کیارشدوست داشتم بخشی از نتایجم از عمل به آگاهی های دوره 12 قدم را تا این نقطه با شما به اشتراک بگذارم:به لطف الله بی همتا، تقریبا دو سال نیم پیش من با استاد عباس منش آشنا شدم و عضو این سایت بهشتی شدم. اوایل ورودم به سایت، از نظر روحی در وضعیت بدی بودم، با هیچکس ارتباطی نداشتم، پر از استرس و وسواسهای ذهنی بودم و همش بیمار میشدم، هیچ درآمدی نداشتم و کل پس اندازم و حتی ماشینم و هرچه داشتم را در بازارهای مالی (ارز دیجیتال و بورس) از دست داده بودم و کلی هم بدهکار بودم.بعد از عضویت در سایت و شروع کار با آموزش های استاد، کم کم همه چیز درست شد. اوایل چون سرکار نمی رفتم، بعضی وقتها 6 یا 7 ساعت با آموزش های استاد روی خودم کار می کردم و جز پیاده روی صبحگاهی، تقریباً جایی نمی رفتم و فقط روی شخصیم کار می کردم و الان می تونم بگم که هیچ شباهتی با آدم قبلی ندارم.تقریباً یک سال پیش وارد دوره 12 قدم شدم. سر کار رفتم و کلی اتفاقات و معجزات برای رخ داده. سلامتی کامل جسمی دارم. آزادی زمانی و مکانی دارم و به لطف خدا الان صاحب کارم خداست و فقط از خودش دستور میگیرم و آقا بالا سرم خداست. الان که با شما صحبت میکنم، درآمدم در طی یک سال گذشته حدود 5 برابر شده. بسیار سپاسگزارم از استاد برای سخاوت در اموزش و کیفیت بالا و بی نظیر آگاهی هایی که صادقانه آموزش می دهند.
ماهکمن یک خانم چهل ساله هستم. چند سال بود که رژیم های مختلف رو امتحان میکردم برای اینکه یک بدن خوش فرم می خواستم. اما یا نتیجه نمیداد یا نتایج بسیار موقتی بود و مهم تر از همه آن شیوه ها چون سخت بود و لذتی نداشت، قابل ادامه دادن نبود.همیشه به همسرم میگفتم استاد در همه ی زمینه ها دوره آموزشی داره جز سلامتی. اگر استاد یک دوره درباره سلامتی بیاره، هر شیوه ای باشه من قبول میکنم و مطمئنم به نتیجه میرسم چون دوره های قبلیشو استفاده کردم و نتیجه گرفتم. تا اینکه شما قانون سلامتی رو رو سایت گذاشتین. به خودم گفتم خدایا شکرت چقدر قانون خوب جواب میده.من با وزن 64 کیلوگرم وارد دوره قانون سلامتی شدم و با تعهد طبق آموزش های شما در دوره عمل کردم. الان بعد 2 ماه من به 48 کیلو وزن رسیدم. مهمتر از همه، از بین رفتن چربی زیر شکمم بود که به خاطر زایمان داشتم و همه میگفتن از بین نمیره مگه با جراحی و شکستن چربیها. اما الان نه تنها من بسیار خوش اندام شدم بلکه به خاطر انجام تمرینات عضله سازی دوره، شکم سیکس پک هم دارم.درباره سلامتی بدنم باید بگویم، کمردرد، سردرد، لکه های پوستی، ریزش مو، دردهای پریودی، عصبی بودن و 10 ها مسئله دیگر همگی از بین رفتن و کاملا سلامت هستم.چون من جلسات دوره رو با سیستم به تلویزیون وصل کردم، دخترم و همسرم هم صحبت های شما در دوره رو می شنوند. قبل از دوره قانون سلامتی، من چقدر به اونا اصرار داشتم که فست فود و شیرینی ها رو بزارید کنار، اما از وقتی خودشون صدای جلسات رو می شنوند، بدون اینکه من تلاشی کنم، تغذیه شون رو سالم کردند.حتی من بعضی وقتها به دخترم که 9 ساله هست میگم اشکال نداره تو این غذا رو (که با قانون سلامتی مغایرت داره) بخور. دخترم میگه: مامان نشنیدی استاد گفت اینها سمّه! ، پس واسه منم سمه دیگه. مگه قدیما بچه نداشتن؟! خوب بچه هاشونم با این شیوه تغذیه طبیعی بزرگ شدند. مامان منو بدبخت نکن بزار منم از الان بدن سالمی بسازم.واقعاً خدایا شکرت که بدون یک ذره تلاش، دخترم شیرینی و فست فود کنار گذاشت و همسرم هم میخواد زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی رو شروع کنه. استاد یک چیز بسیار مهم این هست که من متوجه شدم به خاطر زندگی به سبک دوره قانون سلامتی، دیگه زباله ای تولید نمی کنیم و پسماند غذایی نداریم. به خودم میگم این زباله ها که قبلاً بود، سمّ هایی بودن که خوردیم و اینها جلدشون بوده. ضمناً به خاطر اینکه شتشوی ظرف خیلی کم شده، مصرف آب خاصی هم نداریم و خیلی منفعت های دیگه که آدم یادش میره بشمره.
ماریا اکبریمی خواستم از دستاوردهای عمل به آموزه های استاد عباس منش رو بنویسم تا هم برای خودم یادآوری باشه و یادم بیاد از کجا شروع کردم و هم با این یادآوری، باور دوستانم تقویت بشه تا این آموزه ها رو خیلی جدّی بگیرند.من توی کامنت های زیادی از دستاوردها و نتایج نوشتم و دوست داشتم یک جمع بندی کلی اینجا داشته باشم.قبل از آشنایی با آموزش های استاد عباس منش عزیزم من دیپلمه و خانه دار بودم. اما الان علاوه بر لیسانس مدیریت، دو مدرک بین المللی دیگه از دانشگاه تهران کسب کردم و الان تو یه شرکت معتبر همگام با بزرگان اون شرکت مشغول انجام کارهایی هستم که همیشه بهش علاقمند بودم.قبل از آشنایی با آموزش های استاد، خونه و ماشینی نداشتم اما الان هم خونه و هم ماشین به نام خودم دارم.قبل از آشنایی با آموزش های استاد، انقدر از لحاظ اعتماد بنفس و احساس لیاقت دچار کمبود بودم که در تمام دوران مدرسه حتی یک خط کتاب و انشاء نخونده بودم. در حالی که الان دارم برای صدها نفر سخنرانی میکنم.
رانندگی کردن یکی از ترسهای بزرگ زندگیم بود که الان تمام استانها رو تنها رانندگی میکنم و میرم.
قبلاً به هیچ وجه توانایی حل مسئله نداشتم و اصلا حل مسئله بلد نبودم و یه تضاد میتونست منو با خودش غرق کنه. اما الان انقدر بزرگتر از مسائلم شدم و قوی شدم که از عهده حل مسائلم بر میام.قبل از آشنایی با استاد، فکر میکردم که مؤمن هستم اما الان میفهمم که اون زمان مشرک کامل بودم. من با استاد معنی شرک و توحید رو در عمل دارم یاد میگیرم و از این بابت خیلی به خودم افتخار میکنم و توحیدی تر زندگی می کنم.
