نتایج دانشجویان از دوره‌های استاد عباس‌منش

  • -علیرضا بهادری
    قبل از آشنایی با آموزه های دوره 12 قدم، چقدر شرک داشتم. چقدر الهه توی زندگیم درست کرده بودم؛ چقدر آدمها رو تو زندگیم بت کرده بودم و اونها رو خدای خودم میدونستم؛ توی روابط، اگه یک روز پارتنرم رو نمیدیدم دنیا رو سرم خراب میشد.اگه تا کمر برای صاحب کارم خم نمی‌شدم عذاب وجدان میگرفتم.اگه دست به سینه همسرم نمی‌شدم، می ترسیدم. من قدرت رو به همه داده بودم الا به ربّی که قدرت فقط دست اون هست.استاد آموزه های دوره 12 قدم، چشم من رو به روی خدای واقعی که رب العالمین هست، باز کرد و در عمل به من آموخت که ستایش مخصوص اوست. در عمل به من یاد داد که به آدمها احترام بگذارم اما اونا رو خدای خودم ندونم و باور داشته باشم که قدرت فقط دست ربّ هست و او همه کاره زندگی من هست و حواسش به من هست. وقتی خدای واقعی رو شناختم، ترس هام رو کنار گذاشتم، ایمان و توحید را در عمل به خداوند نشان دادم و درهای رحمت خداوند به رویم باز شد و همه جنبه های زندگی من تغییر کرده: قبل از دوره 12 قدم و آشنایی با توحید عملی، همیشه تا کمر برای صاحب کارم خم میشدم تا هوای منو تو پول و جایگاه کاریم داشته باشه. چون فکر میکردم تنها کسی که میتونه منو به ثروت و خوشبختی برسونه اون هست. فکر می کردم اگر کارم رو از دست بدم دیگه هیچی برای خوردن ندارم. اما بعد از تغییر باورهام با آموزه های این دوره طی یک سال اخیر، اوضاع به شکلی پیش رفت که الان صاحب کسب و کار خودم هستم و با اینکه در شروع کار، تخصص کافی در کارم نداشتم اما الان یک حرفه ای در کارم هستم. مهاجرت کردم، چندین برابر حقوق اون زمان درآمد دارم و به استقلال مالی رسیدم.قبل از 12 قدم، به خاطر باورهای محدود کننده ای که در روابط جنسی داشتم، درگیر رابطه ای شدم که وابستگی شدیدی ایجاد شده بود. به هیچ طریقی نمی تونستم اون وابستگی رو قطع کنم چون اون فرد رو خدای خودم کرده بودم. اما با کار کردن روی آموزه های توحیدی این دوره، رابطه من و با همسرم به گونه ای درست شد که هیچ نیازی به هیچ رابطه ای دیگه ندارم. همسرم الان شده همدم من. عاشقانه دوستش دارم و ایشان نیز که از شاگردان شماست دقیقا به همین شکل شده و روابطی به دور از وابستگی و پر از عشق و مودت بین ما ایجاد شده بدون اینکه همدیگر را کنترل کنیم؛آموزه های این دوره باورهایی در من ساخته و ایمان و یقینی در من ایجاد شده که مثل کوه پشت منو گرم کرده و کمر نیمه راست منو راست کرده. الان زندگیم در همون جاده آسفالته که شما توی دوره مثال زدید، هموار و روان پیش میره. همون جاده خوشبختی که شما یاد دادید تا از خداوند بخواهم من رو در اون مسیر هدایت کنه. جاده ای که پر از نعمت و ثروت و برکت هست. استاد شما چشم و گوش من رو به قوانین خداوند و انجام عمل صالح باز کردید و من هر بار دارم توی این مسیر قدم هام رو محکم تر و با اعتماد به نفس تر بر می دارم.
  • -مهدی هداوند خانی
    قدم دوم دوره 12 قدم بود که با مفهوم تجسم آشنا شدم. موضوعی که اون زمان برام دغدغه بود و خیلی آزارم میداد، مشکلاتی بود که در سلامت جسمانیم داشتم:کبد چرب، فشار خون بالا، نقرس، چربی بالا، وزن بیش از حد زیاد، قند خون بالا و چندین مشکل اساسی دیگه در جسمم. اون زمان شروع کردم به تجسم یک بدن سلامت. تجسم میکردم یه کارگر روی کبدم ایستاده و با یک شی فلزی شبیه تی داره چربی‌های کبدم رو پاک میکنه.تجسم میکردم یه فردی داره با یک کاردک لکه های روی صورتم رو پاک میکنه.تجسم میکردم داخل رگ های بدنم یک چیزی شبیه توری داره فشار خونم رو کنترل میکنه . تجسم میکردم خیلی خوش اندام شدم و واقعا از این تجسم لذت می‌بردم و وقتی این کار انجام می‌دادم واقعا بدنم داغ میشد و عضلاتم گزگز می‌کرد. این تمرین رو تا 4 ماه ادامه دادم و بعد خداوند من رو به دوره قانون سلامتی استاد عباس منش هدایت کرد و طی سه ماه زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، تقریبا تمام مشکلات سلامتی من حل شد.من از وزن 117 کیلو رسیدم به 86 کیلوگرم رسیدم.فشار خونم کنترل شد و من بعد از 17 سال مصرف قرص فشار خون، الان دیگه قرص نمی‌خورم.لکه های صورتم کامل از بین رفته.قند خون و چربی خونم متعادل شده.بیماری نقرس در من درمان شده.کبد چربم از بین رفته و سلامت شده و به اندام عالی رسیدم. واقعا قدرت ذهن معجزه می کنه. خداوند من رو به مسیری هدایت کرد که تمام آنچه تجسم کرده بودم اتفاق افتاد . واقعا با تجسم توی زندگی من معجزه شد و الان اندام رویایی و سلامتی بی‌نظیری رو دارم تجربه‌ میکنم. بعد از این نتایج، واقعا به قدرت تجسم و قدرت ذهن پی بردم و الان به نظر خودم شادترین انسان روی کره زمین هستم  و هر لحظه خدای مهربانم رو برای این هدیه و سلامتی شکرگزاری میکنم. از استاد عباس منش عزیزم هم تشکر میکنم که راه سعادت دنیا و آخرت رو به ما نشان داد.
  • -محمود ناصری
    نتایج من بعد از 45 روز زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی:قبل از دوره قانون سلامتی من دچار سردرد های خیلی عجیب می شدم. سمت چپ سرم جوری درد می‌گرفت که دیگه نمیتونستم حتی صحبت کنم. این مشکل مثل یک کابوس برای من، طوری که حتی اگر توی بازار هم بودم و این سردرد شروع می شد، باید دراز میکشیدم تا کمی قابل کنترل بشه. با خوردن 4 تا قرص مسکن قوی، فقط یه کم بهتر میشدم و این سردرد معمولا بیشتر از 6 ساعت ادامه داشت. هر کاری برای درمانش می کردم. حتی فکر می کردم شاید از عطر زدن باشه و با اینکه عطر نمی زدم بازم مشکل حل نشده بود و این اواخر حتی بیشتر هم شده بود. اما خدا رو شکر با عمل به دوره قانون سلامتی این مشکل الان حل شده.رسیدن به تناسب اندام: در این مدت وزن من از 71 کیلوگرم به 60 کیلوگرم رسیده. یه شکم گنده داشتم که کلاً آب شده و بالا تنه و بازو هام درشت تر شده و خیلی از اندامم راضی هستم.کشال های ران من به شدت تیره شده بود که الان خیلی کم رنگ شده و تیرگی داره از بین می ره و پوست صورتم هم خیلی شفاف شدهقبل از قانون سلامتی، خواب شبانه بدی داشتم و تا نزدیک صبح بیش از 20 بار بیدار می شدم و می نشستم یا توی خواب راه میرفتم و صبح هم با یک بدن خسته و کوفته بیدار می شدم، طوری که اصلا نمی تونستم راه برم. اما الان با عمل به دوره قانون سلامتی، شب به محض اینکه سرم رو میزارم روی بالش تا صبح خوابم می بره و صبح هم سرحال بیدار میشم.قبل از قانون سلامتی مسئله خروپف بسیار بدی داشتم که این مسئله کلاًً حل شده.قبل از قانون سلامتی میل جنسی من ضعیف شده بود که خدا رو شکر الان به حالت طبیعی برگشتهحرفه کاری من با صدای من هست و قبل از قانون سلامتی از رفلکس معده رنج می بردم و روی صدام خیلی تأثیر بد می گذاشت اما خدا رو شکر الان این مسئله کامل حل شده.قبل از قانون سلامتی حتی با 10 دقیقه پیاده روی به نفس نفس می افتادم و ساق پاهام به شدت درد می گرفتم اما الان به راحتی روزی 2 ساعت پیاده روی می کنم و تازه حس می کنم خیلی کم هم هست.بوی بد دهانم کاملا از بین رفته و حتی عرق بدنم هم بوی بد نداره و لباس هام اصلا بوی بد نمی گیرند.من ورزشکار هم هستم و فوتبال بازی می کنم. بعد از دوره قانون سلامتی مهارتم توی فوتبال خیلی خوب شده، سبک شدم، بدنم پر انرژی شده و شوت های محکمی می تونم بزنم در صورتی که قبل از قانون سلامتی نمی تونستم یه شوت محکم خوب بزنماز همه مهمتر، این نتایج و بازگشت سلامتیم باعث شده که اعتماد به نفسم خیلی بالا بره و الان باور دارم که می تونم به هر هدفی برسم.استاد از شما سپاسگزارم. دوره قانون سلامتی، دوره تناسب اندام نیست بلکه دوره سلامتی کامل هست.
  • -داود عابدی
    چند سالی بود که درگیر یه رابطه مریض و ناسالم بودم و برای همین هم احساس خوبی نداشتم. همیشه بابت اتفاقاتی که در زندگیم افتاده بود احساس قربانی داشتم و همیشه به این فکر میکردم که شاید بهتره خودمو از بین ببرم. از خدا خواستم یا زندگیم رو رو به راه کنه یا منو از این جهان ببره. یه روزی به صورت اتفاقی رفتم پیش یکی از دوستام که مدت ها بود ندیده بودمش و اون از قانون جذب برام صحبت کرد.اولش می خواستم با حرفاش مخالفت کنم ولی انگار یه چیزهایی از درون بهم میگفت که انگار حرف های رضا درسته. هر چند وقت یکبار می رفتم باغ پیش رضا. رضا همیشه از توی گوشیش فایلهای استاد عباس منش رو گوش می دادند. اونموقع ها تازه گفتگو با دوستان روی سایت اومده بود و ما گفتگو با دوستان گوش میکردیم. وقتی نتایج بچه ها رو میشنیدم احساس خوب و ایمانی در من ایجاد میشد که میشه. اونجا بود که تصمیم گرفتم عضو سایت بشم و شروع کردم به دانلود فایل های هدیه و همه رو گوش دادم. بعد رسیدیم به احساس بهتر و بعد در شغلم پیشرفت کردم. شغلم رو تغییر دادم و هدایت شدم به شغل بهتر و راحت تر و آروم آروم درآمدم از اون کار بالاتر رفت. منی که میدونستم تمام این نتایج بخاطر گوش دادن و عمل کردن به فایل های هدیه استاد هست، تصمیم گرفتم یه دوره از استاد بخرم. دیگه داستان هدایت رو هم یاد گرفته بودم. از خدا هدایت خواستم و به دوره فوق العاده کشف قوانین زندگی هدایت شدم و به شدت روی آموزش های این دوره کار کردم و پیشرفت هام خیلی بیشتر شد.بعد از مدتی از شغلم استعفا دادم و کسب و کار خودم رو شروع کردم. الان صاحب کسب و کار خودم هستم و بی نهایت از آزادی زمانی و مکانی ای که دارم خوشحالم. با بروزرسانی جدیدی که روی دوره کشف قوانین زندگی اومد من سعی کردم بهتر روی خودم کار کنم و باز نتایجم رو رشد بدم. این دوره عالی بود و کیفیتش بعد از بروزرسانی  ۱۰۰ برابر بالاتر رفته.استاد من به خاطر آموزش های شما از اون احساس خودکشی رسیدم به جایی که خداوند رو سپاس گزار هستم و نعمت هایی که بهم داده رو می تونم ببینم. آرامش وارد زندگیم شده. منی که هر ماه یه خسارت مالی بزرگ می دیدم، رسیدم به جایی که حتی هزار تومن هم بابت خسارت پرداخت نکردم. از لحاظ مالی پیشرفت قابل توجهی کردم. از روابط ناسالمی که با افراد مختلف داشتم خارج شدم. به آزادی زمانی و مکانی رسیدم. شغلی دارم که کاملا مورد علاقمه. اندام متناسب و سلامتی کاملی دارم که با قانون سلامتی بهش رسیدم. از آدمی که همیشه در مسیر دکتر های مختلف بود، رسیدم به جایی که دیگه حتی سرما هم نخوردم و تمام مشکلات جسمیم بعد از دوره ی قانون سلامتی،‌ برطرف شده.
  • -فرهاد و عسل
    من فرهاد هستم. امروز وقتی به تفاوت زندگیم نسبت به گذشته نگاه کردم و یه حساب کردم دیدم یکی از بزرگترین لطفهای خداوند به من و بزرگترین برکت زندگی من، آشنایی با استاد عباس منش و عضویت در بهترین دانشگاه جهان یعنی سایت استاد عباس منش بوده.الان بیشتر از 8 ساله که من عضو سایت هستم. داستان آشناییم از جایی شروع شد که دو نفر داشتن با هم راجب فایل انگیزشی استاد صحبت میکردند و اونجا بود که من فهمیدم استاد عباس منش عزیزم سایت داره و اونجا عضو سایت شدم.من سال 90 ترک تحصیل کردم و سپس به شیوه استاد عباس منش یعنی طی کردن تکامل، کسب و کار خودم رو از شاگردی شروع کردم. اون زمان ماهی ۲۰۰ هزار تومان حقوق ماهیانه داشتم و به کمک آموزه های استاد عباس منش روی خودم کار می کردم. آموزه هایی دوره هایی مثل روانشناسی ثروت 1، راهنمای عملی دستیابی به رویاها، دوره قانون آفرینش و…سال ۹۷ درآمد من به ۳۰میلیون تومان رسید و من همچنان در این مسیر بودم و روی خودم کار کردم. امروز که میخواستم حساب کنم درآمدم از سال 97 تا الان چقدر رشد داشته، دیدم حساب دقیقش سخته. درآمد من از سال 97 تا الان بیش از 10 برابر شده و وقتی حساب می کنم می بینم درآمد من از شروع عمل به آموزش های استاد عباس منش تا الان، بیش از 1500 برابر رشد داشته.تازه من از کارکردن روی خودم راضی نیستم و گاهی به آموز ها درست عمل نکردم و این نتایج رو گرفتم. استاد عباس منش عزیز بزرگترین استاد و الگو برای تمام افرادی هست که میخوان زندگیشون رو در تمام جنبه ها رشد بدن و هر روزشون از روز قبل بهتر بشه.استاد از شما تشکر میکنم که انقدر عالی قوانین خوشبختی رو برای ما تدریس می کنید، طوری که بتونیم به راحتی از این آموزه ها در زندگیمون استفاده کنیم.
  • -Vafa Vafa
    من فاطمه هستم و در سال 98 با استاد عباس منش آشنا شدم. اوایل که به آموزش های استاد گوش می دادم، جسته گریخته کتاب های انگیزشی و موفقیت و اساتید دیگه رو هم دنبال می کردم. اما از سال 1401 به بعد همرو کنار گذاشتم و فقط تمرکز کردم بر سایت استاد عباس منش و آموزش های ایشون.روز اولی که تمرکزم رو بر سایت گذاشتم، من هیچ درآمدی نداشتم. حقوق شوهرم به سختی جوابگوی خورد و خوراکمون بود و با کمک های پدرم می تونستیم از عهده مخارج زندگیمون بر بیایم. الان بعد از یک سال کلی پیشرفت داشتیم.من الان سالن دارم و درآمد نسبتا خوبی دارم. یه خونه کوچیک داریم و یک ماشین پراید دارم که خیلی دوستش دارم. جدیدا دارم لوازم جدید برای خونه با درآمد خودم خرید می کنم. لباس و پوششم خیلی با کیفیت شده و توانایی ما برای خرج و مخارج زندگی خوب شده و دیگه نیازی به کمک خانواده ام نداریم. روابطم با خانواده و اقوام و همکارانم بسیار عالیه و بدنم سالمه. قسمت اعظم تمرکز روزانه من، روی سایت و آموزش های استاد و تلاش برای عمل به اونهاست.
  • -یداله رحمانی قورتانی
    دقیقا یکسال و ۲روز از عضویتم در سایت استاد میگذره. یکسالی که میتونم به جرات بگم روزی نبوده که به سایت سر نزنم و از این آگاهی ها بهره نبرم.من از سال ۹۵با مباحث موفقیت آشنا شدم اما الان می فهمم که آشنایی با درک کردن  خیلی فرق داره. از تمام اساتید فایل داشتم و گوش میکردم. تو اینستا همه را دنبال میکردم اما همون روند قبلی در زندگیم در حال ادامه بود و فقط حرفای قشنگ… همیشه ماسک داشتم و اصلا خود واقعیم نبودم. تا اینکه پارسال به یک تضاد خیلی بزرگ برخوردم و تو دل اون تضاد، من رد پای خدا را پیدا کردم .اینم بگم که اون تضاد بزرگ نبود بلکه اندازه من کوچیک بود. اما الان که ظرفم بزرگتر شده، دیگه اینا برام تضاد نیست.از طرف دیگه اینکه من درگیر دیابت بودم و هر روز انسولین و قرص مصرف میکردم و همیشه هم قندم بالا بود. دیابتی که دکترا گفته بودن دیگه درمان نداره. یادمه ی روز داداشم گفت دوره قانون سلامتی استاد عباس منش رو خریدم و دیابتم درمان شده. منم کنجکاو شدم و به خاطر رنجی که از این بیماری توی ذهنم بود با شوق سراغ آموزش های دوره قانون سلامتی رفتم. الان یکسال هست که کاملا به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنم.چند روز پیش جواب آزمایشم رو گرفتم و قند خونم ۸۰ بود. نمیدونستم چطور خدا را شکر کنم. به نظرم این کوچکترین نتیجه ام از عمل به آموزه های استاد عباس منش بوده.از نظر روابط ، واقعا زندگیم با عشقم که اونم عضوی از این خانواده هستش، فوق العاده شده. با عشق و آرامش از بودن با هم لذت میبریم. از بودن پسرم لذت می بریم. کلی دوست خوب و عالی تو این شهر پیدا کردم و هر روز دارم روی موضوع مورد علاقم کار میکنم.سیگار و قلیون و مشروب و هر چی رفیق ناباب بود را کنار گذاشتم. الان اگه حالم بد بشه، نمی‌خوام با عواملی بیرونی مثل اینا حالم رو خوب کنم، بلکه یاد گرفتم که بگردم در درونم و مشکل رو پیدا کنم و حل کنم.از نظر مالی رشد خوبی داشتم و تمام اقساط وام هام رو تسویه کردم. یک ماشین سورن پلاس صفر خریدم. دیگه نه اخبار دنبال میکنم نه شبکه مجازی و نه تلویزیون. زندگیم شده گوش دادن و عمل به آگاهی های استاد. تو کسب و کارم دارم تکاملم رو طی میکنم و رشد می کنم و مهم تر از همه مطمئن شدم که شاه کلید بیشتر شدن این نتایج، فقط موندن توی این مسیر و تکرار این آگاهی ها با احساس خوب هست.
  • -مجید حرفت
    مدتی است که دوره روانشناسی ثروت 1 را خریده بودم اما چندین بار فقط فایلهای جلسات را می شنیدم بدون اینکه تمرکز جدی بر درک موضوعات آن جلسه داشته باشم یا تمرینی انجام دهم. یک روز تصمیم گرفتم دوره را از اول شروع کنم. هر جلسه ای را که گوش می دادم، نکته برداری می کردم و بعد نوشته هایم رو مرور می کردم. حتی به تازگی تصمیم گرفتم که بعد از کار کردن روی هر جلسه، در پایان برای موضوعات هر جلسه کامنت هم. بنویسم.بنده معلمی بازنشسته‌ هستم و اکنون بصورت خصوصی به تدریس ریاضیات مشغولم. با استفاده از آموزه های استاد عزیزم در این دوره و تعهد به انجام تمرینات، درآمدم از پارسال تا الان  15 برابر شده. منتها قصد دارم تا با  عمل به آگاهی های هر جلسه و انجام درست و دقیق تمرینات این دوره، نتایج بیشتری را کسب نمایم.
  • -عمران نوری
    الان حدود 2 ماهه که دانشجوی دوره کشف قوانین هستم و به جلسه 10 رسیدم و هر جلسه اینقدر نکته و کلید داره که هنوز نتونستم دوره رو کامل تموم کنم ولی میخوام خودم رو مقایسه کنم با دوماه پیش خودم یعنی قبل از شروع عمل به آموزش ها و تمرینات دوره کشف قوانین زندگی: اول از همه ادمای اطرافم به طرز جادویی خیلی با کیفیت شدن. ارتباطم با تمام آدمهای سطح پایین قطع شده و تو یه مدت کوتاهی متوجه شدم با آدم هایی وارد ارتباط می شم که از لحاظ طرز تفکر و ثروت و موفقیت سطح بالاتری از روابط قبلیم دارن.از لحاظ ارتباط با همسر و فرزندانم باید بگم الان من اصلا هیچ ربطی به عمران 2 ماه پیش ندارم. اینقدر همسرم و بچه هام بهم ابراز علاقه می کنن که حد و اندازه نداره. حتی همسرم بارها این جمله رو بمن گفته که من دوست دارم همیشه با تو باشم.از لحاظ سلامتی، حدود 10 ماهه که به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنم. از اونجایی که من بدن بسیار لاغر و ضعیفی داشتم یکی از آرزوهای من این بود بدن عضلانی و هیکلی داشته باشم. به لطف کارکردن روی باورهام با دوره کشف قوانین و انجام تمرینات باورهام بهتر شد و به خاطر زندگی به شیوه قانون سلامتی، مشکلات ریزی که از قبل داشتم برطرف شد والان به طرز جادویی ای شکل بدنم تغییر کرده و خیلی سریع فرم عضلانی گرفته.از لحاظ رشد کسب و کار، خدا شکر توی این 2 ماه ترکوندم. چون تو این دوره یکی از مهمترین خواسته های من رشد کسب و کار من بود. قبلا شاید هر 6 ماه یه معامله با حجم و تناژ بالا انجام میدادم ولی از زمانی که دارم با دوره کشف قوانین زندگی کار می کنم، هر ماه، تقریبا 4 یا 5 معامله خرید و فروش بصورت تناژ بالا انجام می دم و کسب و کارم مرتبا در حال بهبوده. علاوه بر این نتیجه، با کلی از کارخانه دارها و تاجرها حتی کشاورزهای بسیار بزرگ و ثروتمند ( از لحاظ سطح کشت ) وارد روابط کاری شدم.از لحاظ اعتبار کسب و کار، به طرز جادویی تو بازار اینقدر شناخته شدم که بارها شده ادمهای بسیار نازنین و ثروتمند با من همکاری می کنن و جوری از خدمات کسب و کار من تعریف میکنن که انگار من 20 سابقه حضور تو بازار رو دارم و مدتهاست منو میشناسند. همه این نتایج بخاطر تمرکز بالایی بود که من برای پیدا کردن و حذف ترمزها تو زمینه کسب و کارم گذاشتم  و اینقدر من رو رشد داد. جدا از این، حین انجام کارهام اینقدر فرصت و ایده های پولسازی برای من فراهم میشه که می مونم اول کدوم رو اجرا کنم.این بود نتایج عالی ای که من تو همین 2 ماه گرفتم اونم فقط به خاطر کار کردن با مطالب و تمرینات دوره که منجر شد به پیدا کردن چندین ترمز در زندگی و کسب و کارم و به واسطه برطرف کردنشون و ادامه دادن به این شیوه، تونستم نتایج تا این حد بزرگ و عالی بگیرم. در صورتی که هنوز به پایان دوره نرسیدم و خدا میدونه اگر با همین تعهد و ایمان به مسیر خودم ادامه بدم، چقدر نتایجم از اینی که هست بزرگ و بهتر خواهد شد.
  • -نگین نوروزی
    الان 65 روزه که به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنم و تو همین مدت کم، چقدر نتیجه گرفتم و نتایجم هر روز عالی تر و بیشتر میشن.من از وزن 80 کیلو تو این مدت کم، رسیدم به 65 کیلوگرم.چقدر انرژی جسمانیم بالا رفته. از لحاظ انرژی جسمانی اصلا خودم هم خودمو نمیشناسم و خستگی اصلا برام معنا نداره.من همیشه عفونت مثانه و رحم داشتم. هر بار دکتر می رفتم اما با کلی قرص و آمپول این مشکل حل نمی شد و فقط در این حد بود که کمی قابل کنترل بشه.به خاطر کیست تخمدان و عفونت رحم، من همیشه خم راه می رفتم چون به خاطر این مسائل و بیماری ها زیر شکمم همیشه درد میکرد. نمیتونستم زیاد راه برم و صاف بایستم. باید برای انجام کارهام همیشه خم میشدم. همیشه باید یکی می بود که کمکم می کرد تا کارهام رو انجام بدم و کلی مسائل و محدودیت های دیگه ای که به خاطر این بیماری درگیرش بودم و این مسئله چقدر روی رابطه زناشویی من و همسرم تاثیر بد گذاشته بود. اما به لطف زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، همه اون مسائل حل شد. کیست تخمدانم درمان شد و دیگه خبری از اون مسائل نیست. از وقتی که به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنم، حتی یک ثانیه هم اون درد ها رو ندارم. استاد بی نهایت سپاسگزارم.
1 28 29 30 31 32 39
161 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    افسانه شاکری گفته:
    مدت عضویت: 173 روز

    سلام استاد

    گفته بودین که باور کمبود کجاها توی زندگیتون هست میدنم که خیلی خیلی وجود داره ولی چند تاش که تونستم پیدا کنم من خیاط هستم وهمیشه میخاستم که یکی کمکی داشته باشم ولی باورم این بود که خیاط خوب نیست اگرم باشهاگر خیاط بگیرم حقوقش رو چه جوری بدم اگر درامد کافی نداشته باشم یا مثلا ایده به ذهنم میومد یه رگال لباس تولید کنم مشتری هام که میان از رگال هم دیدن کنن وبفروشم دوباره فکر منفی میومد که اگر فروش نره چی رودستت بمونه چی وهمین ترس باعث شده که هیچ وقت قدمی برندارم

    وبابت اینکه گفتین باچه مساعلی روبرو شدید که فکر میکردین راه حلی نداره من با پسرم که الان پونزده ساله خیلی بحث‌ میکریم فکر میکردم میتونم کنترل کنم وبعضی وقتا دیگه اینقد عاجز میشدم تو خلوتم گریه میکردم یروز از خدا خاستم که کمکم کنه همون روزا بود که خواهرم یه کلاسی رو معرفی کرد که برای فرزند پروری بود اونجا بود که فهمیدم مشکل پسرم نبوده خودم بودم با افکار منفی که ممنتوم میگرفتن منو با پسرم دذگیر میکرد واز من بعد از اون چند جلسه کلاس نه تنها دیگه با پسرم درگیر نبودم بلکه باهم دوستو رفیق هم شدیم الان همه چی رو میاد برام تعریف میکنه در صورتی که قبلا اگر میپرسیدم هم چیزی نمیگفت الان خودش میاد بغلم میکنه بوسم میکنه

    یوقتایی که صداشو بلند مبکنه میاد معذرت خاهی میکنه

    این اولین دوره ای هست که ازتون گرفتم امیدوارم به دستاورهای بزرگتری برسم وبیام باهاتون در میون بزارم بازم ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    معصومه حقی گفته:
    مدت عضویت: 493 روز

    سلام خدای جانم

    سلام استاد عزیزم ودوستان مهربونم

    من دیروز فایل دوم استاد رو گوش دادم در مورد راحت کارها براشون انجام میشه وبا هدایت پیش میرن دیروز تصادف کرده بود همسرم خداروشکر اتفاق بدی نیافتاده بود مقصرم نبودن رفته بودن بیمه اونجا کروکی ازشون خواستن وهمسرم رو 4تاکلانتری فرستاده بودن دنبال کروکی هر جا روفته بود جای دیگه ایی رو گفته بودن بره و…کلی درد سر داشتن دیروز

    حالا امروز همسرم وقت نداشت بره سرکار بود به من گفت برم کروکی رو بگیرم به خیال خودمون کلانتری مورد نظر رو پیدا کرده بودیم گفت برو اونجا بگیرش منم رفتم گفتن سرهنگ فلانی اینجا نیست برو فلان کلانتری بازم یه جای دیگه منم تو دلم گفتم چرا این جوری شد من برا نیم ساعت مرخصی گرفتم نکنه خیلی طول بکشه منو الکی این ور واون ور بفرستن بعد یاد حرف استاد افتادم گفتم خدایا منو هدایتم کن من به راحت ترین راه بتونم کارمو انجام بدم برم خیلی سریع کارم راه بیافته و…بعد به گروهبان گفتم آدرس رو تو نشان برام من علامت بزن با همون مسیر یاب برم چون من اونجارو بلد نبودم وقتی که به مقصد رسیدم دیدم تو اون منطقه اصلا کلانتری وجود نداره از یه آقایی پرسیدم این خیابون کلانتری هست منو اینجا فرستادن ایشونم خیلی آدم مطلعی بود گفتن نه اصلا کلانتری نداره واون کلانتری که گفته بودن بهم گفت که خیلی از اینجا دوره و….

    بعد کلی راهنمایی کرد که کروکی فلان بگیری اگه دست نویس کردن بیمه قبول نمیکنه وووو

    بعد رفتن منم با ماشین راه افتادم دیدم این آقا به سمت ماشین من میاد منم نگه داشتم گفتن این خیابون یه طرفه س تهش از اینجا نمیتونی دور بزنی یه راهنمایی رانندگی هم چند تا کوچه بالاتر هست اگه بری از اونا بپرسی چون اداره کل شونه بهتر راهنماییت میکنن آدرس داد منم رفتم خیلی راحت پیداش کردم رفتم پرسیدم فلان جا تصادف کردیم و…کجا برم آدرس قبلی رو بهم دادن گفتم اونجا رفتم یه کلانتری دیگه روگفتن سرهنگ فلانی اینو که گفتم گفتن سرهنگ اینجاس در رو باز کردن بیا تو من شوکه شده بودم چون فقط رفته بودم آدرس بپرسم که کدوم کلانتری برم

    همون جا کروکی رو بهم دادن راحت وآسان خداروشکر انقدر ذوق زده شدم از این اتفاق که نمیتونم براتون توصیفش کنم اشکم دراومد که ببین استاد میگفت این طوری شد هدایت خواستم کارها برام آسون شد منم کارم آسون پیش رفت خداروشکر من اینو معجزه میدیدم واقعا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    الا رستگار گفته:
    مدت عضویت: 153 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام علیکم و رحمت الله و برکاته

    به اذن الله و هدایتش دوره ی هم جهت با جریان خداوند رو تهیه کردم قبلا قانون سلامتی رو تهیه کرده بودم و بعدش توی قلبم گفتم ان‌شاءالله

    دوره ی روان شناسی ثروت رو تهیه میکنم اما هربار به یه مانع میخوردم

    حس میکردم ناخالصی و بیقراری و عجله و استرس اذیتم می‌کنه با اینکه نزدیک به پنج ساله همش سعی میکنم روی خودم کار کنم (و پنج ساله که با استاد بزرگوارم آشنا شدم)

    اما همش می کوبیدم به جاده خاکی و باز خراب میکردم هربار ..

    گاهی پر از غم و حسرت میشدم و گریه ها سر میدادم و هدایت می طلبیدم و همه چی آسون و بهتر میشد و همین که میخواستم دور بگیرم و یا نزدیک دور گرفتنم بود همون قانون مومنتوم که استاد بزرگوارم گفتند ولی من خودم همه چیزو خراب میکردم و زمین و زمان و همه کس و همه چیز رو مقصر میدونستم غیر از خودم

    گاهی زندگی و جهانم رو خودم آگاهانه یا ناآگاهانه پر از تراژدی میکردم خودم رو به تضاد و درد سر مینداختم با دستای خودم دیگه از بس رفتمو برگشتم هزار بار شد و خسته شدم

    و بعد از کلی جنگیدن با خودم و به اذن الله بازم بیدار شدم و با خودم گفتم قانون سلامتی رو تهیه کردی قبل از قانون سلامتی توی جهنمی بودی که هربار تا لبه ی قبر می رفتیو برمیگشتی و بعد به اذن الله هدایت شدی به قانون سلامتی و همه چیز عالی شد معجزه ها شد .

    و از ته قلبم سپاسگزار الله متعالم و زیباترین دعاها رو در حق استاد بزرگوارم کردم

    وقتی راجب خداوند و توحید و شرک نورزیدن حرف میزنید من اشکم میاد و قلبم پر از شادیو امید و عشق میشه و زنده میشم و لذت میبرم و لذت میبرم ولذت میبرم قلبم پر از شجاعت میشه و از شر

    همه ی ترسام خلاص میشم استاد

    همیشه توی قلبم با شما حرف میزنم و میگم که دوستون دارم و بهتون افتخار میکنم ینی وقتی که گوش میدم به حرفاتون تموم حرفاتون حرفای قلب منه و لحظه به لحظه صداقت رو حس میکنم و همین صداقت شما استوار موندتون و شجاعتتون منو پر از ایمان می‌کنه به اذن الله

    اگرچه اینجا قرار بوده که دیدگاهمو راجب به دوره ی هم جهت با جریان خداوند بنویسم اما من با قلبم نوشتم

    و چون متاسفانه ایملم رو گم کردم نتونستم این حرف قلبمو توی نظرات قانون سلامتی بنویسم

    حس میکنم وقتی شکستم از همه نظر و خودمو برای الله خالص کردم و دعا کردم الله یکتا نجاتم بده و شرک نورزیدم اون وقت هدایت شدم به قانون سلامتی ینی حس میکنم توحید من رو به شما وصل کرد یعنی چون شرک نورزیدم هدایت شدم به سمت قلب شما استاد بزرگوارم و من با تموم وجودم به این خصوصیت یکتاپرستی شما و شجاعت و شهامتتون افتخار میکنم

    هدایت رو خودم چشیدم با تموم وجودم الله پاسخ منو داد رب العالمین پاسخ قلب

    شکسته ی منو داد

    من تکرار میکردم با خودم با اخلاص واقعی

    ( ای خدایی که جز تو خدایی نیست منو به سمت خواسته ام هدایت کن ؛ خواسته ام شفای کامل و سلامتی کامل قلبو روحو جسمم است) و بعدش معجزه شد و با قانون سلامتی همه چی روز به روز عالی تر شد

    تا اینکه من تصمیم گرفتم دوره ی روانشناسی ثروت رو تهیه کنم اما گفتم که هر بار با موانع..

    و هربار اشتباهات جدید

    حسم بد بود ینی سعی میکردم بد نشه بد نمونه یه چیزایی از درون و بیرون عذابم میداد

    آشوب میشدم یه جورایی عجله و استرس و ناامیدی کلی چیزای دیگه میومد سراغم

    تا اینکه سعی کردم خودمو آروم کنم و دعا کنم و نظافت کنم جهانمو یعنی هم درونم رو هم بیرونم همم از همه نظر

    بعدش کمی بهتر شدم اما هنوز هیجان رو حس میکردم توی درونم

    به سایت سر میزدم و همین دوره ی هم جهت با جریان خداوند رو دیدم حسم خوب شد با خودم گفتم ان‌شاءالله بعدا تهیش میکنم فعلا نمیشه و اصلا بهش توجه نکردم گفتم توجهم رو روی روانشناسی ثروت فعلا میذارم

    اما به خاطر دعاهام چن تا نشونه اومد و منم به نشونه ها و حرف قلبم اعتماد کردم و این دوره ی زیبا رو تهیه کردم به اذن الله

    به محض اینکه تهیش کردم آروم شدم و تازه اولین جلسه رو گوش دادم سه بار و بعضی حرفاتون رو استاد بزرگوارم بارها و بارها گوش دادم و نوشتم و نکته برداری کردم حالم خیلی بهتر شده حس میکنم دارم بهتر میشم و بیشتر می فهمم بیشتر از قبل به اذن الله جهانمم زیباتر شده و ایمان دارم زیباترم میشه دیدگاهای دوستانمم خوندم عالی بود

    خیلی دوس دارم منم از نتایجم بگم

    یکی از نتایجم همزمان با خریدن دوره بود اینکه اون استرس و حس بد و ناخوشی که داشتم تونستم تا حدودی بهش غلبه کنم و البته اینبار آگاهانه تر و واقعی تر غلبه کردم و لذتشم چشیدم و خدا رو بابتش هزاران بار شکر کردم

    و دومیش اینکه از روی محبت و عشق و انسانیت و دلسوزی به خاطر خدا به شخصی گرفتار پول قرض دادم با اینکه خودمم خیلی نیاز داشتم و بهم قول داد که برمیگردونه و حتی جبران کنه و تا آخرین لحظه ی عمرش فراموش نمی کنه که توی چه

    لحظه ی سختی که کسی حاضر نبود کمکش کنه من کمکش کردم

    خوشحال بودم که تونستم بنده ای از بندگان الله رو شاد کنم اما فقط چند روز طول کشید بنا به دلایلی اون شخص خیلی گند از آب دراومد فقط به این خاطر که از من چیزی خواست که من نمیتونستم انجام بدم و نه از قلبم و نه از خدام اجازشو نداشتم و البته اینم بگم که قبول میکنم خودم اجازه دادم که ناراحتم کنه و خودم به دنیای خودم جذبش کردم با اعمالم و گفتارم کردارم و احساسم پذیرفتم که خودم کردم اشتباه از خودم بود ضعف خودم بود به گردن گرفتم که ضعف خودم بود و سعی میکردم حتی توی قلبم اون شخص رو سرزنشم نکنم و رهاش کنم

    و رابطمم باهاش قطع کردم چون حسم رو بد میکرد و قطع کردم بعدشم بهش گفتم حقم رو پس بده و ماه ها گذشت و خبری از پس دادنش نبود و حتی جوری حرف میزد و رفتار میکرد که انگار طلب کاره

    ینی دیگه جوری شد از خیرش گذشتم و گفتم عاقا اصلا نخواه که حقتو بگیری ولش همون که شرش کم بشه قطع ارتباط بشه کافیه اما واقعا قلبم میگفت حقتو پس بگیر حتی به قیمت جونت چون لیاقتشو نداشت

    به هر راهی میرفتم که حقمو بگیرم بن بست آهنین میشد اما همین که نیت کردم دوره رو تهیه کنم طرف مسیج داد که تا یه ماه دیگه پولتو پس میدم ینی اصلا حس میکردم ترس خدای من افتاده توی قلبش و اصلا راهی نداره جز اینکه حق منو پس بده و بعداز تقریبا پونزده روز حقمو پس داد خوشحال شدم چون موقعه ای پس داد که باید میداد و برای چیزای خیلی خوبی بهش احتیاج داشتم

    و سوم اینکه قبل ازینکه به این دوره هدایت بشم حالم یه جوری شده بود با خودم گفتم بهتره برم

    آرام بخش مصرف کنم و کردمم اما ناراحتم میکرد آرامشش سطحی و بد بود حال قلبم رو بد میکرد یه جور انگار قلبم خوش نبود حال نمیکردم ولی از ترس میگفتم حالا بخورم فعلا نکنه نتونم بخوابم

    اما با گوش دادن جلسه ی اول دیگه نخوردمش

    اگرچه هنوز اول راهم اما واقعا حال دلم بهتر شده و انگار جهانم داره واضح و شفاف میشه

    همیشه من میگفتم لحظاتی داشتم که انگار توی آغوش خداوندم و هیچی نمیتونه آرامشمو بهم بزنه اما این حس خراب میشد آرزو میکردم بازم تجربش کنم و الان انگار کم کم دارم به اون حس میرسم ولی اینبار فرق می‌کنه فرقش اینه که نمیترسم تموم بشه و یا از دستش بدم و همین خیلی زیباست

    وقتی هنوز دوره رو نخریده بودم و فقط نیتشو داشتم رفته بودم خرید ولی نمی‌دونم چرا اینقد خوشحال بودم یه آرامشو شادی سراسر وجودمو گرفته بود انگاری حس میکردم خداوند دستمو گرفته و بهم میگه دیگه رهام نکن بخدا همین حس رو داشتم و الان که می نویسم اشک توی چشمام جم شده و حس میکردم مث قبل توی گذشته یا آینده نیستم توی زمان حال بودم عصبی نبودم و از همه چی لذت می‌بردم دلم میخواست به همه لبخند بزنم و همه رو بغل کنم همه چیز زیباتر شده بود آسمونو زمین همه چی پراز زیبایی بود و برخلاف گذشته توی مغزم سروصدا نبود سکوت بود آروم بودم ینی حس میکردم خودم تنهام با خداوند هیچ چیز و هیچ کس رو نمی دیدم و پر از شادی بودم با خودمو خدام فقط لذت می‌بردم خرید زیادی هم نکردم ولی خیلی خوش تر از قبل گذشت خوش تر از همیشه و اینکه همش میخواستم این شادی و آرامش رو پخش کنم به همه چیز ببخشم به همه کس اول از همه همسرم و پسرم پس قلبم گفت براشون هدیه بخر و خریدم بعدش مادرشوهرم که دو ماه بود نمی تونستم بر خلاف گذشته که همیشه می بخشیدمش اینبار دو ماه بود که نتونسته بودم ببخشمش و واقعا تلخی رو می چشیدم و هرچی با خودم جنگیدم نتونستم ببخشمش تا اینکه همون روز آزادش کردم ذهنی و قلبی بخشیدمش رهاش کردم نمی‌دونم چطور شد قلبم فقط جوری بخشیدمش که قلبم براش غل میزد و دلتنگش شدم و نمی‌دونم اصلا چجوری شد که حتی به خاطر وجودش و سلامتیش خدا رو شکر کردم و حتی از نزدیک منزلشم راهم خورد قلبم دوس داشت برم پیشش بغلش کنم ببوسمش اما چون غروب شده بود باید برمیگشتم ولی از ته قلبم بخشیدمش بعدش بازم لبریز از شادی و آرامش بودم میخواستم همش این حس رو هدیه بدم وجالب بود تا وقت برگشتنم تا رسیدنم به خونه چهار نفر دیگه رو شاد کردم خدمت جزیی انجام دادم اما هنوز لبریز از شادی و آرامش بودم و همش دلم میخواست این حس رو به دیگران و اطرافیانم ببخشم

    الحمدلله رب العالمین به خاطر هرلحظه و هر نفس و تمومه هدایت ها و وجود شما استاد بزرگوار

    زیباترین دعاها رو در حق شما و خونواده ی زیباتون میکنم

    خیلی دوس دارم شما دیدگاه منو بخونین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    الماس زیبا وهمسرجان گفته:
    مدت عضویت: 836 روز

    سلام به استاد عزیزم

    خدای مهربانم هرچه دارم ازتودارم

    من اصلا یک درصد فکر نمی‌کردم بتونم تا قبل از زمان تخفیف دوره رو بخرم بصورت ناگهانی

    البته چند وقتی هست که همسرم در برنامه های استاده وخیلی تمایل به خرید این دوره داشت همش میگفت یه جوری این دوره رو بخریم قبل از عید توسط یکی از دوستان غرفه روسری زدیم وخداروشکر پول دوره برامون جفت و جور شد حتی چند برابرش ….وتمام مخارج عیدمون رسید نزدیک به 10میلیون عیدی سوغات بردم اصلا فکرشو نمی‌کردم ..ایام عید کلی بهم خوش گذشت ….مادر شوهرم کلی بهمون سوغات داد البته مادر شوهرم زنی دست ودلبازن ….وخداروشکر نتایج دارن میان اینها رو داشته باشین تا نتایج بیشتر رو هم بیام بنویسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    معصومه حقی گفته:
    مدت عضویت: 493 روز

    سلام خدای جانم مهربان ترینم عزیزم هادی ام هستی ام آرامشم خدای زیبایم خدای رحمانم رحیمم سخائم ستارم

    وسلام ودرود بر استاد عزیزم خیلی خیلی دوستون دارم برام خیلی باارزشینخداروشکر خدا منو به سمت شما هدایت کرد

    خواستم تو دفتر یادداشتم اینو بنویسم ولی حسم گفت بیام واینجا بنویسم

    بنویسم وتقاضای هدایت کنم از خدای عزیزم برای کسب وکاری که میخوام راه بندازم شروع کنم خدایا مدرسم باش هدایتم کن چطور شروع کنم کجا برم چه چیزهایی بخرم خودت کمکم کن تایم خالی برام باز کن من با آرامش و وقت کافی بتونم کارمو شروع کنم

    این رو به عنوان یه رد پا برای خودم گذاشتم توکل علی الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 969 روز

    به نام خدای مهربانم خدای خوب و قدرتمندم

    سلام به استاد عزیزم و مریم جانم سلام به دوستان همفرکانسم

    این روزها با اینکه هنوز نتونستم دوره رو تهیه کنم

    اما متوجه شدم به خداوند خیلی نزدیک تر شدم

    و راحت تر خواسته هامو میخوام و بهم داده میشه

    و الان اومدم کامنتها رو بخونم چقدر قشنگ نوشتن دوستانم من فدای شما بشم

    خیلی خوشحالم که نتایج عالی گرفتین در این مدت کم

    بعضی از دوستان گفتن بعد از دو یا سه جلسه تمرین حل کردن نتایج عالی رو گرفتن خب خیلی خوبه

    این مشخص میکنه چقدر دوره مهمیه چقدر بازخورد گرفتن دوستان

    چقدر تلاش ذهنیشون بالا بوده و برای من درس داره که روی هر دوره ای تمرکزی کار کنی پاسخ مثبت میده تحسینتون میکنم مرحبا مرحبا

    خدارو شکر میکنم برای داشتن همچین استادی و همچین دوستانی الهی شکرت سپاسگزارتم

    خوش باش که هر که راز داند

    داند که خوشی خوشی کشاند

    شاد و سلامت و ثروتمند باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    سیده گفته:
    مدت عضویت: 513 روز

    به نام خداوند قادر مطلق خدایی که این روزا اینقدر باهاش صمیمی شدم که هر لحظه دارم باهاش حرف میزنم

    خدایی غیر از خدایی که قبلاً می شناختمش

    الان هم اومدم نتایج شما دوستان عزیزم رو برای اولین بار توی این قسمت از سایت بخونم ،که خدا یهویی بهم گفت تو هم بنویس

    بنویس که همه باور کنن اگه با من رفیق بشن دیگه نگران هیچی نمیشین.،من میگم چی کار کنن که چرخ زندگی شون روان بشه

    به خدا الان که دارم می‌نویسم اشک از چشمام سرازیره .

    نه از ناراحتی بلکه از سر شوق که چنین خدایی داشتم و ازش بی خبر بودم.

    تازه منی که خیلی ادعای خداشناسی و این حرفا رو داشتم.

    برای همه مادر بودم برا خودم زن بابا

    از بس باورهای خراب تو ذهنم بود

    باور این که خدا دعاهای منو در حق دیگران چقدر زود جواب میده ولی برای خودم نه

    همه ازم التماس دعا داشتم و منم به خدا میگفتم تو که خیلی مهربونه حاجتشون رو بده و جالب این که همه به حاجتشون میرسیدن و البته وصد البته این به خاطر باور خودشون بود که جواب میگرفتن نه به خاطر دعای من

    و

    من اینو میدونستم و به روی خودم نیاوردم.

    و

    به خودم میگفتم چون خدا خیلی دوستم داره

    هی میخواد ازش التماس کنم برای گرفتن حاجت خودم

    و

    با خودم میگفتم هر چه بیشتر دارم اذیت میشم

    پس جایگاه بهتری پیش خدا دارم

    پس اگه اینجا نشد حتما اون دنیا برام بهتره

    و

    این هم یه باور مخرب دیگه و

    هزاران باور دیگه که به خدا میچسپوندم

    البته که این باور در جامعه آیی که بودم تاثیر گرفته بودم و در خودم تقویت کرده بودم متاسفانه.

    اما خدای درون الانم کجا و اون خدا کجا

    که هر لحظه داره منو هدایت می کنه به بهترین راه ها ،

    و این رو مدیون آموزش های استاد عزیزم می‌دونم.

    که زندگی منو عوض کرده از هر لحاظ.

    خدایا شکرت

    همیشه با خودم میگم استاد عزیزم تو که دراستان من در صد کیلومتر متری من سالها زندگی کردی و آغاز تغییرت از اون جا بود

    چرا امن

    من این همه دیر با شما آشنا شدم.

    از فایلهای رایگان که ارزش میلیاردی دارن شروع کردیم و الا با دوازده قدم داریم رو به جلو پیش میریم چ بیشتر از چیزی که می‌شنوم دارم به گفته های استاد عمل می کنم.

    به هر حال خدا را هزاران بار شکر از بودن در کنار شما و این دوستان عزیز و خصوصاً عزیز دلت مریم جان که هر روز با دیدن زندگی پر بهشت دارم در بهشت افکارم زندگی میکنم.

    از لحاظ روابط با همسرم که عالی شده و تا قبل از این که ایشون واقعا یه آدم دیگه آیی شده

    ما هر روز زندگی در بهشت رو با هم میبینم و این همه فراوانی و عشق رو از بودن با شما تجربه می کنیم .

    فایلهای توحیدی استاد عزیزم انقلابی در ما به وجود آورده که الان با قدرت و یقین به هدایت الله با دست خالی و به صورت تکاملی طی مدت یک سال اخیر داریم کاری رو برای اولین بار شروع می کنیم که

    خدا خودش بهم الهام کرده و مجوزش رو هم خودش داده و مطمئن هستم به بهترین شکل پیش می‌ره و ما رو به ثروت و روزی به غیر حساب می‌رسونه.

    در هر حال اینو به دوستان گلم خواستم بگم که هر طوری تو خدا رو توی ذهنت بسازید همون رو می بینی .

    من الان یه جوری باهاش رفیق شدم که دوست ندارم وقتم رو پیش کسی دیگه ایی بذارم.

    من الان هر چه ازش بخوام بهم میده

    و

    مهم تر از همه رفاقت با خودشه .

    حال خوب بودن با خودش.

    دورت بگردم خدای ارحم الراحمین.

    ممنون از شما دوستان عزیزم که کامنت منو خوندید و باور کردید هم حرفای منو

    هم خدای درون وجود خودت رو

    در پناه الله یکتا شاد و پیروز و ثروتمند و سعادتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  8. -
    راضیه نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 177 روز

    سلام به خدای مهربانم سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیز استاد عزیز من و همسرم 4 ماهه که با فایل های شما اشنا شدیم در اصل خدا مارو هدایت کرد به سمت این فایل ها ولی تو این 4 ماه اندازه ی یک سال من رو خودم کار کردم جوری که صبح که از خواب پامیشدم فقط تو گوشم صحبت های شما بود تا شب که میرم بخوابم یعنی جوری شده که من تو خونه موقع کار تو ماشین تو مهمونی تو خرید هر جا که باشم دارم از صحبت های شما استفاده میکنم من و همسرم خیییلی خوشحال و خوشبختیم که با شما اشنا شدیم و این هم از لطف خداس تو این 4 ماه خیلی چیزا تغیر کرده هم رابطه ی عاطفی ما هم سلامتیمون هم ارامشون هم نعمتهامون ما یه دختر 15 ساله داریم بعد از شنیدن صحبت های شما برای خودش دفتر شکر کزاری و دفتر هدف گزاری درست کرده و من خیلی خوشحالم که شما استاد عزیز مانند یه نور پاک وارد زندگی ما شدید و خیلی شیرین و دوست داشتنی مارو هدایت میکنید خدایا هزارررران بار شکر برای وجود خودت برای وجود استاد عزیز برای اینکه من و خانواده ام لایق این هدایت شده ایم ما هر روز بیشتر و بیشتر تلاش میکنیم تا به بهترین خودمون تبدیل بشیم ممنونم از شما استاد عزیز شما نور الهی هستید برای روشن کردن زندگی دیگران خوش به سعادت شما و خوش به حال ما که شمارو داریم خدارا سپاس برای این لحظه و هر لحظه به امید موفقیت بیشتر و بیشتر خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  9. -
    خدیجه اعتمادی گفته:
    مدت عضویت: 1765 روز

    داستان هدایت میرسه به زمستان 1401.زمانی که در شرایط روحی و مالی خیلی‌ بدی قرار داشتم .دو ماه شده بود که پدر نازنینم رو از دست داده بودم و پذیرش نبودش برام غیرممکن بود. غمی که به اندازه ده سال پیرتر شدم .چون وابستگی شدیدی به پدرم داشتم و یجورایی بابایی تمرین آدم خانواده مون بودم. بابرادرم که با آموزشهای شما کلی نتیجه گرفته بود و باهم از لحاظ روحی نزدیکیم . داداشم پیشنهاد داد که باید از خانه بزنی بیرون و یه کاری رو شروع کنی منم که تنها داراییم یه پراید بود تصمیم گرفتم باهاش کار کنم تا هم کمی وضعیت مالی مون بهتر بشه و هم وضعیت روحیم. خلاصه شروع کارم شد شروع آموزشهام . سابقه عضویت من به خیلی قبل‌تر برمیگرده و دلیلشم اینه که برادرم خارج از ایران زندگی می‌کنه و من این پروفایل رو برای ایشون ایجاد کردم و چندتا از دوره های شما رو با پول خودش خریدم .و اگه به خیلی‌ قبل‌تر برگردم من برای اولین بار سال 94 یه فایل از شما دیدم فقط اون تی شرت قرمز رنگ و فضای سبز شمال که اونجا فایل ضبط شده بود یادمه ولی تو مدار دریافت آگاهی نبودم و از حرفا تون هیچی یادم نیست فقط حس خوبی که به من داده بود باعث شد که اسم تون تو ذهنم بمونه . خلاصه من همزمان با کارکردن با پرایدم شروع کردم فایل‌های عزت نفس رو که برای برادرم خریده بودم با اجازه خودش گوش دادن . 6 ماه فقط عزت نفس گوش دادم. تو اون 6 ماه به لطف خدا و آموزش‌ها اولاً پذیرشم در مورد از دست دادن پدرم رفت بالا. دوماً اعتماد به نفس من خیلی‌ تقویت شد و من چالش هایی که در مورد شغلم پیش آمده بود با تکیه بر آموزه های عزت نفس پشت سر گذاشتم و همه بدهی هامون پرداخت کردم .بعد از اون چندین ماه فایل های رایگان رو استفاده کردم .استاد من با فایل‌های توحیدی خدایی در درونم پیدا کردم که رفیق منه و من هر لحظه من در آغوش امن او هستم و این آرامش درونم شروع تحول من بود.ماشینمو عوض کردم و از لحاظ مالی به اندازه تمام 35 سال عمرم پس انداز کردم و سرمایه جمع کردم و به لطف الله از اول سال 1403 من دوره قانون سلامتی رو استارت زدم .

    در شروع دوره چربی خونم 485 . سردرد های تنشی و ضربه ای، افزایش وزن با دور کمر 94 و دور شکم 95 ، غده ای تیله مانند زیر بغلم ، کبد چرب و معده آندوسکوپی شده به دلیل خونریزی و و وزن 61 کیلو و چندین مشکل دیگه که جمعا 22 مورد من در شروع دوره نوشته بودم ولی الان در تاریخ 13 اسفند 1403 به لطف دوره قانون سلامتی چربی خونم کامل برطرف شده و منی که تا یادمه سر درد داشتم هیچگونه سردردی بعد از سه ماه که از دوره گذشت ندارم بدون حتی یه دونه قرص. اوایل دوره وسوسه میشدم که قرص بخورم ولی من خودمو متعهد کرده بودم که با شیوه قانون سلامتی ،سلامتی مو به دست بیارم .دور کمر الان 76و شکم 83،و وزن 48 کیلو خدا را شاهد میگیرم در این مدت حدود 1 سال که به شیوه قانون سلامتی زندگی کردم حتی حتی حتی یدونه قرص نخوردم و این به اعتماد به نفس داد. و انرژی باور نکردنی که حتی من تو18 سالگی اینقدر سالم و پر انرژی نبودم و استفاده از دوره عشق و مودت در روابط که عشق واقعی رو دارم تجربه میکنم عشق بدون وابستگی و در یک کلام مثل دوره نامزدی که همه میگن بهترین دوره مزدوجی هست ولی من با 8 سال زندگی مشترک دارم مثل دوران نامزدی زندگی میکنم . و الان شروع دوره بی نظیر هم جهت با جریان خداوند و نتایجی بعدا خواهم نوشت .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      مریم فرقدانی گفته:
      مدت عضویت: 1197 روز

      به نام خداوند بی همتا

      سلام خدیجه جان ،واقعا تحسینتون میکنم به خاطر موفقیت‌ها و پیشرفتی که کردید.

      ازتون میخوام بپرسم که شما به چه روشی فایلها رو تمرین میکنیدوعمل میکنید ؟؟ که اینقدر نتایج خوب گرفتید.من با اینکه چندین سال است که روی خودم کار میکنم آنطور که باید نتیجه نگرفتم. از همه لحاظ پیشرفت آنچنان نگرفتم و اگر هم بوده یه دوره کوتاهبوده و دوباره به حالت قبل برمیگردم .

      ممنون میشم تجربیات خودتون رو دراختیارمون بزارین.

      در پناه الله شاد و سلامت و ثروتمندو سعادتمند در دنیا وآخرت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      سحر رستمی گفته:
      مدت عضویت: 592 روز

      سلام به استاد عزیزم و مریم جانم

      سلام به دوستان هم فرکانسی و خدیجه خانم عزیز،مدتها بود کامنت نذاشته بودم،الان با دیدن پیام شما یچیزی درونم گفت دست به قلم شم و بنویسم.

      خدیجه عزیز من هم مثل شما درگیر سردرد های تنشی و میگرن عصبی هستم،که 12 ساله درگیرم کرده،هر شب باید دارو بخورم همیشه کیفام پره دارو هست،یخچال و کابینت های آشپزخونه

      عین پیرزنای 80 ساله فقط با خودم دارو حمل میکنم اینور اونور،من 32 سالمه،الان نزدیک دو ماهه که سردردم یکباره شدید تر شده و حتی داروهای همیشگی خودم هم نتونستن ساکتش کنن،و حتی امروز هم نتونستم برم سرکار مرخصی گرفتم من دبیر هستم،الان یک ماهی بود که با خودم درگیر بودم قانون سلامتی رو بگیرم یا نه،میتونه این سردرد 12 ساله منو درمان بکنه یا نه،همش دو دل بودم،از خدا میخواستم یه نشونه یه پیام یه چیزی از تو سایت بهم نشون بده که دلم رو قرص کنه با خیال راحت قانون سلامتی رو تهیه کنم،تا اینکه امروز از صب تو سایت چرخیدم رفتم تو صفحات مربوط به کامنت های قانون سلامتی کلی اونجا کامنت خوندم وقتی چشمم افتاد به پیام دوست عزیزی که نوشته بود میگرن داشته و بعد از 20 روز عمل به قانون سلامتی بکل سردردش از بین رفته و خوبشده از شدت خوشحالی اشکم ریخت گفتم خدایا شکرت بالاخره جواب دو دل بودنم رو دادی،دیگه مصمم شدم همین هفته این دوره رو تهیه کنم،بعدش هم به پیام شما هدایت شدم بی نهایت خوشحال شدم خدارو سپاسگزاری کردم بابت این جوابی که از طریق دوستان عزیزی چون شما بهم داد.

      خدایا ازت بینهایت سپاسگذارم،بابت جوابهای خوبی که از طریق کامنت های دوستانم بهم گفتی،باورم نمیشه چقدر خوشحالم خیالم راحت که دیگه میتونم با عمل به قانون سلامتی از شر این سردرد چندین ساله خلاص بشم.

      استاد عزیزم بی نهایت از شما سپاسگذارم بابت این دوره های فوق العاده هر چقدر از شما سپاسگذاری بکنم بازم کمه.

      خیلی دوستتون دارم استاد جانم

      عاشقتونم مریم عزیزم

      دوستان هم فرکانسی من خیلی دوستتون دارم،نمیدونید با کامنت های شما چقدر از جواب سوالاتم پیدا میکنم.حالم خوب میشه

      امشب این ساعت این لحظه خواستم این رد پارو از خودم بذارم تا بعد از تهیه قانون سلامتی و عمل به آموزه هاش بیام و مثل خدیجه عزیز با خوشحالی از نتایجم بنویسم از سلامتیم.

      خدایااااااااااااا من عاشقتممممممم

      شکررررررررررررررتتتتتتتتتت خدا

      دوستدار شما=سحر

      1404/1/18

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: