط گاهی دوست دارم برم دیگه ازون رابطه بیرون نباشم دیگه اون حس حال روزهای اولیه رو ندارم نمیدونم شاید باور کردم وقتی زیادی با هم هستی دیگه زندگی اون جذابیته رو نداره
سلام به استاد مهربون و مریم عزیز
دانشجوی دوره 12 قدم هستم البته قدم 2
چندروزه دارم کامنت میخونم و چقدر از نتایج دوستان خوبم خوشحال میشم و شکر میکنم چقدر از ذوق اشک ریختم و امیدوارتر شدم
من بسیار بسیار انسان منفی هستم در حال حاضر زندگیم داغونه مخصوصا رابطه با همسرم که افتضاحه.
نمیتونم تمرکز کنم دارم دیونه میشم
نمیتونم ستاره قطبی و انجام بدم و نتیجه بگیرم
دوستان عزیزی که خیلی خوب نتیجه گرفتن خواهش میکنم راهنماییم کنن
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
سلام دوست عزیزم
کامنت شما را مطالعه کردم اول اینکه تبریک می گم بهتون که دوازده قدم کار می کنید چقدر از بچههای سایت هستن که بالاترین نتایج پایدار را از همین 12 قدم گرفتن و مطالعه داستان زندگی آنها بالاترین انگیزه را به انسان میده ،
من الان دارم دوره کشف قوانین کار می کنم که دقیقا شبیه 12 قدم شماست و خودم خودم را تشویق می کنم با نتایجم چون اول دوره تعهد دادم و بهش عمل می کنم آنقدر شور واشتیاق سوزان دارم که صبح ها زود که از خواب بیدار میشم و بلافاصله خواسته هایم را می نویسم باور کنید معجزه میشه خودم مبهوت میشم ای خدای من همان چیزی که نوشته بودم اتفاق افتاد واقعا انگیزه می گیرم خوشحال میشم مثلا امروز صبح نوشته بودم یک نقطه آبی را زیر اسمم ببینم ساعت 10 صبح بود وارد سایت شدم دیدم یکی از بچه ها ی سایت پیام داده و البته این اتفاق چند بار تکرار شده یعنی وقتی می نویسم اتفاق می افتد و حتی ملاقات با افراد جدید، فروش بالا ، واریزی پول بیشتر و حتی نوشتم امروز دوست دارم تحسین شوم از سوی 3 نفر تحسین و تشویق شدم اینها همه انگیزه وایمان مرا بیشتر می کنه .
بهتون توصیه می کنم حتما تمرین های دوره را با علاقه ادامه بده حتی زمانی که نتیجه نمیده شما فقط ادامه بده و فایل را تعداد بیشتری گوش کن و اگر نتیجه آمد هرچند کوچک بسیار شکرگزاری کن و بگو قانون درسته، واگر نتیجه نیامد شما در کد نویسی باید تغییر آتی را اعمال کنی ، تا موفق بشی و به دلخواه خود برسی و اصلا در حین کار کردن در دوره وقفه ایجاد نکن که سم هست .
بهترین ها را براتون آرزو دارم
در نور و عشق الهی غرق باشید.
علیرضا یکتای مقدم
مشهد مقدس
سلام و خسته نباشید. خدمت خانم کمندی. هم خانواده. و هم فرکانسی عزیز.
من هم مثل شما تازه وارد مسیر 12 قدم شدم. و الان قدم دوم هستم.
شرایطی که شما دارید. عدم تمرکز و درک نکردن تمرین ستاره قطبی. یه جورایی میشه گفت عادیه.
و این موقعی اتفاق میفته که ذهن همچنان مسیر زندگی قبلی رو که تمرکز روی اتفاقات ناخوشایند و منفی بوده عادت کرده.