من یاد گرفتم که چطور مهمترین رابطه ی زندگیم یعنی رابطه با خداوند به عنوان قدرت مطلق رو تقویت کنم. یاد گرفتم که از طریق تغییر نگرشم احساسمو خوب نگه دارم و در مواجه با تضاد ها نترسم و غمگین نشم چون خداوند بزرگترین حامی من هست. اگر بخوام از تغییراتم درتمام جنبه ها صحبت کنم واقعا ساعتها باید تایپ کنم
Zahra Gheraatقبل از ورود به دوره قانون سلامتی، با کلی مشکلات گوارشی درگیر بودم. بدنم کهیر می زد و کلی داستان دیگه…من با وزن 61 کیلو گرم، دور کمر 95 سانتی متر و دور شکم 100 سانتی متر، زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی رو شروع کردم. جالبه که طی 3 هفته، با اینکه وزنم زیاد کم نشده بود اما سایز زیادی کم کرده بودم. دور کمرم به 78 سانت و دور شمم به 88 سانت رسید اونم به راحتی و به قول استاد با بشکن این سایز رو کم کردم و در حال حاضر از سایر 42 به سایر 38 رسیدم و وزنم هم 55 کیلو گرم هست.سفیدی های موهام داره مشکی میشه و دودی رنگ شده. ابروهام که کچلک شده بود داره مرتب پر تر می شه و دیگه نیازی به کاشت ابرو ندارم. مشکلات گوارشی و کهیر زدنم به شدت بهبود پیدا کرده.یه موضوع مهمی که توی ذهن من رخ داده اینه که: اجرای دوره قانون سلامتی، انگاری باور آدم را به سایر آموزه های استاد بیشتر می کنه تا به همون شکلی که استاد آموزش میده، عمل کنی. یادمه توی یک فایل هدیه که استاد درباره معرفی دوره قانون سلامتی صحبت می کرد، ایشون با دستاش حالت بشکن رو اجرا می کرد و می گفت: \"به این شکل با بشکن توی این دور افراد وزن کم می کنن و نتایج متعددی درباره سلامتی شون می گیرند\".وقتی این رفتار استاد را توی اون فایل میدیدم ذهنم می گفت: \"حالا استاد اغراق می کنه. چون خود ایشون خیلی سفت و سخت به دوره قانون سلامتی عمل کردند تونستند اینقدر خوب نتیجه بگیرند وگرنه درباره همه اینطوری نیست…\"اما وقتی وارد زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، دیدم واقعاً اغراق نبود و من با بشکن، به این نتایج رسیدم. الان بیشتر درک می کنم که واقعا هیچ کدوم از حرف های استاد توی دوره ها، اغراق نیست و باید اون نتایج بوجود بیاد. فقط این ذهن مقاوم و بی اعتماد منه که به خاطر باورهای محدود کننده قبلی شک می کنه و اجازه نمیده به اون آموزه ها با باور عمیق عمل کنم. خدا را شکر با قانون سلامتی، نه تنها به اینهمه نتیجه رسیدم بلکه دیدم که هیچ اغراقی وجود نداره. اگر به هر کدام از آموزه های استاد در هر دوره ای عمل کنی، مثل استاد به راحتی در اون جنبه، به نتایج عالی می رسی.
علیرضا بهادریتابستان 99 جسته و گریخته با فایلهای شما آشنا شدم.هر از چند گاهی از طریق شبکه های اجتماعی شما را دنبال میکردم.حال و روزم کمی بهتر میشد و باز رها میکردم و میرفتم به سمت روال قبلی زندگیم. حداقل 9 ماه طول کشید تا فهمیدم گمشده ای که به دنبالش هستم، سایت استاد عباس منش هست. اما همین جسته گریخته گوش کردن فایلها و شکر گزاری های روزانه، کمی زندگیم رو تغییر داد اما زیاد مشهود نبود. مثل دانه ای بود که من کاشته بودم و هنوز جوانه نزده بود و من فقط خاک را میدیدم. اما حال دلم خوب شده بود و امید به آینده در دل من زنده شده بود.این روال ادامه داشت تا سال 1400 به یک تضاد عاطفی برخوردم. این تضاد باعث شد تا از نظر روحی در وضعیت بدی قرار بگیرم و دست به دامن هر چیزی و هر کسی شوم تا بتوانم رها شوم. هیچ چیز و هیچکس نتوانست تسکین دردم شود تا اینکه یک روز هدایت شدم به فایل توحید عملی 6 و جرقه اولیه تغییراتم زده شد. صبح تا شب حتی در محل کارم، فایلهای استاد رو گوش میکردم و باور میساختم. فایلها چگونه در عرض یکسال درآمد خود را چند برابر کنیم رو کار کردم و بعد وارد دوره 12 قدم شدم. طی 4 ماه هدایت شدم به مهاجرت و یک شغل جدید که بهش علاقه داشتم و درآمد من از ماهی 5 میلیون به 15 میلیون افزایش یاقت. با جدّی کار کردن روی آموزش های 12 قدم، سرعت اتفاقات خوب بیشتر و بیشتر شد. استاد من به آموزش های شما اعتماد کردم و هر آنچه گفتید را مثل وحی منزل گوش دادم و عمل کردم و به اندازه ای که عمل کردم زندگیم تغییر کرده و الان که دارم این کامنت رو می نویسم، درآمدم به 70 میلیون تومان در ماه رسیده.من متعهد شدم تا با تمرین هر روزه و تکرار قوانینی که شما آموزش داده اید، زندگیم روی ریل درستی و صداقت قرار بگیره. طی مسیر، به هدایت ها و ایده ها گوش کردم و به آنها عمل کردم.هیچ کاری به هیچ کسی نداشتم و فقط روی خودم تمرکز کردم و فقط همین مسیر را ادامه دادم و رشد هر بار سریعتر شد. به قدم 12 ام که رسیدم، چرخ زندگیم آنقدر روغن کاری شده بود و اتفاقات خوب رخ می داد که کلاً یادم میرفت که قبلا جور دیگری زندگی می کردم.
تمرین ستاره قطبی 12 قدم که واقعا شاه کلید تمام این دوره است و من برای کنترل ذهنم از این تمرین استفاده می کنم. این تمرین باعث شد شیوه عمل کردن من به قانون، دقیق تر بشه. قبل از خواب، فرکانسهای مثبت تولید می کنم و صبح به محض بیدار شدن، همون فرکانس ها ادامه داره. انجام این تمرین باعث شد قوانین رو بهتر درک کنم؛ ایمانم به هدایت الله بیشتر بشه و کمتر به انسانهای منفی توجه کنم؛ کاری به دیگران نداشته باشم که چگونه فکر میکنند؛ نتایج و معجزات بزرگی که در زندگیم از تمام جنبه ها رخ داده رو ببینم؛ هر روز به زیبایی ها توجه کنم و همه چیز را در زندگیم مثبت ببینم؛
در حال حاضر مغازه ای شیک و زیبا در بهترین نقطه محل زندگیم دارم و هر روز و هر لحظه سپاسگزار خداوند هستم.
هر روز با گوش کردن به آموزش ها، قانون رو و تغییرات عالی ای که در زندگیم رخ داده رو می بینم و به خودم یادآوری می کنم که دو سال پیش کجا بودم و الان کجا هستم. با کار کردن روی آموزش های شما، روابطم با دیگران- خصوصا همسرم -عالی شده. درآمدم از شروع کار با آموزش های شما در این دو ساله، در کل 15 برابر شده و هر ماه هم داره بیشتر میشه.
سلامتی در تمام ابعاد بهتر شده و در کل نتایجی بسیار عالی و خوبی گرفتم.
استاد عزیزم، دوره 12 قدم برای من 10 ماه طول کشید و می خوام جزئیات چکاپ فرکانسیم در طی این 10 ماه رو برایتان کامنت کنم تا لذت ببرید که این دانشجوی شما چقدر خوب روی خودش کار کرده و چه نتایج خوبی گرفت.
