نتایج دانشجویان از دوره‌های استاد عباس‌منش

  • -ماریا اکبری
    الان اواخر سال 1402 هست و می‌خوام نتایجم از عمل به آموزش های روانشناسی ثروت 1 رو با سال 99 مقایسه کنم که تازه این محصول ارزشمند رو به خودم هدیه داده بودم:ماریای 3 سال پیش که تازه این دوره رو شروع کرده بود، نه خونه ای داشت، نه ماشینی، نه پس اندازی، نه طلا.حتی برای خرج های روزانه ام هم مونده بودم. پراز بدهکاری و غم بودم. انگار چرخ زندگیم زنگ زده بود و هرچه زور میزدم، جلو نمی‌رفت که هیچ، بلکه شونه هام زیر این فشار داشت خورد میشد.حالا بعد از گذشت فقط 3 سال تلاش برای عمل به آگاهی های این دوره، هم خونه دارم، هم ماشین دارم و هم پس انداز.هم تجربه های شگفت انگیزی از سفرهای باکیفیت دارم.غذاهای باکیفیت تهیه می کنم. لباس های برند و با کیفیت می خرم و هزاران تجربه های ریز و درشت دارم که مربوط میشه به بهبود اوضاع مالیم. اما از همه نتایج مهمتر ،تغییراتی هست که توی ذهنم درباره تغییر \\\"باور کمبود\\\" به \\\"باور به فراوانی\\\" افتاده.با آموزش های این دوره، نقش اساسی باورهای قدرتمند کننده رو فهمیدم و  باور کردم که تنها راه تغییر زندگیم این هست که باورهای قدرتمند کننده بسازم و فراوانی رو باور کنم. اونوقت به صورت تکاملی، به تمام خواسته هام میرسم.من با این دوره باور کردم که: «هیچ چیزی نیست که بخواهم اما توانایی تحققش را نداشته باشم اگر کنترل کانون توجه ام رو یاد بگیرم. زیرا قانون این است که تمرکز به هر سمت و سویی برود تجارب نیز به همان سمت و سو خواهد رفت». برای همین سعی کرده ام که توجهم رو بگذارم روی فراوانی و دائم شواهد و الگوهایی درباره فراوانی ها در جهان پیدا کنم تا طبق قانون خدا، از همون جنس نعمت ها وارد زندگیم بشه. چرا که: چه کسی از خداوند متعهد تر به وعده هایش هست.من این رو فهمیدم که: مثل اکثریت مردم جهان، ذهنیت معلولی درباره پول دارم. در نتیجه باید همیشه و همیشه روی این پاشنه ی آشیلم که \\\\\\\"باور به کمبود\\\\\\\" هست کار کنم. فعلاً با تمرکز روی این دوره، ذره ای از این فراوانی بی کران رو باور کردم و همین یه ذره تغییر،  شرایط زندگی من رو از منفی هزار، رسونده به شرایط حد متوسط جامعه. اما با این تفاوت که من بدون هیچ رنج و سختی و دقیقا با لذت به این نتایج رسیده ام. پس با همین فرمونِ کار کردن روی ذهنم پیش می رم و لاجرم به تمام خواسته هام می رسم. استاد عزیزم از شما سپاسگزارم که منو با قوانین خداوند آشنا کردید. سپاسگزارم که بهم یاد دادید همه چیز باوره. سپاسگزار خداوند هستم که من رو به این آگاهی های توحیدی هدایت کرده و متعهدانه این مسیر بهبود دائمی رو ادامه می دم.
  • -علی گرایی
    من علی هستم، 34 ساله. 2 سال پیش از طریق یکی از دوستانم به طور اتفاقی با استاد عباس منش آشنا شدم. اون روزها هیچ تصوری از زندگی به شیوه آموزش های استاد رو نداشتم. شروع کردم به گوش دادن به فایل های بخش دانلودها و اولین چیزی که از همان ابتدای آموزش ها یاد گرفتم و به طور جدی انجام دادم، شکرگزاری بود.  این تغییر در شخصیت من،  باعث شروع تغییرات اساسی در زندگی من شد. بعد دوره عزت نفس رو با اکانت همسرم خریدیم و بعد از 6 ماه عمل به آموزش های فایلهای دانلودی و جلسات دوره عزت نفس، تصمیم به مهاجرت گرفتیم. با توکل بخدا و خودباوری ای که از گوش دادن به فایل های استاد گرفته بودم، با دو فرزند 1 ساله و4 ساله به تهران مهاجرت کردیم. کل سرمایه ما 200 میلیون تومان بود که 150 میلیون را برای پول پیش خانه و 50 میلیون را برای استارت کارم گذاشتم. من خرداد 1401 به تهران آمدم و کارمو شروع کردم. امروز پس از گذشت حدود یک سال و نیم، اون سرمایه 200 میلیون تومانی، به لطف الله یکتا و عمل به آموزه های استاد عزیزم در این مدت، شکر خدا 10 برابر شده و به 2 میلیارد تومان رسیده. استاد عزیزم شما دستی از دستان خدا بودید برای هدایت من. به لطف عمل به آموزش های شما، کاری که قبلاً به سختی پیش می‌رفت الان به راحتی پیش می ره و کاری که قبلاً به سختی از اون پول می ساختم امروز دارم به راحتی ازش پول می سازم. عاشق کارم هستم و از انجامش واقعا لذت میبرم. یک زندگی بسیار عاشقانه با همسر و فرزندانم دارم. بینهایت سپاسگزار خداوند هستم که با شما آشنا شدم و روز به روز دارم زندگیمو آگاهانه خلق میکنم. از خداوند میخواهم که همیشه در این مسیر ثابت قدم بمانم.
  • -مهیار ضیائی
     من به کمک آموزه های استاد اینقدر روی احساس لیاقت و خود ارزشمندی کار کرده ام که هر بار آینه می دیدم اولین کلمه ای که با تاکید به خودم می گفتم این بود: \" زیبا \" ... و واقعا هم هر روز احساس زیبایی بیشتری میکنم. این جنس از فرکانس من رو وارد دوره قانون سلامتی کرد. به لطف زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی و تعهدم در عمل به آموزه های این دوره، الان هیکل رویایی خودم رو دارم. یعنی همون هیکلی که از سن 12 13 سالگی داشتنش رو توی ذهنم تجسم می کردم رو الان دارم. اوایل زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی خیلی لاغر شده بودم و هرچقدر هم که می خوردم وزنم بالا نمیومد. اما با تعهد ادامه دادم و ذهنم رو درباره نگاه و حرفهای دیگران کنترل کردم و همچنان در دوره قانون سلامتی موندم. جالبه که بعد از غلبه به این ترمز درباره حرف مردم، وزنم شروع کرد به بالا اومدن و چنان عضله سازی ای توی بدنم شروع شد که نگو. من توی چند ماه از 54 کیلو رسیدم به 70 کیلو. 70 کیلو عضله خشک و خوشگل. الان هم صورت و چهره زیبایی دارم و هم اندام زیبا.حالا اگر توی همه مسائل اینطور متعهد به قانون باشم، توی همه جنبه های زندگی، قانون همین قدر جواب میده و بهتر و بهتر میشم.
  • -Ali reza nasabi
    توی مجامع علمی کسی که استاد تمام باشد بهش میگن پروفسور و استاد عباس منش برای من پروفسور عباس منش است. چون آموزشهای استاد، تغییراتی رو در من بوجود آورده که هیج مرکز آموزشی ای به آدم یاد نداده و نمی دهد. استاد من مسیر تغییر رو از فایلهای هدیه شما شروع کردم. آموزش های شما رو گوش می دادم، نت برداری می کردم، تمرین می کردم و عمل به این آموزش ها کم کم مسیر ذهنم رو عوض کرد و درآمدم به اندازه تغییرات شخصیتی ام رشد کرده. الان یعنی سال 1402، درآمد من به ماهی 50 میلیون تومان رسیده. در یک سال گذشته، 200 گرم شمش طلا، پس انداز کردم و با خودم گفتم: علیرضا الان موقع خرید دوره روانشناسی ثروت 1 رسیده. روی دکمه \"مرا به سوی نشانه ام هدایت کن\" کلیک کردم و به فایلی هدایت شدم که در مورد رسیدن به آزادی مالی، مکانی و زمانی صحبت می کرد و مطمئن شدم که وقت خرید دوره روانشناسی ثروت 1 و ادامه مسیر با آموزش های این دوره است.
  • -فیروزه محسنی
    استاد عزیز بسیار سپاسگزارم که دوره عالی کشف قوانین زندگی را تولید کردید. این دوره شروع زندگی جدید برای من بوده.من با این دوره یاد گرفتم چطوری خواسته هام رو کدنویسی کنم و اونا رو محقق کنم. یاد گرفتم سپاسگزارم باشم. یاد گرفتم قدم بردارم و به هدایت های خداوند عمل کنم و مهم تر از همه، به خداوند اعتماد کنم و تسلیم جریان هدایت باشم. یکی از معجزات عمل به تمرینات این دوره برای من این بود که:مدت  2/5 سال بود که من به شدت دنبال انتقالی از شهرستان به تهران بودم واز طرف مبدا با این درخواست موافقت نمی شد و من در ماموریت مانده بودم. تا اینکه وارد دوره کشف قوانین زندگی شدم و با جدیت تمرکزم رو گذاشتم روی عمل به آموزه ها و تمرینات این دوره. بعد از مدتی بدون اینکه من هیچ کار خاص یا پیگیری ای درباره انتقالیم داشته باشم، از مبدا با من تماس گرفتند و تلفنی خبر موافقت با انتقالی من رو بهم خبر دادند. انگار خداوند خودش کارهای انتقالی رو برام انجام داده بود. بقیه کارهای اداری هم خود به خود انجام شد. این فقط یکی از برکات عمل به آموزه های دوره کشف قوانین است و من متعهدم تا همیشه آموزه های این دوره رو مرور کنم و در زندگیم بکار ببندم. از این به بعد هم می خوام با استفاده بهتر از آگاهی های این دوره، زندگی سراسر شادی و لذت و احساس خوب و تحقق اهدافم رو اونم از سرراست ترین مسیر داشته باشم.
