امید حسنیمی تونم بگم دوره زیبای کشف قوانین زیبای زندگی، فوق العاده ترین چیزی بود که تو زندگیم تجربه کردم. دوره ای که شرایط زندگی من و مسیر زندگی من رو کلا عوض کرد. بعد از یک سال کار کردن با آموزه های این دوره، اومدم با نتایجم صحبت کنم.این دوره رو همسرم خریداری کرد و بی نهایت لطفش هم به من رسید. من هر 3 ماه یک چکاپ فرکانسی می نویسم، و هر بار کلی دستاورد رو می بینم که در تمام جنبه ها تونستم بسازم و دوباره تعهدات جدید ایجاد می کنم برای سه ماه بعدی.شرایط زندگی من به خاطر عمل به این آموزه ها بی نهایت عالی تغییر کرده: از جنبه مالی؛ از جنبه شغل و کسب و کار؛ از جنبه رابطه و از جنبه بهبود فردی و رابطم با خداوند.رابطم با همسرم بسیار عالی شده؛کسب و کارم رو تبدیل کردم به همونی که میخوام و توی هر چکاپ فرکانسی، درآمدم بیشتر می شه و مهم تر از همه چقدر پول راحت تر به سمتم میاد.رابطه ام با خدا عمیق شده و به آرامش رسیدم. شکر خدا انسان های منفی و سمی از زندگیمون حذف شدند و چه درهایی از رحمت و سعادت و آرامش به روی من باز شده. دارم می بینم که با انجام همین تمرین کدنویسی شرایط دلخواه روزانه، چقدر همسرم روز به روز فوقالعاده تر میشه؛ چقدر الهامات و ایده های عالی رو خداوند بهم الهام می کنم. استاد انقدر به آرامش رسیدم که قسم میخورم احساس میکنم به سبکی یک پر هستم. سپاسگزارم به خاطر بروزرسانی دوره. توی بروزرسانی اونقدر تمرینات رو خوب باز کردید و مثال زدید که من خیلی بهتر مفهوم کدنویسی رو فهمیدم و خیلی راحت تر تونستم کد خواسته هام رو در هر جنبه ای از زندگیم بشناسم و بنویسم و برنامه نویس دقیق تری برای زندگیم بشم.
یونس پریرودوست دارم توجه شما به نوشته ای جلب کنم که توی تاریخ 1398/09/22 نوشتم: \" من یونس پریرو هستم و این وضعیت کنونی زندگی من هست قبل از خریدن دوره های آموزشی استاد:جنبه مالی: در آمدم تا یک ماه پیش کمتر از یک میلیون تومن در ماه بود و الان که آذر ماه 1398 است و این رو می نویسم این ماه حدود 2/5 میلیون تومان شده.460،000 تومان پس اناز دارم. ماشینی که از خودم باشه تا الان نداشتم و ندارم و در حال حاضر یه قسط ماهانه 80 هزار تومانی دارم. در مورد روابط ، به کیفیت روابطم با اعضای خانوادم ، دوستام و همکارام، به خودم نمره 13 دادم \"امروز 1402/03/17 هست و میخوام درباره نتایجی بنویسم که توی این 4 سال با عمل به آموزه های استاد توی زندگیم ایجاد کردم. من توی این 4 سال دوره های 12 قدم، روانشناسی ثروت 1 و 2 ، دوره عزت نفس، دوره کشف قوانین زندگی و دوره قانون سلامتی رو خریدم و شروع کردم به بهبود جنبه های زندیگم. اینا بخشی از تغییرات من هست:در حال حاضر درآمد ماهیانه من بین 60 تا 70 میلیون تومان است. یعنی توی این 4 سال بیش 60 برابر شده. (بزن اون دست قشنگه رو )تازه درآمدم نسبت به اول این سال، رشد تقریبا سه برابری داشته.پس انداز حساب بانکی من الان 46 میلیون تومانه. یعنی 100 برابر رشد. تازه کاری ندارم که کلی دستمزد پرداخت نشده دارم که در شرف پرداخت هستند.در حال حاضر یک 206 مدل 86 فوق العاده تمیز دارم.توی این 4 سال هیچ وامی نگرفتم و هرچی خرید کردم نقد بوده.در حوزه روابط در تمام ابعاد از روابط خانوادگی گرفته تا روابط دوستانه، رابطه با همکاران و مشتریها همه و همه کلی بهبود ملموس داشتم.در حوزه سلامتی از تاریخ سال 1398 به بعد فقط چند بار سرما خوردم که اونم خودش خوب شده و مطلقا هیچ دکتری نرفتم. مخصوصا از سال 401 که دوره قانون سلامتی رو خریدم، به سلامتی با ثبات دست پیدا کردم .این کامنت و این موفقیتهامو نوشتم که هم برای خودم مروری بشه که این مسیر چطور زندگی منو تغییر داده و هم انگیزه هام قوی تر بشه برای بهتر عمل کردن به قانون و هم برای دوستان انگیزاننده ای بشم برای اینکه میشه زندگی رو بی نهایت تغییر داد.اینجا میزان پیشرفتم رو ثبت کردم تا به خودم یادآوری کنم که این نتایج حاصل عملکرد من به قوانین زندگی بوده و این تغییرات شانسی و الابختکی توی زندگیم بوجود نیومده. بلکه این نتایج به اندازه ای که من تونستم به آموزه های دوره ها عمل کنم بوجود اومده.
