علیرضا بهادریقبل از آشنایی با آموزه های دوره 12 قدم، چقدر شرک داشتم. چقدر الهه توی زندگیم درست کرده بودم؛ چقدر آدمها رو تو زندگیم بت کرده بودم و اونها رو خدای خودم میدونستم؛ توی روابط، اگه یک روز پارتنرم رو نمیدیدم دنیا رو سرم خراب میشد.اگه تا کمر برای صاحب کارم خم نمیشدم عذاب وجدان میگرفتم.اگه دست به سینه همسرم نمیشدم، می ترسیدم. من قدرت رو به همه داده بودم الا به ربّی که قدرت فقط دست اون هست.استاد آموزه های دوره 12 قدم، چشم من رو به روی خدای واقعی که رب العالمین هست، باز کرد و در عمل به من آموخت که ستایش مخصوص اوست. در عمل به من یاد داد که به آدمها احترام بگذارم اما اونا رو خدای خودم ندونم و باور داشته باشم که قدرت فقط دست ربّ هست و او همه کاره زندگی من هست و حواسش به من هست. وقتی خدای واقعی رو شناختم، ترس هام رو کنار گذاشتم، ایمان و توحید را در عمل به خداوند نشان دادم و درهای رحمت خداوند به رویم باز شد و همه جنبه های زندگی من تغییر کرده:
قبل از دوره 12 قدم و آشنایی با توحید عملی، همیشه تا کمر برای صاحب کارم خم میشدم تا هوای منو تو پول و جایگاه کاریم داشته باشه. چون فکر میکردم تنها کسی که میتونه منو به ثروت و خوشبختی برسونه اون هست. فکر می کردم اگر کارم رو از دست بدم دیگه هیچی برای خوردن ندارم. اما بعد از تغییر باورهام با آموزه های این دوره طی یک سال اخیر، اوضاع به شکلی پیش رفت که الان صاحب کسب و کار خودم هستم و با اینکه در شروع کار، تخصص کافی در کارم نداشتم اما الان یک حرفه ای در کارم هستم. مهاجرت کردم، چندین برابر حقوق اون زمان درآمد دارم و به استقلال مالی رسیدم.قبل از 12 قدم، به خاطر باورهای محدود کننده ای که در روابط جنسی داشتم، درگیر رابطه ای شدم که وابستگی شدیدی ایجاد شده بود. به هیچ طریقی نمی تونستم اون وابستگی رو قطع کنم چون اون فرد رو خدای خودم کرده بودم. اما با کار کردن روی آموزه های توحیدی این دوره، رابطه من و با همسرم به گونه ای درست شد که هیچ نیازی به هیچ رابطه ای دیگه ندارم. همسرم الان شده همدم من. عاشقانه دوستش دارم و ایشان نیز که از شاگردان شماست دقیقا به همین شکل شده و روابطی به دور از وابستگی و پر از عشق و مودت بین ما ایجاد شده بدون اینکه همدیگر را کنترل کنیم؛آموزه های این دوره باورهایی در من ساخته و ایمان و یقینی در من ایجاد شده که مثل کوه پشت منو گرم کرده و کمر نیمه راست منو راست کرده. الان زندگیم در همون جاده آسفالته که شما توی دوره مثال زدید، هموار و روان پیش میره. همون جاده خوشبختی که شما یاد دادید تا از خداوند بخواهم من رو در اون مسیر هدایت کنه. جاده ای که پر از نعمت و ثروت و برکت هست. استاد شما چشم و گوش من رو به قوانین خداوند و انجام عمل صالح باز کردید و من هر بار دارم توی این مسیر قدم هام رو محکم تر و با اعتماد به نفس تر بر می دارم.
مهدی هداوند خانیقدم دوم دوره 12 قدم بود که با مفهوم تجسم آشنا شدم. موضوعی که اون زمان برام دغدغه بود و خیلی آزارم میداد، مشکلاتی بود که در سلامت جسمانیم داشتم:کبد چرب، فشار خون بالا، نقرس، چربی بالا، وزن بیش از حد زیاد، قند خون بالا و چندین مشکل اساسی دیگه در جسمم. اون زمان شروع کردم به تجسم یک بدن سلامت. تجسم میکردم یه کارگر روی کبدم ایستاده و با یک شی فلزی شبیه تی داره چربیهای کبدم رو پاک میکنه.تجسم میکردم یه فردی داره با یک کاردک لکه های روی صورتم رو پاک میکنه.تجسم میکردم داخل رگ های بدنم یک چیزی شبیه توری داره فشار خونم رو کنترل میکنه .
تجسم میکردم خیلی خوش اندام شدم و واقعا از این تجسم لذت میبردم و وقتی این کار انجام میدادم واقعا بدنم داغ میشد و عضلاتم گزگز میکرد.
این تمرین رو تا 4 ماه ادامه دادم و بعد خداوند من رو به دوره قانون سلامتی استاد عباس منش هدایت کرد و طی سه ماه زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، تقریبا تمام مشکلات سلامتی من حل شد.من از وزن 117 کیلو رسیدم به 86 کیلوگرم رسیدم.فشار خونم کنترل شد و من بعد از 17 سال مصرف قرص فشار خون، الان دیگه قرص نمیخورم.لکه های صورتم کامل از بین رفته.قند خون و چربی خونم متعادل شده.بیماری نقرس در من درمان شده.کبد چربم از بین رفته و سلامت شده و به اندام عالی رسیدم. واقعا قدرت ذهن معجزه می کنه. خداوند من رو به مسیری هدایت کرد که تمام آنچه تجسم کرده بودم اتفاق افتاد .
واقعا با تجسم توی زندگی من معجزه شد و الان اندام رویایی و سلامتی بینظیری رو دارم تجربه میکنم. بعد از این نتایج، واقعا به قدرت تجسم و قدرت ذهن پی بردم و الان به نظر خودم شادترین انسان روی کره زمین هستم و هر لحظه خدای مهربانم رو برای این هدیه و سلامتی شکرگزاری میکنم.
از استاد عباس منش عزیزم هم تشکر میکنم که راه سعادت دنیا و آخرت رو به ما نشان داد.
محمود ناصرینتایج من بعد از 45 روز زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی:قبل از دوره قانون سلامتی من دچار سردرد های خیلی عجیب می شدم. سمت چپ سرم جوری درد میگرفت که دیگه نمیتونستم حتی صحبت کنم. این مشکل مثل یک کابوس برای من، طوری که حتی اگر توی بازار هم بودم و این سردرد شروع می شد، باید دراز میکشیدم تا کمی قابل کنترل بشه. با خوردن 4 تا قرص مسکن قوی، فقط یه کم بهتر میشدم و این سردرد معمولا بیشتر از 6 ساعت ادامه داشت. هر کاری برای درمانش می کردم. حتی فکر می کردم شاید از عطر زدن باشه و با اینکه عطر نمی زدم بازم مشکل حل نشده بود و این اواخر حتی بیشتر هم شده بود. اما خدا رو شکر با عمل به دوره قانون سلامتی این مشکل الان حل شده.رسیدن به تناسب اندام: در این مدت وزن من از 71 کیلوگرم به 60 کیلوگرم رسیده. یه شکم گنده داشتم که کلاً آب شده و بالا تنه و بازو هام درشت تر شده و خیلی از اندامم راضی هستم.کشال های ران من به شدت تیره شده بود که الان خیلی کم رنگ شده و تیرگی داره از بین می ره و پوست صورتم هم خیلی شفاف شدهقبل از قانون سلامتی، خواب شبانه بدی داشتم و تا نزدیک صبح بیش از 20 بار بیدار می شدم و می نشستم یا توی خواب راه میرفتم و صبح هم با یک بدن خسته و کوفته بیدار می شدم، طوری که اصلا نمی تونستم راه برم. اما الان با عمل به دوره قانون سلامتی، شب به محض اینکه سرم رو میزارم روی بالش تا صبح خوابم می بره و صبح هم سرحال بیدار میشم.قبل از قانون سلامتی مسئله خروپف بسیار بدی داشتم که این مسئله کلاًً حل شده.قبل از قانون سلامتی میل جنسی من ضعیف شده بود که خدا رو شکر الان به حالت طبیعی برگشتهحرفه کاری من با صدای من هست و قبل از قانون سلامتی از رفلکس معده رنج می بردم و روی صدام خیلی تأثیر بد می گذاشت اما خدا رو شکر الان این مسئله کامل حل شده.قبل از قانون سلامتی حتی با 10 دقیقه پیاده روی به نفس نفس می افتادم و ساق پاهام به شدت درد می گرفتم اما الان به راحتی روزی 2 ساعت پیاده روی می کنم و تازه حس می کنم خیلی کم هم هست.بوی بد دهانم کاملا از بین رفته و حتی عرق بدنم هم بوی بد نداره و لباس هام اصلا بوی بد نمی گیرند.من ورزشکار هم هستم و فوتبال بازی می کنم. بعد از دوره قانون سلامتی مهارتم توی فوتبال خیلی خوب شده، سبک شدم، بدنم پر انرژی شده و شوت های محکمی می تونم بزنم در صورتی که قبل از قانون سلامتی نمی تونستم یه شوت محکم خوب بزنماز همه مهمتر، این نتایج و بازگشت سلامتیم باعث شده که اعتماد به نفسم خیلی بالا بره و الان باور دارم که می تونم به هر هدفی برسم.استاد از شما سپاسگزارم. دوره قانون سلامتی، دوره تناسب اندام نیست بلکه دوره سلامتی کامل هست.
داود عابدیچند سالی بود که درگیر یه رابطه مریض و ناسالم بودم و برای همین هم احساس خوبی نداشتم. همیشه بابت اتفاقاتی که در زندگیم افتاده بود احساس قربانی داشتم و همیشه به این فکر میکردم که شاید بهتره خودمو از بین ببرم. از خدا خواستم یا زندگیم رو رو به راه کنه یا منو از این جهان ببره. یه روزی به صورت اتفاقی رفتم پیش یکی از دوستام که مدت ها بود ندیده بودمش و اون از قانون جذب برام صحبت کرد.اولش می خواستم با حرفاش مخالفت کنم ولی انگار یه چیزهایی از درون بهم میگفت که انگار حرف های رضا درسته. هر چند وقت یکبار می رفتم باغ پیش رضا. رضا همیشه از توی گوشیش فایلهای استاد عباس منش رو گوش می دادند. اونموقع ها تازه گفتگو با دوستان روی سایت اومده بود و ما گفتگو با دوستان گوش میکردیم. وقتی نتایج بچه ها رو میشنیدم احساس خوب و ایمانی در من ایجاد میشد که میشه. اونجا بود که تصمیم گرفتم عضو سایت بشم و شروع کردم به دانلود فایل های هدیه و همه رو گوش دادم. بعد رسیدیم به احساس بهتر و بعد در شغلم پیشرفت کردم. شغلم رو تغییر دادم و هدایت شدم به شغل بهتر و راحت تر و آروم آروم درآمدم از اون کار بالاتر رفت. منی که میدونستم تمام این نتایج بخاطر گوش دادن و عمل کردن به فایل های هدیه استاد هست، تصمیم گرفتم یه دوره از استاد بخرم. دیگه داستان هدایت رو هم یاد گرفته بودم. از خدا هدایت خواستم و به دوره فوق العاده کشف قوانین زندگی هدایت شدم و به شدت روی آموزش های این دوره کار کردم و پیشرفت هام خیلی بیشتر شد.بعد از مدتی از شغلم استعفا دادم و کسب و کار خودم رو شروع کردم. الان صاحب کسب و کار خودم هستم و بی نهایت از آزادی زمانی و مکانی ای که دارم خوشحالم. با بروزرسانی جدیدی که روی دوره کشف قوانین زندگی اومد من سعی کردم بهتر روی خودم کار کنم و باز نتایجم رو رشد بدم. این دوره عالی بود و کیفیتش بعد از بروزرسانی ۱۰۰ برابر بالاتر رفته.استاد من به خاطر آموزش های شما از اون احساس خودکشی رسیدم به جایی که خداوند رو سپاس گزار هستم و نعمت هایی که بهم داده رو می تونم ببینم. آرامش وارد زندگیم شده. منی که هر ماه یه خسارت مالی بزرگ می دیدم، رسیدم به جایی که حتی هزار تومن هم بابت خسارت پرداخت نکردم. از لحاظ مالی پیشرفت قابل توجهی کردم. از روابط ناسالمی که با افراد مختلف داشتم خارج شدم. به آزادی زمانی و مکانی رسیدم. شغلی دارم که کاملا مورد علاقمه. اندام متناسب و سلامتی کاملی دارم که با قانون سلامتی بهش رسیدم. از آدمی که همیشه در مسیر دکتر های مختلف بود، رسیدم به جایی که دیگه حتی سرما هم نخوردم و تمام مشکلات جسمیم بعد از دوره ی قانون سلامتی، برطرف شده.
فرهاد و عسلمن فرهاد هستم. امروز وقتی به تفاوت زندگیم نسبت به گذشته نگاه کردم و یه حساب کردم دیدم یکی از بزرگترین لطفهای خداوند به من و بزرگترین برکت زندگی من، آشنایی با استاد عباس منش و عضویت در بهترین دانشگاه جهان یعنی سایت استاد عباس منش بوده.الان بیشتر از 8 ساله که من عضو سایت هستم. داستان آشناییم از جایی شروع شد که دو نفر داشتن با هم راجب فایل انگیزشی استاد صحبت میکردند و اونجا بود که من فهمیدم استاد عباس منش عزیزم سایت داره و اونجا عضو سایت شدم.من سال 90 ترک تحصیل کردم و سپس به شیوه استاد عباس منش یعنی طی کردن تکامل، کسب و کار خودم رو از شاگردی شروع کردم. اون زمان ماهی ۲۰۰ هزار تومان حقوق ماهیانه داشتم و به کمک آموزه های استاد عباس منش روی خودم کار می کردم. آموزه هایی دوره هایی مثل روانشناسی ثروت 1، راهنمای عملی دستیابی به رویاها، دوره قانون آفرینش و…سال ۹۷ درآمد من به ۳۰میلیون تومان رسید و من همچنان در این مسیر بودم و روی خودم کار کردم. امروز که میخواستم حساب کنم درآمدم از سال 97 تا الان چقدر رشد داشته، دیدم حساب دقیقش سخته. درآمد من از سال 97 تا الان بیش از 10 برابر شده و وقتی حساب می کنم می بینم درآمد من از شروع عمل به آموزش های استاد عباس منش تا الان، بیش از 1500 برابر رشد داشته.تازه من از کارکردن روی خودم راضی نیستم و گاهی به آموز ها درست عمل نکردم و این نتایج رو گرفتم. استاد عباس منش عزیز بزرگترین استاد و الگو برای تمام افرادی هست که میخوان زندگیشون رو در تمام جنبه ها رشد بدن و هر روزشون از روز قبل بهتر بشه.استاد از شما تشکر میکنم که انقدر عالی قوانین خوشبختی رو برای ما تدریس می کنید، طوری که بتونیم به راحتی از این آموزه ها در زندگیمون استفاده کنیم.
Vafa Vafaمن فاطمه هستم و در سال 98 با استاد عباس منش آشنا شدم. اوایل که به آموزش های استاد گوش می دادم، جسته گریخته کتاب های انگیزشی و موفقیت و اساتید دیگه رو هم دنبال می کردم. اما از سال 1401 به بعد همرو کنار گذاشتم و فقط تمرکز کردم بر سایت استاد عباس منش و آموزش های ایشون.روز اولی که تمرکزم رو بر سایت گذاشتم، من هیچ درآمدی نداشتم. حقوق شوهرم به سختی جوابگوی خورد و خوراکمون بود و با کمک های پدرم می تونستیم از عهده مخارج زندگیمون بر بیایم. الان بعد از یک سال کلی پیشرفت داشتیم.من الان سالن دارم و درآمد نسبتا خوبی دارم. یه خونه کوچیک داریم و یک ماشین پراید دارم که خیلی دوستش دارم. جدیدا دارم لوازم جدید برای خونه با درآمد خودم خرید می کنم. لباس و پوششم خیلی با کیفیت شده و توانایی ما برای خرج و مخارج زندگی خوب شده و دیگه نیازی به کمک خانواده ام نداریم. روابطم با خانواده و اقوام و همکارانم بسیار عالیه و بدنم سالمه. قسمت اعظم تمرکز روزانه من، روی سایت و آموزش های استاد و تلاش برای عمل به اونهاست.
یداله رحمانی قورتانیدقیقا یکسال و ۲روز از عضویتم در سایت استاد میگذره. یکسالی که میتونم به جرات بگم روزی نبوده که به سایت سر نزنم و از این آگاهی ها بهره نبرم.من از سال ۹۵با مباحث موفقیت آشنا شدم اما الان می فهمم که آشنایی با درک کردن خیلی فرق داره. از تمام اساتید فایل داشتم و گوش میکردم. تو اینستا همه را دنبال میکردم اما همون روند قبلی در زندگیم در حال ادامه بود و فقط حرفای قشنگ… همیشه ماسک داشتم و اصلا خود واقعیم نبودم. تا اینکه پارسال به یک تضاد خیلی بزرگ برخوردم و تو دل اون تضاد، من رد پای خدا را پیدا کردم .اینم بگم که اون تضاد بزرگ نبود بلکه اندازه من کوچیک بود. اما الان که ظرفم بزرگتر شده، دیگه اینا برام تضاد نیست.از طرف دیگه اینکه من درگیر دیابت بودم و هر روز انسولین و قرص مصرف میکردم و همیشه هم قندم بالا بود. دیابتی که دکترا گفته بودن دیگه درمان نداره. یادمه ی روز داداشم گفت دوره قانون سلامتی استاد عباس منش رو خریدم و دیابتم درمان شده. منم کنجکاو شدم و به خاطر رنجی که از این بیماری توی ذهنم بود با شوق سراغ آموزش های دوره قانون سلامتی رفتم. الان یکسال هست که کاملا به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنم.چند روز پیش جواب آزمایشم رو گرفتم و قند خونم ۸۰ بود. نمیدونستم چطور خدا را شکر کنم. به نظرم این کوچکترین نتیجه ام از عمل به آموزه های استاد عباس منش بوده.از نظر روابط ، واقعا زندگیم با عشقم که اونم عضوی از این خانواده هستش، فوق العاده شده. با عشق و آرامش از بودن با هم لذت میبریم. از بودن پسرم لذت می بریم. کلی دوست خوب و عالی تو این شهر پیدا کردم و هر روز دارم روی موضوع مورد علاقم کار میکنم.سیگار و قلیون و مشروب و هر چی رفیق ناباب بود را کنار گذاشتم. الان اگه حالم بد بشه، نمیخوام با عواملی بیرونی مثل اینا حالم رو خوب کنم، بلکه یاد گرفتم که بگردم در درونم و مشکل رو پیدا کنم و حل کنم.از نظر مالی رشد خوبی داشتم و تمام اقساط وام هام رو تسویه کردم. یک ماشین سورن پلاس صفر خریدم. دیگه نه اخبار دنبال میکنم نه شبکه مجازی و نه تلویزیون. زندگیم شده گوش دادن و عمل به آگاهی های استاد. تو کسب و کارم دارم تکاملم رو طی میکنم و رشد می کنم و مهم تر از همه مطمئن شدم که شاه کلید بیشتر شدن این نتایج، فقط موندن توی این مسیر و تکرار این آگاهی ها با احساس خوب هست.
مجید حرفتمدتی است که دوره روانشناسی ثروت 1 را خریده بودم اما چندین بار فقط فایلهای جلسات را می شنیدم بدون اینکه تمرکز جدی بر درک موضوعات آن جلسه داشته باشم یا تمرینی انجام دهم. یک روز تصمیم گرفتم دوره را از اول شروع کنم. هر جلسه ای را که گوش می دادم، نکته برداری می کردم و بعد نوشته هایم رو مرور می کردم. حتی به تازگی تصمیم گرفتم که بعد از کار کردن روی هر جلسه، در پایان برای موضوعات هر جلسه کامنت هم. بنویسم.بنده معلمی بازنشسته هستم و اکنون بصورت خصوصی به تدریس ریاضیات مشغولم. با استفاده از آموزه های استاد عزیزم در این دوره و تعهد به انجام تمرینات، درآمدم از پارسال تا الان 15 برابر شده. منتها قصد دارم تا با عمل به آگاهی های هر جلسه و انجام درست و دقیق تمرینات این دوره، نتایج بیشتری را کسب نمایم.
عمران نوریالان حدود 2 ماهه که دانشجوی دوره کشف قوانین هستم و به جلسه 10 رسیدم و هر جلسه اینقدر نکته و کلید داره که هنوز نتونستم دوره رو کامل تموم کنم ولی میخوام خودم رو مقایسه کنم با دوماه پیش خودم یعنی قبل از شروع عمل به آموزش ها و تمرینات دوره کشف قوانین زندگی:
اول از همه ادمای اطرافم به طرز جادویی خیلی با کیفیت شدن. ارتباطم با تمام آدمهای سطح پایین قطع شده و تو یه مدت کوتاهی متوجه شدم با آدم هایی وارد ارتباط می شم که از لحاظ طرز تفکر و ثروت و موفقیت سطح بالاتری از روابط قبلیم دارن.از لحاظ ارتباط با همسر و فرزندانم باید بگم الان من اصلا هیچ ربطی به عمران 2 ماه پیش ندارم. اینقدر همسرم و بچه هام بهم ابراز علاقه می کنن که حد و اندازه نداره. حتی همسرم بارها این جمله رو بمن گفته که من دوست دارم همیشه با تو باشم.از لحاظ سلامتی، حدود 10 ماهه که به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنم. از اونجایی که من بدن بسیار لاغر و ضعیفی داشتم یکی از آرزوهای من این بود بدن عضلانی و هیکلی داشته باشم. به لطف کارکردن روی باورهام با دوره کشف قوانین و انجام تمرینات باورهام بهتر شد و به خاطر زندگی به شیوه قانون سلامتی، مشکلات ریزی که از قبل داشتم برطرف شد والان به طرز جادویی ای شکل بدنم تغییر کرده و خیلی سریع فرم عضلانی گرفته.از لحاظ رشد کسب و کار، خدا شکر توی این 2 ماه ترکوندم. چون تو این دوره یکی از مهمترین خواسته های من رشد کسب و کار من بود. قبلا شاید هر 6 ماه یه معامله با حجم و تناژ بالا انجام میدادم ولی از زمانی که دارم با دوره کشف قوانین زندگی کار می کنم، هر ماه، تقریبا 4 یا 5 معامله خرید و فروش بصورت تناژ بالا انجام می دم و کسب و کارم مرتبا در حال بهبوده. علاوه بر این نتیجه، با کلی از کارخانه دارها و تاجرها حتی کشاورزهای بسیار بزرگ و ثروتمند ( از لحاظ سطح کشت ) وارد روابط کاری شدم.از لحاظ اعتبار کسب و کار، به طرز جادویی تو بازار اینقدر شناخته شدم که بارها شده ادمهای بسیار نازنین و ثروتمند با من همکاری می کنن و جوری از خدمات کسب و کار من تعریف میکنن که انگار من 20 سابقه حضور تو بازار رو دارم و مدتهاست منو میشناسند. همه این نتایج بخاطر تمرکز بالایی بود که من برای پیدا کردن و حذف ترمزها تو زمینه کسب و کارم گذاشتم و اینقدر من رو رشد داد. جدا از این، حین انجام کارهام اینقدر فرصت و ایده های پولسازی برای من فراهم میشه که می مونم اول کدوم رو اجرا کنم.این بود نتایج عالی ای که من تو همین 2 ماه گرفتم اونم فقط به خاطر کار کردن با مطالب و تمرینات دوره که منجر شد به پیدا کردن چندین ترمز در زندگی و کسب و کارم و به واسطه برطرف کردنشون و ادامه دادن به این شیوه، تونستم نتایج تا این حد بزرگ و عالی بگیرم. در صورتی که هنوز به پایان دوره نرسیدم و خدا میدونه اگر با همین تعهد و ایمان به مسیر خودم ادامه بدم، چقدر نتایجم از اینی که هست بزرگ و بهتر خواهد شد.
نگین نوروزیالان 65 روزه که به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنم و تو همین مدت کم، چقدر نتیجه گرفتم و نتایجم هر روز عالی تر و بیشتر میشن.من از وزن 80 کیلو تو این مدت کم، رسیدم به 65 کیلوگرم.چقدر انرژی جسمانیم بالا رفته. از لحاظ انرژی جسمانی اصلا خودم هم خودمو نمیشناسم و خستگی اصلا برام معنا نداره.من همیشه عفونت مثانه و رحم داشتم. هر بار دکتر می رفتم اما با کلی قرص و آمپول این مشکل حل نمی شد و فقط در این حد بود که کمی قابل کنترل بشه.به خاطر کیست تخمدان و عفونت رحم، من همیشه خم راه می رفتم چون به خاطر این مسائل و بیماری ها زیر شکمم همیشه درد میکرد. نمیتونستم زیاد راه برم و صاف بایستم. باید برای انجام کارهام همیشه خم میشدم. همیشه باید یکی می بود که کمکم می کرد تا کارهام رو انجام بدم و کلی مسائل و محدودیت های دیگه ای که به خاطر این بیماری درگیرش بودم و این مسئله چقدر روی رابطه زناشویی من و همسرم تاثیر بد گذاشته بود. اما به لطف زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، همه اون مسائل حل شد. کیست تخمدانم درمان شد و دیگه خبری از اون مسائل نیست. از وقتی که به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنم، حتی یک ثانیه هم اون درد ها رو ندارم. استاد بی نهایت سپاسگزارم.
سلام اران جانم … سلام منه شیش سال پیشم :))) سلام قربونت برم که هر کلمه ات منو به یاد نگار پنج سال وجترین وگن انداخت :) سلام گذشته ی من :)))
از خدا میخوام کمکم کنه بهترین کلام بر من حاری بشه که بهت کمک کنه :)))
عشقم بدون من اینده ی توعم
اون فیلم پیکه رو بارها موقع گیاهخواریم دیده ام … حرفات دقیقا کلمات خودم بود اون احساس گناه اون ترحم دلسوزی کردن اشفته بودنت همه چیزت خوده من بود :))) من از 15 تا 20 سالگیم وجترین و وگن بودم :)))) الان 21 سالمه و یک ساله تو دوره ی سلامتی ام به لطف خدا
از همون پونزده سالگی هم با استاد دارم کار میکنم تاحالا…
راستش اگه فقط یک نفر باشه که بتونه تک تک کلماتی که گفتی رو درک کنه تو این سایت اون منم و خیلی خوشحالم که هدایت شدم به کامنتت … دقیقا نگاری که پنج سال بود رو تو توصیف کردی … شاید من بدتر و سخت تر از تو هم بودم من تو اون پنج سال هیچ وقت لب به خورشتی که توش گوشت باشه نزدم چه برسه خوده گوشت :)))
ببین ارام جان عزیزم
دوست ندارم بهت بگم چه راهی برو چیکار بکن چیکار نکن
من فکر میکنم ما باید تجربه کنیم
من خودم به شخصه عاشق اون دوران پنج سال گیاهخواریم هستم
همون موقع عاشقش بودم و لذت بردم ازش و حتی نتیجه اش باعث شد ایمانم به دوره سلامتی بیشتر بشه که خیلیا این ایمان من رو نداشتن به خاطر شاید اون تجربه ی من …
تو خیلی خوده گذشته ی منی
جالب بود برام که فهمیدی که وگنیسم خیلی اصول و قواعد داره که باید رعایت بشه و مضر هست اگه اینجور نباشه …
حالا من میخوام بهت بگم حتی اگه تموم اصولش هم رعایت کنی بازم جواب نمیده :)))
در مورد ژن گفتی باید بگم من خودم فکر میکردم چون پنج سال گیاهخوار بودم بدنم عادت کرده به گیاهخواری یا مثلا هندی ها نسل در نسل گیاهخوارن بدنشون بهش عادت کرده … ولی اینحور نیست عزیزکم :)))
ژن ما سه میلیون ساله ساخته شده
دو هزار سال هم پوچه هیچی نیست در برابرش و تغییر نمیکنه حتی یک ذره …
من خیلی حرفا دارم میتونم برات بزنم ولی نمیدونم درسته یا نه
از طرفی میگم بذار این راهو بره تا اروم اروم هدایت بشه و تحمیل کردن واقعا سخته من خودم یک سال بعد از دوره ی سلامتی رو گیاهخواری موندم و گفتم استاد رو قبول دارم به جز این مورد … یک سال طول کشید تا مقاوتم ریخته بشه و بعد یک سال هم میدونم باور میکنی … با گریه گیاهخواری رو ترک کردم … شبی که حالم بد بود بیمارستان زیر سرم بودم و ارزوم بود ورزش کنم اما جون تو تنم نبود زدم زیر گریه … چون میدونستم هیچ راهی به جز ترک گیاهخواری ندارم و اینقدر گیاهخواری برام عزیز بود حتی فکر ترک کردنش بارها منو به گریه انداخت …
من از بچگی تقریبا به گیاهخواری علاقه داشتم و برا همین سخت بود … اما میدونی در زمان و مکان مناسب اتفاقا میوفتن نباید عجله کرد … اروم باش دختر اینقدر دنبال چیزی نباش دنبال اثبات کردن نباش نه به من نه به خودت … من رها بودم و خداوند وقتی اماده بودم یکی از بچه های دوره سلامتی رو که قبلا گیاهخوار بود بهم هدایت کرد و با هم دوست شدیمو همو دیدیم و اون کلییییی روم تاثیر گذاشت… تا وارد این دوره بشم …
من کسی بودم که میگفتم حاضرم بمیرم ولی گوشت نخورم …
ولی میدونی یه چیزه دیگه ای راجبم بود که نمیدونستم …
من حیوونارو خیلی دوست داشتم هنوزم دارم …
اما هیچ چیزی رو تو این دنیا بیشتر از اهدافم دوست ندارم حتی خانواده ام … به موقعش خانواده ام هم برای رسیدن به اهدافم ترک میکنم …
برای من مهم ترین موضوع زندگیم اهدافم بودن و هنوزم هستن
و وقتی گیاهخواری مانعی در برابر اهدافم دیدم دیگه تموم شد …
دیگه همه چیز فاتحه اش خونده شده بود …
من تو اون پنج سال نمیدونستم گیاهخواری مانع اهدافم هست و اصلا ورزش هم نمیکردم تحرکی نداشتم که بفهمم کم اوردم …
ولی وقتی رفتم دنبال عشق و علاقه ام ورزش و رقص و دیدم گیاهخواری مانع من هست فاتحه اش رو خوندم با اینکه عاشقش بودم …
خیلی حرفا دارم میتونم بزنم من قبل دوره سلامتی اومدم باورای گیاهخواریم رو نوشتم و منطقی حلشون کردم هیچ وقت به زور خودمو اجبار نکردم … اروم اروم خیلی اروم میگم یک سال رو خودم اروم کار کردم تا رفتم سمتش …
ازت میخوام تو هم خودتو اجبار نکنی خیلی اروم پیش برو حتی شده یه سال دو سال طول بکشه اما ادامع بده … برو دنبال سوالاتت … چرا گیاهخواری درسته ؟؟ فرق گوشت سگ و گاو چیه ؟؟ اگه خدا ناراحت میشه از کشتن حیوونا چرا بدنمون رو طی تکامل نیازمند به گوشت بار اورده ؟؟ نگاه خداوند به مرگ و زندگی چیه ایا خداوند به مرگ و زندگی احساسی نگاه میکنه مثل ما ؟؟؟ ایا خداوند ناراحت میشه که یه شیر اهو رو بخوره و اون شیر رو لعنت میکنه ؟؟ یا اون شیر و تکاملش خوده خداوند و همون انرژیه ؟؟
ایا خداوند از گوشت خوردن من ناراحت میشه ؟؟ پس چرا منو گیاهخوار نیافرید ؟؟
نتایج بچه ها چی میگه ؟؟ چرا بچه ها بدون دارو خوب شدن درحالیکه مردم دارن تو بیمارستان ها میمیرن ؟؟ چرا ما سگ نمیخوریم چرا گاو میخوریم ؟؟ چرا انسانها گوشت حیوانات گیاهخوار خوردن نه گوشت حیوانات همه چیز خوار یا گوشتخوار ؟؟ نتیجه ی من از گیاهخواری تا به الان چی بوده ؟؟؟ نتیجه ی ادامه اش چبه برام ؟؟
به همه ی سوالها فکر کن بسین اصلا ساعتها فکر کن
اگه وگن رو دوست داری ادامه اش بده با عشق و لذت ببر افتخار کن بهش ولی کنارش اروم اروم خودتو به چالش بکش با سوال کردنها
اشفتگی رو از خودت بیرون کن نترس عقب نمیوفتی میتونی تا دو سال دیگه گیاهخواری رو ادامه بدی هیچ اشکال و عیبی درش نیست :)))
ما مشکلمون اینه که فکر میکنیم از قافله عقب میوفتیم درحالیکه اصل اینه که لذت ببریم
اگه از گیاهخواری هنوز لذت میبری انجامش بده منم پنج سال زندگیم لذت بردم
اما اگه میبینی لذت ها داره کمتر میشه و رنج ها بزرگتر جوریکه نمیتونی انکار کنی اون موقع اس که باید خودتو با سوالها به چالش بکشونی :))))
دوستت دارم گذشته ی من فعلا
ارام گیان عزیز
بهت پیشنهاد میکنم بیشتر امرکزت رو بذاری روی شناخت خدا
کتاب چگونه فکر خدا رو بخوانیم بهترین منبع برای شناخت خداوند هست
خداوندی که سیستمه
نه یک انسان
ما باید این سیستم رو بشناسیم
بازم میگم اصلا عجله ای نداشته باش منوتو هسچ فرقی نداریم هیچ اهمیتی نداره من از تو کوچکیترم یا بزرگتر در چشم کائنات منو تو روحیم و به یک اندازه فرصت داریم … کسی به خاطر سن کمش فرصت از تو بیشتر نداره …
وقتی به خداوند نکاه سیستمی داشته باشی یه دنیای جدید برات باز میشه
یه دنیایی که سلامتی بدنت یک ذره نعمتاش هست تو به خیلی چیزای بزرگتر میرسی
و اینه که مهمه نه اینکه تو گیاهخواری یا گوشتخوار و بخوای با خودت بحث و جدل کنی خودت رو پریشون و نگران کنی
اصن از خودت بپرس
چرا گیاهخوار شدی ؟
برای تجربه ی ارامش بیشتر
چون این بهت ارامش میده
حالا چی شده همین باعث شده چنین کابوس هایی ببینی و زندگیت برات جهنم بشه ؟؟
ایا راه درست راهی نیست که به من ارامش میده و حسمو خوب میکنه ؟؟ پس اگه حسم بده مسیرم اشتباهه … اگه توجهت روی منفی هاست راه اشتباس … حس بد اتفاقات بد بی هیچ چون و چرایی… و تو ارزشمندی هیچ چیز و هیچ کس نباید توی ارزشمند رو ناراحت کنه … اینم یادت باشه ..
و دقیقا درسته ادما میگن وای جنگ شده ادمای بی گناه مردن پس خدا نیست … یا خدا ظالمه بی عدالته … اما اونا نمیدونن خداوند همه چیزه … خداوند همه چیزه … خداوند همه چیزه … خداوند انرژیه ، خداوند خاکه ، باده ، اتشه ، زمینه ، منه ، توعه ، دریاست ، همه چیززززههههه …
خداوند همون شیربه که اهو رو شکار میکنه ، خداوند همون اهوییه که شکار و خورده میشه ، خداوند دندون اون شیره ، هداوند خون اون اهوعه … همه چیز این سیستمه … تمام طبیعت برنامه ریزیه دقیق خودشه …
اون نگاه دلسوزی نداره …
اون میگه اگه احساست بده من اتفاقات بدی وارد زندگیت میکنم واسم مهم نیست چه قدر گریه کنی …
خداوند اینه اس … اون همون چیزیو نشون میده که هستی و انجام میدی بدون هیچ دلسوزی …
خداوند خود کائناته که فرکانس مارو میگیره ، خداوند خود تکامله ، خداوند خود طبیعته خوده زندگیه خود مرگه همههه چیزه …
سعی من توی بخش توحیدی خیلی کار کنی روی فایلای توحیدی سایت …
یه فایلی هست استاد میگه به کبوتر ها غذا ندهیم یعنی به گداها کمک نکنیم …
این نگاه و دیدگاه خداونده
اما نکاه انسان اینه که نه گناه داره بدبخت یه نون خشکه ای بهش بدیم نمیره … اما نگاه خداوند چیه اینه مه این ادم باید بمیره یا ثروتمند بشه چون این جهان من لایق بهتریناست من این انسان رو خالق افریدم اکر قرار نیست ثروتمند باشه و به رشد جهانم کمک کنه باید بمیره …
همین هم برای خیوانات صدق میکنه … خدا خوده همون حیوانات هست و اونارو افریده تا جهان رشد و پیشرفت کنه هم با تولدشون هم زندگیشون هم مرگشون …. و این سه هیچ تفاوتی در نظر خداوند ندارن … چون خداوند یک سیستمه نه یک انسان اون همه چیز رو برای رشد و گسترش افرید نه هیچ چیزه دیگه ای … حتی مارو… زمین و زمان و جهان رو مسخر ما کرد که عزتمند زندگی کنیم و رشد بدیم جهانو …
توی کامنتی که برام نوشتی قشنگ احساس کردم اروم تر شدی و اون حس خودسرزنشی گناه و پریشونی اشفتگی ازت کم شده و در صلح بیشتری قرار گرفتی … دوست داشتم بازم کمک کنم این حس ارامشت بیشتر بشه چون یه ادم ارام تر جهانی زیباتر برای منه … یک فرد سالم تر جهان و زندگی بهتری برای منه … تو رشد کنی من رشد میکنم … با عشق و لذت و ارامش این مسیر زیبای زندگی رو طی کن چون تو اشرف مخلوقاتی خدا همه همه همه هرررررر چیزی که تو این دنیاست رو برای تو افریده ؛))))))