  • -علیرضا بهادری
    من در چکاپ فرکانسی قدم 12 ام به سوالات شما جواب دادم و جواب های قدم 12 را با جواب هایم در شروع 12 قدم و قدم اول مقایسه کردم و می خواهم تغییرات و پیشرفت هایم در این 12 قدم، در زندگیم بنویسم و اول توضیح دهم انجام چه تمرین هایی به چه شکل باعث شد تا این نتایج حاصل شود. مهم ترین خواسته من، رشد وضعیت مالی بود. قبل از ورود به 12 قدم فایل \\\"چگونه در عرض یک سال درآمد خود را چند برابر کنیم\\\" را گوش دادم، نت برداری کردم و تعهد دادم تا درآمدم را 3 برابر کنم. سعی کردم به تک تک آموزه ها عمل کنم. هرچند در طی کار کردن با آموزه ها، نجواهای ذهنم هم زیاد بود که مرتب به من می گفت: تو چند ساله داره کار می کنی و حتی یک 1000 تومان هم حقوقت رو اضافه نکردند، چطور می خواهی حقوقت رو 3 برابر کنی. اما این آموزه ها به من یاد می داد که چطور به خدای یکتا ایمان داشته باشم و ادامه دهم.اتفاقی که افتاد، بعد از 20 روز از کارم اخراج شدم. اون زمان من در یک مغازه پروتئینی در شهرستان کار میکردم‌. وقتی این اتفاق رخ داد، حرفهای استاد رو توی ذهنم تکرار می کردم که می گفت: وقتی در مسیر درست حرکت میکنی هر اتفاقی که بیفتد به صلاح شماست و می‌خواهد شما را به خواسته هایتان برساند‌. من گفته های استاد را باور کرده بودم و به خودم یادآوری می کردم و این یادآوری ها، ایمان من را بیشتر می کرد. به همین دلیل بدون هیچ ترس و تردیدی بر این تمرکز کردم که این اتفاق به من وقت بیشتری داده تا بهتر روی خودم کار کنم و بعد هدایت شدم از اون شهر به مشهد مهاجرت کنم و به صورت کاملا هدایتی و معجزه آسا که در کامنت های قبلی داستانش را گفته ام، صاحب یک مغازه شدم. کل سرمایه من 50 میلیون بود و با توکل به خدا شروع کردم و بعد وارد دوره 12 قدم شدم. 12 قدم مکمل پیشرفت من شد. آموزه های این دوره باعث شد در لحظات نجواهای ذهن، بتوانم ذهنم را کنترل کنم و افسار آن را بدست بگیرم. با هر قدم از 12 قدم، رشد و پیشرفت من سریعتر و سریعتر میشد.اول از همه با تمرین ستاره قطبی شروع کردم و طبق توضیحات استاد، از خواسته های کوچک شروع کردم تا آرام آرام ظرف وجودی من بزرگتر شد و نتایج نیز بیشتر و بیشتر شد‌. من طبق توضیحات جلسات تمرین ستاره قطبی، از خداوند درخواست میکردم و خداوند نیز اجابت می‌کرد و من سپاسگزاری می کردم و این سیکل هر روز ادامه داشت و هر بار نه تنها نتایج بیشتر می شد بلکه اعتماد به نفس و انگیزه من برای بهتر عمل کردن، بیشتر می شد. هر روز بیشتر تشنه کار کردن روی خودم میشدم. هدف من این بود که با 12 قدم از نظر مالی رشد کنم اما من در همه ی زمینه ها رشد کردم. انگار تمام جنبه های زندگی به هم وصل بودند که با کار کردن روی خودم، همه جنبه های زندگی ام رشد کردند.هر روز جلسات باور ساز خصوصاً جلساتی که نحوه ایجاد باورهای قدرتمندکننده را توضیح می داد را تکرار میکردم به گونه ای که آن باورهای قدرتمندکننده، جزئی از وجودم شده بود‌.در هر لحظه جلسات دوره  را گوش میکردم و نکته برداری میکردم.اتاق خوابم، مغازه ام، حتی سرویس‌های منزلم پر از برگه های بزرگ از سوالاتی بود که چگونه میتوانم از این بهتر و بهتر شوم. چون من خودم را می‌شناختم و مب دانیت که اگر این آگاهی ها را هر روز به خودم یادآوری نکنم، فراموش می کنم و به شیوه قبلی بر می گردم. به خاطر این استمرار، هر روز نگران و ناراحتی هایم کمتر میشد چون ایمان و توکلم در عمل بیشتر می‌شد و تمام هدفم فقط کار کردن روی خودم و درونم بود. کم کم ارتباط های خوبی با مشتری هایم پیدا کردمدر تمام مدت آموزش با دوره 12 قدم، من سعی کرده ام باورهای محدود کننده قبلی را کنار بگذارم و با عمل به آموزه ها و تمرینات دوره 12 قدم، باورهای قدرتمندکننده بسازم. این سبب شد تا آرام آرام باور به فراوانی در ذهن من شکل بگیرد و این باور که: من خالق زندگی خودم هستم و میتوانم هر آنچه را که می‌خواهم خلق کنم، در ذهن من رشد کند. این باور باعث شد به دنبال آرزوهای خودم بروم. چون درک کردم هیچ محدودیتی نیست و من آزادم تا هر گونه بخواهم زندگیم را تغییر دهم. به نسبت تغییراتی که در درونم ایجاد کردم، نتایج بیرونی من نیز بیشتر می شد. هدف من این بود که اوضاع مالی ام بهتر شود اما با کار کردن روی 12 قدم، همه ی جنبه های زندگی من رشد کرد چون من از درون رشد کردم.در جنبه مالی، در شروع قدم اول، پس اندازم صفر بود و در پایان قدم 12، مبلغ 250 میلیون تومان پول نقد دارم؛در شروع قدم اول، 90 میلیون تومان بدهکار بودم و در پایان قدم 12، هیچ بدهی ندارم؛در شروع قدم اول، میزان سرمایه کاری من حدود 50 میلیون تومان اجناس مغازه ام بود و در پایان قدم 12 ام، سرمایه مغازه من به 5 برابر رسیده است؛در شروع قدم اول، توانایی خرید من بسیار کم بود در پایان قدم 12 ام، توانایی خریدم 50 برابر بیشتر شده است؛سود خالص (درآمد) ماهیانه من در شروع قدم اول 5 میلیون تومان بود و در پایان قدم 12 ام، درآمد ماهیانه من (سود خالص) بیش از 14 برابر رشد کرده است؛در جنبه روابط، در شروع قدم اول، رابطه ام با همسرم از خط قرمز رد شده بود و حرمت و احترام از بین رفته بود. بعد از قدم 12 ام و کار کردن روی خودم، رابطه ام به شکل تغییر کرده که الان عاشق و دیوانه یکدیگر هستیم اما بدون وابستگی.در سایر روابطم، در شروع قدم اول، تو روابطم میخواستم پاچه همه رو بگیرم. کاملا منزوی و تنها شده بودم اما الان و در پایان قدم 12 ام کلی دوست هم مدار و هم فرکانس دارم که اوقات خوشی با هم داریم. در شروع قدم اول، روزم با بدترین شرایط احساسی شروع می‌شد و پیامد این احساس بد هم اتفاقات بد و بدتر بود. شب هم با گند ترین حالت احساسی تموم میشد و این روند همواره تکرار می شد. اما در پایان قدم 12 ام، الان روز من با لبخند و شادی شروع میشه و طی روز فقط اتفاقات خوب رو میبینم و شب با دنیایی از احساس سپاسگزاری و احساس خوب تموم میشه. استاد عزیزم، این زندگی رویایی رو تو خواب هم نمی دیدم اما الان دارم زندگیش می کنم. عمل به آموزه های شما منو توحیدی و یکتا پرست کرده و متعاقب اون هم نعمت و خوشبختی به زندگیم سرازیر شده. من یاد گرفتم که راحت خودم رو به جریان هدایت بسپرم. راحت توکل می کنم. احساس میکنم خداوند همه مسیرها رو برایم مهیا کرده تا فقط شاد باشم و از زندگیم لذت ببرم.
  • -حنان دریس
    من قدم اول و دوم از دوره 12 قدم رو خریدم. همسرم نیز در کنار من، شروع به استفاده از آگاهی های این دوره کرد. به جلسات گوش می داد و تمرینات رو انجام می داد. درآمد همسرم با عمل به آگاهی های قدم اول، در همین مدت کوتاه، از ماهی 16 میلیون به 26 میلیون رسیده. این نتیجه ی همسرم برای من مثل یک معجزه بود و ایمان من رو به آگاهی های این دوره 1000 برابر کرده.خداروشکر میکنم که تواین مسیر قرار گرفتم و دارم از درک و عمل به این آگاهی ها بسیار لذت میبرم. برای خودم هدفی رو در نظر گرفتم و دارم با تمرکز روی اون کار می کنم.
  • -ابوالفضل
    سلام خدمت استاد میخواهم ردپایی از خودم  بگذارم و بخشی از نتایجم رو از عمل به آگاهی های دوره 12 قدم تا این قدم، بنویسم.میزان پس اندازم حدودا 6 برابر شده؛ درآمدم تقریبا 3 برابر شده و کارم راحت تر شده و بدون بالاسری؛ نصف بدهی هام رو پرداخت کردم؛ توانایی خریدم از خرید تخم مرغ به جایی رسیده که امروز میتوانم برای خودم لباس و کلی میوه بخرم؛ هزینه های غیرمترقبه زندگیم قریبا صفر شده؛ امید به آینده ام تبدیل شده به یقین به روزهای خوب آینده؛ میزان مراجعه ام به دکتر تقریبا به صفر رسیده؛ روابط با همکارانم به شکل جادویی عالی شده؛ احساس گناهم تقریبا به صفر رسیده؛ خداوند رو هر لحظه زندگیم حس میکنم؛وقتی این نتایج رو مرور کردم به خودم گفتم: خدایا شکرت. منی که تونستم تا الان اینقدر تغییر در زندگیم ایجاد کنم، خدا می دونه که با ادامه مسیر چه اتفاقات عالی ای رو برای خودم رقم بزنم. خدایا شکرت.
  • -مهری اکبری
    اگر واحد شادی، سلامتی، روابط عالی و وضعیت مالی مناسب رو 100 در نظر بگیریم، قبل از کار کردن روی خودم توسط آموزش های استاد، نمره من زیر 0 و منفی 100 بودم و الان به لطف مداومت در این مسیر، رسیدم به مثبت 50وقتی کار با آموزش های استاد رو شروع کردم، درآمد من صفر بود، خونه دار بودم و دلم میخواست ی زن فعال باشم. شروع کردم با آموزش های استاد، روی افکارم و باورهام‌ کار کردن. طولی نکشید که به طرز باورنکردنی ای یکی از دوستانم بهم زنگ زد و گفت من می‌خوام از این شهر برم. اگه دوست داری بیا اموزشت بدم و شغل من و اعتبار من مال تو. اون زمان من هیچ درآمدی نداشتم و مسیر رو ادامه دادم. الان بهترین شغل و درآمد رو دارم.درآمدم به 50 میلیون تومان در ماه رسیده و استقلال مالی و فکری دارم؛رابطه ی عاشقانه با همسرم و فرزندانم دارم؛مهمتر از همه، با زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، بعد از 12 سال درگیری بیماری سرطان، شفای کامل پیدا کرده ام و به لطفا الله مهربان و آموزش های استاد عزیزم، پر انرژی و شادم.چیزی که باعث نتایج من شده، درست کار کردن و وقت گذاشتن روی آموزش های دوره بوده، تمرکز روی خواسته هام و کار کردن روی عزت نفسم بوده. من عاشق صدای استاد هستم. عاشق کار کردن روی خودم، پیدا کردن ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای مخرب و جایگزین کردن اونها با باورهای قدرتمند کننده جدید هستم.خدایا ممنونم که اگه 38 سال زندگی رو نفهمیدم، اما این سه سال که وارد خانواده ی صمیمی عباس منش شدم و به این آگاهی های عمل می کنم، دارم به تک تک آرزوهام میرسم و طعم خوشبختی رو با تمام وجودم می چشم. طعم آرامش و دیدن خدا در هر لحظه. خدارو شکر میکنم بابت مسیری که توسط استاد سر راه من قرار داده و زندگی من رو دگرگون کرد.
  • -فاطمه آقاعلی گل
    من مشکلی داشتم و یکبار در جلسه دوم دوره کشف قوانین زندگی کامنت گذاشتم و از دوستانی که مثل من آن مشکل را داشته بودند، برای حل آن کمک خواستم. یک خانم به کامنت من جواب داد و راهکار خودش رو درباره شیوه کمک گرفتن از دوره کشف قوانین زندگی برای حل مشکلش گفت و از من خواست تا تمرین کدنویسی این دوره رو به صورت منظم انجام بدم. من هم به شیوه این خانم عمل کردم و متعهد شدم که تمرین کد نویسی رو به مدت دو دوره 30 روزه یعنی 60 روز انجام بدم و با تمرکز روی جلسات بعدی دوره کار کنم. به مدت 3 هفته روی جلسه دوم و تمرینات این جلسه کار می کردم. این جلسات مربوط هست به شناسایی ترمزهای مخفی ذهن در برابر خواسته ها. هر روز به کمک این جلسه، بیشتر از قبل ترمزهای خودم رو پیدا می کردم و تمرین کد نویسی رو هم انجام می دادم.دقیقاً روز 30 ام از تمرین کدنویسی، من ترمز خیلی مخفی ای رو در رابطه با آن مشکل پیدا کردم و فردای اون روز که شروع « 30 روز دوم» از تمرین کدنویسی من بود، خواسته ام اجابت شد و مشکلی که 3 ماه با آن کلنجار می رفتم، حل شد.به قول استاد وقتی ترمز رو می شناسی و بر می داری، خیلی سریع و بدون هیچ وقفه ای به خواسته می رسی. من از زمان شروع دوره، هنوز به جلسه سوم نرفتم و فقط روی جلسه اول و دوم کار کردم که این تمرینات مربوط به همین دو جلسه اول است و باعث شد به خواسته ام برسم.اول از همه از خداوند سپاسگزارم که مشکل منو حل کرد و دوم از استاد و مریم جان به خاطر این دوره فوق العاده سپاسگزارم که به دانشجویان آموزش های لازم رو میدن که چطور ترمزهای مخفی ذهن رو بشناسن و چطور باورهای خود رو تغییر بدهند و راحت و در هر زمینه بتونن به چالش ها غلبه کنند و رشد کنند.
1 22 23 24 25 26 39
161 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «الا رستگار» در این صفحه: 1
  1. -
    الا رستگار گفته:
    مدت عضویت: 178 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام علیکم و رحمت الله و برکاته

    به اذن الله و هدایتش دوره ی هم جهت با جریان خداوند رو تهیه کردم قبلا قانون سلامتی رو تهیه کرده بودم و بعدش توی قلبم گفتم ان‌شاءالله

    دوره ی روان شناسی ثروت رو تهیه میکنم اما هربار به یه مانع میخوردم

    حس میکردم ناخالصی و بیقراری و عجله و استرس اذیتم می‌کنه با اینکه نزدیک به پنج ساله همش سعی میکنم روی خودم کار کنم (و پنج ساله که با استاد بزرگوارم آشنا شدم)

    اما همش می کوبیدم به جاده خاکی و باز خراب میکردم هربار ..

    گاهی پر از غم و حسرت میشدم و گریه ها سر میدادم و هدایت می طلبیدم و همه چی آسون و بهتر میشد و همین که میخواستم دور بگیرم و یا نزدیک دور گرفتنم بود همون قانون مومنتوم که استاد بزرگوارم گفتند ولی من خودم همه چیزو خراب میکردم و زمین و زمان و همه کس و همه چیز رو مقصر میدونستم غیر از خودم

    گاهی زندگی و جهانم رو خودم آگاهانه یا ناآگاهانه پر از تراژدی میکردم خودم رو به تضاد و درد سر مینداختم با دستای خودم دیگه از بس رفتمو برگشتم هزار بار شد و خسته شدم

    و بعد از کلی جنگیدن با خودم و به اذن الله بازم بیدار شدم و با خودم گفتم قانون سلامتی رو تهیه کردی قبل از قانون سلامتی توی جهنمی بودی که هربار تا لبه ی قبر می رفتیو برمیگشتی و بعد به اذن الله هدایت شدی به قانون سلامتی و همه چیز عالی شد معجزه ها شد .

    و از ته قلبم سپاسگزار الله متعالم و زیباترین دعاها رو در حق استاد بزرگوارم کردم

    وقتی راجب خداوند و توحید و شرک نورزیدن حرف میزنید من اشکم میاد و قلبم پر از شادیو امید و عشق میشه و زنده میشم و لذت میبرم و لذت میبرم ولذت میبرم قلبم پر از شجاعت میشه و از شر

    همه ی ترسام خلاص میشم استاد

    همیشه توی قلبم با شما حرف میزنم و میگم که دوستون دارم و بهتون افتخار میکنم ینی وقتی که گوش میدم به حرفاتون تموم حرفاتون حرفای قلب منه و لحظه به لحظه صداقت رو حس میکنم و همین صداقت شما استوار موندتون و شجاعتتون منو پر از ایمان می‌کنه به اذن الله

    اگرچه اینجا قرار بوده که دیدگاهمو راجب به دوره ی هم جهت با جریان خداوند بنویسم اما من با قلبم نوشتم

    و چون متاسفانه ایملم رو گم کردم نتونستم این حرف قلبمو توی نظرات قانون سلامتی بنویسم

