نتایج دانشجویان از دوره‌های استاد عباس‌منش

  • -علی اسدی
    من یک سال پیش دوره شیوه حل مسائل زندگی رو خریداری کردم و به جرات میتونم بگم که بیشترین تغییرات و نتایج زندگی من، از عمل به آگاهی ها و تمرینات این دوره بوجود اومده. این آگاهی ها به من کمک کرد تا به خداوند ایمان بیارم، توانایی های خودم رو باور کنم، ایمانم را در عمل نشان دهم و برای بهبود و شکوفایی زندگیم قدم بردارم. هر بار که با ایمان هر قدمی برداشتم، خداوند صدها قدم برای من برداشت و با هربار نتیجه گرفتن، توانایی های خودم رو بیشتر باور کردم.آگاهی های دوره شیوه حل مسائل زندگی من رو به این باور رسانده که با توکل و ایمان به خداوند و استمرار در عمل به این آگاهی ها، تحقق هر خواسته ای امکان پذیره و هر مسئله ای راهکار داره. اگه بخوام براتون بنویسم که در طی این یک سال عمل به این آگاهی ها، من توانستم کارهایی رو انجام بدم که همه میگفتن تو نمیتونی. اما خدا رو شکر همه ی اون کارها به نتیجه رسید. درامدم 3 برابر افزایش پیدا کرده؛تونستم از 1 میلیارد 200 میلیون تومان بدهی برسم به جایی که دیگه بدهی ندارم؛در همین اوضاع اقتصادی ای که اکثریت جامعه میگن ما هر چقدر کار میکنیم و می دویم، آخر ماه، فقط میتونم خرج و مخارج خونه و اجاره خونه رو بدیم، اما من توی همین اوضاع، هر روز دارم ثروت خلق میکنم و خداوند هر روز داره به کسب و کارم برکت بیشتری می ده، بار رو از دوشم بر می داره و دلها رو برام نرم می کنه. واقعا سپاسگزار خداوند و سپاسگزار استاد عباس منش به خاطر انتشار این آگاهی ها هستم.
  • -حامد رنجبر
    سلام به استاد عزیزم. من هر چی از شگفتی های دوره قانون سلامتی بگم، کمه.من همسر حامد هستم. من و همسرم به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنیم و کلی نتایج گرفتیم. قبل از دوره قانون سلامتی، ما برای بچه دار شدن کلی دکتر رفتیم که در آخر هم گفتند اسپرم همسرت صفره و باید کاشت انجام بدید.ما دوره قانون سلامتی رو خریدیدم و بلافاصله زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی رو شروع کردیم. الان حدود 4 ماهه که به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنیم و در طی این مدت کلی نتیجه حاصل شده:کمر درد من خوب شده؛دیابت همسرم کامل درمان شده؛مشکل اسپرم همسرم حل شده و نامنظمی قاعدگی خودم هم برطرف شد؛انرژیم زیاد شده و سر حال شدم و می توانم کلی با انرژی کار کنم؛و اما نتیجه دیگه ای که مارو شگفت زده کرده این هست که الان 3 روز میشه که من فهمیدم باردار هستم. این معجزه الهی و هدایت خدا بود که ما رو به مسیر دوره قانون سلامتی هدایت کرد.
  • -محمد مهدی خارکن
    من شیرین هستم، همسر محمد مهدی و دوست دارم از نتایج بی نظیر و معجزه آوری بگم که از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی گرفتم:من 23 سالمه و از زمانی که زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی رو‌ شروع کردم، تمام زندگیم به سمت برکت، نعمت و اتفاقات معجزه آسا حرکت کرده. اول وضعیت چکاپ قبل از شروع دوره قانون سلامتی رو می گم: قبل از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، وزن من 90 کیلوگرم بود. من با فعالیت و کار زیاد (2 شیفت کار می کردم)، به مدت طولانی از سن 15 تا 20 سالگی، وزنم رو روی 70 کیلوگرم ثابت نگه داشتم بعد از تغییر شغلم، به صورت فریلنسری شروع به کار کردم و هم وزنم و هم اوضاع سلامتی بدنم هر روز بدتر میشد. یکدفعه به خودم اومدم و دیدم طی این دوسال، هیچ کدوم لباسام دیگه اندازم نیست. سایز شلوارام به 48 تبدیل شده بود و باورم نمیشد که آنقدر چاق و بد فرم شدم.در ابتدا، من دوره قانون سلامتی رو برای تناسب اندام می خواستم چون فکر می کردم از لحاظ جسمی سالم هستم. اما بعد از گوش دادن به توضیحات استاد در دوره قانون سلامتی، متوجه شدم علائمی که در بدنم می دیدم و فکر می کردم اون علائم بدیهی هستند، خودشون از بیماریهایی نشأت گرفتند که در بدنم بوجود اومده. برای مثال: من هر موقع از خواب بیدار میشدم، انگشت های دستام و پاهام ورم می کرد طوری که اگر قبل از خواب انگشتر دستم بود، بعد از بیدار شدن در آوردن اون انگشتر کار خیلی سختی بود. حتی یه روز انگشتر از دستم بیرون نیومد و انگشتم از شدت ورم کبود شده بود که مجبور شدیم ببریم آتش نشانی تا انگشتر رو در بیارن؛همیشه موقع خواب