محمد جواد میگلیمن به عمل به آموزه های دوره 12 قدم، یک عالمه نتایج فوق العاده گرفتم و به آرامش رسیدم. در زمینه مالی وقتی درآمد خودم رو در فروردین ماه 1403 با یک سال پیش مقایسه کردم، متوجه شدم درآمد من در طی این یک سال بیش از 3 برابر افزایش یافته و از 16 میلیون تومان به 56 میلیون تومان در ماه رسیده. استاد واقعا از شما سپاسگزارم.
شیرین حمزه ایمن تصمیم گرفتم دوره احساس لیاقت رو از اول دوره کنم. دلیل اشتیاقم برای درک بهتر آگاهی ها و تمرینات این دوره، نتایجی است که در طی این یک ماه کار کردن با آگاهی های دوره احساس لیاقت، برام رخ داده. این نتایج ایمانم رو هزاران برابر بیشتر کرد که: احساس ارزشمندی درونی، همه چیزه.با اینکه من هنوز آگاهی های این دوره رو درست درک نکردم و احساس ارزشمندیم به اندازه سر سوزنی هم درونی نشده، اما خداوند بینهایت بخشنده، چندین برابر تلاش من برای بازسازی احساس ارزشمندی درونیم، به من پاداش داده.مهمترین نتیجه ام از تلاش برای عمل به آگاهی های این دوره، صلح درونی ای هست که با خودم برقرار کردم. دیگه خودمو سرزنش نمیکنم یا بهتره بگم این موضوع توی وجودم خیلی خیلی کمتر شده؛ ضعف هامو پذیرفتم و به همین نسبت، دیگران رو هم با وجود نقاط ضعف و قوتشون پذیرفتم و بهشون احترام میزارم و به همون نسبت، می بینم که رفتار اونها هم با من تغییر کرده. یکی از اون افراد مادرم هست که رفتارش با من بسیار تغییر کرده. امسال برای اولین بار بهم به عنوان عیدی پول داد، در صورتی که ایشون هر سال فقط به نوه هاش عیدی میده؛ الان کلی تحسینم می کنه در صورتی که قبلا فقط ازم ایراد میگرفت؛2 تا سفر بی نظیر رفتم که این سفرها سراسر لذت و سود بود برام و زندگی داره به طرز معجزه آسایی برام آسان میشه.داداشم که اصلا عادت عیدی دادن به هیچکسی رو نداره، امسال 8 میلیون به عنوان عیدی به کارتم واریز کرد و بهم گفت آبجی خیلی دوست داشتم بهت عیدی بدم؛ جالبه که می گفت تعجب کرده که امسال شرکت شون به اون خیلی بیشتر از همکاراش عیدی داده و می گفت فکر کنم این عیدی رو خدا واسه تو داده؛اتفاق جالب تری که برام خیلی عجیب بود، دریافت یک انگشتر خیلی خوشگل طلا به عنوان عیدی از زن داداش عزیزم بود که برای هیچکس به جز من عیدی نداد و تمام این تغییرات بعد از کار کردن روی دوره احساس لیاقت داره رخ میده و من همچنان متحیر شدم از بخشش بینهایت خداوند به من از صدها طریق، از عشق و محبتی که از فامیل و دوست و آشنا دریافت می کنم و … انگار هر چقدر که احساس لیاقت من درونی تر میشه و بی نیاز تر میشم از دریافت توجه دیگران، بیشتر مورد مهر و محبت و توجه قرار می گیرم.
سید حسنمن بعد از چند مدت که دارم روی خودم کار میکنم و تمرینات جلسات دوره عزت نفس رو انجام میدم، کلی تغییرات در زندگی من بوجود اومده. من با انجام این تمرینات به احساس ارزشمندی و صلح درونی رسیدم و این احساس ارزشمندی نه تنها روابطم رو عالی کرده بلکه درآمدم رو هم خیلی عالی کرده.
مشتری هام زیاد شده. درآمد روزانه ام به طور متوسط از 3 میلیون تا 15 میلیون، اضافه شده. قدرت تصمیم گیریم بسیار قوی تر شده؛ با خودم به صلح رسیدم و دیگه احساس نمیکنم که قربانی شرایط هستم. این رو هم تأکید کنم که اول از نتیجه های کوچک شروع شد اما هر چقدر که بهتر دارم روی خودم کار میکنم، نتایجم هم کم کم داره بهتر میشه.
مهدی هاشمیوزن من قبل از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی خیلی کمتر از 49 کیلوگرم بود. بعد از یک ماه زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، باشگاه رفتن رو هم به همراه دوره شروع کردم و بعد از سه ماه تمام، وزن خالصم رسید به 55 کیلوگرم. این در حالیه که من کاملا به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کردم و کل چیزی که بدنم در طی این مدت ساخته و به وزنم اضافه کرده، عضله است.اگر به آگاهیهای دوره 100% عمل کنید، 100% نتیجه میگیرید و مثل آب خوردن، میتونید عضله سازی کنید.من هرچی دارم زندگی به این شیوه رو ادامه می دم، لاجرم وزنم میره بالا. البته معیار به وزن نیست، چون هر روز که میگذره بدنم از نظر ظاهری از زمین تا آسمون تغییر میکنه و بدن من از نظر ظاهر با افرادی توی باشگاه برابر شده که 3 ساله هر روز باشگاه میان. در حالی که قبل از دوره قانون سلامتی بدنم فقط پوست استخون بود. الانم واقعا به جاییی رسیدم که هر روز برام سختتر میشه که بخوام لباسایی که میپوشم رو در بیارم انقدر که برام تنگ شدن.این نکته رو هم اضافه کنم که تا 2 ماه اول زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، همه بهم میگفتم چقدر پوست و استخون شدی. اما من توجهی نمی کردم و به شیوه دوره ادامه می دادم. در واقع اینجا باید بتونی کنترل ذهن کنی و با ادامه دادن، همه چیز تغییر کرد. توی شروع ماه چهارم، کلاً نظر همون افراد درباره بدن من تغییر کرد.البته فکر نکنید که این مسیر شانسی هست که به بعضی ها میگیره و اینقدر نتایج خوب میشه. چون من همه این کارها رو با برادر دوقلوم هم انجام دادم و ایشون هم همون نتایج منو گرفتن و شاید هم بیشتر. یعنی ایشون از 50 کیلوگرم رسیده به نزدیک 58 کیلوگرم. می خوام بگم هر فردی اگر با تعهد کاملاً به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی کنه، به تناسب اندام میرسه.
علی زمانیمن دوره قانون سلامتی را خریدم و با تعهد تمام، زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی را شروع کردم. به خاطر عمل به آموزش های این دوره مشکلات جسمانی من حل شد.قبل از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، در اوایل صبح، دچار قرمزی و آبریزش چشم بودم اما این مسئله حل شدهقبل از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، دچار چربی و گرگرفتگی پا بودم که این مسئله هم حل شده. قبل از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی اگر تا 10 صبح صبحانه نمیخوردم، دچار سردرد شدید می شدم و تا آخر شب باید این سردرد را تحمل می کدم اما الان این مسئله به شکر خدا حل شده.وزنم از ۹۵ کیلو به ۸۰ کیلو رسیده؛ بوی عرق تنم رفع شده؛ سرحال تر و پر انرژی تر شده ام و این سلامتی، پر انرژی بودن و تناسب اندام اعتماد به نفسم را افزایش داده. چون فکر نمی کردم که روزی بتوانم وزنم را کم کنم اما با عمل به دوره قانون سلامتی، به سلامتی و اندام دلخواهم رسیدم.بعد از دوره قانون سلامتی و این نتایج، دوره روانشناسی ثروت 3 را خریدم. با عمل به آگاهی های دوره دوره روانشناسی ثروت 3، تغییر قابل توجهی در کسب و کارم ایجاد شده و از یک خرده فروشی، به یک تولید کننده تبدیل شدممن قبل از اینکه به تمام این نتایج برسم، تمام حرفهای استاد رو قبول کردم و از استاد عزیزم تشکر می کنم که آموزش های ایشان چراغی در تاریکی برایم بوده است.
ملیحه بانومن در سن 19 سالگی با استاد عباس منش آشنا شدم اما مطالب سایت را پیگیری نکردم و از مسیر دور شدم. در طی این چند سال تجربه های ناخوشایندی داشتم. ازدواج کردم و تضادهای ارتباطی و مالی برای من پیش اومد جوری که به هیچ شکلی توان حلشان را نداشتم و به نقطه ای اضطرار رسیدم. درگیری های خانوادگی آزارم می داد و امیدم از همه جا قطع شده بود. چند ماهی فقط گریه میکردم و از خدا کمک میخواستم. تا اینکه دوباره بعد از 8 سال یادم افتاد که به سایت استاد عباس منش مراجعه کنم. وارد سایت شدم و اولین قدم را از قسمت \"نشانه امروز من\" شروع کردم. خیلی جالبه که هر بار روی این دکمه کلیک می کردم، فایلی باز می شد که دقیقا جواب سوال من را می داد. خرداد ماه ۱۴۰۲به دوره 12 قدم هدایت شدم. الان قدم یازدهم هستم. خداروشکر به خاطر کار کردن با آموزه های این دوره، آدم های سمی از زندگی من حذف شدند؛ مشکلات ارتباطی و مالی زندگی ام به شکل جادویی حل شد و آدم های جدید و فوق العاده ای سر راهم قرار گرفتند. نفرت از قلبم پاک شده و رابطه خوب و در صلحی رو با همسرم تجربه می کنم و به هم عشق می ورزیم. این درصورتی هست که ما قبل از این، هر روز زندگی من و همسرم با دعوا تموم میشد. از هنرم که هرگز فکر نمیکردم بتوان پولی ساخت، به درآمد رسیده ام و رشد کردم و این تازه آغاز مسیر پیشرفت من است.
علی برزگرمن تونستم دوره ۱۲قدم و تموم کنم و به تازگی دوره احساس لیاقت رو شروع کردم. پاداش خداوند به من در طی کار کردن روی آگاهی های این دوره این بود که بعد از ۱۳سال سیگار کشیدن، الان نزدیک به یک سال و نیم است که سیگار را ترک کردم؛ بعد از کلی بدهی داشتن و شرمنده بودن، به کمک خداوند تونستم تمام بدهی هام رو بپردازم و صفر کنم و بعد از ۲۰ سال قهر بودن با پدر بزرگ و عموم به خاطر یک موضوع، آشتی کردم و احساس می کنم که آزاد شدم.دوست دارم به دوستانم بگم که: اگه الان تو سایت استاد عباس منش هستی بدون یه روزی یه کاری کردی وخدا کیف کرده و تو رو هدایت کرده به این سایت الهی و توحیدی. پس قدر خودتونو بدونید. قدر این سایت رو بدونید. خیلی ها هستن که آرزوی داشتن چنین زندگی سالمی رو دارن. دعای آخرم رو از قران میگم: رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ: بارالها، مرا حکمت ببخش و به بندگان صالح خود ملحق ساز.
علیرضا جلالیاسفند ماه سال ۱۳۹۸ در اوج مشکلات مالی و کاری در حالیکه مستاصل و درمانده شده بودم، توسط یکی از دوستانم با استاد عباس منش آشنا شدم.ایشان از آنجا که وضعیت بد من را مشاهده می کرد، ابتدا یک فایل از استاد عباس منش برای من فرستادند و گفتند گوش بده و اگر علاقه مند بودی در سایت elmeservat.com عضو شو و سایر فایلها را ببین.فایل درباره توحید عملی بود. گوش دادن اون فایل، کم کم امید و توکل را در وجودم دوباره زنده کرد. تا جایی که دیگه کارم شد گوش دادن به فایلهای دانلودی سایت. به لطف هدایت خداوند و آموزه های استاد، مشکلات فراوانی که به خاطر شراکت کاری برایم بوجودآمده بود رو پشت سر گذاشتم و خداوند به گونه ای دست من را گرفت که هیچکس باورش نمیشد من بتوانم از آنهمه مشکلات اداری و مالی که شریکم برایم بوجود آورده بود، به این آسانی عبور کنم. من با متعهدانه عمل کردن به آموزه های استاد توانستم بدهی ها را تسویه کنم و مسئله تعطیل شدن کسب و کارم را حل کنم. تقریبا دو سال طول کشید تا بدهی هایم تسویه شود. وقتی برای اولین بار وارد سایت شدم، استاد دوره 12 قدم رو تازه شروع کرده بودند ومن به خاطر شرایط مالی نامناسب، قدرت خرید قدم اول را نداشتم و با فایلهای دانلودی پیش رفتم اما وقتی دوره 12 قدم را شروع کردم، با یک سال کار کردن روی آگاهی های 12 قدم، از روزهایی که به دلیل بدهی ها وقرضها حتی پول خرید نان نداشتم، به جایی رسیده ام که الان در خانه ای که خودم ساخته ام نشستم و داستان هدایتم به سمت آموزه های استاد را می نویسم.از خداوند برای بودن در این مسیر توحیدی سپاسگزارم.
علیرضا قاسمیبه نظرم مهمترین جنبه زندگی ما، جنبه سلامتی و داشتن انرژی بالاست. واقعا خدا را شکر می کنم که مرا در مسیر آگاهی های دوره قانون سلامتی قرار داد. خصوصا زمانی که در سن بازنشستگی بودم و نیاز زیادی به سلامتی جسمانی داشتم.در مدت 3 ماه زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، من با قد ۱۷۶ سانتیمتر، از وزن ۹۳ کیلو گرم به ۶۵ کیلوگرم رسیدم؛ فشار خونم طبیعی شد و مسئله پیش دیابتی من حل شد طوری که وقتی پزشکم نتایج آزمایشات من رو بعد از 3 ماه زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی رو می دید، به سختی تغییرات جسمی و نتایج آزمایشات من رو باور کرد.خدا را شکر از همه لحاظ به سلامتی رسیدم. ارزش دوره قانون سلامتی، با هیچ میزان پول قابل اندازه گیری نیست. خداوند به استاد عباس منش عزیز اجر دنیوی و اخروی بدهد.
مریم عبدلیمن اواخر سال 1400 وارد سایت شدم و شروع به کار کردن روی خودم کردم. در شروع کار، کل پس انداز زندگی من فقط ۲ میلیون بود و تصمیم گرفتم که قدم اول دوره ۱۲ قدم رو خرید کنم. کار کردن با آموزش های این دوره، تغییرات زیادی در همان سال اول در زندگی من ایجاد کرد. هزینه های غیرمترقبه و هزینه های دارو و درمان من خیلی کم شد و علاوه بر اینکه خیلی راحت تونستم کل قدم های دوره ۱۲ قدم رو خرید کنم، تونستم 2 تا دوره گرانبهای دیگه رو هم از سایت بخرم. ماشین صفر خریدم و از لحاظ روحی هم بسیار آرامش بیشتری داشتم و زمانهای بیشتری از زندگیم رو شاد بودم. اواخر سال ۱۴۰۱ یعنی یک سال بعد از هدایت شدنم به این سایت الهی و آموزش های استاد که با دوستم صحبت میکردم بهش گفتم سال ۱۴۰۱ بهترین سالی بوده که تا حالا تجربه کردم. چون این قانون الهی رو فهمیدم که اگر من باورهای قدرتمند کننده ای بسازم و از هدایت های همیشگی خداوند استفاده کنم و ذهنم رو کنترل کنم و از داشته هام لذت ببرم، لاجرم همه خواسته هام خود به خود وارد زندگی ام میشه و این به من آرامش می داد.الان که سال ۱۴۰۲ هم تمام شده، به جرات میگم سال ۱۴۰۲ به مراتب از همه نظر ( وضعیت مالی؛ سلامتی؛ روابط؛ حال خوب؛ امید به آینده و ...) بهتر از سال ۱۴۰۱ برام بوده.در سال ۱۴۰۲ به لطف خدا کارگاه هنری خودمو در یکی از اتاقهای خانه ام راه اندازی کردم؛ در زمینه کسب و کار شخصی ام آموزش دیدم و در کنار کار کارمندی ام کار هنری خودمو استارت زدم؛ سلامت هستم؛ وزن ایده آل خودم رو دارم و مهمتر از همه اینها، حال خوب و شادی و امید به آینده ام هست که اصلا قابل مقایسه با سال قبل نیست.
سلام
وقتتون بخیر
از دوستانی که تجربه استفاده از دوره قانون سلامتی رو داشتند و وگان یا وجترین بودند خواهش میکنم اگر این مسیر رو طی کردید برای من از نتایجتون بنویسید و بگید میشه با اصول وگنیسم تطبیقش داد و استفاده ش کرد؟
بخرمش؟
ممنون
.
من مدتهاست احتیاج دارم که این محصول رو خریداری کنم و بهش عمل کنم اما متوجه شدم که احتمالا برای کسی که وگان هست یا غیرممکنه یا سخت
و یکی از موضوعات اصلی هم راجع به جایگزین کردن پروتئین حیوانی و غیرحیوانی هست که بنظرم میرسه مدیریتش مثل بقیه موارد آسون نیست
.