علیرضا آسمانیالان که دارم این رد پا رو از خودم بجا میزارم، تقریبا دو ماهه که وارد دوره کشف قوانین زندگی شدم. اگر بخوام نتایجم از کار کردن توی این دو ماه روی این دوره رو بگم، خیلی زیاده. اما به چند مورد مهم اشاره میکنم که این نتایج از نظر خودم خیلی ارزشمندی هست تا دوستان هم با خوندنش انرژی مضاعف بگیرن.تقریبا کمتر از یک ماه از ورودم به این دوره و کار کردن با این آموزش ها، برای اولین بار تو زندگیم هدایت شدم به سفر خارجی و رفتم کشور گرجستان. البته، هزینه های این سفر رو من ندادم و بقولی دستی از دستان خداوند هزینه این سفر رو به راحتی برام پرداخت که حدود 30 میلیون تومن بود.دوم نتیجه من وتغییر اساسی که آموزش های این دوره در وجودم ایجاد کرده این هست که خونسرد شدم و آرامش درونیم به طرز عجیبی زیاد شده یعنی در طی این 2 ماهه، از اون شخصیت واکنش گرا، عصبی و پرخاشگر، تبدیل شدم به یه آدم ریلکس و آسان گیر.سومین نتیجم این هست که: روابطم خیلی زیبا شده، اطرفیانم خیلی دوستم دارند و واقعا می خوان به نوعی بهم خدمت کنن. چه جنس مخالف چه همجنسان خودمچهارمین نتیجه، بهبود وضعیت مالیم هست. در شروع دوره میانگین درآمد ماهانه من، حدود 10 میلیون بود والبته این عدد همیشه سینوسی بود یعنی هی زیاد و کم می شد چون من به نوعی سالهای قبل هم از آموزش های هدیه استاد استفاده میکردم اما نه اونقدر جدّی و بقول استاد، اون زمان خودم پزشک خودم نبودم و نمی تونستم ترمز های ذهنیم رو پیدا کنم و بشناسم. اما به لطف آموزش های کشف قوانین زندگی، دارم ترمزهام رو می شناسم و حذف می کنم و نتیجه اش هم این هست که ظرف این دو ماه، درآمدم حدود 3 برابر بیشتر شده.و اما راجع به بزرگترین نتیجه ام از آموزش های استاد:پارسال بود که تو یکی از آموزش های فایلهای هدیه، استاد شنیدم که گفتند: اون چیه درونت که سالهاست باید تغییرش بدی ولی میترسی؟پاسخ این سوال برای من \"اعتیاد 7 ساله من\" بود که بارها اقدام میکردم ولی پاکی و بهبودی من، دوامی نداشت. اما من تونستم با این آموزش ها اعتیادم رو کنار بگذارم و با تمرکز بر نکات مثبت این مسیر، به طرز معجزه آسایی، صاحب یه آپارتمان 75 متری در اطراف مشهد شدم.یکی از تغییراتی که در درونم با این آموزش ها ایجاد کردم و منجر به تغییر زیادی در نتایجم شد این بود که:شرایط بازار تغییر کرد و همکارانم میگفتن آگهی هامون دیگه زنگ خور نداره. اول نگران شدم ولی بعدش با کمک این آموزش ها یاد گرفتم که اشکال رو پیدا کنم و راهی پیدا کنم که بدون آگهی، مشتری و فروش داشته باشم. روی توکل به خدا و درک بهتر قانون و رها بودن کار کردم و الان ماه هاست که بدون اگهی، فروش دار.م الهی صد هزار بار شکرت الله یکتا.در زمینه روابط ، هدایت شدم به آدمی که واقعا منو همینجوری که هستم دوست داره و رفیق راهمه.این رو هم اضافه کنم که امروز حس و حال خیلی عالی ای نداشتم. برای همین وارد سایت شدم تا کامنت های یک جلسه از دوره کشف قوانین رو بخونم.شاید بالغ بر 20 تا کامنت که خوندم، حسم عالی شد و فرکانسم بالا رفت و با ایمان و این حس فوق العاده، تصمیم گرفتم این رد پا رو از خودم بجا بگذارم و می خوام خوندن نیم الی یک ساعت کامنت رو هم جزو برنامه روزانه ام بگذارم.
زینب برهانیانمن در حال حاضر در قدم سوم هستم و خواستم تجربه مو از کارکردن با آگاهی های این 3 قدم با دوستای عزیزم به اشتراک بزارم:طبق آموزش های این دوره، من هر بار یک جنبه از زندگیم رو مشخص کردم و با رعایت تکامل، تعهد دادم که با تمرکز، اون جنبه رو بهبود بدم. ماه اول تعهد دادم برای افزایش درآمدم به میزان یک سوم بیشتر از قبل. در کمتر از 2 هفته، درآمدم دو برابر بیشتر از مبلغ تعیین شده افزایش پیدا کرد.ماه دوم، دوبرابر اون مبلغ رو تعهد دادم که افزایش بدم و بعد از 3 هفته، پولی که ساختم خیلی بیشتر از مبلغ تعیین شده بود.ماه سوم هم مبلغی رو تعیین کردم و تعهد دادم برای ساختن اون مبلغ و حدودا 3 برابر مبلغی که تعیین کرده بودم، برام محقق شد .
مسئله ای که برای من توی این مسیر خیلی اولویت داشت، تقویت باورهام درباره این بود که قانون جواب می دهد و اینکه اگر من روی ورودی های ذهنم کار کنم، تمارین این دوره رو انجام بدم و طبق آگاهی های دوره، در ماندن توی احساس خوب در هر لحظه کارکنم، طبق قانون همه چی خیلی عالی پیش میره. زمانی که این تعهد ها محقق شد، واقعا حس فوق العاده ای داشتم. ترکیبی از حس شادی، هیجان، خودباوری، اعتماد بنفس و شکرگزاری عمیق قلبی اول بخاطر اینکه باورهام درباره قانون تقویت شد و بعد بخاطر پولی که به حسابم اومد.
من هر روزمو با فایل یک جلسه از دوره شروع می کنم و اواسط روز دوباره یک فایل گوش میدم. هر روز شکرگزاری روزانه ام رو مینویسم. یاد گرفتم که در هر لحظه نسبت به احساسم آگاهی داشته باشم و آگاهانه کانون توجه ام رو هدایت کنم به سمت خوبی ها و زیبایی ها و حس سپاسگزاری.
هر اتفاق خوب یا تجربه ای که حس خوبی بمن میده و فرکانس من بالا میبره رو ثبت میکنم، ازش عکس میگیرم و توی یک پوشه به اسم زیبایی ها ذخیره میکنم.هر روز تمرین ستاره قطبی رو انجام میدم و ذهنم رو جهت دهی می کنم. باید اعتراف کنم که اصلی ترین و لذت بخش ترین نتیجه من از بودن در مسیر این دوره، در مرحله اول حس و حال خوب من در هر لحظه از زندگیم هست و در مرحله دوم، نگاه قدرتمند کننده جدیدی هست که نسبت به اتفاقات، تجربه ها، آدم ها و کلیت زندگیم در من ساخته شده.
ناصر چالاکسلام و درود خدا بر شما استاد گرامی و همه هم فرکانسی های عزیز
استاد امیدوارم این فرکانس ذوق منو در همین لحظه دریافت کنید و در پایان این کامنت، یه تبسم زیبا حاکی از راضی بودن از این دانشجوی زبل روی لباتون نقش ببنده تا منم متقابلا اون انرژی زیبای شما رو اینجا دریافت کنم.به الله یکتا قسم، صداقت رو در جمله به جمله کلامتون می بینم. هر بار که یکی از اهدافم تیک میخوره، می فهمم که چقدر شما لایق استادی هستید تا به صورت موثر، به افرادی قوانین خداوند رو آموزش بدید که اشتیاق سوزان دارند برای بهبود زندگیشون و خلق خواسته هاشون.استاد خیلی خوشحالم به خاطر نتایجم. من بعد از یکسال تعهد و تمرکز در گوش دادن به دوره کشف قوانین زندگی و انجام تمرینات این دوره، بالاخره پام از روی ترمز برداشته شد و سمت خودم رو درست کردم و طی مسیر خواسته ام، به گزینه \"چطور و چگونه\" هیچ توجهی نکردم و قدم ها رو برمی داشتم. خداوند هم دست به کار شد و سمت خودش رو انجام داد و من به یکی از بزرگترین آرزوهام که خریدن تریلی ولوو اف هاش 500 بود، رسیدم.خدایا شکرت خدایا به اندازه همه هستی. امیدوارم همه همکلاسی هام در دوره کشف قوانین زندگی، به اهدافشون برسند.
اکرم هاشمیاول از نتایج مالیم می گم:استاد طبق دفتری که الان پیش رومه من در تیرماه امسال به خودم تعهد دادم که درآمدم رو حداقل 3 برابر و بیشتر افزایش بدم. اون 3 تا فایل چند برابر کردن درآمد در یک سال رو خلاصه کرده بودم و به همراه این دوره می دیدم. اون زمان من فقط توی یه موسسه زبان انگلیسی تدریس میکردم و ساعتی حقوق می گرفتم که درآمدن حدود یک میلیون تومان در ماه بود.
الان که 19 آبان هست، با یه معجزه ی بسیار طبیعی، درامد من به حدود 7 برابر رسیده. یعنی همانطور که من روی باورهام کار می کردم، یک سری اتفاقات رخ داد و رئیس اونجا تغییر کرد و یکی از کارکنان ترفیع گرفت و رئیس شد و به عنوان معتمد ازم خواست تا من توی پست قبلی اون کار کنم چون خودش دیگه فرصت نداشت. در قدم اول من با همون حقوق حق التدریسی یه مدت کوتاهی ادامه دادم و بعد خود ایشون برای من درخواست حقوق ساعتی کارمندی کرد که مقدار بیشتری هست و به طرز غیر قابل باوری، موافقت شد.من 3 روز پیش دوباره تعهد جدیدی برای افزایش 3 برابری درآمدم نوشتم. به ذهنم میگم من نمیدونم چجوری، تو تله چجوری نمیوفتم، فقط به همین معجزه 7 برابر شدن درآمدم نگاه میکنم و میگم همانطور که این نتیجه اتفاق افتاد.
و اما درباره روابط: استاد با اینکه من چند ساله با شما همراه هستم اما همیشه میگفتم باید همسرم تغییر کنه تا همه چی توی روابط ما اوکی بشه.
انگار هر چیزی رو میتونستم باهاش کنار بیام ولی درباره این مورد می گفتم همسرم باید تغییر کنه.
یه روز که همسرم بیمارستان بود، انگار به دلم افتاد که بابا خودت باید تغییر کنی. تصمیممو گرفتم که خودم تغییر کنم و سعی کردم نکات منفی که از همسرم یا دخترم میبینم رو تبدیل کنم به لزومی برای تغییر اون موضوع در خودم و منطقی می کردم که باید من تغییر کنم. اتفاقی که رخ داده این هست که: روابط به آخر رسیده ی ما، الان دوباره در یه سطح خیلی خوبی برگشته با اینکه من خیلی عالی عمل نکردم اما همینکه این رو فهمیدم که باید دست از تغییر همسرم بردارم و سعی کردم خودم آدم بهتری بشم، ورق برگشت.
استاد، یه روزی غبطه می خوردم به بچه های 12 قدم و الان خودم یکی از اونام. هر فرصتی پیدا می کنم تا آگاهی های این دوره رو ببلعم و لذت میبرم از این دوره. بزرگترین کنترل کننده ذهن من، آگاهی های همین دوره است. استاد از وقتی وارد 12 قدم شدم، حالم بهتره، به خدا شادتر هستم و آرامشم بیشتر شده. نمیگم عالی اما خیلی سریعتر از قبل میتونم ذهنمو کنترل کنم و دوباره به احساس خوب برسم. با خداوند بیشتر در گفتگو هستم. اوضاع زندگیم خیلی بهتر شده. الهی شکر
زهرا حسینیمن و همسرم دقیقا 2 ماه هست که به شیوه ی قانون سلامتی زندگی میکنیم. خودم رو متعهد کردم که بعد از 2 ماه، بیام و از نتایجمان بگویم.
من با قد 160 و وزن اولیه 62 کیلو وارد دوره قانون سلامتی شدم و الان به 53 کیلو رسیدم. اندام بی نهایت زیبایی برای خودم ساخته ام که گاهی اوقات حتی خودم هم باورم نمی شود.
همسرم با قد 185 و وزن اولیه 102 کیلو به 89 کیلو رسیده. انرژی هر دوی ما بی نهایت زیاد شده، طوری که بعد از وعده غذایی اصلا احساس خواب آلودگی ندارم. زمان آزاد خوبی پیدا کرده ام برای برنامه روزانه ام که خواندن زبان هست و گوش دادن به فایل های استاد و کار کردن روی خودمروزانه 2 الی 3 ساعت پیاده روی میکنم به راحتی. صبح ها پر انرژی از خواب بیدار میشم. قبل از دوره قانون سلامتی، روزهای پریودم من بسیار نامرتب بود و بین 8 روز تا 11 روز ادامه داشت. بعد دومین ماه زندگی به شیوه ی دوره قانون سلامتی، تعداد روز های پریود ماهانه ام به 8 روز رسیده و توی این ایام خلق و خوی بهتر احساس خوبی دارم.زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی بی نظیره. بعد از یک مدت که بدن عادت میکنه به تغذیه سازگار با سیستم بدن، دیگه اگر سراغ شیوه های ناسازگار قبلی بری، سریعاً عکس العمل نشون میده. چند روز پیش دو قاشق از غذای پسرم رو تست کردم و دقیقا 3 ساعت دچار دل درد شدیدی شدم و تازه متوجه که چقدر این غذا برای بدن من ناسازگار بوده.
من چند روز پیش لباس های دو ماه قلبم رو پوشیدم. شلوارم اونقدر گشاد بود برام که اصلا باورم نمیشد این لباس من بوده. رفتم عکسایی که قبلاً با همون لباس گرفته بودم رو پیدا کردم و دقیق نگاه کردم و اون موقع بود که باورم شد که قبلاً این لباس سایز من بوده و خدا رو شکر کردم.
استاد فقط خواستم با نوشتن این کامنت، تعهد خودمو نشون بدم و از شما تشکر کرده باشم برای این دوره بی نظیر.
سلام استاد
گفته بودین که باور کمبود کجاها توی زندگیتون هست میدنم که خیلی خیلی وجود داره ولی چند تاش که تونستم پیدا کنم من خیاط هستم وهمیشه میخاستم که یکی کمکی داشته باشم ولی باورم این بود که خیاط خوب نیست اگرم باشهاگر خیاط بگیرم حقوقش رو چه جوری بدم اگر درامد کافی نداشته باشم یا مثلا ایده به ذهنم میومد یه رگال لباس تولید کنم مشتری هام که میان از رگال هم دیدن کنن وبفروشم دوباره فکر منفی میومد که اگر فروش نره چی رودستت بمونه چی وهمین ترس باعث شده که هیچ وقت قدمی برندارم
وبابت اینکه گفتین باچه مساعلی روبرو شدید که فکر میکردین راه حلی نداره من با پسرم که الان پونزده ساله خیلی بحث میکریم فکر میکردم میتونم کنترل کنم وبعضی وقتا دیگه اینقد عاجز میشدم تو خلوتم گریه میکردم یروز از خدا خاستم که کمکم کنه همون روزا بود که خواهرم یه کلاسی رو معرفی کرد که برای فرزند پروری بود اونجا بود که فهمیدم مشکل پسرم نبوده خودم بودم با افکار منفی که ممنتوم میگرفتن منو با پسرم دذگیر میکرد واز من بعد از اون چند جلسه کلاس نه تنها دیگه با پسرم درگیر نبودم بلکه باهم دوستو رفیق هم شدیم الان همه چی رو میاد برام تعریف میکنه در صورتی که قبلا اگر میپرسیدم هم چیزی نمیگفت الان خودش میاد بغلم میکنه بوسم میکنه
یوقتایی که صداشو بلند مبکنه میاد معذرت خاهی میکنه
این اولین دوره ای هست که ازتون گرفتم امیدوارم به دستاورهای بزرگتری برسم وبیام باهاتون در میون بزارم بازم ممنون
سلام خدای جانم
سلام استاد عزیزم ودوستان مهربونم
من دیروز فایل دوم استاد رو گوش دادم در مورد راحت کارها براشون انجام میشه وبا هدایت پیش میرن دیروز تصادف کرده بود همسرم خداروشکر اتفاق بدی نیافتاده بود مقصرم نبودن رفته بودن بیمه اونجا کروکی ازشون خواستن وهمسرم رو 4تاکلانتری فرستاده بودن دنبال کروکی هر جا روفته بود جای دیگه ایی رو گفته بودن بره و…کلی درد سر داشتن دیروز
حالا امروز همسرم وقت نداشت بره سرکار بود به من گفت برم کروکی رو بگیرم به خیال خودمون کلانتری مورد نظر رو پیدا کرده بودیم گفت برو اونجا بگیرش منم رفتم گفتن سرهنگ فلانی اینجا نیست برو فلان کلانتری بازم یه جای دیگه منم تو دلم گفتم چرا این جوری شد من برا نیم ساعت مرخصی گرفتم نکنه خیلی طول بکشه منو الکی این ور واون ور بفرستن بعد یاد حرف استاد افتادم گفتم خدایا منو هدایتم کن من به راحت ترین راه بتونم کارمو انجام بدم برم خیلی سریع کارم راه بیافته و…بعد به گروهبان گفتم آدرس رو تو نشان برام من علامت بزن با همون مسیر یاب برم چون من اونجارو بلد نبودم وقتی که به مقصد رسیدم دیدم تو اون منطقه اصلا کلانتری وجود نداره از یه آقایی پرسیدم این خیابون کلانتری هست منو اینجا فرستادن ایشونم خیلی آدم مطلعی بود گفتن نه اصلا کلانتری نداره واون کلانتری که گفته بودن بهم گفت که خیلی از اینجا دوره و….
بعد کلی راهنمایی کرد که کروکی فلان بگیری اگه دست نویس کردن بیمه قبول نمیکنه وووو
بعد رفتن منم با ماشین راه افتادم دیدم این آقا به سمت ماشین من میاد منم نگه داشتم گفتن این خیابون یه طرفه س تهش از اینجا نمیتونی دور بزنی یه راهنمایی رانندگی هم چند تا کوچه بالاتر هست اگه بری از اونا بپرسی چون اداره کل شونه بهتر راهنماییت میکنن آدرس داد منم رفتم خیلی راحت پیداش کردم رفتم پرسیدم فلان جا تصادف کردیم و…کجا برم آدرس قبلی رو بهم دادن گفتم اونجا رفتم یه کلانتری دیگه روگفتن سرهنگ فلانی اینو که گفتم گفتن سرهنگ اینجاس در رو باز کردن بیا تو من شوکه شده بودم چون فقط رفته بودم آدرس بپرسم که کدوم کلانتری برم
همون جا کروکی رو بهم دادن راحت وآسان خداروشکر انقدر ذوق زده شدم از این اتفاق که نمیتونم براتون توصیفش کنم اشکم دراومد که ببین استاد میگفت این طوری شد هدایت خواستم کارها برام آسون شد منم کارم آسون پیش رفت خداروشکر من اینو معجزه میدیدم واقعا
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته
به اذن الله و هدایتش دوره ی هم جهت با جریان خداوند رو تهیه کردم قبلا قانون سلامتی رو تهیه کرده بودم و بعدش توی قلبم گفتم انشاءالله
دوره ی روان شناسی ثروت رو تهیه میکنم اما هربار به یه مانع میخوردم
حس میکردم ناخالصی و بیقراری و عجله و استرس اذیتم میکنه با اینکه نزدیک به پنج ساله همش سعی میکنم روی خودم کار کنم (و پنج ساله که با استاد بزرگوارم آشنا شدم)
اما همش می کوبیدم به جاده خاکی و باز خراب میکردم هربار ..
گاهی پر از غم و حسرت میشدم و گریه ها سر میدادم و هدایت می طلبیدم و همه چی آسون و بهتر میشد و همین که میخواستم دور بگیرم و یا نزدیک دور گرفتنم بود همون قانون مومنتوم که استاد بزرگوارم گفتند ولی من خودم همه چیزو خراب میکردم و زمین و زمان و همه کس و همه چیز رو مقصر میدونستم غیر از خودم
گاهی زندگی و جهانم رو خودم آگاهانه یا ناآگاهانه پر از تراژدی میکردم خودم رو به تضاد و درد سر مینداختم با دستای خودم دیگه از بس رفتمو برگشتم هزار بار شد و خسته شدم
و بعد از کلی جنگیدن با خودم و به اذن الله بازم بیدار شدم و با خودم گفتم قانون سلامتی رو تهیه کردی قبل از قانون سلامتی توی جهنمی بودی که هربار تا لبه ی قبر می رفتیو برمیگشتی و بعد به اذن الله هدایت شدی به قانون سلامتی و همه چیز عالی شد معجزه ها شد .
و از ته قلبم سپاسگزار الله متعالم و زیباترین دعاها رو در حق استاد بزرگوارم کردم
وقتی راجب خداوند و توحید و شرک نورزیدن حرف میزنید من اشکم میاد و قلبم پر از شادیو امید و عشق میشه و زنده میشم و لذت میبرم و لذت میبرم ولذت میبرم قلبم پر از شجاعت میشه و از شر
همه ی ترسام خلاص میشم استاد
همیشه توی قلبم با شما حرف میزنم و میگم که دوستون دارم و بهتون افتخار میکنم ینی وقتی که گوش میدم به حرفاتون تموم حرفاتون حرفای قلب منه و لحظه به لحظه صداقت رو حس میکنم و همین صداقت شما استوار موندتون و شجاعتتون منو پر از ایمان میکنه به اذن الله
اگرچه اینجا قرار بوده که دیدگاهمو راجب به دوره ی هم جهت با جریان خداوند بنویسم اما من با قلبم نوشتم
و چون متاسفانه ایملم رو گم کردم نتونستم این حرف قلبمو توی نظرات قانون سلامتی بنویسم
حس میکنم وقتی شکستم از همه نظر و خودمو برای الله خالص کردم و دعا کردم الله یکتا نجاتم بده و شرک نورزیدم اون وقت هدایت شدم به قانون سلامتی ینی حس میکنم توحید من رو به شما وصل کرد یعنی چون شرک نورزیدم هدایت شدم به سمت قلب شما استاد بزرگوارم و من با تموم وجودم به این خصوصیت یکتاپرستی شما و شجاعت و شهامتتون افتخار میکنم
هدایت رو خودم چشیدم با تموم وجودم الله پاسخ منو داد رب العالمین پاسخ قلب
شکسته ی منو داد
من تکرار میکردم با خودم با اخلاص واقعی
( ای خدایی که جز تو خدایی نیست منو به سمت خواسته ام هدایت کن ؛ خواسته ام شفای کامل و سلامتی کامل قلبو روحو جسمم است) و بعدش معجزه شد و با قانون سلامتی همه چی روز به روز عالی تر شد
تا اینکه من تصمیم گرفتم دوره ی روانشناسی ثروت رو تهیه کنم اما گفتم که هر بار با موانع..
و هربار اشتباهات جدید
حسم بد بود ینی سعی میکردم بد نشه بد نمونه یه چیزایی از درون و بیرون عذابم میداد
آشوب میشدم یه جورایی عجله و استرس و ناامیدی کلی چیزای دیگه میومد سراغم
تا اینکه سعی کردم خودمو آروم کنم و دعا کنم و نظافت کنم جهانمو یعنی هم درونم رو هم بیرونم همم از همه نظر
بعدش کمی بهتر شدم اما هنوز هیجان رو حس میکردم توی درونم
به سایت سر میزدم و همین دوره ی هم جهت با جریان خداوند رو دیدم حسم خوب شد با خودم گفتم انشاءالله بعدا تهیش میکنم فعلا نمیشه و اصلا بهش توجه نکردم گفتم توجهم رو روی روانشناسی ثروت فعلا میذارم
اما به خاطر دعاهام چن تا نشونه اومد و منم به نشونه ها و حرف قلبم اعتماد کردم و این دوره ی زیبا رو تهیه کردم به اذن الله
به محض اینکه تهیش کردم آروم شدم و تازه اولین جلسه رو گوش دادم سه بار و بعضی حرفاتون رو استاد بزرگوارم بارها و بارها گوش دادم و نوشتم و نکته برداری کردم حالم خیلی بهتر شده حس میکنم دارم بهتر میشم و بیشتر می فهمم بیشتر از قبل به اذن الله جهانمم زیباتر شده و ایمان دارم زیباترم میشه دیدگاهای دوستانمم خوندم عالی بود
خیلی دوس دارم منم از نتایجم بگم
یکی از نتایجم همزمان با خریدن دوره بود اینکه اون استرس و حس بد و ناخوشی که داشتم تونستم تا حدودی بهش غلبه کنم و البته اینبار آگاهانه تر و واقعی تر غلبه کردم و لذتشم چشیدم و خدا رو بابتش هزاران بار شکر کردم
و دومیش اینکه از روی محبت و عشق و انسانیت و دلسوزی به خاطر خدا به شخصی گرفتار پول قرض دادم با اینکه خودمم خیلی نیاز داشتم و بهم قول داد که برمیگردونه و حتی جبران کنه و تا آخرین لحظه ی عمرش فراموش نمی کنه که توی چه
لحظه ی سختی که کسی حاضر نبود کمکش کنه من کمکش کردم
خوشحال بودم که تونستم بنده ای از بندگان الله رو شاد کنم اما فقط چند روز طول کشید بنا به دلایلی اون شخص خیلی گند از آب دراومد فقط به این خاطر که از من چیزی خواست که من نمیتونستم انجام بدم و نه از قلبم و نه از خدام اجازشو نداشتم و البته اینم بگم که قبول میکنم خودم اجازه دادم که ناراحتم کنه و خودم به دنیای خودم جذبش کردم با اعمالم و گفتارم کردارم و احساسم پذیرفتم که خودم کردم اشتباه از خودم بود ضعف خودم بود به گردن گرفتم که ضعف خودم بود و سعی میکردم حتی توی قلبم اون شخص رو سرزنشم نکنم و رهاش کنم
و رابطمم باهاش قطع کردم چون حسم رو بد میکرد و قطع کردم بعدشم بهش گفتم حقم رو پس بده و ماه ها گذشت و خبری از پس دادنش نبود و حتی جوری حرف میزد و رفتار میکرد که انگار طلب کاره
ینی دیگه جوری شد از خیرش گذشتم و گفتم عاقا اصلا نخواه که حقتو بگیری ولش همون که شرش کم بشه قطع ارتباط بشه کافیه اما واقعا قلبم میگفت حقتو پس بگیر حتی به قیمت جونت چون لیاقتشو نداشت
به هر راهی میرفتم که حقمو بگیرم بن بست آهنین میشد اما همین که نیت کردم دوره رو تهیه کنم طرف مسیج داد که تا یه ماه دیگه پولتو پس میدم ینی اصلا حس میکردم ترس خدای من افتاده توی قلبش و اصلا راهی نداره جز اینکه حق منو پس بده و بعداز تقریبا پونزده روز حقمو پس داد خوشحال شدم چون موقعه ای پس داد که باید میداد و برای چیزای خیلی خوبی بهش احتیاج داشتم
و سوم اینکه قبل ازینکه به این دوره هدایت بشم حالم یه جوری شده بود با خودم گفتم بهتره برم
آرام بخش مصرف کنم و کردمم اما ناراحتم میکرد آرامشش سطحی و بد بود حال قلبم رو بد میکرد یه جور انگار قلبم خوش نبود حال نمیکردم ولی از ترس میگفتم حالا بخورم فعلا نکنه نتونم بخوابم
اما با گوش دادن جلسه ی اول دیگه نخوردمش
اگرچه هنوز اول راهم اما واقعا حال دلم بهتر شده و انگار جهانم داره واضح و شفاف میشه
همیشه من میگفتم لحظاتی داشتم که انگار توی آغوش خداوندم و هیچی نمیتونه آرامشمو بهم بزنه اما این حس خراب میشد آرزو میکردم بازم تجربش کنم و الان انگار کم کم دارم به اون حس میرسم ولی اینبار فرق میکنه فرقش اینه که نمیترسم تموم بشه و یا از دستش بدم و همین خیلی زیباست
وقتی هنوز دوره رو نخریده بودم و فقط نیتشو داشتم رفته بودم خرید ولی نمیدونم چرا اینقد خوشحال بودم یه آرامشو شادی سراسر وجودمو گرفته بود انگاری حس میکردم خداوند دستمو گرفته و بهم میگه دیگه رهام نکن بخدا همین حس رو داشتم و الان که می نویسم اشک توی چشمام جم شده و حس میکردم مث قبل توی گذشته یا آینده نیستم توی زمان حال بودم عصبی نبودم و از همه چی لذت میبردم دلم میخواست به همه لبخند بزنم و همه رو بغل کنم همه چیز زیباتر شده بود آسمونو زمین همه چی پراز زیبایی بود و برخلاف گذشته توی مغزم سروصدا نبود سکوت بود آروم بودم ینی حس میکردم خودم تنهام با خداوند هیچ چیز و هیچ کس رو نمی دیدم و پر از شادی بودم با خودمو خدام فقط لذت میبردم خرید زیادی هم نکردم ولی خیلی خوش تر از قبل گذشت خوش تر از همیشه و اینکه همش میخواستم این شادی و آرامش رو پخش کنم به همه چیز ببخشم به همه کس اول از همه همسرم و پسرم پس قلبم گفت براشون هدیه بخر و خریدم بعدش مادرشوهرم که دو ماه بود نمی تونستم بر خلاف گذشته که همیشه می بخشیدمش اینبار دو ماه بود که نتونسته بودم ببخشمش و واقعا تلخی رو می چشیدم و هرچی با خودم جنگیدم نتونستم ببخشمش تا اینکه همون روز آزادش کردم ذهنی و قلبی بخشیدمش رهاش کردم نمیدونم چطور شد قلبم فقط جوری بخشیدمش که قلبم براش غل میزد و دلتنگش شدم و نمیدونم اصلا چجوری شد که حتی به خاطر وجودش و سلامتیش خدا رو شکر کردم و حتی از نزدیک منزلشم راهم خورد قلبم دوس داشت برم پیشش بغلش کنم ببوسمش اما چون غروب شده بود باید برمیگشتم ولی از ته قلبم بخشیدمش بعدش بازم لبریز از شادی و آرامش بودم میخواستم همش این حس رو هدیه بدم وجالب بود تا وقت برگشتنم تا رسیدنم به خونه چهار نفر دیگه رو شاد کردم خدمت جزیی انجام دادم اما هنوز لبریز از شادی و آرامش بودم و همش دلم میخواست این حس رو به دیگران و اطرافیانم ببخشم
الحمدلله رب العالمین به خاطر هرلحظه و هر نفس و تمومه هدایت ها و وجود شما استاد بزرگوار
زیباترین دعاها رو در حق شما و خونواده ی زیباتون میکنم
خیلی دوس دارم شما دیدگاه منو بخونین
سلام به استاد عزیزم
خدای مهربانم هرچه دارم ازتودارم
من اصلا یک درصد فکر نمیکردم بتونم تا قبل از زمان تخفیف دوره رو بخرم بصورت ناگهانی
البته چند وقتی هست که همسرم در برنامه های استاده وخیلی تمایل به خرید این دوره داشت همش میگفت یه جوری این دوره رو بخریم قبل از عید توسط یکی از دوستان غرفه روسری زدیم وخداروشکر پول دوره برامون جفت و جور شد حتی چند برابرش ….وتمام مخارج عیدمون رسید نزدیک به 10میلیون عیدی سوغات بردم اصلا فکرشو نمیکردم ..ایام عید کلی بهم خوش گذشت ….مادر شوهرم کلی بهمون سوغات داد البته مادر شوهرم زنی دست ودلبازن ….وخداروشکر نتایج دارن میان اینها رو داشته باشین تا نتایج بیشتر رو هم بیام بنویسم
سلام خدای جانم مهربان ترینم عزیزم هادی ام هستی ام آرامشم خدای زیبایم خدای رحمانم رحیمم سخائم ستارم
وسلام ودرود بر استاد عزیزم خیلی خیلی دوستون دارم برام خیلی باارزشینخداروشکر خدا منو به سمت شما هدایت کرد
خواستم تو دفتر یادداشتم اینو بنویسم ولی حسم گفت بیام واینجا بنویسم
بنویسم وتقاضای هدایت کنم از خدای عزیزم برای کسب وکاری که میخوام راه بندازم شروع کنم خدایا مدرسم باش هدایتم کن چطور شروع کنم کجا برم چه چیزهایی بخرم خودت کمکم کن تایم خالی برام باز کن من با آرامش و وقت کافی بتونم کارمو شروع کنم
این رو به عنوان یه رد پا برای خودم گذاشتم توکل علی الله
به نام خدای مهربانم خدای خوب و قدرتمندم
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم سلام به دوستان همفرکانسم
این روزها با اینکه هنوز نتونستم دوره رو تهیه کنم
اما متوجه شدم به خداوند خیلی نزدیک تر شدم
و راحت تر خواسته هامو میخوام و بهم داده میشه
و الان اومدم کامنتها رو بخونم چقدر قشنگ نوشتن دوستانم من فدای شما بشم
خیلی خوشحالم که نتایج عالی گرفتین در این مدت کم
بعضی از دوستان گفتن بعد از دو یا سه جلسه تمرین حل کردن نتایج عالی رو گرفتن خب خیلی خوبه
این مشخص میکنه چقدر دوره مهمیه چقدر بازخورد گرفتن دوستان
چقدر تلاش ذهنیشون بالا بوده و برای من درس داره که روی هر دوره ای تمرکزی کار کنی پاسخ مثبت میده تحسینتون میکنم مرحبا مرحبا
خدارو شکر میکنم برای داشتن همچین استادی و همچین دوستانی الهی شکرت سپاسگزارتم
خوش باش که هر که راز داند
داند که خوشی خوشی کشاند
شاد و سلامت و ثروتمند باشین
به نام خداوند قادر مطلق خدایی که این روزا اینقدر باهاش صمیمی شدم که هر لحظه دارم باهاش حرف میزنم
خدایی غیر از خدایی که قبلاً می شناختمش
الان هم اومدم نتایج شما دوستان عزیزم رو برای اولین بار توی این قسمت از سایت بخونم ،که خدا یهویی بهم گفت تو هم بنویس
بنویس که همه باور کنن اگه با من رفیق بشن دیگه نگران هیچی نمیشین.،من میگم چی کار کنن که چرخ زندگی شون روان بشه
به خدا الان که دارم مینویسم اشک از چشمام سرازیره .