من خوشبختانه قبل از اینکه وارد 12قدم بشم. در حدود یک سالی برای خودم دفتر شکرگذاری تهیه کردم. وهرشب موقع خواب روی برگه بابت هراتیان خوب اون روز مینوشتم که خدایا شکرت. الان خیلی خیلی تمرکزم بالاتر رفته و درک کاملتری از ستاره قطبی دارم. این درحالی بود که من هم قبل از این دوره شکرگذاری دقیقا مثل شما بود.
میخوام بگم. حتما حتما یه دفتر شکرگذاری داشته باشید. که هرشب اتفاقات خوب اون روز بنویسید و سه بار در یه برگه بنویسید که خدایا بابت……شکرت. با ادامه و استمرار این کار تمرکزتان بالاتر میره.
به قول استاد بعد از یه مدتی که این تمرین انجام بدین ذهن فقط تمرکزش روی زیبایی ها خواهد بود..در ضمن برای درک بهتر و کامل تر این قوانین و آگاهی ها. توصیه میکنم کتاب شنیداری معجزه شکرگذاری راندا برن و حتما گوش بدید.
بهتون قول میدم بعد از یه مدتی که این تمرینات جزو عدت زندگی تون بشه. از این همه زیبایی و نعمت در زندگیتون اشک بریزید. و زندگیتون در تمام جنبه ها تغییر میکنه.
فقط درگیر وسوسه فکر منفی یا همون شیطان نشو. و این مسیرو با استمرار و جدیت ادامه بده. هر زمان هم که خسته و ناامید شدی بیاکامنت بذار و کامنت بچه ها رو بخون.
آرزوی موفقیت و پیشرفت در این مسیر برای شما خانم کمندی.
هاشم پرتوی عضو کوچک این خانواده بزرگ.
ساری
سلام دوست عزیزم معصومه جان منم دقیقا همین شکلی هستم فقط به نکات منفی توجه میکنم اما اینکه اروم شدم بگم من تیکه از وجود خدا هستم و همه ما انسان ها پاره ای از خدا هستیم فایلهای رایگان در پرتو اگاهی بگی ما تو ذهن بقیه نیستیم هر کس مشکل خودشو داره ما نمیتونیم کسی رو تغییر بدیم پس ارامش بگیریم حالمونو خوب کنیم همینکه نفس میکشیم اسمان زمین کشور شهر هرچی نعمتهایی که داریم شکرگزاری خیلی خوبه همه ی اینا جواب میده من همینکه اسمون میبینم کلی شکر میکنم همکارام میگن چی زدی اینقدر همه جا رو زیبا میبینی واقعا هیچی فقط عادت کردم لذت میبرم خیلی خوب شدم نتیجه گرفتم خدایا شکرت
سلام استاد عزیز
سلام دوستان خوب خودم
یکسال از شرکت کردن در این دوره عالی برای من می گذرد
آن موقع ها درگیر کار و کار بودم
فکر می کردم با کار کردن زیاد می توانم بدهی های خودم را کاهش بدهم
می توانم با وام گرفتن و قرض گرفتن پیشرفت کنم
خلاصه هر کاری که می کردم نه تنها رشد و پیشرفتی برای من نبود به عقب هم بر می گشتم
خیلی درگیر بودم
مثل کسی بودم که در یک باتلاق در حال دست و پا زدن بودم
هر کاری می کردم نه تنها پیشرفتی به جلو نداشتم بلکه به عقب تر هم بر می گشتم
روابط خوبی نداشتم
در کار خودم درجا زده بودم
حال و حوصله تفریح نداشتم
خواب خوب و آرامی را نداشتم
وزنم در حال افزایش بود
اغلب اوقات بی حوصله بودم
خیلی وقت ها دوست داشتم تنها باشم و از جمع ها فراری بودم
هر کاری که به من پیشنهاد می شدم سریع درگیر حل مشکلات آن کار بودم و دیگر انرژی برای شروع آن کار نداشتم
همیشه درگیر چه کنم بودم
در جشن ها و عروسی ها خوشحال نبودم
حال خوبی با خودم و خدای خودم نداشتم
حتی نماز هم می خواندم فقط از روی سر تکلیف و اجبار بود