    حس میکنم وقتی شکستم از همه نظر و خودمو برای الله خالص کردم و دعا کردم الله یکتا نجاتم بده و شرک نورزیدم اون وقت هدایت شدم به قانون سلامتی ینی حس میکنم توحید من رو به شما وصل کرد یعنی چون شرک نورزیدم هدایت شدم به سمت قلب شما استاد بزرگوارم و من با تموم وجودم به این خصوصیت یکتاپرستی شما و شجاعت و شهامتتون افتخار میکنم

    هدایت رو خودم چشیدم با تموم وجودم الله پاسخ منو داد رب العالمین پاسخ قلب

    شکسته ی منو داد

    من تکرار میکردم با خودم با اخلاص واقعی

    ( ای خدایی که جز تو خدایی نیست منو به سمت خواسته ام هدایت کن ؛ خواسته ام شفای کامل و سلامتی کامل قلبو روحو جسمم است) و بعدش معجزه شد و با قانون سلامتی همه چی روز به روز عالی تر شد

    تا اینکه من تصمیم گرفتم دوره ی روانشناسی ثروت رو تهیه کنم اما گفتم که هر بار با موانع..

    و هربار اشتباهات جدید

    حسم بد بود ینی سعی میکردم بد نشه بد نمونه یه چیزایی از درون و بیرون عذابم میداد

    آشوب میشدم یه جورایی عجله و استرس و ناامیدی کلی چیزای دیگه میومد سراغم

    تا اینکه سعی کردم خودمو آروم کنم و دعا کنم و نظافت کنم جهانمو یعنی هم درونم رو هم بیرونم همم از همه نظر

    بعدش کمی بهتر شدم اما هنوز هیجان رو حس میکردم توی درونم

    به سایت سر میزدم و همین دوره ی هم جهت با جریان خداوند رو دیدم حسم خوب شد با خودم گفتم ان‌شاءالله بعدا تهیش میکنم فعلا نمیشه و اصلا بهش توجه نکردم گفتم توجهم رو روی روانشناسی ثروت فعلا میذارم

    اما به خاطر دعاهام چن تا نشونه اومد و منم به نشونه ها و حرف قلبم اعتماد کردم و این دوره ی زیبا رو تهیه کردم به اذن الله

    به محض اینکه تهیش کردم آروم شدم و تازه اولین جلسه رو گوش دادم سه بار و بعضی حرفاتون رو استاد بزرگوارم بارها و بارها گوش دادم و نوشتم و نکته برداری کردم حالم خیلی بهتر شده حس میکنم دارم بهتر میشم و بیشتر می فهمم بیشتر از قبل به اذن الله جهانمم زیباتر شده و ایمان دارم زیباترم میشه دیدگاهای دوستانمم خوندم عالی بود

    خیلی دوس دارم منم از نتایجم بگم

    یکی از نتایجم همزمان با خریدن دوره بود اینکه اون استرس و حس بد و ناخوشی که داشتم تونستم تا حدودی بهش غلبه کنم و البته اینبار آگاهانه تر و واقعی تر غلبه کردم و لذتشم چشیدم و خدا رو بابتش هزاران بار شکر کردم

    و دومیش اینکه از روی محبت و عشق و انسانیت و دلسوزی به خاطر خدا به شخصی گرفتار پول قرض دادم با اینکه خودمم خیلی نیاز داشتم و بهم قول داد که برمیگردونه و حتی جبران کنه و تا آخرین لحظه ی عمرش فراموش نمی کنه که توی چه

    لحظه ی سختی که کسی حاضر نبود کمکش کنه من کمکش کردم

    خوشحال بودم که تونستم بنده ای از بندگان الله رو شاد کنم اما فقط چند روز طول کشید بنا به دلایلی اون شخص خیلی گند از آب دراومد فقط به این خاطر که از من چیزی خواست که من نمیتونستم انجام بدم و نه از قلبم و نه از خدام اجازشو نداشتم و البته اینم بگم که قبول میکنم خودم اجازه دادم که ناراحتم کنه و خودم به دنیای خودم جذبش کردم با اعمالم و گفتارم کردارم و احساسم پذیرفتم که خودم کردم اشتباه از خودم بود ضعف خودم بود به گردن گرفتم که ضعف خودم بود و سعی میکردم حتی توی قلبم اون شخص رو سرزنشم نکنم و رهاش کنم

    و رابطمم باهاش قطع کردم چون حسم رو بد میکرد و قطع کردم بعدشم بهش گفتم حقم رو پس بده و ماه ها گذشت و خبری از پس دادنش نبود و حتی جوری حرف میزد و رفتار میکرد که انگار طلب کاره