نه از ناراحتی بلکه از سر شوق که چنین خدایی داشتم و ازش بی خبر بودم.
تازه منی که خیلی ادعای خداشناسی و این حرفا رو داشتم.
برای همه مادر بودم برا خودم زن بابا
از بس باورهای خراب تو ذهنم بود
باور این که خدا دعاهای منو در حق دیگران چقدر زود جواب میده ولی برای خودم نه
همه ازم التماس دعا داشتم و منم به خدا میگفتم تو که خیلی مهربونه حاجتشون رو بده و جالب این که همه به حاجتشون میرسیدن و البته وصد البته این به خاطر باور خودشون بود که جواب میگرفتن نه به خاطر دعای من
و
من اینو میدونستم و به روی خودم نیاوردم.
و
به خودم میگفتم چون خدا خیلی دوستم داره
هی میخواد ازش التماس کنم برای گرفتن حاجت خودم
و
با خودم میگفتم هر چه بیشتر دارم اذیت میشم
پس جایگاه بهتری پیش خدا دارم
پس اگه اینجا نشد حتما اون دنیا برام بهتره
و
این هم یه باور مخرب دیگه و
هزاران باور دیگه که به خدا میچسپوندم
البته که این باور در جامعه آیی که بودم تاثیر گرفته بودم و در خودم تقویت کرده بودم متاسفانه.
اما خدای درون الانم کجا و اون خدا کجا
که هر لحظه داره منو هدایت می کنه به بهترین راه ها ،
و این رو مدیون آموزش های استاد عزیزم میدونم.
که زندگی منو عوض کرده از هر لحاظ.
خدایا شکرت
همیشه با خودم میگم استاد عزیزم تو که دراستان من در صد کیلومتر متری من سالها زندگی کردی و آغاز تغییرت از اون جا بود
چرا امن
من این همه دیر با شما آشنا شدم.
از فایلهای رایگان که ارزش میلیاردی دارن شروع کردیم و الا با دوازده قدم داریم رو به جلو پیش میریم چ بیشتر از چیزی که میشنوم دارم به گفته های استاد عمل می کنم.
به هر حال خدا را هزاران بار شکر از بودن در کنار شما و این دوستان عزیز و خصوصاً عزیز دلت مریم جان که هر روز با دیدن زندگی پر بهشت دارم در بهشت افکارم زندگی میکنم.
از لحاظ روابط با همسرم که عالی شده و تا قبل از این که ایشون واقعا یه آدم دیگه آیی شده
ما هر روز زندگی در بهشت رو با هم میبینم و این همه فراوانی و عشق رو از بودن با شما تجربه می کنیم .
فایلهای توحیدی استاد عزیزم انقلابی در ما به وجود آورده که الان با قدرت و یقین به هدایت الله با دست خالی و به صورت تکاملی طی مدت یک سال اخیر داریم کاری رو برای اولین بار شروع می کنیم که
خدا خودش بهم الهام کرده و مجوزش رو هم خودش داده و مطمئن هستم به بهترین شکل پیش میره و ما رو به ثروت و روزی به غیر حساب میرسونه.
در هر حال اینو به دوستان گلم خواستم بگم که هر طوری تو خدا رو توی ذهنت بسازید همون رو می بینی .
من الان یه جوری باهاش رفیق شدم که دوست ندارم وقتم رو پیش کسی دیگه ایی بذارم.
من الان هر چه ازش بخوام بهم میده
و
مهم تر از همه رفاقت با خودشه .
حال خوب بودن با خودش.
دورت بگردم خدای ارحم الراحمین.
ممنون از شما دوستان عزیزم که کامنت منو خوندید و باور کردید هم حرفای منو
هم خدای درون وجود خودت رو
در پناه الله یکتا شاد و پیروز و ثروتمند و سعادتمند باشید.
سلام به خدای مهربانم سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیز استاد عزیز من و همسرم 4 ماهه که با فایل های شما اشنا شدیم در اصل خدا مارو هدایت کرد به سمت این فایل ها ولی تو این 4 ماه اندازه ی یک سال من رو خودم کار کردم جوری که صبح که از خواب پامیشدم فقط تو گوشم صحبت های شما بود تا شب که میرم بخوابم یعنی جوری شده که من تو خونه موقع کار تو ماشین تو مهمونی تو خرید هر جا که باشم دارم از صحبت های شما استفاده میکنم من و همسرم خیییلی خوشحال و خوشبختیم که با شما اشنا شدیم و این هم از لطف خداس تو این 4 ماه خیلی چیزا تغیر کرده هم رابطه ی عاطفی ما هم سلامتیمون هم ارامشون هم نعمتهامون ما یه دختر 15 ساله داریم بعد از شنیدن صحبت های شما برای خودش دفتر شکر کزاری و دفتر هدف گزاری درست کرده و من خیلی خوشحالم که شما استاد عزیز مانند یه نور پاک وارد زندگی ما شدید و خیلی شیرین و دوست داشتنی مارو هدایت میکنید خدایا هزارررران بار شکر برای وجود خودت برای وجود استاد عزیز برای اینکه من و خانواده ام لایق این هدایت شده ایم ما هر روز بیشتر و بیشتر تلاش میکنیم تا به بهترین خودمون تبدیل بشیم ممنونم از شما استاد عزیز شما نور الهی هستید برای روشن کردن زندگی دیگران خوش به سعادت شما و خوش به حال ما که شمارو داریم خدارا سپاس برای این لحظه و هر لحظه به امید موفقیت بیشتر و بیشتر خدایا شکرت
داستان هدایت میرسه به زمستان 1401.زمانی که در شرایط روحی و مالی خیلی بدی قرار داشتم .دو ماه شده بود که پدر نازنینم رو از دست داده بودم و پذیرش نبودش برام غیرممکن بود. غمی که به اندازه ده سال پیرتر شدم .چون وابستگی شدیدی به پدرم داشتم و یجورایی بابایی تمرین آدم خانواده مون بودم. بابرادرم که با آموزشهای شما کلی نتیجه گرفته بود و باهم از لحاظ روحی نزدیکیم . داداشم پیشنهاد داد که باید از خانه بزنی بیرون و یه کاری رو شروع کنی منم که تنها داراییم یه پراید بود تصمیم گرفتم باهاش کار کنم تا هم کمی وضعیت مالی مون بهتر بشه و هم وضعیت روحیم. خلاصه شروع کارم شد شروع آموزشهام . سابقه عضویت من به خیلی قبلتر برمیگرده و دلیلشم اینه که برادرم خارج از ایران زندگی میکنه و من این پروفایل رو برای ایشون ایجاد کردم و چندتا از دوره های شما رو با پول خودش خریدم .و اگه به خیلی قبلتر برگردم من برای اولین بار سال 94 یه فایل از شما دیدم فقط اون تی شرت قرمز رنگ و فضای سبز شمال که اونجا فایل ضبط شده بود یادمه ولی تو مدار دریافت آگاهی نبودم و از حرفا تون هیچی یادم نیست فقط حس خوبی که به من داده بود باعث شد که اسم تون تو ذهنم بمونه . خلاصه من همزمان با کارکردن با پرایدم شروع کردم فایلهای عزت نفس رو که برای برادرم خریده بودم با اجازه خودش گوش دادن . 6 ماه فقط عزت نفس گوش دادم. تو اون 6 ماه به لطف خدا و آموزشها اولاً پذیرشم در مورد از دست دادن پدرم رفت بالا. دوماً اعتماد به نفس من خیلی تقویت شد و من چالش هایی که در مورد شغلم پیش آمده بود با تکیه بر آموزه های عزت نفس پشت سر گذاشتم و همه بدهی هامون پرداخت کردم .بعد از اون چندین ماه فایل های رایگان رو استفاده کردم .استاد من با فایلهای توحیدی خدایی در درونم پیدا کردم که رفیق منه و من هر لحظه من در آغوش امن او هستم و این آرامش درونم شروع تحول من بود.ماشینمو عوض کردم و از لحاظ مالی به اندازه تمام 35 سال عمرم پس انداز کردم و سرمایه جمع کردم و به لطف الله از اول سال 1403 من دوره قانون سلامتی رو استارت زدم .
در شروع دوره چربی خونم 485 . سردرد های تنشی و ضربه ای، افزایش وزن با دور کمر 94 و دور شکم 95 ، غده ای تیله مانند زیر بغلم ، کبد چرب و معده آندوسکوپی شده به دلیل خونریزی و و وزن 61 کیلو و چندین مشکل دیگه که جمعا 22 مورد من در شروع دوره نوشته بودم ولی الان در تاریخ 13 اسفند 1403 به لطف دوره قانون سلامتی چربی خونم کامل برطرف شده و منی که تا یادمه سر درد داشتم هیچگونه سردردی بعد از سه ماه که از دوره گذشت ندارم بدون حتی یه دونه قرص. اوایل دوره وسوسه میشدم که قرص بخورم ولی من خودمو متعهد کرده بودم که با شیوه قانون سلامتی ،سلامتی مو به دست بیارم .دور کمر الان 76و شکم 83،و وزن 48 کیلو خدا را شاهد میگیرم در این مدت حدود 1 سال که به شیوه قانون سلامتی زندگی کردم حتی حتی حتی یدونه قرص نخوردم و این به اعتماد به نفس داد. و انرژی باور نکردنی که حتی من تو18 سالگی اینقدر سالم و پر انرژی نبودم و استفاده از دوره عشق و مودت در روابط که عشق واقعی رو دارم تجربه میکنم عشق بدون وابستگی و در یک کلام مثل دوره نامزدی که همه میگن بهترین دوره مزدوجی هست ولی من با 8 سال زندگی مشترک دارم مثل دوران نامزدی زندگی میکنم . و الان شروع دوره بی نظیر هم جهت با جریان خداوند و نتایجی بعدا خواهم نوشت .
به نام خداوند بی همتا
سلام خدیجه جان ،واقعا تحسینتون میکنم به خاطر موفقیتها و پیشرفتی که کردید.
ازتون میخوام بپرسم که شما به چه روشی فایلها رو تمرین میکنیدوعمل میکنید ؟؟ که اینقدر نتایج خوب گرفتید.من با اینکه چندین سال است که روی خودم کار میکنم آنطور که باید نتیجه نگرفتم. از همه لحاظ پیشرفت آنچنان نگرفتم و اگر هم بوده یه دوره کوتاهبوده و دوباره به حالت قبل برمیگردم .
ممنون میشم تجربیات خودتون رو دراختیارمون بزارین.
در پناه الله شاد و سلامت و ثروتمندو سعادتمند در دنیا وآخرت باشید.
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم
سلام به دوستان هم فرکانسی و خدیجه خانم عزیز،مدتها بود کامنت نذاشته بودم،الان با دیدن پیام شما یچیزی درونم گفت دست به قلم شم و بنویسم.
خدیجه عزیز من هم مثل شما درگیر سردرد های تنشی و میگرن عصبی هستم،که 12 ساله درگیرم کرده،هر شب باید دارو بخورم همیشه کیفام پره دارو هست،یخچال و کابینت های آشپزخونه
عین پیرزنای 80 ساله فقط با خودم دارو حمل میکنم اینور اونور،من 32 سالمه،الان نزدیک دو ماهه که سردردم یکباره شدید تر شده و حتی داروهای همیشگی خودم هم نتونستن ساکتش کنن،و حتی امروز هم نتونستم برم سرکار مرخصی گرفتم من دبیر هستم،الان یک ماهی بود که با خودم درگیر بودم قانون سلامتی رو بگیرم یا نه،میتونه این سردرد 12 ساله منو درمان بکنه یا نه،همش دو دل بودم،از خدا میخواستم یه نشونه یه پیام یه چیزی از تو سایت بهم نشون بده که دلم رو قرص کنه با خیال راحت قانون سلامتی رو تهیه کنم،تا اینکه امروز از صب تو سایت چرخیدم رفتم تو صفحات مربوط به کامنت های قانون سلامتی کلی اونجا کامنت خوندم وقتی چشمم افتاد به پیام دوست عزیزی که نوشته بود میگرن داشته و بعد از 20 روز عمل به قانون سلامتی بکل سردردش از بین رفته و خوبشده از شدت خوشحالی اشکم ریخت گفتم خدایا شکرت بالاخره جواب دو دل بودنم رو دادی،دیگه مصمم شدم همین هفته این دوره رو تهیه کنم،بعدش هم به پیام شما هدایت شدم بی نهایت خوشحال شدم خدارو سپاسگزاری کردم بابت این جوابی که از طریق دوستان عزیزی چون شما بهم داد.
خدایا ازت بینهایت سپاسگذارم،بابت جوابهای خوبی که از طریق کامنت های دوستانم بهم گفتی،باورم نمیشه چقدر خوشحالم خیالم راحت که دیگه میتونم با عمل به قانون سلامتی از شر این سردرد چندین ساله خلاص بشم.
استاد عزیزم بی نهایت از شما سپاسگذارم بابت این دوره های فوق العاده هر چقدر از شما سپاسگذاری بکنم بازم کمه.
خیلی دوستتون دارم استاد جانم
عاشقتونم مریم عزیزم
دوستان هم فرکانسی من خیلی دوستتون دارم،نمیدونید با کامنت های شما چقدر از جواب سوالاتم پیدا میکنم.حالم خوب میشه
امشب این ساعت این لحظه خواستم این رد پارو از خودم بذارم تا بعد از تهیه قانون سلامتی و عمل به آموزه هاش بیام و مثل خدیجه عزیز با خوشحالی از نتایجم بنویسم از سلامتیم.
خدایااااااااااااا من عاشقتممممممم
شکررررررررررررررتتتتتتتتتت خدا
دوستدار شما=سحر
1404/1/18