.
لطفاً لطفاً لطفاً اگر قرار هست بیایید و بنویسید که از وگان بودن دست بکش و باهاش مثل مذهب و دین برخورد نکن و اینا… این کارو نکنید و سعی نکنید نظر من رو تغییر بدید.
گوشم پره ازین حرفها.
.
من چندسال وگان بودن رو تجربه کردم و با کشته شدن و آزار حیوانات واقعا مشکل دارم و موافق نیستم که یک انسان امروزی بخواد برای تهیه غذای خودش از بدن و جان یه موجود زنده ای که گاهی احساسات شبیه به انسان داره بهره ببره
البته که گیاه هم جون و احساس داره
ولی احتمالاً مثل یک گاو از دیدن اینکه بچه ش رو جلوش سر ببری حالش بد نمیشه
یا برای مثال گیاهی که میوه ش رو میندازه روی زمین بعد از رسیدن اون میوه… این رو نمیشه با یک حیوان مقایسه ش کرد
و هزاران موضوع دیگه که اگر نخواین مغلطه کنید و برای گوشتخواری دلیل و توجیه های سطحی و غیر منطقی بیارید میشه دربارشون هزار ساعت صحبت کرد.
.
یه فیلمی هست به نام پی_کِی اونو حتماً ببینید جالبه
لحظه های آخرش که این آدم فضایی میره به مردمش از زمینی ها میگه
میگه دوستان اگر رفتید روی زمین و یه نفر گفت من عاشق جوجه یا عاشق ماهی هستم
بدونید واقعا منظورش این نیست
و اونها منظورشون اینه که من عاشق اینم که ماهی یا جوجه ی مُرده رو کباب کنم و بخورم!
.
و من همیشه وقتی میبینم که افرادی مرغ و خروس و گوسفند دارند و به اونها عشق میوَرزند و در نهایت میکُشنشون و این درحالیه که اون حیوان بهشون اعتماد کرده بوده… بینهایت حالم بد میشه
و واقعا فکر کنیم به اینکه گربه و سگ چه فرقی با گاو و گوسفند و مرغ و خروس دارن که بین اونها فرق میذاریم و فقط به سگ و گربه ها انقدر عشق بی قید و شرط میدیم اما به مرغ و خروس به شرط اینکه به ما تخم مرغ و گوشت بدن عشق میوَرزیم؟ و جان و حق زندگی رو از بعضی هاشون میگیریم و برای استفاده از شیرشون اذیتشون میکنیم مثل دوشیدن گاوها
.
… من نمیتونم راحت بپذیرم از وگان بودن دست بکشم حتی برای سلامتی خودم و این تضاد گاهی آزارم هم میده
اما باید این مسئله رو حلش کنم
همونطور که خیلی از وگان ها خلش کردن
.
و اعتراف هم میکنم که اگر تمام محصولات وگان دردسترسِت نباشه و اصولی پیش نری واقعا بدنت کم میاره
منم گاهی کم آوردم
ولی…. تمایلم اینه بدون آزار حیوانات خودم هم سلامت تر باشم
یعنی میشه؟ با دوره استاد عباسمنش؟
حرفتون رو قبول ندارم
چون من مثل دیگران استاد و حرفهاشون رو مقدس نمیدونم که فکر کنم عین یک آیه نازل شده باشه و بدون چون و چرا باید بپذیرم!
من با تمام احترامی که براشون قائلم و خییییلی هم در این سالها ازشون چیزی آموختم و عمیقاً قدردانم
ولی در بعضی موارد اصلا عقایدم باهاشون همسو نیست و اینطوری نیست که صد در صد قبول کنم
گاهی شک میکنم به برخی گفته ها و این بد نیست
.
اتفاقا خیلی از رهبران مذاهب هم دوست دارن شما بی چون و چرا و بدون شک حرفشونو بپذیری و حتی نقدشون نکنی
ولی هر آدمی ممکنه اشتباه بکنه.
گرچه معتقدم قضیه نسبی هست و اشتباه یک مفهوم انتزاعیه
یعنی مثلا اگر من انتخاب کردم که استایل زندگیم به شکل وگانیست ها باشه، پس هرگونه گوشتخواری به هر منظوری در راه و روش و منش من میتونه اشتباه باشه
اما از دیدگاه شما و ایشون میتونه درست باشه
پس جنگ و بحثی نمیکنیم باهم
مگر دلیل و منطق خوبی داشته باشیم که بخوایم آگاه کنیم همو، اون هم با آرامش و متین
.
استاد عباسمنش بی نظیر و عالیه
ولی من هنوز نتونستم با خوردن گوشت موافق باشم
چون وقتی من وگان شدم فقط و فقط بخاطر حمایت از حیوانات بود نه بخاطر سلامتی خودم
اونهایی که فقط بخاطر سلامتی خودشون و بعنوان یک رژیم غذایی رفتن سراغ وگانیسم، خب معلومه وقتی خسته شدن هزار و یک منطق و دلیل میارن که ثابت کنن گوشتخواری درسته تا برگردن به سیستم قبلی!
.
من کاملا قبول دارم و معتقدم که بدن ما عادت داره به گوشتخواری چون قرنها و سالها اینطور بوده، و بدن و ذهنمون که معتاد گوشتخواریه و معتاد به استفاده از فرآورده های حیوانیه، مسلماً اعتراض میکنه به سیستم گیاهخواری و وگانیسم (که باهم فرق دارن)
ولی قصه اینجاست که الان دیگه انسان متمدن امروزی با انسان قدیم فرق کرده و ما میتونیم بدون کشتن و آزار حیوانات برای خودمون غذا تهیه کنیم. دلیلی نداره دیگه مثل قبلاً زندگی یه موجود رو بگیریم بخاطر تهیه غذای خودمون.
و البته که باید چند نسل هممون وگان و وجترین باشیم تا بدنمون بپذیره و یاد بگیره چطور با این استایل پیش بره.
من هم بهم گاهی فشار اومده و مثلا یک بار بعد از 4سال یه هو دیدم باید گوشت بخورم و رفتم ماهیچه گوسفند خوردم. ولی باز برگشتم به سیستم قبلی. هنوزم اگر ببینم دارم مریض میشم میرم چند روز تخم مرغ میخورم تا قوت بگیرم….
سیستم وگانیسم اگه درست و اصولی انجام نشه آسیب میرسونه و ضعف بدنی میاره / منکرش نیستم
اما مثلا شاید اگه استاد بگن باید پروتئین بخوری احتمالاً من برم سراغ پروتئین گیاهی یا نهایتاً تخم مرغ
نه گوشت
.
درمورد این که گفتی اگه مشکلی نیست چرا میخوای بیای دوره رو بگیری هم بگم که اتفاقا احساس نیاز کردم و میخوام بگیرم انشالله
.
.
یه جمله ای هست که میگه:
اگه دیوار کشتارگاهها شیشه ای بود بعید میدونم کسی دیگه دلش میتواست گوشت بخوره
.
و اینکه
واقعا گاو و گوسفند و مرغ… چه فرقی با سگ و گربه دارن؟
چرا باید اون سگ و گربه توی ناز و نعمت و دست و بال آدما انقدر عزیز، زندگی کنن اما گاو و گوسفند و مرغ رو بعد از اینکه ازسون نگه داری میکنیم میکُشیم و میخوریمشون؟
.
یه فیلمی هست به نام پی_کِی، آخرش که آدم فضاییه برمیگرده به سیارشون
میگه آهای مردم
اگه رفتین رو زمین و اونجا یکی گفت من عاشق جوجه یا ماهی هستم باور نکنید
چون آدمای روی زمین منظورشون اینه که دوست دارن مُرده ی اونا رو کباب کنن و بخورن!
.
.
دوست عزیزم!
ما آدمای الانیم
باید یک فرقی با آدمای قدیم داشته باشیم؟
.
یه تعریفی هست از تمدن که میگه
آدمای قدیم به هم سنگ پرت میکردن، آدمای الان به هم کلمه پرت میکنن
و این یعنی تمدن
.
من همیشه پرسشم اینه که آیا معنا و درک و شعور منِ امروز نباید با آدمای غار نشین فرق کنه؟
.
چرا ارجاع میدیم همه چی رو به قدیمی؟
اینکه مدت طولانی گوشتخوار بوده انسان، دلیلی بر درست بودنش نیست
فقط اینکه بدنمون عادت کرده به اون سیستم
و حالا که میخوایم تغییر عادت بدیم
سختشه!
سلام عزیزم
ممنون که حوصله و وقت گذاشتی و از دلت نوشتی
چقدر خوب نوشتی
چقدر کامل و عالی نوشتی
مشخصه خیییییلی خوب و شفاف با خودت همه چی رو حل و فصل کردی
آفرین بهت دمت گرم. تحسینت میکنم
.
حرفات رو من تأثیر گذاشت
بهشون فکر میکنم و باید چندبار دیگه هم بخونمشون
.
بله منم الان کم میارم
ورزش دیگه نتونستم بکنم
کارم هم سنگینه ولی جون ندارم
اما همون مسئله اخلاقیش اذیتم میکنه و اینکه آهِ هر حیوونی موقع مرگش و موقع کشته شدنش منو بگیره
دوست ندارم کارما و انرژیش بیاد تو زندگیم
همش خوابشونو میبینم
اوایل هروقت گوشت و لبنیات میخوردم خواب میدیدم دستم به خون آغشته ست و پاک نمیشه هرچی میشورم
خواب میدیدم گاوها برای کشته شدن گوساله هاشون گریه میکنن
یا هزارتا ازین موارد
.
.
اون تیکه که گفتی آیا فکر میکنی خدا به مرگ احساسی نگاه میکنه یا نه؟ ،
گلِ کلامت بود
اون تیکه منو میخکوب کرد
به قول خیام
این کوزه گر دهر چنین جام لطیف میسازد و باز بر زمین میزندش!
…
این همون نقطهایه که خداناباورها هرموقع جنگ و خونریزی میشه تو دنیا
میگن عدالت مرده! خدا مُرده!
اگه خدا وجود داره چرا میذاره این همه آدم بیگناه کشته بشن…
… آره
تو با اینکه از من کوچیکتری
ولی پخته تری
حداقل تو این موردی که داریم باهم حرف میزنیم
بوس بهت گیان
(گیان= جان / گیانم = جانم)
نگار جان عزیزم
دوست خوبم
به حرفهایت دوباره فکر کردم
و آنجا که گفتی اصلا برای خدا مهم نیست کشته شدن یا نشدن موجودات،
کمی در علت وگان شدنم شک کردم
تا اینکه یادم آمد چه قول و قرار و چه توجیهِ موجّهی برای خودم داشتم و دارم
اول برای خودم و بعد برای تو هم مینویسمشان:
_بارها برایم پیش آمده، مردی که میخواسته به همسرش خیانت کند، از من درخواست رابطه کرده و وقتی من نپذیرفتم، در نتیجه به سراغ فرد دیگری رفته و در هرصورت خیانت ورزیده، چون تصمیم و قصدش این بوده و مسلماً امتناع من جلوی کار زشتش را نگرفته؛
اما حداقل من خوشحالم که آن نفر سوم و درواقع شریک جُرمش برای خیانت به همسرش، من نبودم.
_گاهی برایم پیش آمده که به من یک پیشنهاد کاریِ غیر اخلاقی شده که پول خوبی هم داشته اما من ردش کردهام
و این رد کردنِ من مسلماً جلوی خطاکاری آن فرد را نگرفته و قطعاً فرد دیگری به جای من آن را به انجام رسانده و پولش را گرفته است؛
اما حداقل خیالم راحت است که من در آن کارِ خطا، دستی نداشته ام.
_در بسیاری از کشورها امکان کُشتن دیگری و تجاوز کردن به دیگران بسیار وجود دارد و خیلی ها هم از این فرصت سوء استفاده میکنند و اگر من آنجا باشم و خویشتن داری کنم، تجاوز و قتل نکردنِ من، مسلماً باعث جلوگیری از انجام جُرم در آن منطقه نمیشود؛
اما حداقل وژدانم راحت است که در جُرمهای انجام گرفته، من دستی نداشتهام.
_آدمهای زیادی در سراسر دنیا حیوانات را برای تهیه غذا می آزارند یا می کُشند و مثل روز روشن است که وگان بودن من آنقدرها هم که من فکر میکنم، ناجیِ جانِ موجودات نیست؛ و جلوی کشته شدن آنها را حداقل به زودی نخواهد گرفت،
اما میدانم که هربار مراقب خوراکم هستم، حداقل در ظرف غذای من، حیوانی نیست و همین قلب و دلم را آرام میکند
آیا همین کافی نیست؟