یک فرد دیگری شده بودم پر از درد و غم و غصه و ناراحتی
درگیر مریضی و بیماری های مختلف شده بودم
همیشه مشکلات هر چیزی را می دیدم
به هرحال از خودم یک مترسک ساخته بودم که نمای بیرونی بظاهر خوبی داشتم ولی از درون جنگ هفتاد و دو مدت داشتم
قدم به قدم جلو رفتم و در اینستا و سایت ها دنبال یک راهکار و یک راهی برای علاج خودم می گشتم
هر فایلی را گوش می دادم و خدایی به هزار و یک راه بیراه هم گاهی اوقات کشیده می شدم
تا اینکه توسط یکی از دوستان خودم با سایت استاد آشنا شدم
اول کار که عضو سایت شدم زیاد محتوای سایت را جدی نمی گرفتم
یک روز وارد سایت می شدم و مطلبی از استاد را گوش می دادم و می رفتم تا چند روز و چند هفته بعد
به حدی از سایت دور می شدم که برای ورود مجدد از من سایت نام کاربری می خواست
کم کم به محتوای سایت و حرف های استاد خیلی خیلی علاقه مند شدم و از فایل های دانلودی شروع کردم
مخصوصا فایل های روزشمار تحول زندگی من که بی نظیر بود
کار به جایی رسید که آرام آرام به کمک فایل های دانلودی باورهای ثروت ساز بیشتر بدهی های خودم را تسویه کردم
حس و حالم بهتر و بهتر می شد
یک روز که خیلی یادم بد و گرفته بود و با کارفرمای خودم کمی بحث داشتم
به سراغ سایت استاد آمدم و به بخش نشانه ای امروز من رفتم و آنجا فایل در مورد توضیح دروه راهنمایی عملی دستیابی به رویاها بود
با خودم گفتم این نشانه برای هدایت من است و من هم سریع این دوره را تهیه کردم
این دوره برای من و زندگی من یک معجزه بی نظیر بود
کار به جایی رسید که اکنون خودم برای خودم کارفرمای خودم هستم
خودم به شغلی مشغول هستم که در آن هم تخصص دارم و هم علاقه
مشغول به کاری هستم که در آن هرچی هم زمان بگذارم نه تنها خسته نمی شوم بلکه شاداب تر می شوم و انرژی من دوبرابر تر می شود
تقریبا بیشتر بدهی های خودم را تسویه کردم
در بهترین حالت ممکن از کار خودم بیرون آمدم
پیشنهاد های کاری خوبی برای من به وجود آمدم
زمان و وقت من برای من به صورت آزادانه در دست های خودم است
می توانم هر جا بخواهم بروم و به هر مدت که دوست دارم در مسافرت باشم
می توانم به راحتی و آسانی به یک نفر نه بگویم و یا قیمت دلخواه خودم را بگویم بدون اینکه ترس از فردا داشته باشم
وای که با خدای خودم خیلی رفیق شدم
همیشه در صبح وشب در حال سپاسگذاری هستم و دفتر سپاسگذاری مخصوص به خودم را دارم
آرامش نصیب من شده است
می دانم که خودم خالق شرایط زندگی خودم هستم و بنابریان دیگر درگیر صحبت های دیگران نیستم
همه چیزی برای من به آسانی در حال رقم خوردن است
خداوند را شاکرم که من را به این مسیر زیبا هدایت کرد
این کامنت را اینجا برای خودم نوشتم تا یادم باشد که از کجا شروع کردم و اکنون در چه جایگاهی هستم
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام و ارادت خدمت برادر گرامی آقای صادق زاده.
ممنون از این که وقت گذاشتید. و این شرح حال از زندگی تون و که در این مسیر پیشرفت قرار گرفتید. به اشتراک میذارید.
با این کار آدم بیشتر تشویق میشه که این مسیر و مصمم تر از قبل ادامه بده.
ممنون و سپاسگذار از شما.
بنام خدای محقق کننده خواسته هایم بزیبایی و عزت و آسانی
ستایش خدای مهربانم که من را بر بال خود به هرجا که بهترین است میبرد و من درآرامش و اعتماد به او لحظه هایم را سپری میکنم
ـــــــ
عطش ورود به دوره دوازده قدم انقدر در من زیاد شده که حتی طاقت رسبدن سالروز ورودم به سایت رو ندارم که قراربود به خودم هدیه تولد یکسالگی بدم
نیروی درونم میگه معطل نکن دختر
این محصول رو بگیر و آگاهی هاش رو نوشجان کن
نیروی آگاهی بخش درونم من رو. میاره اینجا میگه ببین نتایج رو ببین
ببین که چه ها میتونی بکنی
من با فایلهای دانلودی خیلی رشد کردم
چرخهای زندگیم واقعا روغنکاری شدن
من بدون اطلاع از چکاپ فرکانسی، از همون ابتدای ورودم چون همه چی رو یااداشت میکردم دقیقا میدونم چه ها برمن گذشته این تقریبا یکسال
بااینکه به لطف خواهرم از محصولاتی مثل ثروت یک و کشف قوانین بهره مند شدم اما اشتیاقم به تعامل با بچه های هر دوره اونقدر زیاده که دوست دارم خودم هر محصول رو. بخرم
چون من با نوشتن و تعامل در سایت خیلی تونستم کنترل ذهن کنم
خیلی رشد کردم
و دوست دارم که خودم هر محصول رو داشته باشم تا با همه اونایی که در فرکانس اون محصول هستن همراه بشم
و مدتهاست هدایت شدم به دوازده قدم
و البته قانون سلامتی
اما ظاهرا در مدارش نیستم
و هدایتها بیشتر دوازده قدم را نشانم میدهند
و من با اشتیاق و عشق میخام که عضوی از دوازده قدم باشم و یک شروع بینظیر دیگه رو بسازم
خداروشکر که بستر ذهنی اماده ای دارم و همه اینها به خاطر کارهروزه روی خودم با فایلها هستش
من همه تغییرات بچه ها رو تحسین کردم
همه وجودم سراسر اشتیاق شده
چقدر خوشحال شدم از این همه رویدادهای مثبت و. بینظیر
برای اهداف جدید وگامهای جدیدم به امید الله مهربانم وارد دوازده قدم میشم و. ایمان دارم که هزاران برابر هزینه اش برایم از هرجنبه منفعت دارد
انقدر خوشحالم مانند کودکی که ذوق داشتن اسباب بازی مورد علاقه اش خواب و خوراک را از او گرفته باشد
خدایاشکرت
خدایا تو خودت من رو به راههایی میکشونی
تو خودت راههای رو باز میکنی
تا اخرش میسپرم به خودت که تمام طول راه برایم گشایشهای الهی کنی و تا همیشه باتو بمانم
امین
سلام صد سلام به استادم وفرشته خوش صدا خانم شایسته عزیز
چقدر این نتایج دوستان آدمو در مسیر درست نگه میدارد من گه گاهی که شیطان نجوا می کند در سایت و تلگرام یا فایل های مربوط به نتایج دوستان را گوش می دهم تا ایمانم قوی شود در مسیر درست یادم است اولین بار که نتایج دوستان را در کانال تلگرام می خواندم باورم نمی شد که چنین نتایج هم ادم بهش برسد چون خودم باور های ثروت سلامت روابط از همه جهات افتضاح بودم باور نمی کردم از همه مهم تر عزت نفسم خیلی داغون چون از گذشته گانم است الان نظر به مداری که قرار دارم کم کم چرخ زنده گیم روغن کاری میشه خدا یا کمکم کن که در حرکت کنم استاد عزیزم خداره شکر هستی هر کاری می کنی تا ما در مسیر درست و صراط المستفیم حرکت کنیم