علی قاضیمن مژگان هستم 50 ساله، همسر اقای علی قاضی. وقتی همسرم قصد خرید دوره قانون سلامتی رو داشت، من مخالف بودم اما وقتی ترازو وزن 99 و نیم رو به من نشون داد، عرق سرد رو کمرم نشست با خودم گفتم وای مژگان داری 3 رقمی میشی. چکار کردی با خودت! این بود که دوره قانون سلامتی رو خریدیم. وقتی توی اولین جلسه توضیحات استاد رو می شنیدم که می گفت اگر طبق دوره پیش برید، سوت می زنید و لاغر می شید با خودم گفتم استاد چی میگن؟ مگه میشه سوت بزنی و لاغر بشی. من تا به حال بارها رژیم گرفتم. پدر خودمو در آوردم ولی دوباره به حال روز قبلی و برگشتم. به هر حال طبق دستور استاد با تکامل زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی رو شروع کردیم بعد از دو سه هفته واقعا به شرایطی رسیدم که به قول استاد سوت میزدم و وزن کم میکردم. من طی مدت 4 ماه، 23 کیلوگرم وزن کم کردم. چقدر سرحال تر از قبل هستم؛ چقدر پوستم عالی شده و چقدر زیباتر و جوان تر از گذشته شدم. واقعا 20 سال جوانتر به نظر میرسم.مشکلات قبلیم مثل خر و پف و بوی بد بدن و یبوست و ترشحات پشت حلق و کمردرد و زانو درد و جوشهای چرکی و.... کلا از بین رفته.
تمام تعطیلات نوروز هر جا می رفتیم و هر کس به دیدن ما آمد، میپرسید چکار میکنید که اینقدر خوب لاغر شدی.من معاون یک مدرسه دخترانه هستم. نتایج من بین همکارام یک موج بزرگ لاغری و تناسب اندام راه انداخته. کار به جایی رسید که دانش آموزان و یا حتی مادراشون میآمدن مدرسه که منو ببینن و بپرسن طبق رژیم کدوم دکتر پیش میرم که اینقدر خوب لاغر شدم. حتی بعضی ها ازم میپرسن معده تونو عمل کردین؟!خدا رو هزاران بار شکر میکنم که مثل همیشه به بهترین شکل ممکن منو به بهترین مسیر برای پاسخ به درخواستم یعنی سلامتی و تناسب اندام هدایت کرد و از استاد عزیز بینهایت سپاسگزارم که تجربه و اطلاعات خودشون رو اینقدر صادقانه در اختیار ما گذاشتن و از همسر عزیز و نازنینم که در این مسیر همراه و مشوق من بودن، بینهایت سپاسگزارم.
منیره ملاباقریمی خوام همه ی حرفایی که تو دلم هست رو اینجا بنویسم تا ایمان شما رو قوی تر کنه. به خدا حرفهای استاد رو باید با طلا نوشت. حالا میفهمم چرا استاد میگه بهایی که برای هر محصول می پردازید، هزارها برابر نتیجه وارد زندگی شما می کنه.من دارم با دوره 12 قدم کار می کنم و خدا رو شاکرم برای این همه ایمان و امیدی که آموزش های این دوره تو دل من کاشت. نمیدونم چطور شکر خدا رو به جا بیارم. الان که دارم این کامنت رو مینویسم با یک دستم هم دارم اشکهای شوقم رو پاک میکنم.4 سال پیش که من با استاد آشنا شدم، فقط و فقط از خدا اون حال خوب و حس شکرگزاری رو میخواستم. انگیزه داشتن و شوق و ذوق داشتن برای زندگی میخواستم. شب و روز فایلهای استاد رو گوش می دادم و به یک آرامشی رسیده بودم که اصلا نمیشه توصیفش کرد.اون زمان همسر من کارگر ایران خودرو بود. وقتی که این فایلهای رایگان رو گوش میدادم با ذوق و شوق به همسرم تعریف میکردم و خوشبختانه همسرم هم این حرفها رو قبول داشت و به جرات میگم ایمانش خیلی خوبه.تو این 3 سال کار کردن با آموزش های استاد، کلی نتیجه گرفتیم. همسرم تو سن 40 سالگی به طور معجزه آسایی بازنشسته شد. به پیشنهاد من خونمون رو فروختیم و مغازه خریدیم همسرم مغازه رو راه انداخت و با بقیه پول فروش خونه، کار خرید و فروش ملک رو انجام داد. الان ارزش مغازمون خیلی خیلی زیاد شده و از کار خرید و فروش ملک هم کلی به سود رسیدیم.وقتی فکر میکنم به اینکه من الان هم خونه دارم؛ هم مغازه وهم یک درآمدی به غیر از درآمد ایران خودرو، سجده شکر می کنم. این اتفاقهای خوب و هدایت های عالی ای که برای من و همسرم رقم خورده، حاصل اون آرامش و احساس خوب بوده که من با گوش دادن به این آگاهی ها توی وجودم ساختم. من یاد گرفتم که فقط روی احساس خوب، حال خوب و زیبایی ها تمرکز کنم و بعد به قول استاد تمام اتفاقات خوب خود به خود برات رقم میخوره.
محمو بهرامیخداروشکر میکنم که در مسیر زندگی به سبک دوره قانون سلامتی قرار گرفتم و تونستم با کمک این دوره دغدغه ی سالهای عمرم رو که اضافه وزن بود و مسائل ناشی از اون بود رو حل کنم.قبل از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، من با این مسائل درگیر بودم: قند خونم لب مرز بود؛ کلسترول و تری گلیسیرید خونم بالا بود؛ مشکل یبوست داشتم؛ فشار و درد در ناحیه دور ناف داشتم؛ دستشویی درست نمیتونستممن زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی را با این مسائل و وزن 74 کیلو شروع کردم و در عرض کمتر از 1 ماه 10 کیلو وزن کم کردم و مسائل سلامتی جسمانیم در کوتاهترین مدت حل شدن؛ قند خون و کلسترول خونم نرمال شد و مسائل گوارشی و یبوست من حل شد.ضمن اینکه پوست صورتم هم کاملا شفاف، سفید و عالی شده.از استاد عزیز سپاسگزارم که وقت گذاشتن و این دوره رو آماده کردند.
آرزو دادفرمن سالها درگیر مشکلات یک ازدواج نامناسب بودم. همیشه سوالم این بود که به کدامین گناه من باید همچین بلاهایی سرم بیاد. 6 سال بچه مو حتی ندیدم. همیشه با گریه واشک از خودم این سوال رو می پرسیدم که چرا این اتفاقا برای من می افته که بهترین دختر خانواده بودم، کم خرج وساکت ومظلوم بودم.
اطرافیانم می گفتند که شما رو طلسم کردن. می گفتند که پدربزرگت در فلان سال فردی رو اذیت کرده و شما به گناه اون گرفتار شدید. با خودم میگفتم خدایا گناه اون به من چه ربطی داره؟!
تا اینکه شروع کردم به مطالعه کتاب رویاهایی که رویا نیستند. وقتی به فصل دوم کتاب رسیدم، فهمیدم و باور کردم که طلسمی در کار نیست و تمام این مشکلات به خاطر باورهای خودمه. باورهایی که از خانواده ام به من رسیده خصوصا باورهای مادرم.
آگاهی های این کتاب به من کمک کرد تا الگوهای تکراری ای رو توی فامیلم ببینم و بیشتر باور کنم تمام این بلاها به خاطر طرز فکر خودم بوده. اگر خانواده منو بررسی کنید- مخصوصا مادری - علیرغم اینکه مذهبی تر هم بودن، زنها همه شوهرهای بداخلاق و خسیس دارن و با بدبختی زندگی می کنن. همشون به خاطر ترس و عدم توکل با استرس زندگی می کنن و دیدن این الگوها زندگی منو تحت الشعاع قرار داده بود. حتی از نظر مالی هم زندگی افتضاحی داشتم.
اما تصمیم گرفتم زندگی خودمون تغییر بدم. به محض این تصمیم و عمل به قانون، همه چی تغییر کرد. همسر سابقم دیگه با من هم فرکانس نبود و جهان ما رو از هم جدا کرد.
تو یه مرکز استخدام شدم و بازهم روی باورهام کار می کردم. خداوند منو هدایت کرد و با خانمی هم خونه شدم که همسر خیلی خوبی داشت و رابطه خوبی داشتند و من فهمیدم همسر خوب ومرد خوب هم وجود داره. دوباره با خانمی آشنا شدم که می دیدم نامزدش براش کادو تولد ماشین پراید می گرفت.
و این ورودی ها باورهای من رو تغییر داد. جالبه وقتی من با همسر دومم ازدواج کردم همسرم ماشینش رو که یک پراید بود به نام من زد.
خدا روشکر می کنم که هدایت شدم و جواب سوالاتم رو گرفتم. توی کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم که درباره سیستمی بودن خداوند توضیح میده، یه جمله هست که میگه:
خداوند یک سیستم است که احساساتی عمل نمی کنه بلکه طبق قوانینش عمل می کنه. قوانین خداوند به این توجه نداره که تو چقدر مظلومی بلکه به فرکانس ها و باورهات توجه می کنه و اساس فرکانس های خودت رو به زندگیت بازتاب می ده.
خدارو شکر که به سمت این آگاهی ها هداتی شدم، قوانین رو فهمیدم و تونستم رشد کنم زندگیم رو تغییر بدم.
امیرحسین باباییمن نزدیک 2 ماهه که دارم رو قدم اول از دوره 12 قدم کار میکنم. به کمک آگاهی های این دوره موفقیت های کوچیک و بزرگ زیادی داشتم اما می خوام درباره اون بخش از نتایجی بنویسم که به خاطر ثبات من توی عمل به قانون، این نتایج تو زندگیم ثابت شده و هرروزم دارم پیشرفتم رو میبینم. این دوره بی نظیر خیلی بهم کمک کرد و میخوام نتایجم رو تو این 2ماه بنویسم.
مهمترین نتیجه کار کردن روی آموزشای این دوره رو آرامش و آسودگی خاطری که دارم می دونم. چون قبل از این دوره من یه آدم استرسی، دعوایی، عصبی و ناشکر بودم اما الان اخلاق من 180 درجه تغییر کرده و رابطه ام با خداوند عالیه.
نتیجه بعدی من، نتیجه مالی هست. در شروع دوره من بیکار بودم و الان به لطف خدا درآمد ماهانه من 18 ملیون تومان هست.
نتیجه بعدی هماهنگی ای هست که تو زندگیم اومده و همه چی سر جاشه. تکلیف من با زندگیم مشخصه در صورتی که قبلا سردرگم بودم.
خدایا رو شکر می کنم که در مدار درست قرار گرفتم و روند رشد صعودی تو زندگیم رو احساس می کنم. در تمام جنبه ها چقدر اتفاقات خوبی رو تحربه می کنم.
در طول روز چقدر شاد هستم. حتی یادم رفته اعصاب خوردی، حسودی، کینه و دعوا چیه اصلا.
چقدر آدمها بهم احترام میزارن و همه کارام خیلی عالی انجام میشه و زندگیم روون شده و من خیلی خوشحالم که توی مسیر 12 قدم هستم.
ناهید رحیمی تبار توی یکی از جلسات قانون آفرینش، بخش ششم استاد یک جمله کلیدی گفتند که خیلی من رو به فکر فرو برد. من تا به حال به این موضوع دقت نکرده بودم. استاد می گن:تجربه خوشبختی توی زندگی، خیلی راحت تر از تجربه یه زندگیه نامناسب و ناسالم هست چون خوشبختی روند طبیعی جهانه. اما برای تجربه یه زندگی ناجالب ونامناسب، باید مسیرهای اشتباه زیادی رو بری... برای رسیدن به بدبختی وافسردگی باید هزاران فکر منفی و مخرب رو بارها و روزها تکرار کنی. اما با یه کم کنترل کانون توجه ات، خیلی زود به احساس شادی می رسی و همین احساس شادی برای خلق یه زندگی خوب، کافیه و مثال آدمهای خونسرد رو می زنن که با اینکه تقلای خاصی نمی کنن اما جهان همیشه اوضاع رو به نفع اونا پیش می بره چون اونا طبق طبیعت جهان عمل می کنن. چون طبیعت جهان تجربه خوشبختیه، طبیعت جهان فراوانیه، سلامتیه، تجربه عشق در روابطه و...این کلید منو یاده یه موضوعی انداخت که چند وقت بود به خودم می گفتم من که دارم تلاشمو برای بهتر شدن زندگیم می کنم، چرا پیشرفت خاصی تو زندگیم رخ نمی ده و از این موضوع تعجب میکردم.بعد از این جلسه و شنیدن این موضوع، اومدم خیلی منطقی و بادقت زندگیمو و رفتارم رو بررسی کردم. دیدم من دارم در کنار تلاشی که برای تغییر زندگیم می کنم، یه مانع خیلی بزرگی رو هم خودم سرراه خودم گذاشتم.مانع یه قفل ذهنی بود در مورد روابط. من. متوجه شدم از صبح که بیدار می شم تا آخر شب نسبت به همسرم احساس جالبی ندارم. در ظاهر همه چی سرجای خودش بو و من به عنوان یه زن تو هیچ موضوعی کم کاری نمی کردم اما ذهن من پراز افکارمنفی درباره همسرم بود. افکاری که به جای تغییر، دنبال راه فرار می گشت . خدا رو شکر خداوند نشونم داد که کجای کارم اشتباهه. البته یه اتفاق ناجالب هم این وسط رخ داد که باعث شد بفهمم که من تو بهشت هستم اماخودم سر هیچ و پوچ و فقط یه سری باور غلط از زندگیم لذت نمیبردم.من تعهدی همین یه مورد رو درست کردم. تمامی احساسم رو درباره همسرم خوب کردم و احساس شادی رو به زندگیم برگردوندم و بعد کلی اتفاقات خوب افتاد. توهمین چندماه یه آپارتمان خریدیم. مدل ماشین مون رو بالاتر کردیم. برای خودم طلا خریدم. خیلی جالبه که باتغییرات من، همسرم هم کلی تغییر کرد. حالا هر دو آرامش داریم و روابط خیلی خوبی بینمون هست، متوجه شدم که طبیعیت جهان ثروت، سلامتی و آرامش هست.واقعا خوشبخت بودن رو، حق مسلم خودم میدونستم .اینکه استادمیگن همه چی تو درون خودمونه و دنبال حل مسائل بیرون از خودمون نباشیم، کاملا درسته. نکاتی که در بخش ششم از دوره قانون آفرینش آموزش داده شده، خیلی مهمه.
جمشید زارع زاده100 روز از آخرین کامنتم که به عنوان تمرین ستاره قطبی نوشته ام میگذرد. طی این 100 روز نبوده روزی که بدون یاد آوری آموزه های استاد سپری کرده باشم. می خوام درباره بخشی از نتایجم از این تعهد بنویسم. به آخرین کامنت هام که برمیگردم متوجه میشوم که خواسته اصلی من در اون روزها داشتن فروش 20 میلیون تومن در روز بود که بتونم به آسونی انجامش بدم. اون موقع فروشم در روز حدود 10 الی 20 میلیون تومن بود و الان بعد از 100 روز عمل مداوم به آموزه های 12 قدم، فروش روزانه من حدود 40 میلیون تومان و بیشتر هم بوده. از دیگر خواسته هام در 100 روز قبل، داشتن پس انداز حدود 50 میلیون بود که برام آرزو بود. اما الان که دارم این کامنت رو مینویسم پس انداز 450 میلیون رو دارم و این در حالی است که 99 درصد خرید هام رو نقد روز انجام میدم و نسبت به 100 روز گذشته با اینکه فروش عالی شب عید رو پشت سر گذاشتم، باز هم تعداد اجناس موجود در مغازه ام به اندازه 3 برابر حجم مغازه ام هست و همه این نتایج برمی گرده به استمرار من در انجام تمرین های این دوره که انجام داده ام.
حسینیسلام خدمت استاد گرامی و هم دوره ای های عزیز دوره 12 قدمقبل از ورود به دوره 12 قدم من حتی یه هزار تومان درآمد نداشتم. هدف من از ورود به قدم اول، داشتن درآمد و کسب نتایج مالی بود. به لطف آموزش های این دوه من قدم به قدم به شغل و درآمد رسیدم و دارم تکاملم رو طی می کنم.تو قدم ششم از دوره 12 قدم، درآمدم نسبت به ماه قبل 4 برابر بیشتر شده و این برای من یک معجزه محسوب می شه و هرچه بیشتر روی خودم کار می کنم بیشتر نتیجه کسب می کنم.خداروشکر میکنم که منو تبه این مسیر زیبا هدایت کرد
سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته نازنین و دوستان فوق العاده م.
آقا من میخوام از دوره محبوبم بین دوره های استاد بنویسم که احساس میکنم اونقدری که باید توسط خیلی از دوستان کشف نشده :) فکر میکنم تقریبا همه دوره های استاد رو تهیه کرده باشم اما میتونم بهترین دوره استاد رو برای خودم بگم دیگه؟ کلا چیزی به نام بهترین فایل برای همه وجود نداره چون نیازها و خواسته ها ، موقعیت فعلی و بک گراند قبلی هر کسی متفاوته، و طبیعتا ممکنه هر دوره ای برای یه شخصی مفیدتر باشه و حتی توی همون دوره هم یه فایلی بیشتر از بقیه برای اونشخص مفید باشه و به دلش بشینه و یا حتی تو همون فایل هم یه جمله ای بیشتر از بقیه جملات تکونش بده …
برای شخصِ من با در نظر گرفتن تمام این شرایطی که گفتم، دوره روانشناسی ثروت 3 با اختلااااف به شدت تاثیرگزارتر از سایر دوره ها بوده و هست. حتی اون موقع که هنوز بیزینس خودموشروع نکرده بودم این دوره عجیییب رومتاثیر گذاشت…
و از بین 21 جلسه این دوره، جلسه دوم، جلسه پنجم و جلسه سیزدهم بیشتر از بقیه دلمو بردن
اصلا دوره عجیب غریبیه!
اون از فایل جلسه دوم که اصلا تووووحید خاااالصه و از نظر من زیبااااترین فایل استاد بین همه دوره های استاده و شروع عاشقیم با استاد هم با همین فایل شروع شد که یه تیکه هاییش توی تلگرام پخش شده بود…
و بعد جلسه سوم در ادامه بحث توحیدیِ جلسه دوم.
این چند ساله هروقت هر جا گیر میکنم پناه من جلسه 2 و 3 روانشناسی ثروت 3 هست که زورِ خدا رو به یادم میاره ️
جلسه چهارم در مورد باورها و مدارها، و جلسه پنجم که عششششق منه، در مورد باور فراوانی انقدددر قشنگ ذهن آدم رو به فراوانی باز میکنه که سیر نمیشم از فایل جلسه پنجم
جلسه 6 ادامه بحث باورها، جلسه 7 بحث احساس لیاقت، جلسه 8 و 9 در مورد تمرکز که چقدددرررر نه فقط برای من بلکه برای مامان و شهروز هم موثر بود و جلوی کلی از تصمیمات اشتباهمون رو گرفت…
جلسه 10 مروری هست به جلسات 1 تا 9 و تاکید بر اینکه این ما هستیم که اتفاقات زندگیمون رو رقم میرنیم… جلسه 11 پاسخ به سوالات دوستان و توضیح در مورد ملاک انتخاب شغل…
جلسه 12 توضیح اقتصاد مشارکتی و مثال مخصوصش Airbnb که بسیار جذابه.
جلسه 13 راجع به فرووووش که این جلسه هم عجیب غریبه و به شدت پاشنه آشیل برای 90درصدِ مردم از جمله خودم…و چقدددرررر من دوست دارم این فایل رو
جلسه 14 اینترنت مارکتینگ…
جلسه 15 ، 16 و 17 راجع به ایلان ماسک و بررسی باورهای مناسبش…
جلسه 18 و 19 در مورد تضاد و راه حل…
جلسه 20 توضیحات بیشتر در مورد بحث باورها
جلسه 21 کیس اِستادی در مورد اهمیت حرکت کردن…
جلسه 22 گفتگوی استاد با آقا ابراهیم
انقدر این دوره شسته رُفته، مفید، جذاب و فوق العادس که من عاشقانه همیشه در حال تکرارشم دقیقا هر چی که یه آدم توی کارش یا بیزینسش ممکنه احتیاج داشته باشه در موردش صحبت شده و مستقیم رفته سر اصل مطلب و تمرکزی کسب و کار و اتفاقات مالی رو نشونه گرفته … هروقت یه معجزه عجیبی تو زندگیم اتفاق افتاده بعد از کار کردن تمرکزی روی این دوره س…
از دوره قانون سلامتی بگم …
من تا 17-18 سالگی هر روز دو ساعت در روز با کالکشن انواع آهنگهای 6 و 8 دهه 60 و 70 ایرانی میرقصیدم :) خونمون دوطبقه بود و طبقه دومش رو با ضبط صوتی که از کیش اورده بودیم تبدیل کرده بودم به کاباره سوسن با هنرنمایی شهرزاد :)) بعد ازونم همیشه ورزش میکردم و حتی یه مدت در حد نینجاهای جنگجو :)) اطرافیان میگفتن “فازت چیه؟! خب لااقل یه مسابقاتی چیزی شرکت کن یه هدفی داشته باشه این همه ورجه وورجه..” رژیم هم رعایت میکردم و کلا استعداد چاقی هم نداشتم اما با وجود این همه ورزش و دائمُ الرژیم بودن کمر خیلی باریکی نداشتم… باریک بودا ولی نه اونجور که دوست داشتم :)) حتی دیگه طبق آموزشهای چرت و پرت سطح جامعه به این نتیجه رسیده بودم که فرمت بدن من نمیتونه ساعت شنی بشه و تو ژنتیکم نیست. دوره قانون سلامتی استاد رو که شروع کردم فقط بعد از دو ماه به اندامی رسیدم که وقتی یه مربی بعد از چندوقت تو باشگاه دیدتم گفت چه هیکلی ساختی ورزشتو عوض کردی؟! گفتم نه والا ورزشمو کمتر هم کردم چی بود چند ساعت هر روز تو باشگاه وقت و هزینه تلف کردن :)) قبلا همیشه نگران این بودم حالا که بدنم به ورزش زیاد عادت کرده نکنه با کمتر کردنش متابولیسمم بیاد پایین و چاق شم اما دوره قانون سلامتی کاملا بهم ثابت کرد که اصلا مسیر چیز دیگه ای بود…
یکی از دوستان پرسید دوره قانون سلامتی مضمونش چیه . یه توضیحاتی دادم و گفت “اینایی که گفتی کلا شد ده دقیقه، پس استاد بقیه جلسات رو چه توضیحاتی میده؟”… استاد تک تک جمله هاش رو خیلی علمی توضیح میده و انقدر این پروسه رو برای ذهن منطقی میکنه که دیگه بوی پلو که بهت میخوره دست و پات شل نشه بشینی دو پرس بزنی! یه دونه ش رو نمیذاری دهنت! پروسه منطقی کردنش و اطمینان به اینکه با این دوره داری بزرگترین خدمت رو به بدنت، سلامتیت، پروسه جوانسازیت و طول عمرت میکنی، مهمترین بخش ماجراست که کمک میکنه اول به پذیرشش و بعد به ادامش…
آخ آخخخ آخخخ… من تا حالا این بخش از سایت رو ندیده بودم :)) دیگه کار استاد و خانم شایسته جانم دراومد که هر روز بشینن نظرات منو تو بخش نتایج بخونن و منتشر کنن :))
چیکار کنیم دیگه ما جوونهای در تلاش برای پیرو مسیر استاد بودن دلمون به همین نتایج خوشه و تکرارش برای خودمون و دوستای قشنگمون که همه با هم هی انرژی بگیریم و بریم تو شِکَمِ نجواهایی که انقدر روشون زیاده که بازم تا به یه چالش جدید میخوریم میخوان بترسوننمون :) ما انقدر از نتایجمون انرژی میگیریم که زور هیچ نجوایی بهمون نرسه :)
از کجا شروع کنم که خدا رو خوش بیاد؟ :) از آخر برم به اول؟ :) از دوره قانون سلامتی بگم؟ :) نه بذار ازونجا شروع کنم که رابطم با خدا عاشقانه تر شد :) یعنی دروغ چرا، اون که همیشه عاشقم بود، خیلی زیاد روم کراش داشت از عنفوان کودکی :)) هی سعی میکرد بهم بفهونه ها ولی من تو باغ نبودم، نمیگرفتم پیامهای محبت آمیزشو :) فکر میکردم طبیعیه :) بعد خودش منو هدایت کرد به آشنایی به استاد جانم تا حواسم بهش جمع شه :) گفت بابا من اینجام دخترجون کجا رو نگاه میکنی؟ حواست کجاست؟ دنبال چی میگردی؟ من تو قلبتم، تو روحتم، تو مغز استخووناتم… یکم زمان برد تا با فرکانس استاد ارتباط برقرار کنم که داستانش رو توی داستان هدایتم نوشتم و نمیخوام تکرار مکررات باشه… ولی بازم میگم اصلا بذار تکرار مکررات شه :)) چی قشنگتر از تکرار داستان عاشقیِ من؟ :) دیدین این تازه عروس دامادا هر جا میرسن هی دوست دارن داستان آشناییشون رو به همه بگن :) منم میخوام بگم :)
داستان ازونجا شروع شد که از یه مدت قبل از رفتنِ بابا، مامان شروع کرده بود به تلاش در تغییر درونیاتش. امروز کتاب تو حوزه توسعه فردی و موفقیت چاپ میشد، فردا یه نسخه ش دست مامان بود :) یک سری دوره ها هم میرفت که بعضیاش رسما بیراهه بود :) یادمه یه بار از سر کار برگشتم، کلید تو در انداختم اومدم تو خونه دیدم یه سری خانم تو تاریکی نشستن یه سری اصوات عجیب غریب از خودشون خارج میکنن… برگام ریخت :)) بعد فهمیدم از نظر خودشون داشتن پاکسازی میکردن :)) بیشتر برگ ریزون بود تا پاکسازی :)) بعد ازون دوره های چرند و پرند رفت دوره نیروی حال که حداقل خطر جانی برای اطرافیان ایجاد نمیکرد :)) و در نهایت پس از طی سرابهای مختلف رسیده بود به سرچشمه… به همونجایی که باید میرسید… و شروع کرد روحش رو با کلام استاد عباسمنش جانم شستشو دادن…
حالا منی که اون دوره های قبلی مامان رو دورادور دیده بودم فکر میکردم استاد هم از همون تبهای گذراست… فقط خواهشم از مامان این بود که ما رو قاطی ماجرا نکنه و خودش در تنهایی گوش بده به صحبتهای استاد! ولی از یه جا دیگه منم به قول سوزان خانمِ روشن “افتادم تو دام عاشقی” :) استاد میگه من تبلیغ نمیکنم و جهان برام تبلیغ میکنه… من دقیقا از همون شاگردام که با تبلیغ جهان جذب استاد شدم… یه ناشناسی تو تلگرام بخشهایی از فایلهای استاد رو با موزیک قشنگ ادیت زده بود و پخش کرده بود و یه روزی که مامان یکی از همین فایلها رو پلِی کرد شهرزاد هم دل از کف داد :)
دیگه ازون روز به جرات میتونم بگم شاید روزی نبوده باشه که حداقل یک فایل از استاد گوش نداده باشم.. یه فایل که سهله، اکثر اوقات کل روز استاد با منه و شب با صدای استاد میخوابم..
من ازون شاگردای استادم که همه دوره های استاد رایگان دستم رسید و بعد اومدم همه رو خریدم…
بریم سراغ نتایج؟ :) از قدیم الایام همیشه آدم کوشایی بودم ولی تا قبل از استاد خیلی نتایج دندونگیری دریافت نکرده بودم… با استاد که آشنا شدم شِکُفتم :)) از کارمندی اول ارتقا رتبه گرفتم و حقوقم چند برابر شد و بعد باز ارتقا رتبه گرفتم و مدیر شدم و بعد باز رشد کردم و کمیسیون و دلار و غیره که تو کامنتهام و داستان هدایتم زیاد راجع بهشون صحبت کردم و الانم که بیزینس خودمو و دارم و آزاد و رها، همه جهان سرای من است :) شنبه داریم با مامان میریم استانبول، دقیقا دو روز بعد از برگشت با بابا میرم آفریقا، بیست روز بعدش سفر کاری به چین دارم، بعدش سفر کاری به هند و بعد به سنگاپور و دبی. و چی لذتبخشتر از این همه آزادی؟ :)
قبل از آشنایی با استاد یادمه برای یک روز مرخصی برای روز تولدم از چند وقت قبلش استرس میگرفتم و آخرشم انقدر بهم زنگ میزدن کوفتم میشد :) الان کی جلودارمه؟ :) اراده میکنم یک ساعت بعد بلیط میگیرم به هر جا میخوام :) قبل از آشنایی با استاد برای یه سفر سه روزه به ترکیه با حداقل هزینه ها باید کلی دو دو تا چهار تا میکردم… الان فقط باید جلوی خودمو بگیرم ازون ور بوم نیفتم با ریخت و پاش :)) سه چهار تا ملک توی این مدت خریدم، از بی آر تی سواری و تلاش در صندلی بازی و پیدا کردن صندلی خالی رسیدم به شاسی بلند سواری و برای مامان هم یه ماشین عین ماشین خودم خریدم…:)
موفقیتهای کاریم رو بلاشک اول از دوره های روانشناسی ثروت 1 استاد دارم و علاوه بر اون تمام آموزه های توحیدیشون که توی همه فایلهای رایگان و محصولات هست . شروع بیزینسم رو از اهرم رنج و لذت دارم که استاد تو دوره روانشناسی ثروت 1 کامل راجع بهش توضیح دادند. در ادامه، دوره روانشناسی ثروت 3 استاد اصلا یکی از بینظیرترین دوره هاشونه که خیلی به کسب و کار کمک میکنه. قدمها رو تا یه جایی کار کردم و در ادامه هستم. دوره احساس لیاقت ، عزت نفس و … چی بگم آخه… همش بی نظیره… به من باشه که بنظرم اصلا استاد باید برای حق عضویت توسایتشون هم هزینه subscribe بذارن. مگه میشه این همه آگاهی بدون پرداخت هزینه؟! پاچه خواری نمیکنما! من به شخصه با کمال میل پرداخت میکنم. نه که خیلی لارج باشم! نه! آخه بابا نتیجه گرفتم! نه یکی نه دو تا ! کل زندگیم زیر و رو شده! نه فقط زندگی خودم… حتی زندگی برادرم و مادرم… خدایا چطور سپاسگزارت باشم… عاشقتم استاد جانم
سلام به دوست عزیزم مجتبی جان
در پاسخ به سوال شما، واقعیت اینکه من به شخصه با لاغری و کشیدگی صورت مشکلی ندارم و اتفاقا شیک تر میدونمش، و این در رابطه با تاثیر دوره سلامتی روی لاغرتر شدن صورت من از تجربه خودم میگم، در ابتدا صورتم لاغرتر شد اما بعد از چند ماه انگار که بدنم با این سبک غذایی اَدابته شده باشه، صورتم یه مقدار پُرتر شد. ولی این تجربه من بوده، ممکنه برای شخص دیگه و بر حسب میزان و نوع پروتئین دریافتی روزانه ش منفاوت باشه. در کل برای استفاده از هر کدوم از دوره های استاد پیشنهاد میکنم ، مبنای تصمیم گیریتون رو معرفی خودِ استاد قرار بدید که چندین ویدیوی رایگان با توضیحات کامل در قسمت معرفی هر محصول گذاشتن. تجربه هر فرد بر اساس بَک گراندی که از قبل داشته و میزان تعهد فعلیش به آموزه ها میتونه متفاوت باشه . و در آخر ممنون که کامنتهای من رو خوندی و برات موفقیت هر روزه در تمام زمینه ها آرزو میکنم