    ینی دیگه جوری شد از خیرش گذشتم و گفتم عاقا اصلا نخواه که حقتو بگیری ولش همون که شرش کم بشه قطع ارتباط بشه کافیه اما واقعا قلبم میگفت حقتو پس بگیر حتی به قیمت جونت چون لیاقتشو نداشت

    به هر راهی میرفتم که حقمو بگیرم بن بست آهنین میشد اما همین که نیت کردم دوره رو تهیه کنم طرف مسیج داد که تا یه ماه دیگه پولتو پس میدم ینی اصلا حس میکردم ترس خدای من افتاده توی قلبش و اصلا راهی نداره جز اینکه حق منو پس بده و بعداز تقریبا پونزده روز حقمو پس داد خوشحال شدم چون موقعه ای پس داد که باید میداد و برای چیزای خیلی خوبی بهش احتیاج داشتم

    و سوم اینکه قبل ازینکه به این دوره هدایت بشم حالم یه جوری شده بود با خودم گفتم بهتره برم

    آرام بخش مصرف کنم و کردمم اما ناراحتم میکرد آرامشش سطحی و بد بود حال قلبم رو بد میکرد یه جور انگار قلبم خوش نبود حال نمیکردم ولی از ترس میگفتم حالا بخورم فعلا نکنه نتونم بخوابم

    اما با گوش دادن جلسه ی اول دیگه نخوردمش

    اگرچه هنوز اول راهم اما واقعا حال دلم بهتر شده و انگار جهانم داره واضح و شفاف میشه

    همیشه من میگفتم لحظاتی داشتم که انگار توی آغوش خداوندم و هیچی نمیتونه آرامشمو بهم بزنه اما این حس خراب میشد آرزو میکردم بازم تجربش کنم و الان انگار کم کم دارم به اون حس میرسم ولی اینبار فرق می‌کنه فرقش اینه که نمیترسم تموم بشه و یا از دستش بدم و همین خیلی زیباست

    وقتی هنوز دوره رو نخریده بودم و فقط نیتشو داشتم رفته بودم خرید ولی نمی‌دونم چرا اینقد خوشحال بودم یه آرامشو شادی سراسر وجودمو گرفته بود انگاری حس میکردم خداوند دستمو گرفته و بهم میگه دیگه رهام نکن بخدا همین حس رو داشتم و الان که می نویسم اشک توی چشمام جم شده و حس میکردم مث قبل توی گذشته یا آینده نیستم توی زمان حال بودم عصبی نبودم و از همه چی لذت می‌بردم دلم میخواست به همه لبخند بزنم و همه رو بغل کنم همه چیز زیباتر شده بود آسمونو زمین همه چی پراز زیبایی بود و برخلاف گذشته توی مغزم سروصدا نبود سکوت بود آروم بودم ینی حس میکردم خودم تنهام با خداوند هیچ چیز و هیچ کس رو نمی دیدم و پر از شادی بودم با خودمو خدام فقط لذت می‌بردم خرید زیادی هم نکردم ولی خیلی خوش تر از قبل گذشت خوش تر از همیشه و اینکه همش میخواستم این شادی و آرامش رو پخش کنم به همه چیز ببخشم به همه کس اول از همه همسرم و پسرم پس قلبم گفت براشون هدیه بخر و خریدم بعدش مادرشوهرم که دو ماه بود نمی تونستم بر خلاف گذشته که همیشه می بخشیدمش اینبار دو ماه بود که نتونسته بودم ببخشمش و واقعا تلخی رو می چشیدم و هرچی با خودم جنگیدم نتونستم ببخشمش تا اینکه همون روز آزادش کردم ذهنی و قلبی بخشیدمش رهاش کردم نمی‌دونم چطور شد قلبم فقط جوری بخشیدمش که قلبم براش غل میزد و دلتنگش شدم و نمی‌دونم اصلا چجوری شد که حتی به خاطر وجودش و سلامتیش خدا رو شکر کردم و حتی از نزدیک منزلشم راهم خورد قلبم دوس داشت برم پیشش بغلش کنم ببوسمش اما چون غروب شده بود باید برمیگشتم ولی از ته قلبم بخشیدمش بعدش بازم لبریز از شادی و آرامش بودم میخواستم همش این حس رو هدیه بدم وجالب بود تا وقت برگشتنم تا رسیدنم به خونه چهار نفر دیگه رو شاد کردم خدمت جزیی انجام دادم اما هنوز لبریز از شادی و آرامش بودم و همش دلم میخواست این حس رو به دیگران و اطرافیانم ببخشم

    الحمدلله رب العالمین به خاطر هرلحظه و هر نفس و تمومه هدایت ها و وجود شما استاد بزرگوار

    زیباترین دعاها رو در حق شما و خونواده ی زیباتون میکنم

    خیلی دوس دارم شما دیدگاه منو بخونین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: