زینب روشناستاد جان من فروردین پارسال دوره قانون سلامتی رو خریدم و به شیوه این دوره زندگی می کنم. هم خودم وهم خانواده ام نتایج بسیار عالی گرفتیم. زن داداش من هم این دوره رو خرید. ایشون حدودا 20 سال بود که دیابت داشت و انسولین مصرف میکرد.با زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، ایشون دیگه انسولین نمیزنه و قرص فشار خون رو هم که مصرف می کرد، کنار گذاشته و حدود 40 کیلو وزن کم کرده والان از وزن 120 کیلو به وزن 80 کیلو رسیده
خدیجه شریعتیاستاد چند روز پیش داشتم خودمو با خدیجه قبل از دوره 12 قدم مقایسه میکردم و دیدم نتایجم واقعا شگفت انگیزه دلم نیومد برای شما ننویسم.
خدیجه چند سال قبل یه دختر غرغرو و ناآروم بود که با همه سر جنگ داشت اما خدیجه الان به شدت اروم شده و به شدت دنبال رشد شخصیتشه.خدیجه چند سال قبل پر از شرک بود و هیچ امیدی به بهتر شدن شرایط زندگیش نداشت، انگار یه مرده بود اما خدیجه الان به شدت امیدواره و می بینه که خداوند چطور داره درها رو براش باز می کنه .خدیجه چند سال قبل درگیر انواع بیماریها بود مثل: آرتروز و دیسک کمر و معده ی ناراحت و همیشه فکر میکرد این دردها برای همیشه باهاش هستن. اما خدیجه الان سالم سالمه، هر روز باشگاه میره و هر روز بدنش قوی تر میشه.خدیجه چند سال قبل به شدت ترس تموم شدن پول رو داشت. هر وقت میرفت خرید پول کم میاورد. تا جایی که حتی از بقیه قرض میکرد و همیشه هم جنس های درب و داغون و مونده مغازه ها رو میخرید. اما خدیجه الان دیگه هر چیزی رو که نیاز داره اون هم از بهترین نوعی که براش امکان پذیره، می خره و همیشه هم پول براش باقی می مونه.مورد بعدی اینه که: من 11 روز پیش تصمیم گرفتم کمالگرایی رو بزارم کنار و دوباره قدم اول رو آموزش ببینم و به تمرینات این دوره عمل کنم و به تعهدم عمل کردم. اینهم از معجزات تعهد من به آموزه های قدم اول در این 11 روز:1- هجرت از کارگاه داداش بزرگم که اونجا کارگر داداشم بودم با تایم کاری سخت و سنگین. اما حالا برای خودم کار می کنم و ساعت کاریم دست خودمه و کلی حالم عالیه.2- همزمان با اون هجرت، خرید یه چرخ راسته دوز عالی برای شروع کسب و کار شخصیمبه صورت نقد. باید بگم منی که تا چند ماه پیش اگه میخواستم یه چیز صد هزارتومنی بخرم کلی باید حساب کتاب می کردم، حالا به این حد از رشد مالی رسیدم که چرخ میلیونی ای رو که مدتهاست رویاشو رو داشتم رو براحتی و نقد می خرم.3- حل مساله ای که با داداش بزرگم پیش اومد سر رفتن از مغازه ش: خدیجه قبلی تو اینجور مواقع به شدت میترسید و گریه و زاری می کرد، اما اینبار خدیجه به لطف خدا و عمل به آموزش ها تونست این مساله رو طوری مدیریت کنه که فرداش داداشم یهم پیام داد و ازم بخاطر رفتارش عذرخواهی کرد.4- رسیدن پول و ثروت از جاهایی که حتی تصورشم نمیکردم.
5- فروش یکجای گلدونایی که از مغازه گل فروشیم مونده بود و کلی معجزه های ریز و درشت دیگه که هر بار به خودم میگم ببین اینا نتیجه همون تعهده س ها. با خودم میگم اینا فقط توی 11 روز برام رخ داد و تازه قدم اول هستم و اگر با همین تعهد پیش برم، قدم 12 ام چقدر نتایجم رشد کرده و این فکر به شدت منو سر ذوق میاره.
هادی قره قانیدوره شیوه حل مسائل زندگی برای من پر ااز لحظه خرید این دوره تا الان برکت بوده و درس. من حدود 3 ماه پیش، در حالی که یکی از سخت ترین روزهای زندگی م رو از نظر مالی و سلامتی سپری میکردم، هدایت شدم به این دوره. 4 ماه بود که به دلیل مشکل سلامتی که بوجود اومده بود، یک ریال ورودی مالی نداشتم و حدود 125 میلیون هم، بدهی بابت کارم داشتم. وقتی وارد این دوره شدم به خودم گفتم: «استاد این دوره رو برای من آپدیت کرده و مجدد گذاشته باید خوب و دقیق از آگاهی های این دوره استفاده کنم.» خیلی ذوق برای شروع کردنش داشتم و متعهد شده بودم هر آنچه گفته شده رو باید دقیق انجام بدم.با دقت دوره رو شروع کردم و تمرینات رو انجام دادم و در دفتری که برای این دوره خریده بودم یادداشت می کردم. واقعا استاد چقدر درست گفتید که بهایی که برای دوره ها پرداخت می کنید، چندین برابرش بهتون برمیگرده. باورتون نمیشه بعد از شروع عمل به آگاهی های دوره، روزهای سخت بی درآمدی من داشت تموم می شد. نشونه ها و برکات از روز دوم شروع شد.دقیقا داشتم تمرینات جلسه دوم رو انجام میدادم که یکی از مشتری هام که خیلی وقت بود ازش خبری نداشتم باهام تماس گرفت و سفارش خیلی خوبی داد. واقعا باور کردنی نبود، این سفارش بیشترین حجم سفارش در 6 سال سابقه کاری من بود. واقعا از خوشحالی نمیدونستم چیکار کنم با این که رو تخت افتاده بودم ولی دلم میخواست پرواز کنم.انگیزه بیشتری گرفتم و گفتم باید بچسبم به دوره و جلسات و تمرینات رو یکی یکی با دقت انجام بدم. بیشترین دلیل خرید دوره شیوه حل مسائل برای من پرداخت بدهی هام بود. چون قشنگ سنگینی بار بدهی رو روی دوشم، حس میکردم. میدونستم اگر بدهیام رو پرداخت کنم شرایطم حتما تغییر میکنه. به خودم تعهد داده بودم بدهی هامو تسویه کنم.نجواهای شیطان هم مثل همیشه چیزی برای گفتن داشت و میگفت چجوری این همه بدهی رو میخای بدی در صورتی که چند ماهه یه ریال درآمد نداشتی؟من شروع کردم به عمل به تک تک جلسات دوره و انجام تمریناتش و به طرز باور نکردنی در کمتر از یک ماه من تونستم همه اون 125 میلیون بدهی رو پرداخت کنم. در صورتی که در شروع کار هیچ ایده ای برای پرداختشون نداشتم و روی تخت افتاده بودم و حتی توان حرکت کردن هم نداشتم.به خاطر عمل به آموزش ها، برکت ها شروع شد و از در و دیوار مشتری برام میومد در صورتیکه بقیه همکارانم شوکه شده بودن از فروش من، میگفتن تو این بازار اصلا نمیشه اینجوری فروخت. اونا نمیدونستن که کار من نیست همش کار خداست، اون داره مشتری میفرسته من که کاری نکردم. به قول خودتون استاد عزیزم، وقتی قدمی برای حل مسئله برمیداریم و حتی ایده ای هم نداریم راه و چاه خودش گفته میشه بهمون.الان که دارم این کامنت رو مینویسم چندین بار جلسات دوره رو از اول تا آخر گوش دادم و تمریناتش رو انجام دادم و با هر بار مرور جلسات و تمرینات دوره، درهای جدیدی برای حل مسئله هام باز شده.این دوره از من یه نسخه جدید از هادی ساخت. الان دیگه یه عزت نفسی دارم و یه احساس لیاقتی پیدا کردم که هر مسئله ای توی زندگی م پیش بیاد با آغوش باز پذیرای اون هستم و میرم که حلش کنم و از نعمت ها و برکاتش استفاده کنم. با آموزش های این دوره این رو تجربه کردم که انگار یه گنجی تو دل مسائل هست که تنها راه دستیابی به اون گنج، فقط حل کردن مسئله از ریشه هست.خدارو شکر الان هم وضعیت سلامتی م بسیار بهبود پیدا کرده که واقعا شکر گزار این نعمت گرانبها هستم. همچنین به لطف خدا درآمدم 6 برابر بیشتر شده و مطمئنم بیشترم میشه. دوستای عزیزی که تازه این دوره رو خریداری کردید، تمام تمرکز تون رو بزارید رو این دوره. واقعا تمرینات این دوره بی نهایت استادانه طراحی شده و وقتی به این تمرینات عمل کنید، از نتایجش شگفت زده خواهید شد. این دوره بی نظیر بارها و بارها برای هر مسئله بزرگ و کوچک به کارتون خواهد اومد و تا آخر عمر می تونید ازش استفاده کنید.
سارا سهیلیدوره شیوه حل مسائل زندگی، مسئله رو از من حل کرد که 3 سال درگیرش بودم. مسئله این بود که نمی توانستم از کار مورد علاقه ام به صورت مستمر پول بسازم. هر ایده ای که بگید رو برای حل این مسئله امتحان کردم. به هر دری میزدم ولی نمیتونستم از کار مورد علاقم ، مستمر پول بسازم.با عمل به آگاهی های دوره شیوه حل مسئله، مسئله ی 3 ساله ی من حل شد. سوالات فوق العاده ای که توی این دوره طراحی شده، بهم فهموند که ریشه مسئله من چی هست. استاد من از فروردین ماه تا به الان خداروشکر دارم به صورت مستمر از کار مورد علاقم پول می سازم. چیزی که آرزوم شده بود که حل بشه رو دارم تجربه می کنم. تازه من حتی هنوز به جلسه آخر دوره شیوه حل مسئله نرسیدم. مهم ترین تمرکز من این بوده که سعی کردم تمرینات جلسه دوم دوره رو هر هفته انجام بدم.استاد توی سه هفته ی اخیر کسب و کار من زیر رو شده. منی که قبلا آرزوم بود در ماه یک سفارش 50 هزار تومنی بگیرم، الان تا مهر ظرفیتم تکمیل شده و مشتری هام دارم سفارشات شون رو برای مهر ماه رزرو می کنن.
از اونطرف دوره فوقالعاده کشف قوانین زندگی، بهم دو تا ترمز مهم رو شناسوند که با برداشتن اون دو تا ترمز، کسب و کارم بسیار پر رونق شد.
اینقدر توی این یکی دو روزه، مشتری اومده که من همش مشغول جواب دادن به مشتری ها بودم.برای من حل این مسئله مساوی با حل بزرگترین چالش زندگیمه و این تجربه موفق بهم فهموند که من بلدم مسئله حل کنم؛ مسائل حل میشن فقط باید ریشه رو بشناسی و راه حلش رو یاد بگیری.
منیراین بار دوم هست که دارم روی آموزش ها و تمرینات دوره 12 قدم کار می کنم و الان برای بار دوم، به قدم 6 رسیدم.وقتی چکاپ فرکانسی که در شروع دوره نوشتم رو نگاه میکنم، روز به روز پیشرفت و تغییراتم رو می بینم.از اون روز تا الان: درآمدم 6 برابر شده.پس اندازم تقریبا 30 برابر شده و قدرت خریدم بالا رفته. وام مسکنی رو که گرفته بودم یک جا صفر کردم و بدهی ندارم.بدنم سلامت شده. استاد قبل از شروع 12 قدم مسئله ای برای من رخ داد که تمام مهره های کمرم دچار دیسک شدن. زمانی که 12 قدم رو تهیه کردم به این نیت بود که بچه دارم بشم. با تکیه بر آموزش های 12 قدم من تونستم به اون درد غلبه کنم و حتی 9 ماه بارداری رو طی کنم و بچم سالم به دنیا بیاد. خدا این بچه رو دقیقا بعد از پایان قدم اول به من داد و در تمام دوران بارداری، من شکرگزاری کردم و فایلهای شما رو گوش دادم. الان بچه ام 1 سال و 8 ماهشه و فایلهای زندگی در بهشت رو که براش میذارم فقط ذوق میکنه و ارتباط روحی واضحی با شما داره. فایلهای صوتی شما رو میذارم انگار آرامش میگیره و به خواب میره.واقعا هر لحظه زندگی من شده تغییر. از نظر اعتماد بنفس، آموزش های شما 180 درجه من رو تغییر داده. تغییرات داشتم. سپاسگزارم از آموزش های اصل و بی حاشیتون.
علیرضا بهادریاستاد شما توی قدم هفتم، قانون رهایی رو آموزش دادید. در مورد قانون رهایی در زندگیم چندان بیگانه نبودم و طبق این قانون یک تصمیم مهم رو در زندگیم گرفتم اما ترسها و کمبود ایمان اجازه اجرای این تصمیم رو از من میگرفت. آموزش های شما توی این قدم در مورد قانون رهایی به من ایراد کارم رو فهموند. من با گاری ای از باورهای محدود کننده که به خودم بسته بودم، نه تنها رها نبودم بلکه مسیر رو برای خودم سخت و دشوار کرده بودم. عمل به آموزش های شما توی این قدم، این گاری را از من باز کرد و جاده ای آسفالته را به من نشان داد تا سوت زنان به اهداف و خواسته هایم برسم.
من با توکل به خدا حرکت کردم و سعی کردم در مسیر این تصمیم رها باشم تا خداوند به بهترین چگونگی هدایتم کند. نتیجه اجرای این آموزه ها برای من، آزادی مکانی و مالی بود.
درآمد 14 برابر شد. از درآمد 5 میلیون در ماه به 70 میلیون در ماه رسیدم.
از زندگی در شهری غریب به زندگی در آپارتمانی با وی یی زیبا و عالی رسیدم.
در مسیر نجواها زیاد بود که اگر نشه چی. اما ایمان من به خدا بیشتر بود و همیشه میگفتم اگه بشه چی میشه. من از 12 قدم یاد گرفتم و آموختم که وقتی در مسیر درست حرکت میکنم هر اتفاقی که در زندگیم بیفته رو به خیر تعبیر کنم و مطمئن باشم که نتیجه آن به نفع من خواهد بود.
حسین دهنویمی خوام چند مورد از نتایجی رو با شما به اشتراک بگذارم که از عمل به 3 جلسه اول دوره کشف قوانین زندگی و انجام تمرین کدنویسی شرایط دلخواه روزانه گرفتم. من 13 سال بود که درخواست یک پست سازمانی را داشتم. به هر دری زدم که بتونم این پست سازمانی رو بگیرم. از درخواست از آدمای گنده شهر و استان گرفته تا آدمهای سیاسی شهر خودمون. ولی نشد که نشد من در این 13 سال تلاش، این پست سازمانی رو بگیرم.وقتی وارد دوره کشف قوانین زندگی شدم، بالای 10 بار من 3 جلسه اول این دوره رو گوش دادم و سعی کردم تمرینات شو مو به مو و دقیق انجام بدم و نتایج این تمرکز رو هم دیدم.من توی این جلسات یاد گرفتم که که با کد نویسی و ارسال فرکانس خواسته ام و برداشتن ترمزها، می تونم به خواسته ام برسم. نتیجه تمرکزم بر تمرینات این جلسات این شد که در کمتر از یک ماه تونستم به پست سازمانی ای برسم که همیشه آرزوش رو داشتم و با وجود 13 سال دوندگی نتونسته بودم بدست بیارمش. روزی که داشتم تمرین چالش 30 روزه کد نویسی رو انجام می دادم، فکرشو نمی کردم که انقدر سریع جواب بگیرم.مورد بعدی از نتایج اینه که: من در بیزینس شخصی ام که سوا از کار دولتیم هست، همیشه بحث صادرات برام یک علامت سوال بود که چرا من نمیتونم صادرات انجام بدم؟! چرا هر وقت برای صادرات اقدام می کنم یه مشکلی به وجود میاد که من نتونم صادرات انجام بدم؟!
اومدم با کمک تمرینات و سوالات خودآگاهی درباره ترمزهای ذهنی، ترمزهام رو شناسایی کردم و شروع کردم به رفع اون ترمزها. فقط رو این موضوع من دو روزه کار کردم و نتیجه این شد که همین الان که دارم این متنو تایپ میکنم، در محل دفتر کارم بودم و داشتم کارهای مشتری ای رو انجام می دادم که به من پیشنهاد خرید تناژ از کسب و کارم رو داد اونهم به صورت نقد. من کد این خواسته رو 2 روز پیش نوشتم و همین امروز هم جواب گرفتم.
خدا را شکر میکنم بابت این قوانین دقیقی که گذاشته در این جهان هستی. خدا را شکر میکنم بابت استاد عزیز که این قوانین رو انقدر دقیق به همراه خانم شایسته به ما یاد دادن تا بتونیم برنامه نویس زندگی خودمون باشیم و زندگی خودمون رو همونطور که دوست داریم، خلق کنیم.
فاطمه طالب نیادو سه ماهی بود که ذهنم درگیر موضوع حقوقم بود. میخواستم برم با رئیس کارخونه مون صحبت کنم و درخواست افزایش حقوق بدم اما برام خیلی کار سختی بود. گفتم بیام دوره عزت نفس و که پارسال خریده بودم دوباره گوش کنم و تمریناتش رو انجام بدم. توی تمرین جلسه اول شما گفتین یکی از تصمیماتی که مدتها به تعویق انداختین رو انجام بدین. منم تصمیم گرفتم که حتما این کارو انجام بدم و نتیجه اش رو اینجا بنویسم. استاد من قبلا توی یکی از دوره ها از شما یاد گرفتم که کارهامو با خدا تقسیم وظایف کنم.من از خدا خواستم که خدایا من میرم برای حقوقم صحبت میکنم و مبلغ مناسبی هم برای افزایش حقوقم در نظر گرفتم و از خدا خواستم که تو این مبلغ رو توی زندگی ام جاری کن و همه اینهارو توی دفترم نوشتم.از تمرین ستاره قطبی هم کمک گرفتم تا هدایت بشم به زمان مناسب. چون همیشه تو اتاق رئیسم مهمون هست، مشتری هست و واقعا وقت آزاد گیر آوردن برای صحبت خیلی کم پیش میاد. اما باورتون نمیشه که خدا برای من همزمانی هایی رو ایجاد کرد که من خیلی راحت رفتم اتاق رئیسم و صحبت کردم. رئیس من، دقیقا همون مبلغی که من برای خودم تو دفتر نوشته بودم همون مقدار برای افزایش حقوقم درنظر گرفتن و من چقدر خوشحال شدم و چقدر ایشون با عزت و احترام با من برخورد کردن و من متوجه شدم که چقدر حواسشون به همه چیز هست و میبینن مهارتهارو.من فهمیدم که چقدر موضوع ثروت ذهنیه و اگه بتونیم مبالغ بیشتر رو برای ذهنمون منطقی کنیم برای خدا کاری نداره همون مقدار رو وارد زندگیمون میکنه و فهمیدم که این منطقی شدن مبالغ بالاتر تکامل میخواد. یعنی من الان که به این مبلغ رسیدم و برام باورپذیر شد میگم پس بالاتر از این هم میشه و دفعه بعد روی اون مبلغ تمرکز میکنم. البته این رو هم بگم که ثروت فقط با احساس لیاقت بدست میاد. یعنی من اول توی کارم تونستم مهارتی رو که بدست آورده بودم به مدیرعامل مون نشون بدم و این مهارت عزت نفس من رو بالاتر برده بود. بعد به خاطر آموزش های دوره عزت نفس، مطمئن بودم که اگه برم صحبت کنم و درخواست بدم، حتما افزایش حقوق خواهم داشت.
داریوش فضلعلیپورمیخوام تجربه خودمو از عمل به قانون سلامتی بنویسم
یه نکته جالبی هست که همه دوستان از بزرگ شدن لباساشون نوشتن و اینکه دیگه لباساشون براشون گشاد شده. اما برای من برعکس شده. چون قبل از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی من به شدت لاغر بودم. قدم 196 سانتی متر و همیشه وزنم 70 کیلوگرم. فکرشو کنید چقدر لاغر بودم. سالها بود دنبال اضافه کردن عضله بودم. هرکاری میکردم اما هیچ نتیجه ای نمی گرفتم. ولی الان حدود 3 ماه هست که 100% به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنم و هم بدنم عضله ای شده، هم قدرت بدنیم بیشتر شده و هم انرژی جسمانیم بینهایت شده.بازوهام سینه هام سرشانه هام و تمام عضلاتم انقدر بزرگ شده که لباس های قبلیم برام کوچیک شده.
واقعا قانون سلامتی بهترین سبک زندگیه.
از نظر سلامتی بهترین دوران زندگیمو دارم تجربه میکنم و همینطور زیبایی اندامم که هر روز بدنم عضله ای تر میشه و از دیدن بدنم جلوی آینه لذت می برم و
در کل حس و حالم عالیه
قبل از ورود به دوره قانون سلامتی، پشت بدنم، کمرم، باسنم، پشت بازوهام و پاهام پر از جوش بود اما الان هیچ اثری ازشون نمونده.
پوست بدنم به شدت شفاف و تمیز شده و میتونم بگم جوش های بدنم 100% رفتن. تازه هنوز 3 ماهم نشده که دارم از قانون سلامتی استفاده میکنم ولی به شدت نتیجه های عالی گرفتم
استاد عزیزم واقعا ممنونم از شما و خدارو شکر میکنم به خاطر شما و این دوره عالی
امیرحسین روشنگرمیخوام از نتایجم از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی بگم. استاد شما الگوی بسیار قوی در ذهن من شدید و در من این باور رو ساختید که رسیدن به هر خواسته ای ممکنه. من زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی رو شروع کردم و اونقدر نتیجه گرفتم که فهمیدم واقعا ما انسان ها چقدر نامحدودیم. استاد من 3 سال بود که به خاطر یک جراحی تشنجی شده بودم و دکتر به من قرصی رو داده بود که باید همیشه مصرف می کردم. اما به خاطر زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی این مشکل من برطرف شد. دیگه تشنج نمی کنم و قرص هم مصرف نمی کنم و حالم هر روز داره بهتر میشه. استاد این بزرگترین معجزه زندگی منه چون من بخاطر این مشکل، 3 سال خونه نشین بودم و این مسئله باعث شد که همه چی در زندگیم متوقف بشه.من توی 3 ماه، 40 کیلوگرم وزن کم کردم اونم مثل اب خوردن. خوابم آنقدر با کیفیت شده و سحرخیز و سرحال شدم که نمی تونم وصفش کنم. قدرت تمرکز و قدرت یادگیریم به شدت بالا رفته و هرچی رو که یاد می گیرم، توی ذهنم می مونه و فراموش نمی کنم. پوستم مثل آینه صاف شده اونم منی که پوستم چربی خالص بود. بدنم کلی عضله ساخته و کمرم هفتی شده. ریزش موهام کامل قطع شده و حتی موهام پر شده. استاد نمیدونم چجوری ازت تشکر کنم. از خدا می خوام شما رو در بالاترین مقام بهشتی دنیا و آخرت قرار بده.
سلام اران جانم … سلام منه شیش سال پیشم :))) سلام قربونت برم که هر کلمه ات منو به یاد نگار پنج سال وجترین وگن انداخت :) سلام گذشته ی من :)))
از خدا میخوام کمکم کنه بهترین کلام بر من حاری بشه که بهت کمک کنه :)))
عشقم بدون من اینده ی توعم
اون فیلم پیکه رو بارها موقع گیاهخواریم دیده ام … حرفات دقیقا کلمات خودم بود اون احساس گناه اون ترحم دلسوزی کردن اشفته بودنت همه چیزت خوده من بود :))) من از 15 تا 20 سالگیم وجترین و وگن بودم :)))) الان 21 سالمه و یک ساله تو دوره ی سلامتی ام به لطف خدا
از همون پونزده سالگی هم با استاد دارم کار میکنم تاحالا…
راستش اگه فقط یک نفر باشه که بتونه تک تک کلماتی که گفتی رو درک کنه تو این سایت اون منم و خیلی خوشحالم که هدایت شدم به کامنتت … دقیقا نگاری که پنج سال بود رو تو توصیف کردی … شاید من بدتر و سخت تر از تو هم بودم من تو اون پنج سال هیچ وقت لب به خورشتی که توش گوشت باشه نزدم چه برسه خوده گوشت :)))
ببین ارام جان عزیزم
دوست ندارم بهت بگم چه راهی برو چیکار بکن چیکار نکن
من فکر میکنم ما باید تجربه کنیم
من خودم به شخصه عاشق اون دوران پنج سال گیاهخواریم هستم
همون موقع عاشقش بودم و لذت بردم ازش و حتی نتیجه اش باعث شد ایمانم به دوره سلامتی بیشتر بشه که خیلیا این ایمان من رو نداشتن به خاطر شاید اون تجربه ی من …
تو خیلی خوده گذشته ی منی
جالب بود برام که فهمیدی که وگنیسم خیلی اصول و قواعد داره که باید رعایت بشه و مضر هست اگه اینجور نباشه …
حالا من میخوام بهت بگم حتی اگه تموم اصولش هم رعایت کنی بازم جواب نمیده :)))
در مورد ژن گفتی باید بگم من خودم فکر میکردم چون پنج سال گیاهخوار بودم بدنم عادت کرده به گیاهخواری یا مثلا هندی ها نسل در نسل گیاهخوارن بدنشون بهش عادت کرده … ولی اینحور نیست عزیزکم :)))
ژن ما سه میلیون ساله ساخته شده
دو هزار سال هم پوچه هیچی نیست در برابرش و تغییر نمیکنه حتی یک ذره …
من خیلی حرفا دارم میتونم برات بزنم ولی نمیدونم درسته یا نه
از طرفی میگم بذار این راهو بره تا اروم اروم هدایت بشه و تحمیل کردن واقعا سخته من خودم یک سال بعد از دوره ی سلامتی رو گیاهخواری موندم و گفتم استاد رو قبول دارم به جز این مورد … یک سال طول کشید تا مقاوتم ریخته بشه و بعد یک سال هم میدونم باور میکنی … با گریه گیاهخواری رو ترک کردم … شبی که حالم بد بود بیمارستان زیر سرم بودم و ارزوم بود ورزش کنم اما جون تو تنم نبود زدم زیر گریه … چون میدونستم هیچ راهی به جز ترک گیاهخواری ندارم و اینقدر گیاهخواری برام عزیز بود حتی فکر ترک کردنش بارها منو به گریه انداخت …
من از بچگی تقریبا به گیاهخواری علاقه داشتم و برا همین سخت بود … اما میدونی در زمان و مکان مناسب اتفاقا میوفتن نباید عجله کرد … اروم باش دختر اینقدر دنبال چیزی نباش دنبال اثبات کردن نباش نه به من نه به خودت … من رها بودم و خداوند وقتی اماده بودم یکی از بچه های دوره سلامتی رو که قبلا گیاهخوار بود بهم هدایت کرد و با هم دوست شدیمو همو دیدیم و اون کلییییی روم تاثیر گذاشت… تا وارد این دوره بشم …
من کسی بودم که میگفتم حاضرم بمیرم ولی گوشت نخورم …
ولی میدونی یه چیزه دیگه ای راجبم بود که نمیدونستم …
من حیوونارو خیلی دوست داشتم هنوزم دارم …
اما هیچ چیزی رو تو این دنیا بیشتر از اهدافم دوست ندارم حتی خانواده ام … به موقعش خانواده ام هم برای رسیدن به اهدافم ترک میکنم …
برای من مهم ترین موضوع زندگیم اهدافم بودن و هنوزم هستن
و وقتی گیاهخواری مانعی در برابر اهدافم دیدم دیگه تموم شد …
دیگه همه چیز فاتحه اش خونده شده بود …
من تو اون پنج سال نمیدونستم گیاهخواری مانع اهدافم هست و اصلا ورزش هم نمیکردم تحرکی نداشتم که بفهمم کم اوردم …
ولی وقتی رفتم دنبال عشق و علاقه ام ورزش و رقص و دیدم گیاهخواری مانع من هست فاتحه اش رو خوندم با اینکه عاشقش بودم …
خیلی حرفا دارم میتونم بزنم من قبل دوره سلامتی اومدم باورای گیاهخواریم رو نوشتم و منطقی حلشون کردم هیچ وقت به زور خودمو اجبار نکردم … اروم اروم خیلی اروم میگم یک سال رو خودم اروم کار کردم تا رفتم سمتش …
ازت میخوام تو هم خودتو اجبار نکنی خیلی اروم پیش برو حتی شده یه سال دو سال طول بکشه اما ادامع بده … برو دنبال سوالاتت … چرا گیاهخواری درسته ؟؟ فرق گوشت سگ و گاو چیه ؟؟ اگه خدا ناراحت میشه از کشتن حیوونا چرا بدنمون رو طی تکامل نیازمند به گوشت بار اورده ؟؟ نگاه خداوند به مرگ و زندگی چیه ایا خداوند به مرگ و زندگی احساسی نگاه میکنه مثل ما ؟؟؟ ایا خداوند ناراحت میشه که یه شیر اهو رو بخوره و اون شیر رو لعنت میکنه ؟؟ یا اون شیر و تکاملش خوده خداوند و همون انرژیه ؟؟
ایا خداوند از گوشت خوردن من ناراحت میشه ؟؟ پس چرا منو گیاهخوار نیافرید ؟؟
نتایج بچه ها چی میگه ؟؟ چرا بچه ها بدون دارو خوب شدن درحالیکه مردم دارن تو بیمارستان ها میمیرن ؟؟ چرا ما سگ نمیخوریم چرا گاو میخوریم ؟؟ چرا انسانها گوشت حیوانات گیاهخوار خوردن نه گوشت حیوانات همه چیز خوار یا گوشتخوار ؟؟ نتیجه ی من از گیاهخواری تا به الان چی بوده ؟؟؟ نتیجه ی ادامه اش چبه برام ؟؟
به همه ی سوالها فکر کن بسین اصلا ساعتها فکر کن
اگه وگن رو دوست داری ادامه اش بده با عشق و لذت ببر افتخار کن بهش ولی کنارش اروم اروم خودتو به چالش بکش با سوال کردنها
اشفتگی رو از خودت بیرون کن نترس عقب نمیوفتی میتونی تا دو سال دیگه گیاهخواری رو ادامه بدی هیچ اشکال و عیبی درش نیست :)))
ما مشکلمون اینه که فکر میکنیم از قافله عقب میوفتیم درحالیکه اصل اینه که لذت ببریم
اگه از گیاهخواری هنوز لذت میبری انجامش بده منم پنج سال زندگیم لذت بردم
اما اگه میبینی لذت ها داره کمتر میشه و رنج ها بزرگتر جوریکه نمیتونی انکار کنی اون موقع اس که باید خودتو با سوالها به چالش بکشونی :))))
دوستت دارم گذشته ی من فعلا
ارام گیان عزیز
بهت پیشنهاد میکنم بیشتر امرکزت رو بذاری روی شناخت خدا
کتاب چگونه فکر خدا رو بخوانیم بهترین منبع برای شناخت خداوند هست
خداوندی که سیستمه
نه یک انسان
ما باید این سیستم رو بشناسیم
بازم میگم اصلا عجله ای نداشته باش منوتو هسچ فرقی نداریم هیچ اهمیتی نداره من از تو کوچکیترم یا بزرگتر در چشم کائنات منو تو روحیم و به یک اندازه فرصت داریم … کسی به خاطر سن کمش فرصت از تو بیشتر نداره …
وقتی به خداوند نکاه سیستمی داشته باشی یه دنیای جدید برات باز میشه
یه دنیایی که سلامتی بدنت یک ذره نعمتاش هست تو به خیلی چیزای بزرگتر میرسی
و اینه که مهمه نه اینکه تو گیاهخواری یا گوشتخوار و بخوای با خودت بحث و جدل کنی خودت رو پریشون و نگران کنی
اصن از خودت بپرس
چرا گیاهخوار شدی ؟
برای تجربه ی ارامش بیشتر
چون این بهت ارامش میده
حالا چی شده همین باعث شده چنین کابوس هایی ببینی و زندگیت برات جهنم بشه ؟؟
ایا راه درست راهی نیست که به من ارامش میده و حسمو خوب میکنه ؟؟ پس اگه حسم بده مسیرم اشتباهه … اگه توجهت روی منفی هاست راه اشتباس … حس بد اتفاقات بد بی هیچ چون و چرایی… و تو ارزشمندی هیچ چیز و هیچ کس نباید توی ارزشمند رو ناراحت کنه … اینم یادت باشه ..
و دقیقا درسته ادما میگن وای جنگ شده ادمای بی گناه مردن پس خدا نیست … یا خدا ظالمه بی عدالته … اما اونا نمیدونن خداوند همه چیزه … خداوند همه چیزه … خداوند همه چیزه … خداوند انرژیه ، خداوند خاکه ، باده ، اتشه ، زمینه ، منه ، توعه ، دریاست ، همه چیززززههههه …
خداوند همون شیربه که اهو رو شکار میکنه ، خداوند همون اهوییه که شکار و خورده میشه ، خداوند دندون اون شیره ، هداوند خون اون اهوعه … همه چیز این سیستمه … تمام طبیعت برنامه ریزیه دقیق خودشه …
اون نگاه دلسوزی نداره …
اون میگه اگه احساست بده من اتفاقات بدی وارد زندگیت میکنم واسم مهم نیست چه قدر گریه کنی …
خداوند اینه اس … اون همون چیزیو نشون میده که هستی و انجام میدی بدون هیچ دلسوزی …
خداوند خود کائناته که فرکانس مارو میگیره ، خداوند خود تکامله ، خداوند خود طبیعته خوده زندگیه خود مرگه همههه چیزه …
سعی من توی بخش توحیدی خیلی کار کنی روی فایلای توحیدی سایت …
یه فایلی هست استاد میگه به کبوتر ها غذا ندهیم یعنی به گداها کمک نکنیم …
این نگاه و دیدگاه خداونده
اما نکاه انسان اینه که نه گناه داره بدبخت یه نون خشکه ای بهش بدیم نمیره … اما نگاه خداوند چیه اینه مه این ادم باید بمیره یا ثروتمند بشه چون این جهان من لایق بهتریناست من این انسان رو خالق افریدم اکر قرار نیست ثروتمند باشه و به رشد جهانم کمک کنه باید بمیره …
همین هم برای خیوانات صدق میکنه … خدا خوده همون حیوانات هست و اونارو افریده تا جهان رشد و پیشرفت کنه هم با تولدشون هم زندگیشون هم مرگشون …. و این سه هیچ تفاوتی در نظر خداوند ندارن … چون خداوند یک سیستمه نه یک انسان اون همه چیز رو برای رشد و گسترش افرید نه هیچ چیزه دیگه ای … حتی مارو… زمین و زمان و جهان رو مسخر ما کرد که عزتمند زندگی کنیم و رشد بدیم جهانو …
توی کامنتی که برام نوشتی قشنگ احساس کردم اروم تر شدی و اون حس خودسرزنشی گناه و پریشونی اشفتگی ازت کم شده و در صلح بیشتری قرار گرفتی … دوست داشتم بازم کمک کنم این حس ارامشت بیشتر بشه چون یه ادم ارام تر جهانی زیباتر برای منه … یک فرد سالم تر جهان و زندگی بهتری برای منه … تو رشد کنی من رشد میکنم … با عشق و لذت و ارامش این مسیر زیبای زندگی رو طی کن چون تو اشرف مخلوقاتی خدا همه همه همه هرررررر چیزی که تو این دنیاست رو برای تو افریده ؛))))))