بدن درد داشتم و از ضعف عضلات پا و کمر از خواب بیدار میشدم؛ دائما خواب آلود و خسته بودم و فکر میکردم عادیه یا اثر کم خوابیه؛ صبحا به زور بیدار میشدم؛ از زمانی که یادم میاد، از سن 11 سالگی تا قبل از زندگی به شیوه دوره قانون سلامت، تمام صورتم به صورت مداوم پر بود از جوش های دردناک، چرکی، قرمز و التهابی داشت که گاهی اوقات موقع خواب روی بالش کشیده میشد که باعث میشد بترکه و خون بیاد یا از شدت التهاب، از درد صورت بیدار میشدم. شب تا صبح همش عرق سرد میکردم و بدنم توی لرز می افتاد در حالی که عرق می کردم؛ انرژی انجام هیچ کاری رو نداشتم با اینکه کلی هدف و برنامه داشتم؛اما بعد از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، من در همون هفته اول 10 کیلو وزن کم کردم و الان که 1سال از زندگی من به شیوه دوره قانون سلامتی میگذره، وزن من 54 کیلوگرم هست با قدم 172 سانتی متر. یه سری اتفاقات عالی توی بدنم رخ داده که قبلا هرگز وجود نداشتند و الان من میفهمم که سلامتی چه نعمتیه:به خاطر زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، اصلا خسته نمی شم؛ کنترل احساساتم خیلی عالی شده و دیگه مودی نیستم؛ انرژی بدنیم فوق العادست و جالب تر از همه اینکه من خیلی موقع ها ساعت 11 شب بیهوش میشم و قشنگی این خواب اینه که آنقدر سبک و راحت خوابم میبره که باورم نمیشه و به صورت خودکار بین ساعت 4 تا 6 صبح، بیدار میشم اونم با چه کیفیتی از انرژی و چقدر کارام عالی پیش می‌ره از شروع صبح. در حالی که قبلا همیشه خیلی بد خوابم می برد و با کلی غلط زدن توی رختخواب به خواب می رفتم، به زور بیدار می شدم و وقتی بیدار می شدم خسته و کوفته بودم انگار که یکی توی خواب هزار کیلو بار بهم داده که جا به جا کنم.به خاطر زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، تمرکزم آنقدر بالا رفته که خودم هم باورم نمیشد که یه روز بتونم آنقدر با تمرکز عالی کارام رو پیش برم و انقدر نتیجه های ارزشمند دریافت کنم. بعد از دوره قانون سلامتی، خونه ام همیشه تمیزه و دیر به دیر نیاز به وقت گذاشتن و تمیزکاری داره، بعد از دوره قانون سلامتی، منی که انرژی یه پیاده روی تا سوپری سر کوچه رو هم نداشتم، الان با همسرم به راحتی بالای 25 کیلومتر پیاده روی میکنیم و به خاطر این قابلیت، چه منظره های زیبایی رو تا الان از هر موقعیتی، توی پیاده روی دیدیم و چقدر خاطره های قشنگ ساختیم. بعد از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، من دیگه اصلا ریزش مو ندارم. جوشهای صورتم رفته و صورتم صاف صاف شده و پوستم شفافه شفافه و بدنم اصلا بوی بد نمی گیره. موهام دیر به دیر نیاز به شستشو و حمام داره. قبل از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، من هر بار که موهای بدنم رو با هر روش شیو میکردم تمام بدنم بعد از دو روز پر میشد از دونه های التهابی قرمز و ریز و دائما میسوخت و پر از خونابه میشد که خیلی باعث اذیت می شد، خصوصا در قسمت کشاله ران پا که این التهابات در هنگام پریودی عرق سوز می شد و التهابات چند برابری پوستی به وجود میومد و من این وضعیت رو به عنوان بخشی از زندگی پذیرفته بودم و اصلاً فکر نمی کردم که این موضوع غیر عادی باشه و ارتباطی به سبک تغذیه من داشته باشه. اما الان به خاطر زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی دیگه اصلا خبری از اون اتفاقات نیست. اولا پوست من دیر به دیر موهای زائد در میاره، ثانیاً بعد از شیو، اصلا دونه نمیزنه، ملتهب نمیشه و پوستم رطوبتشو حفظ می‌کنه یکی از مسائلی که من خیلی ازش راضی ام که تو دوره قانون سلامتی اتفاق افتاد، از بین رفتن درد پریودی بود. قبل از دوره قانون سلامتی، من از روز اول تا روز پنجم پریودی درد وحشتناکی داشتم. دوره پریودی من هفت روزه بود که یک هفته تمام از درد و عذاب بزرگی برخوردار بودم. برای رفع این مشکل به دکترهای زیادی مراجعه کردم، سونوگرافی ها رفتم، پیش انواع دکتر طب سنتی و… یعنی هر چی که فکر کنید رو انجام دادم اما جوابی برای درمان این موضوع پیدا نکردم و من هر بار درد بیشتری انگار داشتم. شاید باورتون نشه که در اون ایام من روزانه 3 عدد قرص مسکن قوی کدیمکس میخوردم و جز این دوز قرص مسکن، هییییچ مسکن دیگه ای بهم جواب نمی‌داد. حتی از شدت حمله درد، سرم و بستری شدن در بیمارستان هم بهم جواب نمی‌داد و متاسفانه باز هم همه میگفتن که این عادیه و بعضی ها پریودی سختی دارن. الان خاله خودم هم همین مشکل رو داره، دکتر بهش گفت عادیه، ازدواج کنی خوب میشی اما بعد از ازدواج هم خوب نشده که نشده. بعد بهش گفتند بچه دار بشی خوب میشی اما بعد از دوتا زایمان طبیعی، هنوزم که هنوزه درد وحشتناکی رو داره.بعد از زندگی به دوره قانون سلامتی من فهمیدم که دلیل این مسئله شیوه تغذیه است و این درد اصلا عادی نیست و نشانه ای از بیماری ها و مشکلاتی هست که به خاطر سبک تغذیه ناهماهنگ با بدن هست.الان به خاطر زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی که شیوه هماهنگ با سیستم بدن هست، من الان در زمان پریودی نه تنها هیچ دردی ندارم بلکه برعکس همیشه توی دوران قاعدگی انرژی جسمانی خیلی بالاتری دارم و حالم از لحاظ روحی، روانی و مودی عالیه.وقتی من برای شروع دوره قانون سلامتی آزمایشات اولیه و چکاب کامل دادم، متوجه شدم که به تازگی دیابت نوع 2 گرفته بودم و وقتی که رفتم جواب آزمایش رو بگیرم، خانوم دکتر برام انسولین تجویز کرد و بهم گفت رفتی خونه، سریع انسولینت رو تزریق کن و شاکی که چرا انسولین نزده بودی؟! اون روز من هم کلی گریه کردم که چرا دیابت گرفتم و هم خیلی خوشحال بودم از اینکه دوره قانون سلامتی رو دارم. بعد از 3 ماه زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، دیگه خبری از دیابت نبود و دیابت نوع 2 من هم درمان شده بود. دوره قانون سلامتی، لطف و فرصتیه که خدا به ما داده تا ما بهتر زندگی کنیم و لذت واقعی رو در زندگی بچشیم. خدارو شاکرم که ما رو به این مسیر هدایت کرد. از صمیم قلبم برای تمام آدم ها سلامتی رو آرزومندم.
  • -سمانه اکبری
    من حدود 2 ساله که به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنم و این دوره روی وضعیت سلامتی من، فوق العاده تاثیرات عالی گذاشته.وقتی وارد دوره قانون سلامتی شدم، من فرد چاقی بودم. در طی زندگی به شیوه این دوره، کم کم و بدون گرسنگی لاغر و خوش اندام شدم. به طوریکه در طی 3 ماه اول زندگی به شیوه این دوره، 18 کیلوگرم وزن کم کردم و آرام آرام به وزن نرمال رسیدم و بعد وزنم ثابت شده چون با تعهد به این دوره عمل می کردم. من تمرینات عضله سازی این دوره رو هم کار کردم و الان عضله هام بیرون زده و خدا رو شکر اندامم خیلی زیبا شده.تا قبل از دوره قانون سلامتی بالای ابروهای من همیشه خالی بود اما الان بالای ابروهام پر شده. من این رو تجربه کردم که اگر با ایمان و تعهد به دوره قانون سلامتی عمل کنم، نتیجه ها کم کم میان و ثابت میشن. الانم که باردار شدم، چکاپ مربوط به بارداری رو انجام دادم و وقتی دکتر زنان نتایج آزمایشات من رو دید، خیلی متعجب شده بود از اینکه چطور بدن من اینقدر سلامته و همه ی موارد آزمایش در بدن من طبیعی و خوبه. خدا رو شکر میکنم که خداوند چندین سال گذشته من را به این مسیر هدایت کرد. من نتیجه های خوبی از تمام آموزش های استاد عباس منش گرفتم.
  • -لیلا داودپور
    نتایج دارا، پدر لیلا
    من لیلا هستم، دختر دارا. چندی پیش پدرم از من خواستند تا با حساب کاربری خودم در سایت، دوره قانون سلامتی را برای ایشان خرید کنم. البته ایشان خودشان هزینه دوره را پرداخت کردند. سپس ایشان از من خواستند که این پیام را درباره نتایج عمل به دوره قانون سلامتی، از طرف ایشان بنویسم: \" من دارا هستم و 63 سال دارم. حدود یکسال بود که قند خون من از حد نرمال بالاتر بود و علیرغم حذف شکر و قند و شیرینی ها از برنامه غذایی ام، کماکان قند خون 150 را تجربه میکردم تا جایی که از 3 هفته قبل، به دستور پزشک ناچار شدم دیابتی بودن خودم را بپذیرم و برایم داروی دیابت و برنامه غذایی 8 وعده ای خاصی تجویز شد. اما از آنجایی که خداوند رحمان می دانست من که ورزشکار و دارای فعالیت جسمانی زیادی هستم و از دارو و دکتر بسیار گریزانم من را به مسیر سلامتی هدایت کرد. درست در روز دوم از شروع مصرف داروی دیابتی بود که هنگام کار در کارخانه ام، در حالیکه به یکی از فایلهای هدیه استاد عباس منش گوش می کردم، ایشان در میان صحبت شان به دوره قانون سلامتی و تاثیرات آن بر درمان دیابت نوع 2 و فشار خون اشاره کردند. یعنی درست زمانی که توسط نظام اشتباه درمانی، من نیز در لبه فرو افتادن به دره نا امیدی ای به نام بیمار دیابتی بودم. به لطف این هدایت خداوند، من توضیحات منطقی شما در خصوص دوره قانون سلامتی را شنیدم و سریعا نسبت به خرید دوره اقدام نمودم و به محض دریافت جلسات دوره، سریعا اقدام به گوش دادن به آنها کردم. چون باید هر چه زودتر تصمیم می گرفتم که به کدام روش پیش بروم: قانون پزشکان؟! یا دوره قانون سلامتی؟! نهایتا باید بگویم که به خاطر منطقی بودم شیوه درمانی این دوره، از همان روز اول، زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی را شروع کردم و متعهدانه ادامه دادم. به لطف الهی تنها بعد از 16 روز از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، قند خون من از میزان 147 بطور باور نکردنی به 100 کاهش یافته. من تصمیم گرفتم که زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی را به عنوان لایف استایل خود ادامه دهم و صمیمانه از استاد عباس منش سپاسگزارم\".
  • -مهدیه
    حدود ۵ ماه قبل از خرید دوره قانون سلامتی، من متوجه شدم دچار کم کاری تیرویید شدم و بعد از انجام تست های آزمایشگاهی و سونوگرافی متوجه گواتر در سمت راست تیروییدم شدم و تمام پزشکان پیشنهاد جراحی دادند.علاوه بر این، حدود ۱۸ کیلو اضافه وزن داشتم و زانو درد داشتم. الان ۲ ماه هست که به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنم و متعهدانه به دوره عمل می کنم. بعد از 2 ماه مجدداً آزمایش دادم تا نتایجم را ببینم. نتایج آزمایش های من به شرح زیر است:یکی از تستهای کبدی من قبل از شروع دوره قانون سلامتی ۳۰۹( حد مرز) بود که به ۱۸۴ کاهش پیدا کرده؛تری گلیسرید من قبل از شروع دوره قانون سلامتی ۱۷۹ بود که به ۱۰۵ کاهش پیدا کرده؛کلسترول خون من قبل از دوره قانون سلامتی ۲۱۶ بود که به ۱۹۷ کاهش پیدا کرده؛التهاب بدنم در آزمایش بسیار کم شده؛و تست تیرویید از وضعیت مرزی قبل از شروع دوره، به حالت نرمال رسیده و سلامت شدم. سپاسگزارم به خاطر دوره قانون سلامتی
  • -سارا وفادارنژاد
    داستان آشنایی من با استاد عباس منش، بعد از به دنیا اومدن پسرم شروع شد. اون زمان بنا به دلایل متعدد من به شدت بعد از زایمانم روحیه ام بد شده بود. یه روز که خیلی ناراحت بودم از خداوند کمک خواستم و چند ساعت بعدش که گوشی دستم بود و تو تلگرام بودم به یه کانال رفتم که می‌گفت تو قادری ۱۰۰ درصد اتفاقات زندگیت رو خودت تعیین کنی. این اولین بار بود که با قانون جذب آشنا میشدم و یه مدت کار من شده بود گوش دادن فایل های اون استاد. انگار یه دنیای تازه روبروم بود و من ذوق زده هر روز فایل گوش میدادم. کم کم آگاهیم بیشتر شد ولی هنوز از تغییر باور چیزی نمیدونستم. اصلا نمیدونستم باور یعنی چی.  یه سری نتایج هم می گرفتم ولی پایدار نبود. آخه اون استاد جوری که واضح باشه، قانون رو توضیح نمی‌داد. تا اینکه با استاد عباس منش آشنا شدم و یکی یکی فایلهای ایشون رو می دیدم. اون زمان استاد سریال زندگی در بهشت رو تولید می کردند و من علاقه مند شده بودم به دیدن این سریال چون دیدن این سریال داشت خیلی چیزا رو توی ذهنم تغییر میداد: رابطه ی سالم، آزاد و عاشقانه رو که من اون موقع کمبود این نوع رابطه رو داشتم؛ نگاه زیبا به کشور آمریکا و خیلی موارد اساسیِ دیگه…علاوه بر این، داشتم یه عالمه فایلهای هدیه که در بخش دانلودها در سایت بود رو ه روز گوش دادم و هنوز هم این مسیر رو ادامه میدم. من با پیگیری فایلهای هدیه استاد نتایج زیادی گرفتم. اتفاقاتی که داره تو زندگیم می افته، باور کردنی نیست. اول که رابطه ام با همسرم خیلی بهتر شده؛ دوم که مهاجرت کردم و سومین نتیجه اینه که خونه دار شدم اونم به اسم خودم؛ چهارم اینکه: من کار مورد علاقه ام رو شروع کردم و دارم توش حرفه ای تر میشم و درآمد می سازم.
  • -آقای خاص
    من معمولا در جلسه اول هر قدم، از نتایجم مینویسم: چند روز پیش در محل کارم داشتم کمد لباس هام رو مرتب میکردم که یک تکه کاغذ ته کمدم پیدا کردم که با دست خط و امضای خودم یه چیزایی رو نوشته بودم. وقتی کاغذ رو خوندم مو به تنم سیخ شد متن کاغذ رو اینجا کپی میکنم: \"خدایا الان ساعت 4 بعدازظهر هست و من در محل کار، در اتاق استراحت در حال استراحت هستم و ذهنم مشغوله. توی حسابم 90 هزار تومان پول دارم. چند روز دیگه عروسی خواهرم هست و چند روز بعدش تولد همسرم. من همیشه دوست داشتم و دارم که به عزیزانم کادوهای خوب هدیه بدم چون با اینکار احساس خودم خیلی خوب میشه. الان موندم چکار کنم؟! به تازگی هم به خودتم تعهد دادم که پول قرض نگیرم و همه ی قسط و قرض هام رو هم صاف کنم وفی الان به 5 میلیون پول نیاز دارم\". احمد - مهرماه 1401اون موقع که این جملات رو نوشته بودم، زمانی بود که به تازگی فایل 3 برابر کردن درآمد رو دیده بودم و تعهدم رو نوشته بودم که قرض نگیرم و قرضهام رو صاف کنم و درآمدم رو 3 برابر کنم و در اون زمان داشتن 5 میلیون پول برام آرزویی دست نیافتنی بود…خلاصه من کار کردن روی آگاهی ها و تمرینات دوره 12 قدم رو شروع کردم و تا الان که قدم پنج رو تازه شروع کردم، به خاطر عمل به این آموزه ها، زندگیم زیر و رو شده. وقتی شرایط الانم رو با اون نوشته روی کاغذ مقایسه کردم، ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری شد. به قول دوستان 12 قدم، برای اینکه بفهمم چقدر زندگیم با این آموزه ها تغییر کرده، اصلا نیازی به چکاپ فرکانسی قدم دوازده ام نیست. تا همین 4 قدم اول هم، شرایط زندگی من ربطی به زمان شروع 12 قدم نداره.الان بهمن ماه 1402 هست و من گوشه ی کوچکی از نتایجم رو اینجا مینویسم: امسال کادو‌ به همسرم یک سفر عالی با هواپیما به کیش هدیه دادم و چهار شب فوق العاده رو با هم در یک هتل فوق العاده در کیش گذروندیم اونم منی که یک سال پیش، کل پس اندازم 90 هزار تومان بود. سفر با هواپیما برای من آرزو بود چون از بچگی دوست داشتم هنوزم که هنوزه هروقت هواپیما از آسمون رد میشه من می ایستم و نگاه میکنم حتی اگه در یک ساعت صد تا هواپیما پرواز کنه، من هر 100 تا رو نگاه میکنم. دوره قانون سلامتی رو از سایت نقدا خریدم و تا الان 15 کیلو وزن کم کردم و حدود 4 سایز کم کردم و بدنی سالم و پر انرژي دارم.هیچ وام و بدهی ای ندارم. تمام قسط و قرض های بانکی ام رو زودتر از موعد پرداخت کردم. طوریکه کارمندان بانک بهم میگفتن تو حالت خوب نیست، همه دنبال وام گرفتن هستند اونوقت تو داری زودتر تسویه میکنی؟!روابط عاطفی با همسرم اونقدر عاشقانه شده در حالیکه قبلاً هفته ای یک بار دعوا و قهر و ناراحتی بود. اما الان چندین ماهه که فقط داریم لذت می‌بریم از زندگی. زندگی من هر روز داره پر برکت تر میشه، مسیر زندگیم روان شده و احساس می کنم که کم کم دارم روی دوش خدا سوار می شم. هرجا میرم کارم انجام میشه. توی تهران شلوغ به راحتی آب خوردن جای پارک گیرم میاد اونم در نزدیکترین نقطه ممکن به جایی که کار دارم؛ بدون تبلیغ، مشتری برام پیدا میشه و آدم ها به شیوه های مختلف برام مشتری میارن؛ نگرانی و غم ندارم؛ از کسی ترس ندارم انتظار محبت از هیچ کس ندارم و …جالبه مادرم که مسیری غیر از مسیر من داره، دیروز بهم زنگ زد و باز حرفهای خودش رو تکرار کرد اما من به جای هر توضیحی سکوت کردم  و اون یه جمله بهم گفت که: احمد خیلی عوض شدی دیگه اون آدم سابق نیستی! اینجا بود که یه نفس عمیق کشیدم و گفتم خدارو شکر هم حالم خوبه هم احساسم خوبه. آفرین احمد، معلومه که مسیرت درسته پس با قدرت ادامه بده.... اگه بخوام تک تک نتایجم رو بنویسم باید تا فردا ادامه بدم. به همینجا بسنده میکنم. بی نهایت از خدا سپاسگزارم که هدایتم کرد به این مسیر توحیدی و الهی و بی نهایت از استاد عزیزم سپاسگزارم که در این مسیر به من آموزش داد.
  • -حسین و سکینه
    مدت یک سالی میشه که قدم اول از دوره 12 قدم رو‌با همسرم خریدم. 2 ماه اول با واقعاً جدیت و تعهد فراوان به جلسات دوره گوش می دادیم و عمل میکردیم. نتایج هم اومد. نتایجی مثل: روابط قشنگتر ، احساس ارامش، پیشنهاد شغلی عالی با درامد عالی تر و… به طوریکه درآمد ماهانه من 4 برابر افزایش یافت. اما بعد از اون کم کم، جدیتم نسبت به ادامه آموزش ها کم شد و برای کار کردن روی خودم وقت نذاشتم و به همون نسبتت هم نتایج کمتر شد و حتی فروش روزانه من هم هر روز کمتر می شد.تا اینکه داشتم فایل چگونه در عرض یک سال درآمد خود را چند برابر کنیم رو‌ نگاه کردم که دوباره تعهدم و دلیل نتایج قبلی رو به یاد آوردم و تصمیم جدی گرفتم برای شروع دوباره. الان کمتر از دو ماهه به صورت خیلی جدی آموزه های 12 قدم رو شروع کردم و به قول شما برا کار کردن روی خودم جهاد اکبر راه انداختم. صبح و‌شب تمرین ستاره قطبی رو انجام میدم، با کمک آگاهی های 12 قدم، باورهای قدرتمند کننده جدید میسازم و تمرینات دوره رو انجام میدم و تمرکز کردم روی رشد کسب و کارم.این هم بخش کوچکی از نتایج عمل به آموزه های شما در طی این 2 ماه:همسرم بعد از حدود یک سال صبر، باردار شده؛فروشم که تقریبا به صفر رسیده بود، الان به روزهای اوج فروش و درآمدم برگشته(195 کارتن در دی ماه )مشتری هام یکی یکی برگشتن و دوباره ازم خرید میکنن؛یک عزیزی بدون اینکه من ازش بخوام، برای گسترش کسب و کارم کاری برام انجام داد که کمک بسیار بزرگی به کارم شد و گل سرسبد نتایجم، خرید ماشین مورد علاقه ام هست. استاد عزیزم، خریدن ماشین اولویت اول و هدف امسال من بود که بعد از اون اتفاقات به کلی ازش ناامید شده بودم. اما خدا بار دیگه بهم ثابت کرد که به هدایتش و حمایتش ایمان بیارم و مسیر درست رو ادامه بدم.من واقعا به اندازه ی کافی، از عمل به آگاهی های قدم اول نتیجه گرفتم و الان قدی بعدی من، شروع قدم دوم | دوره 12 قدم هست. مطمئنم کلی کلی نتایج شگفت انگیز در انتظارمه.
  • -افلاطون نوروزی
    استاد عزیزم، من از فایل های دانلودی شما کلی نتیجه گرفتم و حدود 500 میلیون تومان ورودی مالی داشتم؛ بعد هم که دوره روانشناسی ثروت 1 رو خریدم و شروع کردم به عمل به آموزه های این دوره، 70 برابر پولی که پرداخت کردم ورودی مالی داشتم. به خاطر عمل به آموزه های شما، الان تو خونه خودم هستم و دارم مستقل زندگی میکنم. ماشین مورد علاقمو خریدم. یعنی ماشینی که یکسال قبل مشخصاتشو نوشتم ، الان زیر پامه و تو این 2 سال، هر خواسته ایی که داشتم خلق شده.باید بگم دوره قانون سلامتی، بهترین دوره شماست. امروز 112 ام روزی هستم که من به شیوه دوره فوق العاده قانون سلامتی زندگی میکنم و دارم از استایل زندگیم لذت میبرم. آرامش تموم وجودمو فرا گرفته و هر روز دارم سلامت تر و پر انرژی تر میشم. انگار به خاطر این سبک زندگی، یه افتخاری تموم وجودمو فرا گرفته. آنقدر از شرایطم راضی ام که اگه نیاز بود تا قله قاف پیاده برم تا شرایط الانمو داشته باشم، می رفتم. چون قراره تا آخر عمرم به سبک دوره قانون سلامتی زندگی کنم، برای اینکه شیوه دوره قانون سلامتی رو بهتر درک کنم و منطق های این دوره رو در وجودم نهادینه کنم، دوباره دارم از اول جلسات دوره رو مرور می کنم تا به راحتی عادت های درست رو توی وجودم نهادینه کنم. اصلا این مدل من برای رشد است یعنی کافیه درک کنم مسیری درسته، اونوقت با وسواس زیاد اون مسیره درستو تا تهش میرم. برای همین من توی مدت زمان کم ورود به سایت، کلی نتیجه گرفتم. اگر درک کنم عادتی ناپسنده، به راحتی ترک میکنم و به راحتی عادت درست رو در خودم نهادینه میکنم.یکی از نتایج دوره قانون سلامتی برای من این بود که من رو در اجرای ایده هام، بسیار عملگرا تر کرده، حتی در عمل به تمرینات سایر دوره ها. منی که همیشه کارام دقیقه 90 بود، الان مدتهاست در تمرین جلسه اول عزت نفس (انجام کارهای به تعویق افتاده)، کاملاً به روز هستم و هیچ کار عقب افتاده ای برای انجام دادن ندارم و حتی جلوتر هم هستم. به سرعت ایده هام رو عملی می کنم و به خاطر این ویژگی، نتایجم خیلی رشد کرده. مثلا ماه قبل یک کتاب تو حوزه کاری خودم خوندم و یک ایده ازش گرفتم و بلافاصله از فراداش شروع به اجرای اون ایده کردم و بعد از 20 روز، یک ورودی مالی عالی داشتم.آنقدر تناسب اندامم عالی شده که وقتی بدنمو تو آینه نگاه میکنم، عشق می کنم. بدنم همونی شده که همیشه آرزوشو داشتم: سرشونه هام پهن شده و کمرم جمع تر از سرشونه هام شده. من در طی کمتر از 4 ماه عمل به دوره قانون سلامتی، از وزن 114 کیلوگرم به وزن 89 کیلوگرم رسیدم. دور کمرم از 105 سانتی متر به 88 سانتی متر رسیده و دوره پهلوهام از 124 سانتی متر به 109 سانتی متر رسیده. با خودم میگم اینکه کمتر از 4 ماه با زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی من به همچین تناسب اندام و بدن زیبا و به همچین آرامش، سر حالی و پر انرژی بودن رسیدم، اگر 2 سال دیگه ادامه بدم، چه بدن زیبایی خواهم داشت! اگر 10 سال و 50 سال دیگه ادامه بدم، چه سلامتی ای خواهم داشت.استاد عزیزم، بینهایت سپاسگزارم بابت آموزه های گرانبهای دوره قانون سلامتی و مهم تر از همه اینکه چقدر این مطالب علمی و گرانبها رو به صورت ساده و قابل اجرا توضیح دادید.
1 18 19 20 21 22 39
161 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «الا رستگار» در این صفحه: 1
  1. -
    الا رستگار گفته:
    مدت عضویت: 177 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام علیکم و رحمت الله و برکاته

    به اذن الله و هدایتش دوره ی هم جهت با جریان خداوند رو تهیه کردم قبلا قانون سلامتی رو تهیه کرده بودم و بعدش توی قلبم گفتم ان‌شاءالله

    دوره ی روان شناسی ثروت رو تهیه میکنم اما هربار به یه مانع میخوردم

    حس میکردم ناخالصی و بیقراری و عجله و استرس اذیتم می‌کنه با اینکه نزدیک به پنج ساله همش سعی میکنم روی خودم کار کنم (و پنج ساله که با استاد بزرگوارم آشنا شدم)

    اما همش می کوبیدم به جاده خاکی و باز خراب میکردم هربار ..

    گاهی پر از غم و حسرت میشدم و گریه ها سر میدادم و هدایت می طلبیدم و همه چی آسون و بهتر میشد و همین که میخواستم دور بگیرم و یا نزدیک دور گرفتنم بود همون قانون مومنتوم که استاد بزرگوارم گفتند ولی من خودم همه چیزو خراب میکردم و زمین و زمان و همه کس و همه چیز رو مقصر میدونستم غیر از خودم

    گاهی زندگی و جهانم رو خودم آگاهانه یا ناآگاهانه پر از تراژدی میکردم خودم رو به تضاد و درد سر مینداختم با دستای خودم دیگه از بس رفتمو برگشتم هزار بار شد و خسته شدم

    و بعد از کلی جنگیدن با خودم و به اذن الله بازم بیدار شدم و با خودم گفتم قانون سلامتی رو تهیه کردی قبل از قانون سلامتی توی جهنمی بودی که هربار تا لبه ی قبر می رفتیو برمیگشتی و بعد به اذن الله هدایت شدی به قانون سلامتی و همه چیز عالی شد معجزه ها شد .

    و از ته قلبم سپاسگزار الله متعالم و زیباترین دعاها رو در حق استاد بزرگوارم کردم

    وقتی راجب خداوند و توحید و شرک نورزیدن حرف میزنید من اشکم میاد و قلبم پر از شادیو امید و عشق میشه و زنده میشم و لذت میبرم و لذت میبرم ولذت میبرم قلبم پر از شجاعت میشه و از شر

    همه ی ترسام خلاص میشم استاد

    همیشه توی قلبم با شما حرف میزنم و میگم که دوستون دارم و بهتون افتخار میکنم ینی وقتی که گوش میدم به حرفاتون تموم حرفاتون حرفای قلب منه و لحظه به لحظه صداقت رو حس میکنم و همین صداقت شما استوار موندتون و شجاعتتون منو پر از ایمان می‌کنه به اذن الله

    اگرچه اینجا قرار بوده که دیدگاهمو راجب به دوره ی هم جهت با جریان خداوند بنویسم اما من با قلبم نوشتم

    و چون متاسفانه ایملم رو گم کردم نتونستم این حرف قلبمو توی نظرات قانون سلامتی بنویسم

    حس میکنم وقتی شکستم از همه نظر و خودمو برای الله خالص کردم و دعا کردم الله یکتا نجاتم بده و شرک نورزیدم اون وقت هدایت شدم به قانون سلامتی ینی حس میکنم توحید من رو به شما وصل کرد یعنی چون شرک نورزیدم هدایت شدم به سمت قلب شما استاد بزرگوارم و من با تموم وجودم به این خصوصیت یکتاپرستی شما و شجاعت و شهامتتون افتخار میکنم

    هدایت رو خودم چشیدم با تموم وجودم الله پاسخ منو داد رب العالمین پاسخ قلب

    شکسته ی منو داد

    من تکرار میکردم با خودم با اخلاص واقعی

    ( ای خدایی که جز تو خدایی نیست منو به سمت خواسته ام هدایت کن ؛ خواسته ام شفای کامل و سلامتی کامل قلبو روحو جسمم است) و بعدش معجزه شد و با قانون سلامتی همه چی روز به روز عالی تر شد

    تا اینکه من تصمیم گرفتم دوره ی روانشناسی ثروت رو تهیه کنم اما گفتم که هر بار با موانع..

    و هربار اشتباهات جدید

    حسم بد بود ینی سعی میکردم بد نشه بد نمونه یه چیزایی از درون و بیرون عذابم میداد

    آشوب میشدم یه جورایی عجله و استرس و ناامیدی کلی چیزای دیگه میومد سراغم

    تا اینکه سعی کردم خودمو آروم کنم و دعا کنم و نظافت کنم جهانمو یعنی هم درونم رو هم بیرونم همم از همه نظر

    بعدش کمی بهتر شدم اما هنوز هیجان رو حس میکردم توی درونم

    به سایت سر میزدم و همین دوره ی هم جهت با جریان خداوند رو دیدم حسم خوب شد با خودم گفتم ان‌شاءالله بعدا تهیش میکنم فعلا نمیشه و اصلا بهش توجه نکردم گفتم توجهم رو روی روانشناسی ثروت فعلا میذارم

    اما به خاطر دعاهام چن تا نشونه اومد و منم به نشونه ها و حرف قلبم اعتماد کردم و این دوره ی زیبا رو تهیه کردم به اذن الله

    به محض اینکه تهیش کردم آروم شدم و تازه اولین جلسه رو گوش دادم سه بار و بعضی حرفاتون رو استاد بزرگوارم بارها و بارها گوش دادم و نوشتم و نکته برداری کردم حالم خیلی بهتر شده حس میکنم دارم بهتر میشم و بیشتر می فهمم بیشتر از قبل به اذن الله جهانمم زیباتر شده و ایمان دارم زیباترم میشه دیدگاهای دوستانمم خوندم عالی بود

    خیلی دوس دارم منم از نتایجم بگم

    یکی از نتایجم همزمان با خریدن دوره بود اینکه اون استرس و حس بد و ناخوشی که داشتم تونستم تا حدودی بهش غلبه کنم و البته اینبار آگاهانه تر و واقعی تر غلبه کردم و لذتشم چشیدم و خدا رو بابتش هزاران بار شکر کردم

    و دومیش اینکه از روی محبت و عشق و انسانیت و دلسوزی به خاطر خدا به شخصی گرفتار پول قرض دادم با اینکه خودمم خیلی نیاز داشتم و بهم قول داد که برمیگردونه و حتی جبران کنه و تا آخرین لحظه ی عمرش فراموش نمی کنه که توی چه

    لحظه ی سختی که کسی حاضر نبود کمکش کنه من کمکش کردم

    خوشحال بودم که تونستم بنده ای از بندگان الله رو شاد کنم اما فقط چند روز طول کشید بنا به دلایلی اون شخص خیلی گند از آب دراومد فقط به این خاطر که از من چیزی خواست که من نمیتونستم انجام بدم و نه از قلبم و نه از خدام اجازشو نداشتم و البته اینم بگم که قبول میکنم خودم اجازه دادم که ناراحتم کنه و خودم به دنیای خودم جذبش کردم با اعمالم و گفتارم کردارم و احساسم پذیرفتم که خودم کردم اشتباه از خودم بود ضعف خودم بود به گردن گرفتم که ضعف خودم بود و سعی میکردم حتی توی قلبم اون شخص رو سرزنشم نکنم و رهاش کنم

    و رابطمم باهاش قطع کردم چون حسم رو بد میکرد و قطع کردم بعدشم بهش گفتم حقم رو پس بده و ماه ها گذشت و خبری از پس دادنش نبود و حتی جوری حرف میزد و رفتار میکرد که انگار طلب کاره

    ینی دیگه جوری شد از خیرش گذشتم و گفتم عاقا اصلا نخواه که حقتو بگیری ولش همون که شرش کم بشه قطع ارتباط بشه کافیه اما واقعا قلبم میگفت حقتو پس بگیر حتی به قیمت جونت چون لیاقتشو نداشت

    به هر راهی میرفتم که حقمو بگیرم بن بست آهنین میشد اما همین که نیت کردم دوره رو تهیه کنم طرف مسیج داد که تا یه ماه دیگه پولتو پس میدم ینی اصلا حس میکردم ترس خدای من افتاده توی قلبش و اصلا راهی نداره جز اینکه حق منو پس بده و بعداز تقریبا پونزده روز حقمو پس داد خوشحال شدم چون موقعه ای پس داد که باید میداد و برای چیزای خیلی خوبی بهش احتیاج داشتم

    و سوم اینکه قبل ازینکه به این دوره هدایت بشم حالم یه جوری شده بود با خودم گفتم بهتره برم

    آرام بخش مصرف کنم و کردمم اما ناراحتم میکرد آرامشش سطحی و بد بود حال قلبم رو بد میکرد یه جور انگار قلبم خوش نبود حال نمیکردم ولی از ترس میگفتم حالا بخورم فعلا نکنه نتونم بخوابم

    اما با گوش دادن جلسه ی اول دیگه نخوردمش

    اگرچه هنوز اول راهم اما واقعا حال دلم بهتر شده و انگار جهانم داره واضح و شفاف میشه

    همیشه من میگفتم لحظاتی داشتم که انگار توی آغوش خداوندم و هیچی نمیتونه آرامشمو بهم بزنه اما این حس خراب میشد آرزو میکردم بازم تجربش کنم و الان انگار کم کم دارم به اون حس میرسم ولی اینبار فرق می‌کنه فرقش اینه که نمیترسم تموم بشه و یا از دستش بدم و همین خیلی زیباست

    وقتی هنوز دوره رو نخریده بودم و فقط نیتشو داشتم رفته بودم خرید ولی نمی‌دونم چرا اینقد خوشحال بودم یه آرامشو شادی سراسر وجودمو گرفته بود انگاری حس میکردم خداوند دستمو گرفته و بهم میگه دیگه رهام نکن بخدا همین حس رو داشتم و الان که می نویسم اشک توی چشمام جم شده و حس میکردم مث قبل توی گذشته یا آینده نیستم توی زمان حال بودم عصبی نبودم و از همه چی لذت می‌بردم دلم میخواست به همه لبخند بزنم و همه رو بغل کنم همه چیز زیباتر شده بود آسمونو زمین همه چی پراز زیبایی بود و برخلاف گذشته توی مغزم سروصدا نبود سکوت بود آروم بودم ینی حس میکردم خودم تنهام با خداوند هیچ چیز و هیچ کس رو نمی دیدم و پر از شادی بودم با خودمو خدام فقط لذت می‌بردم خرید زیادی هم نکردم ولی خیلی خوش تر از قبل گذشت خوش تر از همیشه و اینکه همش میخواستم این شادی و آرامش رو پخش کنم به همه چیز ببخشم به همه کس اول از همه همسرم و پسرم پس قلبم گفت براشون هدیه بخر و خریدم بعدش مادرشوهرم که دو ماه بود نمی تونستم بر خلاف گذشته که همیشه می بخشیدمش اینبار دو ماه بود که نتونسته بودم ببخشمش و واقعا تلخی رو می چشیدم و هرچی با خودم جنگیدم نتونستم ببخشمش تا اینکه همون روز آزادش کردم ذهنی و قلبی بخشیدمش رهاش کردم نمی‌دونم چطور شد قلبم فقط جوری بخشیدمش که قلبم براش غل میزد و دلتنگش شدم و نمی‌دونم اصلا چجوری شد که حتی به خاطر وجودش و سلامتیش خدا رو شکر کردم و حتی از نزدیک منزلشم راهم خورد قلبم دوس داشت برم پیشش بغلش کنم ببوسمش اما چون غروب شده بود باید برمیگشتم ولی از ته قلبم بخشیدمش بعدش بازم لبریز از شادی و آرامش بودم میخواستم همش این حس رو هدیه بدم وجالب بود تا وقت برگشتنم تا رسیدنم به خونه چهار نفر دیگه رو شاد کردم خدمت جزیی انجام دادم اما هنوز لبریز از شادی و آرامش بودم و همش دلم میخواست این حس رو به دیگران و اطرافیانم ببخشم

    الحمدلله رب العالمین به خاطر هرلحظه و هر نفس و تمومه هدایت ها و وجود شما استاد بزرگوار

    زیباترین دعاها رو در حق شما و خونواده ی زیباتون میکنم

    خیلی دوس دارم شما دیدگاه منو بخونین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: